فهرست مطالب

بخارا - سال دهم شماره 2 (پیاپی 60، فروردین و اردیبهشت 1386)

دو ماهنامه بخارا
سال دهم شماره 2 (پیاپی 60، فروردین و اردیبهشت 1386)

  • 550 صفحه، بهای روی جلد: 30,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/04/20
  • تعداد عناوین: 70
|
  • جشن نامه هشتادسالگی ه. ا. سایه
  • محمدرضا شفیعی کدکنی صفحه 22
  • بهاءالدین خرمشاهی صفحه 45
    ... استاد هوشنگ ابتهاج که به تخلص شعری اش سایه بیشتر شهرت دارد، از شاعران و موسیقی شناسان نامدار عصر حاضر است. سایه هم در شعر نو دست - یعنی ید بیضا - دارد و از هم مشربان و یاران و معاشران نیما یوشیج بوده است و هم در غزل و مثنوی و شیوه کهن، و سالیان سال با استاد شهریار همدلی و همسخنی داشته است و هم اکنون پس از فراغت از کار و بار سترک تصحیح و طبع دیوان حافظ، پژوهشی درباره شعر شهریار و گزینش نخبه شعر او در دست دارد. بعضی از دفترهای شعر نو و کهنش عبارتند از: زمین، یادگار خون سرو، و چند دفتر با نام واحد سیاه مشق (سیاه مشق 4 که در سال 1372 منتشر شده است در بر دارنده دفترهای پیشین هم هست). سایه در سازمان دهی و اعتلا بخشیدن به برنامه های موسیقی اصیل ایرانی در رادیو ایران، در سالهای پیش از انقلاب، سهمی بزرگ داشته است.
  • مهدی اخوان ثالث صفحه 51
  • عبدالله کوثری صفحه 65
  • میلاد عظیمی صفحه 69
  • فلسفه
  • عزت الله فولادوند صفحه 106
    «غایت» در لغت، هم به معنای هدف است، یعنی آنچه کسی برای رسیدن به آن، اقدام به کاری می کند و هم به معنای کمال مطلوب و آرمان. در آنچه خواهم گفت، خواه به تصریح و خواه به تلویح، این هر دو معنا در نظر است. قدما در اول آنچه درباره علمی می نوشتند، هشت چیز را درباره آن ذکر می کردند و اسم آن را رئوس ثمانیه یا هشتگانه می گذاشتند مشتمل بر: 1. غرض و غایت علم، 2. تعریف علم، 3. موضوع علم و همین طور تا برسد به نام مؤلف و سایرمراتب. نویسندگان بعدی معمولا به همان سه چیز اول اکتفا می کنند، ولو به این عناوین از آنها نام نبرند. مثلا در موردزیست شناسی گفته می شود: زیست شناسی علم حیات است; شاخه ای از دانش است که موضوع بحث آن موجودات زنده اندام وار و فرایندهای حیاتی است الی آخر. سه عنوان غایت و تعریف و موضوع به خصوص در دانش های جدید، به فرض هم که ذکر شوند، معمولا با هم تداخل می کنند و مرز روشنی میانشان نیست، چنانکه در آن تعریف مجمل از زیست شناسی دیده شد. در بحث امروز ما هم خصوصا دو مساله تعریف و غایت غالبا دست در دست پیش می روند و تفکیک شان ازیکدیگر نه عملی است و نه سودمند.
  • ایرانشناسی
  • ایرج افشار صفحه 118
    شهبازی، یکی از دانایان ایرانی بود که روزگار ایران باستان - مخصوصا عصر هخامنشی را نیکو می شناخت و درباره آن دوره تجربه میدانی، دید جهانی و آگاهی وسیع داشت. زودتر از آنچه باید جهان ایرانی را گذاشت و رفت.
    از هنگامی او را شناختم که جوان بود و در تخت جمشید تصدی موزه یا یکی از مرکزهای پژوهشی آن جا را عهده دار بود. به تدریج به نگارش و تالیف پرداخت و در سلسله انتشارات باستان شناسی یا مؤسسه آسیایی دانشگاه شیراز (پهلوی سابق) کتاب چاپ کرد. از همان آغاز کار نشان داد که به روش درست و بنیان علمی اعتقاد دارد.
    برای او جای فسوسی نماند ازین که نتوانست یا نخواستند به کارش ادامه دهد. با بینشی که داشت زود به دنیای علمی خارج راه یافت و توانست مدتی در توبینگن و بعدها در امریکا کارهای پژوهشی و آموزشی بیابد و مسیر درازنای مطالعه در تاریخ گذشته ایران را از دست نگذارد.
