فهرست مطالب

علوم زمین - پیاپی 61 (پاییز 1385)

نشریه علوم زمین
پیاپی 61 (پاییز 1385)

  • 234 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/08/23
  • تعداد عناوین: 19
|
  • سخن سردبیر
    صفحه 1
  • محمد رهگشای، هادی شفایی مقدم، رهبر غفاری، محمدرضا کتابداری صفحه 2
    سنگهای مافیک شمال خاوری هشتجین شامل توالی هایی از بازالتها، اسپیلیتها، الیوین بازالتها، بازالتهای آندزیتی، آندزیتها، داسیتها و سنگهای آذر آواری است که دایکهای دلریتی متعدد این توالی های سنگی را قطع کرده اند. به طور کلی، ترکیب بازالتهای منطقه گرایش به بازالتهای کلسیمی – قلیایی و درون صفحه ای را نشان می دهد. این بازالتها از عناصر LIL، LREE و همچنین از عناصر HFS غنی شدگی نشان می دهند. دانه های تیتانومگنتیت موجود در سنگهای مافیک را می توان به دو دسته غنی از تیتان و کمتر غنی از تیتان (غنی از Fe+3) تقسیم کرد. پلاژیو کلازهای موجود در این سنگها دارای زون بندی عادی بوده، فتوکریستهای پلاژیو کلاز نسبت به میکرولیتهای پلاژیو کلاز آنورتیت بیشتری دارند. پیروکسنها عمدتا دارای ترکیب سالیت بوده و غنی از آلومینیم، آهن و تیتان می باشند. غنی بودن سنگهای مافیک منطقه از عناصر ناسازگار، گرایش بازالتهای منطقه به بازالتهای کلسیمی – قلیایی درون صفحه ای و غنی بودن آنها از آلومینیم، غنی بودن پیروکسنها و از آلومینیم، آهن و تیتان همگی نشان دهنده عملکرد یک زون فرورانش قاره ای برای زایش این سنگهای مافیک است.
    کلیدواژگان: بازالتهای کلسیمی، قلیایی ژئوشیمی کل سنگ، شیمی کانیایی، زون فرورانش قاره ای
  • علی ارزانی، سیداحمد علوی، خسرو حیدری صفحه 28
    تاقدیس اهواز در پیشانی چین خوردگی زاگرس بزرگ ترین میدان نفتی ایران را در خود جای داده و تولید هیدروکربن از آن 10 برابر بیش از تولید میانگین جهانی است. به دلیل اهمیت ویژگی های تراکمی و امتدادی شکستگی ها در مخازن کربناتی طی یک پروژه دو ساله و با حمایت اطلاعاتی شرکت ملی مناطق نفت خیر جنوب مطالعه ساختاری بنیادی و جامعی در این تاقدیس صورت گرفت که هدف نهایی آن، استفاده از کلیه داده های موجود برای مقایسه الگوی تراکمی و امتدادی شکستگی ها در دو افق سطحی و زیرسطحی بوده است. به منظور دستیابی به این هدف از روش های متعددی استفاده شده است که عموما ابتکاری بوده اند. این مقاله بر یکی از این روش ها، که استفاده از روش انتقال محوری و مقایسه آن با داده های زیر سطحی حاصل از برشهای لرزه ای SVSL و نمودارهای چاه پیمایی تصویری FMS و FMI بوده، تمرکز یافته است. نتایج نهایی این مقایسه نشان می دهد که شکستگی های سطحی و زیر سطحی در تاقدیس اهواز که حدود 70 کیلومتر از پیشانی کمربند چین خوردگی زاگرس را در بر گرفته است، تقریبا 90 درصد هماهنگی امتداد و 75 درصد هماهنگی تراکمی دارند.
    کلیدواژگان: شکستگیها، عکسهای هوایی، fms، fmi و svsl انتقال محوری میدان نفتی، اهواز، ایران
  • آنیتا بابکی، علیجان آفتابی صفحه 40
    کانسار سنگ آهن گل گهر در 55 کیلومتری جنوب باختری سیرجان و در لبه خاوری زون سنندج – سرجان واقع شده است. سنگهای همبر کانسار شامل واحدهای رسوبی ± آتشفشانی دگرگون شده در رخساره شیست سبز و با سن احتمالی پروتروزوییک پسین – پالئوزوییک پیشین است. مهم ترین واحدهای سنگی میزبان کانسار شیل، ماسه سنگ، سیل بازالتی، گابرویی و دیابازی، سنگهای یخساری (دیامیکتیت) و توالی های کربناتی – چرتی می باشد که در قسمت بالایی با توالی های ضخیم کربناتی پایان می یابد. ساخت کانسار شامل نوارهای ضخیم، متوسط و ریز مگنتیت همراه با شیل، ماسه سنگ و کربناتهای چرتی است. حضور قطعات معلق و تخریبی درون نوارهای مگنتیت و سنگهای همبر، کانسار را در گروه آهن نواری راپیتان قرار می دهد. نوارهای مگنتیت با بافتهای دانه ای، نواری و توده ای به خوبی بیانگر رسوبگذاری آهن به شکل هیدرومگنتیت است. حضور مواد آلی (گرافیت) و ریز لایه های پیریت بیانگر شرایط اکسایش – کاهش و تغییرات سریع فوگاسیته اکسیژن در زمان تشکیل کانسار است. سیلهای بازی منطقه از نوع بازالت تولئیتی بوده و بیانگر عملکرد کافت ناقص اقیانوسی در زمان تشکیل کانسار می باشد. حضور دیامیکتیت و قطعات معلق بیانگر رسوبگذاری دریایی – یخچالی، همراه با فعالیتهای متصاعدی آتشفشانی است. نفوذ آب دریا به درون حوضه کافتی و واکنش با سنگهای نفوذی، سنگهای دگرگونی قدیمی آهن دار و کانسارهای آهن نواری قدیمی منجر به شستشو و انتقال آهن و سیلیس، به شکل محلولهای گرمایی – بروندمی شده است. برگشت بالا رونده محلولهای گرمایی به درون آب دریا و حوضه رسوبی و برخورد با آبهای سرد یخساری منجر به نهشت هیدرومگنتیت در بین رسوبات و قطعات تخریبی یخساری شده است. حضور بافت توده ای مگنتیت، مقادیر زیادی تورمالین و عیار کم منگنز بیانگر کانسار از نوع همجوار، به مرکز فعالیتهای آتشفشانی – رسوبی با دمای تقریبی 100 تا 250 درجه سانتی گراد است.
    کلیدواژگان: کانسار گل گهر سیرجان، آهن، راپیتان، کرمان
  • سعید هاشمی طباطبایی، عطاء آقایی آرایی صفحه 60
    در این تحقیق به منظور بررسی رفتار مکانیکی خاک اصلاح شده بر اثر افزودن آهک زنده به خاک طبیعی با نشانه CH، حد روانی 49، حد خمیری 17 و نشانه خمیری 32، آزمایشهای حدود اتربرگ، مقاومت فشاری و CBR بر روی نمونه ها انجام شده است.
