فهرست مطالب

دانشکده پزشکی اصفهان - پیاپی 82 (پاییز 1385)

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 82 (پاییز 1385)

  • 92 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/05/18
  • تعداد عناوین: 15
|
  • نشانگان استرج وبر، گزارش دو مورد در یک خانواده
    عیسی عبدی راد، داوود عمرانی، حمید اشرفی صفحه 1
    مقدمه
    نشانگان استرج- وبر نوعی فاکوماتوز با دو ویژگی پاتوگنومیک است: نووس پوستی عروقی صورت و آنژیوماتوز لپتومننژیال که لوب اکسیپیتال همان سمت را درگیر می کند. اساس ژنتیکی این نشانگان شناخته شده نیست و موارد گزارش شده معدود بوده و گزارشی که هیچ زنی که بیش از یک کودک دچار این نشانگان به دنیا آورده باشد وجود ندارد. در این مقاله به شرح دو کودک مبتلا به نشانگان استرج وبر در یک خانواده می پردازیم که تا آنجا که مطلع هستیم اولین گزارش در نوع خود می باشد.
    کلیدواژگان: سندرم استرج وبر، آنژیوماتوز انسفالوتریژمینال، فاکوماتوز
  • مقایسه اثرات ریس عضله مورب تحتانی با مایکتومی در درمان پرکاری عضله مورب تحتانی
    حسین عطارزاده، علی اکبر مرتضوی، کبری نصرالهی، علیرضا زندی، هوشنگ احمدیان صفحه 4
    مقدمه
    این مطالعه برای مقایسه اثرات ریسس عضله مورب تحتانی با مایکتومی عضله مورب تحتانی در درمان پرکاری عضله مورب تحتانی صورت گرفت.
    روش ها
    این کارآزمایی بالینی یک سو کور بر روی 76 بیماری (133 چشم) که تحت عمل ریسس عضله مورب تحتانی (58 چشم) و مایکتومی (75 چشم) قرار گرفته بودند انجام شد. اثرات دو روش بر انحراف بیش از اندازه در اداکسیون، الگوی V، و عوارض آنها پس از 6 ماه از گذشت عمل مورد تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    میانگین کاهش در انحراف بیش از اندازه در اداکسیون در دو روش ریسس و مایکتومی به ترتیب برابر 26.3±6.60 پریزم دیوپتر (پی کمتر از 0.001) و 24.8±5.9 پریزم دیوپتر بود. دو روش به میزان برابر در بهبود الگوی V موثر بودند. همچنین دو روش در تصحیح درجات ملایم تا مختصر انحراف بیش از اندازه (2 تا 3 مثبت) بسیار موثر واقع شدند، اما اثر آنها بر درجات شدید انحراف، کمتر از اثرشان بر انواع ملایم تا مختصر بود. تصحیح کمتر از اندازه در 8% موارد مایکتومی و %1.2 موارد ریسس دیده شد (پی برابر 0.049).
    نتیجه گیری
    هر دو روش مورد مطالعه در بهبود پرکاری های ملایم تا مختصر عضله مورب تحتانی و بهبود الگوی V بسیار کارآمد واقع شدند. میزان عوارض در روش ریسس کمتر از روش مایکتومی بود.
    کلیدواژگان: پرکاری عضله مورب تحتانی، ریسس عضله مورب تحتانی، مایکتومی عضله مورب تحتانی
  • گزارش یک مورد لوپوس اریتماتوز منتشر همراه با مونونوریت مولتیپلکس
    محمد جواد هادیانفرد صفحه 8
    مقدمه
    درگیری اعصاب محیطی در لوپوس اریتماتوز منتشر غالبا بدون علایم بالینی است. درگیری سیستم اعصاب محیطی به عنوان تظاهر اولیه لوپوس نادر است و پلی نوروپاتی متقارن و دیستال در آن تفوق دارد.
    شرح مورد: زن 37 ساله ای با افتادگی مچ چپ به دلیل فلج عصب رادیال مراجعه کرد. پس از هفت ماه، بیمار دچار درد و ضعف در شانه راست (نوروپاتی عصب آگزیلر). تا آن زمان، هیچ علامت یا نشانه ای دال بر لوپوس اریتماتوز منتشر تشخیص داده نشد. یک ماه بعد، بیمار با ادم ملایم و پروتئینوری مراجعه کرد و برایش با بیوپسی کلیه لوپوس اریتماتوز منتشر تشخیص داده شد.
