فهرست مطالب

پزشکی کوثر - سال یازدهم شماره 3 (پیاپی 41، پاییز 1385)

مجله پزشکی کوثر
سال یازدهم شماره 3 (پیاپی 41، پاییز 1385)

  • 86 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/03/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مریم زحمتکش، مهری کدخدایی، رعنا غزنوی صفحه 217
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی تغییرات SOD، GSH و α - توکوفرول بافت کلیه در یک مدل ایسکمی- پرفیوژن مجدد کلیه می باشد.
    روش بررسی
    ابتدا موشهای صحرایی بیهوش شده با پنتوباربیتال سدیم تراکئوتومی شدند. سپس شریان فمور برای ثبت فشار متوسط شریانی کانول گذاری گردید. انفوزیون سالین از طریق ورید فمور برقرار شد. سپس با ایجاد یک برش شکمی، شریان هر دو کلیه از بافتهای اطراف به دقت جدا شد. برای القای ایسکمی، شریان هر دو کلیه به مدت 40 دقیقه مسدود و سپس 6 ساعت پرفیوژن مجدد برقرار شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این مدل ایسکمی- پرفیوژن مجدد سبب کاهش معنی دار SOD و GSH بافت کلیه می گردد اما تغییری در سطح پلاسمایی و بافتی α - توکوفرول ایجاد نمی کند.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که در شرایط ایسکمی- پرفیوژن مجدد، یک رابطه منظم سیستماتیک بین آنتی اکسیدانها وجود دارد. این مصرف تدریجی آنتی اکسیدانها بایستی در پروتکل های درمانی در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: کلیه، ایسکمی- پرفیوژن مجدد، گلوتاتیون، سوپراکساید دسموتاز، آلفا توکوفرول
  • محمدرضا باغبان اسلامی نژاد، مجتبی رضازاده، پوپک افتخاری یزدی صفحه 225
    هدف
    مدل سازی سه بعدی کانالهای غضروفی در اپی فیز غضروفی- فوقانی تیبیا در جنین جوجه به منظور مطالعه آرایش فضایی آنها.
    روش بررسی
    تخم مرغهای نطفه دار از نژاد Hybro تهیه شد و در شرایط 5/0 ± 38 درجه سانتی گراد و رطوبت 50 % انکوبه شد. پوسته آهکی در روزهای 10، 11، 12، 14 و 16 انکوباسیون باز شد و زانوی راست جنین جدا شد و پس از ثبوت، کلسیم زدایی، آب گیری و شفاف سازی در پارافین، قالب گرفته شد. برشهای 5 میکرومتری تهیه شد و با هماتوکسیلین ائوزین رنگ شد. به منظور مدل سازی سه بعدی، پروفیل کانالها با استفاده از لوله رسم (Camera Lucida) ترسیم شد و با بهره گیری از دستگاه دیجیتایزر، اطلاعات مربوط به هر برش به کامپیوتر منتقل شد. با استفاده از نرم افزار اتوکد مدل سه بعدی از انتهای فوقانی تیبیا و کانالهای غضروفی داخل آنها ساخته و از زوایای مختلف مشاهده گردید و طرح شماتیک آنها ترسیم شد.
    یافته ها
    اولین کانال غضروفی در روز 10 و در ناحیه کندیل ظاهر شد. چند ساعت بعد اولین کانال ناحیه توبرکل تشکیل شد. در مجموع، کانالهای غضروفی از سه سطح قدامی توبرکل، سطح فوقانی توبرکل و سطح خلفی کندیل تیبیا نفوذکردند. تقریبا تمام کانالهای وارد شده به توده غضروفی، به سمت داخل و یا خارج اپی فیز امتداد یافتند. تمام کانالها با پری کندریوم در ارتباط بودند و شاخه شاخه شدن آنها از الگوی خاصی پیروی نمی کرد. همچنین تصاویر مطالعه حاضر نشان داد که کانالهای توبرکلی با کانالهای کندیلی پیوندی برقرار نمی کنند.
