فهرست مطالب

تحقیقات حمایت و حفاظت جنگل ها و مراتع ایران - سال چهارم شماره 2 (پیاپی 8، پاییز و زمستان 1385)

مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران
سال چهارم شماره 2 (پیاپی 8، پاییز و زمستان 1385)

  • 80 صفحه، بهای روی جلد: 18,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/05/05
  • تعداد عناوین: 10
|
  • افسانه مظاهری. بیژن حاتمی، جهانگیر خواجه علی، سید ابراهیم صادقی، یوسف نمازی صفحه 47
    با توجه به خسارت شدید سوسک شاخک بلند سارتا Aeolesthes sarta در فضای سبز شهر اصفهان، میزان و شدت آلودگی گونه های مختلف درختی به این آفت با بازدید حدودا 6200 اصله درخت در مناطق ده گانه شهرداری مورد مطالعه قرار گرفت. شدت آلودگی با محاسبه مجموع تعداد سوراخ خروجی حشره کامل، سوراخ فعال لاروی و آلودگی جدید روی تنه به ازای هر 10 سانتیمتر از قطر تنه درخت تعیین گردید. این بررسی در 10 تکرار و به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملا تصادفی اجرا شد، به طوری که منطقه به عنوان عامل اصلی و میزبان به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. با محاسبه رگرسیون خطی بین قطر و میزان آلودگی نیز تاثیر قطر درخت بر میزان آلودگی آن بررسی گردید. نتایج نشان داد که 7/37% درختان اوجا، 1/32% درختان نارون چتری، 8/25% درختان بید، 3/20% درختان چنار و 2/16% درختان سپیدار و در مجموع 33% از کل درختان میزبان، آلوده به این آفت بودند. درختان اوجا با میانگین شدت آلودگی 1/2 عدد سوراخ و آلودگی جدید بیشترین آلودگی را با داشتن اختلاف معنی دار با سایر گونه ها به خود اختصاص دادند. نارون چتری، بید، چنار و سپیدار به ترتیب در درجات بعدی قرار داشتند که هر یک در گروه جداگانه ای جای گرفتند. در این مطالعه هیچ گونه علائم آلودگی یا خسارت سوسک سارتا روی درختان توت، زبان گنجشک و اقاقیا مشاهده نگردید. در تمام میزبانها نیز همبستگی بین قطر تنه و میزان آلودگی درخت مثبت و در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود.
    کلیدواژگان: cerambycidae، سوسک شاخک بلند سارتا، Aeolesthes sarta، میزان و شدت آلودگی و فضای سبز
  • رحیم غیورفر صفحه 61
    خانواده Rhinotermitidae که موریانه های چوب مرطوب نامیده می شوند، درتمام مناطق جغرافیای حیاتی جهان زندگی می کنند. از این خانواده جنسReticulitermes منحصرا در مناطق نیمکره شمالی انتشار دارد. زیستگاه گونه های این جنس به طور کلی در مناطق معتدل واقع شده و دامنه انتشار آنها بطرف شمال 1000 کیلومتر بیشتر از سایر جنس های موریانه می باشد. بررسی زیست جغرافیای گونه های جنس Reticulitermes در کشورهای همسایه ایران نشان داده است که این جنس در کشورهای افغانستان، ترکمنستان و پاکستان و همچنین در شبه جزیره عربستان انتشار ندارد ولی گونه Reticulitermes clypeatus از عراق و R. lucifugus از ترکیه و جمهوری آذربایجان گزارش شده اند. در رابطه با زیست جغرافیای جنس Reticulitermes در ایران تاکنون مطالعه ای انجام نشده است. در این بررسی جمع آوری طبقات مختلف نمونه های Reticulitermes sp. near lucifugus از نقاط مختلف ایران، بویژه مناطق شمال غربی، غرب و مناطق مرکزی انجام گرفت. در نمونه برداری ها سعی گردید تا طبقه سرباز که در تعیین نام علمی اهمیت زیادی دارد، جمع آوری شود. سپس با استفاده از دستگاه GPS مشخصات