فهرست مطالب

تحقیقات دامپزشکی - سال شصت و دوم شماره 3 (پاییز 1386)

مجله تحقیقات دامپزشکی
سال شصت و دوم شماره 3 (پاییز 1386)

  • 110 صفحه، بهای روی جلد: 30,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/09/11
  • تعداد عناوین: 18
|
  • حسن تاج بخش صفحات 223-226
    چهار بنیان اصلی یعنی خاک، آب، هوا، تابش خورشید که بن مایه های آفرینشند، باید به حالت سلامت، با معیارهای اعتدال و دوری از پلیدی ها و آلایش ها باشند تا محیط زیست، زنده و سرشاد باشد، در این صورت تعادل وجودی گیاه، حیوان و انسان برقرار خواهد بود. مهمترین عامل آلوده کننده و تخریب کننده محیط زیست، خود انسان است. محیط زیست مجموعه ای بزرگ از اجزا و عوامل مختلف کنش و واکنش پذیر است که در طی میلیون ها سال تکوین و تکامل یافته و هر گونه تغییر و تخریبی در آن، چنانکه شاهد هستیم، نتایج زیان بار و جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. برای این امر وضع قوانین و آیین نامه های مناسب و اجرای صحیح و به موقع، ضروری است. ولی از آن واجب تر فرهنگ حفظ محیط زیست است که باید در روح تک تک افراد اعم از توده عادی مردم و یا مسوولان رسوخ کرده باشد. اگر افراد به کاری ایمان نداشته باشند با اجبار هم از اجرای صحیح آن سرباز خواهند زد. در قرآن کریم از سجده و تسبیح زمین و آسمان، کوه ها، گیاهان، حیوانات و خلاصه آنچه در کائنات است بارها یاد شده و نوعی روح و گویایی برای همه چیز وجود دارد. یا به عبارتی، راز زندگی در جاندار و بی جان نهفته است و جریان دارد. حال که چنین است، این همگان را نباید آزرد و نباید تخریب کرد و برای نابودی محیط زیست، دلیل های پنداری و ساختگی نباید تراشید، اگر چنین کنند، خود و نسل خود و نسلهای آینده را می آزارند و در پیشگاه حقیقت باید پاسخگو باشند. انسان با تداوم کوشش و تلاش برای ایجاد زندگی آسان تر و مرفه تر و حمل و نقل سریع تر که همه اگر صحیح انجام شود، می تواند مفید باشد، تغییرات زیان آوری را در محیط زیست ایجاد می کند و از طبیعت به شدت بهره کشی می نماید و غالبا محیط زیست را به نابودی می کشاند. بهترین بهره وری آن است که چنان عمل کنند که تا ممکن است زیان های کمتری به محیط برسانند، تا مگر آلودگی ها اندک شوند و با پاکسازی ها و بازسازی ها چرخه محیط زیست را به سامان آرند، نه آنکه آن را از این هم نابسامان تر نمایند.
    کلیدواژگان: محیط زیست، آب، خاک، آلودگی ها
  • علی حسن پور، محمدقلی نادعلیان، ممدرضا مخبردزفولی، حسین فروتن صفحات 227-233
    در پژوهش حاضر وضعیت اسبچه های خزر از نظر رخداد زخم معده با روش آندوسکوپی و تعیین ارتباط برخی پارامترهای بیوشیمیایی وهماتولوژی با زخم معده مورد مطالعه قرار گرفت 23 راس اسبچه خز بعد از پرهیز غذایی به مدت 16-12 ساعت به اسبچه های مورد بررسی و ثبت اطلاعاتی در خصوص نوع فعالیت، سابقه بیماری های قبلی در 3-2 ماه گذشته، سابقه بیماری های فعلی و نشانه های درمانگاهی مربوطه، نحوه برنامه ضد انگلی، سابقه و مدت زمان مصرف داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی در 2 ماه گذشته، توانایی اسب در تمرین، جنس، سن و محیط پرورش اسب دو نمونه خون از ورید وداج حیوان جهت انجام آزمایش های بیوشیمیایی و هماتولوژیک اخذ گردید و دستگاه آندوسکوپی از طریق سوراخ بینی به ناحیه حلق و سپس به مری و معده هدایت شد. در داخل معده با چرخاندن سر آندوسکوپ قسمتهای مختلف معده مشاهده شده و در صورت وجود زخم، محل، وسعت و درجه آن مشخص و ثبت گردید. تعیین ارتباط بین جنس دامهای تحت مطالعه و رخداد زخم معده، ارتباط بین مصرف داروی ضد انگل و وجود زخم معده، ارتباط بین مصرف داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی و زخم معده و همچنین ارتباط بین رخداد زخم معده و نوع فعالیت اسبهای تحت مطالعه با استفاده