    در امریکا در دانشگاه ارگون درس می داد. مقالاتش در «ایرانیکا» بیشتر یادگار همین دوران آرامش و پژوهش است - جزین کتابی درباره تاریخ فردوسی نوشت و نظری نسبت به تاریخ تولد او ابراز داشت که بعضی را پسند افتاد و جمعی را نه.
    درین اواخر به نوشتن تاریخی در مورد هخامنشیان پرداخته بود و قرارست در ایران به چاپ برسد.
    شهبازی زاده سال 1321 بود و از مردم فارس. ابتدا در ایران درس خواند و سپس در لندن. پس از آن در دانشگاه شیراز تدریس می کرد. در آن دوره بود که راهنمای خوبی برای تخت جمشید نوشت (چند بار به چاپ رسیده). کتابی هم ازو در سال 1351 با نام شاهنشاهان و سنتهای ایرانیان منتشر شد. سال بعد کتاب بهتری به عنوان «نقوش اقوام شاهنشاهی هخامنشی بنا بر حجاری های تخت جمشید» به قلم او پدیدار شد.
    شهبازی فریفته تخت جمشید بود و چندی خدمتگزار رسمی آن. روزگار و عمرش بر سر هخامنشیان مصروف شد. ماندگاری نام او در زمینه تاریخ تتبعات ایرانی موجب سرافرازی است.
  • هاشم رجب زاده صفحه 167
    284 - آوائودوری، اوج شور و سرور جشنهای تابستان از جاذبه های جشنهای تابستانی ژاپن، که در همه شهرها و آبادی های سرزمین آفتاب برگزار می شود، «آوائودوری» (رقص آوا) است که از جنوب ژاپن برخاسته است.
    در سده شانزدهم میلادی، هاچی شوکا Hachisuka امیر ایالت آوا Awa (اکنون استان توکوشیما، در جزیره شیکوکو، کوچکترین قطعه خاک از چهار جزیره اصلی ژاپن) بفرخندگی پایان عمارت دژ تازه سرای حکومتی اش چهار شبانه روز جشن گرفت. هنوز هم با سپری شدن بیش از چهارصد سال از آن تاریخ، مردم از هر جای ژاپن برای شرکت در این جشن تابستانی پرجنب و جوش و هیجان به اینجا می آیند، و به آهنگ فرح انگیز این آواز و رقص به نشاط می آیند.
    ترانه ای که آوائودوری را به آهنگ آن می رقصند چنین می گوید:رقصیدن از سبک سری است؛ اما نگاه کردن به رقص هم کودکانه است.
    پس دیوانه است آنکه نرقصد.
  • مسعود عرفانیان صفحه 184
    •ابوعبد الله رودکی• میرزا ملا احمد ثریا قربانوا • دوشنبه ورزاب 2006 • مرکز علمی پژوهشی (شاهراه ابریشم)، 48 صفحه. این جزوه کوچک نخستین اثری است که مرکز علمی پژوهشی (شاهراه ابریشم شاهراه وحدت) در چارچوب فعالیت های خود جهت هر چه بیشتر وبهتر شناساندن ادیبان بزرگ تاجیک و فارس به چاپ رسانده است که اختصاص به شاعر بزرگ ایران، رودکی دارد.
    رودکی و رودکی شناسی از جایگاه بسیار والایی در تاجیکستان برخورداراست و آثار بسیاری پیرامون شرح حال و زندگی، اشعار، عقاید و افکار و دیگرموضوعات پیرامون او در آنجا به چاپ رسیده است. کتاب بسیار فشرده به بررسی اندیشه شاعر، شعرا و تاثیرش در شعر فارسی پرداخته و به پیشگامان رودکی شناسی در شرق و غرب اشاره می نماید. سهم ایرانیان نیز در این زمینه قابل توجه است و از حسن راضی بن لطف الله تهرانی به عنوان یکی از اولین کسانی که به گردآوری اشعار رودکی پرداخته، نام برده شده و همچنین به شادروان سعید نفیسی و جایگاه او در رودکی شناسی نیز درکتاب اشاره شده و انتشار سه جلد کتاب معروف او (احوال و اشعار ابوعبد الله جعفربن محمد رودکی سمرقندی)، «بی شبهه حادثه مهمی در رودکی شناسی» (ص 14) ارزیابی شده است. در پایان کتاب نیز تصاویری از آرامگاه، پرتره نقاشی و تندیس شاعر و برخی از آثاری که پیرامون رودکی منتشر شده به چاپ رسیده که متاسفانه از کیفیت خوبی برخوردار نیست. کتاب با الفبای سیریلیک به چاپ رسیده است.
