فهرست مطالب

خانواده پژوهی - پیاپی 10 (تابستان 1386)

فصلنامه خانواده پژوهی
پیاپی 10 (تابستان 1386)

  • 120 صفحه، بهای روی جلد: 8,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/09/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • زهرا یوحنایی*، محمدعلی مظاهری، حمیدرضا پوراعتماد صفحه 537

    این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری نظریه دلبستگی، به جهت تعیین و تبیین یکی از عوامل احتمالی موثر در شکل دهی تحول دلبستگی طرح شده است. منابع داده های موجود، پرسشنامه هوش هیجانی بار آن و فرایند موقعیت ناآشنا هستند. صد تن از مادارن کودکان یک ساله، به منظور تفکیک مادران به دو گروه مادران کودکان ایمن و مادران کودکان ناایمن، همراه با فرزندان شان در فرایند موقعیت ناآشنا شرکت جسته، به پرسشنامه بار- آن پاسخ دادند. نتایج مبین سه نکته اصلی است: 1) هوشبهر هیجانی مادران کودکان ایمن بیش از گروه مادران کودکان ناایمن است. 2) در میان مولفه ها، مولفه روابط بین فردی تفاوت میانگین بیشتری را نشان داده است 3) در میان خرده مولفه ها: همدلی، خودآگاهی هیجانی، آزمون واقعیت، شادکامی و تحمل فشار تفاوت بیشتری را در میان دو گروه مادران به نمایش گذارده است. در این میان تنها تفاوت میانگین های دو گروه در خرده مولفه انعطاف پذیری موید فرض پژوهش نیست. به این ترتیب توانایی مادر در شناخت نیازهای دلبستگی کودک، مسئولیت پذیری، همدلی و سازگاری او با این نیازها و نیز توانایی او در جهت شناخت هیجان های خویشتن، مهار و جهت دهی مناسب به این هیجان ها و استفاده از توانایی های ذکر شده در جهت تحمل فشارهای وارده از سوی مادر در شکل گیری و تحول نظام دلبستگی کودک موثر می باشد.