از روش آماری مربع کای وتعیین اختلاف میانگین ها در بین گروه ها با آزمون t غیر وابسته انجام شد. 47.82 درصد اسبچه های تحت مطالعه زخم معده داشتند که 81.8 درصد موارد در ناحیه غیر غده ای و 18.2 درصد در ناحیه غده ای معده بودند. اختلاف بین رخداد زخم در دو ناحیه معده معنی دار بود (p<0.01). رخداد زخم معده در جنس ماده به طور معنی داری بیشتر از جنس نر بود (p<0.05). زخم معده در دام هایی که ضد انگل مصرف نکرده بودند بیشتر از دام های مصرف کننده ضد انگل بود. اسبچه هایی که سابقه مصرف طولانی مدت داروی ضد التهاب غیر استروائیدی داشتند بیشتر در ناحیه غده ای معده زخم داشتند و رابطه معنی داری بین سابقه مصرف این دارو و محل رخداد زخم و جود داشت (p<0.05). زخم معده در اسبچه هایی که فعالیت بدنی سنگین داشتند بیشتر از دامهای در حال استراحت بود و بین فعالیت بدنی دامها و رخداد زخم معده رابطه معنی داری وجود داشت (p<0.05). میانگین مقادیر کلسیم، سدیم، پتاسیم، منیزیم و پروتئین تام سرم و یافته های هماتولوژیک در بین اسبچه های مبتلا و سالم اختلاف معنی دار نداشت ولی میزان فیبرینوژن سرم به طور معنی داری در اسبچه های مبتلا به زخم معده بیشتر بود (p<0.05). زخم معه در اسبچه های خزر وجود دارد و اسبچه هایی که برنامه ضد انگلی منظم نداشته، از داروی ضد التهاب غیر استروئیدی به صورت بی رویه استفاده و فعالیت بدنی بالا داشته باشند احتمال رخداد زخم معده افزایش می یابد لذا اقدامات پیشگیری کننده باید به عمل آید.
    کلیدواژگان: اسبچه های خزر، آندوسکوپی، زخم معده، غده ای
  • سیدمصطفی رضوی، سعید نظیفی، مریم منصوریان صفحات 235-241
    هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه احتمالی میان میزان پارازیتمی و بروز همولیز در آناپلاسموز گاوی ناشی از آناپلاسما مارژیناله است. دو گروه گاو شامل گروه شاهد (10 راس گاو فاقد آلودگی به آناپلاسما مارژیناله) و گروه بیمار(20 راس گاو آلوده به آناپلاسما مارژیناله)انتخاب شدند. گاوهای آلوده بر اساس میزان پارازیتمی به سه گروه تا 10 درصد، 20-10 درصد و 30-20 درصد تقسیم شدند. میزان هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبولهای قرمز، میانگین حجم گلبولی (MCV)، میانگین هموگلوبین گلبولی (MCH)، میانگین غلظت هموگلوبین گلبولی (MCHC)، میزان شکنندگی گلبولهای قرمز، فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز سرم (LDH)، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز گلبولهای قرمز (SOD) و میزان هاپتوگلوبین سرم گاوهای هر دو گروه آلوده و غیرآلوده اندازه گیری شدند. تمام پارامترهای هماتولوژیک به جز میزان هاپتوگلوبین در حیوانات غیر آلوده و آلوده تفاوت آماری معنی دار نشان دادند (p<0.05). نتایج نشان داد که در گاوهای آلوده بین میزان پارازیتمی و تعداد گلبولهای قرزم، میزان هموگلوبین و هماتوکریت همبستگی منفی وجود دارد (p<0.05). همبستگی معنی دار میان میزان پارازیتمی وشکنندگی اسمزی گلبولهای قرمز و فعالیت LDH سرم مشاهده شد. همبستگی منفی معنی داری (p<0.05) میان میزان پارازیتمی و فعالیت SOD گلبولهای قرمز در گروه تا 10 درصد آلوده دیده شد. در آلودگی های 20-10 درصد و 30-20 درصد همبستگی معنی دار میان میزان پارازیتمی و فعالیت SOD گلبولهای قرمز وجود نداشت (p>0.05). هیچ گونه همبستگی معنی داری میان میزان پارازیتمی و غلظت هاپتوگلوبین سرم دیده نشد. افزون بر مکانیسم های خود ایمنی در بروز کم خونی در آناپلاسموز، باید توجه داشت که در آلودگی های کم، فعالیت SOD گلبولهای قرمز کاهش و شکنندگی آنها افزایش می یابد ولی در آلودگی های بالای 10 درصد میان میزان پارازیتمی و شاخص های همولیز گلبولهای قرمز از جمله فعالیت SOD گلبولهای قرمز همبستگی معنی دار وجود ندارد که این مساله نیازمند تحقیقات بیشتری است.
