فهرست مطالب

علوم و تکنولوژی محیط زیست - سال نهم شماره 2 (پیاپی 33، تابستان 1386)

نشریه علوم و تکنولوژی محیط زیست
سال نهم شماره 2 (پیاپی 33، تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/06/15
  • تعداد عناوین: 13
|
  • رضا دباغ، حسین غفوریان، اکبر باغوند، غلامرضا نبی، حسین ریاحی صفحه 1
    در این تحقیق توانایی زی توده خشک جلبک قهوه ای (Cystoseiraindica) برای جذب استرونسیوم پایدار (8838Sr) و استرونسیوم 90 (9038Sr، رادیواکتیو)، مورد بررسی قرار گرفته است. pH بهینه جذب معادل 9±0.3 بوده و مدت زمان تماس برای جذب 6 ساعت و بیشینه جذب بر اساس رابطه خطی لانگمور برابر با 26.67 mg/g. dry- wt و 10526Bq/g. dry- wt به ترتیب به دست آمد. ثابت سرعت واکنش (b) برای 8838Sr و 9038Sr به ترتیب برابر با 0.017 و 0.00006 به دست آمد. افزایش غلظت و مقدار زی توده موجب حذف بیشتر ایزوتوپ و رادیوایزوتوپ استرونسیوم می شود. ظرفیت جذب پویا (DC) در بهره برداری در ستون جاذب و به صورت جریان پیوسته معادل (V^B= 160.97 mL/g) 14.17 mg/g به دست آمد. ظرفیت جذب زی توده پس از 5 مرتبه فرایند جذب و بازجذبی به کمک کلرید کلسیم، کلرید سدیم، اسید استیک و EDTA بررسی شده و نتایج به دست آمده عدم تغییر در ظرفیت زی جذبی را نشان داد.
    کلیدواژگان: زی جذبی، استرونسیوم، استرونسیوم، 90، جلبک قهوه ای، Cystoseiraindica
  • یاسمن بابایی، سید محمدرضا علوی مقدم، فرشته قاسم زاده، محمدحسین ارباب زوار صفحه 11
    آرسنیک از مهمترین آلاینده های آب های سطحی و زیرزمینی است. در طی سال های اخیر استفاده از گیاهان در حذف آلاینده های مختلف از آب مورد توجه محققین قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی امکان استفاده از جلبک «کارا» برای کاهش آرسنیک از آب سطحی منطقه چلپو کاشمر می باشد. به منظور سنجش توانایی این جلبک برای حذف آرسنیک از آب، از چهار راکتور با غلظت های اولیه 200, 100, 50 و 300 میکروگرم در لیتر آرسنیک استفاده شد. در این تحقیق علاوه بر بررسی غلظت آرسنیک در آب و گیاه، تغییراتpH و وزن گیاه نیز در مدت زمان آزمایش مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج گرفته شده در طی 19 روز حاکی از قابلیت بالای این گیاه برای حذف آرسنیک از آب می باشد. بالاترین درصد حذف آرسنیک (75%) در پایان آزمایش مربوط به غلظت اولیه 50 میکروگرم بر لیتر بود. به موازات حذف آرسنیک از آب، غلظت این ماده در گیاه افزایش یافت، به گونه ای که غلظت آرسنیک در گیاه راکتوری که بالاترین غلظت اولیه آرسنیک در آن وجود داشت در پایان 19 روز به 62.7 میلی گرم بر کیلوگرم گیاه خشک رسید.
    کلیدواژگان: جلبک ماکروسکوپی کارا، آرسنیک، گیاه پالایی، چلپو کاشمر
  • رضا ارجمندی، عبدالرضا کرباسی، رکسانا موگویی صفحه 19
    این مقاله به بررسی اثرات زیست محیطی آبزی پروری در ایران می پردازد. در استفاده از آب به عنوان منبع تولید، توجه به دو اکوسیستم شکننده مانگرو و تپه های مرجانی ضروری است. در ایران 70% بارش سالیانه از دسترس خارج و عدم استفاده کارا از ظرفیت باقی مانده نیز هزینه های زیست محیطی در بردارد. در این پژوهش ظرفیت های توسعه، کیفیت فیزیکی و شیمیایی آب با تاکید بر گونه پرورشی سردابی رایج در ایران (قزل آلا) بررسی شده و اهمیت آبزی پروری در ایجاد امنیت غذایی برای رشد جمعیت، افزایش اشتغال و افزایش تولید ناخالص ملی تبیین می شود. سپس راهکارهای توسعه پایدار آبزی پروری مثل استفاده از فن آوری زیستی و روش های تلفیقی کشاورزی - آبزی پروری مطرح گردیده و مدیریت تغذیه به عنوان عامل کاهش اثرات زیست محیطی معرفی و آلوده سیال خروجی از استخرهای پرورش ماهی بررسی می شود. تصفیه سیال خروجی با استخرهای ته نشینی و هوادهی با کمپرسورهای هواده و سپس استفاده از استخرهای نهایی به عنوان راهکار کاهش اثرات سو آبزی پروری در محیط زیست تشریح می شود.