جغرافیایی مکان های نمونه برداری تعیین گردید. بررسی های انجام شده نشان داد که جمعیت های Reticulitermes sp. near lucifugus در ایران 3 تیپ زیستگاه را انتخاب می کنند. الف- میکروزیستگاه های معتدل مرطوب: در این زیستگاه ها میکروکلیماهایی توسط درختستان هایی که در داخل یا اطراف آنها آب جریان دارد بوجود می آید در حقیقت شرایط کلیمایی معتدل مرطوب دارند، مانند میکروزیستگاه هایی که در دامنه کوه های شمال روستاهای طرق (شهرستان نطنز)، سانسیز (طارم علیا)، عمارت (شهرستان درود)، سفید کوه (بین خرم آباد و الشتر) و حومه شهرستان های شهرکرد و لردکان وجود دارند. ب- زیستگاه مدیترانه ای: از مهمترین ویژگی های این نوع زیستگاه بالا بودن ضریب خشکی (20 تا 25) و پایین بودن حداقل های سردترین ماه سال (10- تا 5+ درجه سانتی گراد) می باشد، مانند زیستگاه های موجود در کلیبر و خدا آفرین. ج- زیستگاه نیمه خشک سرد: در این زیستگاه ضریب خشکی 10 تا 20 می باشد. از مناطق جمع آوری، زنجان و بابا سرخه (بیجار) این تیپ زیستگاه را دارا می باشند. همچنین بررسی های انجام شده نشان می دهد که جمعیت های Reticulitermes sp. near lucifugus در ایران در محدوده 46 درجه تا 51 درجه طول شمالی و 31 درجه تا 39 درجه عرض شمالی و به طورکلی در ارتفاعات 1300 تا 2600 متر ارتفاع از سطح دریا زندگی می کنند.
    کلیدواژگان: Reticulitermes lucifugus، زیست جغرافیا، انتشار، ایران، موریانه و رده بندی
  • حسن بریمانی ورندی، محمدرضا بابایی، امین وطن دوست صفحه 71
    جنگلهای مازندران با اهمیت ترین جنگلهای اقتصادی ایران هستند که گونه های صنعتی بلوط، راش، ممرز، افرا، شمشاد و توسکا در آن یافت می شود. این گونه های درختی با ارزش در سالهای اخیر مورد حمله پروانه برگخوار Ennomos quercinaria (Lep.:Geometridae) قرار گرفته است. تغذیه شدید لاروها از برگ این درختان، موجب بی برگ شدن بسیاری از این درختان شده است. علاوه بر خسارت مستقیم وارد شده توسط لاروها به درختان، این آفت زیبایی طبیعی پارک ها را با بی برگ کردن و نیز ریزش فضولات لاروی از بین می برد. جهت مطالعه زیست شناسی آفت، پارک جنگلی شهید زارع انتخاب گردید وطی سالهای 80-1379 به صورت هفتگی نمونه برداری بعمل آمد. در آزمایشگاه تخم، لارو و شفیره آفت جدا گردید و سپس در ظروف پلاستیکی به صورت مجزا پرورش داده شدند. در طی نمونه برداری مشخص شد که حشرات کامل در اردیبهشت ماه ظاهر شده و جمعیت آن در اوایل دهه دوم خرداد ماه به اوج می رسد. حشرات کامل شب پرواز بوده و به نور جلب می شوند. حشرات ماده تخمهای خود را روی تنه، شاخه و همچنین دیوارهای ساختمان قرار می دهند. تعداد تخم در دسته های متعدد متفاوت است و حداکثر تا 280 عدد روی تنه بلوط شمارش شده است. در تشریح بدن حشرات ماده، تا 200 عدد تخم زیر بینو کولر شمارش گردید. تخمها به رنگ سبز تیره می باشند. آفت به صورت تخم زمستان را سپری می سازد. در اواخر زمستان و اوایل بهار مصادف با باز شدن برگهای درختان، تخمها تفریخ می شوند. لاروها در اواسط اردیبهشت ماه در لابلای برگها و زیر پوست درختان به شفیره تبدیل می شوند. این آفت یک نسل در سال دارد. از آنجائی که این آفت در مرحله تخم گذاری به نور جلب می شود، در سالهای طغیانی با نصب چراغ همراه با پرده های سفید در مناطق آلوده و شکار انبوه حشرات کامل از بهترین راه های کاهش جمعیت آفت است.