    در این بررسی 3 نمونه با درصدهای آهک 3، 6 و 9 و برای زمانهای 28، 56 و 90 روز تهیه و پس از قرارگیری در اطاق رطوبت در دمای 30 درجه سانتی گراد و رطوبت 60 درصد مورد آزمایش مقاومت فشاری با ابعاد 10×10×10 سانتی متر قرار گرفتند. سه نمونه با درصد رطوبت بهینه برای درصدهای مختلف 3، 6 و 9 آهک تهیه و به ترتیب با 10، 25 و 56 ضربه در 5 لایه متراکم و پس از عمل آوری، نمونه ها به ترتیب در زمانهای 28، 56 و 90 روز مورد آزمایش CBR قرار گرفتند. میزان تورم، درصد رطوبت و وزن مخصوص خشک نمونه ها در زمانهای یاد شده اندازه گیری گردید. مقایسه نتایج آزمایش CBR با مقاومت فشاری برای درصدهای مختلف آهک در زمانهای مختلف عمل آوری نشان دهنده مناسب بودن مقدار 6% آهک برای مقاومت فشاری در سه لایه و 56 ضربه برای تراکم پنج لایه در آزمایش CBR می باشد.
    کلیدواژگان: شاخص خمیری بالا، آهک زنده، مقاومت فشاری، cbr، خاک اصلاح شده
  • یعقوب لاسمی، علیرضا رستگاری لاری صفحه 68
    سازند میشان (میوسن میانی) بخش میانی گروه فارس است. برای بررسی رخساره ها، محیط رسوبی و چینه نگاری توالی این سازند، سه برش در باختر فارس و یک برش در خاور بوشهر بررسی شده است. نهشته های سازند میشان، دربردارنده رخساره های کربناتی و تخریبی هستند که در یک فلات قاره حاشیه دار پدید آمده اند. در این نهشته ها دو توالی رسوبی با ناپیوستگی های نوع 1 و 2 تشخیص داده شده است که با بخشی از ابرتوالی تژاس (TB2) همخوانی دارند. سن این سازند به دومین اشکوب میوسن میانی (Serravallian) نسبت داده شده است.
    کلیدواژگان: سازند میشان، میوسن میانی، فارس، بوشهر
  • حمیدرضا حسنلی، مهدی شفیعی فر، محمدرضا نیکودل صفحه 78
    در تحقیق حاضر با هدف بررسی عملکرد سنگ در موج شکنهای توده سنگی سواحل شمالی خلیج فارس (استان بوشهر)، مطالعه موردی بر روی 12 موج شکن توده سنگی این منطقه از خلیج نای بند واقع در بند عسلویه تا بندر بوشهر انجام پذیرفته است. بدین منظور در قالب یک عملیات صحرایی گسترده، از مصالح سنگی تک تک این موج شکنها در مقاطع مختلف نمونه برداری شده و نمونه ها تحت آزمایشهای مختلف سنجش کیفیت سنگ قرار گرفته و نتایج آزمایشها با استانداردهای مختلف موجود در دنیا مقایسه شده است. افزون بر این، از هر یک از نمونه ها مقطع نازک تهیه شده و با استفاده از میکروسکوپ، جنس و ذرات تشکیل دهنده آنها تعیین شده است. همچنین عملکرد واقعی و طبیعی هر یک از نمونه ها در شرایط محیطی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    نتایج تحقیق نشان می دهد که اولا سنگهای مطالعه شده منطقه کلا رسوبی بوده و قابل تقسیم به زیر گروه های مختلفی می باشند. دوم، ویژگی های فیزیکی و شیمیایی سنگهای منطقه در بازه مورد قبول بیشتر استانداردها نمی گنجند و از این نظر سنگهای منطقه برای ساخت موج شکن قابل استفاده نمی باشند. ولی عملا این سنگها در مواردی عملکرد مناسبی از خود نشان داده اند که این عملکرد به ساختار سنگ و موقعیت مکانی هر گروه از سنگها بر روی سازه موج شکن مربوط می شود. سوم اینکه ملاحظات طراحی، اجرایی و سازه ای می تواند به شکلی در نوع عملکرد سنگ دخیل باشد.
    کلیدواژگان: موج شکن توده سنگی، مصالح سنگی در موج شکنها، آزمایشهای سنگ، دوام سنگ در محیط دریا
  • سنگ نگاری، ژئوشیمی و ژئودینامیک دایکهای مرادلو (شمال باختری اردبیل)
    اکبر قاسمی برقی، منصور وثوقی عابدینی، سید محمد پور معافی صفحه 92
    در منطقه مرادلو واقع در شمال مشکین شهر و شمال باختری ایران، افزون بر 300 دایک کوچک و بزرگ در وسعتی معادل 140 کیلومتر مربع برونزد یافته است. این دایکها دارای یک روند غالب NNE-SSW بوده و در زمینه ای از برشهای آتشفشانی به سن ائوسن زیرین تزریق شده اند. مطالعات پیشین بدون اشاره به ژئوشیمی و ژئودینامیک آنها، تنها دو ترکیب سنگ شناسی پیروکسن آندزیتی و تفریتی را برای این دایکها مشخص کرده است.
    مطالعات سنگ نگاری وجود دست کم 6 طیف سنگ شناسی و شواهدی از آمیختگی و آلایش ماگمایی را در این دایکها نشان می دهد. نمودارهای ژئوشیمیایی ضمن تایید تفریق بلورین به عنوان عامل اساسی در تحولات ماگمایی، ماهیت پتاسیک و شوشونیتی را برای ماگمای سازنده دایکها و گداز بخشی ناچیز از یک منشا سرشار از LILE یا گوشته متاسوماتیزه را برای تولید ماگمای آنها مشخص می سازند و بالاخره در نمودارهای زمین ساختی – ماگمایی، نمونه های مربوطه جایگاه کمانهای حاشیه قاره ای، کمانهای پس از برخورد و جزایر کمانی را برای این دایکها نشان می دهند.
    جمع بندی داده های فوق بیانگر این حقیقت است که سنگ زایی و ژئودینامیک دایکها از الگوی پیچیده ای پیروی می کند که در آن گداز بخشی گوشته متاسوماتیزه، ذوب پوسته فرورانشی قدیمی، تداخل رژیمهای زمین ساختی و تفریق و تحول ماگمای مادر در آشیانه و مجاری ماگمایی نقش قابل ملاحظه ای داشته اند.
