فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی مازندران - پیاپی 60 (مهر و آبان 1386)

مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران
پیاپی 60 (مهر و آبان 1386)

  • 140 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/11/10
  • تعداد عناوین: 16
|
  • سید اسماعیل شفیعی، محمدحسین کریمی نسب، مسعود شایسته، مجید سجادی صفحات 1-5
    سابقه و هدف
    آرتروسکوپی زانو تکنیک با ارزشی است که برای تشخیص و درمان ضایعات داخل مفصلی کاربرد دارد اما گاهی با دردهای متوسط تا شدیدی بعد از عمل همراه می باشد لذا تسکین درد بعد از آرتروسکوپی سبب تسریع بازگشت بیماران به فعالیت روزمره می شود. به منظور کاهش درد بعد از آرتروسکوپی تا کنون مطالعات زیادی صورت گرفته است. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر تزریق داخل مفصلی مرفین با مارکائین در تسکین درد 24 ساعت اول پس از آرتروسکوپی زانو می باشد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی 30 بیمار که به علت پارگی منیسک جهت ترمیم یا خارج کردن منیسک تحت عمل آرتروسکوپی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. در یک گروه cc7 مارکائین 5/0 درصد و درگروه دوم mg10 مرفین پس ازعمل آرتروسکوپی داخل مفصل زانو تزریق شد و پاسخ به دارو در ساعت های 6و12و18و24 بعد از عمل با معیار VAS ارزیابی شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که کاهش درد در گروه مارکائین در 6 ساعت اول بعد از آرتروسکوپی به صورت معنی داری بیشتر از گروه مرفین بود. در سایر ساعات تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت. هیچ عارضه جانبی ناشی از تزریق در دو گروه مشاهده نشد. سن و جنس و قد و وزن بیماران نیز در پاسخ درمانی آنها تاثیرگذار نبود.
    استنتاج
    تزریق داخل مفصلی مارکائین در تسکین درد پس از آرتروسکوپی زانو در ساعت 6 پس از جراحی نسبت به مرفین موثرتر است و در ساعات بعدی تفاوتی بین دو دارو وجود ندارد. با توجه به نتایج به دست آمده جا دارد که تحقیقات بیشتری در زمینه درمان درد پس از عمل جراحی آرتروسکوپی انجام شود.
    کلیدواژگان: آرتروسکوپی زانو، تزریق مفصلی مارکائین، تزریق مفصلی مرفین
  • نکیسا ضرابی اهرابی، پیام بهرادکیا، محمد شفیعی، فریبا جوهری دها، رضا نجفی، شیده منتصر کوهساری، محمدحسین بابایی * صفحات 6-13
    سابقه و هدف

    آنتی بادی های مونوکلونال (Monoclonal) با توجه به اتصال اختصاصی به آنتی ژن، امروزه به عنوان ابزار تحقیقاتی و عوامل تشخیصی بهسازی می شوند. در این تحقیق آنتی بادی های مونوکلونال بر علیه سلول های سرطان روده تهیه شده و نشان دارسازی آن ها با رادیوایزوتوپ تکنسیم- 99m صورت گرفت.

    مواد و روش ها

    این پژوهش در سه مرحله انجام شد که شامل تهیه سلول های هیبریدوما علیه سلول های سرطانی روده (HT29)، تولید آنتی بادی مونوکلونال با رشد هیبریدوما در محیط کشت و به دست آوردن خصوصیات آن و نشان دارسازی آن با تکنسیم- 99m و انجام آزمایش های کنترل کیفی می باشد.

    یافته ها

    در این پژوهش سلول هیبریدومای D2 جهت تولید آنتی بادی مونوکلونال به دست آمد که ایزوتایپ آنتی بادی IgG1 و ثابت پیوستگی(Affinity) آن M-1 109 × 2/7 تعیین شد. این آنتی بادی قادر به شناسایی آنتی ژن رویانی سرطان (CEA) بود. بازده نشان دارسازی آنتی بادی مونوکلونال با در نظر گرفتن نتایج حاصل از آزمایش های کنترل کیفی، بیش از90 درصد تعیین شد.

