فهرست مطالب

مطالعات علوم پزشکی - سال هفدهم شماره 3 (پاییز 1385)

مجله مطالعات علوم پزشکی
سال هفدهم شماره 3 (پاییز 1385)

  • 100 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/04/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مقالات پژوهشی
  • بابایی نژاد، عفت خداییانی، جعفر مجیدی، احد هاشم پور صفحه 162
    پیش زمینه و هدف
    بیماری پمفیگوس به عنوان یک بیماری پوستی تاولی خود ایمن مزمن تعریف می شود که از نظر هیستولوژیک با تاول های داخل اپیدرمی ناشی از اکانتولیز مشخص می شود.
    علت دقیق ایجاد بیماری نامشخص می باشد. با وجود این ممکن است با وراثت در ارتباط باشد و عوامل متعددی در تشدید آن نقش دارند. هدف از این مطالعه تعیین نوع آنتی ژن لکوسیتی (HLA) بیماران مبتلا به پمفیگوس در مراجعه کنندگان به درمانگاه و بخش پوست بیمارستان سینای تبریز می باشد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه مقطعی، جهت تعیین نوع آنتی ژن لکوسیتی، نمونه ای از خون وریدی 51 بیمار مبتلا به پمفیگوس مراجعه کننده به درمانگاه و بخش پوست بیمارستان سینای تبریز و 51 نفر به عنوان گروه شاهد از بین اهدا کنندگان کلیه که از هر نظر سالم بودند، از مورخه آذر ماه 1381 لغایت آبان 1382 جهت تعیین نوع آنتی ژن لکوسیتی به روش میکروسیتوتوکسیسیتی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    شایع ترین آنتی ژن لکوسیتی در این مطالعه (%49) BW6 بود و سپس به ترتیب (%31)B5, (%35) A3, (%39) BW4 قرار داشتند.
    در بیماران با سابقه فامیلی مثبت بیماری در %75، آنتی ژن لکوسیتی B5 مثبت بود.
    بین جنسیت و آنتی ژن لکوسیتی CW7, B5 رابطه معنی داری وجود داشت (p=0.016).
    شیوع A26 در بین بیماران با بیماری عود کننده %20 بود.
    شیوع B35 در گروه شاهد بیشتر از بیماران بود و شاید یک اثر محافظتی در برابر ابتلا به پمفیگوس داشته باشد. در این مطالعه شیوع آنتی ژن های لکوسیتی BW6-BW4-A3-B5 بالا بود که تعدادی از آنتی ژن های لکوسیتی به دست آمده با مطالعات قبلی مشترک بود ولی تعدادی از آنتی ژن های لکوسیتی (BW6-BW4) به منطقه ما اختصاص داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به اختصاصی بودن برخی از آنتی ژن های لکوسیتی (نظیر BW6-BW4) به منطقه این مطالعه، ما می توانیم در صورت نیاز برای غربالگری بیماران مبتلا به پمفیگوس از این نوع آنتی ژن های لکوسیتی استفاده کنیم.
    در ضمن شیوع بالای HLA-B5 در افراد با سابقه خانوادگی و B35 در گروه شاهد شاید بتواند راهگشای تحقیقات بیشتری در آینده باشد.
    کلیدواژگان: آنتی ژن لکوسیتی انسانی، پمفیگوس
  • رفیع پرنیا، علی انشایی، شاکر سالاری، علی تقی زادیه، لطیف قندیلی، ناصر ملک پور صفحه 169
    پیش زمینه و هدف
    اتساع پوست روشی است که امروز جهت ترمیم نواقص پوستی مورد استفاده قرار می گیرد، به صورت مرسوم طول مدت عمل 4-6 هفته است که در مقالات اخیر بر زمان های کمتر، مثل 72-96 ساعت اشاره شده است. مطالعه اخیر به مقایسه این دو روش از نظر پیامدهای بالینی و تغییرات بافتی می پردازد.
