فهرست مطالب
فصلنامه فرهنگ پویا
پیاپی 3 (اسفند 1385)
- 128 صفحه، بهای روی جلد: 8,000ريال
- تاریخ انتشار: 1385/12/20
- تعداد عناوین: 24
-
صفحه 2
اول) روشنفکری و آزاد اندیشی را باید در بطن فرهنگ غرب و در آستانه رنسانس جستجو کرد. اتحادیههای صنفی، تولیدی و کارگری که یکی پس از دیگری در راستای حفظ منافع صاحبان اصناف و اتحادیههای کارگری تشکیل شد، الهام بخش دانشگاهیان و دانشجویان در تدارک و تاسیس اتحادیههای دانشگاهی گردید...
-
تولد بیمارگونه منور الفکری / واکاوی روشنفکری ایران از زبان مقام معظم رهبریصفحه 4
شاید تاکنون هیچ کس همچون مقام معظم رهبری نتوانسته باشد کنه و ذات روشنفکری ایران را واکاوی و کالبد شکافی نموده باشد؛ چه آنکه حضرتش بیشتر روزهای زندگی خود را در دوران رجز خوانیها و فعالیتهای جماعت روشنفکر ایرانی در دوران طاغوت، سپری و از نزدیک مترصد پنهانیترین زوایای زندگی و رفتار این جماعت بوده است. آنچه در پیش روست، تحلیل عمیقی است از سیر روشنفکری در ایران از تولد تاکنون که ایشان در جمع دانشجویان دانشگاه تهران بیان فرمودهاند...
- فرهنگ و اندیشه
-
صفحه 11
استاد شهید مرتضی مطهری معتقد است در زمان ما بازخوانی هویت اسلامی با سیدجمالالدین اسدآبادی شروع میشود. سید جمال همان اندیشمند متفکری است که مصادیق اندیشههای ناب خود را در سفرهایش به شهرها و کشورها و ملل اسلامی و غیر اسلامی دید و همان تجربهها مویدی شد بر اینکه صعود و پیشرفت ملل جهان تنها در پرتو اعتقادات دینی است و به تبع آن، انحطاط و سقوط آنان نتیجه پشت کردن و نادیده گرفتن آموزههای دینی است. این متفکر و اندیشمند مسلمان معتقد است جامعه مسلمان وقتی به پرتگاه زوال نزدیک میشود که یا از مسیر دین خارج شده باشد و یادر شناخت دین دچار اشتباه شود. آنچه در پیش روست، نظر و دیدگاه استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری، درباره نقش مهم و موثر سیدجمال الدین اسدآبادی در بیداری روشنفکران مسلمان و پایبندی او به اساس و بنیان دین اسلام است...
-
صفحه 18
«ما آزاد کنندگانیم، نه استعمارگر» این ندای پیاده نظام و پیشقراولان استعمارگر در همه کشورهای تحت سلطه غرب بود. اگرچه این شعار فریبنده توانست بسیاری از تودهها و اندیشمندان دنیا را بفریبد، اما هیچگاه بدنه اصلی روحانیت اصیل و قاطبه علمای اسلام را به خود مشغول نساخت و پیش از آنکه شعبده و نیرنگ و سحره شیاطین عصر آخر الزمان بتواند چشمان عالمان ژرف اندیش را خیره و مبهوت سازد، نیش و زهر این افعیهای خوش خط و خال، بر قلب آگاه و نفس بصیر عالمان دین آشکاربوده است. روحانیت مجاهد و پیشتاز مبارزه و قیام، که عمرخود را در آرزوی شهادت سپری نموده، حتی در یک فراز از حوادث قرنهای گذشته، در مهیا نمودن بساط چپاول ملتها، نقش نداشته و بالاتر از آن، همواره مردم روزگاران را به هوشیاری و بیداری فرا خوانده است. هر جا که حیثیت و شرف دینی و ملی دنیای اسلام در خطر قرار گرفته تنها جمعیت مهیای قیام و شهادت، روحانیت اصیل و پس از آن، پا برهنگان جامعه بودهاند که سر در طبق اخلاص نهادهاند. در این باره حضرت امام خمینی (قدس الله نفسه الزکیه) چنین فرمودهاند: «در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی علمای اسلام، اولین کسانی بودهاند که بر تارک جبینشان، خون و شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب مردمی، اسلامی را سراغ کنیم که در آن حوزه و روحانیت پیشکسوت شهادت نبودهاند و بر بالای دار نرفتهاند.»...