    نتیجه گیری
    کانالهای غضروفی در انتهای فوقانی تیبیا آرایش نسبتا پیچیده ای دارند. از سه سطح وارد می شوند و کانالهای ناحیه توبرکل هیچ ارتباطی با کانال های کندیل برقرار نمی کنند.
    کلیدواژگان: کانال های غضروفی، جنین جوجه، آرایش
  • مجید شهرتی، سیدمسعود داوودی، سیدبردیا صدر، حسام جهاندیده، شقایق صبوری یزدی صفحه 235
    هدف
    هدف از مطالعه حاضر تعیین فرمولاسیون کرم موضعی اسپیرونولاکتون و ارزیابی مقایسه ای تاثیر قرص و کرم اسپیرونولاکتون در درمان بیماران مبتلا به هیرسوتیسم است.
    روش بررسی
    جهت بررسی میزان تاثیر داروی اسپیرونولاکتون، تعداد 77 بیمار مبتلا به هیرسوتیسم به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند و 39 نفر کرم اسپیرونولاکتون و 38 نفر قرص اسپیرونولاکتون دریافت کردند. پیش از شروع درمان، م توسط نمره هیرسوتیسم در بیماران دو گروه اندازه گیری شد که اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. درمان بیماران به مدت 7 ماه ادامه یافت و هر ماه بیمار ا ن توسط یک متخصص پوست معاینه شدند. پس از 7 ماه مجددا نمره هیرسوتیسم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با نمره پیش از شروع درمان مقایسه گردید.
    یافته ها
    در 8/15 % بیماران مصرف کننده قرص اسپیرونولاکتون، کاهش معنی داری در نمره هیرسوتیسم پس از دوره درمان ایجاد شد (05/0 P<). در 7/44 % کاهش غیرمعنی دار و در 5/39 % نیز هیچگونه تغییری در نمره هیرسوتیسم مشاهده نگردید. در 8/55 % مصرف کنندگان کرم اسپیرونولاکتون کاهش معنی دار در نمره هیرسوتیسم به وجود آمد و در 2/44 % باقی مانده بیماران نیز کاهش ایجاد شده معنی دار نبود. در بین بیمارانی که در طول دوره درمان کرم اسپیرونولاکتون استفاده کرده بودند، در هیچ یک از بیماران عوارض جانبی ایجاد نشد، در حالی که در 40 % بیماران مصرف کننده قرص اسپیرونولاکتون عوارض جانبی شامل اختلال قاعدگی، سردرد و تهوع مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    مصرف کرم در مقایسه با مصرف قرص، با کاهش بیشتر در نمره هیرسوتیسم و عوارض جانبی کمتر همراه بود. این موارد در کنار نیاز به درمان دارویی طولانی مدت در بیماران مبتلا به هیرسوتیسم، مطرح کننده مزیت استفاده از کرم اسپیرونولاکتون می باشد.
    کلیدواژگان: هیرسوتیسم، اسپیرونولاکتون، عوارض جانبی، کرم، قرص
  • قدمعلی طالبی، گیتی ترکمان. سید محمد فیروزآبادی، شمس شریعت، وحیده کرباسی صفحه 241
    هدف
    هدف از این مطالعه ارائه روش اندازه گیری غیر تهاجمی سطحی برای بررسی تغییرات پتانسیل الکتریکی موضع زخم و تعیین رابطه آن با اندازه سطح زخم در طول 21 روز التیام بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه از 13 خوکچه هندی نر از نژاد آلبینو با وزن 400-350 گرم استفاده شد. در فاصله یک سانتی متری ستون فقرات پشتی حیوان، برش پوستی تمام ضخامت به طول 5/2 سانتی متر داده شد. پتانسیل ناحیه زخم قبل، بلافاصله بعد از برش و سپس به مدت 21 روز در طول ترمیم به روش تفاضلی اندازه گیری شد. سطح زخم نیز تا روز 21 اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    قبل از ایجاد زخم، پتانسیل الکتریکی پوست سالم 75/1 ± 05/0- میلی ولت بود. بلافاصله پس از ایجاد زخم، پتانسیل موضع زخم به 07/1 ± 66/2 میلی ولت و یک روز بعد به حداکثر مقدار مثبت 65/1 ± 36/6 میلی ولت رسید. پس از آن پتانسیل زخم شروع به کاهش نمود. بین تغییرات پتانسیل زخم و اندازه سطح زخم، همبستگی معنی داری (R2=0.86) به دست آمد.
