فهرست مطالب

دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد - سال پنجاهم شماره 2 (پیاپی 96، تابستان 1386)

مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
سال پنجاهم شماره 2 (پیاپی 96، تابستان 1386)

  • 150 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/05/16
  • تعداد عناوین: 20
|
  • مقالات اصلی
  • رضا باقری، ضیاءالله حقی، محمد راه روح، محمود کلانتری، علی صدری زاده صفحات 117-122
    مقدمه
    نمونه برداری سوزنی از طریق قفسه سینه (TNB)[1] روشی مورد تایید در تشخیص آسیب شناسی ضایعات ریوی است که با انجام برونکوسکوپی تشخیص ضایعه امکان پذیر نیست. هدف از انجام این مطالعه بررسی ایمنی و دقت تشخیص نمونه برداری سوزنی از طریق قفسه سینه با راهنمایی سونوگرافی در تشخیص ضایعات محیطی ریه است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی از سال 84 – 1385 در بیماران بستری در بخش توراکس بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. 30 بیمار با توده محیطی ریه با قطر بیشتر از 3 سانتی متر که فاصله آن از جدار قفسه سینه کمتر یا مساوی 5 سانتی متر بود، با راهنمایی سونوگرافی تحت نمونه برداری بافتی قرار گرفتند. مشخصات فردی، علائم بالینی، نتایج سونوگرافی در پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزارSPSS و آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    در این بیماران نسبت زن به مرد، 2 به ا، متوسط سن 2/61 سال بوده و اغلب ضایعات در سمت راست (60%) دیده شد. در تمامی بیماران نمونه کافی جهت آسیب شناسی تهیه شد که این نمونه ها در 6/86% دقت تشخیصی داشته و در 3/13% جهت تشخیص دقیق بافتی بیوپسی باز ریه، ضرورت یافت. در بررسی کلی آسیب شناسی 3/83 % دچار ضایعه بدخیم بوده که شایع ترین آن کارسینوم سلولهای سنگفرشیو آدنوکارسینوما ریه بوده است و 6/16% دچار ضایعه خوش خیمی بوده که شایع ترین آن گرانولوماتوزسلی بوده است. 3/13% از بیماران دچار عارضه شدند که این عوارض در 6/6% پنوموتوراکس و6/6% هموپتزی بود. مرگ و میر نیز وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به دقت مناسب تشخیصی، سهولت دسترسی، ارزانی و عوارض قابل قبول انجام بیوپسی ترانس توراسیک با راهنمایی سونوگرافی در تشخیص ضایعات محیطی ریه توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: نمونه برداری ترانس توراسیک، سونوگرافی، ضایعات محیطی ریه
  • غلامحسین احمدزاده، محسن فروغی پور، مهستی باباییان، سامان رضایی صفحات 123-130
    مقدمه
    داروهای روانگردان بخش مهمی از درمان بیماران را در روانپزشکی شامل می شوند.اما عوارض جانبی همانند پارکینسونیسم دارویی، مشکلات فراوانی به وجود آورده که از علل عمده قطع درمان از سوی بیماران است. هدف از این مطالعه بررسی عارضه پارکینسیون در بیماران مبتلا به اسکیزوفرن که داروهای روانگردان استفاده می کنند بوده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی - مقطعی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرن در سال 1378 در بیمارستانهای نور و شریعتی انجام شده است.200 نفر از بیماران مبتلا به اسکیزوفرن که به عارضه پارکینسون مبتلا بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای سن، جنس، خانواده میزان و مدت مصرف دارو، نشانه های تشخیصی پارکینسون و مصرف همزمان داروی آنتی کلینرژیک در پرسشنامه جمع آوری و سپس به وسیله آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از200 بیمار مورد مطالعه 122مرد و 78 بودند. شیوع عارضه 5/26% بود. عارضه درجنس مونث (32% در برابر 9/22% در مردان) سن بالا (19-10 سال: صفر درصد، بالاتر از50 سال: 33%) عدم مصرف همزمان آنتی کلینرژیک (7/35% در برابر25% مصرف همزمان) افزایش داشت. عارضه در گروه های دارویی با قدرت بالا، متوسط و کم به ترتیب 7/28%، 4/29% و 2/19% بود. افزایش عارضه با میزان کمتر از100 میلی گرم (معادل کلرپرومازین) نسبت به گروه دارویی 300 – 101 میلی گرمی (05/0
    نتیجه گیری
    عارضه در جنس مونث، سن بالاتر، عدم مصرف همزمان ترکیب آنتی کلینرژیک شیوع بالاتری داشت. عارضه در تمام خانواده های دارویی و حتی داروی آتیپیک دیده شد. پارکینسون دارویی در شروع درمان شیوع بالاتری داشته، با ادامه درمان و افزودن آنتی کلی نرژیک کاهش یافته است.