    مواد و روش کار
    20 بیمار به طور تصادفی انتخاب و در طی مدت یکسال در دو گروه مجزا مطالعه شدند. 3 بیمار به دلیل عارضه شدید از مطالعه کنار گذاشته شدند. از 17 بیمار باقیمانده 8 نفر (%47.1) مرد و 9 نفر (%52.9) زن بودند در یک گروه از اتساع نسجی سریع (72 ساعته) و در گروه دیگر از روش مرسوم 6 هفته استفاده شد.
    یافته ها
    از نظر پوست متسع شده، رنگ پوست ناحیه و میزان عوارض، اختلاف معنی داری از نظر آماری بین دو گروه وجود نداشت. از نظر بافتی نیز جز تفاوت در تغیرات اپیدرم و عروق ناحیه، اختلاف معنی داری مشاهده نگردید.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصله از مطالعه و مقایسه آنها با مقالات و بررسی های اخیر که صورت گرفته به نظر می رسد، روش اتساع نسجی سریع روشی ایمن، کارا و قابل اعتماد باشد، بخصوص اگر به صورت موردی و در شرایط انتخابی، این روش صورت گیرد.
    کلیدواژگان: اتساع نسجی و کند، پیامد بالینی، تغییرات بافتی
  • علی تقی زاده افشاری، رسول قره آغاجی اصل، انوشیروان کاظم نژاد صفحه 175
    پیش زمینه و هدف
    پژوهش حاضر تاثیر پیوند کلیه را بر کیفیت زندگی بیماران دیالیزی شهرستان ارومیه مورد بررسی قرار داده است.
    این تحقیق چون به صورت آینده نگر، زمان زیادی را صرف می کرد، نمونه گیری بر روی 80 بیمار پیوند کلیه و 80 بیمار دیالیزی به صورت مورد- شاهدی انجام شد که به صورت تصادفی از بین بیماران پیوند کلیه و دیالیزی انتخاب شدند.
    مواد و روش کار
    ابزار گرد آوری داده های پرسشنامه کیفیت زندگی شامل مشخصات فردی، نوع بیماری و کیفیت زندگی در سه حیطه وضعیت جسمانی، روحی- روانی و روابط اجتماعی می باشد. اعتبار علمی پرسشنامه از طریق تعیین آلفای کرونباخ a=0.9466 تعیین و پرسشنامه ها به صورت مصاحبه تکمیل شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج به دست آمده از 152 بیمار مورد بررسی در مجموع بیماران پیوند کلیوی، %9 موارد، کیفیت زندگی خود را بد و %44.9 متوسط و %46.2 خوب ارزیابی نموده اند و در گروه بیماران دیالیزی %56.8 کیفیت زندگی خود را بد، %40.5 متوسط و %2.7 خوب گزارش نمودند.
    میانگین امتیاز کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه 3.47 با انحراف معیار 0.736 و میانگین امتیاز کیفیت زندگی بیماران دیالیزی 32.2 با انحراف معیار 0.489 می باشد که دو گروه از لحاظ کیفیت زندگی تفاوت معنی دار داشتند (p<0.0005).
    بحث و نتیجه گیری
    بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که اگر بیماران دیالیزی کنونی را بیمارانی در نظر بگیریم که در آینده پیوند کلیه خواهند شد و به جامعه بیماران پیوند کلیه خواهند پیوست، پس پیوند کلیه کیفیت این بیماران را بهتر می کند. لذا توصیه می شود که برنامه های فرهنگی برای اهدای کلیه بیماران مرگ مغزی بیشتر شود و به جنبه های انسانی و معنوی این امر توجه بیشتری شود تا بیماران دیالیزی کمتر منتظر دریافت کلیه شده و هر چه زودتر با پیوند کلیه، کیفیت زندگی این بیماران افزایش یابد.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، پیوند کلیه، دیالیز
  • معصومه حاجی شفیعها، طاهر زبیری، فرزانه برومند، رقیه عروجی، محبوبه رجب پور صفحه 181
    پیش زمینه و هدف
    خونریزی غیر طبیعی یکی از علایم سرطان رحم می باشد، لذا در تشخیص و درمان صحیح این خونریزی ها باید دقت کافی به عمل آید.