    نتیجه گیری
    بسته شدن سطح زخم زودتر از بازگشت پتانسیل جراحت به سطح طبیعی قبل از آسیب ب و د. به نظر می رسد بازگشت پتانسیل موضع زخم به سطح قبل از آسیب نیازمند بازگشت ساختار و عملکرد طبیعی پوست باشد. اندازه گیری پتانسیل جراحت به شیوه غیر تهاجمی می تواند به عنوان یک روش ابجکتیو و بالینی برای ارزیابی پروسه التیام زخم به خصوص در مطالعات انسانی استفاده شود.
    کلیدواژگان: التیام زخم، پتانسیل آسیب، پتانسیل پوست
  • حجت الله شکری، فرزاد اسدی، علیرضا خسروی صفحه 251
    هدف
    استخراج و تخلیص بتاگلوکان از دیواره سلولی ساکارومیسس سرویسیه با روش شیمیایی انتخابی و تاثیر آن بر روی فعالیت فاگوسیتوز و ترشح TNFα در موشهای نژاد BALB/c.
    روش بررسی
    در ابتدا بتاگلوکان محلول (S1 - glucan) به روش استخراج قلیایی-اسیدی از دیواره سلولی مخمر تهیه شد. پروتئین این فرآورده با استفاده از ستون کروماتوگرافی تعویض یونی حاوی ژل دی اتیل آمینو اتیل سفاسل حذف شد (glucan-S2) و سپس مانان موجود در نمونه حاصل از مرحله قبل، به وسیله کروماتوگرافی تمایلی با ستونهای حاوی ژل کانکاناوالین- A سفارز زدوده و در نهایت بتاگلوکانهای خالص و عاری از کمپلکسهای مانوپروتئینی تهیه شد (glucan-S3). جهت ارزیابی قابلیت ایمنی زایی بتاگلوکان تخلیصی (glucan-S3)، نمونه فوق به صورت داخل صفاقی به موشهای BALB/c تزریق شد. خون موشهای ایمن در روزهای چهارم و هفتم پس از تزریق، به روش پونکسیون قلبی جمع آوری شده، تحت آزمایشات کمی لومینسانس (فاگوسیتوز) و الایزا (سنجش سایتوکین TNFα) قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس یافته های به دست آمده از آزمایش کمی لومینسانس، تجویز داخل صفاقی glucan-S3 به موشها، باعث افزایش معنی دار فعالیت فاگوسیتیک نوتروفیلها در روز چهارم (002/0= P) و روز هفتم (0005/0= P) در مقایسه با گروه شاهد گردیده است. به علاوه، در آزمایش الایزا، میانگین میزان ترشح TNFα در موشهای تیمار شده با بتاگلوکان تخلیصی نسبت به موشهای شاهد، در روزهای چهارم و هفتم افزایش معنی داری را نشان داده است (0005/0= P).
    نتیجه گیری
    از مطالعه حاضر نتیجه گیری می شود که بتاگلوکان خالص را می توان به عنوان یک ماده محرک ایمنی به تنهایی یا به صورت کونژوگه با سایر عوامل تعدیل کننده ایمنی در پیشگیری و یا درمان بیماران مبتلا به نقصان ایمنی استفاده نمود.
