فهرست مطالب

مجله علوم دانشگاه تهران
سال سی و دوم شماره 1 (اردیبهشت 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/02/12
  • تعداد عناوین: 15
|
  • اشرف سادات نوحی، محمدرضا صعودی، میترا افشاری صفحه 1
    تلقیح های ریزوبیومی نقش مؤثری در افزایش کارایی تثبیت همزیست نیتروژن و رشد بهینه گیاهان خانواده پروانه آسا دارند و این پژوهش به منظور تولید ترکیب حامل مناسب برای تلقیح ریزوبیومی در لوبیا از ترکیبات کانی و آلی بومی ایران انجام گرفت. در این بررسی کارایی 5 ماده معدنی و آلی و مخلوط هایی از آنها، مجموعا در 15 ترکیب، به لحاظ توانایی نگهداری باکتری ریزوبیوم همزیست لوبیا، مورد ارزیابی قرار گرفت. ویژگی های فیزیکی ترکیبهای حامل بررسی شد. مجموعه ای از باکتری های تثبیت کننده نیتروژن در لوبیا از ارقام بومی این گیاه جداسازی شد و سویه های غیر بومی به صورت کشت خالص از مرکز کلکسیون (CIAT) تهیه گردید. قابلیت نگهداری باکتری ها در حامل با نمونه برداری از بسته ها و شمارش کلنی به طریق تعیین تراکم باکتری های زنده قابل کشت مشخص شد و بقای سویه ها در داخل ترکیب های حامل مناسب طی یک دوره چهار ماهه به اثبات رسید. آزمایشهای قابلیت ایجاد گرهک فعال به دو روش در شرایط سترون (در لوله آزمایش) و در شرایط غیر سترون (در خاک) انجام شد و فعالیت تثبیت نیتروژن در گرهکها به روش تعیین مقدار گرهکها و نیز به روش سنجش احیای استیلن به اتیلن بررسی شد. در نتیجه سویه بومی 1 و سویه بیگانه 7001 به عنوان فعال ترین سویه ها معرفی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بطور کلی حامل های ترکیبی در مقایسه با حامل های تشکیل شده از مواد ساده، قابلیت بهتری داشته و جمعیت بالاتری از ریزبیوم ها (CFU g-1109) را در مدت بیش از 4 ماه حفظ می کند. دو نوع حامل ترکیب یافته از خاک زغال دار، شبه پیت و پرلیت، در لوله آزمایش و دیگری حامل ترکیب یافته از شبه پیت در شرایط غیر سترون در خاک نتایج مطلوبی نشان دادند و تراکم بالایی از ریزوبیوم های فعال را به ترتیب در تراکم CFU g-1 109 و 108 حفظ نمودند. در مقایسه، پس از گذشت 4 ماه تراکم باکتری ها درحامل شبه پیت 107 بار بیش از تراکم آن در حامل های ضعیف نظیر حامل ترکیب یافته از باگاس (D) بوده است.