    کلیدواژگان: اسکیزوفرنی، روانگردان، پارکینسون، آنتی کلی نرژیک
  • محمدرضا احصایی، غلامرضا بهادرخان، فریبرز ثمینی صفحات 131-136
    مقدمه
    به طور کلی حوادث ضربه ای به عنوان سومین علت مرگ و میر در همه سنین محسوب می شوند. در این میان، مرگ متعاقب ضربه سر شایعتر از سایر علل می باشد. در مطالعات مختلف اختلالا ت انعقادی به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده شدت ضربه در حوادث ناشی ار ضربه سر مطرح می باشد. این مطالعه با هدف اندازه گیری خرده فیبرینهای خون در بیماران ضربه مغزی انجام شده است.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 96 بیمار شامل 22 بیمار با آسیب خفیف و 74 بیمار با آسیب متوسط و شدید که در سال 1384 به بیمارستان امدادی مشهد ارجاع شده بودند در 6 ساعت اولیه بعد از ضربه مورد بررسی قرار گرفتند. از تمام این بیماران علاوه بر بررسی کلینیکی و پاراکلینیکی کامل برای آنها FDP[1] نیز اندازه گیری و با میزان طبیعی آن مقایسه گردید. مشخصات فردی و نتایج آزمایشگاهی و معاینات بالینی در پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    در اغلب مواردی که هماتوم تاخیری ایجاد شده بود، فاصله بین سی تی اسکن اولیه و سی تی اسکن نشان دهنده هماتوم کمتر از 14 ساعت بوده است. میزان FDP با شدت ضربه سر در ارتباط بوده، رابطه معنی داری بینFDP وGCS [2] وجود داشت. در مورد ضربه شدید سر مقادیرFDP بالا باBMR[3] پائین وFDP پائین باBMR بالا مرتبط بوده اند. شایعترین نوع هماتوم تاخیری از نوع داخل پارانشیم بوده است.
    نتیجه گیری
    اندازه گیری FDP می تواند به عنوان یک عامل با ارزش برای پیشگویی شدت آسیب در بیماران با ضربه سر مطرح باشد و ممکن است بتوان با ایجاد تغییراتی در روند انعقاد خون پیش آگهی بیماران با آسیب جمجمه را بهتر کرد.
    کلیدواژگان: ضربه سر، اختلالات انعقادی، معیار اغمائی گلاسکو، بهترین پاسخ حرکتی
  • کاویان قندهاری ف محمودرضا آذرپژوه صفحات 137-142
    مقدمه
    فناوری داپلر ترانس کرانیال روش تشخیصی پرهزینه ای برای بیمار و شرکت های بیمه گذار است، اما بررسی همودینامیک مغز را ممکن می سازد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در بخش مغز و اعصاب بیمارستان قائم (عج) مشهد در سال 1385 انجام شده است. 166 بیمار که جهت سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. سونوگرافی داپلر توسط متخصص اعصاب به روش استاندارد با دستگاه AKAI ساخت فرانسه و پروب 2 مگاهرتز انجام شد. مشخصات فردی، نتایج سونوگرافی داپلر، نوع درمان در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از 166 بیمار 86 نفر مرد و 80 نفر زن با میانگین سنی 4/53 سال بودند. در 5/27% موارد یافته های غیر طبیعی در داپلر ترانس کرانیال وجود داشت.30 مورد (15%) داپلر ترانس کرانیال در تصمیم گیری درمانی مؤثر بوده است. در این گروه 83 % خونریزی زیر عنکبوتیه و 17% منشاء قلبی پرخطر پرتاب آمبولی و یا تنگی کاروتید با حوادث ایسکمیک مغزی مکرر داشتند. هزینه انجام 200 مورد این روش در مرکز دولتی10 میلیون تومان برآورد شد.
    نتیجه گیری
    انجام داپلر ترانس کرانیال به دلیل هزینه زیاد و تاثیر گذاری اندک بر روی تصمیم گیری درمانی بیماران، فقط برای تعداد محدودی از بیماران توصیه می شود. با این وجود این روش بی خطر و غیر تهاجمی برای بررسی شریان های اصلی مغز بوده و اطلاعات مفیدی را می دهد.
    کلیدواژگان: داپلر ترانس کرانیال، حوادث ایسکمیک مغز، آمبولی مغز
  • جواد آخوندیان، وحید جعفری صفحات 143-148
    مقدمه
    5/0 تا 1% کودکان مبتلا به صرع هستند و 20% آنها نسبت به درمان مقاومند. توپیرامات یک داروی ضد صرع قوی است که به عنوان تک دارو یا همراه با سایر داروهای ضد صرع برای درمان انواع مختلفی از صرع مورد استفاده قرار می گیرد؛ا ما مطالعه ی چاپ شده ای درباره ی اثر آن در کودکان ایرانی توسط نویسندگان این مقاله یافت نشد. به همین علت این مطالعه با هدف بررسی اثر توبیرات در کودکان دارای صرع مقاوم به درمان انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال 1384در کلینیک اعصاب کودکان بیمارستان قائم (عج) انجام شد. تعداد 24 بیمارمبتلابه صرع مقاوم وارد مطالعه شدند. برای همه بیماران، توپیرامات علاوه بر سایر داروها به میزان روزانه 3 میلی گرم در هر کیلوگرم شروع و حداکثر تا 9 میلی گرم در هر کیلوگرم افزایش داده شد. مدت تجویز داروحداقل 2 ماه بود و هر گونه تغییر در تعداد تشنجات پس از مصرف دارو و نیز عوارض احتمالی ناشی از مصرف دارو و مشخصات فردی در پرسشنامه جمع آوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    متوسط تعداد تشنج بیماران در ماه 95/119 تشنج بود که پس از مصرف توپیرامات، این تعداد به 41/53 تشنج کاهش یافت. تشنجات در 25% بیماران کاملا برطرف گردید و در 9/20% از آنان، نیز هیچ گونه کاهشی در تعداد تشنجات مشاهده نشد. نتایج این مطالعه نمایانگر موثر بودن توپیرامات در کاهش تعداد دفعات تشنج است.