    کلیدواژگان: ساکارومیسس سرویسیه، تخلیص، بتاگلوکان، کروماتوگرافی، فاگوسیتوز، TNFα
  • لیلا شکوهی زاده، اشرف محبتی مبارز، مجید صادقی، محسن امینی صفحه 261
    هدف
    مطالعه تعیین میزان شیوع سویه های + cagA هلیکوباکترپیلوری و بررسی ارتباط آن با یافته های آندوسکوپی می باشد.
    روش بررسی
    از 152 نمونه بیوپسی در بخش آندوسکوپی بیمارستان بقیه الله تهران، ابتدا با استفاده از روش اوره آز سریع 54 مورد ابتلا به هلیکوباکتر پیلوری تشخیص داده شد. سپس با روش PCR با استفاده از پرایمر ژن ureC، نتایج مورد تایید قرار گرفت. با طراحی پرایمر جهت تشخیص ژن cagA، سویه های cagA - و cagA+ شناسایی شدند و یافته های آندوسکوپیک در این سویه ها مقایسه گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه میزان شیوع cagA در مراجعین بخش آندوسکوپی بیمارستان بقیه الله تهران 18/35% بود. میزان التهاب آتروفیک معده، زخم معده، زخم اثنی عشر، تغییر شکل اثنی عشر در سویه های cagA+ بیشتر از سویه های cagA - بود و شدت التهاب مری با وجود ژن cagA نسبت معکوس داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع فراوان عفونت هلیکوباکترپیلوری و عواقب خطرناک آن، می توان با استفاده از روش PCR بر مبنای دو ژن CagA و ure C اقدام به تشخیص سریع این باکتری از نمونه های کلینیکی نمود.
    کلیدواژگان: هلیکوباکتر پیلوری، اوره آز، بیوپسی معده، زخم معده، زخم اثنی عشر، التهاب مری، PCR، ureC، cagA
  • بیتا نجفیان، پروین اکبری اسبق، مجید شهرتی، فیروزه نیلی، فاطمه نیری صفحه 267
    هدف
    نوزادان مادران دیابتی نسبت به نوزادان مادران غیر دیابتیک بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های قلبی مادرزادی می باشند. هدف از این مطالعه، مقایسه آنومالی های قلبی در نوزادان مادران دیابتی با نوزادان مادران غیر دیابتی بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد- شاهدی، میزان شیوع مشکلات قلبی (با استفاده از اکوکاردیوگرافی) و ناهنجاری های مادرزادی در 32 نوزاد متولد شده از مادران دیابتی با 32 نوزاد مادران سالم مقایسه شد. به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت. تمام پارامترهای اکوکاردیوگرافی بین دو گروه مقایسه شد.
    یافته ها
    ویژگی های اکوکاردیوگرافیک زیر شامل قطر داخلی بطن چپ، ضخامت دیواره بین بطنی، ضخامت دیواره خلفی بطن چپ، میزان کوچک شدن فضای داخلی بطن چپ، میزان برون ده قلبی و توده بطن چپ در گروه نوزادان مادر دیابتی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0 p <). در 19 نوزاد از نوزادان مادر دیابتی و 9 نوزاد از نوزادان مادران سالم، انواع آنومالی های قلبی مشاهده شد (035/0= p).
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه، دیابت مادر عامل بسیار مهمی در بروز شواهد هیپرتروفی بطنی و بروز آنومالی های قلبی در نوزادان می باشد.
    کلیدواژگان: هیپرتروفی بطنی، ناهنجاری مادرزادی قلبی، دیابت
  • رمضان رحمانی، زهرا حمیدی، علی اکبر کریمی زارچی، محمد مهدی سالاری صفحه 273
    هدف
    این پژوهش با هدف تعیین عوامل مذکور در افراد با انفارکتوس حاد قلبی و نیز زمان بروز، طول مدت مراجعه و علل تاخیر مراجعه آنان انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه به روش توصیفی- مقطعی و از طریق بررسی 200 نفر از بیماران با تشخیص انفارکتوس حاد قلبی به روش نمونه گیری در دسترس در زمان مطالعه انجام گرفته است.