    کلیدواژگان: تثبیت همزیست نیتروژن، تلقیح ریزوبیومی، حامل، ریزوبیوم، کود زیستی
  • رقیه حاجی بلند، حبیب بنیادی صفحه 11
    رویش گیاهان بر روی خاکهای حاوی مقادیر مسموم کننده عناصر فلزی سنگین، باعث کاهش رشد و نیز عامل انتقال این عناصر به زنجیره غذائی است. مس و منگنز از آلاینده های مهم خاک های کشاورزی و مرتعی محسوب می شوند. این دو عنصر دارای خواص فیزیکوشیمیائی کاملا متفاوت می باشند و احتمال می رود سازوکارهای تحمل گیاهان نسبت به این دو عنصر نیز کاملا متمایز باشد. در این پژوهش سه گونه مهم زراعی برنج، ذرت و آفتابگردان برای بررسی و مقایسه اثرات فیزیولوژیکی مسمومیت با دو عنصر مس و منگنز انتخاب شدند. نتایج نشان داد که هر سه گونه، در غلظت های هم مولار نسبت به مس حساس تر از منگنز بودند، برنج مقاوم ترین گونه به سمیت مس و در عین حال حساس ترین گونه به سمیت منگنز بوده است، در حالیکه آفتابگردان بیشترین حساسیت را به سمیت مس و بیشترین مقاومت را به سمیت منگنز از خود نشان داد. مقدار انباشتگی این دو عنصر ارتباطی با میزان مقاومت نداشت، به طوری که برنج با بیشترین انباشتگی مس، بیشترین مقاومت را نسبت به این عنصر نشان داد و آفتابگردان با بیشترین انباشتگی منگنز بیشترین مقاومت نسبت به این عنصر را ظاهر نمود. در هر سه گونه جذب منگنز به مراتب بیشتر از مس و برعکس تراجائی این عنصر به مراتب کمتر از منگنز بوده است، بنابراین اندام هوائی محل اصلی انباشتگی و کده بندی منگنز و ریشه محل اصلی انباشتگی مس دراین گونه ها بوده است. بررسی بازتراجائی این دو عنصر نشان داد که مس در مقادیر سمی عنصری بسیار متحرک بوده و برگهای اول و دوم هر سه گیاه تقریبا تمام مس بارگیری شده را به برگهای جوان انتقال دادند. برعکس منگنز، غیر از مورد گیاه برنج، به صورت عنصری غیر متحرک عمل کرده و در برگهای اول و دوم بدون تحرک بعدی انباشته گردید. بازتراجائی منگنز در برنج احتمالا یکی از دلایل حساسیت بالای این گونه به سمیت منگنز و نتیجه فقدان کده بندی آپوپلاسمی این عنصر در بافت برگ می باشد.
    کلیدواژگان: آفتابگردان، بازتراجائی، برنج، ذرت، سمیت مس، سمیت منگنز
  • سید منصور سید نژاد، آزاده نیرومند، افشین ابراهیم پور صفحه 21
    روغن های گیاهی منابع اصلی انرژی و ماده غذایی اساسی در تامین اسیدهای چرب ضروری، ویتامین ها و آنتی اکسیدانها می باشند. مجموعه تغییراتی که در طول رسیدگی میوه زیتون رخ می دهد می تواند ما را در جهت فهم بهتر فرایندهای مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی صورت گرفته طی رسیدگی میوه و بهبود ویژگی های کیفی و تجاری میوه ها یاری کند. بر این اساس در تحقیق حاضر، مقادیر چربی کل و همچنین اسیدهای چرب موجود در میوه و برگ زیتون در دو رقم مانزانیلا و دزفول مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، چربی کل میوه در طول دوره رسیدگی دو رقم افزایش می یافت و چربی کل در رقم بومی دزفول بیشتر از رقم دیگر بود. اسیدهای چرب غالب برگ و میوه، اولئیک اسید، پالمیتیک اسید و لینولئیک اسید بودند. میزان پالمیتیک اسید در برگ و میزان اولئیک اسید در میوه، طی دوره رسیدگی میوه افزایش می یافت.
    کلیدواژگان: اسیدهای چرب، تکوین میوه، زیتون، کروماتوگرافی گازی
  • اعظم افشار نادری، حسین نادری منش، فائزه قناتی، راضیه رجبی، خدیجه خرمی شاد صفحه 27
    اخیرا از گیاهان و مولکول های زیستی به منظور حذف فلزات سنگین از محیط زیست به عنوان روشی ارزان و مهربان با طبیعت استفاده می شود. در این تحقیق ابتدا مواد زمینه ای پلی ساکاریدی دیواره سلول های توتون استخراج شد و سپس اجزای پلی ساکاریدی آن شامل پکتین، همی سلولز A، همی سلولز B و سلولز جداسازی و تخلیص گردید. مواد زمینه ای و اجزای پلی ساکاریدی دیواره با محلول کلرید طلا با غلظت ppb 100 در سهpH (اسیدی، تقریبا خنثی و بازی)و دو زمان متفاوت (1و 12 ساعت) تیمار شدند. بر مبنای نتایج بدست آمده از GFAAS تمام اجزای پلی ساکاریدی دیواره قادر به جذب طلا در تمامpH ها و زمان های مورد آزمایش بودند. در بین اجزای پلی ساکاریدی دیواره، سلولز در pH های تقریبا خنثی و بازی و همی سلولز Aدر pH اسیدی کمترین میزان جذب طلا رانشان دادند. همی سلولز B در تمام pH ها بیشترین مقدار جذب طلا را طی 1 ساعت تیمار نشان داد. با افزایش زمان تیمار نمونه ها با محلول کلرید طلا میزان جذب طلا افزایش یافت، جز در مورد همی سلولز B که با افزایش زمان، میزان جذب طلا کاهش قابل توجهی را نشان داد.