    استاندارد طلایی برای تشخیص علت خونریزی غیرطبیعی با منشا رحمی کورتاژ تشخیصی است. اما امروزه دیده شده که در تمام زنان با خونریزی غیرطبیعی رحمی، انجام کورتاژ تشخیصی ضرورت ندارد. لذا تشخیص زنانی که نیازمند کورتاژ تشخیصی می باشند از اهمیت به سزایی برخوردار است تا بتوان میزان انجام و عوارض ناشی از آن را کاهش داد. یکی از روش های پاراکلینیک که امروزه توجه متخصصین را به خود معطوف کرده است، انجام سونوهیستروگرافی در زنان دچار خونریزی غیر طبیعی رحمی است تا شاید بتوان از انجام کورتاژ تشخیصی در اکثر زنان با خونریزی غیر طبیعی خودداری کرد و تنها زنانی که سونوهیستروگرافی غیر طبیعی دارند تحت کورتاژ تشخیصی قرار گیرند.
    مواد و روش ها
    زنان دچار خونریزی غیر طبیعی رحمی که به درمانگاه بیمارستان کوثر ارومیه مراجعه می کنند، مورد ارزیابی قرار می گیرند بیمارانی که جهت کورتاژ تشخیصی بستری می شدند وارد مطالعه شدند. بعد از اخذ شرح حال، انجام معاینه و مصاحبه حضوری و اخذ رضایت از بیمار، مقدمات انجام سونوهیستروگرافی فراهم می گشت.
    گذاشتن سوند جهت سونوهیستروگرافی توسط رزیدنت زنان انجام شده و سونوهیستروگرافی با حضور رزیدنت زنان توسط متخصص رادیولوژی انجام می گرفت. کورتاژ تشخیصی نیز توسط رزیدنت سال سوم زنان صورت می گرفت.
    یافته ها
    در 85 بیمار دچار خونریزی غیر طبیعی رحمی با انجام سونوهیستروگرافی، 4 مورد آندومتر با ضخامت بیشتر از 5mm و نامنظم، 16 مورد آندومتر با ضخامت بیشتر از 5mm و منظم و 50 مورد آندومتر با ضخامت 5mm یا کمتر و 15 مورد ضایعات فوکال گزارش شد. در همین بیماران نتایج بافت شناسی ناشی از کورتاژ تشخیصی آندومتر نیز شامل موارد زیر بود: 1 مورد سرطان آندومتر، 4 مورد هیپرپلازی ساده، 9 مورد آندومتر آتروفیک، 41 مورد آندومتر پرولیفراتیو، 18 مورد آندومتر ترشحی، 2 مورد آندومتر دسیدوالیزه و 10 مورد pill effect. ارزش اخباری منفی در این مطالعه %100 بود که در واقع بیشترین هدف ما در این مطالعه تعیین ارزش اخباری منفی است که نشان می دهد در مواردی که سونوهیستروگرافی یافته مثبتی نداشت، در بررسی بافت شناسی نمونه آندومتر حاصل از کورتاژ تشخیصی هم یافته پاتولوژیکی دیده نشد.
    بحث و نتیجه گیری
    امروزه انجام روش پاراکلینیک دیگر که بتواند از انجام کورتاژ تشخیصی در تمام موارد خونریزی های غیر طبیعی رحمی جلوگیری کند حایز اهمیت است. سونوهیستروگرافی از روش های مورد توجه در بررسی بیماران دچار خونریزی غیرطبیعی رحمی می باشد و همان گونه که در مطالعه ما مشخص شد در مواردی که در سونوهیستروگرافی یافته مثبتی نداشت یعنی ضخامت آندومتر £5mm، آندومتر منظم با حدود مشخص و لایه میومتر داخلی واضح بود؛ در کورتاژ تشخیصی نیز یافته مثبتی دال بر هیپرپلازی، سرطان توده های فوکال مثل پولیپ و فیبروئید و غیره نداشتیم.
