فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد - سال چهاردهم شماره 4 (پیاپی 57، زمستان 1385)

مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
سال چهاردهم شماره 4 (پیاپی 57، زمستان 1385)

  • 105 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/02/20
  • تعداد عناوین: 16
|
  • مقالات پژوهشی
  • محمدرضا میر، پریسا میر، سارا علمی، مجتبی ملکی دلارستاقی صفحات 3-8
    مقدمه
    سرطان پستان مهمترین سرطان کشنده درخانم ها بوده، میانگین سنی آن در کشور ما 48 سال است که از میانگین سن سرطان پستان در کشورهای پیشرفته بسیار پایین تر می باشد. از طرفی سلنیوم(Selenium) می تواند به طرق مختلف از جمله به وسیله افزایش پاسخ ایمنی، حمایت سلول در برابر اکسیداسیون رادیکال های آزاد یا با کاهش ایجاد متابولیت های سرطان زا، از ایجاد سرطان جلوگیری کند. شیوع بالای سرطان پستان در زنان و میانگین سنی پایین تر آن درکشور ما، این بیماری را حایز اهمیت تر می کند. مطالعات مختلف نقش مفید سلنیوم سرم را در جلوگیری از ایجاد سرطان نشان می دهند و دیر زمانی است که سلنیوم در کشورهای پیشرفته به عنوان مکمل مفید غذایی استفاده می شود. از آنجا که در نقاط مختلف، مطالعات متفاوتی در مورد سطح سلنیوم در بیماران سرطانی انجام شده است، ما نیز تصمیم گرفتیم به بررسی سطح سلنیوم در بیماران ایرانی مبتلا به سرطان پستان بپردازیم. ازطرفی دیگر در یک مطالعه مورد- شاهد، میزان سلنیوم خون افراد مبتلا به سرطان پستان را با گروه شاهد مقایسه کنیم وهمچنین بین گروه های سنی (بالاتر از 48 سال و زیر 48 سال) مقایسه ای انجام دهیم.
    روش بررسی
    45 نفرافراد زیر 48 سال مبتلا به سرطان پستان را که هیچ درمانی برای تومورشان انجام نشده و33 نفرافراد بالای 48 سال مبتلا به بیماری که آنها نیز درمان نشده بودند را به عنوان گروه مورد و46 نفرافراد سالمی که از نظرسن و مکان زندگی با مبتلایان جور شده بودند را به عنوان گروه شاهد انتخاب نمودیم؛ بدین نحو که از گروه شاهد، 23 نفر بالای 48 سال و 23 نفر زیر48 سال سن داشتند. بعد از جمع آوری نمونه خون و آماده سازی آنها، غلظت سلنیوم به روش جذب اتمی (Atomic absorption) اندازه گیری شد. اطلاعات مربوط به نوع بافت شناسی، درجه و مرحله تومور، مصرف سیگار و فاکتورهای ایمونوهیستوشیمی Imunohystochemistry (IHC) نیز جمع آوری شد.
    نتایج
    متوسط سطح سلنیوم سرم 87 نفر زن مبتلا به سرطان پستان μg/l 20/161 با انحراف معیار μg/l 27/46 و متوسط سطح سلنیوم سرم 46 زن گروه شاهد μg/l 71/187 با انحراف معیار μg/l 75/48 می باشد که تفاوت آماری معنی داری است(001/0P=). متوسط میزان سلنیوم در زنان مبتلا به سرطان کوچکتر از 48سال، μg/l35/169 با انحراف معیارμg/l34/47 و متوسط میزان سلنیوم سرم در زنان مبتلا به سرطان مسن تر از 48سال μg/l39/155 با انحراف معیار μg/l68/46 که از سه گروه دیگر کمتر بود. تفاوت سطح سلنیوم سرم بین گروه مورد و شاهد، در زنان مسن تر بیشتربود(007/0 P=) در حالی که زنان جوانتر از 48سال تفاوت معنی داری نداشتند(23/0P=).
    نتیجه گیری
    ممکن است تجویز سلنیوم به عنوان مکمل غذایی و به ویژه در سنین بالاتر، نقش محافظتی در مقابل ابتلا به سرطان پستان داشته باشد.
    کلیدواژگان: سلنیوم، سرطان پستان
  • اعظم سادات هاشمی، امیرعباس بشارتی، شکوه تقی پور ظهیر، امیر بهرامی صفحات 9-14
    مقدمه
    طبق مطالعات انجام شده در مناطق مختلف دنیا به طور کلی بدخیمی ها در اطفال ناشایع می باشند، با این وجود بدخیمی اطفال به عنوان دومین علت مرگ اطفال بعد از سوانح و حوادث قرار دارد. شایع ترین بدخیمی های اطفال به ترتیب شامل: لوسمی لنفوبلاستیک حاد، تومورهای سیستم عصبی مرکزی و لنفومها است که این سه با هم بیش از نیمی از کل موارد بدخیمی را شامل می شود.
    بدخیمی های اطفال در جنس مذکر نسبت به مونث بیشتر می باشد. در محدوده سنی زیر 19 سال با دو پیک در ابتدای طفولیت و نوجوانی مواجه هستیم. با توجه به اینکه بدخیمی علت مهمی در مرگ و میر اطفال است، در این مطالعه توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال برحسب سن و جنس در استان یزد مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع مشاهده ای-توصیفی بوده که به روش مقطعی انجام شده است. در این مطالعه توزیع فراوانی انواع بیماری های بدخیم اطفال را که توسط پاتولوژی تایید شده، بر حسب سن و جنس در کودکان کمتر از 10 سال که طی سالهای 1382-1375 در مراکز پاتولوژی کل استان یزد ثبت گردیده بود، مورد بررسی قرار دادیم. بدین منظورپرونده های پاتولوژی این کودکان مطالعه گردید و اطلاعات مربوط به سن، جنس، نوع بدخیمی و سال مراجعه وارد پرسشنامه شد و جمعا 106 پرسشنامه تکمیل گردید، سپس اطلاعات آنالیز شد.
    نتایح: توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال زیر 10 سال در جنس مذکر (4/60%) بیشتر از مونث (6/39%) می باشد. توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال کمتر از 10 سال در سنین 7-6 سال بیشترین (16%) و در سنین 1-0 سال کمترین (7/4%) است. لوسمی لنفوبلاستیک حاد بیشترین (2/29%) و هیستیوسیتوزیس کمترین (9/0%) فراوانی را داشته است. بعداز لوسمی لنفوبلاستیک حاد (2/29%) به ترتیب لنفوم هوچکین (3/12%)، تومور سیستم عصبی مرکزی (4/9%)، لنفوم نان هوچکین (5/8%)، نوروبلاستوما (5/8%)، سارکومهای بافت نرم (5/7%)، تومورهای استخوان (6/6%)، تومور ویلمز(6/6%)، تومورهای ژرم سل (8/3%)، لوسمی میلوئید حاد (8/2%)، رتینوبلاستوما (9/1%)، تومورهای بدخیم کبدی (9/1%) و هیستیوسیتوزیس (9/0%) قرار دارند.
    نتیجه گیری
    توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال در جنس مذکر بیشتر از جنس مونث است. توزیع فراوانی بیماری های بدخیم اطفال در سنین 7-6 سال نیز بیشتر است که این با نتایج بعضی مطالعات دیگر مغایرت دارد. توزیع فراوانی لوسمی لنفوبلاستیک حاد در انواع بیماری های بدخیم اطفال در مطالعه ما، بیشتر و سپس لنفوم هوچکین و تومورهای سیستم عصبی مرکزی در رتبه سوم می باشد.