    کلیدواژگان: پکتین، سلولز، سلولهای توتون، ماتریس پلی ساکاریدی دیواره، محیط کشت LS، همی سلولز A، همی سلولز B
  • بهروز شاهسون بهبودی، سعید رضایی فرشاد رخشندرو صفحه 33
    گیاهان نسبت به آلودگی های ویروسی در سطوح مولکولی، واکنشهای متفاوتی را نشان می دهندکه غالبا با تغییرات اجزاء درون سلولی همراه می باشد و درنهایت به بروز علائم ماکروسکوپی منجر می گردد. این پژوهش به منظور بررسی تغییرات سیتولوژیکی سلولهای برگ در هنگام آلودگی با ویروسY سیب زمینی درگیاه مدل توتون صورت پذیرفت. برای این منظور عصاره برگ سیب زمینی های آلوده به ویروس Y به طور مکانیکی بر روی برگ های توتون مایه زنی شدند.2 هفته بعد از مایه زنی و همزمان با بروز علائم سیستمیک، از نواحی دارای علائم موزائیک، برشهایی به اندازه (2 و4 میلی متر)، تهیه شد. برشها پس از فیکس شدن در گلوترآلدئید و تثبیت ثانویه در اسمیم تتراکساید توسط رزین Spurr قالب گیری شدند. از بلوک های حاوی نمونه برشهای عرضی به ضخامت 50-100 نانومتر تهیه گردید و بعد از رنگ آمیزی توسط میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مشاهدات به این شرح بود: بزرگ شدن اندازه هسته ونیز لوبی شدن غشاء آن،افزایش تعداد و اندازه میتوکندری ها، کاهش تعداد و اندازه کلروپلاست ها و از نظم خارج شدن تیلاکوئیدها، متورم شدن کلروپلاستها و افزایش تعداد پیگمانهای رنگی پلاستوگلوبولی درون آنها، افزایش قطر دیواره سلولهای مزوفیلی ونیز واکوئلیزه شدن سیتوپلاسم سلولها. تغییرات مذکور بیانگر افزایش میزان تنفس، کاهش فتوسنتز ونیز افزایش متابولیسم گیاه در هنگام بروز آلودگی سیستمیک ویروس Y سیب زمینی است و حکایت از بروز واکنشی شبیه به بروز واکنش فوق حساسیت در زمان بروز آلودگی سیستمیک در میزبان دارد.