    کلیدواژگان: آناپلاسما مارژیناله، کم خونی، سوپراکسید دیسموتاز، هاپتوگلوبین، گاو
  • علیرضا خسروی، محمدحسن بزرگمهری فرد، رامک یحیی رعیت، حجت الله شکری صفحات 243-246
    در این مطالعه نمونه های بدست آمده از 263 قطعه طیور مشکوک به آسپرژیلوزیس تحت آزمایش های میکروسکوپی مستقیم، کشت و هیستوپاتولوژی قرار گرفتند. از این تعداد، 185 قطعه (85.3 درصد)، 23 قطعه (79.3 درصد) و 12 قطعه (70.6 درصد) به ترتیب مبتلا به آسپرژیلوزیس ریوی، چشمی و پوستی بودند. فراوانترین گونه های آسپرژیلوس جدا شده شامل آسپرژیلوس فومیگاتوس (70.4 درصد) و سپس آسپرژیلوس فلاووس (22.7 درصد)، آسپرژیلوس نیجر (3.6 درصد)، آسپرژیلوس ترئوس (2.3 درصد) و آسپرژیلوس استوس (0.9 درصد) بودند. بیشترین موارد بیماری مربوط به ماکیان (85 درصد) می باشد. در قناری آسپرژیلوس فلاووس بیشترین گونه بیماریزا شناخته شد (61.5 درصد). آسپرژیلوزیس ریوی در جوجه های جوان (96.1 درصد) بیش از پرندگان بالغ مشاهده گردید (p<0.001)، در حالی که در بالغین، آسپرژیلوس فومیگاتوس پوستی و چشمی بیشترین اشکال بیماری را نشان دار (p<0.05). با توجه به فراوانی بالای گونه های مختلف آسپرژیلوس، به ویژه آسپرژیلوس فومیگاتوس و آسپرژیلوس فلاووس در محیط و به خصوص مواد غدایی آلوده، باید روش هایی را برای پیشگیری از رشد و تکثیر این عوامل مهم بیماری زا در صنعت طیور طراحی نمود.
    کلیدواژگان: آسپرژیلوزیس، آسپرژیلوس، طیور
  • مسعود حسینی، نسرین محمودان، غلامعلی کیانی، رقیه صدیقی مقدم، رضا حسن زاده، لاله معظمی، محمدحسن روستایی صفحات 251-255
    هدف از مطالعه فعلی مقایسه سه روش تشخیصی تعیین هویت ویروس تب برفکی بر روی نمونه های اپی تلیوم دهان و بررسی توزیع سروتایپ های A, Asia1, O1 در ایران است. برای این منظور 338 راس گاو و 34 راس گوسفند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای این منظور سوسپانسیون حاوی ویروس بدست آمده از درمان اپی تلیوم های دهان، با استفاده از سه آزمون ثبوت عناصر مکمل (CF)، آنتی ژن الایزا (Ag-ELISA) و جداسازی ویروس با استفاده از تیره سلولی BHK-21، مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد 151 نمونه از 372 (40درصد) نمونه اپی تلیوم دهان گاو و گوسفند ارسالی به مرکز تشخیص دامپزشکی از استانهای مختلف، به مدت یک سال (فروردین 1379 الی 1380) با استفاده از آزمون CF، مثبت تشخیص داده شدند. ویروس تب برفکی از 78 نمونه از 100 نمونه ارسالی، در کشت سلولی جدا گردیدند، که از این میان، تعداد 25 نمونه (30) در آزمون CF و تعداد 50 نمونه (64درصد) در آزمون الایزا مثبت گزارش شدند. حساسیت آزمون الایزا در شناسایی حضور ویروس حداقل 2 برابر روش CF می باشد. استان تهران در میان استانها و ناحیه شمال غرب ایران بالاترین میزان شیوع تب برفکی را در سالهای 80 - 79 داشته اند.