    نتیجه گیری
    این گزارش حاکی از آن است که لوپوس اریتماتوز منتشر ممکن است بدون هیچ نشانه یا علامتی با مونونوریت مولتیپلکس ظاهر نماید.
    کلیدواژگان: لوپوس اریتماتوز منتشر، نوروپاتی، افتادگی مچ، الکترودیاگنوز
  • شیوع نسبی ویروس پاپیلوم انسانی در ترانزیشنال سل کارسینوم مثانه
    مژگان مختاری، نوشین افشارمقدم، جلالی صفحه 13
    مقدمه
    ویروس پاپیلوم انسانی با ضایعات خوش خیم و بدخیم گوناگونی همراه است. در این مطالعه نقش عفونت با این ویروس در ترانزیشنال سل کارسینوم مثانه مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی بر روی 96 مورد ترانزیشنال سل کارسینوم مثانه صورت گرفت (28 مورد گرید یک، 51 مورد گرید دو، 17 مورد گرید سه). تمام نمونه ها با روش ایمونوهیستوکمیستری رنگ آمیزی شدند.
    نتایج
    17 مورد از 96 مورد ترانزیشنال سل کارسینوم (%17.8) از لحاظ ویروس پاپیلوم انسانی مثبت، و بیشتر آنها جزو موارد گرید دو بودند (%51.3). به رغم شیوع پایین ویروس پاپیلوم انسانی در نمونه های ما، ممکن است این ویروس در ایجاد ترانزیشنال سل کارسینوم مثانه اثر گذار باشد و بنابراین باید مطالعات بیشتری در این خصوص صورت گیرد.
    نتیجه گیری
    احتمالا عفونت با ویروس پاپلیوم انسانی احتمالا شیوعی پایین، اما پراهمیت دارد. توصیه ما انجام مطالعات وسیع تر در این خصوص با استفاده از سایر روش های تحلیلی است.
    کلیدواژگان: ویروس پاپیلوم انسانی، ترانزیشنال سل کارسینوم، مثانه
  • تاثیرات ورزش حاد و مزمن بر یادگیری فضایی و حافظه در رات
    روح الله مولودی، حجت الله علایی، علیرضا سرکاکی صفحه 17
    مقدمه
    مطالعات قبلی نشان داده اند که ورزش باعث بهبود یادگیری و حافظه می شود. این مطالعه با هدف تعیین اثرات دویدن به طور حاد و مزمن روی تردمیل بر یادگیری فضایی و حافظه صورت گرفت.
    روش ها
    یادگیری فضایی و حافظه در طول 8 روز اندازه گیری شد. رات ها بدین شرح در چهار گروه جای گرفتند: گروه کنترل (C) (بدون ورزش)، گروه A (ورزش 30 روز قبل، و 8 روز طی انجام آزمون ماز آبی موریس)، گروه B (ورزش 30 روز قبل از آزمون ماز آبی موریس)، و گروه D (ورزش 8 روز طی آزمون ماز آبی موریس). زمان رسیدن به هر سکو (زمان تاخیر) و طول مسیر شنا برای ارزیابی یادگیری فضایی و حافظه مورد استفاده قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج ما نشان داد که دویدن روی ترد میل به طور معنی داری باعث ارتقای یادگیری فضایی و حافظه، و کاهش طول مسیر و زمان تاخیر در رسیدن به سکو می شود. این یافته ها حاکی از آن است که هم یادگیری فضایی و هم حافظه از طریق مواجه نمودن همزمان رات ها با ورزش به طور مزمن و حاد به طرز چشمگیری بهبود یافت و این بهبود هنگامی که تنها یک حالت ورزش استفاده می شود برجسته تر است.
    نتیجه گیری
    بهبود یادگیری فضایی و حافظه ممکن است از طریق فعال سازی مسیرهای مولکولی خاصی صورت گیرد.
