فهرست مطالب

Basic Medical Sciences - Volume:10 Issue: 1, 2007

Iranian Journal of Basic Medical Sciences
Volume:10 Issue: 1, 2007

  • 84 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/06/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • حسین حسین زاده، غلامرضا کریمی، فهیمه مسجدی صفحه 1
    هدف
    با توجه به اثرات آدنوزین و NO بر حافظه، در این مطالعه تداخل اثر آگونیست اختصاصی گیرنده های A1 آدنوزین (R-phenylisopropyladenosine=R-PIA) و مهارکننده سنتز نیتریک اکساید(L-NAME) و آزادکننده آن (L-Arg) بر حافظه، به روش ماز آبی موریس در رت بررسی شد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه از موش صحرایی نژاد ویستار استفاده شد. حیوانات به گروه های 6 تایی تقسیم شدند. هر موش به مدت 5 روز و هر روز یک نوبت (هر نوبت شامل 4 تجربه) از 4 ربع حوضچه ماز به طور تصادفی تحت آزمایش قرار گرفت.R-PIA، 60 دقیقه قبل از شروع آزمایش و L-NAME و L-Arg،30 دقیقه قبل از شروع آزمایش به صورت داخل صفاقی تزریق شدند. در روز پنجم آزمونهای حرکتی به روش جعبه باز (open field) بر حیوانات انجام شد.
    نتایج
    R-PIA در محدوده دوزهای mg/kg 125/0- 0625/0و L-NAME با دوزmg/kg 100 زمان یافتن سکو را افزایش داد. L-Arg با دوز mg/kg 6/64 اثری بر روی زمان یافتن سکو نداشت. L-Argموجب کاهش اثرات تضعیف کنندگی L-NAME و R-PIA بر حافظه شد. اثر این ترکیبات بر فعالیت حرکتی رت، به روش جعبه باز بررسی شد. L-NAME و L-Arg اثر معنی داری بر فعالیت حرکتی نداشتند. اما R-PIA به طور بارزی موجب کاهش فعالیت حرکتی شد.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان می دهد R-PIA و L-NAME، موجب تخریب حافظه می شود و احتمالا قسمتی از اثر R-PIA به طور غیر مستقیم، از طریق مهار نیتریک اکساید است.
    کلیدواژگان: آدنوزین، R، PIA، نیتریک اکساید، حافظه، ماز آبی موریس
  • طوبی غضنفری، رویا یارایی، محسن ناصری، عماد ثنایی، رامین ابراهیمی صفحه 8
    هدف
    فرآورده گیاهی ACA1 از یک گیاه بومی ایرانی که درطب سنتی ایران در درمان سرطان به کار می رفته گرفته شده است. بررسی های گذشته نشان داد که این گیاه دارای اثر کشنده بر رده سلولی سرطان معده (AGS) و رده سلولی سرطان ملانومای انسانی (SK-MEL3)در محیط آزمایشگاهی است. این بررسی ها همچنین نشان داد که اثر این دارو بر سلولهای فیبروبلاست L929 که در اینگونه مطالعات به عنوان رده سلولی استاندارد مورد استفاده قرار می گیرد؛ به طور معنی داری کمتر است. این مطالعه جهت بررسی تاثیر این فرآورده بر سیستم ایمنی ذاتی موش Balb/c طراحی شد.
    مواد و روش کار
    به دنبال تزریق داخل صفاقی ACA1 به حیوان آزمایشگاهی به مدت پنج روز، فعالیت رشد و تکثیر ماکروفاژهای صفاقی به روش MTT سنجیده شد. تولید نیتریک اکساید (NO) توسط ماکروفاژهای صفاقی نیز، به روش گریس اندازه گیری گردید.