    کلیدواژگان: ویروس تب برفکی، ثبوت عناصر مکمل، الایزا، کشت سلولی، جداسازی و تعیین هویت ویروس
  • پایش بیماری درماتیت انگشتی (Digital dermatitis) با استفاده از سیستم های درجه بندی (Scoring systems) در سطح یک گله گاو شیری
    ایرج نوروزیان، سید محمد کربلایی سیدجواد، علیرضا باهنر، حمیرا پورالبرزی صفحات 257-262
  • آذین محققی ثمرین، غلامرضا رفیعی، محمدرضا احمدی، باقر مجازی امیری، امیرسعید ویلکی صفحات 263-268
    در این مطالعه اثر دما بر مدت زمان حفظ کیفیت تخمک ها، پس از سیال شدن آنها در محوطه شکمی مولدین ماده قزل آلای رنگین کمان مورد سنجش قرار گرفت، تا بدین وسیله زمان مناسب جهت تخم کشی از مولدین ماده مشخص گردد. سنجش کیفیت تخمک ها از طریق اندازه گیری میزان چشم زدگی و تخم گشایی صورت گرفت. با توجه به مناسب ترین دامنه دمایی گزارش شده برای زندگی مولدین ماهی قزل آلای رنگین کمان در فصل تکثیر (10-3 درجه سانتیگراد) مطالعه در دو دمای oC 2 ±0.5 و oC 8 ±0.5 انجام شد. در هر یک از دماهای مورد مطالعه از 15 عدد مولد ماده قزل آلای رنگین کمان که به عنوان 15 تکرار آزمایشی در نظر گرفته شدند، در پنج نوبت با فواصل زمانی یک هفته تخم کشی صورت گرفت. نتایج نشان داد که دما به میزان زیادی بر زمان مناسب تخم کشی از مولدین ماده تاثیر گذار است. هنگامی که دما از 2 درجه سانتیگراد به 8درجه سانتیگراد افزایش یافت، حداکثر میزان چشم زدگی و تخم گشایی از هفته دوم به هفته اول پس از سیال شدن تخمک ها انتقال پیدا کرد و سپس روند کاهش کیفیت تخمک ها در هر دو دما مشاهده گردید. همچنین میزان چشم زدگی از رقم 83 درصد برای هفته پنجم در دمای 2درجه سانتیگراد به رقم 3.6 درصد در دمای 8 درجه سانتیگراد کاهش یافت. در مورد میزان تخم گشایی نیز چنین روندی مشاهده شد. کاهش مدت زمان مناسب جهت تخم کشی از بیش از یک ماه پس از سیال شدن تخمک ها در دمای 2 درجه سانتیگراد به دو هفته پس از آن در دمای 8 درجه سانتیگراد نقش دما را در حفظ کیفیت تخمک ها به خوبی نشان داده و تایید می نماید که در دامنه دمایی مناسب برای تولید مثل ماهی با افزایش دمای آب دوره مناسب جهت تخم کشی از مولدین کوتاهتر می گردد. طول این دوره مناسب در دمای 2 درجه سانتیگراد حداقل 21 روز و در دمای 8 درجه سانتیگراد، 14 روز پس از سیال شدن تخمک ها ارزیابی گردید. در واقع باقی ماندن تخمک ها در محوطه شکمی مولدین در دمای 2 درجه سانتیگراد نسبت به دمای 8 درجه سانتیگراد نتایج بهتری را در خصوص نرخ چشم زدگی و تخم گشایی نشان داد. زمان لازم جهت ایجاد حالت فوق رسیدگی در تخمک ها نیز بیش از 224 درجه- روز محاسبه شد. لذا دوره زمانی حفظ کیفیت تخمک، پس از سیال شدن آن، در محوطه شکمی مولد ماده قزل آلای رنگین کمان به شدت وابسته به دمای محیط زندگی ماهی است.