    کلیدواژگان: ورزش، حافظه فضایی، هیپوکامپ، ماز آبی موریس
  • تغییرات هورمونهای جنسی پس از تشنج
    سیدعلی موسوی، طاهره حسینی، محمد زارع صفحه 22
    مقدمه
    صرع یک اختلال مزمن با شیوع 40 میلیون در سراسر جهان است. حمله های بیماری شایع ترین علت پذیرش به اورژانس های نورولوژی هستند. حمله ها تحت تاثیر تغییرات فیزیولوژیکی در ترشح هورمون های جنسی در سیکل های ماهیانه قرار می گیرند. هم استروژن و هم پروژسترون اثرات قابل توجهی بر آستانه حمله اعمال می نمایند. هدف از این مطالعه اندازه گیری سطوح استروژن، پروژسترون، LH، FSH در طول اولین ساعت پس از حمله بود.
    روش ها
    در این یک مطالعه توصیفی مقطعی، براساس توصیه های آماری 49 بیمار دچار صرع با حمله های بزرگ را که به اورژانس بیمارستان های الزهرا و نور (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) ارجاع شده بودند و شرح حال حمله اخیر را داشتند مورد مطالعه قرار دادیم. انتخاب بیماران با استفاده از روش اتفاقی ساده انجام شد. بیماران از هر دو جنس انتخاب شدند و تمامی زنان در فاز میدفولیکولار سیکل قائدگی بودند. زنان باردار یا منوپاز و یا زنانی که سابقه اختلالات هورمونی بودند از مطالعه خارج شدند. در طول چهار ساعت اول پس حمله از بیماران نمونه خون گرفته شد و میزان FSH، LH، استروژن و پروژسترون اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری EPI مورد تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    سی و شش بیمار مرد و سیزده بیمار زن بودند. بیست و سه نفر از مردان (69.9%) و هفت نفر از زنان دارای سطوح افزایش یافته استروژن بودند. میزان پروژسترون در دو نفر از مردان کاهش و در چهار نفر از زنان افزایش یافته بود. میزان FSH در بیست و پنج نفر از مردان (%69.4) و هفت نفر از زنان (%53.8) کاهش یافته بود. میزان LG در بیست و شش نفر از مردان (%72.2) و یازده نفر از زنان (%84.6) پس از حمله طبیعی بود.
    نتیجه گیری
    افزایش میزان پرولاکتین و ACTH در سرم حمله واقعی از کاذب را افتراق می دهد. در این مطالعه مشخص شد که به دنبال حمله صرع، میانگین استروژن سرم افزایش، و FSH کاهش می یابد، در حالی که میزان پروژسترون و LH به طور معنی داری تغییر نمی کند.
    کلیدواژگان: حمله صرع، استروژن، پروژسترون، FSH، LH
  • مبادله پلاسما با حجم پایین: روشی موفق برای حفظ جنین در بیماری رزوس
    عباسعلی امیدی، سیما کدخداییان صفحه 28
    مقدمه
    پیش از ایمونوپروفیلاکسی با استفاده از RhIG، در 7 الی 8 درصد از زنان Rh منفی با شیرخواران Rh مثبت و سازگار با ABO، ظرف شش ماه پس از زایمان، آنتی بادی ضد (D) Rh ایجاد می شود. این در حالیست که تنها یک درصد از مادران Rh منفی که نوزادانی ناسازگار با ABO به دنیا می آورند، ایمن شده اند. به دلیل استفاده کم از ایمونوپروفیلاکسی، شمار قابل توجهی از زنان در ایران حساس می شوند که این منجر به بیماری های همولیتیک در نوزادان می گردد.
    روش ها
    در این مقاله به بررسی روش مبادله پلاسما با حجم پایین (500 الی 600 سی سی) در درمان 32 زن دچار بیماری رزوس پرداختیم. در مدت زمان 4 الی 16 سال، این زنان حساس شده 157 حاملگی موفق داشتند. از آخر اولین سه ماهه بارداری تا انتهای آن به طور هفتگی از روش مبادله پلاسما با حجم پایین استفاده شد تا تیتر آنتی بادی ضد D کاهش یابد.
    نتایج
    از بین 32 مادر مورد مطالعه 31 نفر با موفقیت وضع حمل کردند.
    نتیجه گیری
    مبادله پلاسما با حجم پایین روشی آسان و ایمن، هم برای مادر و هم برای جنین است. این روش کم قیمت، عملی و حتی در مراکز انتقال خون کوچک قابل انجام بوده، قادر است نتایج فوق العاده ای در درمان بیماری Rh به همراه داشته باشد.