    کلیدواژگان: بیماریهای بدخیم اطفال، پاتولوژی، توزیع فراوانی، کانسر، دوران کودکی، بروز
  • ابراهیم عامری، بهرام مبینی، حمید بهتاش، قاسم فتحی صفحات 15-19
    مقدمه
    همراه بودن مواردی از اسکولیوز با سیرنگومیلی در مطالعات مختلف نشان داده شده است، افتراق این نوع اسکولیوز از انواع ایدیوپاتیک مهم است زیرا در صورت نیاز ابتدا باید سیرنگومیلی را درمان کرد و در صورت عدم تشخیص سیرنگومیلی و درمان اصلاحی اسکولیوز، احتمال عوارض عصبی وجود دارد شواهد کلینیکی ورادیولوژیک مختلفی در جهت افتراق اسکولیوز ایدیوپاتیک از اسکولیوز همراه با سیرنگومیلی وجود دارد این مطالعه بعضی از این شواهد رادیولوژیک را مورد بررسی قرار داده است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی و به روش گذشته نگر بر روی 38 بیمار که اسکولیوز همراه با سیرنگومیلی داشتند صورت گرفت.نمونه های پژوهش تمام بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شفا یحیائیان ازسال 1372 تا 1383 با تشخیص سیرنگومیلی و اسکولیوز بودند و برای همه بیماران رادیوگرافی روبرو و نیمرخ ایستاده (در بیمارانی که قادر به ایستادن بودند) و رادیوگرافی نشسته و یا خوابیده در بیمارانی که قادر به ایستادن نبودند انجام شد MRI بیماران نیز مطالعه شد، نوع اسکولیوز از نظر علت، محل دفورمیتی، اندازه اسکولیوز، دفورمیتی کیفوز و یا لوردوز در نمای نیمرخ محل و اندازه سیرنکس مورد مطالعه قرار گرفت.
    نتایج
    52% بیماران دختر و 48% پسر بودند 21% اسکولیوز مادرزادی و 5/31% مننگو میلوسل و 7/2% اسکولیوز مادرزادی و مننگومیلوسل و بقیه بیماران اسکولیوز بدون علت خاصی همر اه با سیرنگومیلی داشتند سن متوسط بیماران 1/14 سال بود 7/94% بیماران کیفوز در ناحیه توراسیک داشتند در 37% بیماران که اسکولیوز توراسیک داشتند تحدب منحنی به طرف چپ و در 63% به طرف راست بود 36% بیماران سندروم ارنولد کیاری و21% چسپندگی نخاع داشتند در 4/47% سیرنکس در ناحیه گردن و 6/44% در ناحیه توراسیک و 7/2% در لومبار و در 3/5% در تمام نخاع بود.
    نتیجه گیری
    همراهی سیرنگومیلی با ضایعات سیستم عصبی مانند سندرم ارنولد کیاری شایع است در بیمارانی که با تشخیص اسکولیوز ایدیوپاتیک مراجعه می کنند و در رادیوگرافی نیمرخ هیپوکیفوز ویا لوردوز ناحیه توراسیک ندارند و یا اسکولیوز پیشرونده و یا منحنی با تحدب به طرف چپ در ناحیه توراسیک دارند باید به تشخیص اسکولیوزایدیوپاتیک شک کرد و اقدامات لازم در جهت تشخیص ضایعات احتمالی سیستم عصبی را انجام داد زیرا درصورت عدم تشخیص سیرنگومیلی و درمان جراحی احتمال عوارض عصبی وجود دارد.
    کلیدواژگان: اسکولیوز، سیرنگومیلی، مننگومیلوسل، سندروم ارنولد کیاری، چسبندگی نخاع
  • کاویان قندهاری، اشفق شعیب صفحات 20-23
    مقدمه
    تنگی آترواسکلروتیک شریان کاروتید و شاخه های آن شایع ترین علت سکته مغزی می باشد. مطالعات قبلی نشان داده که در نژادهای آفریقایی و خاور دور تنگی شریانهای داخل جمجمه ای شایع تر است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع بالینی و به روش آینده نگر بر روی دو گروه 304 نفری از سالمندان بستری در بیمارستان مکنزی کانادا که مبتلا به آنفارکت مغزی در قلمرو کاروتید بودند و سپس همان تعداد بیمار سالمند با نسبت جنسی مشابه بستری در بیمارستان ولیعصر ایران طی سالهای 1383-1381 از نظر تنگی آترواسکلروتیک کاروتید به صورت دومرکزی و آینده نگر بررسی شدند. تشخیص آنفارکت مغزی در قلمرو کاروتید در دو مرکز توسط نورولوژیست عروقی بوده و در تمامی بیماران داپلر کاروتید و ترانس کرانیال به روش استاندارد توسط یک نفر نوروسونولوژیست انجام گرفت. تست دقیق فیشر برای تحلیل آماری به کار رفته و pvalue کمتر از5 0/0 معنی دار تلقی شد.
    نتایج
    در گروه بیماران ایرانی 71 نفر (3/23 %) و در گروه بیماران آمریکای شمالی 83 نفر (3/27%) تنگی شریان کاروتید داخلی در ناحیه گردن را داشتند که تفاوت فراوانی نسبی آن معنی دار نمی باشد(p=0.305، df=1). تنگی شدید بییشتر یا مساوی 70 % در 14 بیمار ایرانی(6/ 4%) و 23 بیمار آمریکای شمالی (5/7%) یافت شد که تفاوت توزیع فراوانی آن معنی دار نیست(p=0.174، df=1). در گروه بیماران ایرانی 14 نفر (6/4%) و در گروه بیماران آمریکای شمالی نیز 5 نفر (6/1%) تنگی شاخه های داخل جمجمه ای قلمرو عروقی کاروتید را داشتند که تفاوت آن معنی دار است ((p=0.038، df=1. تنگی توام شاخه های داخل و خارج جمجمه ای قلمرو کاروتید نیز در دو بیمار ایرانی و 1 بیمار آمریکای شمالی مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    تنگی آترواسکلروتیک شاخه های داخل جمجمه ای قلمرو شریان کاروتید در افراد ایرانی، فراوانی بیشتری از ساکنان آمریکای شمالی دارد.
    کلیدواژگان: آترواسکلروزیس کاروتید، آنفارکت مغزی، نژاد
  • فاطمه عزالدینی اردکانی صفحات 24-31
    مقدمه
    علیرغم اینکه روز به روز وضعیت بهداشت دهان و دندان در جهان رو به بهبود است به عکس پوسیدگی دندان و بیماری های لثه بیشتر می گردد. گیاه مسواک که اولین بار توسط حضرت محمد(ص) جهت تمیز کردن، استحکام و جلوگیری از پوسیدگی دندان توصیه شده بیش از 1400 سال است که در بسیاری از کشورها مورد مصرف می باشد و اثرات شگفت انگیزی از مسواک کشف شده که به طور فاحش در جلوگیری از پوسیدگی دندان و بیماری های دهان موثر بوده است. با توجه به اینکه مراقبت از دندانها امری مهم و هر دو جنبه پیشگیری و درمان می تواند در سلامتی انسان کمک موثری کند لذا بر آن شدیم که اثر مسواک طبیعی را در پیشگیری از پوسیدگی بررسی و با مسواک مصنوعی و خمیردندان مقایسه کنیم.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع تحلیلی و به روش کارآزمایی بالینی (Clinical trial) بین دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شهر یزد در سال تحصیلی 1381-1380 انجام شد. 12 دبیرستان به روش تصادفی خوشه ایانتخاب شدند تعداد 380 دانش آموز سال دوم دبیرستان (190 نفر گروه آزمایشی و 190 نفر گروه کنترل) تمام دندانهای فرد مورد و شاهد بررسی و معاینه شده و تعداد دندانهای پوسیده پر شده کشیده شده در شروع مطالعه تعیین و در پرسشنامه مخصوص ثبت می شد شاخص DMFT و درجه پوسیدگی نیز تعیین می گردید. سپس به گروه آزمایش چوب مسواک و به هر دو گروه آموزشهای لازم داده شد. پس از یکسال معاینات تکرار و در پرسشنامه همان فرد ثبت می گردید و برای مقایسه از آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه«2 و Paired t-test و آنالیز دو متغیره استفاده شد.