    کلیدواژگان: سیال شدن تخمک، دما، کیفیت تخمک، محوطه شکمی، قزل آلای رنگین کمان
  • مجید محمدصادق، مجتبی شالیزار جلالی، علیرضا باهنر، احمد عرفان منش صفحات 269-272
    به منظور بررسی کارایی قرص اگریسپت به عنوان یک ترکیب ضد عفونی کننده پس از دوشش سر پستان 30 راس گاو هولشتاین شیری که از زایمان آنها بیش از 2 ماه گذشته بود وفاقد جراحات سر پستانی بودند آماده شد. کارتیه های مبتلا به ورم پستان تحت درمانگاهی از طریق تعیین درجه شیرآزما در تمام کارتیه هادرابتدای آزمایش، انتهای هفته اول، دوم، سوم و چهارم تعیین وبه ثبت رسید. آزمایش باکتری شناسی در تمام موارد فوق درکارتیه های مبتلا انجام شد.درطول آزمایش (یک ماه) در کارتیه های سمت راست از قرص اگریسپت (گروه آزمایشی) ودر کارتیه های سمت چپ از محلول بنز الکونیوم کلراید (گروه کنترل) به عنوان ضد عفونی سر پستان پس از دوشش استفاده شد.در انتها از آزمون مربع کای و ضریب فیشر برای مقایسه درجات مختلف شیرآزما و میزان جدا شدن باکتری ها در کارتیه های راست وچپ دامها در ابتدا و انتهای مطالعه استفاده شد.نتایج نشان داد درجات شیر آزما در انتهای هفته اول (p<0.036) ودر انتهای هفته چهارم (p<0.03) درگروه تحت درمان با اگریسپت کمتر بود. نتایج کشت باکتری نشان داد میزان عفونت جدید ناشی ازمجموع باکتری ها (p<0.05) در استفاده از اگریسپت بیشتر از بنزالکونیوم کلراید بود.از این مقاله نتیجه گیری شد قبل از تایید استفاده از اگریسپت به عنوان ضد عفونی کننده سر پستان تحقیقات بیشتری به ویژه در پیشگیری ازعفونت جدید ناشی از استافیلوکوکوس ارئوس مورد نیاز است.
    کلیدواژگان: اگریسپت، بنزالکونیوم کلراید، تیت دیپ
  • سیدعلی قرشی، ترانه حاجیان صفحات 273-276
    بهینه RT-PCR به منظور تشخیص ویروس برونشیت عفونی طیور و تشخیص سروتیپ ماساچوست، دو آزمایش استفاده گردیده است. پس از استخراج S-1 سازی گردید. در این آزمایشات از دو جفت پرایمر اختصاصی از ژن از نمونه های بافتی طیور واکسینه شده و همچنین نمونه های بافتی کلینیکی از موارد مشکوک به برونشیت RNA عفونی، ابتدا وجود ژنوم ویروس و سپس سروتیپ ویروس در این نمونه ها تشخیص داده شد. با تعیین ردیف تکثیر شده مربوط به قسمتی از ژنوم ویروس می باشد و DNA نشان داده شد که PCR نوکلئوتیدی محصولات لذا اختصاصی بودن آزمایش مورد تایید قرار گرفت. این آزمایش در تشخیص ویروس برونشیت عفونی طیور بسیار اختصاصی عمل می نماید. با تعیین سکانس قطعه تکثیر شده یا محصول PCR قادر به شناسایی اختلافات ژنتیکی PCR اختصاصی عمل می نماید. با تعیین سکانس قطعه تکثیر شده یا محصول موجود بین تحت تیپ های مختلف سروتیپ ماساچوست خواهیم بود.
    کلیدواژگان: ویروس برونشیت عفونی طیور، PCR، RT، تشخیص سروتیپ ماساچوست
  • مهرداد پورجعفر، ایرج کریمی، مهدی فرید، احسان مقصودی، مصطفی شخص نیایی صفحات 277-280
    در مطالعه حاضر اثر هپارین استاندارد و هپارین با وزن مولکولی کم در پیش گیری از چسبندگی بعد از جراحی محوطه شکمی مورد مقایسه قرار می گیرند. برای این منظور 48 موش بزرگ به 6 گروه در دو دسته (1-3) Aو (1-3) Bتقسیم شدند. گروه های A1و B1 به عنوان شاهد منفی در نظر گرفته شدند. شکافی به طول 3 سانتیمتر در خط میانی شکم ایجاد شد و در روده ها و صفاقی که در معرض دید قرار داشت، التهاب القا گردید و در دسته B عفونت تجربی ایجاد شد. هر کدام از موش های گروه A2 وB2، 100 واحد هپارین استاندارد و موش های گروه A3 وB3، 100 واحد دالتپارین به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. 21 روز پس از جراحی، موش ها به روش انسانی کشته و شدت چسبندگی های محوطه صفاقی به روش ماکروسکوپیک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل با استفاده از آزمون مربع کای مورد تحلیل آماری قرار گرفت. چسبندگی های صفاقی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل، کاهش معنی داری یافت. بنابراین، دالتپارین و هپارین استاندارد در جلوگیری از چسبندگی در التهاب تجربی عفونی و غیر عفونی صفاق موثر واقع شده اند، ولی هیچ تفاوت معنی داری بین این دو دارو وجود ندارد (p<0.05). به طور خلاصه، با توجه به مزایای هپارین های با وزن مولکولی کم در بدن نسبت به هپارین استاندارد، استفاده از دالتپارین بیشتر قابل توصیه می باشد.