    کلیدواژگان: مبادله پلاسما با حجم کم، بیماری رزوس، حفظ جنین
  • هیپوتیروییدی در نوزادان ترم دچار هیپربیلیروبینمی غیر مستقیم، ارومیه، ایران
    نادر پاشاپور، سریه گل محمدی لو صفحه 34
    مقدمه
    تغذیه با شیر مادر یکی از دلایل عمده زردی به طول انجامیده غیر همولیتیک است و ممکن است باعث پنهان شدن سایر علل مهم این وضعیت، همچون هیپوتیروئیدی گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع هیپوتیروئیدی مادرزادی در نوزادان دچار زردی به طول انجامیده در منطقه ای فاقد برنامه غربالگری هیپوتیروئیدی، اما میزان بالای تغذیه با شیر مادر بود.
    روش ها
    شیرخواران دچار زردی که از سایر ابعاد بالینی مشکلی نداشتند، بیش از دو هفته از تولد آنها گذشته بود و با شکایت زردی پوست یا چشم به بخش مراقبت نوزادان بیمارستان امام شهر ارومیه، ایران، ارجاع یا آورده شده بودند، در فاصله زمانی آوریل 2005 تا مه 2006 مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی هیپربیلیروبینمی به طول انجامیده از طریق آزمون کمبس مستقیم، تعیین تیپ خونی مادر و شیرخوار، شمارش کامل سلول های خونی، تهیه لام خونی، تعیین سطح گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، رتیکولوسیت، بیلیروبین، T4، TSH، آزمایش ادرار و کشت ادرار انجام شد.
    نتایج
    تمام نوزادان با شیر مادر تغذیه می شدند. چهل و سه شیرخوار پسر (43 درصد) و پنجاه و هفت شیرخوار دختر (57 درصد) بررسی شدند. از بین یکصد نوزاد بررسی شده، شش نوزاد (6 درصد) از هیپوتیروئیدی مادرزادی رنج می بردند و از این تعداد دو نوزاد پسر و بقیه دختر بودند.
    نتیجه گیری
    شیوع هیپوتیروئیدی مادرزاد در زردی به طول انجامیده، در منطقه ای که مطالعه در آن صورت گرفت زیاد است. براساس نتایج، توصیه می شود در مناطق فاقد برنامه غربالگری هیپوتیروئیدی اما با میزان شیردهی بالا، هیپوتیروئیدی مادرزادی در شیرخوارانی که با شیر مادر تغذیه می شوند به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: زردی به طول انجامیده، ایکتر، هیپوتیروئیدی، غربالگری، مادرزادی
  • هورمون رشد نوترکیب انسانی و التیام: آیا هورمون رشد نوترکیب انسانی اثر مثبتی بر التیام زخم پوستی دارد
    مهدی راستی اردکانی، نوید امیدی فر، سحر انصاری، حافظ قاهری صفحه 38
    مقدمه
    التیام آسیب های پوستی ناشی از تروما، جراحی و بیماری های مزمن همچنان به عنوان یک مشکل بالینی قابل توجه باقی است. اخیرا پیدایش هورمون رشد نوترکیب انسانی، تعدیل التیام را امکان پذیر ساخته است. اگر چه شمار فزاینده از مقالات به گزارش اثر مطلوب هورمون رشد بر التیام زخم پرداخته اند، برخی مطالعات چنین تاثیری را نفی کرده اند. در واقع عوارض استفاده سیستمیک از هورمون رشد به درستی شناخته نشده است. این مطالعه تلاشی برای شناخت اثر واقعی تجویز موضعی و سیستمیک و با دوز پایین هورمون رشد نوترکیب انسانی بر التیام زخم های پوستی است.
    روش ها
    تعداد 30 رات ویستار به وزن 250 تا 400 گرم انتخاب شدند. رات ها بیهوش شده و به طور تصادفی در دو گروه مورد (که به سطح زخم آنها هورمون نوترکیب انسانی به طور موضعی مالیده شد) و کنترل (که به زخم آنها سالین هم حجم مالیده شد) تقسیم شدند. 7، 10، 14 و 17 روز پس از عمل رات ها مورد معاینه فیزیکی قرار گرفتند و بستر زخم آنها از لحاظ کمی رتبه بندی شد. اختلاف بین دو گروه مورد تحلیل قرار گرفت. مقادیر P کمتر از 5 درصد معنی دار تلقی شد.