    کلیدواژگان: تغییرات سلولی، توتون، سیتوپاتولوژی، میکروسکوپ نوری و الکترونی، ویروس Y سیب زمینی
  • حسن ابراهیم زاده، مهدیس ابراهیم زاده صفحه 41
    قطعات اندامهای گیاهی، در محیطهای کشت واجد مقادیر متفاوتی از هورمونهای مختلف، اندامهای نوپدیدی به وجود می آورند که نظیر اندامهای حاصل از بذر به اندامهای تشکیل دهنده یک گیاه کامل قابل تبدیل هستند. در این پژوهش ابتدا به منظور بدست آوردن دانه رستهای سترون، کشت بذرهای سه گونه مختلف سرده بنگدانه شامل Hyoscyamus pusillus، H. arachnoideus و H. niger یکساله و دوساله از دو منطقه جغرافیائی مختلف انجام گرفت. سپس با کشت بذر و قطعات اندامهای گیاه سترون در محیطهای کشت MS واجد هورمونهای مختلف با غلظتهای متفاوت، اندام- زائی (ریشه زائی، ساقه زائی و برگ زائی) بررسی گردید. بررسی های آماری نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که بهترین ریشه زائی در نتیجه کشت ساقه H. niger دوساله در محیط کشت MS واجد IAA (1-mg L 2/0) و کشت ریشه H. niger دوساله در محیط کشت MS واجد IAA (1-mg L 2/0) و Kin (1-mg L 5/1) حاصل می شود. بعلاوه کشت بذر گونه های H. pusillus، H. arachnoideus و H. niger یکساله در محیط کشت واجد 2,4-D (1-mg L 32/0) بیشترین ریشه زائی را نشان می دهد. بررسی آماری ساقه زائی نشان داد که بیشترین ساقه زائی در گونه H. niger دوساله و در حالتی مشاهده می شود که کالوسهای حاصل از کشت ساقه در محیط کشت MS واجد IAA (1-mg L 09/0) و BAP (1-mg L 12/1)، در محیط کشت MS واجد BAP (1-mg L 12/1) و GA3 (1-mg L 5/2) واکشت گردیدند. بعلاوه بر روی کالوسهای حاصل از کشت بذر H. pusillus در محیط کشت MS واجد BAP (1-mg L 5/1) و NAA (1-mg L 5/0) بیشترین ساقه زائی مشاهده گردید. در زمینه برگ زائی، کشت ساقه H. arachnoideus در محیط کشت MS واجد Kin (1-mg L 5/1) و کشت بذر گونه H. pusillus در محیط کشت MS واجد BAP (1-mg L 5/0) و NAA (1-mg L 5/0) بیشترین برگ زائی را از خود نشان داد.
    کلیدواژگان: اندامزائی، بذرالبنج، برگ زائی، ریشه زائی، ساقه زائی
  • پرهام حدادی، احمد معینی، قاسم کریم زاده، محمدرضا عبدالهی صفحه 49
    گیاهان دهنده میکروسپورها در اتاق رشدی با دمای? C10/15 و دوره نوری 8/16 ساعت (شب / روز) قرار داده شدند. میکروسپورها در مرحله تک هسته ای انتهایی تا ابتدای دو هسته ای از غنچه هایی به طول mm 5/3-5/2 جدا شدند و در محیط کشت NLN-13 حاوی 13% ساکاروز کشت گردیدند.30 روز پس از کشت میکروسپورهای جداگردیده، رویانهای لپه ای شکل به ابعاد mm 5-4 به محیط کشت B5، جهت باززایی منتقل گردیدند. رویانهای کشت گردیده به مدت10 روز جهت شوک سرمایی به انکوباتوری با دمای? C4 منتفل گردیدند و سپس به اتاق رشدی با دمای? C25 منتقل شدند، پس از 30 روز، 3 صفت، درصد تولید گیاهچه های نرمال، درصد تولید رویانهای کالوس زا و درصد تولید رویانهای ثانوی یادداشت برداری گردید. روش بدست آوردن رویان در سه سطح به شرح زیر، تیمار این آزمایش را تشکیل می دهد: الف) تولید رویان در بالنهای یک لیتری حاوی ml 100 محیط کشت، ب) تولید رویان در بالنهای نیم لیتری حاوی ml25 محیط کشت، ج) تولید رویان در پتری دیشهای شیشه ای 15 * 100 حاوی ml5/12 محیط کشت. نتایج نشان داد که بین رویانهای تولید شده در ظروف مختلف محیط کشت از نظر درصد تولید گیاهچه های نرمال، رویانهای کالوس زا و رویانهای ثانوی، در سطح 01/0 =? ، اختلاف معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین تیمارهای این آزمایش نشان داد که رویانهای تولید شده در بالنهای 1 و 5/0 لیتری بدون تفاوت معنی دار، در سطح 01/0 =? ، بالاترین درصد تولید گیاهچه های نرمال را داشتند و در گروه a قرار گرفتند (بترتیب 58% و 54%). رویانهای تولید شده در بالنهای 1 لیتری با تولید 41/21 % رویانهای کالوس زا و 11/11 % رویانهای ثانوی کمترین تاثیر را بر باززایی غیر طبیعی داشتند.