    کلیدواژگان: هوش هیجانی، الگوهای دلبستگی، فرایند موقعیت غریبه
  • مهدیه روشن بین، حمیدرضا پوراعتماد، کتایون خوشابی صفحه 555
    هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. بدین منظور از بین مراجعه کنندگان به دو مرکز اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان (صبا و رفیده)، 13 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شدند. تشخیص قطعی با توجه به ارزیابی متخصص روان پزشکی اطفال و روان شناس بالینی صورت گرفت. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکانی انتخاب شدند که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با داروی ریتالین قرار گرفته بودند. سپس، مادران کودکان مذکور در 6 جلسه هفتگی و حضوری 120 دقیقه ای و 2 جلسه تماس تلفنی 15 دقیقه ای آموزش گروهی فرزندپروری مثبت شرکت کردند. تحقیق حاضر فاقد گروه گواه بود و جلسات گروه آزمایش با احتساب افت آزمودنی با 8 مادر ادامه پیدا کرد. آزمودنی ها در 6 مرحله خط پایه 1 (یک هفته پیش ار شروع جلسات آموزشی)، پیش آزمون (در اولین جلسه آموزشی)، میان آزمون (پس از چهار جلسه آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسات تلفنی) و دو مرحله پی گیری هر یک به ترتیب به فاصله 1 و 2 ماه پس از آخرین تماس تلفنی، با استفاده از پرسشنامه تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده از طریق آزمون تحلیل واریانس (آزمون اندازه گیری های مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه گروهی فرزندپروری مثبت منجر به کاهش استرس والدگری در قلمرو کودک (008/0=α، 672/33=F) و قلمرو والدین (001/0=α، 539/119=F) شده است و تغییرات صورت گرفته تا 2 ماه پی گیری نیز هم چنان باقی مانده است. از سوی دیگر، نتایج تحقیق نشان داد که حس صلاحیت و روابط با همسر نیز به عنوان دو متغیر مداخله گر در استرس والدگری، بهبود پیدا کرده است.
    کلیدواژگان: برنامه گروهی فرزند پروری مثبت، تنیدگی والدگری، بیش فعالی، کمبود توجه
  • شیما حیدری، کاظم رسول زاده طباطبایی صفحه 573
    هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله درکاهش تمایل به فرار، میزان تنیدگی، عزت نفس و راهبردهای مقابله ای دختران نوجوان در معرض فرار می باشد. نمونه اولیه شامل 760 دانش آموز دبیرستانی بود که به وسیله نمونه گیری تصادفی خوشه ایاز شهر تهران، مناطق 19،16،15،14،4،2، انتخاب و با پرسشنامه تمایل به فرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. از بین این افراد تعداد 54 نفر از افرادی که دقیقا بالای برش با تفاوت دو انحراف استاندارد بودند، انتخاب و در گروه های کنترل و آزمایش به صورت تصادفی قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش به طور میانگین 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفت. بعد از اجرای آموزش ها، پس آزمون روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تحلیل نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله در کاهش میزان تنیدگی و افزایش عزت نفس دختران در معرض فرار تاثیر داشته است. در مورد کاهش تمایل به فرار و راهبردهای مقابله ای اگرچه کاهش وجود داشته ولی از نظر آماری معنادار نبود.
    کلیدواژگان: تمایل به فرار، مهارت های حل مسئله، تنیدگی، عزت نفس، راهبردهای مقابله ای
  • مریم کورش نیا، مرتضی لطیفیان صفحه 587
    هدف از این مطالعه تحقیق در زمینه روابط موجود بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده (جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی) و اضطراب و افسردگی فرزندان است. همواره ارتباطات موجود در بین اعضای خانواده به عنوان اساسی ترین مکانیسم برای فهم بسیاری از رفتارهای روانی اجتماعی از جمله اضطراب و افسردگی قلمداد می شود. پژوهش حاضر سرآغاز بررسی الگوهای ارتباطات خانواده در ایران می باشد. در این مطالعه از 326 دانش آموز (161 دختر و 165 پسر) که با روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی چند مرحله ای از بین دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستان های شهر شیراز انتخاب شده بودند، استفاده شد. شرکت کنندگان ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده و فرم کوتاه مقیاس های افسردگی، اضطراب و فشار روانی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن بود که جهت گیری گفت وشنود خانواده پیش بینی کننده معنادار اضطراب و افسردگی فرزندان است و اضطراب و افسردگی آن ها را به طور منفی پیش بینی می کند. هم چنین جهت گیری همنوایی خانواده به طور معنادار و مثبت اضطراب فرزندان را پیش بینی می کند اما پیش بینی کننده معناداری برای افسردگی آن ها نیست.
    کلیدواژگان: الگوهای ارتباطات خانواده، جهت گیری گفت و شنود، جهت گیری همنوایی، اضطراب و افسردگی
  • زهرا یوسفی، محمدرضا عابدی، حمید طاهر نشاط دوست صفحه 601
    پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش والدین شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران انجام شد. جامعه پژوهش عبارت از کلیه والدین شهر اصفهان و نمونه آماری شامل 300 نفر از والدین این شهر (150 پدر و 150 مادر) بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ایاز دو منطقه شهری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس نگرش نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران بود. داده های آماری از طریق آزمون t یک متغیری و تحلیل مانوا بررسی شد. نتایج نشان داد نگرش والدین نسبت به دخترانی که دوست پسر دارند و پسرانی که دوست دختر دارند و روابط دوستانه بین آنان منفی است. هم چنین نتایج تحلیل مانوا پس از کنترل متغیرهای دموگرافیک نشان داد که بین نگرش مادران و پدران نسبت به این گونه روابط تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P<). اما مذهب موجب تفاوت معنادار در نمرات نگرش والدین می شود به این ترتیب هرچه والدین مذهبی تر باشند نسبت به این گونه روابط نگرش منفی تری دارند (05/0P<).
    کلیدواژگان: روابط دوستانه دختران و پسران، نگرش والدین
  • محمد خدایاری فرد، روح الله شهابی، سعید اکبری زردخانه * صفحه 611

    افزایش میزان طلاق در جامعه کنونی ایران، ضرورت بررسی عوامل موثر بر سازگاری و رضایت مندی زناشویی را آشکار می کند. یکی از این عوامل نگرش مذهبی است که می تواند روابط، تصمیم گیری، تعهد و ابعاد فرزندپروری زوجین را متاثر سازد. از این رو، هدف از مقاله حاضر، بررسی رابطه نگرش مذهبی با رضایت مندی زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه تهران است. گروه نمونه این پژوهش شامل 156 دانشجوی متاهل دانشگاه تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس نگرش مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1385) و مقیاس سازگاری زناشویی اسپنیر (1976) بود. آزمون ضرایب همبستگی نشان داد که بین نگرش مذهبی و رضایت مندی زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از بین چهار خرده مقیاس سازگاری زناشویی، نگرش مذهبی بیشترین رابطه را با رضایت دو نفری نشان داد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، خانواده درمانگرها می توانند نقش باورهای مذهبی را هم در بروز و هم در حل اختلافات زناشویی، به عنوان عاملی مهم در نظر بگیرند. در پایان نیز همسوئی و عدم همسوئی یافته ها مورد بحث واقع شده است.