    نتایج
    در گروه مورد هیچگونه واکنش حساسیتی در اطراف زخم دیده نشد. در تمام روزها سرعت التیام زخم در دو گروه به طور معنی داری متفاوت بود (مقدار P در روزهای 7، 10، 14، 17 و 21 به ترتیب معادل 0.005، 0.008، 0.014، 0.025 و 0.046 بود).
    نتیجه گیری
    در این کارآزمایی حیوانی التیام پوستی در دو گروه کنترل و شاهد متفاوت بود. ملاک مقایسه دو گروه را وضعیت بستر زخم در نظر گرفتیم. در روزهای معاینه، اختلاف بین دو گروه معنی دار بود. ما از هورمون نوترکیب انسانی با دوز پایین استفاده نمودیم که باعث بهبود روند التیام گشت. اثرات تجویز دراز مدت هورمون نوترکیب انسانی بر تشکیل جوشگاه زخم در انسان هنوز شناخته نشده و محتاج مطالعات بیشتری است.
    کلیدواژگان: هورمون رشد نوترکیب انسانی، زخم پوستی، التیام
  • مقایسه تاثیرات تجویز دهانی دفریپرون با دفروکسامین زیرجلدی بر کسر تخلیه ای بطنی در بیماران دچار بتاتالاسمی ماژور
    ناهید رئیسی، پوران رئیسی صفحه 44
    مقدمه
    بیماری های قلبی ناشی از اضافه بار آهن همچنان به عنوان دلیل مهم مرگ در بتاتالاسمی ماژور مطرح است. بدین سبب شلاسیون کارآمد آهن برای مدیریت مطلوب بیماران دچار تالاسمی ضرورت دارد. دفروکسامین (DFO) هنوز داروی خط مقدم در درمان این بیماران است، اما متابعت بیماران مانع مهمی در نیل به نتایج درمانی دلخواه است. برخی مطالعات نشان داده اند که دفریپرون (L1) که یک شلاتور دهانی فعال است، در مقایسه با دفروکسامین میزان بالاتری از حفاظت قلبی را فراهم می آورد. حداقل زمان لازم برای این تاثیر، بیش از 6 ماه است. در این مطالعه طی مدت یک سال دو داروی فوق الذکر را از لحاظ میزان حفاظت قلبی مورد مقایسه قرار دادیم.
    روش ها
    این مطالعه بالینی آینده نگر بر روی 48 بیمار در دو گروه مساوی انجام شد. بیماران گروه 1 تنها دفریپرون، و بیماران گروه 2 دفروکسامین دریافت کردند. پس از یکسال، میزان فریتین سرم و کسر تخلیه بطن چپ را در دو گروه مقایسه نمودیم.
    نتایج
    در پایان مطالعه کسر تخلیه ای بطن چپ و میزان فریتین سرم بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (میانگین و انحراف معیار کسر تخلیه ای بطن چپ 62.5±5.5 در گروه 1 و 61.20±5.8 در گروه 2 و پی برابر 0.43 بود، و میانگین و انحراف معیار فریتین سرم در گروه 1 معادل 2354±1200 نانوگرم در سی سی، و 2284±1244 نانوگرم در سی سی در گروه 2 و پی برابر 0.92 بود). نشانه های گذرای گوارشی شایع ترین اثرات نامطلوب استفاده از مصرف دفریپرون بود و هیچ موردی از آگرانولوسیتوز دیده نشد.
    نتیجه گیری
    تک درمانی با L1 طی یک دوره یک ساله از لحاظ محافظت قلبی هیچگونه ارجحیتی بر DFO نداشت. لازم است تا در آینده مطالعات طولی بیشتر با زمان پیگیری طولانی تر در این باره انجام شود.
    کلیدواژگان: دفریپرون، دفروکسامین، شلاسیون، کسر تخلیه ای، تالاسمی ماژور
  • آیا هماچوری میکروسکوپی در سل مجاری ادراری نادیده گرفته می شود
    مجتبی رستمی، منوچهر غروی، تاج سادات آجودانی، زهره امامی، حاجیه قاسمیان صفایی، فاطمه ابطحی صفحه 49
    مقدمه
    به رغم آنکه فاز پیشرفته سل مجاری ادراری شناخته شده است و با یافته هایی در پیلوگرام داخل وریدی و پیوری استریل مشخص می شود، نشانه های مراحل اولیه بیماری به طور کامل شرح داده نشده است. در این مقاله به تظاهر بالینی، روش های تشخیص و سرانجام پانزده مورد سل مجاری ادراری ایزوله و زود تشخیص داده شده و مروری بر مقالات دیگر می پردازیم.