    نتایج
    دوز mg/kg 20 ACA1، موجب افزایش معنی دار فعالیت تکثیری سلولهای ماکروفاژ نسبت به گروه کنترل، در حضور محرک PMA گردیدند (001/0p<). بدون حضور PMA اثر تحریکی قابل توجهی بر ماکروفاژهای صفاقی مشاهده نگردید. تولید NO توسط ماکروفاژهای صفاقی در دوزهای 20، 50 و mg/kg 100 با حضور PMA به طور معنی داری افزایش یافته بود (به ترتیب 001/0 p<و01/0 = pو 001/0p<). بدون حضور PMA نیز در دوز 20 و mg/kg 50 از ACA1، تولید NO توسط ماکروفاژهای صفاقی افزایش قابل توجهی نسبت به گروه کنترل نشان داد (به ترتیب 001/0 p< و 02/0 p<).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که داروی ACA1 می تواند به صورت وابسته به دوز فعالیت رشد و تکثیر ماکروفاژهای صفاقی را القا نموده و باعث افزایش تولید نیتریک اکساید توسط این ماکروفاژ ها شود. با توجه به اثرات کشندکی اختصاصی مشاهده شده بر سلولهای سرطانی و اثر ایمونو مدولاتوری فوق به نظر می رسد با ا انجام مطالعات بیشتری در این زمینه با استفاده از دوزها و دوره های درمانی مختلف در مدلهای حیوانی و انسانی، بتوان به دارویی مفید جهت درمان اختصاصی سرطان به روش کموایمونوتراپی دست یافت.
    کلیدواژگان: ACA1، فعالیت تکثیری ماکروفاژ، نیتریک اکساید
  • مریم کوچک، اسکندر مقیمی پور صفحه 15
    هدف
    سیستم های دارورسان شناورشونده مانعی مفید در برابر تخلیه زود هنگام و اتفاقی اشکال غیر قابل هضم از جمله اشکال آهسته رهش خوراکی می باشند. هدف از این مطالعه توسعه یک سیستم آهسته رهش شناورشونده در معده برای دیکلوفناک سدیم با استفاده از روش امولسیون -دیفوزیون حلال می باشد. با آهسته رهش کردن آزادسازی این دارو و پایین آوردن غلظت داروی آزاد در معده می توان از عوارض گوارشی آن جلوگیری نمود.
    مواد و روش کار
    به منظور تهیه میکروسفرهای توخالی و شناور دیکلوفناک سدیم، دارو، اتیل سلولز (cps 100) و دی بوتیل فتالات در مخلوط دی کلرومتان و اتانول حل شده و به محلول اسیدکلریدریک 1/0 نرمال حاوی پلی سوربات80 افزوده شد. مخلوط به مدت 3 ساعت در سرعتهای مختلف چرخانده شد و میکروسفرهای حاصل توسط فیلتر از محلول جدا شد. اثر تغییر فرمولاسیون و پارامترهای مختلف پروسه میکروانکپسولاسیون از جمله سرعت چرخش امولسیون بر رفتار شناوری برون تنی، بارگیری دارو، کینتیک آزادسازی برون تنی دارو و توزیع اندازه ذره ای مورد مطالعه قرار گرفت.
    نتایج
    میکروبالونهای تشکیل شده دارای اشکال کروی و بسیار متخلخل بوده و بر مدت بیش از 12 ساعت بر مایع مشابه شیره معده شناور ماندند. با افزایش سرعت چرخش از rpm400 به rpm600، میانگین اندازه ذره ای میکروسفرها از 12±1030 به 7±790 میکرومتر کاهش یافت. مقدار داروی بارگیری شده در میکروبالونهای هم اندازه، صرفنظر از سرعت چرخش متفاوت، برابر بود. سرعت آزادسازی با افزودن پلی اتیلن گلیکول4000 در فرمولاسیون ها افزایش یافت. به طوری که کیفیت انحلال از 1/22 درصد به 4/43 -1/35 درصد رسید. فرمولاسیون فاقد پلی اتیلن گلیکول4000 از کینتیک ریشه دوم زمان تبعیت نمود ولی حضورپلی اتیلن گلیکول4000 در فرمولاسیون ها کینتیک آزادسازی دارو را به سمت درجه صفر سوق داد.