    کلیدواژگان: آبزی پروری، زیست محیطی، میانگین رشد، مانگرو، تپه های مرجانی
  • طاهره ناجی، شیلا صفاییان، مینا رستمی، مهرناز صبرجو صفحه 29
    روی عنصری ضروری جهت انجام متابولیسم سلولی است که سمینت جزیی دارد، ولی در صورتی که مقدار آن از حد معینی تجاوز کند جز عناصر سمی به شمار می رود. در این پژوهش اثر سمیت حاد فلز روی بر گونه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) در شرایط آزمایشگاهی بررسی شده است.
    در ابتدا میزان h-96-LC50 فلز روی ماهیان با وزن 130-120 گرم محاسبه گردید و در 24، 48، 72 و 96 ساعت به ترتیب 78، 64، 56، 50 میلی گرم در لیتر روی محاسبه گردید.
    سپس بافت آبشش بچه ماهی کپور معمولی در مجاورت با غلظت های مختلف فلز روی قرار داده شد و از نظر ضایعات میکروسکوپی و هیستوپاتولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که قرار گرفتن آبشش در مجاورت فلز روی منجر به بروز پدیده هایی مانند هایپرتروفی و هایپرپلازی سلول های پوششی آبشش، فیوژن یا چسبندگی لاملاهای ثانویه به یکدیگر و افزایش و تکثیر سلول های مخاطی می گردد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که فلز روی جزء عناصر سنگینی است که سمیت آن در غلظت های زیادی در ماهی آشکار گردیده و همچنین باعث تغییرات بافتی می شود.
    کلیدواژگان: آماهی کپور معمولی، سولفات روی، بافت آبشش، LC50
  • قاسمعلی عمرانی، فریده عتابی، مهربان صادقی، بهمن بنایی قهفرخی صفحه 37
    کنترل مواد زاید جامد به ویژه زباله های سمی و خطرناک که بخشی از آن ها را زباله های بیمارستانی تشکیل می دهند، بسیار مهم است. به دلیل وجود بیماری های عفونی در بیمارستان ها، متنوع بودن و دفع نامطلوب مواد زاید، دارا بودن انواع مختلف باکتری ها و ویروس ها، درجه آلودگی بالا، تولید بو و فقدان انجام آنالیزهای فیزیکی و شیمیایی دقیق علمی در بیمارستان های شهر کرد، انجام این مطالعه ضرورت دارد. این تحقیق یک پژوهش کاربردی است که برای نخستین بار به مدت 13 ماه با هدف انجام مقایسه جنبه های فنی، بهداشتی و اقتصادی سه روش دفع مواد زاید بیمارستانی شامل استریلیزاسیون، سوزاندن و دفن بهداشتی انجام گرفته است تا بتوان روشی مناسب مبتنی بر زیر ساخت ها و پتانسیل های مرتبط و موجود در شهر کرد ارایه نمود. کل زباله های تولیدی در چهار بیمارستان شهر روزانه 1500 کیلوگرم و زباله های عفونی آن 45 درصد می باشد که جمع آوری آن به بخش خصوصی واگذار گردیده است. با انجام آنالیز فیزیکی و شیمیایی در ده روز میانی هر فصل، درصد مواد تشکیل دهنده، درصد زباله های عفونی و غیر عفونی، چگالی زباله و درجه آلودگی شیرابه به زباله های بیمارستانی تعیین گردید.
    در آنالیز شیمیایی با استفاده از لوله های گازیاب و پمپ مخصوص، مقدار گازهای خروجی از دودکش دستگاه زباله سوز اندازه گیری و با استاندارهای جهانی مقایسه شد، که بیانگر بالا بودن مقدار این آلاینده ها در خروجی دستگاه زباله سوز بود. از نظر اقتصادی، کلیه هزینه های مربوط به هر دو روش به صورت جداگانه محاسبه گردید. در نهایت پس از انجام بررسی ها و تجزیه و تحلیل نتایج، استفاده از روش گندزدایی و استریلیزاسیون مواد زاید بیمارستانی به عنوان بهترین روش دفع زباله های بیمارستانی در شهرکرد پیشنهاد گردیده است.