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر مناسب و عوارض کمتر توپیرامات، پیشنهاد می شود این دارو به طور فزاینده ای در درمان بیماران مبتلا به صرع به کار گرفته شود.
    کلیدواژگان: تشنج مقاوم، توپیرامات، صرع مقاوم به دارو
  • محمد فرجی، بابک گنجه ای فر، سیده مریم حسینی صفحات 149-154
    مقدمه
    اگزوفتالمی عبارت است از بیرون زدگی غیرطبیعی کره چشم که پروپتوزیس نیز به آن اطلاق می شود. پروپتوزیس به هر علت می تواند باعث کاهش قدرت بینائی و به هم خوردگی ساختمان چشم شود این مطالعه با هدف بررسی عوامل اتیولوژی، یافته های بالینی، رادیولوژیکی، آسیب شناسی و پیش آگهی بیماران مبتلا به اگزوفتالمی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سالهای 1374 – 1384 در بیماران بستری در بخش اعصاب بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. اطلاعات مربوط به50 پرونده بیمار که از نظر شرح حال و معاینات بالینی ونتایج آزمایشات و آسیب شناسی کامل بوده است در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از50 بیمار مورد بررسی 28 نفر (56%) زن و 22 نفر (44%) مرد و متوسط سن بیماران مطالعه، 9/32 سال و از10 ماه تا 70 سال، متوسط سن زنان 8/36 سال و مردان 8/27 بوده است. در 48% موارد چشم راست و در 52 درصد چشم چپ درگیر بوده است.
    شایعترین ضایعه کره چشم منجر شونده به پروپتوزیس، مننژیوم با درگیری کره چشم (12% موارد) بوده است که در10% موارد مننژیوم بال اسفنوئید با درگیری کره چشم و 2% موارد مننژیوم شیت عصب اپتیک بوده است. علل شایع دیگر پروپتوز در این مطالعه، استئوم فرونتال با گسترش به کره چشم (8%)، فیبروس دیسپلازی (8%) سودوتومور کره چشم (6%)، موکوسل سینوس (6%) همانژیوم کاورنوس کره چشم (6%)، کیست درموئید و اپیدرموئید کره چشم (6%)، کیست هیداتیک (6%)، فیستول کاروتید کاورنوس (6%) و گلیوم عصب اپتیک (4%) موارد را تشکیل داده است. در 52 درصد موارد ضایعه منجر شونده به پروپتوز با افت دید همراه بوده است.
    نتیجه گیری
    شایعترین علت در اغلب پروپتوزیس در بخش جراحی مغز و اعصاب مننژیوم، و بااکتریت مننژیوم ناحیه بال کوچک اسفنوئید بوده که در اغلب موارد با کاهش دید همراه است.
    کلیدواژگان: اگزوفتالمی، اگزوفتالمی یکطرفه، پروپتوزیس، کاهش بینائی
  • کریم نیکخواه، پیام ساسان نژاد، مرتضی سعیدی، علیرضا خسروی، علی شعیبی صفحات 155-160
    مقدمه
    صرع واکنشی وضعیتی است که در آن تشنجات به طور معمول توسط یک محرک خارجی، یا به ندرت توسط یک فرایند ذهنی درونی، برانگیخته می شود. افراد مبتلا به صرع واکنشی فقط در پاسخ به محرک خاصی دچار تشنج شده و تشنج خود به خودی ندارند. این مطالعه با هدف بررسی خصوصیات و نتایج درمان صرع واکنشی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سالهای 85 – 1375 در بیماران مبتلا به صرع مراجعه کننده به درمانگاه خصوصی مغز و اعصاب دکتر نیکخواه انجام شده است. از بررسی پرونده 9676 بیمار 33 نفر مبتلا به صرع واکنشی بودند که مورد مطالعه قرار گرفتند. مشخصات فردی، نوع تشنج، محرک حمله، خصوصیات نوار مغزی و نوع و نتایج درمان در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از بین 33 بیمار، 15 نفر زن و 18 نفر مرد بوده اند (نسبت مرد به زن 2/1 می باشد). 21 نفر (6/63%) در اثر محرک بینایی، 4 نفر (12%) در هنگام جویدن، 3 نفر (9%) در حین ادرار کردن، 3 نفر (9%) درحین محاسبه ریاضی، یک نفر (3 %) درحال بازی شطرنج و یک نفر(3 %) حین حمام با آب گرم دچار تشنج شده اند. سی تی اسکن مغز در تمام بیماران مورد مطالعه طبیعی بود. در صرع با محرک بینایی ابتدا توصیه به حذف و دوری از عامل محرک گردید، که فقط 6 مورد بدین روش کنترل شدند ودر سایرمواردبدلیل عدم امکان حذف عامل محرک، درمان با داروی ضد صرع شروع شد. در مجموع حملات تشنجی در 90 درصد بیماران مبتلا به صرع واکنشی با داروی والپروات سدیم کنترل گردید.
    نتیجه گیری
    اگر شرح حال تشنجات در پاسخ به محرکهای خاص گزارش گردد، پزشک باید به جزئیات هرچه بیشتری در خصوص ماهیت محرکهای برانگیزاننده، توجه کند. درمان شامل حذف و پیشگیری محرکهای خاص و درمان دارویی می باشد.