    کلیدواژگان: سونوهیستروگرافی، دیلاتاسیون و کورتاژ، خونریزی غیر طبیعی رحمی
  • رضا زهدی اقدم، مولود رادفر، علی سینا صفحه 188
    پیش زمینه و هدف
    لیزر درمانی با استفاده از لیزرهای کم توان (LLLT)، می تواند تغییرات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی در سلول ها را موجب گردد، این تغییرات به اثر لیزر درمانی با طول موج و توان خاصی بدون افزایش دما در واکنش های سلولی وابسته است. با عنایت به اینکه اثرات لیزر کم توان را می توان در سه بخش 1- تحریک زیستی 2- ضد التهابی 3- ضد درد خلاصه کرد، در این پروژه گزینه تحریک زیستی آن ملاک و مد نظر بوده است.
    مواد و روش ها
    در این بررسی سلول های خون محیطی انسان در دو گروه شاهد و آزمون قرار گرفته و گروه آزمون تحت تاثیر لیزرهای Ar‚ Ga-Al-As‚ He-Ne با چگالی 0.5-10J/Cm2 قرار گرفت. لیزر He-Ne مدل IR-2000 و لیزر GaALAS مدل Vitagnost لیزر Ar مدلش BO5-BO10 بود.
    یافته ها
    پس از بررسی لام های حاوی پلاک های کروموزومی گسترش یافته و تجزیه آماری به روش مقایسه میانگین ها را با استفاده از آزمون LSD پلاک های متافازی حاصل از تابش لیزر Ga-Al-As با l=810nm و He-Ne با l=632.8nm نسبت به لام های حاصل از گروه شاهد یک و نیم برابر برآورد شد. نتایج حاصل از جدول داده ها به خوبی نشان می دهد که بیشترین تحریک سلولی در l=810nm و l=632.8nm بوده و نسبت طول موج لیزری 488nm افزایش معنی داری نمایان می سازد (p<0.05).
    بحث و نتیجه گیری
    در این بررسی تکثیر پلاک های متافازی در انرژی دانسیته 4J/cm2 بیشترین تحریک را در سلول های لنفوسیتی خونی ایجاد کرده در حالیکه انرژی 10J/cm2 پلاک های متافازی مهار شده، پس افزایش چگالی لیزری اثر مهاری بر گلبول های لنفوسیت خونی داشته در حالیکه در یک l=632.8nm اثر تحریکی خوبی را می تواند مطرح نماید. این موضوع می تواند جهت ترمیم زخم ها و بیماری هایی که سرعت تکثیر سلولی در آنها کم است مورد ملاحظه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: لیزر کم توان، لنفوسیت، طول موج
  • احسان صبوری، مهزاد مهرزادصدقیان، مجتبی کریمی پور، جواد میرزاآقازاده صفحه 196
    پیش زمینه و هدف
    هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر مرفین بر فرکانس حملات صرعی ایجاد شده به وسیله مایع مغزی نخاعی با منیزیم پایین در هیپوکامپ کامل نوزاد موش سوری در خارج بدن بوده است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق موش های نوع 11C57/BL6 تا 19 روزه مورد استفاده قرار گرفت (n=25). هیپوکامپ زنده به صورت سالم و دست نخورده با دقت از بقیه مغز جدا شد و در ACSFI استاندارد حداقل به مدت یک ساعت قبل از ثبت، نگهداری شد. ACSF با منیزیم کم برای مشروب کردن بافت همراه با اکسیژن مورد استفاده قرار گرفت که باعث ایجاد فعالیت صرعی در بافت شد. ثبت الکتروفیزیولوژیک به طور عمده از لایه هرمی در ناحیه CA1 به عمل آمد. فعالیت های صرعی از نظر فرکانس اجزای مختلف حمله مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    همه غلظت های استفاده شده مرفین در این مطالعه و نالوکسان با غلظت 10mM فرکانس تمام اجزای حمله، بخصوص قسمت تونیک را کم کرد. نالوکسان نه تنها اثرات مرفین بر فرکانس امواج صرعی را مسدود نکرد، بلکه فرکانس فعالیت های صرعی را بیشتر کاهش داد. همچنین استفاده توام مرفین و نالوکسان باعث حذف کامل قسمت تونیک- کلونیک فعالیت صرعی شد.