    نتایج
    دفعات مسواک زدن و وضعیت دندان ها در دو گروه، در ابتدای مطالعه تفاوتی نداشت. (162/0= p) در وضعیت دندانها از نظر تعداد دندانهای پر شده، پوسیده و کشیده شده (DMF) قبل از مطالعه در دو گروه آزمایش و شاهد تفاوت معنی داری مشاهده نشد(147/0= p). ولی پس از مطالعه DMF در گروه شاهد به طور معنی داری بیشتر از گروه آزمایش شده بود (0001/0= p). از طرفی تفاوت DMF قبل و بعد از مطالعه در هر دو گروه با Paird-t test آزمون گردید و در هر دو گروه DMF در طی یک سال افزایش داشت (0001/0=P). در گروه آزمایشی در طی یکسال 23/0 و در گروه شاهد در همین مدت 24/2 افزایش یافت که تقریبا 10 برابر گروه آزمایشی می باشد. شیوع پوسیدگی دندان در گروه آزمایشی در ابتدای مطالعه بیشتر و پس از یکسال کمتر از گروه شاهد بود. شیوع پوسیدگی دندان در گروه شاهد قبل از مطالعه 79/0 و بعد از مطالعه 38/1 بوده است. شیوع پوسیدگی در گروه شاهد نسبت به آزمایشی 55% افزایش داشت و بروز پوسیدگی در گروه شاهد 14/9% و در گروه آزمایش 98/0% به دست آمد. خطر بروز پوسیدگی هر دندان در گروه شاهد 35/9 برابر گروه آزمایشی بود.
    نتیجه گیری
    نظر به اینکه توجه به مسواک زدن و آموزش برای هر دو گروه یکسان بود همچنین بین وضعیت دندانها از نظر DMF تفاوت معنی داری وجود نداشت و علیرغم اینکه در شروع مطالعه شیوع پوسیدگی دندان در گروه آزمایش بیشتر از گروه شاهد بود اما شیوع پوسیدگی دندان در گروه سالوادورا پرسیکا کمتر از گروه شاهد بود. وجود تفاوت در DMF پس از مطالعه و کاهش پوسیدگی و کاهش پیشرفت پوسیدگی در گروه آزمایشی احتمالا به دلیل تاثیر خواص ضد میکروبی چوب مسواک است که البته در مدت زمان طولانی تر و نمونه های بیشتر این احتمال دقیق تر بیان می شود. با توجه به اثر مسواک طبیعی و تاثیر آن روی پیشرفت پوسیدگی برای کشورهای در حال توسعه توصیه می شود و بهتر است مطالعات با تعداد نمونه های بیشتر در سطح دبستانها و دبیرستانها و مدت زمان طولانی تر انجام شود.
    کلیدواژگان: سالوادورا پرسیکا، مسواک، پوسیدگی
  • علی فتاحی بافقی، محمدرضا یاوری، جمال حسین زاده صفحات 32-36
    مقدمه
    انگبین(عسل) یکی از کامل ترین و لذیذترین خوراکی های بشر از دوران گذشته بوده و در اسلام نیز توجهی خاص به آن شده است در قرآن کریم سوره ای به نام زنبور عسل(نحل) آمده و بیان می فرماید که زنبور عسل از جمله موجوداتی است که از سوی پروردگار به آن وحی شده است و با صراحت حضرت حق می فرماید انگبین برای مردمان شفاست و در سخنان معصومین (ع) نیز به اهمیت غذایی و دارویی آن بسیار پرداخته شده است و در پزشکی سنتی برای درمان زخم هایی که به انواع پادزیستها مقاومت نشان می دادند از عسل استفاده می شد و از گذشته های دور اثرات معجزه آسای آن را در درمان سوختگی ها،: جراحات و زخم می شناخته اند، عسل به دلیل رطوبت پایین، فشاراسمزی بالا و اسیدی بودن سبب توقف رشد عوامل عفونت زا می شود و پوشش استریلی رو ی زخم ها ایجاد می کند. بررسی ها نشان می دهد عسل ترکیباتی چون: 20 نوع قند،8 نوع ویتامین،11 ماده معدنی،16 نوع اسید آمینه،چندین نوع آنزیم و بسیاری مواد ناشناخته دیگر وجود دارد. در این پژوهش اثر بخشی انگبین بر زخم سالک در موش سوری نژادBALB/c مورد بررسی قرارگرفت.
    روش بررسی
    به میزان لازم انگبین طبیعی گلپایگان و پماد پارامویو(ساخته شده در ایران) تهیه شد همزمان 30 سر موش کوچک و سفید آزمایشگاهی نژاد BALB/c که در سه گروه دریافت کننده انگبین، گروه دریافت کننده پارامویو و گروه کنترل منفی بدون دریافت هیچگونه دارو به انگل لیشمانیا عامل سالک روستایی سویه Leishmania (L) major[MRHO/IR/75/ER](تهیه شده از گروه انگل شناسی پزشکی دانشگاه تربیت مدرس) با تزریق یک دهم میلی لیتر از انگل به صورت زیر جلدی و از قاعده دم عفونی شدند و بلافاصله پس از بروز زخم سالک یک روز در میان عسل و پارامویو برروی زخم گروه های دریافت کننده عسل و پارامویو استفاده شد ضمن آنکه به طور هفتگی اندازه قطر زخم با استفاده از کولیس ورنیه و اندازه وزن با استفاده از ترازوی (Mettller Switzerland) در هر سه گروه از موشها اندازه گیری و ثبت شد. این کار تا مرگ آخرین موش از گروه کنترل منفی در هفته پانزدهم انجام وسپس با استفاده از بسته نرم افزاری SPSS و با روش آزمونهای مقایسه ای چندگانه و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    میانگین اندازه وزن موشهای گروه دریافت کننده عسل با میانگین اندازه وزن موشهای گروه دریافت کننده پارامویو(کنترل مثبت) و کنترل منفی اختلاف معنی دار نشان نداد (P>0.05) ولی میانگین اندازه قطر زخم موشهای گروه دریافت کننده عسل با میانگین اندازه قطر زخم موشهای گروه دریافت کننده پارامویو (کنترل مثبت)و میانگین اندازه قطر زخم موشهای گروه کنترل منفی اختلاف معنی دار نشان داد(P=0.0001).
    نتیجه گیری
    موشهای نژاد سوری BALB/c وقتی به سالک روستایی مبتلا شوند به طور تدریجی دچار کاهش وزن و افزایش در اندازه قطر زخم سالک می شود و در صورتی که درمان نشود فرم جلدی (سالک) به فرم احشایی (کالا آزار) تبدیل شده و سبب تلف شدن حیوان می شود در این بررسی محقق شد که استفاده از عسل سبب نمی شود که کاهش اندازه وزن موشهای این گروه تفاوت و اختلاف معنی داری با گروه شاهد منفی داشته باشد اما استفاده از عسل سبب کاهش در میانگین اندازه قطر زخم این موشها در مقایسه با میانگین اندازه قطر زخم موشهای گروه کنترل منفی می شود.
    کلیدواژگان: انگبین، سالک، آیات و روایات اسلامی BALB، c
  • ربابه طاهری پناه، محمد غفورزاده یزدی، محمدعلی کریم زاده میبدی صفحات 37-43
    مقدمه
    لانه گزینی یکی از مراحل بسیار مهم و حیاتی در هر سیکل درمانی ART می باشد که به دو عامل جنین و پذیرش آندومتر بستگی دارد. پروتکولهای درمانی مختلفی از جمله پروژسترون و استروژن و غیره برای دست یابی به آندومتر بهتر پیشنهاد شده است. به نظر می رسد که استروژن با تغییر وضعیت هورمونی، پذیرش آندومتر و میزان حاملگی را افزایش می دهد. هدف از این بررسی تاثیر اضافه نمودن استرادیول به پروژسترون در فاز لوتئال بر میزان حاملگی در سیکلهای ART است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و به صورت آینده نگر و تصادفی است که از اردیبهشت لغایت بهمن ماه 1380 برروی بیمارانی که جهت درمان ناباروری و انجام IVF و ICSI به مرکز ناباروری یزد مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. زنان بالای 40 سال و آندومتریوز و سندرم تحریک بیش از حد تخمدان کنار گذاشته شدند. پروتکول درمانی long با آگونیست GnRH بود. بیمارانی که به مرحله ترانسفر رسیده بودند، به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول علاوه بر mg100 پروژسترون عضلانی از روز هفتم ترانسفر، استرادیول نیز به درمان آنها جهت حمایت از فاز لوتئال اضافه گردید و در صورت مثبت بودن جواب B-hCG در روز 14 ترانسفر، در مان به همان روش تا هفته هشتم حاملگی ادامه می یافت.در گروه دوم فقط 100 میلی گرم پروژسترون عضلانی روزانه تجویز گردید. بیماران حامله از نظر سقط و سلامت جنین های متولد شده نیز پیگیری شدند.