    کلیدواژگان: درختان جنگلی، ennomos quercinaria، مازندران و زیست شناسی
  • سیدمرسل صادقی، سید ابراهیم صادقی، شایسته سیدنورالدین، محمدحسن صفر علیزاده، ابراهیم ابراهیمی صفحه 80
    سوسک برگخوار توسکا، از آفات مهم برگخوار توسکا (Alnus subcordata) در استانهای شمالی کشور بخصوص استان گلستان محسوب می گردد. تغذیه لارو و حشره کامل از پارانشیم و اپیدرم برگها باعث کاهش سطح برگ و تغذیه آنها از جوانه انتهایی منجر به رشد جوانه ها و شاخه های جانبی شده و در نتیجه کاهش کیفیت چوب را باعث می گردد. طی سالهای 79-1378 تعدادی از حشرات شکارگر مهم که روی تخم و لاروهای این آفت فعالیت داشتند، در دو منطقه جنگلی واقع در جنگلهای کردکوی و جعفرآباد جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. در شرایط آزمایشگاهی تخم و لاروهای آفت در اختیار هریک از شکارگرها قرار گرفت و با مشاهده تغذیه از آنها، از شکارگر بودن آنها روی آفت اطمینان حاصل گردید. درصد پارازیتیسم حشرات پارازیتوئید نیز با جمع آوری تصادفی تخم ها و لاروهای سوسک برگخوار و شمارش تعداد تخم ها و لاروهای انگلی شده آفت محاسبه شد. حشراتی که دارای فعالیت شکارگری و انگلی روی تخم و لارو این آفت بودند، عبارتند از:1- Coccinella septempunctata (Col.: Coccinellidae)2- Adalia bipunctata (Col.: Coccinellidae)3- Hippodamia variegata (Col.: Coccinellidae)4- Propyleae quatuordecimpunctata (Col.: Coccinellidae)5- Calvia sp. (Col.: Coccinellidae)6- Calosoma sp. (Col.: Carabidae)7- Mantis sp. (Mantodea: Mantidae)8- Formica sp. (Hym.: Formicidae)9- Catagliphos sp. (Hym.: Formicidae)10- Tetrastichus sp. (Hym.: Eulophidae): زنبور پارازیتوئید تخم11- Entedon sp. (Hym.: Eulophidae): زنبور پارازیتوئید لاروهمچنین فعالیت شکارگری عنکبوت هایی از خانواده Arachnidae و زیرخانواده Argiopinae نیز روی این آفت به ویژه روی لاروهای سنین مختلف آن مشاهده شد.
    زنبور Endeton sp. در سال های 1378 و 1379 در جنگل های جعفرآباد و کردکوی به ترتیب 5/2 و 5/5 درصد و 11 و 5/11 درصد از لاروهای سنین دوم و سوم را پارازیته کرد، در حالی که زنبور گونه Tetrastichus sp. در سال 1378 در جنگلهای جعفرآباد و کردکوی به ترتیب 2/26 و 14/11 و در سال 1379 به ترتیب 96/40 و 52/25 درصد از تخم های سوسک برگخوار توسکا را پارازیته نمود. این زنبور در جنگل جعفرآباد به مراتب فعالتر از جنگلهای کردکوی بود و برعکس، ارزیابی ها نشانگر این است که زنبور Entedon sp. در جنگلهای کرد کوی فعالیت بیشتری دارد.
    کلیدواژگان: سوسک برگخوار قهوه ای توسکا، توسکا، دشمنان طبیعی، شکارگر، پارازیتیسم و استان گلستان
  • محمد ابراهیم فرآشیانی، فرانکو سماجیان، حمید پارمند، بهمن صدقیان، مجید توکلی، سیدمرسل احمدی، فرار ناصر، داود علیقلی زاده صفحه 93

    سوسکهای شاخک بلند از متنوعترین حشرات بوده و تعداد آنها به بیش از 35 هزار گونه می رسد. سوسکهای شاخک بلند گیاهخوار بوده و لاروهای آنها به طور معمول با ایجاد دالان از بافتهای چوبی زنده و غیر زنده ی گیاه تغذیه می نمایند. بسیاری از گونه های این خانواده از آفات مهم درختان جنگلی و دست کاشت و فضاهای سبز شهری محسوب شده و به همین دلیل مطالعه تاکسونومی و فونستیک آنها اهمیت پیدا می کند. در طی جمع آوری فون حشرات مناطق مختلف کشور (1385-1372)، تعداد زیادی از سوسکهای متعلق به این خانواده با استفاده از روش های متداول از جمله تله نوری، تور حشره گیری و شکار مستقیم با دست از روی درختان، درختچه ها و گیاهان علفی جمع آوری گردید و میزبان ها و پراکنش جغرافیایی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. برای هر گونه، تاریخ و مکان جمع آوری و در مواردی انتشار جغرافیایی و بیولوژی گونه ذکر گردید. گونه های Cortodera kaphanica و Grammoptera abdominalis برای اولین بار از کشور گزارش می شوند و گونه های Molorchus monticola، Agapanthia suturalis و Niphona indica در گزارشهای قبلی به ترتیب تحت عنوان Molorchus minor، A. cardui و N. grisea شناسایی شده بود که اصلاح می گردد. همچنین برای اولین بار Stictoleptura ripartite از استان لرستان، Trichoferus fissitarsis از استان بوشهر، Cerambyx welensii از استان لرستان، Diorthus cinereus از استانهای بوشهر و هرمزگان، Purpuricenus zarudnianus از استان قم، Agapanthia amitina از استانهای لرستان و آذربایجان غربی و Mimocoptosia iranensis از لرستان گزارش می شوند.