    کلیدواژگان: دایک، آمیختگی ماگمایی، تفریق بلورین، ویژگی شوشونیتی، ژئودینامیک، مرادلو
  • مه آسا روستایی، منوچهر قرشی صفحه 108
    مایکروتومورها در 38 نقطه در سطح شهر کرمان به منظور فراهم آوردن مبنایی برای انجام مطالعات مقدماتی ریز پهنه بندی لرزه ای اندازه گیری شد. علاوه بر این، یک نقطه اندازه گیری بر روی رخنمون سنگی در خاور شهر با هدف شناخت ویژگی های طیفی منبعهای مایکروتومور انتخاب شد. تمامی اندازه گیری ها توسط یک دستگاه لرزه نگار سه مولفه ای دیجیتال با محدوده دینامیکی 96db که قادر به ثبت ارتعاشات ایجاد شده توسط منبعهای طبیعی و مصنوعی است و لرزه سنجهای دوره تناوب کوتاه 1 ثانیه با بهره بالا انجام شد. به منظور دستیابی به نگاشتهای مناسب و حذف نوفه های شدید محیطی، تمام اندازه گیری ها پس از نیمه شب انجام گرفت. پردازش عددی و تحلیل داده ها توسط نرم افزار پیتسا (Pitsa) برای تهیه طیفهای چگالی توان قابل اطمینان صورت گرفت. تابع تبدیل دشت آبرفتی در محل نقاط اندازه گیری با حذف اثر منبع تومورها از طیفهای به دست آمده حاصل شد. به منظور حذف اثر منبع، از روش ناکامورا استفاده گردید. نتایج در قالب یک نقشه پهنه بندی دوره تناوب چیره در سطح حوضه آبرفتی کرمان ارایه شده است. توزیع مکانی پریودهای چیره دلالت بر ساختار زیرسطحی پیچیده در زیر شهر کرمان دارد. به طور کلی دوره تناوب چیره حوضه آبرفتی از سوی خاور به باختر و از سوی شمال به جنوب افزایش می یابد. نتایج فوق با توجه به جایگاه رخنمونهای سنگی کرتاسه پسین در خاورشهر مورد تایید قرار می گیرد. مطالعات ژئوتکنیک و ژئوفیزیک تکمیلی به منظور شناخت بهتر ساختارهای زمین شناسی زیر سطحی مورد نیاز است.
    کلیدواژگان: مایکروترموز، روش ناکامورا، طیف چگالی توان، پیتسا
  • علی اصغر ثیاب قدسی، بهاءالدین حمدی، محمدحسین آدابی، عباس صادقی صفحه 116
    اثر فسیلها ناشی از تحرکات حیاتی و چگونگی رفتارهای زیستواران در محیطهای رسوبی است. افزون بر تنوع رفتاری جانداران، نحوه حفظ شدگی (Preservatsion) آثار فسیلی نیز خود موجب به وجود آمدن اثرات متنوع موجودات اثر ساز می گردد.
    گونه Trichophycus pedum که خود به عنوان اثر فسیل شاخص قاعده کامبرین زیرین در برش تیپ جهانی (Global stratotype section) است، از بخشهای بالایی پاره سازند عضو شیل زیرین سازند سلطانیه مورد بررسی سیستماتیک قرار گرفت. این فسیل برای نخستین بار از لایه های پسین پاره سازنده شیل زیرین به دست آمده است. در این بررسی ها معلوم شد که نوع حفظ شدگی ایکنو فسیل Trichophycus pedum، موجب چند ریختی (Polymorphism) این تاکسون شده است، که خود ناشی از عوامل کنترل کننده بوم شناختی و همچنین ساختارهای فیزیکی محیط رسوبی است. تنوع شکلی این فسیل موجب شد تا مدل جدیدی، در رابطه با حفظ شدگی و همچنین محیط رسوبی آن ارایه شود.
    کلیدواژگان: اثر فسیلها، تافونومی، کامبرین زیرین، سازند سلطانیه
  • حسین مهدیزاده شهری، محمدصادق ربانی، کمال الدین بازرگانی گیلانی، علی اکبر ایراجیان صفحه 124
    منطقه مورد مطالعه در محدوده معلمان، در جنوب باختر چارگوش ترود، در طول جغرافیایی 54o 30'' تا 54o 39'' خاوری و عرض 35o 18'' تا 35o 21'' شمالی و از نظر تقسیم بندی ساختاری – رسوبی، در محدوده گودالها قرار گرفته است. در بخش شمالی این منطقه، سازند معادل کرج از روستای سون وار تا جنوب معدن کائولن گندی رخنمون خوبی دارد. از نظر سنگ شناسی، این سازند دارای شیل، مارن، ماسه سنگ، سنگ آهک، دولوستون، رادیولاریت، توفیت، زئولیت و بنتونیت بوده و سن سازند آن در این منطقه، لوتسین (ائوسن میانی) است. مطالعات بر روی انواع، ترکیب، و محیط تشکیل لایه های بنتونیتی و زئولیتی کانسار بنتونیت سوسن وار و زئولیت گندی انجام شده است. با توجه به بررسی های به عمل آمده و نتایج حاصل، شیشه آتشفشانی (و شاردهای) به وجود آورنده بنتونیتها و زئولیتها، اسیدی (ریولیتی تا داسیتی) و سری ماگمایی تشکیل دهنده آنها قلیایی است. تبدیل شیشه به بنتونیت و زئولیت، در شرایط دیاژنزی، در یک محیط کم ژرفای دریایی، مانند لاگون رخ داده است. در طی دیاژنز، بنتونیتها منیزیم و کلسیم و زئولیتها سدیم و پتاسیم بیشتری جذب کرده اند. نوع رس بنتونیتها، اسمکتیت (بدلیت) و از نوع وایومینگ، و نوع زئولیتها، کلینوپتیلولیت سدیم دار است.
    کلیدواژگان: بنتونیت، تیپ و ایومینگ، زئولیت، کلینوپتیلویت، بدلیت
  • مجتبی جلالی ایچایی، دکرت مجید نبی بیدهندی صفحه 140
    تخلیل و نفوذپذیری را می توان دو پارامتر از سه پارامتر مهم در ارزیابی ویژگی های یک میدان نفتی عنوان کرد. اطلاعات مربوط به تعیین پارامترهای پتروفیزیکی، غالبا با استفاده از مطالعه مغزه ها، حاصل می شوند ولی استفاده از این روش در بسیاری موارد قابل اجرا نیست. دلیل این امر تنها مربوط به هزینه بالای مغزه گیری نیست، زیرا در بسیاری موارد، تهیه مغزه از چاه های مختلف، امکان پذیر نمی باشد. از روش ها و روابط تجربی نیز به دلیل داشتن مشکلات خاص آنها و تعلق نتایج مربوط به آنها به منطقه ای خاص، نمی توان با اطمینان کامل استفاده کرد. شبکه های عصبی مصنوعی، یکی از جدیدترین فنونی هستند که به تدریج جایگاه خود را در میان علوم مختلف و خاصه در مهندسی نفت پیدا کرده اند. به طور کلی می توان برآورد پارامترهای پتروفیزیکی توسط شبکه های عصبی را در دو مرحله عنوان کرد. ابتدا پیدا کردن ویژگی های شبکه مورد بحث برای اعمال در مورد پارامتر مورد نظر که این کار با استفاده از اطلاعات مربوط به یک سری از چاه ها انجام می شود که هم اطلاعات نمودارها و هم اطلاعات آزمایش مغزه برای آنها وجود دارد. مرحله دوم، شامل اعمال شبکه حاصل از مرحله اول در مورد سایر چاه های میدان می باشد.