    کلیدواژگان: موش بزرگ، هپارین، هپارین با وزن مولکولی کم، چسبندگی صفاقی، التهاب عفونی صفاق
  • فرهید همت زاده، حسن ممتاز صفحات 281-284
    در این بررسی ردیابی پادگن های دخیل در پاسخ ایمنی همورال ناشی از ویروس لوکوز گاوی در گاو مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه ها شامل 15 عقده لنفاوی مربوط به گاوهایی که در آزمون های سرولوژیک الایزا و ژل دیفوزیون دارای واکنش سرمی مثبت علیه ویروس BLV بوده و به خاطر شکل گیری لنفوسارکوم بالینی به کشتارگاه اعزام شده یا کالبدگشایی شده بودند به همراه 4 عقده لنفاوی مربوط به گاوهای به ظاهر سالم که در آزمون های مزبور پاسخ منفی نشان داده و از نقاط مختلف کشور تهیه شدند. پس از تهیه عصاره از عقده های لنفاوی، کلیه نمونه ها به روش لوری پروتئین سنجی شده و به روش SDS-PAGE روی سیستم ژل ناپیوسته 10 و 5 درصد الکتروفورز گردید سپس با قرار دادن ژل مربوطه روی غشا نیتروسلولز جهت جستجوی پادگن های دخیل در پاسخ ایمنی همورال ویروس BLV، در حضور آنتی سرم مثبت BLV به روش وسترن بلات آزمایش شد. حداقل 25 باند پروتئینی مشترک در عصاره بافت های لنفاوی گاوهای بیمار و به ظاهر سالم مشاهده گردید. در آزمایش بلاتینگ، پادگن gp51 در تمام نمونه ها تشخیص داده شد ولی پادگن P24 تنها در 5 نمونه از بافت های توموری ردیابی گردید. به دلیل تفاوت در میزان و عرضه پروتئین های پادگنی ویروس و نظر به این که گلیکوپروتئین gp51 از جمله پادگن های پروتئینی غشا ویروس BLV بوده و زودتر در سلول های آلوده عرضه می گردد. این پروتئین در تمام موارد عفونت به عنوان مهم ترین و اولین پادگن محرک ایمنی همورال در گاو مطرح می باشد.
    کلیدواژگان: لوکوزگاوی (BLV)، وسترن بلات، gp51 و p24
  • غلامرضا نیکبخت بورجنی، فرهید همت زاده، سیدمهدی امام، مهدی غفاری صفحات 285-289
    در این مطالعه تعداد 19 عقده لمفاوی متعلق به گاوهای مبتلا به لکوز و دو نمونه عقده لمفاوی گاو سالم با استفاده از روش وسترن بلاتینگ جهت حضور پادگن p24 بررسی شدند. در روش فوق از سرم خرگوش ایمن شده با پادگن p24 و پادتن منوکلنال ضد پادگن p24 ویروس لکوز استفاده شد. پس از به کارگیری سرم خرگوشی در آزمون وسترن بلاتینگ در بین تمامی نمونه های عقده لمفاوی مبتلا به لکوز، باند های 45، 50‚ 54، 58 و کمتر از 19 کیلودالتن ردیابی گردیدند و در استفاده از پادتن منوکلنال باند های 30‚ 32‚ 39، 45، 50، 53 کیلو دالتون مشخص گشتند. نتایج این تحقیق نشان دهنده تنوع پادگنی موجود یا به عبارتی تنوع پروتئین های واجد اپی توپ های p24 در نمونه های ویروسی مورد مطالعه است. چنین به نظر می رسد که پروتئین های ساختاری ویروس BLV که حامل اپی توپ های p24 هستند از تنوع فنوتیپی قابل توجهی برخوردارند.