    بحث و نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که مرفین شاید از راهی به جز گیرنده های شناخته شده اپیوئیدی باعث کاهش فرکانس حملات صرعی شده، زیرا نالوکسان به عنوان آنتاگونیست عمومی این گیرنده ها نتوانست جلو اثر مهاری مرفین را بگیرد.
    کلیدواژگان: هیپوکامپ کامل، مرفین، نالوکسان، صرع، فرکانس، acsf با منیزیم کم
  • مهناز طالبی، جعفر مجیدی، محمدعلی آرامی، اشرف طالبی صفحه 203
    پیش
    زمینه و اهداف
    سکته مغزی در بالغین جوان (15-45 سال) ناشایع نیست. بیش از 40 علت برای سکته جوانان شناسایی شده است و یکی از علل آن که کمتر شناخته شده است ترومبوزهای عروقی ناشی از آنتی بادی های آنتی فسفولیپیدی است. این مطالعه فراوانی آنتی بادی های فسفولیپید را در یک گروه از جوانان مبتلا به ایسکمی مغزی بررسی می کند. علاوه بر این کوشش کرده است ویژگی های سکته مغزی را در حضور این آنتی بادی ها با بیماران فاقد آنها مقایسه کند.
    مواد و
    روش
    بیماران 15-45 سال مبتلا به ایسکمی مغزی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی تبریز، طی سال های 1381-1382، با یک گروه همسان از نظر سنی و جنسی از نظر آنتی بادی های آنتی فسفولیپید و آنتی بادی کاردیولیپین مقایسه گردیدند. گروه سکته مغزی شامل 25 بیمار با میانگین سنی 37±5.4 و گروه کنترل شامل 40 نفر با میانگین سنی 37.12±5.8 سال بودند. از نظر جنسی تعداد زن به مرد در گروه سکته مغزی، 14 زن در مقابل 11 مرد و در گروه کنترل 24 زن در مقابل 16 مرد بود. سنجش سطح آنتی بادی ها (شامل هر دو کلاس IgG و (IgM، به روش حساس ELISA انجام شد.
    یافته ها
    جوانان 7.5 درصد کل سکته های مغزی را تشکیل می دادند. در گروه بیماران، 6 بیمار (%24) و در گروه کنترل تنها 2 نفر (%5) آنتی بادی بالا داشتند (p<0.05). مقایسه میانگین سطح آنتی بادی ها بین گروه کنترل و گروه بیمار، به جز در مورد آنتی بادی فسفولیپید از نوع IgG، نتایج معنی داری نشان داد. در 2 بیمار از 6 بیمار (%33.3) با آنتی بادی آنتی بادی فسفولیپید بالا و در دو بیمار از 19 بیمار (%10.5) بدون آنتی بادی فسفولیپید بالا، سابقه حداقل یک حادثه ایسکمیک مغزی وجود داشت. تفاوت مشاهده شده معنی دار نبود.
    بحث و نتیجه گیری
    نتیجه گرفتیم که شیوع آنتی بادی های آنتی فسفولیپید در جوانان مبتلا به ایسکمی مغزی بالاست. ممکن است در این بیماران لوپوس تشخیص داده نشده وجود داشته باشد.