    استنتاج

    آنتی ژن رویانی سرطان (CEA) پروتئینی غشایی با گلیکوزیلاسیون زیاد است. از کاربردهای بالینی رایج آنتی بادی ها علیه CEA، می توان به غربالگری سرطان در میان افراد جمعیت، تشخیص سرطان های بدخیم دستگاه گوارش، تکنیک های آسیب شناسی، تشخیص جایگاه تومور و درمان سرطان اشاره نمود. در این تحقیق یک آنتی بادی مونوکلونال نشان دار شده جدید تهیه شده است که می تواند در آینده به عنوان یک انتخاب مناسب برای ثبت تصاویر دو بعدی با پرتو- ایمنی (Radio Immunoscintigraphy) مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: آنتی بادی مونوکلونال، رادیودارو، تکنسیم، 99m، رادیوایمونوسینتی گرافی، سرطان کولون
  • محمدتقی هدایتی، زهره حاج حیدری، ثریا برومند، طاهره شکوهی، علیرضا رفیعی، رضا علی محمدپور صفحات 14-22
    سابقه و هدف
    کاندیدا آلبیکنس به عنوان یکی از اعضای کوچک طبیعی ساکن (Microflor)بدن انسان می تواند باعث رهاسازی دایمی مواد حساسیت زا در افراد حساس و در نتیجه سبب تشدید بیماری های حساسیتی مزمن نظیر التهاب ارثی پوست (Atopic Dermatitis) شود. هدف از مطالعه حاضرتعیین میزان شیوع IgE اختصاصی برعلیه کاندیدا آلبیکنس در بیماران مبتلا به التهاب ارثی پوست مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی ساری طی سال های 85-1383 می باشد.
    مواد و روش ها
    120 بیمار مبتلا به التهاب ارثی پوست (52 مرد و 68 زن) مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی ساری وارد مطالعه شدند. طیف سنی بیماران 4 ماه تا 60 سال با میانگین 9/12 سال بود. معیارهای تشخیص برای بیماری، معیارهای هانیفین و راجکا (Hanifin & Rajka) بود. سرم این بیماران با استفاده از اسباب های اندازه گیری IgE کلی (RADIM) و براساس دستورالعمل کارخانه سازنده اندازه گیری شد و برای تعیین میزانIgE اختصاصی از اسباب های (Kits)طراحی شده به وسیله IgE خاص حساسیت انسان(ALerCHEK''S Allergen specific human) و براساس دستور کارخانه سازنده استفاده گردید.
    یافته ها
    از مجموع 120 بیمار مورد مطالعه، در 37 نفر (8/30 درصد) سطح IgE کلی بیش از IU/ml 100 و در 44 نفر (7/63 درصد) IU/ml 100-20 و در 39 نفر (5/32 درصد) کمتر از IU/ml100بود. از68 بیمار زن، 20 نفر (4/29 درصد) و از 52 بیمار مرد 17 نفر (7/32 درصد) دارایIgE کلی بیش از IU/ml 100بودند. از مجموع 120 بیمار مورد مطالعه 9 نفر (5/7 درصد) IgE اختصاصی بر علیه کاندیدا آلبیکنس را نشان دادند که از این تعداد 6 نفر (6/66 درصد) زن بودند.
    استنتاج
    نتایج مطالعه حاضر در مقایسه با سایر تحقیقات، هماهنگی نسبی میزان IgE کلی را در بیماران نشان می دهد. اما درصد بیماران مبتلا به التهاب ارثی پوست با IgE اختصاصی بر علیه کاندیدا آلبیکانس در مطالعه حاضر پایین تر بود که به نظر می رسد عوامل مختلفی نظیر سن بیماران مورد مطالعه، شدت بیماری، روش ارزیابی IgE اختصاصی و همچنین سطح IgE کلی در آن تاثیرگذار باشد.
    کلیدواژگان: درماتیت آتو پیک، کاندیداآلبیکنس، IgE
  • نسرین رحمانی بویینی، محمدعلی مهری فیروزجایی، لیلا شهبازنژاد صفحات 23-29
    سابقه و هدف
    فیشر آنال مزمن ایدیوپاتیک، بیماری طولانی مدتی است که با دفع دردناک مدفوع و خونریزی همراه است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تاثیر تزریق توکسین بوتولینیوم (BT) و جراحی در درمان بیماران مبتلا به این بیماری می باشد.