    کلیدواژگان: لکوز گاوی، عقده های لمفاوی، p24، وسترن بلاتینگ
  • شعبان رحیمی، شیما تشرفی، سیدمحمدمهدی کیایی صفحات 291-296
    جهت بررسی تاثیر تغذیه زود هنگام پس از هچ بر رشد دستگاه گوارش و عملکرد جوجه های گوشتی در آزمایش یک: 195 قطعه جوجه گوشتی یکروزه، سویه راس 308 و در آزمایش دو: 224 قطعه جوجه گوشتی یکروزه، سویه هوبارد کلاسیک مورد استفاده قرار گرفت، در آزمایش 1، تیمار شاهد (تحمل گرسنگی 48 ساعت پس از هچ) با تیمارهایی که از ژل یا غذای دانه ای شکل مخصوص تغذیه اولیه به مدت 48 و 96 ساعت پس از هچ برخوردار بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند.در آزمایش 2 نیز تیمار شاهد (تحمل گرسنگی 8 ساعت پس از هچ) با تیمار برخوردار از ژل به مدت 8 ساعت پس از هچ و تیمار مصرف کننده آنتی بیوتیک همراه دان مورد مقایسه قرار گرفتند. در 6 هفته دوران پرورش برای تمامی تیمارها وزن بدن، غذای مصرفی و ضریب تبدیل محاسبه گردید. در آزمایش 1، در روزهای 1، 3، 7 و 21، وزن کیسه زرده، کبد، پیش معده، سنگدان و وزن و طول روده کوچک در یک جوجه از هر تکرار اندازه گیری گردید. در آزمایش 2، در روز 21، وزن و طول روده کوچک در 1 جوجه از هر تکرار اندازه گیری شد با استفاده از برنامه آماری SAS در قالب طرح کاملا تصادفی و آزمون دانکن ارقام بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغذیه ژل پس از هچ، در آزمایش 2 در هفته های 4-1، وزن بدن را نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری افزایش داد (p£0.05). غذای مصرفی و ضریب تبدیل با تغذیه اولیه تفاوت معنی داری نیافتند (p>0.05) در روز 3 آزمایش 1، وزن نسبی کبد و سنگدان در تیمارهای برخوردار از تغذیه اولیه بیشتر از تیمار شاهد بود (p£0.05) و همچنین طول روده کوچک نیز در روز 3 آزمایش 1 و در روز 21 آزمایش 2 در تیمارهای تغذیه اولیه، افزایش نشان داد (p£0.05) بر اساس نتایج آماری حاصل از این تحقیق، وزن بدن در جوجه هایی که تغذیه پس از هچ شده بودند بالاتر از گروه شاهد بود. همچینن تغذیه پس از هچ موجب افزایش رشد اندام های مختلف دستگاه گوارش نسبت به گروه شاهد گردیده است. مقایسه بین روش های مختلف تغذیه زودرس نیز نشان داد که تغذیه با ژل به لحاظ داشتن رطوبت بالا می تواند تاثیر مطلوب تری بر تولید داشته باشد.
    کلیدواژگان: جوجه گوشتی، تغذیه پس از هچ، عملکرد، دستگاه گوارش
  • شمس الدین قائم مقامی، جلیل وند یوسفی، حجت الله نیرومند، عباسعلی منصفی، سعید احمدلو صفحات 297-300
    بیماری های تنفسی از عوارض معمول موجود در گله های طیور گوشتی بوده و از عوامل مهم زیان اقتصادی در این مزارع به حساب می آیند. درطی دهه گذشته یک باکتری گرم منفی پلئومورف از مرغهای گوشتی با علایم تنفسی جدا شده است که در حال حاضر تحت عنوان اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال نامیده می شود. در این مطالعه نمونه های نای و ریه تهیه شده از مرغان دارای علایم تنفسی در 173 مرغداری گوشتی تحت عملیات کشت باکتریایی قرار گرفت. به منظور تعیین هویت باکتری از تستهای بیوشیمیایی اختصاصی استفاده به عمل آمد. در این مطالعه اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال از نمونه های مربوط به 17 مرغداری (9.8 درصد) جدا گردیده، علاوه بر این حساسیت باکتری های جدا شده به آنتی بیوتیک های مختلف به روش کربی- باور مورد آزمایش قرار گرفت و اغلب آنها نسبت به داکسی سایکلین حساسیت نشان دادند. با توجه به نتایج بدست آمده توجه به biosecurity و استفاده از واکسن در گله های مادر توصیه می شود.
    کلیدواژگان: شیوع، اورنیتوباکتریوم رینوتراکئال، مرغ گوشتی، عوارض تنفسی
  • محمدرضا پریانی، حسن گیلانپور، محمدحسن صبوری، کاظم چاوشی پور صفحات 301-302
    اسکلت 7 راس اسبچه خزر بر اساس روش های متداول پس از تهیه و آماده سازی مورد بررسی قرارگرفت. یک مورد واریاسیون مهره ای از نظر تعداد مهره های سینه ای، کمری و خاجی و وجود دنده نوزدهم مشاهده شد. در رابطه با واریاسیون مهره های ستون مهره ای گزارشی در رابطه با اسبچه خزر موجود نیست. با توجه به شباهتهای موجود در بین تک سمی ها و واریاسیون های گزارش شده چنین وضعیتی غیر عادی بنظر نمی رسد.