    نتیجه گیری
    دیفوزیون سریع الکل به درون فاز مایی و تبخیر دی کلرومتان منجر به ایجاد حفراتی در میکروسفرها می گردد که کاهش دانسیته و قابلیت شناوری آنها را سبب می شود. پلی اتیلن گلیکول4000 به دلیل محلول بودن در آب محیط انحلال پلیمر را ترک کرده و مجاری قابل نفوذی برای دیفوزیون سریعتر آب و دارو فراهم می نماید. لذا میکروبالونهای تهیه شده با پلی اتیلن گلیکول4000 از روند آزادسازی سریعتری برخوردارند.
    کلیدواژگان: امولسیون، دیفوزیون حلال، میکروبالون، شناور سازی، دیکلوفناک سدیم، پلی اتیلن گلیکول4000
  • احمد مظفری جوین، کاظم پریور، سینا مظفری جوین صفحه 25
    هدف
    در بدن انسان و موش روش های هیستولوژیکی برای ویتامین A، الگوی توزیع بافتی مشابهی را نشان می دهند. بنابراین به منظور پی بردن به اثر ویتامین درمانی A با دوزهای بالا، بر باروری جنسی نر و شناخت تاثیر هایپرویتامینوز A بر گناد نر پستانداران، این مطالعه انجام شد.
    مواد و روش کار
    دراین مطالعه 48 موش نر کوچک آزمایشگاهی بالغ و هم سن (3 ± 60 روزه) و تقریبا هم وزن (11/2 ±25/39گرم)، به طور تصادفی در 3 گروه 16تایی، تقسیم شدند: 1) گروه تجربی (Ev) شامل 16 موش نر که به مدت 7 روز، روزانه Iu25000 ویتامین A تزریق داخل عضلانی شدند. پس از آخرین تزریق به فاصله های 2، 4 و 8 روز هر بار 4 موش تشریح شده و بیضه های آن ها خارج شدند. سپس ابعاد، وزن و قوام بافتی آن ها اندازه گیری شد و برای مطالعه بافت شناشی، بیضه ها مراحل آماده سازی و مقطع گیری را طی می کردند. برای هر موش گسترش مایع محتوی اسپرمی اپیدیدیم ها نیز تهیه شد و مورد مشاهده و بررسی قرارگرفتند. 4 موش نر نیز بعد ازروز هشتم به قفس موش های ماده هم سن انتقال یافتند و تشکیل پلاک واژینال در ماده ها مورد بررسی قرار گرفت. 2) گروه شاهد اول (Sv) به مدت 7 روز، حجم معادل (5/0 میلی لیتر) سرم فیزیولوژیک، به طریق تزریق داخل عضلانی دریافت کردند و مشابه گروه تجربی (Ev) بررسی شدند. 3)گروه شاهد دوم (SP) به مدت7 روز، حجم معادل (5/0 میلی لیتر) محلول اسید پا لمیتیک به طریق تزریق داخل عضلانی دریافت کردند و مشابه گروه تجربی (Ev) بررسی شدند.