    نتایج
    میزان حاملگی در 34 بیمار گروه I، که استرادیول نیز مصرف کرده بودند5/26% و در 34 بیمار گروه II که فقط پروژسترون دریافت کرده بودند8/11%(4 مورد) بودکه از نظر آماری معنی دار تلقی گردید(034/0 P=). میزان سقط در گروه استرادیول بیشتر(3مورد) بوده ولی در گروه دیگر هیچ سقطی مشاهده نگردید(119/0=P). دو مورد ناهنجاری ماژور در گروه اول مشاهده گردید که تفاوت معنی دار نبود(246/0=P).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد افزودن استروژن به پروژسترون برای حمایت فاز لوتئال در بیمارانی که تحت تحریک تخمک گذاری با پروتکول long قرار گرفته اند موجب افزایش پذیرش آندومتر و افزایش میزان حاملگی می گردد.
    کلیدواژگان: حمایت فاز لوتئال، ART، استرادیول، میزان حاملگی
  • نسرین سحرخیز، فاطمه قلمبر دزفولی، روشن نیک بخت صفحات 44-48
    مقدمه
    خونریزی دوران بارداری به ویژه در سه ماه اول از موارد استرس زا برای بیمار است و می تواند علامت عوارضی مانند سقط و حاملگی خارج از رحم باشد هدف از این پژوهش تعیین شیوع خونریزی، سقط و حاملگی خارج از رحم در سه روش درمانی و ارتباط آنها با سن بیماران است.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت آینده نگر بر روی 252 خانم که با درمان های نازایی در بخش IVF بیمارستان امام خمینی اهواز باردار شده بودند انجام گرفت و تا هفته بیست حاملگی پیگیری شدند. سه گروه از بیماران شامل: 100 بیمار که با القاء تخمک گذاری باردار شده بودند، 122 بیمار که با IUI (Intra Uterin Insemination) باردار شده بودند و 30 بیمار که با روش IVF (Invitro Fertilization) باردار شده بودند.
    نتایج
    در گروه تحریک تخمک گذاری 37% دچار خونریزی شدند که 35% شان منجر به سقط شده است. 63 % خونریزی نداشته اند که از این دسته 11% سقط کرده و یک مورد حاملگی خارج از رحم داشته است. 40% حاملگی های زیر 30 سال و 29% حاملگی های بالای 30 سال با خونریزی همراه بوده اند. فراوانی سقط در این گروه 20% و حاملگی خارج از رحم 1% بوده و بیشترین سقط در سنین 36 سال به بالا بوده است. در گروه IUI 37% دچار خونریزی شده اند که 31% شان سقط کرده اند. 63% بدون خونریزی که 10% شان سقط کرده اند و سه مورد حاملگی خارج رحم بوده است. فراوانی سقط 18% و حاملگی خارج از رحم 2/3% بوده و میزان سقط با سن بیشتر شده ولی میزان خونریزی بیشتر نشده است. در گروه IVF: 36% خونریزی داشته اند از این دسته 27% سقط کرده اند. 64% خونریزی نداشته اند از اینها 5/10 % سقط کرده اند. فراوانی سقط 17%، حاملگی خارج از رحم 6/6% که همه در سنین بالای 30 سال بوده است.
    بحث: میزان سقط در روش های درمانی مختلف با هم متفاوت نبوده است و با آمارهای جهانی هم تفاوت ندارد. میزان EP در گروه IVF بیشتر از بقیه روش ها بوده است ولی با آمار جهانی 8-2% تفاوتی ندارد. شیوع خونریزی با افزایش سن بیشتر نشده است ولی در تمام سنین وجود خونریزی پیش گویی کننده سقط حدود 3-5/2 برابر می باشد باP= 0.008 و 0.014 و 0.05 به ترتیب در سه گروه و حدود 11% کل سقط ها بدون خونریزی بوده اند. با افزایش سن سقط های بدون خونریزی بیشتر بوده است.
    کلیدواژگان: خونریزی، سقط، حاملگی خارج از رحم، IVF، IUI، تحریک تخمک گذاری، سن
  • محمدحسین باقیانی مقدم، محمد افخمی اردکانی، سیدسعید مظلومی، محمد سعیدی زاده صفحات 49-54
  • حسین فلاح زاده، الهام هادیان صفحات 55-58
    مقدمه
    امید به زندگی در بدو تولد معرف متوسط سالهایی است که یک نوزاد زنده به دنیا آمده عمر خواهد کرد واین شاخص یکی از معیارهای ارزیابی وضعیت بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی تلقی می شود.
    روش بررسی
    در این تحقیق توصیفی جدول طول عمر مردان و زنان استان یزد براساس احتمالات مرگ در گروه های سنی با توجه به تعداد مرگ و تعداد جمعیت برای سالهای 1375 و 1382 به تفکیک برای شهرستانهای استان محاسبه گردیده است.
    نتایج
    براساس نتایج این مطالعه امید به زندگی مردان و زنان در بدو تولد در استان یزد در سال 1375 به ترتیب برابر 5/70 و 71 بوده است و در سال 1382 به ترتیب در مردان و زنان برابر 9/71 و 5/74 بوده است. در شهرستانهای استان یزد بیشترین امید به زندگی در سال 1375مربوط به شهرستان تفت و کمترین آن مربوط به شهرستان مهریز بوده است. در سال 1382 کمترین امید به زندگی مربوط به شهرستان یزد و بیشترین آن مربوط به شهرستان صدوق بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج تحقیق، امید به زندگی در مردان و زنان در سال 1382 نسبت به سال 1375 افزایش داشته است و این افزایش در زنان بیشتر از مردان بوده است.
    کلیدواژگان: امید به زندگی، مرگ و میر، یزد
  • محمدحسین لطفی کامران، عباس فلاح تفتی، محمدعلی بهناز صفحات 59-63
    مقدمه
    تغییر ابعادی الگوهای آکریلی در طی مراحل لابراتوری جهت تبدیل به ریختگی (Casting) فرآیندی است که عواقب کلینیکی متعددی به دنبال دارد. عدم نشستن post ریختگی، نداشتن گیر(Retention)، عدم تطابق وریزنشت مشکلاتی هستند که با تغییر ابعاد الگوها، قابل پیش بینی می باشند. بنابراین مطالعه روی عوامل و فاکتورهایی که این تغییر ابعاد را به حداقل برساند ضروری است. در تحقیق حاضر، تاثیر کاربرد نسبت های مختلف Silica-sol و آب مقطر خالص بر روی ثبات اعدادی casting مطالعه شده است.
    روش بررسی
    این تحقیق به روش تجربی (Experimental) انجام شده است. 30 نمونه از الگوهای آکریلی (آکریل Duralay) با ابعاد تقریبا مشابه تهیه گردید و در 5 گروه مختلف به تعداد مساوی مورد بررسی قرار گرفت. در گروه اول، آب مقطر خالص، در گروه دوم، سیلیکا سل خالص در گروه های سوم، چهارم و پنجم به ترتیب نسبت های از سیلیکا سل و آب مقطر بررسی شد. نمونه های آکریلی در 3 ناحیه طول، قطر کرونالی و قطر اپیکالی با دستگاه دیجیتالی Extensiometerبا دقت 10 میکرون اندازه گیری شدند. همین عمل در مورد post های ریختگی تکرار شد.
    نتایج
    میانگین تغییرات طول post ریختگی نسبت به الگوی آکریلی با کاربرد سیلیکا سل خالص، نسبت سیلیکا سل و آب مقطر و همچنین نسبت های از سیلیکا سل و آب مقطر ناچیز است و از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. 1- میانگین تغییرات قطر کرونالی post ریختگی نسبت به الگوی آکریلی با کاربرد نسبت های از سیلیکا سل و آب مقطر ناچیز است و از لحاظ آماری معنی دار نیست ولی در سایر گروه ها معنی دار می باشد. 2- میانگین تغییرات قطر اپیکالی post ریختگی نسبت به الگوی آکریلی تنها در کاربرد آب مقطر خالص مشهود و در بقیه گروه ها ناچیز است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه کمترین میزان تغییر ابعاد در نسبتهای از سیلیکاسل وآب مقطر مشاهده می شود، برای ایجاد حداکثر تطابق و کاهش میزان Micro leakage استفاده از این نسبتها خصوصا در ساخت کراون ها و بریج ها توصیه می شود.
