فهرست مطالب

پژوهشی دانشگاه اصفهان - شماره 1 (پیاپی 20، 1385)

مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان
شماره 1 (پیاپی 20، 1385)

  • ویژه نامه جغرافیا
  • 240 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/02/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سیدابوالفضل مسعودیان صفحه 1
    در این مقاله مقدار بارش ماهانه 33794 سال، ایستگاه که در مجموع شامل 405528 اندازه گیری بارش در ایستگاه های سینوپتیک، کلیماتولوژی و باران سنجی ایران بوده به کمک نظریه آشفتگی شانون بررسی شده است. میزان عدم قطعیت تسهیم بارش در طول سال به کمک شاخص آشفتگی اندازه گیری شده و نقشه هم آشفتگی ایران ترسیم گردیده است. همچنین این نقشه آشفتگی با نقشه نواحی اقلیمی ایران مقایسه شده و مشخص شد که شاخص آشفتگی توانایی بیان خصوصیات بارش کشور را دارد. با ترکیب نقشه شاخص آشفتگی با نقشه بارش سالانه ایران امکان طبقه بندی کشور بر مبنای مهیایی بالقوه منابع آب فراهم گردید. بررسی ها نشان داد در ایران چهار ناحیه مهیایی منابع آب وجود دارد.
    کلیدواژگان: بارش، نواحی آبی، شاخص آشفتگی، ایران
  • محمدرضا حافظ نیا، مراد کاویانی صفحه 15
    پس از تشکیل دولت مدرن در ایران در زمان رضا شاه تا کنون یکی از دغدغه خاطرهای مسئولین امنیتی و سیاسی کشور حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران بوده، بگونه ای که پس از آن فرآیند مشارکت ملی با چالش های جدی مواجه شده است و همبستگی ملی متاثر از نوع رویکرد حکومت مرکزی در برخی مناطق ایران که منطبق بر اقوام غیر فارس و غیر شیعه مذهب هستند در دوره های خاص تاریخی انسجام سرزمینی کشور را به چالش گرفته است. قوم بلوچ، در جنوب خاوری کشور در استان پهناور سیستان و بلوچستان ساکن است. این قوم که دنباله آن به خارج از مرزهای سیاسی ایران کشیده شده، عوامل پیوندگر متعددی آن را با سایر اجزای ملت ایران پیوند داده، همچنین عوامل دیگری نیز این پیوند را تضعیف کرده است. این مقاله برآن است که ضمن تبیین نظری دو رویکرد کارکردگرایی هارتشورن و آیکونوگرافی (نمادنگاری) گاتمن در خصوص عوامل انسانی و جغرافیایی نقش آفرین در همگرایی و واگرایی موثر در وحدت ملی را در خصوص قوم بلوچ مورد پژوهش قرار دهد.
    اطلاعات مورد نیاز این تحقیق به روش کتابخانه ای و تهیه پرسشنامه در ارتباط با برخی نخبگان قومی بلوچ (اعضای شورای شهر و مولوی ها) و همچنین مصاحبه با مسئولین استان گردآوری شده، سپس اطلاعات گردآوری شده به روش کیفی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. در نتیجه تحقیق مذکور همگرایی قوم بلوچ با دیگر اجزای ملت ایران افزایش یافته است.
    کلیدواژگان: قوم بلوچ، بلوچستان، قوم، همبستگی ملی
  • مسعود تقوایی، سیدرامین غفاری صفحه 47
    شناسایی و تعیین درجه بحران به لحاظ جمیع عوامل زیست محیطی از جمله مباحثی است که امروزه بعنوان گامی مهم در فرآیند برنامه ریزی و کلید نیل به اهداف کمی توسعه و عمران روستایی محسوب می شود. بر این اساس در این مقاله پس از ارایه کلیاتی از ساختار محیط طبیعی و خصیصه های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی منطقه مطالعاتی(دهستان بازفت)، الگویی تحت عنوان فرآیند تحلیلی سلسله مراتب یا (AHP) به منظور اولویت بندی بحران در سکونتگاه های روستایی ارایه شده است. سرانجام به کمک این روش علمی و پس از تعیین شدت و ضعف بحران در ابعاد مختلف طبیعی اقتصادی و اجتماعی، ضمن دسته بندی نقاط روستایی درسه گروه پایدار، نیمه پایدار و ناپایدار، پیشنهادهایی در مورد کاهش بحران و پایداری بیشتر هریک ازسکونتگاه های منطقه مورد مطالعه ارایه شده است.