    کلیدواژگان: سکته مغزی، حمله ایسکمیک گذرای مغزی، آنتی بادی های آنتی فسفولیپید، بالغین جوان
  • رژنراسیون عصب سیاتیک در لوله پیزوالکتریک: تاثیر فاکتور رشد عصب و فاکتور شبه انسولین
    غلامحسین فرجاه، محمدتقی جغتایی صفحه 209
    پیش زمینه و هدف
    محدودیت دسترسی به محل های دهنده مناسب برای پیوند عصب، ضرورت تحقیق جهت یافتن جانشین مناسب برای پیوند عصب را توجیه می کند.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک مطالعه تجربی است که از 48 سر موش صحرایی نر (200-250 gr) استفاده شد. پس از قطع عصب سیاتیک، 1 سانتیمتر از عصب برداشته و شکاف حاصله توسط یکی از 4 روش زیر ترمیم شد (مجرای پلی وینیلیدین فلوراید یا PVDF با فاکتور رشد عصب و فاکتور رشد شبه انسولین 1، اتو گرافت، شم و کنترل). همه حیوانات در روزهای 35, 21, 7 و 60, 49 و 90 بعد از جراحی توسط تست های حسی و شاخص فعالیت عصب سیاتیک (SFI) و در روز 90 به وسیله الکتروفیزیولوژی ارزیابی شدند. عصب سیاتیک در روز 28 و 96 به وسیله میکروسکوپ نوری و الکترونی مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    در روز 90 پس از جراحی، اختلاف معنی داری از لحاظ حسی در گروه های آزمایش مشاهده نشد (p=0.07). میانگین SFI در روز 56 و در گروه اتو گرافت نسبت به گروه فاکتورهای رشد PVDF+ افزایش دارد (p<0.01). اختلاف میانگین سرعت هدایت عصب حرکتی در گروه های آزمایش از لحاظ آماری معنی دار نیست (p=0.05). در روز 28 پس از ترمیم، بافت عصب تشکیل شده داخل مجرای PVDF به شکل گرد است و تعداد آکسون های میلین دار در گروه های آزمایش اختلاف معنی داری ندارد (p=0.05). در روز 96 پس از ترمیم، میانگین تعداد آکسون های میلین دار در گروه فاکتورهای رشد PVDF+ نسبت به گروه اتو گرافت کمتر است (p<0.01).
    بحث و نتیجه گیری
    این مطالعه پیشنهاد می کند که با توجه به اثرات مثبت فاکتورهای رشد همراه با مجرای PVDF بر روی ترمیم عصب، استفاده از مجرای PVDF ممکن است جهت ترمیم ضایعات عصب محیطی مفید باشد.
    کلیدواژگان: ترمیم عصب، عصب سیاتیک، فاکتور رشد عصب، فاکتور رشد انسولین1، پلی وینیلیدین فلوراید
  • ایرج محبی، بهزاد بوشهری صفحه 219
    پیش زمینه و هدف
    اقدام به خودکشی در سرتاسر جهان با استفاده از داروها و مواد شیمیایی ابعاد نگران کننده ای به خود گرفته است. خودکشی با داروها و مواد شیمیایی به عنوان شایعترین روش اقدام به خودکشی شناخته شده است. به دلیل اهمیت مسمومیت شیمیایی و به منظور تعیین ارتباط عوامل استرس زا در اقدام به خودکشی، در این مطالعه چهارصد مورد بیمار مسمومیت عمدی بررسی شده اند.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی از طریق مصاحبه بالینی با چهارصد نفر مسموم بستری شده در بیمارستان که به طور عمدی خود را مسموم کرده بودند، انجام شد. تعیین متغیرها بر اساس پرسشنامه معیارهای جایگاه اجتماعی هلمز راهه که مشتمل بر 40 عامل استرس زا بود، صورت گرفت. به منظور تعیین رابطه بین تعداد عوامل استرس زا و تجرد، بی کاری، تعداد فرزندان و همچنین نوع مسمومیت، از تست کای دو استفاده شد.
    یافته ها
    از 400 مورد بیمار مورد مطالعه %55.5 مونث و %44.5 مذکر بودند. %52.5 بیماران در محدوده سنی 15-24 سالگی قرار داشتند. %80.8 موارد اقدام به خودکشی در افراد مجرد و بی کار اتفاق افتاده بود. در این مطالعه شایعترین عوامل استرس زا به ترتیب به فقر اقتصادی و مالی (%64.75)، جلب توجه دیگران (%42.5)، بی کاری (%40)، مشاجره با همسر (%32.5) و اختلاف خانوادگی (%29.5) اختصاص داشت. در مردان شایعترین عوامل استرس زا را فقر اقتصادی و مالی و بعد بی کاری و پس از آن اختلاف خانوادگی تشکیل می داد. جلب توجه دیگران و سپس فقر اقتصادی و مالی شایعترین عوامل استرس زا در زنان و مشاجره با همسر و فقر اقتصادی و مالی شایعترین عوامل استرس زا در جوانان بودند. تعداد عوامل استرس زا با عواملی مانند تجرد، بی کاری، تعداد فرزندان و نوع ماده مسموم کننده به طور معنی دار ارتباط داشت (p>0.001).