    کلیدواژگان: پست، ثبات ابعادی، سیلیکا سل و آب
  • رحمت الله یزدانی صفحات 64-68
    مقدمه
    انتشار گسترده و جهانی عوامل بیماری لژیونلایی و گزارشات فراوانی که از شیوع بیماری لژیونر و تب پونتیاک از کشورهای مختلف ارایه می گردد و نیز عدم گزارش از حضور یا جداسازی لژیونلا پنومونیلا و یا وقوع بیماری لژیونر درایران، و نیز عدم پاسخ به درمان آنتی بیوتیکی مرسوم دربرخی پنومونی ها منتهی به تحقیق حاضر گردید. بیماری لژیونر ناشی از لژیونلا به ویژه لژیونلا پنوموفیلااست که به صورت اسپورادیک و اپیدمیک دیده می شود.این باکتری یکی از عوامل مهم ایجادکننده پنومونی آتیپیک بوده و بیشتر در افراد در معرض خطر، بیماری شدید و کشنده ای به وجود می آورد (80 -50 درصد) و از عوامل مرگ و میر عفونت های بیمارستانی محسوب می شود.
    روش بررسی
    جهت جداسازی و تشخیص لژیونلا پنوموفیلا از نمونه های برونکوآلوئولار بیماران مبتلا به پنومونی که به درمان آنتی بیوتیکی آمینوگلیکوزیدی پاسخ مناسبی را نشان نمی دادند. از دو روش کشت استاندارد (محیط کشت غیرانتخابی BCYE-agar و انتخابی MWY-agar) و فلورسنت آنتی بادی مستقیم (DFA)استفاده گردید. پس از گذشت 5 –3 روز درشرایط انکوباسیون 0C 37 و رطوبت حدود 95 % کلنی های ریز، محدب،گرد، با رنگ آبی خاکستری تا سبز آبی بر روی محیط های فوق پدیدار گردید. رنگ آمیزی های مورد استفاده گرم و گیمنز بوده و باکتری درگسترش به صورت کوکوباسیل های کوچک گرام منفی و پشت سرهم رویت شدند. آنالیز آماری نتایج با نرم افزار SPSS (v10) و با استفاده از تست دقیق فیشر (Fisher Exact test) و آزمون مک نمار (McNemar Test) انجام گردید.
    نتایج
    از کشت 96 نمونه برونکوسکوپی، چهارسویه باکتری مشکوک جدا گردید که با انجام آزمایشات بیوشیمیایی و روش DFA مشخص گردید که باکتری های مشکوک جدا شده، لژیونلا پنوموفیلا بودند.آزمایش حساسیت لژیونلا پنوموفیلا به آنتی بیوتیک ها حاکی از حساسیت به اریترومایسین، ریفامپین، جنتامایسین، داکسی سیلین و توبرومایسین و مقاومت به تتراسیکلین و آمپی سیلین بوده است. همچنین مشخص شد که سرعت روش DFA در تشخیص لژیونلا پنوموفیلا نسبت به روش کشت افتراقی بیشتر است. آنالیز آماری با تست دقیق فیشر نشان داد که بین جنس بیماران و فراوانی لژیونلا پنوموفیلا رابطه معنی داری وجود ندارد. (P value 0.72) آزمون آماری مک نمار نیز نشان داد که بین نتایج کشت و روش DFA اختلاف معنی داری وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه فراوانی پنومونی با منشاء لژیونلا پنوموفیلا ارتباطی با جنسیت بیماران مبتلا ندارد. با توجه به نتایج آزمون مک نمار می توان از روش DFA جهت تشخیص سریع لژیونلاپنوموفیلا استفاده کرد. البته جهت استنباط دقیق تر باید پروژه ای با حجم نمونه بیشتر انجام گیرد.
    کلیدواژگان: لژیونلا پنوموفیلا، آنتی بادی فلورسنت مستقیم (DFA)، آنتی بیوگرام، پنومونی
  • صفرعلی طالاری، زریچهر وکیلی، محمود صفاری صفحات 69-75
    مقدمه
    لیشمانیوز جلدی یکی از مهمترین بیماری های انگلی در ایران است که کنترل این بیماری به لحاظ مداخله در محیط با اهداف کاهش ناقل و مخزن حیوانی بیماری هزینه زیادی دارد بدین منظور این مطالعه جهت تعیین تاثیر خون انسان، گاو، گوسفند و بز برای رشد عامل لیشمانیوز جلدی و مقایسه آن با محیط های محتوی خون خرگوش انجام گرفت.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع تحلیلی (Analytical) است که بر روی پروماستیگوت لیشمانیا ماژور و تروپیکا (L.major & L.tropica) مورد تایید سازمان جهانی بهداشت، در محیط کشت محتوی خون خرگوش و محیط های هشت گانه خون انسان و محیطهای خون گاو، بز و گوسفند با 10 تکرار صورت پذیرفت. زمان سازگاری با محیط و حداکثر و حداقل رشد بر مبنای کاهش تعداد انگل فعال نسبت به تعداد انگل در زمان کشت محاسبه گردید و با آزمان آماری T student مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    نتایج
    سرعت زمان سازگاری پروماستیگوت در محیط ها با هم مساوی و بین 1 تا 3 روز بود. انگل در محیط کشت محتوی خون انسان، گوسفند و بز در زمان کوتاه تر و در محیط محتوی خون گاو در زمان بیشتری به حداکثر رشد رسید و حداقل تعداد رشد در خون خرگوش و گاو بیشتر از گروه خون انسان، بز و گوسفند بود. میزان رشد پروماستیگوت های هر دو گونه انگل در خون خرگوش بیشتر از گروه خونی انسان، بز و گوسفند بود (P<0.05). در حالی که میزان رشد تعداد هر دو نوع انگل در محیط محتوی خون خرگوش و خون گاو مشابه بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که سرعت رشد انگل در محیط های محتوی خون گاو و گروه خونی B انسان وضعیت مناسب و مفیدی دارد و امکان تهیه خون انسان ساده تر از خون گاو است. توصیه می شود در مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی در صورت عدم دسترسی به خون خرگوش از خون انسان با گروه B- استفاده شود.
    کلیدواژگان: خون، لیشمانیوز جلدی، پروماستیگوت، In vitro
  • گزارش مورد
  • راضیه فلاح، سید محمدرضا مرتضوی زاده، فریبا بینش صفحات 76-79
    سندرم میوپاتی میتوکندریال، آنمی سیدروبلاستیک و اسیدوز لاکتیک (MLASA) یکی از بیماری های میتوکندریال است که از همراهی این علایم به عنوان یکی از سندرم های جدید میتوکندریال یاد شده، که تا به حال هفت مورد از آن در مقالات گزارش شده است.در این مقاله ما به معرفی کودکی که میوپاتی التهابی همراه با آنمی سیدروبلاستیک واسیدوزلاکتیک دارد، می پردازیم. بیمار پسر 5/8 ساله ای است که با ضعف عضلانی پیشرونده اندام تحتانی، عدم توانایی در راه رفتن از 4 ماه قبل و رنگ پریدگی مراجعه کرده است.در بررسی پاراکلینیکی آنمی سیدروبلاستیک، اسیدوز لاکتیک و افزایش چشمگیر آنزیم های عضلانی مشاهده و بیوپسی عضله میوزیت گزارش شد. بیمارتحت درمان با پردنیزولون خوراکی، اسید فولیک، B6 و فیزیوتراپی منظم قرار گرفت. 4 ماه بعد کودک مجددا به راه افتاد و فعالیت تحصیلی خود را آغاز کرد.