  • تاریخ
  • فائزه توکلی صفحه 193
    پیشینه حاکمیت زنان در سطوح پادشاهی و فرمانروایی در ایران به دوران پیش از اسلام برمی گردد. پادشاهی زنانی چون پوراندخت و آذرمیدخت دختران خسرو پرویز ساسانی که بر اریکه تخت شاهی تکیه زدند، اگر چه مدت کوتاهی بود، اما نشانگر تسامحی بود که در پذیرش زنان در عرصه های پادشاهی در ایران آن دوران وجود داشته است. پس از ورود اسلام به ایران، در بخارا ملکه ای پادشاهی می کرد که در کتاب تاریخ بخارا از وی تحت عنوان (خاتونی) ذکرگردیده که با اقتدار و شکوه مدت سی سال فرمانروایی کرد. (در سرزمین بخارا سلسله فرمانروایان محلی به نام (بخارا خدات) حاکمیت داشتند که تا دوره اسلامی حاکمیتشان ادامه یافت. ) (فرای، 1348). در پروسه تطابق ایرانیان با آیین جدید، حکمرانان و فرمانروایان محلی مقاومتهایی می کردند اما خاتون بخارا از طریق مصالحه و سیاست تلطیف آمیز و دادن خراج توانست با تسامح و مدارا به حکمرانی ادامه دهد.
  • ناهید خذیر صفحه 204
    جشن رونمایی کتاب (یافته های تازه از ایران باستان) نوشته (پروفسور والتر هینتس) با ترجمه (دکتر پرویز رجبی) و با حضور (علی دهباشی) سردبیر مجله بخارا، دکتر (روزبه زرین کوب) و تنی چند از محققان و پژوهشگران ایران باستان عصر روز سه شنبه 15 اسفند ماه در تالار گفتگوی انتشارات ققنوس ناشر کتاب رونمایی شد.
    این کتاب مشتمل بر 10 فصل (جام سیمین نویافته از دوره ی ایلام کهن)، (سنگ نبشته ی خشایارشا از تخت جمشید)، (سنگ نبشته ی سه زبانه ی آرامگاه داریوش)، (عناصر مادی و ایلامی در دربار هخامنشی)، (هیئت های نمایندگی در نگاره های تخت جمشید)،(نگاره های اردشیر اول ساسانی)، (نگاره های صخره ای ساسانی در داراب)، (قیصرهای رومی در نگاره های شاپور اول)، (کردیر درنگاره های صخره ای) و (نبشته های تازه یافته از روزگار ساسانیان) است و جنبه های گوناگون و متنوعی از تاریخ ایران باستان را موردبررسی قرار می دهد.
    در ابتدای این نشست زهره حسین زادگان ضمن خوش آمدگویی به میهمانان حاضر در جلسه، مقدمه ی کتاب یافته های تازه از ایران باستان را برای علاقه مندان و مشتاقان این کتاب خواند. سپس دکتر پرویز رجبی مترجم کتاب با اشاره به کمبود منابع تاریخی گفت: کمبود منابع تاریخی در ایران قبل از اسلام کاملا مشهود است و هنوز ما نیازمند کتاب ها، مقالات و اسناد تاریخی بسیاری هستیم. منابع تاریخ باستان به نسبت کتاب هایی که در حوزه فلسفه، ادب، دین و سیاست منتشر می شود بسیار کم است و کسی داوطلب نیست که پا درراه دشوار تاریخ نگاری باستانی بگذارد.
    این باستان شناس به دشواری ترجمه در ایران اشاره کرد و گفت: نویسندگان و مترجمان، هرگز برای نوشتن تاریخ ایران باستان آزادی اندیشه ندارند و اکثر نویسندگان از طریق چاپلوسی وارد این قضیه می شوند، همچنین به دلیل دشوار بودن پژوهش های تاریخی باستانی منابعی که از آن بدست می آید کامل نبوده و دارای نقصان هایی است.