    کلیدواژگان: مواد زاید بیمارستانی، سرانه مواد زاید بیمارستانی، زباله عفونی، گندزدایی، استریلیزاسیون
  • پریا امیریان، ناصر طالب بیدختی، نعمت الله جعفرزاده حقیقی فرد، رامین نبی زاده صفحه 47
    مواد زاید خطرناک از منابع متعدد صنعتی، تجاری، کشاورزی و حتی خانگی تولید می شوند. خطرات ناشی از این گونه مواد بر حسب نوع ماده زاید خطرناک و شرایط محیط می تواند بسیار متفاوت باشد و اثرات متفاوت اعم از حاد، مزمن، کوتاه مدت و درازمدت مورد انتظار است. با توجه به ملاحظات بهداشتی و اقتصادی انگیزه انجام مطالعه ای برای شناسایی مواد زاید خطرناک صنعتی در استان فارس که نقش مهمی در روند روبه رشد صنعت کشور دارد، ایجاد گردید. در این پژوهش 101 واحد صنعتی مهم انتخاب و داده های لازم از طریق پرسشنامه، مصاحبه حضوری با مسوولین واحدها و رجوع به مدارک موجود استخراج گردید. اطلاعات در بردارنده نوع و میزان مواد زاید، نحوه نگهداری موقت، تناوب تخلیه، نحوه دفع نهایی، و وضعیت بازیافت و استفاده مجدد و... می باشد. همچنین جهت ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل داده ها اقدام به ایجاد بانک اطلاعاتی مواد زاید گردید. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدون در نظر گرفتن فاضلاب های صنعتی کنترل نشده، حاکی از تولید 3011277.1 تن مواد زاید در سال می باشد که از این میان، در حدود 2505.52 تن (طبق لیست موجود در کنوانسیون بازل) تحت عنوان مواد زاید خطرناک طبقه بندی شده اند که در حدود 13.42% از این نوع مواد دارای ویژگی سمیت هستند. سهم حالات فیزیکی مایع و جامد به ترتیب 72.12% و 12.63% می باشد. گفتنی است که در مورد 22.92% از این مواد نگهداری موقتی صورت نمی پذیرد، بررسی اطلاعات مربوط به نحوه دفع نهایی نشان دهنده آن است که در حدود 27.66% مواد زاید خطرناک بدون هیچ کنترلی به محیط زیست تخلیه می شوند، همچنین کلیه جنبه های مورد نظر در مدیریت مواد زاید، خصوصا مواد زاید خطرناک به تفکیک پردازش شده و نتایج آن ارایه گردیده است.
    کلیدواژگان: مواد زاید خطرناک صنعتی، کنوانسیون بازل، بانک اطلاعاتی، استان فارس
  • سیما سبزعلیپور، نعمت الله جعفرزده، مسعود منوری صفحه 55
    در صنایع پتروشیمی نظیر اغلب صنایع شیمیایی، مواد زایدی تولید می شود که نیاز به مدیریت منسجم دارد و تاکید بر کمینه سازی این مواد سیاستی است که در دنیا در دو دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در کشورهایی که تجربه صنعتی و کنترل های زیست محیطی در صنعت رشد چندانی نداشته، تاکید بیشتر بر تصفیه و دفع نهایی است. این برخورد با مشکل هزینه ها را افزایش می دهد و در بسیاری از موارد موجب اتلاف هزینه و منابع می شود. نظر به این که رویکرد کمینه سازی سبب رفع مشکل با تکیه بر خواستگاه آن می باشد، بدین لحاظ در بسیاری از کشورها، مدیریت نوین کاهش مواد زاید، که قادر به کاهش کل مشکلات مربوطه می باشد به عنوان یک استراتژی ملی تلقی می گردد.