    کلیدواژگان: صرع، تشنج، صرع واکنشی
  • موسی الرضا حاج زاده، حبیب الله نعمتی صفحات 161-170
    مقدمه
    کم کاری های تیروئید از بیماری های شایع غددی است و هر دو شکل کم کاری شدید و کم کاری خفیف اثرات متعدد و گوناگونی بر ارگانهای بدن دارند. کم کاری تیروئید می تواند موجب هیپرلیپیدمی و به ویژه هیپرکلسترولمی و پرفشاری خون دیاستولیک و ایجاد و پیشرفت آرتریواسکلروز و افزایش خطر انفارکتوس قلبی و افزایش خطر مرگ و میر قلبی- عروقی گردد و از طرفی هیپرکلسترولمی ناشی از کم کاری های تیروئید با لوتیروکسین قابل درمان است و درمان از پیشرفت عوارض بیماری جلوگیری می نماید. هدف از این مطالعه بررسی شیوع کم کاری تیروئید در افراد با هیپرکلسترولمی در شهر مشهد می باشد.
    روش کار
    این پژوهش توصیفی در سال 1381 در سطح شهر مشهد انجام شد، 97 محله جمعیتی مورد مطالعه قرار گرفت. 2222 نفر که با رضایت و داوطلبانه در پژوهش شرکت نمودند، پس از 14- 12 ساعت ناشتا بودن، یک نمونه خون گرفته شد و در 2215 نمونه کلسترول کامل سرم با روش آنزیمی اندازه گیری گردید. پس از تعیین غلظت کلسترول، در 89 نمونه افراد با میلی گرم در دسی لیتر310 ≥ کلسترول کامل و 82 نمونه افراد با میلی گرم در دسی لیتر 309-261: کلسترول کامل غلظتFT4[1] و TSH [2] پلاسما با روش های رادیو ایمنو اسی اندازه گیری گردید. مشخصات فردی، نتایج آزما یشات در پرسشنامه جمع آوری و سپس به وسیله آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمونهای کای دو تی پردازش شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که 9/4% مردان و 18/4% زنان مورد مطالعه میلی گرم در دسی لیتر 310≥ کلسترول کامل داشته و 87/11% مردان و 2/15% زنان میلی گرم در دسی لیتر 309-261کلسترول: دارند و در 2/42% از مردها و 9/42% از زنهامیلی گرم در دسی لیتر 260-200کلسترول کامل می باشد و در مجموع 4/59% مردان و 63% زنان با سن بالاتر از 40 سال غلظت کلسترول تام بالاتر ازمیلی گرم در دسی لیتر200 دارند که به عنوان غلظت کلسترول کامل ایده آل مطرح می باشد. از 89 نفر افراد بامیلی گرم در دسی لیتر310 ≥ کلسترول کامل که برای آنها FT4 وTSH سرم اندازه گیری شد، 5/13% (12 نفر) مبتلا به کم کاری تیروئید می باشند. در مجموع از 12 نفر افراد دچار هیپوتیروئیدیسم 75% (9 نفر) را زنان و 25% (3 نفر) را مردان تشکیل می دهند یعنی نسبت ابتلا 1/3 = مرد/ زن می باشد.
    نتیجه گیری
    همان طور که این نتایج نشان می دهد درصد نسبتا بالایی از زنان و مردان مورد مطالعه در جمعیت شهر مشهد دچار هیپرکلسترولمی هستند و شیوع کم کاری تیروئید در جمعیت دچار هیپرکلسترولمی به ویژه در میلی گرم در دسی لیتر310 ≥ کلسترول کامل نسبتا بالاست (5/13%). نسبت ابتلا زنان از مردان بالاتر است (1/3) اما به نظر می رسد که سن ابتلا در زنان در شهر مشهد پائین تر از سن افراد مبتلا در مطالعات دیگر است. به نظر می رسد حداقل در زنان مبتلا هیپرکلسترولمی در جمعیت شهر مشهد پیدا کردن افراد مبتلا برای یافتن افراد مبتلا به کم کاری های تیروئید و معالجه آنان توجیه پذیر باشد.
    کلیدواژگان: هیپرکلسترولمی، کم کاریهای تیروئید خفیف و شدید، جمعیت شهر مشهد
  • زهرا کاشی، فاطمه اسپهبدی، شهرام علا، نرجس هندویی صفحات 171-176
    مقدمه
    مصرف طولانی مدت میزان بالای ویتامین ث ممکن است خطر ابتلا به اگزالوزیس را در بیماران همودیالیزی افزایش دهد. رسوب کریستالهای اگزالات در بافتهای حیاتی بدن، خطر بروز بیماری های قلبی عروقی و استخوانی را افزایش می دهد. بیماران همودیالیزی به علت محدودیت غذایی و از دست دادن مقداری از ویتامین ث حین دیالیز با کمبود ویتامین ث مواجهند که این مسئله این بیماران را در معرض بیماری اسکوربوت قرار می دهد، تاکنون مطالعات متعددی در این زمینه انجام شده که اکثرا در رابطه با ویتامین ث تزریقی بوده و اثرات متفاوتی بر تغییر اگزالات سرم داشته است. هدف از این مطالعه مقایسه اثر دو شکل ویتامین ث خوراکی و تزریقی، بر میزان اگزالات سرم بیماران همودیالیزی بوده است.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در بیماران همودیالیز مراجعه کننده به سه مرکز درمانی استان مازندران در سال 1384 انجام شده است. 41 بیمار همودیالیزی که از دو ماه قبل هیچ مکمل ویتامین ث دریافت نکرده اند، به طور تصادفی به دو گروه خوراکی و تزریقی تقسیم شدند. گروه خوراکی روزانه mg125 و گروه تزریقی هفته ای g5/1 (mg 500 بعد از هر جلسه دیالیز، سه بار در هفته) وریدی به مدت دو ماه دریافت کردند در ابتدا و پایان مطالعه میزان اگزالات سرم به روش آنزیمی و باکیت مارک کنترل گردد. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی، عوارض دارویی در پرسشنامه جمع آوری گردید و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS10 و آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمونهای تی جفت و دانشجویی و غیروابسته پردازش شد (05/0 p<).