    مواد و روش ها
    در یک کارآزمایی بالینی 40 بیمار مبتلا به CIAF، به طور مساوی (هر گروه 20 نفر) تحت تزریق 20 واحد BT در دو طرف فیشر یا جراحی اسفنکتروتومی جانبی داخلی (LIS) قرار گرفتند. بیماران از نظر عوارض و بهبودی یک هفته، یک، دو و چهار ماه پس از درمان پیگیری شدند.
    یافته ها
    میزان بهبودی در گروه LIS در ماه اول، 80 درصد (16 نفر) بود در حالی که گروه BT بهبودی نداشت (05/0< P). در ماه چهارم 17 نفر از گروه جراحی و 11 نفر از گروه BT بهبود یافته بودند (082/0=P). شدت درد در هفته اول در هر دو گروه به طور معناداری کاهش یافت(05/0< P). این کاهش در گروه BT تا ماه اول ادامه داشت و پس از آن تا پایان پیگیری کاهش معناداری نیافت. ولی به طور کلی میزان درد در تمام مراحل پیگیری در گروه LIS به طور معناداری کمتر از گروه BT بود(05/0< P). عوارض جانبی در دو گروه تفاوت معنادار نداشت (05/0P>).
    استنتاج
    بهبودی در بیماران پس از تزریق BT با LIS تفاوت معناداری نداشته ولی دیرتر ظاهر می شود. BT می تواند به عنوان اولین قدم درمانی برای بیماران CIAF انجام شود. جهت مشاهده اثرات درمانی آن پیگیری بیماران حداقل تا 4 ماه ضروری است.
    کلیدواژگان: فیشر آنال مزمن ایدیوپاتیک، توکسین بوتولینیوم، اسفنکتروتومی جانبی داخلی
  • محمدرضا صفوی، عظیم هنرمند صفحات 30-38
    سابقه و هدف
    تزریق پروپوفول توام با درد و کاهش فشار خون است. سولفات منیزیم وکتامین هر دو اثرات آنتاگونیستی بر روی گیرنده ان- متیل- دی- آسپارتات NMDA)=(N-methyl-d-aspartate-receptor دارندو باعث بی دردی می شوند. هدف از این مطالعه، مقایسه اثرات بی دردی کتامین، لیدوکائین و منیزیم، حین تزریق پروپوفل می باشد.
    مواد و روش ها
    200 بیمار با کلاس یک و دو انجمن بی هوشی امریکا ((ASA=American Social Anesthesia که جهت انجام عمل جراحی چشمی(انحراف چشم) به صورت انتخابی (Elective) نامزد شده بودند، به طور تصادفی به چهار گروه پنجاه نفری تقسیم شدند. بیماران در گروه «م» 48/2 میلی مول منیزیم وریدی، در گروه «ک» 10 میلی گرم کتامین وریدی، در گروه «ل» 30 میلی گرم لیدوکائین یک درصد به صورت وریدی و در گروه «س» نرمال سالین دریافت کردند. همه داروهای مورد استفاده 5 سی سی بود و 30 ثانیه بعد، پروپوفل یک درصد به میزان 5 سی سی تزریق شد. جهت ارزیابی شدت درد در زمان استفاده از بیش دارو حین تزریق پروپوفول از یک مقیاس چهارگانه به صورت: بدون درد (میزان صفر)، درد خفیف (میزان یک)، درد متوسط (میزان دو) و درد شدید (میزان سه) استفاده شد.
    یافته ها
    88 درصد بیماران در گروه شاهد (دارو نما یا نرمال سالین) در مقایسه با 34 درصد در گروه سولفات منیزیم، 38 درصد در گروه کتامین و 18 درصد در گروه لیدوکائین، درد حین تزریق پروپوفول داشتند(01/0>P). در مقایسه با گروه سالین بروز درد خفیف، متوسط و شدید در گروه «ک»، «ل» و «م» کاهش معنی داری داشت (05/0>P).
    استنتاج
    تزریق وریدی پیش داروی سولفات منیزیم، لیدوکائین وکتامین تاثیر تقریبا یکسانی درکاهش درد حین تزریق پروپوفول دارد.