    کلیدواژگان: سوسکهای شاخک بلند، cerambycidae، ایران
  • مهری باب مراد، ابراهیم عزیزخانی، رسول امید، ابراهیم فرآشیانی صفحه 103
    سنک صنوبر (Monosteira unicostata) یکی از آفات مهم درختان خانواده Salicaceae به ویژه درختان صنوبر در کرج می‎باشد. در دهه گذشته، فعالیت این آفت روی گونه ها و کلنهای مختلف صنوبر در نهالستانها و صنوبرکاری های این منطقه قابل توجه بوده است. در این بررسی خسارت سنک صنوبر روی 15 گونه و کلن صنوبر که در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با سه تکرار به منظور تعیین سازگاری و میزان عملکرد چوب آنها در ایستگاه تحقیقات البرز کرج کاشته شده بودند، مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی خسارت روی نهالها در سال اول و دوم پس از کاشت انجام شد. در هر کرت آزمایشی از تعداد 25 نهال کاشته شده، تعداد 6 درخت در وسط هر کرت انتخاب گردید و از اواخرخرداد تا اواخر شهریور، به فاصله هر 15 روز یکبار نمونه برداری از خسارت سنک بر اساس تخمین درصد برگهای خسارت دیده (ناشی از تغذیه و میزان فضولات آفت) در واحد درخت صورت گرفت. برای کمی کردن نمونه برداری ها از روش امتیاز دهی استفاده شد. به این منظور 5 امتیاز تعریف شده از صفر تا چهار با توجه به درصد برگهای خسارت دیده روی هر درخت در نظر گرفته شد. میانگین نمره های داده شده به نهالهای هر کرت محاسبه و داده ها به دست آمده با استفاده از نرم افزار MSTAT-Cمورد تجزیه آماری قرار گرفت و میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن مقایسه گردید. تجزیه واریانس داده های به دست آمده از خسارت آفت در سال 1370 و 1371 نشان داد که تفاوت معنی داری در سطح یک درصد بین تیمارها (گونه ها و کلن های صنوبر) وجود دارد، همچنین گروه‎بندی میانگین های خسارت (آزمون دانکن) در سطح یک درصد نشان داد که در بین گونه ها وکلنهای صنوبر، بیشترین خسارت سنک به گونه Populus simonii وارد شده و گونه های‎ P. trichocarpa، P.ciliata و همچنین کلن P. alba 44/9 از نظر میزان خسارت وارده به ترتیب بعد از گونه‎ی فوق و سایر تیمارها مانند، کلنP. alba. 58/57 و همچنین کلن های متعلق به گونه P. nigra در گروه بعدی قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: صنوبر، سنک صنوبر، کرج، خسارت، monosteira unicostata
  • بهمن صدقیان، علی اصغر دردایی، مصطفی نیکدل صفحه 113
    جنگلهای ارسباران یکی از مهمترین رویشگاه های جنگلی است که در ناحیه شمال غرب کشور واقع شده است. تراکم درختان بلوط سیاه (Quercus macranthera Fish &Meyer) و بلوط سفید (Q. petraea L.) در این مناطق بالا بوده و در مقایسه با درختان ممرز در مرتبه ی دوم قرار دارد. در میان آفات بلوط گونه های بذرخوار از اهمیت ویژه ای برخوردارند، زیرا این آفات با حمله به درختان بلوط و صدمه رساندن به بذرهای تولید شده، ضمن از بین بردن آنها باعث اختلال در تجدید حیات شده و زادآوری طبیعی جنگلهای بلوط را با مشکل مواجه می سازند (قهرمانی، 1374). از مهمترین آفات بذرخوار سرخرطومی. Curculio glandium Marsh است که لاروهای آن با تغذیه از محتویات داخلی بذر موجب از بین بردن بذر بلوط و در بیشتر موارد جنین بذر می گردند. خسارت آفت در جنگلهای ارسباران به حدی است که همه ساله موجب آلودگی بخش زیادی از میوه ها شده و به همراه آفت پروانه بذرخوار L. Cydia fagiglandana و سایر عوامل انهدام بذرهای بلوط (ناباروری وعوامل بیماریزا و...) به طور مستقیم از تکثیر طبیعی درختان بلوط بوسیله بذر جلوگیری می نمایند (شکل1).