    در این پژوهش به شناسایی، طبقه بندی و امکان سنجی کمینه سازی مواد زاید صنعتی در واحد الفین به عنوان یکی از مهمترین واحدهای مجمتمع پتروشیمی بندر امام پرداخته شده است. جهت نیل به اهداف پژوهش پس از شناخت فرایند تولید، ویژگی های کمی و کیفی و همچنین علل تولید مواد زاید در واحد مذکور مورد مطالعه قرار گرفت و چشمه های تولید مواد زاید شناسایی شدند. پس از شناسایی مواد زاید، بر اساس اطلاعات موجود در مرکز اسناد فنی مجتمع در خصوص میزان مواد زاید تولیدی، کمیت و کیفیت این مواد تعیین گردید. بررسی ها حاکی از آن بود که در واحد الفین سالانه 000/972/11 کیلوگرم مواد زاید صنعتی تولید می شود. ماهیت مواد زاید تولیدی در واحد مورد مطالعه، 45.35% انواع روغن های زاید و سوخته، 35.08% بشکه های خالی و فلزی و پلاستیکی، 5.20% زایدات تعمیران جزیی، 4.17% زایدات تعمیرات اساسی و 7.51% لجن سیستم پیش تصفیه صفحات مورب جداکننده بود. درصد تولید سایر مواد زاید نیز بدین ترتیب می باشد: انواع کاتالیسته ها 1.2%، کک 0.05%، غربال مولکولی 1.11%، لجن پلیمری 0.41% و پشم شیشه 0.05% که جمعا معادل 3.04% است.
    سپس در واحد مورد مطالعه اقدام به طبقه بندی مواد زاید بر اساس نوع مواد زاید تولیدی و روش پیشنهادی سازمان ملل (یونپ) گردید. بر اساس روش طبقه بندی یونپ، در واحد الفین 89.67% مواد زاید خطرناک و 10.29% غیر خطرناک تشخیص داده شد. مدیریت فعلی مواد زاید خطرناک نیز این گونه است که کاتالیست های پالادیوم و عایق پشم شیشه انبار می شود، کاتالیست های نیکل منیزیوم، کک، لجن های سیستم پیش تصفیه صفحات مورب جدا کننده و پلیمری دفن صنعتی، و روغن های مازاد سیستم های پیش تصفیه سوزانده می شوند و در نهایت بشکه های مستعمل و روغن های سوخته هم به فروش می رسند. بررسی مواد زاید و گروه بندی این مواد بر اساس گروه بندی یونپ نیز حاکی از آن است که 1.41% مواد زاید تولیدی در گروه A، 59.4% این زایدات در گروه B و 39.17% این زایدات در گروه C قرار می گیرند.
    پس از آن گزینه های موجود در خصوص کمینه سازی مواد زاید مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که در این واحد 91% زایدات خطرناک در قالب گزینه بازیافت و استفاده مجدد و 8.94% مواد زاید خطرناک نیز در قالب گزینه کاهش زایدات در منبع تولید قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: مواد زاید خطرناک، طبقه بندی برنامه محیط زیست سازمان ملل، کمینه سازی، واحد الفین پتروشیمی
  • محمد مسافری، محمد فهیمی نیا، رامین نبی زاده صفحه 65
    توسعه روزافزون صنایع سنگبری و استفاده گسترده از انواع سنگ های ساختمانی در امر ساخت و ساز در داخل کشور منجر به افزایش تولید زایدات و باطله های حاصل از این صنایع گردیده که خود مدیریت صحیحی را از نظر زیست محیطی طلب می نماید. با توجه به اهمیت موضوع، در تحقیق حاضر وضعیت فعلی مدیریت این زایدات به صورت مطالعه موردی در استان قم مورد تحقیق واقع شد. در انجام تحقیق تعداد 55 واحد صنعتی با در نظر گرفتن محل استقرار آن ها به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. محل دفع این زایدات نیز از نظر تاثیر بر اجزای مختلف محیط زیست بررسی شد. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق در سطح استان قم 186 واحد سنگبری فعال وجود دارد که تماما در اطراف شهر قم (حداکثر تا شعاع 15 کیلومتری) و در چهار منطقه جاده کوه سفید، جاده قدیم تهران - قم، جاده کاشان و جاده قدیم اصفهان قرار دارند و زایدات و باطله های خود را در 4 جایگاه دفع می کنند. این کارخانه ها از نظر دارا بودن تعداد دستگاه برش سنگ به دو دسته یک دستگاهی (151 واحد) و دو دستگاهی (35 واحد) تقسیم می شوند. بیشترین فراوانی کارخانجات در جاده کاشان و به تعداد کل 77 واحد می باشد. به طور متوسط حدود 50% کل بلوک های سنگ وارده به کارخانه به صورت باطله درآمده و از کارخانه دفع می شود. بیشترین نوع زایدات از سنگ چینی و کمترین آن از سنگ گرانیتی تولید می گردد. کارخانجات سنگبری دارای یک دستگاه برش به طور متوسط در سال 400 تن زایدات تولید می کنند که این مقدار در کارخانجات سنگبری دارای 2 دستگاه به طور متوسط 600 تن در سال می باشد. مقدار کل سالیانه زایدات تولید شده بالغ بر 81400 تن برآورد می شود که حدود 15000 تن آن یعنی 18% کل باطله های تولید شده توسط کارخانجات سنگ کوبی بازیافت می گردد. برای بازیافت کامل (به عنوان بهترین شیوه مدیریتی) لازم است ظرفیت این کارخانه ها حداقل 5 برابر شود. در محل های دفع، مدیریت برنامه ریزی شده ای در خصوص دفع صحیح زایدات سنگبری وجود ندارد و ضروری است اقدامات جامعی از سوی متولیان امر از جمله شهرداری در جهت توسعه بازیافت و ساماندهی جمع آوری و دفع صحیح این زایدات به عمل آید.