    روش ها
    در یک تحلیل آینده نگر 89 بیمار با نشانه های پایدار ادراری که به درمانگاه های نفرولوژی و عفونی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ارجاع شده بودند، پانزده مورد سل مجاری ادراری ایزوله تشخیص داده شد.
    نتایج
    پانزده نمونه (از 5 مرد و 10 زن) حاوی مایکوباکتریوم توبر کولوز بودند (%13.3). تمام افراد مربوطه دارای دستگاه ایمنی کارآمد و از لحاظ HIV سرونگاتیو بودند و طبق بررسی های دقیق انجام شده هیچ گواهی دال بر بیماری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    در این مقاله به بحث راجع به سل ایزوله مجاری ادراری و نشانه های مربوط به مراحل اولیه بیماری می پردازیم که قبلا شرح داده نشده است. چنان نتیجه می گیریم که هر بیماری که دارای نشانه های ادراری طولانی مدت و هماچوری میکروسکوپی باشد، حتی به رغم یافته های رادیولوژیک طبیعی، شایسته ارزیابی از لحاظ ابتلا به سل است.
    کلیدواژگان: سل، هماچوری، عفونت ادراری
  • آیا کانولاسیون پیشگیرانه شریان ساب کلاوین راست قادر است در طول عمل ترمیم ترانسکشن تروماتیک آئورت از مغز در برابر آسیب محافظت کند؛ گزارش یک مورد
    محمود سعیدی صفحه 54
    مقدمه
    ترانسکشن تروماتیک آئورت (TAT) آسیبی غیر شایع با مرگ و میر بالا است. روش های تشخیصی، رویکرد به این آسیب، زمان ترمیم و تکنیک های جراحی مورد بحث است. افزایش فعال فشار پرفیوژن دیستال در حین انجام کراس کلامپ هنوز به عنوان بهترین درمان جراحی در نظر گرفته می شود. امروزه سی تی اسکن هلیکال به عنوان بهترین روش تشخیصی جایگزین آنژیوگرافی شده است. در هنگام ترمیم TAT، به ویژه در بیماران ناپایدار بروز آریتمی های خطرناکی همچون فیبریلاسیون بطنی (VF) امکان پذیر است. یکی از وقایع فاجعه انگیز به ویژه در بیماران فاقد پایداری همودینامیک (به دلیل مولتیپل تروما و یا ضربه قلبی)، بیماران دچار کم خونی شدید (به دلیل خونریزی از قسمت های مختلف بدن) یا بیماران دچار هیپوکسی (به دلیل ضربه قلبی و / یا ریوی) آریتمی های خطرناک قلبی، به ویژه VF ناشی از دستکاری محل TAT یا خونریزی غیر منتظره از محل TAT است. در عین حال، اگر به رغم قرار برقراری با پاس کامل قلبی ریوی (CPB) از طریق کانولاسیون فمورال، آئورت در هر دو طرف محل TAT کلامپ شود، بروز VF خطر خونرسانی ناکافی از طریق آئورت صعودی و قوس آئورت و به تبع آن هیپوکسی و آسیب مغزی را به همراه خواهد داشت. کانولاسیون پیشگیرانه شریان ساب کلاوین راست در آغاز جراحی، علاوه بر کانولاسیون فمورال قبل از توراکوتومی چپ، می تواند زندگی بیمار را نجات دهد. در این گزارش به شرح مورد مرد 21 ساله ای می پردازیم که متعاقب مولتیپل تروما و آسیب شدید به سر ناشی از حادثه موتور سیکلت سواری دچار TAT شده بود. بعد از باز کردن حفره جنب از سمت چپ با انسزیون توراکوتومی پوسترولترال، CPB کامل از طریق کانولاسیون فمورال برای بیمار آغاز شد. بیمار به ناگهان در حین دستکاری محل TAT دچار VF شد. کانولای شریان ساب کلاوین راست بلافاصله باز و منجر به خونرسانی از طریق آئورت صعودی و قوس آئورت شد و بدین ترتیب از بروز هپوکسی مغزی جلوگیری شد.