    کلیدواژگان: سکونت گاه های روستایی، بحران، فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی، توسعه، برنامه ریزی، جایگزین، اولیت بندی، شاخص (سنجه)
  • سعید جهانبخش، بهروز ساری صراف، احمد فاخری فرد، سید حسین میرموسوی صفحه 75
    از جمله روش های موثر در بررسی متغیر های اقلیمی، تحلیل سری های زمانی بصورت مدل سازی اقلیمی می باشد. از آنجا که داده های اقلیم شناسی دارای اثر خود همبستگی و اثر روند می باشند در بررسی نوسانات پارامترهای اقلیمی نظیر دما و بارش جهت تعیین میزان واریانس و مقایسه تغییرات مشاهده شده در طول دوره آماری، لازم است اثر این خود همبستگی ها در نظر گرفته شوند. در مدل های سری های زمانی این موضوع به خوبی در نظر گرفته شده است. در این مقاله روند نوسانات اقلیمی بر مبنای دو پارامتر اقلیمی دما وبارش در ایستگاه سینوپتیک تبریز با استفاده ازروش تحلیل سری های زمانی و مدل تابع انتقال خطی مورد بررسی قرار گرفته است. مزیت اساسی روش بکار رفته نسبت به روش های دیگر سری های زمانی که در آنها فقط از اطلاعات پارامتر مورد پیش بینی استفاده می شود این است که در این روش از پارامترهای دیگری نیز که با پارامتر مورد بررسی همبستگی دارند استفاده می شود.
    کلیدواژگان: مدل های تابع انتقال، دما و بارندگی، پیش بینی، همبستگی متقابل
  • کمال امیدوار صفحه 93
    یکی از موانع عمده توسعه پایدار در مناطق خشک و نیمه خشک به ویژه در ایران مرکزی و استان یزد، محدودیت های منابع آب است. برای مقابله با آن، طرح های افزایش بارش از طریق بارورسازی ابرها به عنوان یکی از راه های نوین تامین منابع آب مطرح گردیده است. بستر و زمینه لازم برای اجرای طرح های افزایش بارش، انجام مجموعه ای از مطالعات و بررسی های پژوهشی وعلمی است که بدین طریق شرایط و توان های بالقوه و بالفعل مکان های مختلف جغرافیایی، جهت اجرای موفقیت آمیز طرح های مذکور، مورد شناخت و ارزیابی منطقی و آگاهانه قرار می گیرد. یکی از عوامل بسیار ضروری در مطالعه و شناخت جایگاه مناسب بارورسازی ابرها، مطالعه وضعیت بارش در آن منطقه است. در این مقاله با تاکید بر اقلیم شناسی بارش، برخی از ویژگی های طبیعی بارش در استان یزد، جهت تعیین فرصت های زمانی- مکانی اجرای طرح های افزایش بارش و ایجاد یک بستر و زیربنای علمی لازم برای اجرای طرح های فوق، مطالعه و تحلیل شده است. بدین منظور با استفاده از داده های بارش روزانه 42 ایستگاه هواشناسی استان یزد در یک دوره آماری 20 ساله (1380-1360)، ابتدا توزیع مکانی بارش از طریق ترسیم نقشه منحنی های همبارش بررسی شده است. سپس توزیع زمانی بارش، فراوانی دوره های بارانی به وسیله گروه های کمی بارشی، تعداد روزهای متوالی بارش و تعداد روزهای بارشی برای هر ایستگاه و استان مطالعه شده است. در پایان پس از تحلیل نتایج حاصله، مناسب ترین فاصله زمانی و بهترین محدوده مکانی برای اجرای طرح های افزایش بارش در استان یزد پیشنهاد گردیده است.