    نتایج
    در هر دو گروه افزایش درمیزان اگزالات سرم مشاهده شد. ولی افزایش میزان اگزالات سرم در طول دوره درمانی نسبت به پایه در هر گروه (گروه خوراکی از 4/0 8/1 به 8/0 85/1،4/0P=) و گروه تزریقی از 7/0 8/1 به 9/0 1/2، 3/0=p) و همچنین بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معنی دار نداشت.
    نتیجه گیری
    میزان اگزالات سرم بیماران با تجویز این مقدارویتامین ث وطول مدت درمان بدون تغییر می ماندومی تواند بدون نگرانی در این بیماران به عنوان مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ویتامین ث خوراکی و تزریقی، اگزالات سرم، بیماران همودیالیزی
  • محمود محمودی، احسان واحدی صفحات 177-186
    مقدمه
    سرخجه، بیماری ویروسی راش دار دوره کودکی است؛ که اهمیت اصلی آن به دلیل سندرم سرخجه مادرزادی در نوزاد است. این بیماری در صورت ابتلای خانم باردار غیر ایمن به ویروس به خصوص در هفته های اول حاملگی ایجاد می شود و علائمی مانند اختلال شنوایی، کاتاراکت، گلوکوم، میکروسفالی و عقب ماندگی ذهنی، آنومالی های قلبی و علائم دیگر ایجاد می کند. در سال 1382 واکسیناسیون همگانی سرخک- سرخجه در افراد 5- 25 ساله انجام شد. این مطالعه با هدف تاثیر واکسیناسیون در افزایش سطح ایمنی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – مقطعی بر زنان و مراجعه کننده به آزمایشگاه کلینیک ویژه بیمارستان امام رضا (ع) در سالهای 1381– 1384 انجام شد. 1698 نفر (1148 نفر 23- 15 ساله) از زنان مراجعه کننده جهت مشاوره، قبل از اجرای برنامه و 354 نفر (162 نفر 23- 15 ساله) بعد از اجرای برنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. غلظت IgG ضد سرخجه به روش الایزا تعیین گردید.مشخصات فردی، نتایج IgGدر پرسشنامه جمع آوری گردید، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و نرم افزار SPSS ویراست 12 پردازش شد.
    نتایج
    میزان ایمنی درگروه قبل از واکسیناسیون، 19/67% و در محدوده سنی 23-15 سال 38/70% بود. در گروه بعد از واکسیناسیون این دو میزان به ترتیب 40/77% و 50/89% بود.نتایج نشان دادند در افراد غیر واکسینه، با افزایش سن ایمنی کاهش می یابد.
    نتیجه گیری
    محاسبات آماری، نشان دهنده تاثیر واکسیناسیون در بهبود وضعیت ایمنی است (001/0p< و 11/5 =Z). جهت ایمن سازی افراد غیر واکسینه، واکسیناسیون زنان بالای 25 سال توصیه می شود.
    کلیدواژگان: سرخجه، سندرم سرخجه مادرزادی، واکسیناسیون، وضعیت ایمنی
  • جواد هرویان، اکبر درخشان، عباسعلی یکتا، هادی استادی مقدم، منیره محجوب صفحات 187-192
    مقدمه
    این مطالعه به منظور تعیین عملکرد تیزبینی و حساسیت کانتراست دور پس از استفاده لنز داخل چشمی تک کانونی در بیماران سودوفاکیک (افرادی که بعد از جراحی کاتاراکت از لنزهای داخل چشمی استفاده می کنند) انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه مورد – شاهدی در سال 1383 در مرکز چشم پزشکی خاتم الانبیاء مشهد انجام شده است. 85 بیمار سودوفاکیک (110 چشم) به عنوان گروه مورد و 20 فرد سالم (40 چشم) گروه شاهد که از نظر مشخصات فردی با گروه مورد یکسان بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. تیزبینی و حساسیت کانتراست آنها پس از اصلاح عیوب انکساری با استفاده از چارت اسنلن E استاندارد و آزمون حساسیت کانتراست کمبریج در فاصله 6 متری اندازه گیری شد. مشخصات فردی، تاریخ جراحی، نتایج معاینه کاتاراکت، اندازه گیری میزان عیب انکساری و تیزبینی و حساسیت کانتراست در پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی وجداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    بررسی های آماری نشان داد، تیزبینی اصلاح شده در گروه سودوفاکیک و گروه فاکیک (طبیعی) تفاوت معنی داری ندارد (36/0=p). اما حساسیت کانتراست این افراد، نسبت به افراد فاکیک کاهش یافته بود. با وجود تیزبینی طبیعی این افراد از تاری دید شکایت داشتند. نتایج همچنین نشانگر این است که با افزایش سن، حساسیت کانتراست در هر دوگروه سودوفاکیک و طبیعی کاهش می یابد و نیز رابطه معنی داری بین تیزبینی و حساسیت کانتراست با مدت زمان بعد از عمل وجود ندارد(174/0= PVA, 257/0 =PC.S).