    کلیدواژگان: باززایی، رویانهای ثانوی، رویانهای کالوس زا، کلزا
  • محمد علی آموزگار، مراحم آشنگرف، فریدون ملک زاده صفحه 57
    غلظت های بالای تلوریوم محلول (تلوریت) دارای اثرات حاد و مزمن بر روی موجودات زنده می باشد. با هدف توسعه یک روش بیولوژیکی برای حذف تلوریت، اثرات پارامترهای مختلف شامل pH? /? تا 5/10، دمای 2?تا 4? درجه سانتی گراد، غلظت های مختلف نمک های سدیم کلراید، پتاسیم کلراید و سدیم سولفات (5/0 تا 4 میلی مولار)، غلظت های مختلف سلنو اکسی آنیونها (2 تا 10 میلی مولار) و غلظت های مختلف تلوریت پتاسیم (1/0 تا 1 میلی مولار) روی حذف تلوریت در شرایط هوازی در کشت یک سویه باکتری گرم مثبت نمک دوست نسبی جدا شده از پساب کارخانه نساجی مرینوس قم مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس صفات شکلی، فیزیولوژی و بیوشیمیایی این سویه به طور موقت در جنس Salinicoccus قرار داده شد. حداکثر حذف تلوریت در 5/7 pH، دمای 35 درجه سانتی گراد،غلظتهای 5/1 مولار سدیم کلراید، 5/0 مولار سدیم سولفات، 1 مولار پتاسیم کلراید، 6 میلی مولار سدیم سلینت، مشاهده گردید. تحت شرایط بهینه بالا غلظت اکسی آنیون سمی پتاسیم تلوریت در سوپرناتانت کشت باکتری بعد ازشش روز انکوباسیون در مقایسه با نمونه شاهد، از 5/0 میلی مولاربه 005/0 میلی مولار کاهش پیدا می کند (تقریبا? ?% تلوریت حذف شد). رنگ سوسپانسیون سلولی بدلیل تشکیل تلوریوم عنصری سیاه گردید. کریستالهای عنصری تشکیل شده در سیتوپلاسم سلول باکتری با استفاده از میکروسکوپ الکترونی گذاره (TEM) مشاهده شده و با استفاده از آنالیزEDS تایید گردیدند.
    کلیدواژگان: احیای تلوریت، حذف تلوریت، نمک دوست های نسبی
  • صفحه 1
    مطالعه حاضر به بررسی شیبهای جنوب غربی رشته کوه بینالود واقع در شمال شهر نیشابور با مساحت تقریبی 500 کیلومتر مربع شامل شهر خرف و روستای باقشانگاه و منطقه بین آنها از دیدگاه فلوریستیک می پردازد. ارتفاع منطقه مورد بررسی بین 1300 تا 3500 متر متغیر بوده، مقدار کل بارندگی سالانه 9/239 میلیمتر و درجه حرارت متوسط سالانه 25/14 درجه سانتیگراد است. منطقه مورد مطالعه 487 گونه گیاه آوندی را شامل می شود که به 299 جنس و 67 خانواده تعلق دارند. بزرگترین تیره های گیاهی در منطقه به ترتیب عبارتند از: کاسنی با 71 گونه، گندم با 50 گونه، نخود با 45 گونه و شب بو با 30 گونه. گیاهان تروفیت با 37 درصد از تیپهای بیولوژیک، تیپ غالب را در منطقه تشکیل داده که بدنبال آنها بترتیب همی کریپتوفیتها با 34 درصد و کامفیتها با 12 درصد قرار می گیرند. همچنین از دیدگاه تیپ پوششی 48 درصد از کوروتیپها را عناصر رویشی ایرانو-تورانی تشکیل و بقیه متعلق به یک، دو، سه کوروتیپ یا چند ناحیه ای بوده یا حتی پراکنش همه جا وطنی نشان می دهند. بر پایه تیپهای رویشی، ویژگی های بستر و میزان آب در دسترس، رویشگاه های منطقه را می توان به انواع زیر تقسیم نمود: دشتهای پست، شیبهای صخره ای خشک، شیبهای مرطوب، رویشگاه های آبی، حاشیه مزارع و مزارع تخریب شده.