    کلیدواژگان: پروپوفول، سولفات منیزیم، کتامین، لیدوکائین، درد حین تزریق
  • محمود محمدیان، احمد علیزاده، رضا علی محمدپور صفحات 39-47
    سابقه و هدف
    افزایش غلظت ذرات قابل استنشاق در هوا منجر به بیماری های ریوی و افزایش مرگ و میر در افراد جامعه و بخصوص شاغلین بخش های حمل و نقل شهری می شود. مطالعات اپیدمیولوژیکی انجام شده نشان می دهد که ذرات منتشر شده از وسایل نقلیه موتوری که در ترافیک (Traffic) جاده ای ایجاد می شود پتانسیل بیشتری را برای افزایش مرگ و میر و بستری شدن افراد در نتیجه بیماری های قلبی و عروقی دارد. افزایش ترافیک در شهرهای بزرگ باعث افزایش غلظت آلاینده ها و به خصوص ذرات قابل استنشاق در هوا می شود. در این بررسی میزان تماس رانندگان اتوبوس های شهری با ذرات قابل استنشاق (PM10)و عوامل موثر بر آن مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این بررسی به وسیله یک دستگاه نمونه برداری و تجزیه مستقیم ذرات قابل استنشاق (MicroDust Pro) همراه با یک پمپ نمونه بردار فردی استانداردسازی شده (calibrated) با جریان هوای 2 لیتر بر دقیقه، غلظت ذرات (PM10) در هوای منطقه تنفسی رانندگان اتوبوس های شهر ساری در سه مسیر اصلی شهر در طول یکسال اندازه گیری شد و عوامل احتمالی موثر بر میزان تماس رانندگان دریک پرسشنامه ثبت گردید.
    یافته ها
    میانگین غلظت ذرات قابل استنشاق (PM10) درمنطقه تنفسی رانندگان اتوبوس در ماه های مختلف متفاوت و در فصول پاییز و زمستان بیشتر بود و در برخی از روزها به حدود μgm-3300 می رسید. تماس با این ذرات در هنگام عصر افزایش می یافت و بیشتر در مسیرهای با ترافیک سنگین مشاهده شد. عوامل دیگر چون بارندگیو دمای هوا، تعداد مسافر سوار شده به اتوبوس، سال تولید اتوبوس و سوار و پیاده کردن مسافر از جمله مهم ترین عوامل موثر در میزان تماس رانندگان اتوبوس با ذرات قابل استنشاق بود.
    استنتاج
    تماس رانندگان اتوبوس های شهر ساری با ذرات قابل استنشاق (PM10) در زمان های مختلف متفاوت بوده و ناشی از وارد شدن این ذرات از هوای بیرون به داخل اتوبوس در هنگام سوار و پیاده شدن مسافر و انتشار مجدد ذرات ریز ته نشین شده می باشد.
    کلیدواژگان: آلودگی هوا، ذرات قابل استنشاق، تماس فردی، وسایل نقلیه، PM10، راننده اتوبوس
  • غلامعلی گدازنده، حسن خانی، سید لطف الله افضلی، علیرضا خلیلیان، ایرج ملکی، حافظ تیرگرفاخری صفحات 48-57
    سابقه و هدف
    معده، شایع ترین و مناسب ترین عضوی است که جهت جایگزینی مری مورد استفاده قرارمی گیرد. اکثر جراحان از روش های جراحی مختلف جهت کمک به تخلیه معده جایگزین شده نظیر برش عضلات طولی و حلقوی پیلور (Pyloromyotomy) یا ترحیم پیلور (Pyloroplasty) یا پیلوروپلاستی استفاده می کنند. هدف از این مطالعه، مقایسه میزان تخلیه معده و نیز عوارض پس ازعمل جراحی دربین دو گروه از بیمارانی است که تحت عمل جراحی برداشتن مری (Esophogectomy) و جایگزینی با معده برای درمان سرطان مری قرار گرفته اند. در یک گروه از بیماران جهت کمک به تخلیه معده از روش برش عضلات طولیو حلقوی پیلور استفاده شد و در گروه دیگر از بیماران، هیچ روش جراحی کمک تخلیه ای بر روی معده جایگزین شده، انجام نشد.