    در این مطالعه، برای تعیین مقادیر تخلخل در میدان نفتی گچساران از دو شبکه استفاده شد که یکی از آنها، شبکه ای با سه پارامتر ورودی (نگار چگالی، صوتی و نوترون) و دیگری شبکه ای با ده پارامتر (پاسخ نگارهای نوترون، گاما، چگالی، صوتی، مقاومت ویژه ناحیه کم ژرفا و ژرف و مقادیر اشباع آب و مختصات فضایی نقاط) ورودی است. مقادیر تخلخل برآورد شده توسط این شبکه ها در مرحله تعمیم، به ترتیب مقادیر همبستگی 0.914 و 0.938 را نشان دادند. این در حالی بود که نتیجه مربوط به معادله رگرسیون در تعیین مقدار تخلخل، مقدار 0.658 را نشان می داد. در مورد نفوذپذیری نیز مقادیر لگاریتم نفوذپذیری حاصل از شبکه های دارای 6 (پاسخ نگارهای چگالی، صوتی، گاما، مقاومت ویژه ناحیه کم ژرفا و ژرف و تخلخل حاصل از شبکه تخلخل دارای 10 نورون ورودی) و 11 پارامتر ورودی (نگارهای نوترون، گاما، چگالی، صوتی، مقاومت ویژه ناحیه کم ژرفا و ژرف و مقادیر اشباع آب، مختصات فضایی نقاط و تخلخل حاصل از شبکه تخلخل دارای 10 نورون ورودی)، و معادله رگرسیون، به ترتیب مقادیر همبستگی برابر با 0.851 و 0.858 و 0.617 را با مقدار لگاریتم نفوذپذیری مغزه نشان دادند.
    کلیدواژگان: شبکه های عصبی، تخلخل، نفوذپذیری، شبکه پس انتشار، رگرسیون خطی چندگانه
  • محمدرضا غریب رضا، احمد معتمد صفحه 150
    منطقه ساحلی خلیج چابهار در جنوب خاوری کشور و استان سیستان و بلوچستان، بین عرضهای جغرافیایی 15'' و 30'' -25o و 25o و طولهای جغرافیایی 21'' و 42'' – 61o و 25o واقع است. این منطقه بخشی از مکران ساحلی به شمار می آید که در کواترنر پسین شاهد تغییرات تراز دریا بوده است. حاصل این نوسانات، پیدایش توالی های رسوبی ساحلی و برجای ماندن چندین خط ساحلی قدیمی است. در این تحقیق، با استفاده از GIS و پیمایشهای میدانی، 21 خط ساحلی قدیمی شناسایی شده است که قدیمی ترین آنها در ارتفاع 15 متری از تراز دریا قرار دارد. این خطوط ساحلی به صورت تپه های عرضی و موازی با ساحل تشکیل شده اند و در واقع اجزای سازنده آخرین توالی رسوبی پسرونده در این منطقه هستند. همچنین، با حفر یک گمانه به عمق 9 متر در شمال خلیج چابهار، چرخه های رسوبی منطقه بررسی شده و در آنها سن لایه ها، وضعیت دانه بندی، فسیلهای همراه و ساختاری رسوبی تحلیل شده اند. در این تحقیق سن قدیمی ترین و جدیدترین رسوبات دریایی واقع در گمانه به روش سن سنجی مطلق کربن 14 به ترتیب 17600±50 سال و 4960±40 به دست آمده است. قدیمی ترین رسوبات دریایی در این گمانه، قابل تطابق با پیشروی فلاندرین پس از آخرین مرحله یخبندان است. جدیدترین رسوبات دریایی آن نیز، در واقع آخرین لایه از توالی رسوبی پیشرونده و سرآغاز تشکیل آخرین توالی رسوبی پسرونده در منطقه و منطبق بر دومین خط ساحلی شناسایی شده (C2) و در فاصله 5300 متری ساحلی فعلی است. در کواترنر پسین، در منطقه خلیج چابهار، چهار توالی رسوبی پسرونده و چهار توالی رسوبی پیشرونده تشکیل شده است. همچنین با استفاده از نتایج زمان سنجی نمونه های فسیلی از خطوط ساحلی قدیمی شماره های C21، C7 و C2 و فاصله آنها از خط ساحلی کنونی، دوره زمانی تشکیل هر یک از خطوط ساحلی قدیمی 230 سال به دست آمده است.
    کلیدواژگان: خطوط ساحلی، توالیهای رسویی، کواترنر پسین، خلیج چابهار، سن سنجی کربن 14
  • کمال نوری خانگهدانی، مسیب سبزه ئی، منصور وثوقی عابدینی صفحه 160
    گنیسهای بن دو، در مرکز تاقدیس کوه سفید توتک در 200 کیلومتری شمال خاوری شیراز رخنمون یافته است. مجموعه دگرگونی توتک، میزبان این گنیسها، بخشی از نوار دگرگونی سنندج – سیرجان است. بررسی های صحرایی نشان می دهد که: 1) سن سنگهای منشا این مجموعه دگرگونی، پالئوزوییک زیرین تا بالایی بوده و شامل مجموعه ای از میکاشیست، آمفیبولیت، مرمر و شیست سبز است که حادثه دگرگونی ناحیه آن، پیش از ژوراسیک بالایی رخ داده است 2) سپس مجموعه توتک مورد هجوم یک توده گرانیتی قرار گرفته و بسیاری از سنگهای حاشیه ای این توده تحت تاثیر دگرگونی همبری واقع شده اند 3) این توده گرانیتی، بعدها در اثر عملکرد یک زون برشی بزرگ مقیاس به گنیس تبدیل شده است. در حقیقت گنیسهای بن دو نو حاصل پدیده میلونیتی شدن توده گرانیتی است که سنگهای دگرگونی ناحیه ای را نیز مورد تهاجم قرار داده است. شواهد صحرایی، سنگ شناسی و ژئوشیمیایی این گنیسها همگی نشانگر آن است که این سنگها نوعی ارتوگنیس یا گنیس با منشا ماگمایی هستند.
    کلیدواژگان: گنیس، بن دو نو، سنندج، سیرجان، ارتوگنیس، میلونیتی شدن
  • مرتضی پیروز، محمدرضا قاسمی، عباس بحرودی، عبدالله سعیدی صفحه 178
    پهنه شمالی – جنوبی گسل راستالغز منقارک در کمربند ساده چین خورده زاگرس قرار داد که از 30 کیلومتری باختر شیراز شروع شده و تا جنوب شهرستان دهرم به طول 140 کیلومتر ادامه دارد. ساختهای نمکی متعددی همانند جهانی، فیروزآباد و گچ از داخل پهنه گسل منقارک و ساخت نمکی کوچک دیگری در راستای راندگی کیلاق بیرون زده است. وجود ساختهای نمکی در منطقه می تواند بیانگر لایه جدا کننده و گرانرو در توالی رسوبی باشد. وجود و یا تغییر در توزیع لایه های جداکننده گرانرو در افقهای مختلف، می تواند بر چگونگی سبک دگرشکلی در بخشهای بالایی و پایینی تاثیرگذار باشد. در این نوشتار، تغییرات فضایی افقهای جداکننده گرانرو و تاثیر آن در سبک دگر شکلی پهنه گسل منقارک با استفاده از همانند سازی مدرج آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. در یک کمربند چین خورده – رانده، هر چه قدر ضریب چسبندگی پی سنگ و توالی رسوبی پوشاننده بیشتر باشد، پهنای دگرشکلی کم و شیب انباشتگی زیاد بوده و هر چه ضریب چسبندگی کم باشد، پهنای دگرشکلی زیاد شیب انباشتگی یا شیب توپوگرافی ملایم است. وجود و ستبرای زیاد سری نمکی هرمز بین پی سنگ و رسوبات پوشاننده، باعث کاهش ضریب چسبندگی پی سنگ و رسوبات بالایی شده و نبود آن یا ستبرای کم آن بیانگر ضریب چسبندگی بالا بین پی سنگ و رسوبات بالایی است. نتایج این بررسی نشان می دهد که شیب انباشه دگرشکلی در منطقه متغیر بوده و به خوبی با نحوه توزیع لایه های جدا کننده گرانرو در ارتباط بوده و از آن پیروی می کند. در باختر پهنه گسل منقارک، ضریب چسبندگی و شیب انباشتگی زیاد، پهنای دگرشکلی کم و در خاور پهنه، ضریب چسبندگی و شیب انباشتگی کم، پهنای دگرشکلی زیاد است.