    به منظور ارزیابی خسارت وارده توسط سرخرطومی Curculio glandium و مقایسه آن با خسارت پروانه بذرخوارCydia fagiglandana و سایر عوامل مخرب بذر بلوط در سالهای 82-1381 در هر یک از دو منطقه آینالو و مکیدی چهار درخت از هرگونه بلوط انتخاب گردید و در زمان رسیدن میوه و قبل از ریزش میوه ها نمونه برداری بعمل آمد. در مجموع 3108 میوه از بلوط سفید و بلوط سیاه، به ترتیب 1494 و1614 و در دو ناحیه مذکور نیز به ترتیب 1557 و1551 عدد میوه بلوط از هر دو گونه جمع آوری گردید. نمونه های برداشت شده داخل پاکتهای پلاستیکی به آزمایشگاه منتقل گردید و تا زمان مطالعه دریخچال نگهداری شدند. ابتدا نمونه های سالم جدا شده و سپس با باز کردن میوه های آلوده، نوع آلودگی آنها توسط سرخرطومی، پروانه و یا سایر عوامل مشخص و درصد خسارت هر کدام تعیین گردید. در برخی میوه ها خسارت هر دو آفت وجود داشت، ولی بدلیل اندک بودن تعدادشان در آزمایش محاسبه نگردید. خسارت آفات بذرخوار به طور معمول از طریق شکل سوراخ خروجی ایجاد شده توسط لاروهای آنها قابل شناسایی است. بدین معنی که لارو سرخرطومی سوراخ خروجی خود را به شکل دایره باز می کند، در صورتی که سوراخ خروجی لارو پروانه بیضی شکل و کوچکتر از سوراخ خروجی سرخرطومی می باشد (شکل2). بعلاوه فضولات لارو پروانه به صورت دانه های بزرگتر است، درصورتی که فضولات لارو سرخرطومی ریز دانه و یا به حالت پودری است. در مرحله پیشرفت تغذیه و بزرگ شدن لارو، کانال تغذیه از بین رفته و بخشی از میوه آلوده می گردد و بعدها با افزایش خسارت قسمت اعظم میوه بلکه قسمت داخلی کل میوه از بین می رود (شکل3). هراسوویک (1995) معتقد است که خسارت پروانه میوه خوار را به راحتی می توان توسط وجود لاروهایشان که با تغذیه از نسوج پوسته میوه و ایجاد سوراخ خروجی تخم مرغی شکلشان تشخیص داد. علاوه بر آن فضولات ناشی از تغذیه لارو نیز می تواند کمک مؤثری در تفکیک خسارت دو آفت باشد، بدین معنی که فضولات لارو پروانه به صورت دانه درشت گرانوله و کانالهای ایجاد شده بزرگتر بوده ودر عوض فضولات لارو سرخرطومی ریز دانه و به حالت پودری است. کانالهای ایجاد شده در میوه ابتدا کوچک اند ولی در ادامه خسارت به کلی از بین رفته و بخشی از میوه آلوده می شود. بنظر آندرسون (1960) لارو کامل سرخرطومی میوه در پایان تغذیه سوراخهای خروجی خود را به صورت دایره کوچک بریده و از میوه خارج می شود.