    یافته ها
    آزمودنی ها در این مطالعه 5/73 % مرد، 5/26 % زن با میانگین سنی 56 سال بودند و بیشترین زمان وقوع حمله قلبی در فاصله زمانی ساعت 12-8 صبح بود (32 %). این مطالعه نشان داد که بروز حمله قلبی، بر حسب ایام هفته اغلب در روزهای شنبه بوده است (24 %). همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل تسریع کننده بروز حمله قلبی به ترتیب فراوانی در افراد مطالعه شده عبارتند از: تنش روحی 5/40 %، خشم 5/31 %، سیگار 5/30 %، بیدار شدن از خواب 29 % و فعالیت سنگین 5/28 %. میانگین زمان مراجعه به بیمارستان پس از حمله قلبی 4 ساعت و 54 دقیقه و عوامل تاخیر به ترتیب فراوانی خود درمانی (5/51 %)، انتظار بهبودی خود به خود (50 %) و عدم آگاهی (49 %) بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه مشخص شد عوامل تسریع کننده بروز حمله قلبی در نمونه های بررسی شده در خیلی از موارد متفاوت از جوامع دیگر بوده است (تنشهای روحی با بیشترین فراوانی) که این امر می تواند مرتبط با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوده باشد که قابل توجه و تامل می باشد. برای رفع علل تاخیر درمان، آموزش های عمومی و فراهم کردن تسهیلات انتقال و دسترسی به مراکز درمانی ضروری است. همچنین با توجه به فراوانی بیشتر بروز حمله قلبی در صبح روز شنبه، توجه و آمادگی بیشتر سیستمهای امداد و اورژانس و مراکز درمانی را در این روز لازم دارد.
    کلیدواژگان: انفارکتوس حاد قلبی، عوامل تسریع کننده، زمان بروز، زمان تاخیر، علل تاخیر
  • حسین کچویی، جواد عاملی، میرمحسن شریفی بناب، سیدعباس تولایی، نعیمه کشاورزی، غلامرضا کرمی صفحه 279
    هدف
    م ا در این مطالعه به بررسی عوامل شعله ور کننده حمله میگرنی پرداختیم. در صورت شناخت و حذف این عوامل، می توان از بروز این حملات تا حدود زیادی جلوگیری نمود.
    روش بررسی
    این مطالعه به روش مقطعی، بر روی 300 بیمار میگرنی که در سال1384 به درمانگاه داخلی اعصاب بیمارستان بقیه الله (عج) مراجعه کردند، انجام شد. تشخیص بیماری میگرن بر اساس معیارهای انجمن بین الملی سردرد IHS توسط متخصص مغز و اعصاب گذاشته می شد و اطلاعات بیماران و عوامل مؤثر در بروز حملات میگرن از طریق پرسشنامه و توسط یک پزشک عمومی جمع آوری می شد.