    کلیدواژگان: کوهزاد زاگرس، پهنه گسل راستالغز منقارک، دکلمان قاعده ای، مدل سازی آنالوگ، نمک هرمز، شیب انباشتگی
  • الهه زارعی، ابراهیم قاسمی نژاد صفحه 188
    به منظور بررسی چگونگی تغییرات سطح آب طی انبایش سازند گورپی در برش الگو، روزن داران، پالینومرفهای دریایی و محتوای مواد آلی موجود در 30 نمونه برداشت شده از این سازند مطالعه شدند. مطالعه روزن داران نشان می دهد که به تدریج به سمت بالای ستون پینه شناسی، نسبت روزن داران پلاژیک به کف زی (P/B) کاهش، فرمهای کف زی با اندازه های بزرگ و همچنین فرمهای پلاژیک مناطق کم ژرفای دریایی (ESF: epicontinenatl sea fauna) و فرمهای شاخص دریای کم ژرفا (SWF: shallow water fauna) افزایش و تنوع روزن داران نیز کاهش پیدا می کند.
    این تغییرات برخلاف انتظار با افزایش و تنوع پالینومرفهای دریایی که به طور عمده داینوفلاژله هستند انطباق دارد. برای توضیح این تناقض و تعیین چگونگی تغییرات سطح آب، عوامل «حفاظت از مواد آلی» و تغییرات در ترکیب گروه های مختلف داینوفلاژله بررسی شد. محاسبات آماری این عوامل نشان دهنده میزان کم عامل lability و میزان نسبتا زیاد «نسبت مواد آلی فاقد ساختار (SOM: structureless organic matter) به پالینومرفهای دریایی» در ابتدای برش است که نشان دهنده حفظ شدگی پایین مواد آلی در این قسمت است. در حالی که در قسمت بالای برش، عامل lability و «نسبت SOM به پالینومرف دریایی» پایین است که نشان دهنده حفظ شدگی خوب مواد آلی در این قسمت است. به علت حفظ شدگی انتخابی پالینومرفهای دریایی از داینوفلاژله های Gonyaulacoid که در مقابل شرایط محیطی دارای مقاومت بالایی هستند (اکثرا در گروه مقاوم و خیلی مقاوم قرار می گیرند) و فرمهای مختلف آنها به عنوان شاخص محیطهای دریایی باز، نریتیک خارجی تا نریتیک داخلی و ساحلی شناخته شده اند، استفاده شد. نتایج حاصل، منطبق و موید نتایج حاصل از مطالعه روزن داران است. افزون بر این موارد، نسبت درصد سه گروه اصلی عناصر پالینولوژیکی برای تمامی نمونه ها محاسبه و بر روی نمودار معروف Tyson پیاده شد و سپس چگونگی تغییرات برای تمامی ستون رسم گردید. بررسی محتوای روزن داران نمونه ها، چگونگی عومل «حفظ شدگی مواد آلی» و نمودار Tyson و مطالعه گروه های مختلف داینوفلاژله نشان دهنده شرایط کم و بیش ژرف (basinal) برای قسمت پایین ستون و شرایط کم ژرفا (proximal shelf) برای قسمتهای بالایی آن بوده و به طور کلی تداوم شرایط پسرونده طی انبایش سازند گورپی در این برش را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: گورپی، روزن دار، داینوفلاژله، مواد آلی
  • حبیب رحیمی، نصر الله کمالیان، حسین حمزه لو صفحه 200
    زلزله قشم در 6 آذر ماه سال 1384 با بزرگی ML=5.6 و mb=6.2 در 44 کیلومتری جزیره قشم در خلیج فارس و 57 کیلومتری جنوب باختری بندرعباس رخ داد و تکان اصلی آن توسط 11 ایستگاه شتابنگاری مرکز تحقیقات مسکن (BHRC) ثبت شد. در این مطالعه، با استفاده از شتابنگاشتهای حرکت نیرومند زمین پارامترهای چشمه، ضریب جذب امواج بسامد بالا و پارامتر افت طیفی، برای 6 ایستگاه از 11 ایستگاهی که رکوردهای ثبت شده، سیگنال به نوفه خوبی داشتند، تعیین شد. پارامترهای چشمه به روش بهینه سازی غیر خطی بین طیف جابه جایی به دست آمده از طیف شتاب برای هر رکورد، با ترکیب مدل در رفتگی چشمه با یک مدل توانی برای ضریب جذب امواج بسامد بالا به دست آمد. ضریب جذب امواج بسامد بالا با استفاده از مدل کاهیدگی دامنه از رابطه: A(f،r)=G(r).e-prf/QB که G(r) معرف گسترش هندسی است، به دست آمد.
    مقدار میانگین برآورد شده برای ضریب جذب، در گستره بسامد (25-2) هرتز 116±109 به دست آمد و پارامترهای چشمه به صورت
    کلیدواژگان: پارامترهای چشمه، عامل کیفیت، پارامتر افت طیفی، روش طیفی چشمه، قشم، خلیج فارس
  • حسین معماریان، محمدباقر فرمانی صفحه 208
    حجم عظیم اطلاعات ژئوتکنیکی موجود در سیستمهای بایگانی کاغذی اغلب به سختی قابل شناسایی و دستیابی هستند. از این روست که در سالهای اخیر، ساماندهی الکترونیکی این داده ها در سازمانها و شرکتهای مختلف، و حتی در سطح ملی، در دستور کار قرار گرفته است. نظر به این که ساماندهی الکترونیکی داده های ژئوتکنیکی کشور به صورت متمرکز مشکلات متعددی را به همراه خواهد داشت، سیستم نگهداری غیر متمرکز داده های ژئوتکنیکی به عنوان گزینه مناسب انتخاب شد. در این سیستم داده های ژئوتکنیکی توسط تولید کنندگان آنها نگهداری خواهد شد. مرکز مجازی داده های ژئوتکنیکی، یعنی پایگاه ملی داده های علوم زمین ایران، نقش هدایت و راهنمایی کاربران جهت دسترسی به اطلاعات مورد نیاز را به عهده خواهد داشت. به این منظور، داده های ژئوتکنیکی مورد نیاز شناسایی و به صورتی استاندارد تعریف شدند. سپس الگوی ساختاری مناسبی برای این داده ها طراحی شد.