    میانگین درصد خسارت وارده بر درختان بلوط توسط سرخرطومی، پروانه و سایر عوامل مخرب درسال اول به ترتیب 29، 5/25 و 3/13 و در سال دوم 6/40، 8 و 8/15 درصد بوده است. هراسوویک (1995) در مطالعه ای مشابه میزان خسارت سرخرطومی میوه بلوط جنس Curculio (به خصوص گونه ی مهم C. glandium Marsh. از نظر جمعیت و خسارت)، پروانه های جنس Cydia و جوندگان کوچک موش جنگلی و صحرائی (گونه های Apodemus flavicollis و(Clethrionomys glareolus را به ترتیب 25، 12 و 18 درصد و خسارت سایر عوامل 4 درصد گزارش کرده است. مطالعه آفات وبیماری های بذر و میوه در نهال های بلوط در جنگل میترویکا یوگسلاوی انجام یافته وخسارات ایجاد شده توسط آنها بررسی شده است. مهمترین آفت بذر خوار بلوط در این منطقه C. glandium بوده و موجب کاهش5/37 درصد محصول بلوط شده است. پروانه های C. amplana (H.b) و Cydia splendana (H.b) روی هم 1/6 درصد خسارت ایحاد نموده اند و در اثر خسارت زنبور گالزای بلوط Andricus quercuscalicis Burga. حدود 4/13- 3/2 درصد میوه ها کاهش یافته است. خسارت توسط آفات حشره ای 5/55-25 درصد گزارش شده است (Kristek, 1974). همچنین بررسی هایی روی خسارت ایجاد شده در گونه های مختلف بلوط از طریق حشرات میوه خوار در ناحیه موراویا (Moravia) چک اسلواکی انجام یافته است و میانگین درصد خسارت وارده 8/42 درصد بوده است. لارو سرخرطومی میوه بلوط C. glandium آفت عمده محسوب می گردد و سایر سرخرطومی ها یعنی C. elephas و C. venosus 8/27 درصد میوه ها را از بین می برند. گزارش شده که پروانه های بذرخوار خانواده Tortricidae به خصوص گونه Cydia splendana و دو گونه Pammene fasciana (L.) و C. amplana (H.b.)، 6/15 درصد به میوه های بلوط خسارت وارد می کنند (Kobzeva & Terpugov, 1987). برنال و کاردینو (1993) خسارت سرخرطومی C.glandium وگونه های Carpocapsa spp. را در روسیه روی میوه بلوط حدود 95-90 درصد گزارش کرده اند. در این گزارش خسارت آفت C. glandium در برخی موارد تا 80 درصد میوه های یک درخت بوده است (Bernal & Cardillo, 1993). نتایج تحقیقات کوبزوا و ترپگو (1986) در شوروی سابق نشان می دهد خسارت مستقیم آفات بذرخوار سرخرطومی C. glandium و پروانه میوه خوار جنس Cydia می تواند به 9/89–9/42 درصد برسد. براساس بررسی های عبایی در 1362 در جنگلهای جوان، سرخرطومی بذرخوار بلوط باعث از بین رفتن60 تا 65 درصد میو ه ها می شود. اهمیت آن در جنگلهای غرب و جنوب غرب نیز زیاد بوده و در بعضی موارد تا 90 درصد هم خسارت دیده شده است.
    تجزیه واریانس مرکب داده ها با نرم افزار MSTATC انجام گردید. همان طور که جدول 1 نشان می دهد، مناطق مورد بررسی تاثیر معنی داری در میانگین خسارت وارده این آفات به هر دو گونه بلوط نداشته است. به عبارت دیگر میانگین خسارت وارده (بدون در نظر گرفتن گونه آفت) در این دو منطقه معنی دار نبوده است. سال و نیز گونه بلوط تاثیر معنی داری در میزان خسارت وارده توسط این آفت نداشته است و بنابراین این دو آفت، هر دو گونه بلوط را به یک نسبت ترجیح می دهند، در حالی که میزان خسارت وارده توسط سرخرطومی بذرخوار بلوط Curculio glandium و پروانه بذرخوار Cydia fagiglandana تفاوت معنی داری داشته است. مقایسه میانگین ها که با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن صورت گرفت، میانگین خسارت وارده توسط دو گونه آفت مذکور، به ترتیب سرخرطومی و پروانه بذرخوار را در دو گروه مجزا طبقه بندی نمود (جدول 2).
    کلیدواژگان: جنگلهای ارسباران، میوه بلوط، سرخرطومی میوه بلوط و پروانه میوه بلوط
  • کرم سپه وند، مصطفی مریدی صفحه 119
    گیاه دارویی انگشتی Ononis spinosa L. مبتلا به سفیدک پودری از مراتع منطقه گاماسیاب در مرز استان های لرستان و همدان جمع آوری شد. از اندامهای قارچ داخل محلول لاکتوفنل آنیلین بلو پرپاراسیون های میکروسکپی تهیه شد. تعداد 100 عدد از هر کدام از اندامهای قارچی شامل کلیستوتسیوم، آسک، آسکوسپور و کنیدی با میکروسکپ المپوس BH2 کالیبره شده، میکرومتری گردید. تمام مشخصات مورفولوژیکی میکروسکپی مشاهده شده اندامها یادداشت و شکل اندامهای قارچی هم با دستگاه دراوینگ تیوپ ترسیم و با استفاده از کلید Braun (1978) شناسایی و مشخص شد که گونه Leveillula taurica عامل بیماری است که برای اولین بار از روی این گیاه از ایران گزارش می شود.