    کلیدواژگان: بینالود، فلوریستیک، کوروتیپ، نیشابور، تیپ بیولوژیک
  • N. Toghraie، D. Parsapajouh، H. Ebrahimzadeh، B. Thibaut، J. Gril، H.R. Yazdani Moghadam، نوشین طغرایی، داوود پارساپژوه، حسن ابراهیم زاده، برنارد تیبو صفحه 13
    رشدهای اولیه و ثانوی محورهای اصلی و جانبی درختهای جوان تاگ شماره 634 از گونه Eucalyptus gunnii، و همچنین برخی از جنبه های دیگر مربوط به خم کردن ساقه، در گروه کوچکی از درختان جوان راست و خمیده در یک دوره چهار هفته ای مورد بررسی قرار گرفت. اگرچه تمام درختان جوان، یعنی درختان راست و خمیده، چوب کششی بصورت G-fibre تولید می کنند، ثابت شد که خم شدن ساقه در تشکیل G-layer بسیار مؤثر است. سه نوع مختلف از G-fibre تشخیص داده شد: با G-layer نازک بدون یک S3، با G-layer متوسط ضخیم با یک S3، و با G-layer ضعیف. نتایج این آزمایش نشان می دهد که این اوکالیپتوس، بدنبال مواجه شدن با تنشهای درونی و بیرونی، حداقل از سه سازوکار استفاده می کند: تمایز فیبرهای ژلاتینی در گزیلم ثانوی، رشد برون مرکزی متناسب با تولید G-fibre، و تشکیل فیبر در فلوئم در سمت بالائی محورهای خم شده.
    کلیدواژگان: خم سازی، فیبرG، چوب کششی، رشد ثانوی، لایه ژلاتینی
  • S. M. Arab Najafi، سیدمحمود عرب نجفی صفحه 22
    سیستم باکولوویروس (Baculovirus expression system) بطور موفقیت آمیزی برای بیان انبوه پروتئینهای یوکاریوتیک در سلولهای حشرات مورد استفاده قرار گرفته است. این سیستم از یک پروموتر بسیار قوی ویروسی به نام AcNPV polyhedron استفاده میکند. در این مطالعه سیستم باکولوویروس برای تجلی پروتئین mouse G?q در سلولهای حشرات مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد که پروتئین نوترکیب در مقادیر بالا تولید می شود و در مکان طبیعی خود یعنی غشاء سلول قرار میگیرد, جائیکه به عنوان یک مولکول انتقال دهنده پیام عمل میکند.
    کلیدواژگان: ا کلو ویروس، پروتئینG، سیستم بیان ژن، یاخته های حشره
  • غلامرضا حدادچی، فاطمه مسعودی خراسانی صفحه 23

    در مزارع کلزا، خردل وحشی به وفور می روید وبه عنوان علف هرز عمده آن به حساب می آید. همانند برخی بذر های دیگر احتمالا از خردل وحشی ترکیبات آللوشیمیایی خاصی به در��ن خاک آزاد می شود که موجب آلودگی و تغییر رشد کلزا می شود. در این پژوهش از مزرعه کلزا بذور این دو گیاه جمع آوری گردید وآنگاه بذر کلزا در محیط کشت هوگلند و بذر خردل وحشی در مزرعه آزمایشی کشت داده شد. در مرحله 5-6 برگی خردل وحشی عصاره ای باتراکم 10 گرم پودر خشک در 100 میلی لیتر تهیه و از آن محلول های 5/0 و 5/1 درصد تهیه شد. عصاره بخش هوایی موجب کاهش طول ریشه، بخش هوایی، سطح برگ و وزن تر کلزا شد، لیکن عصاره ریشه تنها در تراکم 5/1در صد موجب بروز این آثار گردید. عصاره بخش هوایی در غلظت 5/1درصد موجب کاهش کلروفیل a و کلروفیل کل کلزا شد، لیکن عصاره ریشه ای در همین تراکم کلروفیل