    کلیدواژگان: نگرش مذهبی، رضایت زناشویی، دانشجو
  • محسن شکوهی یکتا، اکرم پرند صفحه 621
    مقارن با تحول تکنولوژی ارتباطی در دهه های اخیر، آموزش در منزل به عنوان جایگزینی برای آموزش در مدرسه در بسیاری از کشورها گسترش یافته است. در سال های اخیر، خانواده ها به دلایل متعدد از جمله ارزش های خاص فرهنگی و مذهبی، عدم تناسب برنامه های مدرسه با نیازهای فرزندان و پایین بودن سطح آموزش در برخی مدارس به آموزش فرزندان خود در منزل رغبت بیشتری نشان داده اند. بزرگ ترین مزیت آموزش در منزل این است که می توان با توجه به ویژگی ها، علایق و توانایی های هر دانش آموز برای او برنامه ریزی نمود. مدت زمان دوره تحصیلی نیز با توجه به توانایی دانش آموزان تنظیم می شود و آنان مجبور نیستند با همکلاسی های خود همگام باشند. بدین ترتیب از آموزش لذت برده، دچار اضطراب و نگرانی نمی شوند.
    این روش محدودیت هایی دارد که از آن جمله می توان به محدود شدن روابط اجتماعی دانش آموزان اشاره کرد. هم چنین جایگزینی ارتباط غیرمستقیم به جای ارتباط چهره به چهره ممکن است به کاهش تجارب دانش آموزان بیانجامد. به رغم این محدودیت ها، آموزش در منزل در مواردی که بین فرهنگ و ارزش های خانواده و جامعه اختلاف زیادی وجود دارد، یا هدف های آموزشی که خانواده برای فرزندان در نظر گرفته است تفاوت چشمگیری با هدف های آموزشی مدرسه دارد و یا برای کودکان با بیماری های مزمن و معلولیت های شدید مفید به نظر می رسد. به کارگیری این روش در کنار تکنولوژی های آموزشی نظیر شرکت در کلاس های مجازی و استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند مؤثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی آموزش در منزل به منزله یکی از روش های غیررسمی آموزشی است که گاه می تواند جایگزین مناسبی برای آموزش های رسمی باشد. در این مطالعه جنبه های مختلف آموزش در منزل، روش های تسهیل کننده، مزایا و محدودیت های آن نقد و بررسی شده است.
    کلیدواژگان: روش های آموزشی، آموزش در خانه، انتخاب برنامه درسی، نیازهای دانش آموزان
|
  • Z. Youhanaii M. A. Mazaheri, H. R. Pouretemad Page 537

    This research is based on attachment theory and designed to investigate one of the possible variables in attachment development. Meaures of Emotional Intelligence Questioner, and Strange Situation Process were recorded. A hundred of mothers of one-year old children were divided into two groups: securely attached and insecurely attached children who participated in the strange situation process and then answered to the Bar-On questioner. The findings revealed: 1) mother EQ of secure children was higher than the other group, 2) EQ total scale score, indicated highly significant difference between two groups, 3) on sub-scales, empathy, self-awareness, reality testing, happiness, and tolerating stress showed highest difference between two groups of mothers. Proposed hypothesis on flexibility sub-scale did not receive support. Built on the findings, mother ability to recognise child attachment needs, and her responsibility, empathy, and adjustment with these needs, together with her ability in understantding emotions make them more likely to tolerate stress which impacts forming and developing the child attachment system.