    نتیجه گیری
    کانولاسیون شریان ساب کلاوین راست در ترمیم TAT، به ویژه در بیماران فاقد پایداری همودینامیک یا هیپوکسیک، و یا بیمارانی که دچار کم خونی شدید می باشند می تواند حاشیه ای از اطمینان برای جراح فراهم کند تا در طول این عمل جراحی خطیر از آسیب مغزی جلوگیری شود.
    کلیدواژگان: پارگی آئورت، ترومای غیر نافذ، اتیولوژی، تشخیص، مدیریت
  • مطالعه وضعیت روی در کودکان پیش دبستانی ایرانی در سال 2001
    سید مرتضی صفوی، ربابه شیخ الاسلام، محسن تقوی، فریبا کلاهدوز، سعید صادقیان شریف، سمیه محمدیان، الهام صادق زاده صفحه 60
    مقدمه
    کمبود روی یکی از شایع ترین کمبودهای مواد خردمغذی در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران است. شیوع این کمبود در گروه های آسیب پذیر، مانند کودکان پیش دبستانی، به دلیل نقش روی در رشد بدنی و ذهنی اهمیت بیشتری دارد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع کمبود روی در کودکان پیش دبستانی و برای کمک به سیاستگزاری در این خصوص انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه در سال 2001 و به صورت مقطعی بر روی 4374 کودک سالم پیش دبستانی که به طور تصادفی از خانواده های ایرانی سراسر ایران انتخاب شده بودند صورت گرفت. با استفاده از فن آوری جذب اتمی، غلظت روی در سرم در نمونه های 5 میلی گرمی از خون تام اندازه گیری شد. غلظت های پایین تر از 70 میکروگرم در دسی لیتر روی در سرم به عنوان کمبود در نظر گرفته شد.
    نتایج
    شیوع کمبود ید در کودکان پیش دبستانی ایرانی در حدود 31 درصد (29.2 تا 32.8 درصد) در نظر گرفته شد. بالاترین میزان شیوع در مناطق استان سیستان و بلوچستان، جنوب استان خراسان، و جنوب شرقی کرمان دیده شد (43.1 تا 48.9 درصد). شیوع کمبود روی به طور معنی داری در مناطق روستایی بالاتر از مناطق شهری بود (به ترتیب 24.9 الی 28.8 درصد در مقایسه با 35.8 الی 41.6 درصد، پی کمتر از 0.05). هیچ تفاوت معنی داری بین پسران و دختران دیده نشد (به ترتیب 27.2 الی 34.1 درصد در مقایسه با 28.8 الی 38.8 درصد).
    نتیجه گیری
    کمبود ید یک مشکل اساسی بهداشتی در جمعیت کودکان پیش دبستانی ایران است، از این رو باید هر چه زودتر راهبردهای مناسبی برای رفع آن در تمام مناطق ایران اتخاذ نمود.
    کلیدواژگان: روی، کمبود روی، کودکان پیش دبستانی، روی در سرم
  • اختلال در حافظه و کاهش حجم هیپوکامپ در رات به دنبال استرس قبل از تولد
    محمدحسین شریف آباد، عبدالرضا صباحی صفحه 67
    مقدمه
    استرس قبل از تولد ممکن است اثرات زیانباری بر هیپوکامپ داشته باشد و منجر به اختلالات حافظه گردد. اما هنوز اطلاعات موجود درباره تغییرات مورفومتریک هیپوکامپ در مدل های استرس قبل از تولد ناکافی است. در این مطالعه تاثیر استرس قبل از تولد را بر عملکرد حافظه و حجم لایه های هیپوکامپ در فرزندان بالغ رات مورد بررسی قرار دادیم.