b را کاهش داد. در ضمن عصاره بخش هوایی موجب کاهش واکنش هیل در کلزا شد. به احتمال قوی در این راستا برخی ترکیبات آللوپاتیک خردل موجب کاهش سنتز ترکیبات پرفیرینی لازم برای سنتز کلروفیل و در نتیجه کاهش فتوسنتز می شوند. از جانب دیگر عصاره های بخش ریشه و اندام هوایی خردل وحشی موجب افزایش کربوهیدرات های محلول وکاهش کربوهیدرات های نامحلول شدند که می تواند دلالت بر کاهش ترکیباتی همچون سلولوز و در نتیجه ضعیف شدن دیواره سلولی داشته باشد. این عصاره ها در برگ کلزا موجب کاهش پروتئین و افزایش پرولین شدند. در ضمن با غلظت 5/1 درصد عصاره های مذکور فعالیت پراکسیدازی نیز در کلزا مشاهده گردید. کاهش پروتئین بیانگر فعالیت پروتئازی بوده که احتمالا برخی آمینواسید های حاصل همانند اسید گلوتامیک در سنتز پرولین وارد می شوند تا مقاومت گیاه را در ارتباط با فشار اسمزی بالا ببرد. فعالیت پراکسیدازی هم می تواند محرکی برای سنتز برخی ترکیبات پلی فنلی جهت مقاومت بیشتر گیاه باشد.

    کلیدواژگان: آللوپاتی، کربوهیدرات، کلروفیل، پراکسیداز، خردل وحشی، واکنش هیل، کلزا
  • N. Nasr، M. Khayami، R. Heidari R. Jamei، نسرین نصر، مسعود خیامی، رضا حیدری، رشید جامعی صفحه 37
    اخیرا توجه زیادی به محصولات روغنی خصوصا روغن بدست آمده از گیاه کلزا با توجه به ارزش غذایی بالای آن شده است لذا با توجه به این امر و برای تعیین قرابت دانه های10 رقم از این گیاه با ارزش مورد آزمایش قرار گرفتند این ارقام عبارتند از: Ebonit, Bristol, VDH8001, Option, P.F,Colvert, Orient, Cobra, IRA, Rigent×Cobra پروتئین دانه با روش کجلدال اندازه گیری شد که این مقدار پروتئینی از 8/30-4/18 متغیر بود و VDH8001 و Bristol به ترتیب بالاترین و پائین ترین مقدار پروتئین را داشتند. به منظور مطالعه پروتئین های ذخیره بذر آزمایش SDS-PAGE انجام گرفت که طی الکتروفورز 5 مکان ژنی با 19 باند پروتئینی تشخیص داده شد که رقم های P.F، Ebonit و Option بیشترین تعداد باند (19) و رقم های Oreint, Colvert کمترین تعداد باند پروتئینی (12) را داشتند روغن کل به روش سوکسله استخراج و اندازه گیری شد نتایج نشان داد که رقم Rigent×Cobra بالاترین (%42) و رقم Cobra کمترین میزان (%37) روغن را داشتند. میزان و نوع اسیدهای چرب موجود در دانه ها از طریق گازکروماتوگرافی (GC) مشخص شد نتایج حاصل از GC نشان داد که 5 اسید چرب مهم اولئیک, لینولئیک, لینولنیک, استئاریک و پالمیتیک اسید به طور مشترک در 10 رقم مشاهده شد بطوریکه اولئیک اسید بیشترین و استئاریک اسید کمترین درصد را دارا می باشد مقادیر اولئیک اسید در واریته های مختلف بین 3/62-3/51 لینولئیک اسید بین 9/31-09/18, لینولنیک اسید بین 2/16-2/2 استئاریک اسید بین2/2-15/0 و پالمتیک اسید بین 05/8-8/4 مشاهده گردید.آنالیزهای آماری طبق برنامه SPSS انجام گردید و فاصله ژنتیکی دانه ها بر اساس چربی و پروتئین های بررسی شده مشخص گردید.