    مواد و روش ها
    بین سال های1385-1382، مطالعه ای با ساختار کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو بی خبر کنترل شده، بر روی بیماران مبتلا به سرطان مری که نامزد عمل جراحی برداشتن مری و جایگزینی با معده بوده اند، جهت تبیین هدف مطالعه درمراکز درمانی ساری واقع در ساحل جنوبی دریای خزر طراحی گردید. دربین هفته های 8-6 پس از عمل جراحی، جهت بررسی میزان تخلیه معده جایگزین شده از اسکن رادیوایزوتوپ معده با مواد جامد نشان دار استفاده شد. کلیه بیماران به مدت شش ماه از نظر علا ئم بالینی، عوارض زودرس و عوارض دیررس بعد از جراحی مورد پی گیری قرار گرفتند.
    یافته ها
    30 بیمار در طی این مطالعه تحت عمل جراحی برداشتن مری و جایگزینی با معده قرار گرفته اند. 18 نفر (60 درصد) از بیماران مرد و 12 نفر (40 درصد) زن با میانگین سنی 21/7±46/62 سال و محدوده سنی 73-41 سال بوده اند. 23 نفر (7/76 درصد) از بیماران مبتلا به سرطان سلول سنگفرشی مری و 7 بیمار (3/23 درصد) هم مبتلا به آدنوکارسینوم مری بوده اند. از مجموع 30 بیمار، در 16 مورد (3/53 درصد) تومور در ناحیه سینه ای میانی و در 14 مورد (7/46 درصد) در ناحیه سینه ای تحتانی و کاردیا بوده است. در بیماران تحت برش عضلات طولی و حلقوی پیلور شده، 11 بیمار (3/73 درصد) دارای تخلیه تاخیری معده بوده، در حالی که در گروه بیماران بدون برش عضلات فوق، 9 بیمار (60 درصد) دارای تخلیه تاخیری بوده است. بین دو گروه، هیچ تفاوت معنی داری در میزان تخلیه معده و عوارض ایجاد شده بعد از عمل جراحی به دست نیامد.
    استنتاج
    با توجه به عدم وجود تفاوت در بین بیماران دو گروه از نظر میزان تخلیه معده پس از عمل جراحی و نیز همراه بودن عوارضی همچون سندرم دامپینگ و پس زدن ترشحات معدی و صفراوی از مری به معده با اعمال جراحی زهکشی (Drainage) معده، می توان از جایگزینی مری با معده بدون کاربرد روش های زهکشی معده استفاده کرد.
    کلیدواژگان: سرطان مری، ازوفاژکتومی، ازوفاگوگاستروستومی گردنی، پیلورومیوتومی، میزان تخلیه معده
  • محمدرضا صفوی، عظیم هنرمند صفحات 58-68
    سابقه و هدف
    این مطالعه جهت بررسی ارتباط بین اندکس توده بدن(BMI) و پروتئین واکنش سی(CRP) با مدت زمان تهویه مکانیکی در بیماران ترومائی حین پذیرش به واحد مراقبت های ویژه طراحی گردید. با توجه به ارتباط نارسائی تنفسی با ضریب بررسی نارسائی متوالی ارگان ها (SOFA)، قدرت پیش بینی کنندگی آنها نیز با هم مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه از نوع مشاهده ای- آینده نگر می باشد. که در واحد مراقبت های ویژه مرکز پزشکی الزهرا دانشگاه اصفهان انجام شد. بیماران در زمان پذیرش به واحد مراقبت های ویژه تروما براساس مدت زمان تهویه مکانیکی به دوگروه الف (کمتر یا مساوی 7 روز) و ب (بیشتر از 7 روز) تقسیم شدند. شدت ناخوشی بیماران از طریق محاسبه ضریب اصلاح شده تروما(RTS) دراولین روز بستری در واحدمراقبت های ویژه تعیین گردید. وضعیت بیولوژیکی بیماران باتعیین متوالی سطح سرمی پروتئین واکنش سی در زمان پذیرش، 48 و 72 ساعت بعد، در زمان شروع و جداسازی از تنفس مکانیکی پیگیری شد. در زمان شروع و قطع تهویه مکانیکی نیز شاخص توده بدن، آلبومین سرمی و ضریب بررسی نارسائی متوالی ارگان ها ثبت گردید.