    نتیجه گیری
    هر چند توسعه مناسب امکانات پزشکی در بخش های مسمومین ضرورت داشته و باید مورد توجه قرار بگیرد، لیکن کاهش دادن مشکلات بهداشت روانی مهم است زیرا امکان دارد این مشکلات زمینه ساز خود کشی عمدی باشند که می توان به موارد زیر اشاره نمود: ناکافی بودن سلامت روانی، اعتیاد، ناراضی بودن از ازدواج، تحمیل مشکلات مالی بر جوانان، ضعف نظارت والدین و راهبری فرهنگی در گروه های در معرض خطر از جمله نوجوانان و جوانان و...
    کلیدواژگان: حاملگی، عوارض، سن
  • فریبا نانبخش، سریه گل محمدلو، مهندس رضا پورعلی، اسماعیل اژدری، پروین اسماعیل زاده صفحه 226
    پیش زمینه و هدف
    حاملگی و زایمان در زنان 35 سال و بالاتر با عوارض بیشتری همراه است. در این مطالعه شیوع عوارض را در دو گروه سنی 35 سال و بالاتر و کمتر از آن بررسی نموده ایم.
    مواد و روش کار
    مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی- مقطعی بود که بر روی 737 زن مراجعه کننده جهت زایمان به بیمارستان کوثر ارومیه صورت گرفت (مهر ماه 81 تا اخر اسفند 82) و با نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و census، اطلاعات به دست آمده از عوارض حاملگی و زایمان بررسی شد.
    یافته ها
    370 نفر از مراجعه کنندگان بالاتر از 35 سال و 367 نفر در گروه سنی 20-34 سال قرار داشتند (میانگین سنی 31.7±7.07 سال). بررسی ها نشان دهنده شیوع بیشتر پره اکلامپسی و سزارین در گروه سنی 35 سال و بالاتر بود (p=0.000). اختلاف بین دو گروه سنی از نظر زایمان پره ترم، پرزانتاسیون معیوب و اپگار غیر طبیعی، ناشی از متغیر مخدوش کننده پاریتی بود و با حذف این اثر، اختلاف معنی دار نبود (p>0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به تفاوت شیوع پره اکلامپسی و سزارین در گروه سنی بالاتر از 35 سال، مراقبت های بیشتری در گروه سنی توصیه می شود. در این مطالعه بر خلاف مطالعات مشابه صورت گرفته، اختلاف معنی داری از نظر بروز سایر عوارض ناشی از حاملگی در بین دو گروه مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: حاملگی، عوارض، سن
  • گزارش موردی
  • مجتبی کریم پور، احسان صبوری صفحه 232
    شریان مدین، در زمان جنینی به عنوان شریان اصلی تغذیه کننده ناحیه ساعد و در بعد از تولد از شریان بین استخوانی مشترک و یا از شریان بین استخوانی قدامی منشا می گیرد. اندازه گیری آن به طور معمولی کوچک بوده و با تغذیه عصب مدین خاتمه می یابد. هدف از مقاله حاضر، گزارش واریاسیون در منشا، مسیر و آناستوموزهای شریان مدین در یک کاداور ایرانی است.
    در تشریح روتین مشاهده شد که شریان مدین طرف راست، درست در بالای مبدا شریان بین استخوانی مشترک از شریان اولناز جدا شده بود و به همراه عصب مدین از زیر فلکسور رتیناکولوم از داخل تونل مچی عبور کرده و به کف دست رسیده بود و پس از تکمیل قسمت خارجی قوس پالمار سطحی در اولین فضای بین انگشتی (Web) با شریان رادیال یک حلقه آناستوموزی لوزی شکل را تشکیل داده بود. لازم به تذکر است که واریاسیون های ذکر شده فوق در شریان مدین به همراه تشکیل آناستوموز لوزی شکل با شریان رادیال تاکنون در گزارشات قبلی ذکر نشده است.