  • تاریخ معاصر
  • محمدعلی موحد صفحه 210
    سه ماه و نیم پس از کودتای 28 مرداد 1332 یعنی در 14 آذرماه 1332 (مطابق با 15 دسامبر 1953) اعلامیه تجدید روابط سیاسی میان انگلستان و ایران در یک زمان در لندن و تهران انتشار یافت. متن اعلامیه را ایدن نوشته و توسط هندرسن سفیر آمریکا در تهران برای زاهدی فرستاده بود. نسخه دیگر اعلامیه را هم وزیر مختار سوییس به عبدالله انتظام که وزارت خارجه دولت زاهدی را بر عهده داشت داده بود. به روایت هندرسن انتظام پس از خواندن آن، اظهار اوقات تلخی کرده بود. اما هر چه بود همان متن در جلسه 9 آذر هیات دولت ایران، بی هیچ کم و زیاد، به تصویب رسید.
    راه حلی که امریکایی ها برای حل مسئله نفت ایران در نظر داشتند تشکیل کنسرسیومی از هفت شرکت بزرگ بین المللی بود و حال آنکه شرکت نفت انگلیس و ایران، پس از پیروزی کودتا مصرانه اعاده وضع سابق را می خواست و دلیلی نمی دید که دیگران را بر سر سفره نفت ایران راه دهد. اما امریکا راه درازی پیموده بود. روزی که بریتانیا قصد اعزام نیرو و اشغال آبادان را داشت امریکا به مخالفت برخاست و دولت کارگری اتلی در برابر امریکا سپر انداخت و از توسل به قوه قهریه منصرف گردید و بناچار راه مذاکره را پیش گرفت. اما فضای مذاکره از هر دو جانب مملو از اکراه و نفرت بود. کاری که مصدق کرد سیلی زدن به روی بریتانیا بود که در فردای جنگ جهانی هنوز باد امپراتوری در دماغش فرو ننشسته بود. بریتانیای کبیر هیمنه و اعتبار جهانی خود را جریحه دار می دید و قبول مذاکره با مصدق را نوعی وهن و بی آبروئی تلقی می کرد. نظری به تعبیرات تمسخرآمیز و تصویر مستهجنی که در اسناد داخلی دولتمردان بریتانیا نسبت به مصدق انعکاس دارد عمق این نفرت و کینه را به خوبی نمایان می سازد. در این طرف منازعه هم القاب و تعبیراتی چون «شرکت سابق غاصب غارتگر» به مثابه ترجیع بندی در سخنرانی ها و نوشته های رسمی تکرار می شد و ادبیات شایع یک نفس از مبارزه بی امان با استعمار غدار جهانخوار دم می زد و بازار تکفیر سیاسی به شدت داغ بود و زمینه مساعدی برای تفاهم و کنار آمدن وجود نداشت.
  • شعر فارسی
  • سیمین بهبهانی صفحه 239
    بودای چوبین سخن گفت بر گوشه ی رف نشسته چون هندویی پارسی گوی با واژگانی شکسته.
    لرزیدم از بیم و حیرت کز بعد چندین هزاره چون شد که پیوست با تن آن جان از تن گسسته.
    چون حیرتم دیده بگشودبر منظر من دو بادام چون وحشتم دید، خندیددر پوست همتای پسته.
    جرات گرفتم که پرسم احوالی از نیروانه.
  • شاهرخ مسکوب صفحه 241
    شاهرخ مسکوب در ایام جوانی شعر هم می سروده و چند دفترچه شعر از او برجا مانده است. سروده های او (به جز دو قطعه با نام مستعار م. بهیار) در جایی چاپ نشده است، این شعرها مربوط به سال های 1329 تا 1336، یعنی 25 - 32 سالگی، اوست که تازه قلم به دست می گیرد. خودش آنها را «خطاهای جوانی» می خواند و تردید دارد که قابل چاپ باشد. می گوید «شعر چیز ناسپاسی است، یعنی متوسطش و حتی متوسط خوبش به درد نمی خورد. شعر یا باید یگانه باشد که بماند و یا اینکه بعد از چند صباحی فراموش می شود». با این همه، برای دریافت سیر تطور زبان شاهرخ مطالعه این جوانه های اولیه، که دو نمونه آنها در زیر آمده، بی فایده نیست.