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری در داده های دموگرافیکی یا ضریب اصلاح شده تروما بین دو گروه وجود نداشت(05/0(P>. حین قطع تهویه مکانیکی ضریب بررسی نارسائی متوالی اورگان ها، شاخص توده بدن، آلبومین سرمی، پروتئین واکنش سی سرمی به طور معنی دار در گروه ب در مقایسه با گروه الف بالاتر بود (01/0P<). فراوانی بروز شاخص توده بدن پائین (کمتر و مساوی 20 کیلوگرم/ مترمربع) یا پروتئین واکنشی سی سرمی بالا (بیش از 10 میلی گرم/ لیتر) حین شروع تهویه مکانیکی به ترتیب 2/72 درصد (72/52) و 9/81 درصد (72/59) بود. فراوانی بروز شاخص توده بدنی پائین یا پروتئین واکنش سی سرمی بالا در گروه ب به طور معنی داری حین شروع و قطع تهویه مکانیکی بالاتر ازگروه الف بود (05/0>P). پروتئین واکنش سی سرمی یا شاخص توده بدنی حین قطع تهویه مکانیکی ویژگی بالاتری برای پیش بینی تهویه مکانیکی به مدت بیش از 7 روز داشت.در زمان قطع تهویه مکانیکی ضریب بررسی نارسائی متوالی اورگان ها، آلبومین سرمی، پروتئین واکنش سی سرمی و شاخص توده بدنی به طور معنی داری تمایز خوبی (سطح زیر منحنی بیش از 5/0) داشت. میانگین سطح پروتئین واکنش سی در 72 ساعت پس از پذیرش به واحد مراقبت های ویژه یا حین قطع تهویه مکانیکی در گروه ب به طور معنی دار بالاتر از گروه الف بود (01/0>P). قوی ترین شاخص در پیش بینی تهویه مکانیکی بمدت بیش از 7 روز پروتئین واکنش سی سرمی و حین قطع تهویه مکانیکی اندکس توده بدنی بود.
    استنتاج
    در مقایسه با ضریب بررسی نارسائی متوالی ارگان ها، جهت محاسبه خطر تهویه مکانیکی طولانی مدت هر دو شاخص توده بدن و پروتئین واکنش سی سرمی را می توان بکار برد. حفظ سطح شاخص توده بدنی یا پروتئین واکنش سی سرمی در حد نرمال می تواند طول مدت تهویه مکانیکی را کوتاه کند.
    کلیدواژگان: توده عضلانی بدن، پروتئین واکنش سی، واحد مراقبت های ویژه، تهویه مکانیکی، ضریب بررسی نارسائی متوالی ارگان ها
  • غلامحسین حسن شاهی، الن دیکسون، سیدضیاء طباطبایی صفحات 69-78
    سابقه و هدف
    مقادیر بالایی از پروتئین کموکین SDF-1a (پروتئین مشتق شده از سلول های استرومایی) در بافت های غیر آماسی اپی تلیوم کبد گزارش شده است. ازطرفی ظهور وتولید SDF-1a نیز به وسیله سلول های صفحات مجرایی (Ductal Plates) که نوعی سلول پیش ساز برای اپی تلیوم کبد است، گزارش گردیده است. این پروتئین در لانه گزینی سلول های لنفوسیتB در بافت کبد، موثر و لازم است. بنابراین می تواند در سیستم ایمنی و مصونیت کبد نقش ایفا کند. با توجه به ظهور و تولید این پروتئین در سایر سلول های کبدی، مراجع علمی و مقالات کمی، بروز این ژن را در سلول های هپاتوسیت که سلول های اصلی کبدی می باشند، مورد بررسی قرار داده اند. لذا موضوع این تحقیق بررسی ظهور SDF-1a در سطح MRNA توسط سلول های هپاتوسیت بوده است.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش از روش های تولید مثل غیرجنسی (cloning) استفاده نموده و ظهور این ژن در سلول های هپاتوسیت بررسی شده است. در این راستا در اولین مرحله با خواندن توالی ژن در سلول های هپاتوسیت موش صحرایی و مقایسه صحت اطلاعات خود با داده های پایه (Data Base) ثابت شد که ژن مورد بررسی همان SDF-1a بوده است و در مرحله بعد، میزان ظهور ژن با روش خشک کردن شمالی (Northern Blotting) پردازش شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که متعاقب جداسازی هپاتوسیت ها از کبد و کشت اولیه آن ها این ژن در هپاتوسیت ظهور می یابد.