    کلیدواژگان: استان یزد، افزایش بارش، فرصت های زمانی مکانی، بارورسازی ابرها، مکانیابی
  • حمیدرضا وارثی، حسن حسینی ابری، علیرضا زارع شاه آبادی صفحه 121
    جامعه روستایی مانند دیگر جوامع بشری نیازهایی دارد که این نیازها از نظر اقشار و گروه های مختلف از لحاظ نوع، تعداد، میزان، اولویت و... متفاوتند و هر قشری با توجه به ویژگی ها و شرایطی که دارد نظر خاصی در این باره ابراز می دارد. این مقاله با هدف دستیابی به نیازها و اولویت های جامعه روستایی از نظر زنان روستایی استان یزد تدوین شده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق را 4010 نفر از زنان روستایی استان یزد تشکیل می دهد. که در سال 1382 در شهرستان های مختلف استان در171 کلاس آموزشی ترویجی جهاد شرکت کرده اند 394 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد و افراد نمونه با روش های نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید.
    بر اساس نتایج تحقیق، زنان روستایی در بخش نوع آموزش، آموزش بهداشتی درمانی در بخش مراکز آموزشی، آموزش متوسطه در بخش درمان، پزشک در بخش شیوه آموزش، آموزش فنی و حرفه ای در بخش بهداشت، بهداشت روستا، در بخش ورزشی، سالن سرپوشیده ورزشی در بخش تجاری، بازاریابی محصولات کشاورزی، در بخش نهادها، دسترسی به ادارات در بخش فرهنگی مذهبی، کتابخانه در بخش فرهنگی تفریحی، پارک در بخش مسکن، وام مسکن در بخش معابر، طرح بهسازی در بخش اشتغال، ایجاد شغل در بخش حمل ونقل، مینی بوس (اتوبوس) در بخش تاسیسات، گازرسانی و در بخش اجتماعی- عمرانی، اجرای طرح هادی را اولویت اول جامعه روستایی استان یزد می دانند. همچنین محل سکونت روستاییان در نیازهای جامعه روستایی تاثیر داشته و افرادی که نیازهایشان بیشتر بر طرف شده برخی از نیازها را بیشتر مورد نیاز روستا دانسته اند.
    کلیدواژگان: نیاز، الویت، توسعه، روستا، استان یزد
  • سیدمصطفی مدنی صفحه 149
    منطقه ژئوپلتیکی خلیج فارس جزو مناطق حساسی است که ازسال1908میلادی هنگامی که نخستین چاه درمسجد سلیمان به نفت رسید، اهمیت نوین جهانی یافته وپس از جنگ دوم به ویژه در دو دهه اخیر به صورت یک منطقه فعال و دارای کارکردهای خاص در نظام بین الملل در آمده است. حوزه خلیج فارس از حوزه های ژئوپلتیکی پیرامون خود تاثیر پذیرفته و مسایل آن حاصل ترکیب و التقای مسایل، نیروها و دیدگاه های خاص چهار حوزه پیرامونی و در پیوند برخی حوزه ها، نیروهای مداخله گر فرامنطقه ای می باشد که هویت ژئوپلتیکی آن را شکل می دهد. این مقاله می کوشد تا حوزه خلیج فارس را از دید نیروهای واگرا که به صورت مانعی بر سر راه همگرایی و همکاری منطقه ای تجلی می نماید مورد توجه قرار دهد. بر این اساس، مقاله با مطالعه هشت کشور پیرامونی این حوزه به بیان تفاوتهای بنیادین در حوزه ی خلیج فارس که الگوها و دیدگاه های متفاوت و متعارض را می آفریند، پرداخته، سپس با مورد بحث قرار دادن حداقل سه منبع تعارض پدیدار شده دراثراین دیدگاه های متفاوت نتیجه گیری کرده و در نهایت پیشنهادهایی را درراستای کنترل و پیشگیری از تشدید بحران در آینده همراه با الگویی مناسب برای آن توصیه نموده است.