    با توجه مجاورت شریان مدین با عصب مدین بخصوص در ناحیه تونل مچی، ترومبوز شریان مدین می تواند منجر به اعمال فشار به عصب مدین (سندرم تونل مچی) شود که بایستی مورد توجه جراح قرار بگیرد.
    کلیدواژگان: واریاسیون، شریان مدین، عصب مدین، سندرم تونل مچی
  • زرین تاج ولدخانی، ساروژ شرما، کوسوم هرجای، ایند گوپنا، نانسی مالا صفحه 236
    سلول های اپیتلیال واژن مهمترین مکان در تماس اولیه انگل تریکوموناس واژینالیس می باشند. در آلودگی انسان، چسبندگی انگل، تهاجم و ابقا از اهمیت خاصی بر خوردار است. جهت بررسی تاثیر لاکتوباسیلوس اسیدو فیلوس و pH در چسبندگی انگل به سلول های اپیتلیال، سوش های جدا شده از 10 بیمار دارای علایم و 10 نفر فاقد علایم کلینیکی استفاده گردید و سلول های اپیتلیال واژن جدا شده از زنان سالم برای انجام آزمایش استفاده شد. چسبندگی انگل به سلول های واژن در حضور باکتری لاکتوباسیلوس، مواد دفعی ترشحی این باکتری و یا تغییر pH محیط با اضافه کردن اسید کلریدریک و یا با اضافه کردن لاکتوباسیلوس انجام گرفت. با تهیه گسترش مرطوب بعد از 1 تا 4 ساعت انکوباسیون، تعداد سلول های چسبیده توسط انگل شمارش گردید. در حضور لاکتوباسیلوس در ساعت اول تعداد سلول های چسبیده توسط انگل افزایش یافت ولی با طولانی شدن زمان انکوباسیون، در ساعت های دوم و سوم، چسبندگی کاهش یافت و در نهایت در ساعت چهارم از انکوباسیون انگل ها از بین رفتند. در حضور مواد دفعی ترشحی باکتری از ساعت اول انکوباسیون تعداد کمتری از سلول ها توسط انگل چسبیده بودند و دوباره با افزایش زمان، این کاهش ادامه یافت تا جایی که در ساعت چهارم از انکوباسیون هیچ انگل زنده ای مشاهده نشد. تعداد سلول های چسبیده توسط انگل های جدا شده از افراد دارای علایم در مقایسه با سوش های جدا شده از افراد فاقد علایم بیشتر بود و این اختلاف زمانی که با کنترل مقایسه گردید، بسیار قابل توجه بود. این آزمایش همچنین با کاهش pH محیط به 4.5 با استفاده از اسید و یا باکتری به محیط کشت انجام گرفت. در محیطی که اسید استفاده شده بود، تعداد بیشتری از سلول ها توسط انگل چسبیده بودند، در مقایسه با محیطی که از باکتری استفاده شده بود که در مقایسه تعداد سلول های چسبیده توسط انگل های جدا شده از افراد با علایم (62%) بیشتر از فاقدین علایم (52%) بود که این نتایج با کاهش pH محیط با استفاده از باکتری در سوش های جدا شده از افراد با علایم 47% در مقایسه با فاقدین علایم (35%) بود. نتایج نشان دادند گرچه لاکتوباسیلوس در چسبندگی انگل به سلول های اپیتلیال واژن در مراحل اولیه آلودگی موثر می باشد ولی با افزایش تعداد باکتری و پایین نگه داشتن pH محیط واژن، می توان در از بین بردن انگل بخصوص در افرادی که مقاوم به دارو می باشند کمک زیادی کرد.
    کلیدواژگان: تریکومونیازیس، سلول های اپیتلیال واژن، لاکتوباسیلوس، چسبندگی ph