    کلیدواژگان: سامانه داده های ژئوتکنیکی، پایگاه داده، سیستم غیر متمرکز، مرکز مجازی داده ها، مدیریت اطلاعات رابطه ای، واژه نامه داده ها، الگوی داده ها، ایران
  • محمدرضا حسین نژاد. حمدرضا رمضی صفحه 220
    بسیاری از روش های آمار کلاسیک در تحلیلهای عددی و در بررسی پدیده های مختلف طبیعی به کار می روند ولی متاسفانه بسیاری از این روش های آماری در تعبیر و تفسیر داده های فضایی (مکانی) بویژه در علوم زمین کاربرد ندارند. این بررسی، به منظور اثبات توانایی روش های آماری چند متغیره و استفاده از آنها در تفسیر داده های فضایی یک منطقه صورت پذیرفته است.
    منطقه یاکولا در شمال باختر کشور چین یکی از مناطق نفتی شناخته شده است. در این منطقه، عملیات اکتشافی و تحقیقاتی زیادی صورت گرفته و به همین دلیل حجم زیادی از اطلاعات، موجود است. این اطلاعات با استفاده از روش های آماری مفید چند متغیره از قبیل کریجینگ، میانگین متحرک، آنالیز فاکتوری، آنالیز خوشه ایو فیلترینگ فوریه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج آن منجر به تایید چهار بی هنجاری در حال بهره برداری و دو بی هنجاری جدید شد که پس از آن، وجود نفت و گاز در آن دو بی هنجاری جدید، با انجام عملیات حفاری به اثبات رسید.
    کلیدواژگان: روش های چند متغیره، کریجینگ، فیلترینگ فوریه، میانگین متحرک، بی هنجاری نفتی
|
  • M. Rahgoshay, H. Shafaii Moghadam, R. Ghafary, M.R. Ketabdary Page 2
    Mafic rocks in NE of Hashtjin area are composed of basalts, spillite, olivine basalts, andesitic basalts, andesites, dacites, pyroclastic rocks and numerous doleritic dikes cutting all these rock units. In this area, basalts have calc-alkaline and within plate affinity. These basalts have high content of LIL, LREE and HFS elements. Titano-magnetite grains in mafic rocks are divided into Ti-rich varieties and less Ti-rich types (rich in Fe+3). Plagioclases show normal zoning and their phenocrysts have high An content compared to the plagioclase microlites. Salite composition and the high content of Al, Fe and Ti are the main characteristics of Pyroxenes. The enrichment of mafic rocks in incompatible elements, calc-alkaline and within plate nature as well as high Al content of basalts, enrichment of pyroxenes in Al, Ti and Fe, could be all an indication to suppose the implication of a continental arc for the genesis of these rocks.
  • A. Arzani, S. A. Alavi, ÎÓÑÆ ÍÍÏÑÍ Page 28
    Ahwaz anticline in the front of Zagros folding belt has created one of the giant oil fields of Iran with a production rate of 10 times more than the average world production rate. Due to the importance of fracture density and direction in the carbonate reservoirs, a research project with the support of National Iranian South Oil Company (NISOC) was fulfilled in 2 years. The main objective of this project was the comprehensive structural study and its final goal was application of all available data for comparison of fracture density and direction patterns in surface and subsurface horizons. For certainty, various methods were applied that most of them were initiative. One of the basic methods was axis transmission technique and in addition subsurface data of SVSL seismic profiles and FMS/FMI logs data were compared. Final results of this comparison lead surface and subsurface fractures in Ahwaz anticline have 90% agreement in direction and 75% in density.
  • A. Babaki, A. J. Aftabi Page 40
    The Gole Gohar iron deposit is located at about 55 km southwest of Sirjan and in the eastern edge of the Sanandaj-Sirjan structural zone of Iran. The host rocks of the ore deposit include metamorphosed sedimentary ± volcanic rocks of the greenschist facies, probably of Upper Proterozoic-Lower Paleozoic age. The most important host rock units include shale, sandstone, gabbroic-basaltic and diabasic sills, diamictite and cherty carbonatic sequences that have been changed to thick carbonate successions in the upper units. The structure of iron ore comprises macro, meso and microbanding of magnetite associated with shale, sandstone and cherty carbonates. The presence of diamictites and phenoclasts in magnetite banding and host rocks indicates an iron ore association similar to the Rapitan banded iron ore. Magnetite banding, granular, banded and massive textures all represent deposition of iron as hydromagnetite. The presence of organic matter (graphite) and microlayers of pyrite indicates variation due to reducing-oxidizing conditions controlled by oxygen fugacity at the time of formation of the iron ore. The sills of basic rocks in the region are of tholeiitic basalt characteristics that represent the process of inactive oceanic rifts at the time of ore formation. The presence of diamictites and dropstones represents glacio-marine deposition associated with volcanic-exhalative activity. The recharge of seawater into rifting basin reacts with basic intrusives, old metamorphic iron bearing rocks and old banded iron ores, causes leaching and discharging of iron and silica, producing exhalative hydrothermal fluids. The upflow discharge of hydrothermal solutions into the seawater and sedimentary basin, followed by reaction with cold glacial water, causes hydromagnetite deposition within sediments and diamictites. The presence of massive magnetite texture, abundant tourmaline and low content of manganese indicates proximal ore mineralization in the central part of the volcanic-sedimentary activities formed at about 100-250
  • S. Hashemi-Tabatabaei, A. Aghaei-Araei Page 60
    This paper evaluates the effect of lime on mechanical behavior of improved soil. The soil tested is characterized by liquid limit of 49, plastic limit of 17 and plasticity index of 33. Atterberg limits, unconfined compressive and California Bearing Ratios (CBR) have been performed in the soil sample. In this study, 27 specimens with 3, 6 and 9 percent quick lime and curing period of 28, 56 and 90 days were prepared. The specimens were placed in curing room temperature with 30°C and 60 percent humidity. Compressive tests were performed on 10´10´10 cm samples. Three specimens with 3, 6, 9 percent quick lime were compacted under 10, 25 and 56 blows in five layers. The CBR tests were performed on specimen with curing period of 28, 56 and 90 days. The amount of swelling, water content and dry density were measured during different curing periods. The comparison of CBR and compression test results indicates that 6 percent of quick lime and 56 blows for different curing period yield the best result. This paper evaluates the effect of lime on mechanical behavior of improved soil. The soil tested is characterized by liquid limit of 49, plastic limit of 17 and plasticity index of 33. Atterberg limits, unconfined compressive and California Bearing Ratios (CBR) have been performed in the soil sample. In this study, 27 specimens with 3, 6 and 9 percent quick lime and curing period of 28, 56 and 90 days were prepared. The specimens were placed in curing room temperature with 30°C and 60 percent humidity. Compressive tests were performed on 10´10´10 cm samples. Three specimens with 3, 6, 9 percent quick lime were compacted under 10, 25 and 56 blows in five layers. The CBR tests were performed on specimen with curing period of 28, 56 and 90 days. The amount of swelling, water content and dry density were measured during different curing periods. The comparison of CBR and compression test results indicates that 6 percent of quick lime and 56 blows for different curing period yield the best result.