    نتیجه گیری
    لنزهای داخل چشمی، تیزبینی خوبی برای افراد سودوفاکیک بعد از عمل جراحی کاتاراکت (آب مروارید) ایجاد می کند ولی حساسیت کانتراست این افراد غالبا کاهش می یابد. آزمون حساسیت کانتراست برای ارزیابی عمل سیستم بینایی مهم بوده است و می تواند برای آگاهی از تغییرات داخل چشمی با گذشت زمان به کار رود؛ در حالی که با آزمون تیزبینی این اختلالات ممکن است تشخیص داده نشود.
    کلیدواژگان: کاتاراکت، سودوفاکیک، فاکیک، لنزهای داخل چشمی، تیزبینی، حساسیت کانتراست
  • میرتقی موسوی، مجید ابریشمی، سیامک زارعی قنواتی، علیرضا اسلامپور، نوید مختاری امیرمجدی صفحات 193-200
    مقدمه
    هایفمای آسیبی از علل شایع مراجعه به مراکز اورژانس چشم است که در آن خونریزی مجدد با پیش آگهی بد بینایی همراه است. خونریزی مجدد عوارضی از جمله خونی شدن رنگ قرنیه، گلوکوم و آتروفی عصب بینایی را بوجود می آورد و لذا مهمترین هدف در درمان هایفما جلوگیری از خونریزی مجدد وعوارض ناشی از آن است. این مطالعه با هدف بررسی همه گیرشناسی هایفمای آسیبی ونقش درمان طبی در پیشگیری از بروز عوارض کوتاه مدت صورت گرفته است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – مقطعی در سال 1384 در درمانگاه اورژانس بیمارستان چشم پزشکی خاتم الانبیاء (ص) مشهد انجام شده است. 100 بیمار هایفمای آسیبی مورد مطالعه قرار گرفتند. از کلیه بیماران معاینه کامل چشم پزشکی به عمل آمد و بعد از تشخیص تحت درمان قرار گرفته و به مدت10 روز نیز پیگیری شدند. مشخصات فردی، نتایج درمان و پیگیری در پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    از 100 بیمار مورد مطالعه، 81% مرد و 19% زن بودند (درمردان 4 برابر شایعتر بود). متوسط سن هنگام مراجعه4/15 ± 5/26 سال بود.62% بیماران سن کمتر از 30 سال داشتند. در 48% موارد، چشم راست، 50% چشم چپ و در 2% موارد، هر دو چشم درگیر بود. از نظرآماری تفاوتی بین این که کدام چشم مبتلا باشد، وجود نداشت. متوسط دید بیماران در هنگام مراجعه10/2 ±10/4 بود. بین دید اولیه و شدت هایفما ارتباط مستقیم وجود داشت (43/0 =p).در این مطالعه ارتباطی بین سن، جنس، نوع آسیب با شدت هایفما یافت نشد.متوسط فشار داخل چشمی در هنگام مراجعه 18 میلی متر جیوه بود. ارتباط ماری بین فشارچشم و شدت هایفما وجود نداشت. متوسط تیزبینی بیماران درپایان پیگیری (روزدهم) برابر10/2 ±10/8 بود. از مجموع100 بیمار،10 بیمار دچار خونریزی مجدد شدند (خطر خونریزی مجدد با درمان دارویی برابر10% بود). متوسط زمان خونریزی 3/4 روز بود. دراین مطالعه تمام بیماران دچار خونریزی مجدد، هایفمای بیشتر یا مساوی درجه 4 در اولین مراجعه داشتند (تنها عامل خطر خونریزی مجدد در این مطالعه هایفمای بالاترازدرجه 4 بود).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که عوارض هایفمای آسیبی از جمله خونریزی مجدد به طور چشمگیری با درمان دارویی قابل پیشگیری است.
    کلیدواژگان: هایفما، خونریزی مجدد، افزایش فشار داخل چشمی
  • منصور رفیعی، محمدحسن اسلامی، مهین افلاطونیان، سیده مهدیه نماینده، سیدمحمود صدر بافقی صفحات 201-204
    مقدمه
    مطالعات قبلی نشان می دهد که شاخص پایی - بازوئی کمتر از 9/0 احتمال ابتلا به بیماری های ایسکمیک قلب را 2 برابر، خطر ابتلا به حمله ایسکمی گذرای مغزی را 4 برابر و احتمال تنگی کاروتید و پوبلیتئال بدون علائم را 5/1 برابر افزایش می دهد. مقادیر شاخص پایی - بازوئی کمتر از 9/0 با آترواسکلروز منتشر در ارتباط است. هدف از این مطالعه بررسی یافته های شاخص پایی - بازوئی در بیماران مبتلا به بیماری عروق مغزی است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – مقطعی در سال 1380 – 1381 بر روی 98 بیمار که به علت حوادث ترمبوتیک عروق مغزی در بیمارستان شهید صدوقی یزد بستری شده بودند اجرا شده است. درکلیه بیماران شاخص پائی – بازویی اندازه گیری شد. اطلاعات فردی، یافته های بیماری، نتایج آزمایشگاهی و سی تی اسکن و نتایج حاصله با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمون های کای دو و تی پردازش شد.