    کلیدواژگان: صنایع سنگبری، زایدات جامد، استان قم، مدیریت زیست محیطی
  • وحید شاپوری، سید محمدرضا علوی مقدم، تقی عبادی صفحه 75
    تثبیت و جامدسازی فرآیند متداولی است که برای تصفیه نهایی مواد زاید خطرناک، قبل از مرحله دفن انجام می شود. از این روش در تصفیه بسیاری از آلاینده های خطرناک از جمله لجن های حاوی فلزات سنگین استفاده می شود. در این تحقیق از سیمان و میکروسیلیس برای تثبیت کروم شش ظرفیتی موجود در لجن صنایع آبکاری استفاده شده است. نمونه های تثبیت شده با استفاده از آزمایش TCLP و مقاومت فشاری مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نمونه ها بر اساس غلظت های مختلف کروم در لجن (12، 6 و 1 گرم بر لیتر) و بر اساس استاندارد ASTMC109/C 109M-95 ساخته شده است. نتایج حاصله از آزمایش TCLP نشان می دهد که غلظت کروم در محلول شستشو دهنده، در نمونه های تثبیت شده ای که با غلظت کروم در لجن 12 و 6 گرم بر لیتر ساخته شده است، از مقدار حداکثر غلظت کروم در آزمایش TCLP (5 میلی گرم بر لیتر) بالاتر بوده و این نمونه ها جزو مواد زاید خطرناک محسوب می شود. در عین حال نتایج حاصل از مقدار تثبیت کروم نشان می دهد که تثبیت کروم با استفاده از سیمان کاملا موثر بوده و به طور متوسط 87% کروم لجن، در نمونه ها تثبیت شده است که این درصد با توجه به نحوه دفن این گونه لجن ها در کشورمان، قابل قبول به نظر می رسد. همچنین جایگزینی 10% میکروسیلیس به جای سیمان موجب شده است که بازدهی حذف کروم در این روش برای نمونه های 28 روز و 4% افزایش پیدا کند که این نتیجه تاثیر مثبت استفاده از میکروسیلیس را در جهت بهبود فرآیندهای هیدراتاسیون سیمان و کیفیت تثبیت و جامدسازی نشان می دهد. در پایان نیز نتایج آزمایش مقاومت فشاری نشان می دهد مقاومت تمامی نمونه های ساخته شده، از مقاومت حداقل EPA برای مواد زاید تثبیت شده، بیشتر بوده و قابلیت دفن در محل های دفن را خواهند داشت.
    کلیدواژگان: لجن آبکاری، تثبیت کروم، جامدسازی و تثبیت، سیمان، میکروسیلیس
  • برهان ریاضی، ناصر قاسمی، فرهاد دبیری، الهه پورکریمی صفحه 85
    حوزه های آبریز سدهای کرج، لتیان و لار با وسعت تقریبی به ترتیب 843، 695 و 652 کیلومترمربع در بردارنده رودخانه ها و انهار دارای جریان آب دایمی و فصلی متعددی می باشند که اصلی ترین منابع تامین آب شرب تهران محسوب می شوند. به دلیل تخریب همه جانبه سرزمین و آلودگی های شدید در حوزه های مذکور، این منابع آب اکنون در معرض تهدیدهای جدی قرار دارند. به طور کلی پسماندهای جامد، فاضلاب های خانگی، صنعتی، خدماتی و نظامی، نفت و سایر مواد شیمیایی و رسوبات ناشی از تخریب و فرسایش سرزمین از مهم ترین عوامل تهدید کننده منابع آب از لحاظ زیست محیطی به شمار می آیند. با شکل گیری و توسعه جوامع انسانی و سکونت گاه ها در این حوزه ها تهدیدهای مذکور در حال افزایش اند و موجب کاهش شدید کیفیت آب منابع آب به ویژه از نظر استانداردهای بیولوژیکی شده اند.