  • Y. Lasemi, A. Rastegar Lari Page 68
    Mishan Formation (Middle Miocene) is the middle part of Fars Group. To determine its facies, sedimentary environments and sequence stratigraphy, this formation has been studied in three sections in the west of Fars and one section in the east of Boushehr. Mishan Formation consists of carbonate and siliciclastic facies deposited in a Carbonate Rimmed Shelf. Two sequences with both type 1 and type 2 sequence boundaries were recognized within the deposits that are in accordance with a part of Tejas megasequence (TB2). The age of this formation is referred to the second epoch of Middle Miocene (Serravallian).
  • H.R. Hassanli, M. Shafieefar, M.R. Nikoodel Page 78
    In this research durability of rocks used in rubble mound breakwaters has been studied. As a part of this research, twelve case studies have been conducted on twelve breakwaters located on the northern coast of Persian Gulf in Bushehr Province (between Naay Band estuary in Assaluyeh Port to Bushehr Port). Moreover, to conduct extensive site investigations, some samples were collected from different cross-sections of breakwaters. In each case, standard quality-control tests were carried out on samples and test results compared with different authentic standards. Furthermore, thin sections of each sample were prepared and classified by petrographical microscope. In addition, actual and natural properties of the samples were examined with respect to environmental conditions.
  • Petrography, Geochemistry and Geodynamic(NW Iran)of Moradloo Dikes, Northwest of Ardebil
    A. Ghasemi Barghi, M. Vosoughi Abedini, M. Pourmaafi Page 92
    Over 300 small and large dikes are exposed in Moradloo district, covering an area of about 140 km2 in the north of Meshkin Shahr (NW of Iran). They dominantly oriented in NNE-SSW strike and intruded into the Lower Eocene volcanic breccias. Previous studies showed that the rocks were Pyroxene andesite and tephrite, regardless of geochemistry and geodynamics. Our petrographic studies indicate that there are at least 6 different petrological groups and magma mixing and contamination have played role in their formation. Geochemical diagrams not only emphasize the fractional crystallization as a principal process of magma evolution but also indicate their potassic and shoshonitic characteristics and generation by the low degree partial melting of LILE enriched source or metasomatized mantle materials. Finally discrimination diagrams show continental, post-collisional and island arc settings for their emplacement. Analyzing all data obtained shows that the petrogenesis and geodynamics of the dikes are accompanied with complex model in which the partial melting of metasomatized mantle wedge, the melting of ancient subducted oceanic crust, the interpenetrating of tectonic regime and finally the fractionation and evolution of parent magma in chambers or conduits have had significant roles.
  • M. Roustaei, M. Ghorashi Page 108
    Microtremors were recorded on 38 locations within the Kerman city urban area in order to develop a basis for preliminary seismic microzonation studies. A site on exposed bedrocks, east of the city, was also measured to evaluate the spectral characteristics of sources of microtremors. All recordings were done using portable 3-component digital seimograph with 96dB dynamic range, capable of recording microseisms induced by natural and artificial sources, and high-gain short-period (1-sec) seismometers. Measurement were carried out during night-time to ensure quality recoding and reduced unwanted environmental noises.Extensive numerical processing and analysis were performed to obtain reliable power density spectra. Transfer function of the alluvial plain at measurement points was estimated by reducing the effect of the sources of tremors from calculated spectra. Nakamura technique was applied to eliminate the effect of ambient seismic sources. Results are presented in terms of a zonation map of dominant periods for the alluvial basin. The spatial distribution of dominant periods indicates a complex underground structure beneath the city. On average, the dominant periods increase from east to west, and from north to south. The results are constrained by the location of few late cretaceous outcrops, east of the city. Further detailed subsurface geotechnical and geophysical investigations are rquired to draw a light on the geological structures beneath the city.
  • A. Ciabeghodsi, B. Hamdi, M.H. Adabi, A. Sadeghi Page 116
    Diversification of trace fossils is due to the animal activity in the sedimentary environments. In addition to the variety of the behavior of animals, the mode of preservation of trace fossils leads to diversification of ichnofossils. Trichophycus pedum ichnospecies which is an index trace fossil of basal Lower Cambrian in Global Stratotype Section (GSS), has been recognized for the first time from the uppermost lower shale member of Soltanieh Formation and has been systematically studied. These studies suggest that the type of preservation of Trichophycus pedum led to polymorphism of this taxon, which in turn arises from the ethologically controlling factors and physical structures of sedimentary environments. Polymorphism of these ichnofossils leads to the introduction of the new style of preservation and sedimentary environments.
  • H. Mehdizadeh Shahri Rabbani, K. Bazargani Guilani, A.A. Irajian Page 124
    The study area with coordination of 54º 30' to 54º 39' E and 35º 18' to 35º 21' N is located in Moalleman area, in the south west of Torud Quadrangle. In the structural-sedimentary zoning, this area belongs to depression parts. In the north part of the area, equivalent of the Karaj Formation crops out from Sosanvar village to the south of Gandi kaolinite deposit. This formation is composed lithologically of shale, marl, sandstone, limestone, dolostone, radiolarite, tuffite, zeolite, and bentonite with the age of Lutetian (Middle Eocene). This paper has been focused on the types, composition, and environment of bentonite and zeolite layers of Sosanvar bentonite and Gandi zeolite formation. According to these investigations the bentonites and zeolites have been formed from acidic volcanic glass (ryolitic and dacitic) and their magmatic series is alkaline. Conversion of glass to bentonite and zeolite has occurred under diagenetic conditions in shallow sea water (e.g. lagoon). In diagenetic conditions, the bentonites have absorbed magnesium and calcium and zeolites absorbed sodium and potassium. The clay form of this Wyoming-type bentonite is smectite (bedellite) and zeolites are Na-clinoptilolite type.
  • M. Jalali Lichaei_M. Nabi - Bidhendi Page 140
    Porosity and permeability are two important characteristics of a hydrocarbon reservoir. The core measurements are usually used for these two parameter determination. This method is not only very expensive but also coring in many wells is not performable. Another method for this target is using of empirical equations. Any of these methods are associated with many problems. In addition, statistical methods will have some problems due to input data obtained from well logs. Artificial neural network is a new method, recently used in oil industry for prediction of petrophysical properties. This study is performed on Asmari Formation in Gachsaran oil field located in south of Iran. For porosity estimation two nets are used. One of these nets has 3 input parameters (density, sonic and neutron logs) and another has 10 input parameters (neutron, gamma, density, sonic, ILD, ILS, water saturation and spatial coordinate). Correlation coefficient between these nets predicted porosities and core porosities for generalization were 0.914 and 0.938 respectively and from multiple linear regression equation a 0.658 correlation coefficient is obtained. For permeability prediction two networks; one have six input parameters (density, sonic, gamma, ILD, ILS and porosity that obtained from porosity net with ten input parameters) and another with eleven input parameters (neutron, gamma, density, sonic, ILD, ILS, water saturation, spatial coordinate and porosity from porosity net with ten input parameters) and multiple linear regression equation are 0.851, 0.858 and 0.617 correlation coefficients are obtained respectively.