  • چشم قشم
    محمد حقوقی صفحه 244
  • همایون صنعتی صفحه 250
  • درین دریا
    محمد قهرمان صفحه 251
  • شیدا دیانی صفحه 252
  • عاطفه طیه صفحه 254
  • صفحه 255
    متولد مهر ماه 1364دانشجوی گرافیک دانشگاه علم و فرهنگ 1آفتاب خواهد تابیدبر ساقه ی نازک باوری کز نارسی هوای شکستن دارد1383 2من تو را دیده ام اما در خواب در پس کوچه ی نورانی عشق در همانجا که طلوع ره دیدار تو را بست که بست 1382
  • اعظم کارآور صفحه 257
  • حسین اکبری صفحه 258
  • محمدآصف فکرت صفحه 262
  • حمید ایزدپناه صفحه 263
  • گوهر دریای عشق
    حسن نیکبخت صفحه 264
  • صفحه 266
    چشمان من دل نگران تست ای دشت سرسبزدر این دیار تنهایی هامن تنها ترا دارم با من باش با من بمان برای همیشه و با من بخوان این ترانه رابا من آواز ده این آواز راکه من آن دشت مرغان پرآوازم که من آن دشت سرسبزم آوازم سرسبزم تهران - 1384/6/32من مرغی پر و بال شکسته بودم پر و بالم رادر دست های مهربانت گرفتی اما، افسوس که پر و بالم را در زیر آسمان آبی گذاشتی
  • خسرو شافعی صفحه 268
  • ناصر گلستانی فر صفحه 269
  • حسین مسرت صفحه 270
  • شعر جهان
  • پل لارنس دانبار ترجمه: پرویز امین زاده صفحه 272
  • نقد ادبی
  • فریبا قوامی صفحه 379
  • در غرب چه خبر
  • مهندس ایرج هاشمی زاده صفحه 395
    مؤسسه نشر آلمانی «اینزل» وابسته به یکی از معتبرترین ناشران آلمان، «سورکامپ»، رمان خانم زویا پیرزاد را با ترجمه «سوزانه باغستانی» در فوریه 2006 وارد بازار کتاب کرد. ترجمه و انتشار آثار نویسندگان ایرانی در اروپا قدمی است مثبت در معرفی و شناخت ادبیات معاصر ایران که باید به فال نیک گرفت و استقبال کرد.
    در ایران دو رمان و کتاب «سه کتاب» شامل قصه های کوتاه زویا پیرزاد با استقبال بی سابقه ای روبرو شده که باعث خوشحالی است. در تماس تلفنی که با نشر مرکز - نوامبر 2006 -، ناشر کتاب های ایشان داشتم، تجدید چاپ دورمان و قصه های کوتاه «سه کتاب» بقرار زیر است:چراغ ها را من خاموش می کنم: چاپ 24، عادت می کنیم: چاپ 14 و سه کتاب: چاپ 13.
    حال اگر تیراژ متوسط هر یک را 3500 عدد بگیریم، ارقام جالبی بدست می آید: چراغ ها را خاموش می کنیم. 8400، عادت می کنیم 49000 و سه کتاب 45500. بعبارت دیگر سه کتاب خانم پیرزاد تا آبانماه 85 شمسی 178500 تیراژ داشته است. این یک محاسبه سرانگشتی است، دقیق ترش را نشر مرکز اعلام کند.
    در غرب هفته نامه ها و روزنامه های معتبر هر هفته با کمک کتابفروشی های بزرگ لیست پرفروشترین کتابهای هفته را، در دو لیست جداگانه، رمان و کتب علمی، سیاسی منتشر می کنند. در هر دو لیست نام کتب بر حسب تعداد فروش از شماره یک تا شماره 10 از صدر تا انتهای لیست،
  • گفتگو
  • نگذاریم خاک فراموشی بنشیند / گفتگو با محمده اشم اکبریانی
    علی دهباشی صفحه 416
  • سینما
  • گزارش
  • گزارش مراسم پانزدهمین دوره جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به نجیب مایل هروی
    زهرا اسفندیاری، نرگس جابری نسب صفحه 467
  • والری مارن لامیسه ترجمه: روح انگیز مهرآفرین صفحه 468
  • توصیه های مدیر انتشارات گالیمار
    والری مارن لامیسه ترجمه: روح انگیز مهرآفرین صفحه 473
  • بررسی و نقد کتاب
  • هرمز همایون پور صفحه 478
  • همایون صنعتی صفحه 494