    نتایج
    نتایج بر اساس آزمون آماری ویلکاکسون (Wilcoxon) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد وزن بیضه در گروه (Ev) کاهش یافته بود (002/0 ≤ p). حجم بیضه نیز در گروه تجربی کاهش نشان داد (03/0 ≤ p). به علاوه قوام بافتی بیضه ها در گروه تجربی کاهش معنی داری نشان داد (001/0 ≤ p). بررسی بافت شناسی بیضه نیز نشان دهنده تضعیف شدید بافت همبندی در تونیکاآلبوژینه و تونیکاواسکولوزا بود. سلول های لیدیگ و لوله های اسپرم ساز، تحلیل قابل توجهی داشتند و به روند اسپرماتوژنز آسیب جدی وارد شده بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده که هایپرویتامینوز A، با تاثیرات شدید غشایی بر روند تمایزسلولی و احتمالا فیدبک های هورمونی، موجب تحلیل سلول های اسپرم ساز و سلول های مولد هورمون شده بود، پیشنهاد می شود تجویز مقادیر زیاد ویتامین A به مردان و نیز اختلال در اسپرم زایی تا مدتی پس از پایان درمان، مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: هایپرویتامینوزA، آسیب شناسی، گناد
  • اسکندر مقیمی پور، نسرین عاقل، مهندس عبدالغنی عامری، افروز سعادت زاده صفحه 36
    هدف
    آویشن شیرازی (Zataria multiflora Boiss.) از گیاهان بومی ایران، پاکستان و افغانستان است که ترکیبات عمده موجود در اسانس و عصاره اندام هوایی آن، کارواکرول و تیمول، از دسته فنول های فرار است که اثرات ضدمیکروبی آنها قبلا به اثبات رسیده است. به همین دلیل در این تحقیق تلاش شده است تا ضمن بررسی اثر ضدقارچی و تعیین حداقل غلظت بازدارنده آن، با استفاده از یک پایه مناسب نسبت به تهیه و فرمولاسیون کرم ضد درماتوفیت از عصاره هیدروالکلی گیاه مذکور اقدام گردد.
    مواد و روش کار
    در ابتدا، اندام هوایی گیاه خشک شده آویشن شیرازی، تهیه و به صورت پودر درآمد. برای عصاره گیری از پودرها، از روش خیساندن و حلال هیدروالکلی استفاده شد و سپس عصاره، به روش مناسب تغلیظ گردید. جهت تعیین غلظت مؤثر ضد درماتوفیت از عصاره، ویال های حاوی قارچ های درماتوفیت استاندارد، با کشت بر محیط های استاندارد، فعال شدند. سپس سوسپانسیونی با غلظت معلوم از هرکدام از قارچ ها تهیه و به محیط های کشت استریل حاوی غلظت های مختلف عصاره، تلقیح شد. برای طراحی فرمولاسیون، فرمول عمومی یک کرم پاک کننده، شامل موم زنبور عسل، اسپرماستی، پارافین مایع و بوراکس به عنوان مبنا قرارگرفت و سپس با تصحیح و تعدیل مقادیر مواد مورد نیاز، فرمولاسیون های مختلفی با پایه امولسیونی آب در روغن ساخته شد و بهترین فرمولاسیون با توجه به یکنواختی، قوام و جذابیت ظاهری انتخاب گردید. در مرحله بعد، کرم های 1، 2و 3 درصد عصاره، ساخته شد.
    نتایج
    با بررسی رشد یا عدم رشد قارچ ها و اندازه گیری قطر کلنی های قارچ، حداقل غلظت مهارکننده رشد (MIC) عصاره بر درماتوفیت های مورد بررسی، تعیین شد. مناسب ترین فرمول حاوی 2 درصد عصاره تعیین شد.
    نتیجه گیری
    پس از انجام آزمایش های مختلف فیزیکوشیمیایی و کنترل میکروبی، پایداری و کیفیت آن، مورد تایید قرار گرفت. به این ترتیب شکل دارویی کرم، با اثر ضد درماتوفیتی مطلوب، نرم کنندگی، درخشندگی، یکنواختی فازی و ذره ای و دوام مناسب بدست آمد.
    کلیدواژگان: درماتوفیت، آویشن شیرازی، کرم
  • امیر محمد ملوندی، فرهنگ حداد، علی مقیمی صفحه 46
    هدف
    امروزه، آنیوپلوئیدی به عنوان یکی از دلایل اصلی ایجاد سرطان در انسان، شناخته می شود. در حال حاضر، از وین بلاستین به عنوان متوقف کننده تشکیل دوک تقسیم در سلول های در حال تقسیم، برای درمان انواعی از سرطان استفاده می شود. در عین حال وین بلاستین از دسته آلکالوئید های وینکا (از جمله وین کریستین و...)، به شمار می رود که تمامی اعضای این گروه، به عنوان کارسینوژن های غیرجهش زا عمل می کنند. مطالعه نحوه فعالیت وین بلاستین (و مقاومت در برابر آن) و ارتباط آنیوپلوئیدی و سرطان از جمله زمینه های فعال سرطان شناسی محسوب می شود.