    کلیدواژگان: آنمی سیدروبلاستیک، میوزیت، اسیدوز لاکتیک، میوپاتی میتوکندریال
  • بهرام مبینی، حمید بهتاش، ابراهیم عامری، قاسم فتحی صفحات 80-82
    بیمار مرد سی ساله ای است که به علت سقوط از ارتفاع ده متری با شکستگی L5 ودررفتگی کاملL4 به طرف قدام همراه با علایم عصبی و ضایعات داخل شکمی مراجعه کرده بود به علت پارگی احشا در مرکز دیگری تحت عمل جراحی لاپاراتومی و ایلئوستومی قرار گرفته و بیمار کاندید جراحی بود ولی به علت مشکلات شکمی و زخم بستر و بدی حال عمومی، عمل جراحی با خطر بالا همراه بود لذا بیمار با بریس به مدت شش ماه درمان شد. بعد از گذشت سه سال از تروما علایم عصبی بیمار به طور کامل برطرف شده و مشکلی در راه رفتن و انجام فعالیتهایی روزانه ندارد رادیوگرافی انجام شده در آخرین پیگیری جوش خوردن شکستگی در همان وضعیت اولیه را نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    L4 traumatic spondyloptosis یافته نادری است که نیاز به درمان جراحی دارد ولی در مواردی که به دلایل مختلف درمان جراحی با ریسک با لا وخطر جانی همراه باشد ممکن است درمان غیر جراحی نتیجه قابل قبولی داشته باشد.
    کلیدواژگان: اسپوندیلوپتوز، شکستگی دررفتگی
  • صفحات 83-85
|
  • M. Mir*, P. Mir, S. Elmi, M. Maleki Pages 3-8
    Introduction
    Breast Cancer is one of the most important fatal cancers in women. The mean age of breast cancer in Iran is 48.8 years which is very lower than other countries. Selenium can play an important role in reduction of cancer in several ways, for example selenium increases immunity response and protects cells from oxidation of free radicals and also decreases carcinogenic metabolites. Breast cancer is one of the most important cancers in our country because its incidence is very high and the mean age of patients is very low. Different studies have shown the benefits of selenium in prevention of cancer and since many years selenium has been used as a dietary supplement in advanced countries. Several studies regarding relationship between selenium levels and breast cancer have been done in different countries. We therefore planned a study to evaluate serum selenium levels in breast cancer patients and compare them with a healthy control group.
    Methods
    We selected 45 patients younger than 48 years old and 33 patients older than 48 years old who had not yet received any therapy (surgery, chemotherapy, etc) for their cancer as a case group and 46 healthy people who were matched with the patients as a control group and included 23 persons younger and 23 persons older than 48 years old. From each participant, 5cc blood was derived and in several stages, serum selenium levels were evaluated using atomic absorption technology. Data about type of cancer, stage, grade, IHC and cigarette smoking were also collected.
    Results
    The mean Se level was 161.20 μg/l (SD=46.27 μg/l) in the patients and 189.13 μg/l (SD=48.75 μg/l) in the control group that was statistically significant (P<0.001). The mean Se level in younger patients (< 48 years old) was 169.35 μg/l (SD=47.34 μg/l), while that in older patients (>48 years old) was 155.39 μg/l (SD=46.68 μg/l) that was lower than the control groups. Difference in serum selenium levels between patients and controls in the older group was significant (P=0.007), but in the younger group, it was not statistically significant (P=0.23).
    Conclusion
    Prescription of selenium as a dietary supplement may have a protective role against development of breast cancer, particularly in older ages and widespread studies need to be performed to prove this postulation.
    Keywords: Breast cancer, Selenium
  • A. Hashemi*, A. Besharati, Sh Taghipour, A. Bahrami Pages 9-14
    Introduction
    According to the results of studies from different parts of the world, malignancies in children are rare. Despite this fact, malignant neoplasms remain the second leading cause of death in children after accidents. ALL, CNS tumors and lymphomas are the most common malignancies in children. They account for approximately more than 50% of malignancies and occur more frequently in boys than girls. There are 2 peak incidences early childhood and adolescence in the < 19 years old age group. The distribution of malignant diseases in the pediatric age group on the basis of age and sex has been evaluated in this study.
    Methods
    This descriptive – observational study was done by cross- sectional method from 1998 till 2003. We evaluated the frequency and distribution of malignant diseases in children younger than 10 years old according to age and sex in Yazd. The files of children whose malignancy was confirmed by the pathological reports were studied and data related to age, sex, type of malignancy and time of admission was entered in the questionnaires.
    Results
    Frequency and distribution of malignant diseases in male children < 10 years old is 60.4%which is more than females (39.6%). It is most frequent in children aged 6-7 years and least common in children<1 years of age. ALL has the highest frequency of distribution, while histiocytosis has the lowest. The other malignancies following ALL are as follows: Hodgkins lymphoma (8.5%), Neuroblastoma (8.5%) soft tissue sarcoma (7.5%) bone tumors (6.6%), Wilm’s tumor (6.6%), Germ cell tumors (3.8%), AML (2.8%), Retinoblastoma (1.9%), malignant neoplasms of the liver (1.9%) and Histiocytosis (0.9%).
    Conclusion
    The frequency and distribution of malignant diseases in the pediatric age group is more common in males than in females which is the same as other studies. The frequency and distribution of malignant diseases is the most in children aged 6-7 years that is different from other studies. ALL is the most prevalent malignant disease in the pediatrics age group followed by Hodgkins lymphoma and CNS tumors.
    Keywords: Pediatrics Malignant disease, Pathology, Frequency, distribution, Cancer, Childhood, Incidence
  • E. Ameri, B. Mobini, H. Behtash, Gh Fathi* Pages 15-19
    Introduction
    The differential diagnosis of idiopathic and syringomyelia associated scoliosis is important because corrective surgery for scoliosis associated with syringomyelia prior to management of syringomyelia can be dangerous. There are important imaging indicators for diagnosis of syringomyelia associated with scoliosis. A few of these indicators have been assessed in our study.
    Methods
    A retrospective descriptive study including 38 patients with both scoliosis and syringomyelia was performed at the Shafa Yahyaeian center. Standard scoliosis series radiographs and MRI of all patients were studied. The type of scoliosis, location and magnitude of deformity, kyphosis or lordosis in the sagittal plane, location and size of syrinx were assessed.
    Results
    Thoracic kyphosis was present in 94.7% of patients. 37% of patients had scoliosis with convexity to left. Arnold –chiari malformation was present in 36% and cord tethering in 21% of patients. The locations of syrinx were as follows: 47.4%cervical, 44.6 thoracic, 2.7% lumbar and 5.3% were holocord.
    Conclusion
    Kyphosis, abscence of lordosis in sagittal plane, progressive scoliosis and scoliosis with convexity to left are atypical findings and could be indicators of the presence of syringomyelia. If these indicators are present, a diagnosis of idiopathic scoliosis should be made with caution.
    Keywords: Syringomyelia, Scoliosis, Meningomyelocele, Arnold-chiari malformation, Tethered cord
  • K. Ghandehari*, A. Shoayb Pages 20-23
    Introduction
    Atherosclerotic stenosis of carotid territory is the most common cause of ischemic stroke. A higher frequency of intracranial arterial stenosis has been reported in Africa and the Far East.
    Methods
    304 geriatric ischemic stroke patients admitted in Mackenzie hospital, Canada and the same number of geriatric ischemic stroke patients with similar sex ratio admitted in Valie-Asr hospital, Iran during 2003-2005 were enrolled in a double center and prospective study. Diagnosis of brain infarction in the carotid territory was made by stroke neurologists. All of the patients underwent transcranial and carotid doppler studies. Doppler studies performed were based on the standard method by a neurosonologist. Fisher exact test served for statistical analysis and p<0.05 was declared significant.
    Results
    In Iranian group 71 patients (23.3%) and in North American group 83 patients (27.3%) had extracranial ICA stenosis without a significant difference df=1, p=0.305. Sever ³70% Extracranial ICA stenosis was found in 14 Iranian patients (4.6%) and 23 North American patients (7.5%) without a significant difference. df=1, p=0.17. In Iranian group, 14 cases (4.6%) and in North American group 5 cases (1.6%) had intracranial stenosis in carotid territory which was significantly different df=1, p=0.038. Mixed intracranial and extracranial carotid territory stenosis was present in 2 Iranian and 1 North American patient.