    بعید نیست حافظ کیارستمی منتشر شده توسط نشر فرزان نقطه عطفی درتاریخ ادب و زبان فارسی باشد. این رای را به عنوان کسی که مختصر تجربه ای در زمینه نشر کتاب فارسی دارد می دهم. این واقعیت که در زمینه ادب و فرهنگ فارسی بی بضاعت و گدا هستم آشکار است. نیازی به یادآوری ندارد. از منظرنشر، حافظ کیارستمی روزن یا رخنه ایست که شاید بتوان از آنها امکانات بالقوه دریای پهناور ادب کلاسیک زبان فارسی را بالفعل کرد. اغراق شاعرانه نیست اگر عرض شود دیوان حافظ دفینه عظیم و درخشان ازانبوه گرانبهاترین زینت و آلات ممکن است. صندوق صندوق تاج و نیمتاج وگردنبند و سینه ریز و بازوبند و النگو و گوشواره و زینت و آلات مرصع به خوش آب و رنگ ترین، کمیاب ترین، پرتلالوترین انواع الماس، برلیان، زمرد،زبرجد، یاقوت، مروارید، لعل، عقیق و یشم. زینت و آلاتی]بخوانید غزلهائی [که آنچنان با استادی و مهارت ساخته وپرداخته و مرصع شده که بیننده را مسحور و مجذوب و از خود بیخود می کند.بیننده چنان دامن خود را از دست می دهد که به صرافت تمرکز چشم و معطوف کردن دیده بر یک یک سنگ های قیمتی و احجار کریمه، که در هر کدام از آنهمه زینت و آلات به کار رفته و جای سازی شده، نمی افتد. کیارستمی که نشان داده دربرجسته نمودن زیبائی ها و درخشندگی های دیدنی های ناب و پنهان مانده از چشم استعداد فطری و تخصص دارد معدودی از این گوهرها و سنگ های کمیاب قیمتی را از جای سازی هایشان در آورده، آنها را نه به عنوان یکی از اجزاء مجموعه ای پرتلالو]غزل [بلکه به عنوان دری یگانه، الماسی درخشان، زمردی ناب و یاقوتی دل انگیز در ویترینی اختصاصی به نمایش گذاشته است
  • رضا قیصریه صفحه 506
    سال 1973 بود و من درگیرودار نوشتن پایان نامه تحصیلیم. دوستم آقای دکتر مسعود بصیری، هم اکنون هم ساکن رم و از معماران موفق در آن دیار، پیشنهادی برایم آورد: یکی از دوستان او، شاغل در رادیو و تلویزیون ایتالیا (RAI) به عنوان نمایشنامه نویس رادیویی - نامش را در خاطر ندارم - بوف کور را خوانده بود، لذت برده بود و خواسته بود اگر داستان های دیگر پیدا شود او حاضر است در ترجمه آن همکاری و برای چاپش اقدام کند که البته در روند کاری آن نه این یکی را انجام داد و نه آن دیگری را. منتهی دو کار نیکوی دیگری کرد: نمایشنامه هایی رادیویی براساس بوف کور نوشت و از اصوات مختلف در اجرای آن استفاده کرد که از رادیو 3 ایتالیا که مخصوص برنامه های هنری ادبی است پخش شد. دوم اینکه جوانی را برای همکاری با من انتخاب کرد به نام ماریو کارره زی، جوانی فوق العاده باهوش و فرهیخته و به همان اندازه هم خجالتی و محجوب که بیشتر ایام را در تنهایی گذراند و هر از چندی پیدایش می شد، دو یا سه ماهی یکبار و بعد باز مفقود الاثر می شد که یکبارش حتی به شش ماه کشید. من قطع امید کردم و دنبال راه حل های دیگری رفتم از جمله مراجعه کردم به آقای آنجلو میکله پیه مونتزه، استاد زبان فارسی دانشگاه رم که بعدها وابسته فرهنگی ایتالیا در تهران شد. اما ماریو ناگهان پیدایش شد و گفت رفته بوده مونیخ به دنبال یافتن سنفونی که می گفتند فردریش نیچه نوشته است. به روی خودم نیاوردم، با هزار و یک حیله اتمام حجت کردم چون می دانستم حساس است و زود آزرده خاطر می شود. اصلا خود او یک جور پرسوناژ هدایتی بود. می گفت در سقف اتاقش سوراخی دارد که شب ها از آن آسمان را نگاه می کند. می دانستم اگر تن به کار بدهد حرف ندارد. بهش گفتم حتی می خواستم به آلبرتو موراویا مراجعه کنم ولی در افریقا بود. او در جواب گفت از موراویا خوشش نمی آید و نویسنده یعنی صادق هدایت. در هر حال ویراستاری را تمام کرد و انصافا تمیز کار کرد. چاپ کتاب که عنوانش سه قطره خون بود شرح جداگانه ای می طلبد
  • سید علیرضا میرعلی نقی صفحه 508
  • یاد و یادبود
  • محمد گلبن صفحه 511