    نتایج
    افراد مورد بررسی شامل 44 مرد و 54 زن با میانگین سنی 5/1 + 1/73 سال بودند. میزان کلی شاخص پایی - بازوئی کمتر از 9/0، 15% بود. 5/12% افراد بیشتر از 65 سال و 1/3% افراد پائین تر از 65 سال شاخص پایی - بازویی کمتر از9/0 داشتند. اختلاف بین شاخص پایی – بازویی کمتر از 9/0 در افرادی که سابقه ابتلا به دیابت، فشار خون و سابقه مصرف دخانیات و بیماری ایسکمیک قلب داشتند بیشتر دیده شد (7/0 =p). این اختلاف معنی دار نبود. در بیمارانی که هیپرلیپیدمی را ذکر می کردند به صورت معنی داری با شاخص پایی - بازویی کمتر از 9/0 همراه بوده است.
    نتیجه گیری
    بین شاخص پایی - بازویی و عوامل خطر و سن و جنس رابطه معنی داری مشاهده نشد ولی با توجه به کم بودن تعداد نمونه در مطالعه حاضر پیشنهاد می شود مطالعه ای با تعداد نمونه های بیشتر انجام شود.
    کلیدواژگان: بیماری عروق محیطی، شاخص پایی بازویی، حوادث ترومبوتیک عروق مغزی
  • محمدتقی پیوندی، محمد رحیمی صفحات 205-210
    مقدمه
    شکستگی های گردن ران اطفال برخلاف بالغین ناشی از آسیب های شدید و عموما همراه با آسیب سایر نقاط بدن می باشند. کم بودن تجربه خیلی از جراحان میزان وقوع این عوارض را در شکستگی های گردن ران اطفال اضافه می نماید. این مطالعه با هدف بررسی نتایج و عوارض جراحی شکستگی گردن ران اطفال انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی بین سالهای 82 – 1372 در 68 کودک با شکستگی گردن ران بستری در بخش ارتوپدی بیمارستان شهید کامیاب مشهد انجام شده است. مشخصات فردی، علائم بالینی و نتایج آزمایشگاهی و عسکبرداری، نتایج درمان جراحی در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    در کل 2% درصد از نظر رادیولوژیکی نتایج خوبی را نشان می دادند. عوارض عبارت بودند از: نکروز آواسکولر در 10 مورد (7/14%) کوتاهی اندام در 9 مورد (2/13%) فیوژن زودرس اپی فیز در 5 مورد (4/7%) کوکسا والگا در 4 مورد (9/5%) کوکسا وارا در 2 مورد (96/2%) اسلیپ در 1 مورد (47/1%) و نان یونیون در هیچ مورد دیده نشد (0%).
    نتیجه گیری
    جاانداختن آناتومیک و جراحی زودرس از بسیاری از عوارض پیشگیری می کند آسیب وارده به استخوان در حال رشد همیشه مستعد عوارض طولانی مدت می باشد پس هر قدم اشتباهی در درمان کودک، او را به طرف مشکلاتی در طول زندگی سوق می دهد. عوارضی که می تواند بر کل زندگی بیمار تاثیر داشته باشد. پس یک درمان خوب و دقیق در این چنین شکستگی ها باید منجر به ادامه زندگی راحت و با عملکرد مناسب باشد.
    کلیدواژگان: شکستگی، گردن ران، نکروز سر ران
  • مهریار تقوی گیلانی، مجید رضوی، سعیدرضا نامی، سعید جهانبخش صفحات 211-216
    مقدمه
    فاسیکولاسیون و درد عضلانی جزء عوارض شایع بعد از مصرف ساکسینیل کولین است که کاهش شیوع و شدت آن علاوه بر راحتی بیمار بعد از عمل، عوارض جانبی ساکسینیل کولین را کاهش می دهد.این مطالعه با هدف بررسی شدت و شیوع درد عضلانی و فاسیکولاسیون بعد از تزریق ساکسینیل کولین و مقایسه آن در سه گروه انجام شده است.
    روش کار
    این پژوهش مورد – شاهدی در سال 1385 در 75 بیمار با ASAI که جهت جراحی استخوانی انتخاب شده بودند، در بیمارستان امام رضا (ع) مشهدانجام شده است. این بیماران به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه اول تیوپنتال سدیم و ساکسنیل کولین 5/1 میلی گرم در کیلوگرم، در گروه دوم پروپرفول و ساکسینیل کولین 5/1 میلی گرم در کیلوگرم و در گروه سوم تیوپنتال و 3 میلی گرم در کیلوگرم ساکسنیل کولین تجویز شد. شیوع و شدت فاسیکولاسیون، وضعیت لوله گذاری تراشه بعد از یک دقیقه و درد عضلانی بیماران بعد از 24 ساعت بررسی گردید. مشخصات فردی، شدت درد و فاسیکولاسیون در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    شیوع فاسیکولاسیون در گروه اول 76%، در گروه دوم 80% و در گروه سوم 84% مشاهده شد. شیوع درد عضلانی در گروه اول 24%، در گروه دوم 28% و در گروه سوم20% مشاهده گردید. اختلاف آماری معنی داری بین گروه اول و دوم و هم چنین گروه اول و سوم از نظر فاسیکولاسیون، وضعیت لوله گذاری تراشه و درد عضلانی مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    تجویز پروپوفول به جای تیوپنتال سدیم (با وجود تقویت شلی عضلانی توسط پروپوفول) و هم چنین دوز بیشتر ساکسینیل کولین (تبدیل فاز I به فاز II بلوک عصبی عضلانی) تاثیری در ایجاد فاسیکولاسیون و درد عضلانی ندارد.