    Conclusion
    Atherosclerotic stenosis of intracranial branches of carotid territory is more common in Iranian than North American populations.
    Keywords: Carotid Atherosclerosis, Brain Infarction, Race
  • F. Ezoddini* Pages 24-31
    Introduction
    The rate of tooth decay and periodontal diseases today is still high, regardless of progress in oral and dental hygiene. The traditional toothbrush or chewing stick called "Miswak" has been used since ancient times. Many significant effects of Miswak such as antibacterial, anti-caries and antiperiopathic effects have been recognized today. Tooth care is a very important issue and both prevention and treatment of dental caries could be very helpful in maintaining good personal health. In this research, the efficacy of natural toothbrush or Miswak in prevention of dental caries was investigated and compared with the efficacy of ordinary toothbrush and toothpaste.
    Aim
    Miswak was introduced for preventing dental caries by the Holy Prophet Mohammad (S.A.W) 1400 years ago and has been used since then in many Islamic countries. In this research, the efficacy of Miswak in prevention of dental caries was investigated and compared with the efficacy of ordinary toothbrush.
    Methods
    This analytical and clinical trial was performed in a high school student population (girls and boys) in the city of Yazd, Iran in 2001-2002. Twelve high schools were randomly chosen. From these high schools, 380 second year students (190 cases and 190 controls) were enrolled and their teeth condition such as the number of decayed, missing and filled teeth (DMF) were recorded in a specific questionnaire. The degrees of decay in the decayed teeth were recorded as well. Then, Miswak sticks were distributed to the case group and required dental training was given to both groups. After one year, the examinations were repeated and findings recorded in the same questionnaires. For analyzing the data, one-way variance analysis, Chi square, Paired t-test and two variable analyses were used.
    Results
    At the start of the study, there were no significant differences between the two groups (case and control) with regards to their dental condition and the frequency of brushing of their teeth (p-value=0.162). In addition, there were no significant differences in DMF between the two groups. The prevalence of dental caries was slightly less in the control group (0.89 times of this in the case group). The data collected at the end of the study showed a significant increase in DMF in the control group (P-value=0.000). There was a 55% increase in the rate of dental caries in the control group as compared to the case group (0.89 before the study and 1.38 after the study). The risk of dental caries for each tooth in the control group was 9.35 times more than the case group (9.14% and 0.98% respectively).
    Conclusion
    Despite the same training and similar intention in brushing of teeth and the same dental situation in two groups at the start of the study, rate of dental caries which was primarily more in the case group in the beginning was lesser than the control group at the end of this study. This might be as a result of the antimicrobial effects of Miswac. A study with more cases and longer time period is needed to prove this suggestion. Our data shows the need to encourage the use of Miswac in the general population, especially in developing countries for its effectiveness in the prevention of progress of dental caries.
    Keywords: Miswac, Dental caries, Salvadora persica
  • A. Fattahi Bafghi*, M. Yavari, J. Hossein Zadeh Pages 32-36
    Introduction
    Honey has been one of the most complete and a delicious edible since ages and there has been a special consideration towards it in Islam. In the Holy Quran, there is a full chapter named “The Bee (Nahl)” and there is a verse in it as follows: “And your lord revealed to the bee saying make hives in the mountains and in the trees and in what they build, then eat of all of fruits and walk in the ways of your lord submissively. There comes forth from within it a beverage of many colors, in which there is healing for men, most surely there is a sign in this for a people who reflect.” (2) Honey has been used traditionally in medicine throughout history, for healing chronic wounds resistant to antibiotics and various kinds of burns. Because honey has low humidity, high osmotic pressure and pH, it causes stasis of growth of infectious agents and a sterile layer on sorts. A former survey showed that honey contains 20 types of sugars, 8 types of vitamins, 11 types of mineral substances,16 types of amino acids, a large of enzymes and so on. In this study we surveyed the properties of honey from the Islamic point of view and its effects on cutaneous leishmaniasis wounds in BALB/c rats in the laboratory.
    Methods
    Sufficient natural honey from Golpayegan, a city in Isfahan province renown for its natural, good quality honey and ointment Paramo-U (made in Iran) were obtained. 30 BALB/c mice were infected with the parasiteLeishmania(L)major[MRHO/IR/75/ER] (Parasitology Dept on Faculty Medicine in Tarbiat Modares University). They were divided into three groups Honey study group, Negative and Positive groups and as soon as the Leishmania lesion was obvious, weight of the mice and size of the lesion were measured in all by using Scale and Coliss(Mettler,Switzerland)weekly until the death of the last mouse in the Negative control group. The data was analyzed using SPSS software.
    Results
    The mean weight of the mice that received honey was not significantly different from the mean weight of the mice in the negative and positive groups. (p>0.05). But the mean wound size in the mice that received honey was significantly different from the mean wound measurement in the negative and positive controls groups (p=0.0001).
    Conclusion
    When BALB/c mice are infected with Rural Cutaneous Leishmaniasis Leishmania(L) major [MRHO/IR/75/ER], it results in gradual loss of weight and increase in the size of the cutaneous lesion. If not treated, it develops into visceral leishmaniasis and ultimately death of the animal. Use of honey did not affect the weight significantly, but showed a significant decrease in the size of the lesions.
    Keywords: Honey, Cutaneous Leishmaniasis, IslamicVerses, Traditions, BALB, c
  • R. Taheri Panah*, M. Gahfoorzadeh, M. Karimzadeh Pages 37-43
    Introduction
    Implantation is one of the most important steps in ART cycles and it depends upon embryo and endometrial reception. Different protocols have been suggested for getting better endometrium. It seems estrogen increases the endometrial reception and pregnancy rate by inducing changes in the hormonal status. The aim of this study was to evaluate the effect of estradiol(E2) on luteal phase support and pregnancy rate in ART cycles.
    Methods
    This prospective randomized study was done in Yazd at the IVF center from March until December, 2002. 68 patients who had undergone IVF or ICSI were enrolled in the study. Exclusion criteria was age>40, endometriosis and ovarian hyper stimulation syndrome. Induction ovulation protocol was long suppression with GnRH analogues.After embryo transfer, patients were divided in two groups randomly. Both groups received 100mg progesterone IM daily from the transfer day. Estradiol valerate 2 mg/day was added from the 7th transfer day to progesterone in Group I and continued if the BhCG became positive. Abortion and malformations were measured in all patients. Data analyzed with SPSS 11.0 and P value <0.05 considered statistically significant.
    Results
    Pregnancy rate in the 34 patients of estradiol group (group I) was 26.5%which was significantly higher than 11.8 %(4 cases) in the other group (Pvalue=0.034). Abortion rate was higher in estradiol group (3 cases), but there was no abortion in the progesterone group(P=0.119). 2 cases of major fetal malformations were observed in E2 supplementation group (P=0.246).
    Conclusions
    E2 suplementation to progesterone in the luteal phase of ART cycles, especially in the long GnRH analogues causes higher endometrial receptivity and pregnancy rate.
    Keywords: Luteal phase support, ART, Estradiol, Pregnancy rate
  • N. Saharkhiz*, F. Ghalambar Dezfooli, R. Nikbakht Pages 44-48
    Introduction
    The aim of the study was determination of the rate of bleeding, abortion, and ectopic pregnancy in three methods of treatment of infertility in patients with different ages and realization of the predictive value of bleeding result.
    Methods
    This study was done prospectively on 252 female patients who had become pregnant through infertility treatment at the IVF ward of Imam Khomeini Hospital (Ahwaz). They were followed until the end of the 20 th week of pregnancy. Three groups of patients included 100 patients who had become pregnant through induction ovulation, 122 patients who had become pregnant through IUI and 30 patients who had become pregnant through IVF.
    Results
    Group I(Pregnant women via induction Ovulation): 37% had bleeding of which 35% were aborted. 63% did not have bleeding of which 11% were aborted and one EP was detected as well. 40% of the bleeding cases were younger than 30 years old and 29% of them were older then 30 years. The rate of abortion in this group was 20% and EP was 1%. The highest abortion rate was detected inpatients older than 36 years. Group II: Pregnant women via IUI: 37% had bleeding of which 31% had abortion. 63% didn’t have bleeding of which 10% had abortion and 3 cases had EP. The rate of abortion was 18% and EP 3% The rate of abortion increased with age but the rate of bleeding stayed constant. Group III: Pregnant women via IVF: 36% had bleeding of which 27% had abortion. 64% didn’t have bleeding of which 10.5% had abortion. The rate of abortion was 17% and EP 6.6%. All of them were greater than 30 years old. The rate of abortion and bleeding was not different in three groups and did not disagree with world’s statistics.