    یافته ها
    در بررسی عوامل مؤثر بر حملات میگرن در مردان، بیشترین موارد گزارش شده در 78 بیمار مبتلا به میگرن از بین عوامل بررسی شده کم خوابی (2/69% با 3/2 = OR)، خستگی 1/64%، استرس 5/61% و ضعیفترین عامل داروها و غذاهای چرب با شیوع 6/2% و 1/5= OR بود. در بین 222 بیمار زن مبتلا به میگرن، استرس و خستگی با شیوع 8/65% و به ترتیب با 3/2 = OR و 2/8= OR شایعترین و قوی ترین عوامل و چای و قهوه با شیوع 8/1% و 1/5= OR به عنوان ضعیفترین فاکتور مؤثر در حملات میگرن گزارش شد. فعالیت جنسی و دارو به عنوان عامل مؤثر توسط بیماران این گروه ذکر نگردید. در بررسی کلی عوامل بروز حمله میگرنی در 300 بیمار (زن ومرد)، قویترین عامل مؤثر در بروز حملات میگرن در هر دو جنس خستگی با شیوع 3/65% و با 3/9= OR گزارش شد. سایر عوامل عبارت بودند از: استرس (7/64%)، اختلالات خواب (7/64%)، گرسنگی (7/48%)، فعالیت فیزیکی (3/41%)، عطر (46%)، فصول مختلف (3/23%)، تغییرات آب و هوا (3/21%)، پنیر (3/11%)، غذاهای آماده و کنسرو شده (3/11%)، شکلات (10%)، غذاهای چرب (7/4%)، پیاز (3/3%)، ترشی (3/3%)، ادویه و فلفل (7/2%)، چای وقهوه (3/1%)، داروها (0/7%).
    نتیجه گیری
    فراوانی عوامل مؤثر در بروز حملات میگرن در دو جنس و نیز در انواع میگرن اختلاف معنی داری نداشت.
    کلیدواژگان: میگرن، سردرد مزمن، عوامل شعله ور کننده
  • مرضیه لک، محمد جواد فروزانمهر، لیلا خسروی صفحه 285
    هدف
    در مطالعه حاضر بر آنیم تا تاثیر دو داروی القای بیهوشی یعنی پروپوفل و تیوپنتال سدیم را بر نمره آپگار و نمره عصبی- رفتاری نوزاد و همچنین تاثیر این دو دارو بر وضعیت همودینامیک و عوارض احتمالی ناشی از آنها را بر مادر بررسی نماییم.
    روش بررسی
    در یک مطالعه توصیفی از نوع کار آزمایی بالینی دو سو کور، تعداد 50 بیمار ASA Class I کاندید سزارین، به صورت تصادفی به دو گروه 25 نفری تقسیم شدند. جهت القای بیهوشی در یک گروه تیوپنتال سدیم mg/kg 5 و در گروه دیگر پروپوفل mg/kg 2 تجویز شد. زمان القای بیهوشی، زمان برش روی رحم، زمان خروج نوزاد از رحم و طول مدت عمل ثبت شد. سپس نمره آپگار نوزاد در دقایق 1 و 5 و آزمونهای عصبی-رفتاری نوزاد در 12-8 ساعت بعد از زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون T مقایسه گردید. 05/0 P< معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    در دو گروه بین زمان برش روی رحم، زمان خروج نوزاد از رحم و طول مدت عمل تفاوت معنی داری دیده نشد. تغییرات همودینامیک مادران در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. نوزادان در دو گروه تفاوت معنی داری از نظر نمره آپگار در دقیقه 1 (602/0= p) و دقیقه 5 (322/0= p) نداشتند. همچنین میانگین نمره عصبی-رفتاری در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (546/0= p).
    نتیجه گیری
    با توجه به این که نوزادان در دو گروه از نظر نمره آپگار و معاینات عصبی-رفتاری تفاوت معنی داری نداشتند، می توان نتیجه گرفت که پروپوفل داروی جایگزین مناسبی جهت القای بیهوشی در سزارین است.
    کلیدواژگان: پروپوفل، تیوپنتال سدیم، سزارین، نمره آپگار، نمره عصبی رفتاری
  • نفیسه کاشانی زاده، محمد صادقی صفحه 293
    هدف
    در این مطالعه سعی شده که مقایسه ای بین نسبت پروتئین به کراتینینن نمونه ادرار تصادفی با روش استاندارد موجود جهت تشخیص پروتئینوری در خانمهای حامله مشکوک به پراکلامپسی صورت گیرد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر از نوع Process research می باشد. این مطالعه در بیمارستان بقیه الله الاعظم تهران در طی 3 سال بر روی 121 خانم باردار بالای 24 هفته که با شک به پراکلامپسی انجام شد که در آن بیماران تحت هر دو آزمون سنجش نسبت پروتئین به کراتینین نمونه ادرار تصادفی و جمع آوری ادرار 24 ساعته بعنوان روش استاندارد تشخیصی جهت پروتئینوری قرار گرفتند. میزان حساسیت و اختصاصیت این آزمون جهت تشخیص پروتئینوری قابل توجه در سطوح مختلف (Cut-off Points) محاسبه گردید.