    کلیدواژگان: ساکسینیل کولین، پروپوفول، تیوپنتال، فاسیکولاسیون، درد عضلانی
  • مقاله مروری
  • محمود پناهی، محمد نادری، محمد تقوی، محمد جواد پریزاده صفحات 217-229
  • موردنگاری
  • غلامعلی معموری، حسن بسکابادی، حجت الله احتشام منش صفحات 230-234
    مقدمه
    وارفارین یک داروی ضد انعقاد خوراکی که در اختلالات قلبی – عروقی مصرف می شود. عمل آن کاهش سنتز فاکتورهای وابسته به ویتامین K است. اگر چه درحاملگی کم عارضه تر از هپارین است ولی براحتی از جفت رد می شود و اثرات نامطلوبی تحت عنوان سندرم وارفارین جنینی ایجاد می کند، که درمطالعات متعدد شایعترین آنها هیپوپلازی بینی، اختلالات اسکلتی و کلسیفیه شدن اپی فیزها گزارش شده است مواجه شدن جنین با وارفارین به ویژه در 3 ماهه اول حاملگی خطر امبریوپاتی جنینی (هیپوپلازی بینی و اپی فیز منقوطی) را افزایش می دهد.
    معرفی بیمار: یک نوزاد با علایم جدید که تاکنون گزارش نشده (آژنزی فمور، آژنزی کورپوس کالوزوم، دررفتگی رادیال و اولنار) که حاصل یک زایمان پست ترم، که در تمام طول حاملگی مادر روزانه 5/2 میلی گرم وارفارین مصرف می کرده است را گزارش گردیده است. علایم اصلی مشاهده شده در این نوزاد شامل (براکیوسفالی، هیدروسفالی، آژنزی کورپوس کالوزوم، اندامهای کوتاه، دفورمیته انگشتان، تاخیر رشد داخل رحمی، پل بینی فرو رفته و پهن، دررفتگی دو طرفه لگن واولنار و رادیال) می باشد.
    کلیدواژگان: وارفارین، هیپوپلازی، آژنزی، امبریوپاتی، جنین
  • اشرف توانایی، امین بجدی، سارا رستگاری، محمدرضا کرامتی صفحات 235-240
    مقدمه
    تب راجعه بیماری اسپیروکتی است که توسط گونه های مختلف بورلیا ایجاد می شود. تب راجعه به عنوان یک عفونت خونی شناخته می شود و با حملات تب و لرز و اسپیروکتمی مشخص می گردد ولی به ندرت مشاهده شده که تمایل به درگیری سیستم عصبی دارد. این گزارش با هدف معرفی یک بیمار مبتلا به نوروبیلوز که در جریان تب راجعه تشخیص داده شده است می باشد.
    معرفی بیمار: بیمار معرفی شده در این مقاله, خانم 22 ساله افغانی است که با تابلوی بالینی مننژیت و حملات مکرر تب و لرز مراجعه در مرداد ماه 1384کرده است. در اقدامات تشخیصی انجام شده، طرح مننژیت آسپتیک در بزل مایع نخاعی کمری داشته و در اسمیر خون محیطی بیمار در نوبت سوم، اسپیروکت گزارش شد. بیمار با تشخیص مننژیت در جریان تب راجعه، تحت درمان با سفتریاکسون وریدی قرار گرفت و با تجویز اولین دوز سفتریاکسون دچار واکنش جاریش- هرگز هایمر شد. بیمار به مدت 14 روز تحت درمان با سفتریاکسون وریدی قرار گرفت و پس از طبیعی شدن مایع مغزی نخاعی در پایان درمان، با حال عمومی خوب و بدون علائم تحریک مننژ ترخیص شد.
    نتیجه گیری
    در مناطق آندمیک تب راجعه در بیمارانی که با تابلوی مننژیت آسپتیک مراجعه می کنند، علاوه بر علل شایع آن بایستی به فکر تب راجعه نیز بود.
    کلیدواژگان: بورلیا، تب راجعه، نوروبورلیوز
  • زهره موسوی، پروین لایق صفحات 241-244
    مقدمه
    بیماران مبتلا به پرکاری تیروئید در خطر دیس ریتمی قلبی به ویژه فیبریلاسیون دهلیزی و آمبولی سیستمیک ثانوی به آن می باشند که در اکثریت موارد در سیستم عصبی مرکزی رخ می دهد. بروز آمبولی سیستمیک در غیاب دیس ریتمی قلبی و در شرائین اندام ها پدیده ای بسیار ناشایع است و در مرور نوشتار های پزشکی تنها یک مورد از آن گزارش شده است.
    این مطالعه با هدف گزارش وقوع آمبولی سیستمیک در شریان بازویی اندام فوقانی چپ در یک بیمار مبتلا به پرکاری تیروئید در غیاب دیس ریتمی قلبی می باشد.
    کلیدواژگان: هیپر تیروئیدی، آمبولی، فیبریلاسیون دهلیزی
  • خلاصه های انگلیسی
    صفحه 21