    استنتاج
    بیان این کموکین احتمالا در پاسخ تنشی سلول های هپاتوسیت به جداسازی و کشت اولیه موثر است.
    کلیدواژگان: هپاتوسیت، کبد، SDF-1a، کموکین
  • مهدی روحانی، علی صادقیان، پریسا فرنیا، مهرانگیز خواجه کرم الدین، محبوبه نادری نسب، رضوان منیری صفحات 79-86
    سابقه و هدف
    ژنوتیپ Beijing یک از مهمترین سویه های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس می باشد و نقاط مختلف دنیا در ارتباط با همه گیری های بیماری سل بوده است. با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات در این زمینه در ایران، این مطالعه با هدف تعیین فراوانی این ژنوتیپ در شهر مشهد انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی بر روی 113 نمونه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس جدا شده از بیماران مبتلا به سل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و بیمارستان های قائم (عج) و بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد انجام پذیرفت. در این مطالعه اعضای خانواده ژنوتیپ Beijingبا استفاده ازSpoligotyping روش که یک روش مبتنی برPCR است مورد شناسایی قرار گرفتند. اطلاعات حاصل با آمار توصیفی ارایه و فاصله اطمینان آن در جامعه برآورد گردید.
    یافته ها
    از مجموع 113 نمونه مطالعه شده 8 نمونه (7/1 درصد) [Cl 95%،2.36-11.84] متعلق به ژنوتیپ Beijingبود. از هشت نمونه جدا شده 5 نمونه مربوط به بیماران افغان و سه نمونه متعلق به بیماران ایرانی بود. از هشت بیمار مبتلا به ژنوتیپ Beijing دو بیمار مرد و شش بیمار زن بودند.
    استنتاج
    اگر چه نسبت فراوانی این ژنوتیپ در ایران پائین تر از سایر کشورهای آسیایی می باشد اما باید با اتخاذ سیاست های مناسب از افزایش شیوع آن در ایران جلوگیری نمود.
    کلیدواژگان: مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، ژنوتیپ Beijing، مشهد
  • سام زربخش، محمود هاشمی تبار، فاطمه جوادنیا، مسلم محمدی صفحات 87-94
    سابقه و هدف
    هدف از انجام این تحقیق ارزیابی تاثیر تحریک تخمک گذاری با گنادوتروپین ها بر میزان لانه گزینی و رشد جنین پس از انتقال بلاستوسیست ها به رحم موش و مقایسه میزان پذیرندگی آندومتر پس از منتقل کردن تعداد متفاوتی بلاستوسیست به هر کدام از شاخ های رحم موش سوری میباشد.
    مواد و روش ها
    موشهای ماده NMRI با سن 3-2 ماه به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. در هر گروه نیز موش ها به دو گروه دهنده و گیرنده تقسیم بندی شدند. موش های دهنده هر دو گروه و موش های گیرنده گروه تجربی با PMSG/hCG تحریک تخمک گذاری شدند. بلاستوسیست های به دست آمده به صورت 5 و 10 عدد به طور جداگانه به ترتیب به شاخ های چپ و راست رحم موش های گیرنده حاملگی کاذب تحریک تخمک گذاری شده (گروه تجربی) و تحریک تخمک گذاری نشده (گروه کنترل) منتقل شدند. موش های گیرنده هر دو گروه در روز 14 حاملگی کشته شده و از نظر میزان لانه گزینی و رشد و وزن جنین ها مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    تغییر معنی داری در میزان جنین های رشد یافته در موش های تحریک تخمک گذاری شده (1/6 درصد) در مقایسه با موش های گروه کنترل (3/7 درصد) مشاهده نشد. میزان جنین های رشد یافته در شاخ چپ رحم (13 درصد در گروه کنترل و 4/11 درصد در گروه تجربی) به طور معنی داری بیشتر از شاخ راست (5/4 درصد در گروه کنترل و 5/3 درصد در گروه تجربی) بود(05/0P<). تعداد جنین های رشد نیافته در گروه تجربی (4/10 درصد) نسبت به گروه کنترل (3/12 درصد) و تعداد جنین های رشد نیافته در شاخ راست (14 درصد در گروه کنترل و 4/11 درصد در گروه تجربی) نسبت به شاخ چپ (9 درصد در گروه کنترل و 5/8 درصد در گروه تجربی) تغییر معنی داری نداشت. هم چنین تغییر معنی داری در میانگین وزن جنین های به دست آمده در گروه تجربی و کنترل دیده نشد.