    مواد و روش کار
    در این پژوهش برای به دست آوردن دوز و زمان مناسب جهت القا حداکثر آنیوپلوئیدی بدون جلوگیری از تقسیم سلولی در سلول های مغز استخوان موش های نر(نژاد Balb/c) به وسیله آزمون میکرونوکلئوس، دوز های 1، 2، 3 و 5 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن در زمان های 6، 18، 24 و30 ساعت پس از تیمار مورد آزمایش قرار گرفتند.
    نتایج
    پس از بررسی نتایج، داده ها نشان دهنده بیشترین فراوانی آنیوپلوئیدی القایی در دوز 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن، در زمان 24 ساعت پس از تیمار بودند. در این دوز از وین بلاستین و زمان تیمار انجام شده فراوانی میکرونوکلوئرس القائی به حدودا پنج برابر کنترل افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    بر اساس مطالعه انجام گرفته و با بدست آوردن دوز و زمان مناسب تیمار با وین بلاستین، می توان مدل مناسبی جهت بررسی مکانیسم ایجاد سرطان بر اساس آنیوپلوئیدی در موش ارائه نمود و علاوه بر آن، می توان به بررسی روش های درمان سرطان در مطالعات بعدی پرداخت.
    کلیدواژگان: آزمون میکرونوکلئوس، آنیوپلوئیدی، سلول مغز استخوان موش، وین بلاستین
  • مسلم نجفی، علیرضا گرجانی، طاهره اعتراف اسکویی صفحه 54
    هدف
    ایسکمیک پره کاندیشنینگ (Ischemic Preconditioning, I/P) پدیده ای است که در طی آن دوره های کوتاه مدت ایسکمی موجب محافظت قلب در مقابل آسیب های ناشی از ایسکمی طولانی می گردد. کارنیتین نیز به عنوان یک ماده بیولوژیک درانتقال اسیدهای چرب به داخل میوسیت ها و تولید انرژی مورد نیاز قلب شناخته شده است. در این مطالعه، اثرات IP و فارماکولوژیک پره کاندیشنینگ (Preconditioning, Pharmacologic, P/P) ناشی از مصرف ال-کارنیتین (L-Car) بر روی اندازه انفارکت متعاقب ایسکمی- پرفیوژن مجدد (Ischemia-Reperfusion, I/R) در قلب ایزوله موش صحرایی بررسی و مقایسه شده است.
    مواد و روش کار
    موش های صحرایی نر (330-270 گرم) به صورت تصادفی، در یکی از گروه های کنترل، IP و سه گروه PP تحت درمان با L-Car، تقسیم شده و بعد از بیهوشی، قلب آنها به سرعت ایزوله و با اتصال به دستگاه لانگندورف، با محلول کربس کاربوژن دار با فشار ثابت تغذیه شدند. گروه کنترل و IPدر طول زمان تثبیت و نیز30 دقیقه ایسکمی ناحیه ای و120 دقیقه پرفیوژن مجدد محلول کربس معمولی دریافت داشتند ولی به محلول کربس گروه هایPP در طی 10 دقیقه قبل از ایسکمی تا 10 دقیقه بعد از آن، به ترتیب غلظت های 5/0، 5/2 و 5 میلی مول L-Car افزوده شد. پس از اتمام پرفیوژن مجدد، قلب موش ها با اوانس بلو رنگ آمیزی و به چند قطعه بریده شدند و با تری فنیل تترازولیوم کلراید مجاور و در فرمالین ثابت شدند. سپس اندازه نواحی انفارکته با روش پلانیمتری اندازه گیری شد.