    در این مقاله علاوه بر جنبه های زیست محیطی، وضعیت حقوقی سه حوزه، بر اساس رژیم حقوقی منابع موجود در آن تبیین شده و مواردی از تعارض، تناقض، تداخل و تکرار در قوانین مربوطه، به عنوان عامل تهدید در حوزه ها مورد تحلیل قرار گرفته است. نحوه مدیریت و عملکرد اجرایی دستگاه های مسوول و اثرگذار، برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر نظیر دلالان و سودجویان اقتصادی و نیز عملکرد مردم بومی و افراد محلی که اکنون از جمله عوامل تاثیرگذار و تهدید کننده در مدیریت حوزه ها می باشند نیز در این مقاله بررسی گردیده است. و در نهایت به ارایه برخی پیشنهادهای ساختاری - تشکیلاتی، حقوقی، مدیریتی - اجرایی و عمومی مبادرت شده است.
    کلیدواژگان: وضعیت حقوقی، زیست محیطی، منابع آب شرب، حوزه آبریز، دریاچه پشت سد
  • رضا مرندی، نصرالله مجیدیان، سید محمد حجی خراسانی صفحه 95
    محصولات ناشی از احتراق سوختهای هیدروکربنی شامل ترکیبات NO, PM, NO2, SO2, O2, H2O, CO, N2 و... هستند که در میان آن ها ترکیبات NO, CO, CO2, PM, NO2, SO2 به عنوان آلاینده محیط زیست شناخته می شود. این آلاینده ها عامل اصلی آلودگی شهرهای صنعتی و بزرگ هستند. نیروگاه های حرارتی نیز به عنوان یکی از مصرف کنندگان عمده سوخت نقشی عمده در ایجاد این آلودگی دارند. در این مقاله با استفاده از ترمودینامیک احتراق و مدل های مختلف ارایه شده برای تولید آلاینده ها یک مدل برای پیش بینی آلاینده ها در بویلر نیروگاه ها تهیه شده که غلظت آلاینده های NO, CO, SO2, CO2 را پیش بینی می کند. با استفاده از این مدل از حجم زیاد محاسبات کاسته شده و برای هر نوع سوخت هیدروکربنی که در بویلرها مورد استفاده قرار می گیرد غلظت آلاینده ها نیز به دست می آید. در نهایت مقادیر پیش بینی با مقادیر عملی اندازه گیری شده در بولیر نیروگاه حرارتی تبریز مقایسه شده و تطابق خوبی بین مقادیر نظری و عملی برقرار است.
    کلیدواژگان: احتراق، مدل ریاضی، سینتیک شیمیایی، آلاینده، نیروگاه
  • یوسف زین العابدین، حمیدرضا پاک نژاد متکی صفحه 103
    محققان و سیاست گذاران در سال های اخیر به سمت ژئوپلتیک زیست محیطی ناظر بر رفتارهای سیاسی روی آورده اند.
    امروزه، منافع مشترک کشورها به صورت فزاینده ای وابسته به همکاری جمعی دولت ها و ملت ها در ارتباط با حفاظت از اکوسیستم کره زمین می باشد. در این میان، مسایل ژئوپلتیک زیست محیطی به دلیل ویژگی های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و...، جلوه ویژه ای از تعامل منافع مشترک کشورها را به نمایش می گذارد.
    از این رو، در جهان کنونی تعدادی از ملت ها صرف نظر از نظام حکومتی و درجه توسعه اقتصادی، تمایل و آمادگی زیادی در جهت تدوین و تصویب مقررات زیست محیطی به صورت منطقه ای و بین المللی از خود نشان می دهند. زیرا رابطه محیط زیست با مسایل امنیت و توسعه و منافع ملی دولت ها پذیرفته شده است.
    بنابراین، بهتر است دولت ها نیز برنامه ها و سیاست های خود را به منظور حل و فصل منازعات ژئوپلتیکی منطقه ای و بین المللی بر این اساس طرح و اجرا نمایند.
    کلیدواژگان: ژئوپلتیک، محیط زیست، دولت ها، منافع ملی، امنیت، حاکمیت
  • صفحه 124