    روش ها
    این مطالعه تجربی در دانشگاه علوم پزشکی یزد و دانشگاه آراهوس دانمارک در سال های 2002 تا 2004 انجام شد. رات های بالغ بکر ماده با وزن 20 گرم با یک رات ویستار با تجربه جنسی هم خانه شدند. رات های حامله به طور اتفاقی در یکی از دو گرون استرس قبل از تولد و کنترل قرار گرفتند. حیوانات گروه استرس در روزهای 15 تا 21 حاملگی به طور مجزا و به مدت یک ساعت در لوله های پلکسی گلاس محدود، اما رات های حامله گروه کنترل بدون تشویش در قفس هایشان رها شدند. از هر گروه نوزادان دو توله نر انتخاب و در 60 روزگی مورد آزمایش قرار گرفتند (گروه استرس: 9 رات، گروه کنترل: 8 رات). عملکرد حافظه مطابق با تست اجتنابی غیرفعال ارزیابی شد. حیوانات بیهوش و از طریق ترانس کاردیال محلول تثبیت کننده به آنها تزریق شد. مغز آنها جدا و به دو نیمکره تقسیم شد. نیمکره های سمت راست انتخاب و در تمام منطقه هیپوکامپ با استفاده از ویبراتوم برش هایی با ضخامت 100 میکرون از آنها تهیه شد. برای تخمین حجم از اصل کاوالیری استفاده شد.
    نتایج
    کاهشی معنی دار، هم در حافظه و هم در حجم تمام لایه های شکنج دندانه دار و منطقه CA3 در هیپوکامپ در رات های مواجه شده با استرس در دوره قبل از تولد دیده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده مبنایی نوروآناتومیک ایجاد می کنند که ممکن است با آشفتگی گزارش شده در رفتار و یادگیری فرزندانی که قبل از تولد در معرض استرس قرار گرفته اند مرتبط باشد.
    کلیدواژگان: استریولوژی، هیپوکامپ، استرس قبل از تولد، حافظه
  • مهار پاسخ پرسور به لارنگوسکوپی و انتوباسیون تراکیال با پری اکسیژناسیون
    ریحانک طلاکوب، ابراهیم خلیقی، محمود سقایی صفحه 73
    مقدمه
    فشارخون شریانی و ضربان قلب به دنبال لارنگوسکوپی و انتوباسیون تراکیال افزایش می یابد. به این وضعیت پاسخ پرسور اطلاق شده است که ممکن است در حضور بیماری قلبی یا مغزی خطرناک باشد و استفاده از اقدامات پیشگیرانه برای کنترل آن را ضروری کند. پری اکسیژناسیون، به عنوان جز اصلی القای بیهوشی عمومی با توالی سریع، مانع ایجاد هیپوکسی شده و قادر است قبل از انتوباسیون آندوتراکیال باعث مهار پاسخ پرسور شود. این مطالعه به بررسی تاثیر پری اکسیژناسیون و مقایسه آن با تاثیر لیدوکایین بر پاسخ پرسور به انتوباسیون تراکیال می پردازد.
    روش ها
    هفتاد و دو بیمار ASA I که قرار بود زیر بیهوشی عمومی و با انتوباسیون آندوتراکیال مورد جراحی الکتیو قرار گیرند مورد مطالعه قرار گرفتند. به بیماران به طور تصادفی آموخته شد تا به مدت پنج دقیقه از طریق یک ماسک اکسیژن 100 درصد یا هوا تنفس کنند. چهار دقیقه پس از گذاشتن ماسک، لیدوکایین یا نرمال سالین با عنوان پلاسبو تزریق و پس از یک دقیقه بیهوشی عمومی القا شد. پس از انتوباسیون، گاز استنشاقی در گروهی که هوا گرفته بودند به اکسیژن 100% تغییر داده شد. فشارخون و ضربان قلب در زمان های مختلف قبل و بعد از انتوباسیون اندازه گیری شد. تحلیل های آماری با استفاده از آزمون های پست هاک، کروسکال والیس اچ، فریدمن و کای دو انجام شد.
    نتایج
    فشارخون و ضربان قلب در دقایق 1 و 2 پس از انتوباسیون آندوتراکیال به شکل معنی داری در گروه های دریافت کننده هوا افزایش یافت. ضربان قلب به طرز معنی داری در تمام گروه ها، به جز گروه اکسیژن + لیدوکایین در دقایق 1 و 2 پس از انتوباسیون افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر به معرفی کاربردی جدید برای پری اکسیژناسیون می پردازد: مهار پاسخ پرسور به لارنگوسکوپی و انتوباسیون آندوتراکیال که با اثر لیدوکایین قابل مقایسه است. به علاوه، به نظر می رسد استفاده تلفیقی از پری اکسیژناسیون و لیدوکایین شیوه ایده آلی برای حمایت از اجزای پاسخ پرسور باشد.
    کلیدواژگان: پری اکسیژناسیون، لیدوکایین، پاسخ پرسور، لارنگوسکوپی، انتوباسیون