    کلیدواژگان: خلیج فارس، هم گرایی، حوزه ی ژئوپلتیکی، واگرایی، الگوی تعارض
  • جواد خوشحال، ایران غازی، عباسعلی آروین صفحه 171
    بهبود شرایط زیست انسان و ارایه راه کارهای صرفه جویی انرژی و کاربست آن در بخش ساختمان و مسکن نیازمند شناخت و طبقه بندی زیست اقلیم انسانی است. هدف این تحقیق ارایه یک گروه بندی جامع زیست اقلیمی است که شرایط سرد و گرم روزانه را در تمام ماه های سال و در تمام ایستگاه های استان اصفهان بصورت یکجا مورد ملاحظه قرار دهد و با مقادیر واقعی دما و رطوبت که از عوامل اصلی کنترل کننده شرایط اقلیمی هستند و در اکثر روش ها نیز بعنوان پارامترهای پایه برای تعیین شرایط زیست اقلیمی مورد استفاده قرار می گیرند انطباق داشته باشد. در این مطالعه سعی گردید چهار روش طبقه بندی زیست اقلیم انسانی ماهونی، ترجونگ، اولگی و گیونی که معمولا اساس تصمیم گیری های طراحی ساختمان منطبق با اقلیم هستند برای طبقه بندی زیست اقلیم انسانی استان اصفهان آزمون شود. بدین منظور از روش تحلیل خوشه ایبرای انجام طبقه بندی زمانی-مکانی و از روش تحلیل واریانس یک طرفه برای پایایی گروه بندی بهینه استفاده شده است، که در این پژوهش بهترین روش طبقه بندی زیست اقلیمی برای استان اصفهان روش گیونی تشخیص داده شده و بر اساس روش مذکور استان اصفهان به پنج منطقه زیست اقلیم انسانی مجزا طبقه بندی گردید.
    کلیدواژگان: زیست اقلیم انسانی، پهنه بندی اقلیمی، تحلیل خوشه ای، روش خوشه ایسلسله مراتبی، تحلیل واریانس یک طرفه، استان اصفهان
  • علیرضا گرامی مطلق، مهران شبانکاری صفحه 187
    شناخت ویژگی های طبیعی هر منطقه، بخصوص آب و هوا می تواند در امر برنامه ریزی و آمایش آن سرزمین نقش عمده ای ایفا نماید و پهنه بندی اقلیمی (یعنی شناسایی پهنه هایی که دارای آب وهوای یکسانی باشند) جهت دستیابی به توسعه همه جانبه در ابعاد مختلف زمانی- مکانی ضروری می باشد. دراین راستا وجود توان های محیطی، اقتصادی، کشاورزی و صنعتی (طرح های عظیم نفت و گاز و پتروشیمی) در استان و بهره برداری بهینه ازآنها و نیز پیش بینی وقوع حوادث طبیعی، چون سیل و خشکسالی و...، ضرورت شناخت صحیح شرایط جوی و ویژگی های آب و هوایی مناطق مختلف و در نهایت پهنه بندی اقلیمی استان بوشهر را بویژه برای برنامه ریزان آشکار ساخته است.این پژوهش با استفاده از حجم نمونه آماری اطلاعات هواشناسی سال های (1951تا 2000 میلادی) برای ایستگاه های قدیمی (بوشهر، شبانکاره، دیر، گناوه و برازجان) و اطلاعات هواشناسی سال های (1970 تا2000) برای ایستگاه های جدید (بوشهرساحلی، بندرطاهری) و همچنین بعضی ایستگاه های پیرامونی منطقه به پهنه بندی اقلیمی (سنتی و جدید) استان بوشهر پرداخته است.
    بررسی ها نشان داد که در پهنه بندی استان با روش های تجربی، توانایی سیستم های پهنه بندی دمارتون با تفکیک استان به دو ناحیه اقلیمی (خشک و نیمه خشک)، سلیانینوف با دو ناحیه اقلیمی (بیابانی و استپی خشک) و کوپن با دو ناحیه اقلیمی (خشک جنب حاره و نیمه خشک جنب حاره) از سایر روش های پهنه بندی تجربی بیشتر است.