-
صفحه 29
تهاجم فرهنگی چیست و چرا این روزها این تعبیر بر سر زبانها افتاده است؟
تعبیر تهاجم فرهنگی متعلق به سالهای پس از قبول قطعنامه 598 و اتمام جنگ است. به عبارت روشنتر، این تعبیر بدیع که به صورتی کاملا خود به خودی ابداع شده، بر این حکم منطقی استوار است که «دشمن ما، هر که هست، پس از اتمام جنگ در جبهههای نبرد نظامی، روی به حیلهای دیگر آورده و جبههای فرهنگی برای نبرد با انقلاب اسلامی گشوده است». صرف نظر از اینکه این جبهه در کجا گشوده شده است و سلاح دشمن چیست و چگونه هجوم میبرد و سوالهای دیگری که در برابر این حکم پیش میآید، این حکم منطقی بر چند پیش فرض مبتنی است... -
صفحه 35
قدرت قهریه و غیر منطقی کلیسا و وضعیت موجود اجتماعی، شورشی فکری در اروپای قرون وسطی پدید آورد که سالها بعد دستآویز مدعیان روشنفکری در کشورهای استعمار زده شد. برخی از جنبشهای روشنفکری ایران نیز پس از انقلاب، تمام همت خود را معطوف تغییر وضع دینی موجود و تغییر نگرش نسل انقلاب نسبت به باورهای دینی نموده است. آنچه میخوانید، حاصل یک جلسه فشرده مبحث روشنفکری است که دکتر ساجدی به موضوع مورد اشاره پرداخته است...
-
صفحه 37
آنچه که از جماعت مترقی و صنف منور الفکر ایرانی در دو قرن اخیر دیده شده، رفتارهایی است که با هیچ عقل سالم و تحلیل منطقی سازگار نیست و اصلا نمیتوان به درک و حل ناسازگاریها و ناهمگونیهای رفتارها و تفکرات این جماعت بیریشه در اجتماع ایرانی نایل آمد. آنچه در پیش روست مجموعهای است از رفتارها، آداب، تفکرات و افاضات این جماعت مترقی که خود را قوم برگزیده و منتخب همه قرنهای تاریخ ایران میپندارد و بر این باور است که پرچم بیداری و اصلاحطلبی ملت ایران همچنان بر دوش اوست...
-
صفحه 42
همزمان با ظهور انقلاب صنعتی در غرب که پس از چند قرن دوران تاریک و رکود حاکمیت کلیسا بر جوامع مسیحی و نفی سلطه حاکمانی که در پوشش مذهبی با هر نوع نوآوری و پیشرفت علمی مخالفت میکردند به وقوع پیوست، موجی درکشورهای اروپایی و غربی ایجاد شد که در قالب اصالت بخشیدن به عقل خود بنیاد بشری و «عصیان علیه مذهب» با آموزههای ماوراء طبیعی به مخالفت برخاست. این موج با پیشرفت ناگهانی جوامع غربی اروپایی به سرعت مرزها را درنوردید و وارد جوامع شرقی و اسلامی گردید؛ لکن به لحاظ تفاوت ماهیت و طبیعت فرهنگ کشورهای مسلمان با جوامع غربی، چالشهایی را برانگیخت که در راستای بررسی «سیر پیدایش روشنفکری و بسترهای ظهور آن در جهان» پیرامون این مقوله اختصارا به بحث خواهیم پرداخت...
-
صفحه 45
مقوله «روشنفکری» یکی از مهمترین مباحثی است که طی سده اخیر، بسیاری از اندیشمندان را به تبیین و تحلیل پیرامون آن واداشته است. مقاله حاضر از زاویهای دیگر این مقوله را مورد بررسی و تبیین قرار داده است. این که آیا روشنفکری دینی یا غیر دینی مورد تایید باشد یا خیر، مسیلهای است که سعی شده است در این مقال بدان پرداخته شود.
-
صفحه 49
روشنفکرمآبی رشد سرطان نواندیشیای است که به دگراندیشی رسیده است. در جریان تضارب آرا و اندیشهها گاهی این دیگرنماییها مورد توجه قرار گرفته و پاسخهای عالمانهای به شبهات این جریان داده شده است. آنچه در پی میآید، نمونهای از بازآمد یک نزاع تاریخی است که در قالب پاسخ اندیشورانه آیت الله سبحانی به پارهای از شبهه افکنیهای برخی از روشنفکران ارایه میشود...