    کلیدواژگان: آناتومی، مهره، واریاسیون، اسب، اسبچه خزر
  • شاهرخ رنجبر بهادری، علی اسلامی، رضا آقاابراهیمی سامانی صفحات 303-305
    د ر مطالعه حاضر به منظور بررسی تنوع آلودگی های انگلی نشخوارکنندگان بومی در استان گلستان، محتویات لوله گوارش 234 راس دام، 260 کبد، 180 ریه، عضلات مخطط و قلب 350 راس دام، محوطه بطنی 300 راس دام و 100 جفت چشم گاو جهت آلودگی به انواع کرمها و نوزادان آنها مورد بررسی قرار گرفت. 800 نمونه خونی جهت تعیین ابتلا به تک یاخته های خونی و همچنین سطح بدن 700 راس دام از نظر آلودگی به انواع بندپایان مطالعه گردید. نتایج نشان داد که 19.74 درصد گوسفندان آلوده به انواع انگلهای کرمی لوله گوارش بودند و از آنها 8 گونه نماتود و تنها یک گونه سستود جدا گردید. در کبد، ریه و محوطه بطنی نیز آلودگی کرمی به ترتیب 14.4 درصد، 7.5 درصد و 22.22 درصد گزارش گردید. 8.14 درصد گوسفندان آلوده به انواع به تک یاخته ها و 23.33 درصد آلوده به انگلهای خارجی بودند. در بررسی محتویات لوله گوارش بزها 22.49 درصد آلوده به انواع انگلهای کرمی بودند و 8 گونه نماتود و سه گونه سستود جدا گردید. در کبد، ریه و محوطه بطنی نیز آلودگی کرمی به ترتیب 16.6 درصد، 7.5 درصد و 37.5 درصد گزارش گردید. در بزهای مورد مطالعه 2.96 درصد آلوده به تک یاخته و 22.22 درصد آلوده به انگلهای خارجی بودند. در بررسی محتویات لوله گوارش گاوها نیز 10. 4 درصد آنها آلوده به انواع انگلهای کرمی بودند که یک گونه نماتود و یک گونه ترماتود جدا گردید. در کبد و ریه نیز آلودگی کرمی به ترتیب 6.5 درصد و 4.16 درصد گزارش گردید. در گاوهای فوق 10درصد آلوده به تک یاخته و 43.33 درصد آلوده به انگلهای خارجی بودند. از قلب و عضلات مخطط هیچیک از دامها انگل کرمی جدا نگردید.
    کلیدواژگان: آلودگی های انگلی، استان گلستان، نشخوارکنندگان اهلی
  • افشین آخوندزاده بستی، حسینعلی ابراهیم زاده موسوی، علی میثاقی، مهدی سلطانی، حسین اسماعیلی صفحات 307-310
    در این مطالعه گونه های ویبریو در مراحل مختلف پرورش (پرورش لارو و پرورش میگو) و عرضه در بازار میگو پرورشی (Paeneus indicus)، آب و رسوبات محل پرورش آن و در میگوی دریایی (Paeneus semisulcatus) عرضه شده در بازار فروش در استان بوشهر، بر طبق روش استاندارد جستجوی گونه های ویبریو در مواد غذایی ارایه شده توسط انجمن بهداشت عمومی آمریکا، مورد آزمایش قرار گرفتند. گونه های ویبریو شناسایی شده، ویبریو آلجینولیتیکوس، ویبریو پاراهمولیتیکوس (کاناگاوا مثبت) و ویبریو فلوویالیس بودند. نتایج بدست آمده و جداسازی هرچند اندک سویه ویبریو پاراهمولیتیکوس کاناگاوا مثبت از اکوسیستم آب محل پرورش میگو در این بررسی، احتمال خطر انسانی حاصل از مصرف فرآورده های خام، نیمه پخته ویا خوب سرخ نشده میگو را نمایان می سازد. بنابراین توجه به رعایت اصول بهداشتی بعد از صید یعنی شتسشو میگو با آب شیرین حاوی ppm 2-7 کلر، منجمد کردن محصول در 40- درجه سانتیگراد و پخت کافی محصول مهم می باشد.
    کلیدواژگان: میگو پرورشی و دریایی، گونه های ویبریو، استان بوشهر
  • خلاصه مقالات انگلیسی
    صفحه 311