    نتایج
    نتایج این مطالعه نشان داد که IP و PP هر دو موجب کاهش کاملا معنی دار در وسعت ناحیه انفارکته در مقایسه با گروه کنترل می شوند. درصد ناحیه انفارکته در گروه کنترل 9/2±3/46 درصد بود اما در گروه IP به 7/2±2/22 درصد و درگروه های PP تحت درمان با غلظت های 5/0، 5/2 و 5 میلی مول L-Car به ترتیب به 0/3±9/25، 7/1±3/19 و 5/1±2/17 درصد کاهش یافتند (001/0p<). درصد ناحیه انفارکته در قلب ایزوله موش های صحرایی بین گروه های PP با یکدیگر و همچنین با گروه IP، تفاوت آماری معنی داری نشان نداد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه، وجود اثرات محافظتی IP و L-Car را به عنوان یک عامل ایجادکننده PP، علیه آسیب های ایسکمیک قلب وکاهش اندازه انفارکت در طی I/R، نشان داد.
    کلیدواژگان: پره کاندیشنینگ، ال، کارنیتین، ایسکمی، پرفیوژن مجدد، اندازه انفارکت، قلب ایزوله
  • سعید نیازمند، موسی الرضا حاج زاده، زکیه کشاورزی پورتفتی صفحه 60
    هدف
    هدف این تحقیق بررسی اثر دوز های مختلف عصاره آبی کلپوره بر حرکات معده رت در شرایط پایه و تحریک عصب واگ است.
    مواد و روش کار
    این مطالعه به صورت تجربی بر دو گروه رت از نژاد ویستار به تعداد 12 سر (گروه کنترل و تجربی) و با وزنg) 250 - 200) صورت گرفت. حیوانات پس از بیهوشی با تیوپنتال سدیم (mg/kg, ip 50)، تراکئوستومی، لاپاراتومی و گاسترودئودنوستومی شدند. عصاره آبی کلپوره به روش خیسانده، تهیه و دوزهایmg/kg 80 و40، 20 (در حجمml 1) آن مورد استفاده قرار گرفت. در گروه کنترل به جای عصاره آبی کلپوره از نرمال سالین در حجم مشابه استفاده شد. برای سنجش حرکات معده از ترانسدیوسر فشار استفاده شده و اثر هر دوز عصاره آبی کلپوره، از جهت فرکانس انقباضات و فشار داخل معده در شرایط پایه و تحریک عصب واگ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به صورت Mean±SD بیان و از آزمونهای چند متغیره و T-test استفاده شده و 05/0 p< معنی دار تلقی گردید.
    نتایج
    عصاره آبی کلپوره در گروه تجربی منجر به کاهش فرکانس انقباضات به طور معنی داری (05/0 p<)، در مقایسه با گروه کنترل در هر دو وضعیت آزمایشی شد، ولی فشار داخل معده تفاوت معنی داری با گروه کنترل نداشت. اثرات عصاره آبی کلپوره بر فرکانس انقباضات تنها درحالت پایه به صورت زمان- پاسخ بود ولی اثر آن بر فشار داخل معده در شرایط پایه در حضور دوز mg/kg 20 و در حالت تحریک عصب واگ در حضور دوز mg/kg 40 به صورت زمان- پاسخ بود. فشار داخل معده تنها در شرایط تحریک عصب واگ به صورت وابسته به دوز کاهش می یافت، ولی فرکانس انقباضات در هر دو حالت، مستقل از دوز بود.
    نتیجه گیری
    یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که عصاره آبی کلپوره در هر دو حالت پایه و تحریک عصب واگ، فرکانس انقباضات را به طورمعنی داری کاهش داده، ولی بر فشار داخل معده اثری ندارد.