    کلیدواژگان: الکتروفورز، کلزا، اسید چرب، پروتئین های دانه، گازکروماتوگرافی
  • J. Hamedi، A. Makhdoumi Kakhki، H.R. Darabi، جواد حامدی، علی مخدومی کاخکی، حسین رضا دارابی صفحه 41
    به منظور یافتن سورفاکتانتهای مناسب برای افزایش حلالیت اسیدچرب در محیط آبی، سورفاکتانت های غیر یونی شامل تویین 85،80،60،40،20، پلی اتیلن گلیکول 600،400،300،200، دی اتیلن گلیکول دی متیل اتر(دی گلایم)، تریتون x-100، تتراهیدروفوران و دی اکسان به محیط پایه تولید اریترومایسین اضافه شد. همچنین سورفکتانتهای فوق به محیط پایه دارای پالمیتیک اسید نیز اضافه شد. اثرات سورفکتانتها بر روی مورفولوژی Saccharopolyspora erythraea و تولید اریترومایسین ارزیابی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد، تویین20 و تریتون X-100 باعث تجزیه میسلیوم ها شده است. اما در محیط کشت دارای سورفاکتانت های دیگر، هیف ها به شکل رویشی باقی ماندند. در محیطهای پلی اتیلن گلیکول600،400،200؛ تویین 40 و تتراهیدروفوران هیچ اثر مثبت یا منفی در تولید اریترومایسین مشاهده نشد. ولی افزودن تریتونX-100 و دی اکسان به محیط، تولید اریترومایسین را به میزان 9/9 و3/1 نسبت به محیط شاهد کاهش داده است. در محیط های واجد پلی اتیلن گلیکول200، 400 و600، تویین60، 80 و 85 و دی گلایم تولید اریترومایسین به ترتیب 3/1، 5/1، 0/2، 4/1، 4/1، 3/1 و 3/1 برابر بیشتر از محیط شاهد بوده است. تولید اریترومایسین در محیط دارای اسید پالمیتیک 62/1 برابر کمتر از محیط شاهد بوده است. در هر صورت اثر اسید پالمیتیک در تولید اریترومایسین در حضور سورفاکتانت ها متفاوت بوده است. تولید اریترومایسین در محیط دارای پالمیتیک اسید به همراه پلی اتیلن گلیکول400 و همچنین پالمیتیک اسید و پلی اتیلن گلیکول600 بیشتر از تولید اریترومایسین در واجد اسید پالمیتیک (بدون سورفاکتانت) بوده است. ولی اریترومایسین تولید شده در محیط دارای تویین40، 60، 80 و 85، تتراهیدروفوران و دی گلایم کمتر از تولید اریترومایسین در محیط شاهد (بدون افزودن سورفاکتانت) بوده است.
    کلیدواژگان: اریترومایسین، اسید چرب، سورفکتانتهای غیریونی، مورفولوژی
  • A.A. Ehsanpour، S. Zahedi، علی اکبر احسانپور، شیرین زاهدی صفحه 47
    ازمایشات روی چهار گونه بلوط (Quercus btantii, Q. infectoria Q. castaneifolia, Q. libani) انجام گردید. کوتیلدونهای گیاه در محیط کشت MS حاوی هورمونهای BAP (1.0 mg / lit) وIAA (2.0 mg/lit) کشت شد و از انها کالوس تولید گردید. در این محیط کشت پس از12- 8 هفته جنینهای مرحله کروی روی سطح کالوسهای گونه Q. castaneifolia مشاهده گردید. در نهایت جنینهای کروی به مرحله قلبی شکل و گیاهچه تبدیل شدند. قطعات ساقه و برگ این گونه ها نیز مورد ازمایش قرار گرفت ولی هیچکدام قادر به تولید کالوس نبودند. گیاهچه ها در پایان به محیط کشت بدون هورمون منتقل و تکثیر شدند.
    کلیدواژگان: بلوط، جنین سوماتیک، در شیشه، کشت کوتیلدون