    گیاه داروییL. Ononis spinosa گیاهی پایا و علفی از تیره Papilionaceae با ارتفاعی در حدود 60-20 سانتیمتر، خاردار، برگها تخم مرغی پهن و دراز با سه برگچه، فاقد دمبرگ و دارای میوه نیام است. این گیاه در استان لرستان در زمینهای بایر و باغات به صورت علف هرز و در عرصه منابع طبیعی در مناطق مرطوب و کنار آبراهه ها، سرابها و چشمه ها پراکنش دارد و در ارتفاعات مختلفی از استان، از مناطق پست (42 متر از سطح دریا) تا ارتفاعات (2000 متر از سطح دریا) رویش دارد. ریشه این گیاه گلوکزیدهایی به اسامی اونون، انونین، پزودواونونین، نوعی الکل، تانن، اسید سیتریک و املاح معدنی دارد. ریشه این گیاه در گذشته برای امراض سنگ کلیه، التهاب مخاط مثانه، یرقان، نقرس و روماتیسم های مزمن مورد استفاده قرار می گرفته است. برگ و گل آن ادرار آور بوده و استعمال خارجی جوشانده اندامهای هوایی آن اثر ضد عفونی کنندگی دارد (زرگری، 1370). تاکنون در ایران از روی. Ononis sp گونه Erysiphe cruchetiana Blumer در منطقه همدان و از روی Ononis leiosperma Boiss گونه Leveillula taurica در منطقه کرج و از روی Ononis spinosa L. گونه E. cruchetiana از همدان گزارش شده است (ارشاد، 1374). ضمن بررسی وضعیت این گیاه مشخص شد که مهمترین عامل خسارتزا، بیماری سفیدک پودری است. این بیماری در اثر قارچهای راسته Erisiphales بوجود می آید که به صورت پوشش سفید کرکی سطح اندامهای گیاهی را می پوشاند (شکل1). در نیمه دوم سال اجسام سیاهی که فرم جنسی قارچ عامل بیماری می باشد، داخل پوشش سفیدرنگ تشکیل می شود. ضمن بازدید از مناطق مختلف استان مشخص شد که این بیماری در جاهای مختلفی از جمله در کناره آبراهه ها و مناطق مرطوب وجود دارد. از گیاهان آلوده به این بیماری نمونه برداری صورت گرفت و از اندامهای قارچ نمونه های بیمار، پرپاراسیونهای میکروسکپی تهیه و قارچ عامل بیماری به شرح زیر شناسایی شد.
    در بررسی های میکروسکپی انجام شده، قارچ عامل سفیدک پودری روی گیاه Ononis spinosa، دارای میسیلیومهای پایا بوده، کلیستوتسیومها به صورت تکی داخل میسیلیوم وجود دارند، به طوری که در زیر بینوکولر به زحمت دیده می شوند. رنگ کلیستوتسیوم ها از قهوه ای روشن تا قهوه ای کاملا تیره متغیر است و در سطح کلیستوتسیومهای روشن تر، سلول ها کاملا مشخص و شکل نامنظم دارند (شکل2). طول زوائد کلیستوتسیوم از قطر کلیستوتسیوم کوچکتر بود که اکثرا بدون انشعاب و به ندرت انشعاب نامنظم (دو شاخه) دارند (شکل3). زوائد کلیستوتسیوم قهوه ای روشن و بدون دیواره می باشند. آسکها بیضوی پایه دار و به ندرت کشیده پایه دار و بعضی بدون پایه یا دارای پایه کوتاه هستند (شکل4). بیشتر آسکوسپورها تخم مرغی و به ندرت گرد اند، اندازه کلیستوتسیومها 205-90 میکرومتر، آسکها 130-58 × 54-27 میکرومتر، آسکوسپورها 40-21 × 28-11 میکرومتر و کنیدی ها 70-40 × 20-11 میکرومتر هستند (شکل5). قارچ عامل بیماری این گیاه طبق کلید Braun (1978) گونه Leveillula taurica تشخیص داده شد که ارشاد (1374) از این گیاه گونه Erysiphe cruchetiana را گزارش کرده بود.