- سیاسی
-
صفحه 54
روشنفکری ایرانی، در بسترهای اجتماعی و حوادث سیاسی قرن 19 میلادی به گونهای شکل یافته، که تحت هیچ شرایطی به ثمر ننشسته است. این حوادث و بسترهای سیاسی و اجتماعی شرایطی را فراهم آورد که نهال و بذر جوانهزده در محیط گلخانهای فرهنگ غرب، عملا در ایران زمین نه تنها رشد نیافت بلکه در هر فصلی از فصلهای تاریخی ایران خشکیده و پس از چندی نهال گلخانهای دیگری از آن سوی مرزها در این زمین کاشته شده است، اما تاکنون نیز همان نتیجه پیشین به دست آمده. در حقیقت منور الفکری ایرانی، تصویری ماسونی و غربزده میباشد که با روتوش و بازسازی فراوان هنوز که هنوز است، به ضرب و زور میخ و الوار، بر طاقچه پستوی فرهنگ و هنر ایرانی باقی مانده. آنچه در پیش میآید، گفتاری است در وارداتی بودن و یهودیزدگی روشنفکری در ایران!...
-
صفحه 60
برای شناخت روشنفکری و بررسی رویکرد فکری روشنفکران در ایران، باید محورهای فکری مشترک روشنفکری در تاریخ معاصر را جستجو و گرایشهای عمده فکری آنها را از لابهلای نوشتهها و سخنرانیها و عملکرد آنها پیدا نمود. آنچه مطالعه میکنید، بررسی سه مبنای فکری روشنفکری در ایران است که صرف نظر از برخی اختلافات موردی و یا مقتضیات تاریخی به رشته تحریر درآمده است...
-
صفحه 65
قرنها طول کشید تا ملتها فهمیدند استثمار چیست؛ اما گویا مدت مدیدی نیز باید بگذرد تا ملتها علیه آمریت غیر عقلانی حکومتها فریاد برآرند. دغدغه روشنفکر راستین، یافتن اشکال مناسب این مبارزه است. از آن جهت به روشنفکر نیازمندیم که او برای شکستن قالبهای ذهنی و مقولات تقلیل پذیری تلاش میکند که محدود کننده تفکر و ارتباطهای بشریاند. تلاش برای دست یافتن به یک معیار جهانشمول و منحصر به فرد، به عنوان مایه اصلی روشنفکری، دیر زمانی است که ذهن اهالی فکر را به خود معطوف داشته است. مقاله حاضر میکوشد توصیفی را از وضعیت مبهم مورد اشاره، به دست دهد...
-
صفحه 69
«من بارها گفتهام که روشنفکری در ایران بیمار متولد شد؛ مقوله روشفنکری با خصوصیاتی که در عالم تحقق و واقعیت دارد که در آن، فکر علمی، نگاه به آینده، فرزانگی، هوشمندی، احساس درد در مسایل اجتماعی، به خصوص آنچه که مربوط به فرهنگ است در کشور ما بیمار و ناسالم و معیوب متولد شد. چرا؟ چون کسانی که روشنفکران اول تاریخ ما هستند، آدمهای ناسالمند.» بحث از روشنفکری دشوار است. نگارنده در این مقال قصد ندارد راجع به جریانهای مختلف روشنفکری به صورت کاملا مبسوط قلم فرسایی کند، بلکه غرض اصلی این است که با گذری در تاریخ و آشنایی هر چند اندک با اندیشههای روشنکفران برجسته در دورههای مختلف زمانی، اذهان مخاطلبان عزیز با جریانشناسی این جنین ناقصالخلقه در ایران، بیش از پیش آشنا گردد. سعی بر آن است تا جریانها و امواج روشنفکری در ایران طی پنج دوره مختلف زمانی بررسی شود: 1. دوره آغازین (از ابتدا تا پایان دوره قاجاریه) 2. دوره حکومت استبدادی رضاخان 3. دوره دوازده ساله (از سال 1320 تا1332) 4. دوره قبل از انقلاب اسلامی (از سال 1332 تا 1357) 5. دوره پس از انقلاب اسلامی...
-
صفحه 80
منور الفکری پدیدهای است که طی دو قرن اخیر نسلهای گوناگونی را در خود پروریده است. این نسلها هر کدام در کنار ظهور مکاتب غرب و شرق و تاثیر گرفته از روشها و شیوههای آنان ظهور یافتهاند. نوشتار زیر بر آن است تا به اجمال، ادوار و نسلهای منور الفکری در ایران را بررسی نماید...
-
صفحه 84
سخنان روشنفکران گذشته با نظرات و آراء روشنفکران کنونی در محتوا از چنان شباهتی برخوردار است که گویا این سخنان از منبعی واحد صادر شده است. این شباهتها تا آنجا که به نوعی میتوان پوستاندازی واژهها و تکرار مکررات را در بندبند این آرا به نظاره نشست، تکراری به سان حرکتهای دست و آوازخوانی عروسکهای کوک شدهای که هرگاه صاحب آن اراده نماید، آن را به سخن میآورد. این نوشتار بر آن است تا شباهتها و تکرارهای عروسکوار در سیر تاریخ 150 ساله روشنفکری ایران نشان داده شود...