    کلیدواژگان: گیاه کلپوره، واگوتومی، عصب واگ، حرکات معده
  • مریم هاشمی، محمودرضا جعفری، نرجس باران زاده، عبدالرضا وارسته صفحه 66
    هدف
    ایمونوگلوبولین Anti-Rh (D) جهت پیشگیری از تولید آنتی بادی های Anti-Rh در افراد با Rh منفی که در معرض گلبولهای قرمز Rh مثبت قرارگرفته اند؛ استفاده می شود. فرایندهای تخلیص و آماده سازی این نوع فراورده تاثیر مستقیم بر طول عمر آن دارد. از طرفی با توجه به آن که محلولهای رقیق پروتئینی خارج شده از ستونهای کروماتوگرافی به علت اتصال به سطوح و تجزیه به زیر واحدهای متشکله، پایدار نیستند؛ لذا معمولا بعد از استخراج نیاز به تغلیظ دارند. هدف از این مطالعه تغلیظ فرآورده (Anti-Rh(D با استفاده از سیستم اولترافیلتراسیون وبررسی شرایط مناسب برای فرایند تغلیظ است.
    مواد و روش کار
    جهت مطالعه پارامترهای مختلف موثر در تغلیظ ایمونوگلوبولین (Anti-Rh(Dتوسط روش اولترافیلتراسیون، مقدار ml 100 فرآورده خالص شده، به همراه گلایسین M3/0 و غلظت های مختلف سوکروز(mM90و60،30) به وسیله سیستم Minitan-S که فیلتر آن از نوع Polysulfon با cut off معادل30000 دالتون است؛ به مدت 50 دقیقه و تا حجم ml 27، تغلیظ شد. روش جریان آب تمیز جهت تعیین سرعت مناسب پمپ، روش برادفورد جهت تعین پروتئین تام موجود در محلولی که از فیلتر عبور کرده، روش SRID (Single Radial Immunodiffusion) جهت بررسی میزان IgG تام نمونه، قبل و بعد از تغلیظ، ژل فیلتراسیون برای بررسی میزان مولکولهای IgG تجمع یافته و شکسته شده و روش (Enzyme-Linked Antiglobulin Test) ELAT جهت تعیین میزانIgG اختصاصی(Anti-Rh (D مورد استفاده قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد که تحت شرایط ذکر شده، تقریبا مقدار بسیار ناچیزی پروتئین از فیلتر عبور می کند که می توان از آن صرف نظر نمود. غلظت IgGتام نیز قبل و بعد از تغلیظ تقریبا یکسان است. در روش ژل فیلتراسیون وبا استفاده از ستون سفادکس G-200،میزان مولکول های تجمع یافته و شکسته شده در نمونه تغلیظ شدهIgG، به ترتیب 3/2 و 5/2 درصد و IgGمونومرنیز، 95 درصد به دست آمد. بررسی میزان Anti-Rh (D)نمونه های اولترافیلتر شده تحت فرمولاسیونهای مختلف توسط روش ELATنیز، بیانگر آن بود که در نمونه تغلیظ شده و بدون فرمولاسیون (Anti-Rh (D به میزان 2/8% کاهش یافته است. در فرمولاسیون هائی که حاوی M 3/0گلایسین و30، 60 و 90 mM سوکروز در بافر سدیم- پتاسیم فسفات mM25 pH 5/7 است به ترتیب 6/1%، 7/0% و 3/2% کاهش در میزان Anti-Rh (D) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، که سیستم اولترافیلتراسیون تحت شرایط ذکر شده برای تغلیظ (Anti-Rh(D روشی مناسب است. به منظور جلوگیری از دناتوراسیون پروتئین تحت فشار سیستم اولترافیلتراسیون در طی فرایند تغلیظ، مطلوب است که پایدارکننده هائی همچون گلایسین و سوکروز را قبل از عمل تغلیظ به فراورده اضافه نمود.
    کلیدواژگان: Anti، Rh(D)، اولترافیلتراسیون، فعالیت بیولوژیکی، ELAT، پایداری، ایمونوگلوبولین