    یافته ها
    از 121 بیمار که تحت هر دو آزمون قرار گرفتند، 50 درصد از افراد مورد مطالعه پروتئینوری واضح در ادرار 24 ساعته داشتند و نتایج بدست آمده نشان داد که سطوح زیر 12/0 نسبت پروتئین به کراتینین، پروتئین اوری واضح را رد می کند و بهترین سطح جهت تشخیص پروتئینوری، مقادیر برابر یا بالاتر 19/0 بود که حساسیت 90% و اختصاصیت 70% داشت. تمامی موارد منفی کاذب میزان پروتئین ادرار 24 ساعته زیر mg 400 داشتند و 15 نفر از 18 مورد مثبت کاذب سطوح بین mg 300- 250 داشتند. ضریب همبستگی در مطالعه انجام شده ما 82/0) 001/0 (p< بدست آمد.
    نتیجه گیری
    در مطالعه انجام شده ارتباط قوی بین جمع آوری پروتئین ادرار 24 ساعته و نسبت پروتئین به کراتینین ادرار تصادفی وجود داشت و بهترین سطح جهت پیش بینی پروتئین اوری قابل توجه مقادیر بیشتر از 19/0 می باشد. به نظر می رسد با انجام مطالعات وسیع تر، اندازه گیری نسبت پروتئین به کراتینین ادرار تصادفی روشی سریعتر و آسانتر و جایگزین مناسبی برای روش جمع آوری ادرار 24 ساعته خواهد بود.
    کلیدواژگان: نسبت پروتئین به کراتینین ادرار، پروتئین اوری، پر ه اکلامپسی
  • شعبان مهرورز، سیدمسعود خاتمی صفحه 299
    هدف
    هدف از این مطالعه آن است تا با مرور مطالعات مربوط و کتب مرجع، به بررسی نظرات نویسندگان مختلف در این باره پرداخته، بیماری را معرفی نماییم که عارضه وی در MRI به شکل آنوریسم آئورت تظاهر کرده بود.
    معرفی بیمار: بیمار مرد 45 ساله ای بود که به علت کمردرد، از ناحیه ستون فقرات کمری MRI شده و بر اساس گزارش رادیولوژیست و توسط جراح اعصاب با تشخیص احتمالی آنوریسم آئورت به ما ارجاع شده بود. در بررسی های تکمیلی مانند CT-Scan و آنژیوگرافی DSA تشخیص کیست مدیاستن خلفی داده شد. این کیست 10 سانتی متری در بین آئورت و ورید کاو تا فضای خلف صفاقی گسترش یافته بود. کیست مذکور با انجام عمل جراحی به طور کامل اکسیزیون گردید. یافته حین عمل، یک کیست تک حفره ای با جدار نازک و بدون ارتباط با احشاء دیگر بود. گزارش نهایی آسیب شناسی حاکی از کیست اولیه خوش خیم مزوتلیالی (Simple Cyst) بود.
    نتیجه گیری
    با وجود بی خطر بودن بیشتر این کیستها، بنابر توصیه اکثر مولفین درمان انتخابی اکسیزیون کامل کیستهای مدیاستن و رتروپریتوان از طریق جراحی باز و یا توراکوسکپی است.
    کلیدواژگان: کیست مدیاستن، کیست رتروپریتوان، کیست مزوتلیالی، کیست ساده