    کلیدواژگان: سفیدک پودری، Leveillula taurica، گیاهان دارویی، Ononis spinosa و ایران
  • مصطفی نیکدل، بهمن صدقیان، علی اصغر دردایی، حسن عسگری، هانس بور صفحه 123
    در بررسی هایی که طی سالهای 1379 تا 1382 به منظور شناسایی دشمنان طبیعی پروانه دم قهوه ای بلوط Euproctis chrysorrhoea (L.) در جنگلهای ارسباران انجام شد، گونه های متعددی از عوامل شکارگر و پارازیتوئید آفت از نقاط مختلف این جنگل جمع آوری و شناسایی شدند. در تیر ماه 1382 از روی شفیره های آفت جمع آوری شده از روی بلوط در منطقه هجراندوست، 30 نمونه زنبور)شامل 26♀ و 4♂) جداسازی گردید. تعدادی از این نمونه ها جهت شناسایی به موزه تاریخ طبیعی سوئیس ارسال گردید و تحت نام Conomorium patulum (Walker) تعیین هویت شد. نمونه های شناسایی شده در کلکسیون حشرات مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی نگهداری می شود.
    در این زنبور سر برجسته و متورم (عریض تر از سینه)، شاخک 10 بندی و بند آخر دارای سه بند فرعی (در نرها شاخک حالت فشرده دارد)، چشمهای مرکب به رنگ قهوه ای تیره، سر و سینه به رنگ تیره و با حالت Annulated یا انعکاس رنگین کمانی، پاها و شکم قهوه ای رنگ، در افراد ماده شکم اندکی کشیده تر و قسمت وسط آن دارای رنگ روشن تر از طرفین و طول بدن حشره 8/2-6/2 میلیمتر می باشد. حشرات زیادی از جمله گونه های زیر به عنوان میزبان برای این زنبور پارازیتوئید از نقاط مختلف دنیا گزارش شده است:Grapholitha molesta Busck., Euproctis chrysorrhoea L., Erannis defoliaria Cl., Archips rosana L., Archips podana Scop., Alsophila aescularia Schiff., Operophthera brumata L., Orgya antiqua L., Pandemis heparana Den. & Sch., Yponomeuta malinellus Zell.
    جنس Conomorium و گونه Conomorium patulum (Walker, 1835) برای اولین بار از ایران گزارش می شود.
    کلیدواژگان: ارسباران، پروانه دم قهوه ای بلوط، زنبور پارازیتویید و Conothorium patulum
  • علی زرنگار صفحه 125
    پروانه دم قهوه ای بلوط Euproctis chrysorrhoea (L.) از آفات مهم جنگلهای بلوط در ارسباران، جنگل حاتم بیک مشکین شهر و نیز جنگلهای بلوط طارم سفلی در استان قزوین می باشد. تاکنون گونه های متعددی از زنبورهای پارازیتوئید از روی تخم، لارو و شفیره های این آفت در جنگلهای ارسباران جمع آوری و گزارش شده است، ولی فون زنبورهای پارازیتوئید آفت در جنگلهای بلوط در منطقه طارم سفلی به خوبی شناخته نشده است. طی بررسی هایی که در سال 1383 در مورد بیولوژی آفت صورت گرفت، گونه ای زنبور از تخمهای آفت در جنگل فردوس در منطقه طارم سفلی جداسازی گردید. جنگل فردوس با ارتفاع بین 2400-2100 متر از سطح دریا و در شمال غرب شهرستان قزوین قرار دارد. گونه غالب درختان موجود در آن بلوط Quercus macranthera است و در حواشی بطور پراکنده درختان زالزالک نیز مشاهده می گردد. زنبور پارازیت تخم بیش از 60 درصد تخمها را پارازیته نموده و از اواسط تا اواخر مرداد ماه روی دستجات تخم پروانه دم قهوه ای مشاهده گردید. نمونه های زنبور ارسالی به آزمایشگاه سیستماتیک پارازیتوییدها در کشور مجارستان، توسط آقای جورج ملیکا تحت نام Telenomus dalmai species-group شناسایی گردید.
    کلیدواژگان: پروانه دم قهوه ای بلوط، گروه گونه، بلوط و زنبور پارازیتویید