    Conclusion
    The rate of EP in IVF group was higher than other groups but similar to world’s data (2-8%). The rate of bleeding didn’t increase with age. However, bleeding in all ages and groups could predict a 2.5-3 fold increase in the rate of abortion (PV =0.008, 0.014 and 0.05 in three groups). Also, 11% of all abortions were without bleeding.
    Keywords: Bleeding, abortion, EP, IVF, IUI, Induction ovulation
  • H. Fallahzadeh* E. Hadian Pages 55-58
    Introduction
    Life expectancy at birth is an indicator of the mean age that a new born will live and this indicator is one of the criteria for evaluation of the heath, economic and social conditions.
    Methods
    In this descriptive study, the life expectancy table of men and women in Yazd state is calculated on the basis of probability of death in different age groups during the years 1996 and 2003.
    Results
    In 1996, the life expectancy at birth of women and men were 74.5 and 71.9 years, respectively, while these figures in2003 were 79.5 and 71.9 years, respectively. In 1996, the most and the least life expectancies were in Taft and Mehriz, while in 2003, the most and the least life expectancies were in Mehriz and Yazd city.
    Conclusion
    The results show that the life expectancies of both man and women has increased in Yazd and this increase was more marked in women than men.
    Keywords: Life expectancy, Mortality, Yazd
  • M. Lotfi Kamran*, A. Fallah Tafti, M. Behnaz Pages 59-63
    Introduction
    Dimensional changes in acrylic patterns during laboratory process to fabricate casting are an important issue which could lead to many clinical consequences. Microleakage, lack of retention and fitness are few of problems which could be predicted in the case of dimensional changes in acrylic patterns. So, investigating the factors which could minimize the dimensional change is necessary. This study compares how different proportions of silica-sol and distilled water affect the dimensional changes in castings.
    Methods
    This study was an experimental study wherein 30 specimens of acrylic patterns (Duralay) with similar dimensions were prepared and equally divided in five different groups and studied. Using extensiometer digital machine, the acrylic patterns were measured at three portions (length, coronal diameter and apical diameter) with accuracy of 10 microns.
    Results
    1- The mean average of casting post length compared to changed acrylic patterns was statistically significant in pure distilled water group only. 2- The mean average of changes in casting coronal diameter did not demonstrate any significant differences compared to acrylic patterns. 3- The mean average of changes in casting post apical diameter compared to acrylic patterns using pure distilled water was significant.
    Conclusion
    Because the least value in dimensional change was seen in ratio of silica-sol and distilled water, these ratios are recommended in fabrication of casting posts in order to have maximum accuracy and minimum micro leakage while building crowns and bridges.
    Keywords: Casting posts, Dimensional change
  • R. Yazdani* Pages 64-68
    Introduction
    Wide and universal distribution of Legionnaires’ disease, abundance of reports about its prevalence and Pontiac fever from different countries, unresponsiveness to conventional antibiotic therapy in a number of pneumonia patients and the lack of any report about it in Iran directed us to perform this project. Legionnaires’ disease is seen in sporadic and epidemic form and the most prevalent cause is legionella pnuemophilia which produces a severe disease in vulnerable individuals with a high fatality rate (50-80%). It is also considered as one of the most fatal nasocomial infections.
    Methods
    In the present research for isolating and detecting of L. pneumophila, bronchoalveolar specimens of patients were examined using culture and DFA methods. After 3-5 days of incubation at 370C, and humidity (about 95%), thin, convex and round colonies with blue-gray to blue-green appearance developed. Slides were prepared from these colonies and stained with Gram and Gimenez methods which displayed Gram –negative, small successive coccobacilli. Statistical analysis were performed by a software (SPSS, v10) using Fisher exact and McNemar Tests.
    Results
    From among the 96 bronchoscopic specimens, 4 strains of Gram negative bacilli were isolated. Further investigations by means of biochemical tests and specific DFA revealed that they were L.pneumophila. In vitro drug resistance and sensitivity tests of Legionella showed that these bacteria were sensitive to Erythromycin, Riphampicin, Gentamycin, Doxycycline and Tubramicin, the sensitivity being more pronounced against Erythromycin than others. The above–mentioned organisms were resistant to Tetracycline and Ampicillin. The Fisher exact Test revealed that there is no correlation between frequency of L.pneumophila and the sex of patients (P value= 0.72). McNemar Test was performed and the results revealed that there is no significant difference between the results obtained by culture and DFA tests (P value= 1).
    Conclusion
    L.pneumophila has no correlation with the sex of patients. According to the results obtained by McNemar test, DFA method can be used for rapid detection of L.pneumophila, although further studies with larger quantity of specimens need to be performed to substantiate results.
    Keywords: Legionella pneumophila, DFA, Antibiogram, Pneumonia
  • S. Taheri*, Z. Vakili, M. Saffari Pages 69-75
    Introduction
    As there is a high prevalence of cutaneous Leishmaniasis in Iran, the problems and expenses for culture of the parasite are important. The effect of different types of blood human, cattle, sheep and goat on growth of leishmania tropica promastigote, L.major were examined and compared with rabbit blood. This study was preformed during 2001-2003 in Kashan.
    Methods
    This analytical study was performed on promastigote L. tropica and L. major which was confirmed by the World Health Organization. The examination was repeated 10 times. The time of compatibility with culture medium, maximum and minimum growth based on decrease in number of active parasite as compared to the basic number at the time of culture were determined and judged statistically.
    Results
    The time of compatibility with culture medium was equal in all cases and it was about 1 to 3 days. With human, sheep and goat blood, maximum growth of parasite was reached in a shorter time period as compared to0 cow blood. The minimum growth in the blood of rabbit and cow was more than human, goat and sheep blood. The growth of 2 kinds of parasites in rabbit blood was more than human, goat and sheep blood (P<0.05), but it was similar to the amount of growth of these parasites in rabbit and cow blood.
    Conclusion
    In places where it is difficult to have access to rabbit or cow blood, human B negative blood can be used.
    Keywords: Blood, Cutaneous Leishmaniasis, promastigote, In Vitro, Kashan
  • R. Fallah*, M. Mortazavi Zadeh, F. Binesh Pages 76-79
    Mitochondrial myopathy, lactic acidosis, and siderobastic anemia (MLA SA) syndrome is one of the newly reported mitochondrial diseases, seven cases of which have been reported. We report a child with inflammatory myopathy, sideroblastic anemia and lactic acidosis. The patient is a 8.5 year old boy with normal cognitive function suffering from chronic progressive weakness in lower extremities, inability to walk since four months and pallor. In paraclinical evaluation, sideroblastic anemia, mild lactic acidosis and elevated muscle enzymes were seen. Inflammatory myopathy (myositis) in muscle biopsy was detected as well. The patient was administered oral prednisolone, folic acid, B6 and underwent regular physiotherapy. He ambulated after four months and resumed education and schooling.
    Keywords: Myositis, Sideroblastic anemia, Lactic acidosis, Mitochondrial myopathy
  • B. Mobini, H. Behtash, E. Ameri*, Gh Fathi Pages 80-82
    Introduction
    Traumatic spondyloptosis is a rare condition. It is a neurogenic complication due to high energy trauma and unstable spine which almost always needs surgical treatment. A 30 years old man with L4 spondyloptosis and L5 fracture, neurologic deficit in both lower limbs, urinary incontinence and visceral perforation referred to Shafa Yahyaeian Hospital He underwent nonsurgical treatment because he was a poor surgical candidate (Poor medical condition, visceral perforation and buttock bed sore)
    Results
    At the last follow up three years after trauma, he was in good general condition with full recovery of his neurologic problem and ambulated without assistance.
    Conclusion
    Although traumatic spondyloptosis needs surgical treatment, in special situations for very high risk patients, nonsurgical treatment can be a good alternative.
    Keywords: Spondyloptosis, Fracture dislocation