- اجتماعی
-
صفحه 88
کارنامه فعالیتها و آرای حوزویان در سدههای معاصر، طیف وسیعی از اقدامات و نظریات را در بر میگیرد که میتوان آنها را در مقطع زمانی خودش روشنفکرانه نامید. در یک سوی این جریان، افرادی چون حاج شیخ عبد الکریم حایری یزدی را میتوان دید و در سوی دیگر، کسانی دیگر را که از همین پایگاه برخاستهاند. ویژگی مشترک همه این موارد، وفادار نبودن به راه و رسم گذشته و به نقد کشاندن وضع موجود است.اگر چه دیدگاه عالمان دین باوری همچون شیخ عبد الکریم حایری در تغییر شرایط و حرکت دادن جامعه به سمت جلو، با نگاه روشنفکران ضد دین در ترویج تجدد و ترقی و توسعه، به صورت عمیق، تفاوت و تضاد جدی دارد؛ تفاوتی که از پایبندی و اعتقاد محکم عالمان دین باور به مبانی شریعت و قرآن از یک سو و انکار خدا و دین و قرآن از سوی منور الفکران غرب باور به خوبی نمایان است. شاید موارد پیش رو خود را چون جزایری پراکنده بنمایاند که نتوان آنها را در چارچوبی خاص، سامانی منطقی بخشید؛ چه این که توقع این است هر بندی در بخش خود با بخشهای قبل و بعد خود، پیوند داشته باشد، ولی یادآوری این نکته چه بسا سودمند باشد که نوشتار پیش رو، تنها بر آن است تا فهرستی نه چندان بلند از این دست فعالیتها را که روشنفکرانه نامیده شده است، از کنج منابع، در معرض نظر خوانندگان نهاده و قضاوت درباره کژی یا راستی هر کدام را به ایشان وا نهد...
-
صفحه 96
روشنفکر اصلا لفظ عجیبی است که در تعریفش نمیتوان سخنی به صراحت گفت. چرا که اگر امروز آنان را در یک ویژگی تعریف کنی، فردا پا فراتر میگذارند و سعی میکنند هر تعریفی را ناقص اعلام کنند. روشن فکر فقط زمانی ساکت میشود که به آنها بگویی فیلسوف است یا نخبه؛ اما خودشان هم میدانند که نه از فلسفه چیزی فهمیدهاند و نه در مسالهای صاحب نظرند. متفکرین میگویند ویژگی اصلی روشنفکرها این است که حد و جایگاه خود را نمیشناسند و دقیقا نمیدانند چه کارهاند. البته همیشه در تعریف روشنفکر باید میان روشنفکران غربزده و دینی خط قرمز کشید. بحث ما بیشتر در مورد روشنفکر از سنخ اول (غیر دینی غربزده) است...
- اقتصادی
-
صفحه 100
سادهانگاری است اگر «حرف»ها و «نوشته»های این جماعت جدی گرفته شود. از کارل پوپر مسیحی که اولین جرقهها را به نام «روشنگری» زد تا ملکم خان ارمنی که راه الگوهای غیر وطنیاش را با عنوان «منور الفکری» ادامه داد و تا به امروز که خود را «روشنفکر» میخوانند، آخر همه شعارها به تهی کردن انسان از حقیقت خویش یعنی معنویت میانجامید. پوچی این همه ادعا را به یکباره در کارنامه هویت سوز ایشان میتوان به نظارت نشست. آنجا که برق سکهها چشمها را کور میکند...