  • M.R. Gharibreza, A. Motamed Page 150
    Chabahar Bay is located along the coast of the Oman sea in Sistan province in southeast of Iran. This area is a part of coastal Makran zone (one of the geological zones of Iran) that had undergone sea level changes along the Late Quaternary. Multiple sedimentary sequences and several paleoshorelines were formed due to these processes. In this investigation, 21 paleoshorelines were recognized by using GIS analysis. In the borehole at the north of Chabahar Bay, 14 layers were discovered that could be related to Late Quaternary sedimentary sequences and correlated to glacial and interglacial periods. All layers of borehole were analyzed for grain size, sedimentary structures and fossil contents. Four radiocarbon measurements have been made on the lowest and uppermost marine layers of borehole and on C7 and C21 of paleoshorelines. The lowest layer of borehole has 17,600 14C yr B.P, related to Cataglacial or Flanderian transgression, outcropped at 15 m height and 5,300 m distance to present shoreline. Sedimentary sequences have shown 4 transgressions and retrogressions occurred from Cataglacial to the present. On the other hand, from 4,690K40 yr B.P, 20 paleoshorelines have been formed, which the duration of each may be about 230 years.
  • K. Noori Khankahdani, M. Sabzehei, M. Vosooghi Abedini Page 160
    Bon-Dono Gneisses are exposed in the core of Tutak anticline, 200 km NE of Shiraz. Tutak metamorphic complex or the host rock of these gneisses is part of Sanandaj- Sirjan Metamorphic Belt. Field studies have shown that: (1) the age of protoplast of Tutak complex is Upper to Lower Paleozoic. It is comprised of various micaschists, amphibolites, marbles and greenschist. They are metamorphosed in a pre-Upper Jurassic metamorphic event. (2) Tutak complex had been invaded later by a granitic body. Previous regional metamorphic rocks had been subjected to a contact metamorphism resulted from this intrusive magma. (3) This granitic body had been subjected to mylonitization in a shear zone and converted to the so-called Bon-Dono Gneiss. Field, petrographic and geochemical studies all indicate magmatic nature of original protolith of so- called Bon-Dono gneisses.
  • M. Pirouz, M.R. Ghassemi, A. Baroudi, A. Saeidi Page 178
    The N-S strike-slip Mangharak fault zone is located in Zagros simply folded belt, and continuous from about Shiraz to south of Dehram for about 140 km. Various large salt plugs such as Jahani, Firuzabad, Gach in the middle part of Mangharak fault zone, and small salt plug in Kaylag thrust pierce the cover layers. Existence of salt plugs in this area indicates the presence of viscous basal decollement layers at depth, which may cause variation in structural style above and below the decollement. Spatial distribution of decollement layers are analyzed through experimental analogue modeling method. As a result when cohesion coefficient between basement rocks and sedimentary sequence is high, tapper angle of the thrust and fold belt is high and width of deformation is narrow. Existence of Hormoz salt Formation has decreased the cohesion coefficient between basement and cover sequence. Consequently, in the studied area the tapper angle of deformed belt is variable and closely related to the spatial distribution of the decollement layers. In the west of Mangharak fault zone, cohesion coefficient and tapper angle are high, width of deformed zone is low, however in the east of Mangharak fault zone, cohesion coefficient and tapper angle are low, and width of deformed zone is high.
  • E. Zarei, E. Ghasemi-Nejad Page 188
    Palynological and foraminiferal contents of 30 samples taken systematically from Gurpi Formation at its type section were studied in order to determine water-level fluctuations and the general trend of water-level during the depositional course of the formation. Statistical studies on foraminiferal contents of the samples show that the planktonic to benthonic ratio (P/B) and diversity decrease while benthonic foraminifera with larger size and epicontinental sea fauna (ESF) and shallow water fauna (SWF) increase in general towards the upper parts of the formation. On the other hand dinoflagellate cyst abundance and diversity show an increasing trend which looks like a contradiction at the first glance. To describe this apparent controversy and determine the water level trend, changes in composition of palynomorphs and the organic matter preservation state (lability factor) was studied. Statistical studies show that in the lower parts of the section the lability is low and the ratio of structure-less organic matter (SOM) to marine palynomorph is high. This indicates a low state of preservation of organic matter for the lower portion. In the upper parts lability is high while the ratio of SOM to marine palynomorph is low which indicate a better state of preservation for the upper parts. Statistical studies on the Gonyaulacoid dinocysts which are eurytopic forms and indices for open marine, inner neritic and outer neritic environments confirm the results gained from the foraminiferal studies. Combining all these data and comparing them with the well-known Tyson palynofacies analysis diagrams confirm a relatively deep basinal condition for the lower part and a relatively shallower and proximal shelf environmental condition for the upper part of the Gurpi Formation.
  • H. Rahimi, N. Kamalian, H. Hamzeloo, M. Vosooghi Abedini Page 200
    The Qeshm earthquake in 27 November 2005 with magnitude ML=5. 6; mb=6. 2 occurred in Qeshm Island in the Persian Gulf and the main shock recorded in 11 strong motion acceleration building house research center (BHRC). In the study, the strong motion records are used to obtain an estimate of source parameters, high frequency attenuation and spectral decay parameter for 6 stations from 11 stations that is good S/N rate. The source parameters are obtained by fitting the data by a dislocation source model combined with an exponential model for the attenuation. The source parameter estimated is as follow: М0= 1. 13*1025±5*1024dyn - cm, r=6. 3±1. 17km, ∆u=26±1. 4cm∆ơ=21±1. 2bar, Td= 4. 3secAnd estimated moment magnitude МW=5. 95±0. 17 agree well with values obtained previously from Harvard University by CMT method. . The high frequency attenuation obtained using from amplitude spectral method that can be written as A (f, r) =G (r). e-חrf/Qβ that here G (r) is geometrical spreading. Estimates of path averaged crustal shear wave quality factors give results in the range between 60 - 367, and mean of spectral decay parameters for two horizontal components in the ranges between 0. 08 - 0. 12 sec.
  • H. Memarian, M. B. Farmani Page 208
    The immense amount of geotechnical data, stored as paper files, is normally hard to handle. In recent years the electronic storage of these data has become more popular. As the storage of geotechnical data in a national level is not feasible in a single database, a decentralized system of electronically handling of geotechnical data is designed for Iran. In this system, the data is stored by different organizations and companies and a virtual center is responsible for leading the users to the proper data. In this respect, first a proper geotechnical data dictionary were defined and then a data model was designed for these data. Although the design and construction of a virtual data centre is more complicated but it can search large amount of data and give much better results in a shorter time. The Geotechnical Databank of Iran is under construction in the National Geosciences Database of Iran.
  • M. R. Hosseinnejad, H. R. Ramazi Page 220
    Many statistical tools are useful in developing qualitative insights into a wide variety of natural phenomena; many others can be used to develop quantitative answers to specific questions. Unfortunately most classical statistical methods make no use of the spatial information in the earth science data. A large number of useful or potentially useful multivariate techniques are available, e.g., kriging, moving average, factor analysis, cluster analysis, and fourrier filtering as well as an increasingly large number of them are being applied in geologic and geochemical investigations. Yakla is a typical and important oil and gas region in north Tarim basin in China. Therefore, a lot of exploration work has been already carried out in this area. Samples collected from the area were analyzed for their hydrocarbon mass fractions and multivariate techniques combined with other data helped the authors to identify the hydrocarbon anomaly in Yakela.