    با توجه به نارسایی های موجود در روش های طبقه بندی تجربی، برای پهنه بندی اقلیمی استان بوشهر از شیوهای جدید طبقه بندی متکی بر تکنیک های آماری تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ایبه روش (Ward) استفاده شده است; که اثرات متقابل تعداد زیادی از عناصر اقلیمی را ملاک تقسیم بندی قرار می دهد و به کمک نرم افزارهای (Excel)، (S-plus) و (Surfer) بر روی ماتریس30 *114 در مساحت23167 کیلومتری استان بوشهردرمقیاس زمانی12 ماهه و سالانه پهنه بندی انجام گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد که مهمترین عوامل تشکیل دهنده اقلیم استان بوشهر به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1 عامل رطوبی بادی 2 عامل ابری بارشی 3 عامل گرمایی دید 4 عامل بادی غباری و نواحی اقلیمی استان بوشهر به شرح زیر تقسیم بندی می شود: 1 ناحیه دشتی 2 ناحیه پارس جنوبی 3 ناحیه ساحلی 4 ناحیه کوهستانی شمال شرقی 5 ناحیه گناوه ای دشتستانی 6 ناحیه دیلمی.
    کلیدواژگان: پهنه بندی اقلیمی، طبقه بندی سنتی، تحلیل عاملی، تحلیل خوشه ای، استان بوشهر
  • عباس امینی فسخودی صفحه 211
    تحقیق در علوم برنامه ریزی و توسعه، علاوه بر همه آنچه که در روش های تحقیق دیگر علوم انسانی مطرح و مورد استفاده است، نیازمند تکنیک هایی است که توان و امکان دورنگری، پیش بینی و درک و بیان فرآیندهای پیچیده و پویا را نیز فراهم نماید. چه آنکه روش ها و تکنیک های تحقیق در دیگر علوم انسانی و بخصوص علوم اجتماعی فراتر از «آنچه که اتفاق افتاده» و «آنچه که هست» را بررسی و تحلیل نمی کنند، درحالی که تشخیص و تعیین بهترین وضعیتی که «می تواند و باید باشد» و یافتن پاسخ و راه حلی برای «چه اقدامی برای دسترسی به چنین وضعیتی باید انجام داد؟»، از وظایف اصلی یک مطالعه در حیطه علوم برنامه ریزی و توسعه است. تکنیک های «تصمیم گیری» و فنون مطرح در این رشته از علم، از جمله مفیدترین و راهبردی ترین روش هایی هستند که می توانند برای این منظور مددرسان و راهگشا باشند. از این رو برنامه ریزی و تصمیم گیری تا حد بسیار زیادی با یکدیگر گره خورده و با ارتباط متقابل و محکمی که باهم دارند، نقشی هم سنگ نقش منابع را در فرآیند توسعه ایفا می کنند. ناکار آمدی تک بعدی نگری و لزوم جامع نگری در اتخاذ بهینه ترین تصمیم ها، بهره گیری از تخصص های مختلف، بر اساس معیارهای چندگانه کمی و کیفی و استفاده از تکنیک ها و روش های «تصمیم گیری های گروهی» و «چند معیاره» را بیش ترازپیش ضروری نموده است. ابهام وعدم قطعیت ذاتی حاکم برمحیط های برنامه ریزی در ارزیابی اهداف، معیارها و واحدهای تصمیم گیری ازیک سو و ناسازگاری و عدم دقت در نظرات و قضاوت های افراد تصمیم گیرنده از سویی دیگر، باعث شده است تا نظریه مجموعه های فازی و به تبع آن منطق فازی به صورت ابزار بسیار کارآمد و مفیدی برای مواجهه با ابهام موجود در این گونه محیط ها و صورت بندی ریاضی آن در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها درآید.
    در مقاله حاضر با استفاده از تلفیق تکنیک AHP و مدل های برنامه ریزی خطی در محیط های فازی، مدلی تحت عنوان «برنامه ریزی اولویت بندی فازی گروهی» (GFPP) برای ارزیابی «واحدهای تصمیم گیری» درمسایل تصمیم گیری گروهی تشریح و توصیف شده است. در پایان نیز پس از مطرح کردن مسایلی در دو حوزه روان شناسی و کشاورزی و حل آنها به روش فوق، به تشریح کاربردهای مدل و بحث و نتیجه گیری کلی پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: تصمیم گیری گروهی، برنامه ریزی ریاضی فازی، اولویت بندی، AHP و مدل OR