  • M. Roshanbin H. R. Pouretemad K. Khooshabi, M Page 555
    This study examines the effectiveness of Group Positive Parenting Program (Group Triple P) on the level of stress among parents with children diagnosed as having Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD). Eight mothers of children (4-10 years old) with ADHD participated in this study. In order to control the impact of medication, those mothers whose children were on Ritalin for at least 6 months, were selected. Based on Sanders model, the Group Triple P was used to train the subjects in 8 sessions. Data was collected using Parenting stress Index (PSI) questionnaire through 6 stages including baseline(one week before sessions initiation), pretest (at the first session), middle test (after 4 educational session), posttest (after completion of program), follow up1 (one month after termination) and follow up 2 (two months after termination). Time series design was applied to analyse the data. The results revealed a significant decrease in the level of parental stress in both child domain (F = 119/539, α = 0/001) and parents domain (F = 33/672, α = 0/008). The study concludes that Group Positive Parenting Program effectively reduces parental overall stress.
  • Sh. Heidary, M.A. K. Rasoolzadehtabatabaee Page 573
    The purpose of this research was to investigate the effectiveness of problem-solving training in reducing runaway tendency, stress level, increasing self-esteem & development of coping strategies in at risk girls.A sample of 760 high school students were selected from Tehran 2nd, 4th, 14th, 15-th, 16th and 19th educational districts. Based on the results of initial inventory for tendency to runaway, 54 students were chosen according to cut-off points and randomly assigned into control and experimental groups.Experimental group received 10 training sessions, and was compared with controls. Results showed that problem-solving training increased self-esteem in girls at risk of runaway and decreased their level of stress. However, reduction in runaway tendency did not reach to significant level.
  • M. Kouroshnia, M. A. M. Latifian Page 587
    The purpose of this study was to investigate the relationships between dimensions of family communication patterns (i.e. conversation orientation and conformity orientation) and children’s level of anxiety and depression. Family communication has been known as one of the most fundamental mechanism to understand psycho-social behaviors such as children anxiety and depression. In this study 326 (161 females) students were selected through multistage random cluster sampling method from second and third grade high school students of Shiraz, Iran. Participants completed Revised Family Communication Patters Instrument and the short form of Depression Anxiety Stress Scales. The results of a multiple regression analysis indicated that family conversation orientation was a significant predictor of children anxiety and depression. Family conformity predicted children anxiety significantly but not their depression.
  • Z. Yousefi, M. A. M.R. Abedi H.T. Neshatdost Page 601
    The purpose of this study was to examine parent's attitude towards peer relationship among teenagers. The sample included 300 couples who were selected through cluster sampling in two urban zones. Data was collected using girl and boys scale for peer relationship and analysed with one sample t-test and Manova analysis. The results showed that Isfahanian parents have negative attitude towards girls and boys who have boyfriend or girlfriend. Manova analysis, after control for demographic variables, showed that there is no significant differences between mothers and fathers on this kind of attitude. Religion significantly predicted attitude towards these relationships. Therefore, more religious parents were more likely to show negative attitudes towards these relationships.
  • M. Khodayarifard R. Shahabi, M. A. S. Akbari Zardkhaneh, M. A Page 611

    The increasing rate of divorce in Iranian society, necessitate research on factors impacting marital adjustment and satisfaction. Religious attitude is one of those factors that is shown to influence marital relationship, decision-making, commitment and parenting style. The current study investigates the relationship between religious attitude and marital adjustment among married students of The University of Tehran. A sample of 165 married students were selected using simple random sampling method. Measures of Dyadic Adjustment Scale (Spanier, 1976) and Religious Attitude Scale (Khodayarifard et al., 2005) were used. Findings indicated a positive correlation between religious attitude and marital adjustment. Religious attitude was highly correlated with Dyadic Satisfaction subscale of adjustment. Based on results, family therapists are recommended to consider the role of religious or spiritual attitude of couples as an important factor in management and solving the marital conflict. Consistency and inconsistency of the results are discussed.

  • M. Shokoohiyekta A. Parand Page 621
    Due to technology development in recent decades, home schooling has been expanding as a substitute for grade schools in many countries. Families are encouraged to use home schooling for several reasons such as special cultural and religious values, not finding school programs matched with their children's needs, and uncertainties in quality of education in some schools.‏The most advantageous characteristic of home-schooling is the educational programming based on individual needs, interests, and abilities. In addition, the time period needed for graduation will depend on students’ abilities, and the fact that pupils do not have to follow the pace of their peers in this regard. As such, students would enjoy such a education system without facing unwanted worries and anxiety.Although home schooling has some limitations, such as limited student social relationships and experiences, it, is useful in situations when family values or educational goals and objectives are greately different from society. Children with chronic illnesses and severe disabilities also may take advantage of that. Home-schooling along with utilizing educational technologies such as participating in virtual classes and using assistive technology has proven to be an effective approach.