- ادب و هنر
-
صفحه 105
تغییر الفبا و اصلاح زبان، طرحی بود که استعمارگران از تاثیر فراوان آن در بیهویت نمودن یک ملت، به خوبی آگاهی داشتند. ادبیات و معماری، نخستین عرصههایی است که استعمارگران در هر نقطه و مکانی از عالم، آنها را مورد هدف قرار دادهاند. ایران نیز از فهرست مناطق استعماری جدا نبوده است. از همین رو در نخستین سالهای آغاز استعمار ایران توسط قدرتهای بزرگ اصلاح زبان و ادبیات فارسی، که سرشار از محتوا و معانی بلند عرفانی و دینی است، توسط منور الفکران و غربزدگان مطرح شده است. در پی تحقق این هدف شوم و تغییر الفبا، فرزندان و نسلهای پرورش یافته با این نوع از ادبیات توخالی و کلمات ناهمگون، که ترکیبی از «شتر گاو پلنگ» ادبی است، هیچ گاه به فهم و درک فرهنگ و هنر منبعث از وحی و ملیت خود، نایل نمیشوند، آنگونه که در ترکیه رخ داد و طی یک دهه، مسلمانان آن دیار از فهم متون و معارف دینی به کلی درماندند و حتی معارف و علوم برخاسته از فرهنگ و ملیتشان نیز به بوته فراموشی سپرده شد. اکنون نسل باقی مانده از امپراطوری عثمانی که روزگاری بر پهنه عظیم دنیای اسلام در چند قرن حکومت میراند، عاری از هرگونه نمادهای دینی و معارف الهی است و در عطش دستیابی معارف دینی به سر میبرد. این طرح هم اکنون توسط آمریکا و انگلیس در عراق و افغانستان و آسیای میانه به صورت جدی دنبال میشود. آنچه در پیش روست، پژوهشی کوتاه است از نخستین پیشنهاد دهنده اصلاح زبان و ادبیات فارسی...
-
صفحه 108
از آغاز رویارویی جامعه ایران با پدیده تجدد، مفهوم روشنفکر و هنرمند با نوعی سیاست زدگی همراه شد. انگار تنها کسانی به جرگه ادبیات و هنر روشنفکری راه مییافتند که آثار سیاسی هم مینوشتند و ملاحظات طبقه بورژوا محور بارز آثارشان بود. هرگونه تلاش اجتماعی نیز به ناچار به نوعی رادیکالیسم میانجامید که تسخیر قدرت سیاسی هدف نهایی آن بود. ریشه تاریخی مفهوم روشنفکر، آن چنان که جامعه ما از آن مراد میکند، بیشتر در سنت تفکر روسیه جای میگیرد. متفکران روس مفهوم روشنفکر را از عصر روشنگری اروپا وام گرفتند و این مفهوم را که خود پیرنگی از پرومته پرستی داشت، به نجات طلبی اجتماعی خود آراستند و ادیب و هنرمند روشنفکر به صورت نماد منجیای درآمد که میبایست پیام نجات بخش خود را به گوش تودهای برساند که سازندگان بی اختیار تاریخاند. این نوشتار بررسی کوتاهی است از تاثیرات روشنفکران شرق و غرب بر ادبیات فارسی...
-
صفحه 117
معماری نقطه تلاقی فرهنگ و هنر با دیگر علوم است. عرصهای که نمادها و نشانههای تفکرات و مکاتب فکری، به آسانی از در، پنجره، دیوار و حتی نوع چینش خشتهای سازهها، آشکار میشود. سخن گزافی نیست اگر گفته شود که معماری یکی از بهترین راهها و بسترهای ورود یک تفکر در هر زمانی است. آن چه در پیش رو میآید به تاثیرات فکری روشنفکران و مکاتب آنها در معماری ایرانی اشاره مینماید...
-
صفحه 121
اخوان الصفا یا روشنفکران شیعه مذهب، یوحنا قمیر، ترجمه، محمد صادق سجادی، فلسفه
از نگاه روشنفکران ایرانی کیستی ما، حسین کاجی، روزنه
اسلام زدایی، روشنفکران و انقلاب فرهنگی، تدوین، حزب جمهوری اسلامی، بی تا
آقایان روشنفکران مذهبی دین را از آسمان به زمین نیاورید!، حسن قاضی، اسلامی -
صفحه 123
اول: این بار موضوعی را برگزیدیم که فرصت فراوانی را از همه دستاندرکاران نشریه گرفت و اگر چه میدانیم مجموعهای که فراهم آوردهایم تلاش و زمان بیشتری را طلب مینمود، اما از آن جهت که بر آن بودیم تا پیش از سال جدید، سومین شماره نشریه را به زیارت چشمان خوانندگان خود، نایل کنیم، با همتی دو چندان نوشتار و آثار نویسندگان را در موضوع روشنفکری ایران گردآوری نمودیم. پنهان ماندن زوایای عجیب و شگفتآور این جماعت در پس حوادث، خود حدیث دیگری است که در هنگام تهیه این شماره بر آن واقف شدیم. بجاست گفته آید، که در این مقوله کارهای ناشده و ناتمام، فراوانند و عزم جدی صحابی راستین انقلاب را میطلبد تا حقیقت جماعت روشنفکر را روشن کند و پرده از چهره فریبندهای بردارد که در طی دو قرن گذشته ایران، سیاهترین و دهشتناکترین صفحات را رقم زده و کارنامهای جز سرسپردگی و خیانت از خود بر جای ننهاده...