    استنتاج
    احتمالا تحریک تخمک گذاری نمی تواند باعث کاهش میزان لانه گزینی و رشد جنین شود. همچنین در صورت انتقال تعداد زیادی جنین به شاخ رحم، پذیرندگی آندومتر کم شده، میزان لانه گزینی کاهش می یابد.
    کلیدواژگان: لانه گزینی، تحریک تخمک گذاری، انتقال جنین
  • عباس مسعودزاده صفحات 95-101
    سابقه و هدف
    اختلال وسواسی- جبری (OCD یا (Obsessive-Compulsive Disorder نوعی اختلال اضطرابی شامل یک رشته رفتارهای تشریفاتی یا افکار مداوم و تکراری است که شیوع آن در جمعیت عمومی 3-2 درصد گزارش شده و با عواملی مثل سن، جنس، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی- اجتماعی و سطح تحصیلات ارتباط دارد و از زمان بلوغ شروع می شود. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع (OCD) در دانش آموزان دختر دبیرستان های ساری انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت توصیفی و مقطعی بر روی 4 310 نفر از دانش آموزان دختر شهرستان ساری انجام شد. روش نمونه گیری به صورت خوشه ایوتصادفی بود. بعد ازکسب اجازه نامه کتبی، پرسشنامه مادزلی(Moudzly) به همراه پرسشنامه جمعیت شناختی با توضیح مجریان طرح، توسط دانش آموزان تکمیل و با روش های آمار توصیفی و آمار همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای ارتباط متغیرهای کیفی در این مطالعه از آزمون کای دو استفاده شد و سطح معنی دار 05/0p≤ در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    از میان 3104 نمونه مورد مطالعه، 108 مورد به علت عدم پر کردن درست برگه از مطالعه حذف شدند. از 2996 مورد باقی مانده، 936 نفر (2/31 درصد) بر اساس پرسشنامه مادزلی نمره 11 و بالاتر داشتند که مبتلابه OCD شناخته شدند. میانگین سنی در این مطالعه 4/3 ± 22/16 بود.
    افزایش شیوع OCD با بعد خانوار کم (چهار نفر و کم تر) و سطح تحصیلات پایین پدر و مادر وسطح اجتماعی- اقتصادی پایین ارتباط داشت.
    بیشترین وسواس به ترتیب مربوط به وسواس وارسی (4/31 درصد) وسواس تکرار (2/29 درصد)، وسواس شستوشو (2/27 درصد)، وسواس شک و تردید (3/26 درصد)، وسواس نشخوار فکری (8/20 درصد) بوده است.
    استنتاج
    این مطالعه نشان دادکه شیوع OCD در دختران نوجوان جامعه ما قابل ملاحظه است (2/31 درصد). لذا برنامه ریزی دقیق جهت شناسایی و مداخله درمانی زودهنگام جهت این افراد توسط مسوولین بهداشت روان منطقه پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: اختلال اضطرابی، اختلال وسواسی، جبری، دانش آموزان
  • شهرام علا، اسدالله محسنی، ساسان طبیبان، زهرا قزلباش، نرجس هندویی صفحات 102-107
    سابقه و هدف
    مطالعات زیادی در زمینه بررسی اثر ان- استیل سیستئین (NAC) در پیشگیری از ایجاد ضایعات کلیوی ناشی از مواد حاجب در بیماران تحت آنژیوگرافی با نارسایی مزمن کلیوی صورت گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر NAC در پیشگیری از ضایعات کلیوی حاصل از مواد حاجب در بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر با عملکرد کلیوی طبیعی می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه بر روی 100 بیمار تحت آنژیوگرافی عروق کرونر با ماده حاجب مگلومین کامپاند 76 درصد صورت گرفت، بیماران به صورت کاملا تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: در گروه اول مایعات همراه با دریافت NAC خوراکی به میزان mg 600 دو بار در روز به مدت 2 روز (روز قبل و روز تجویز ماده حاجب) و در گروه دوم (گروه شاهد)، فقط مایعات تجویز شد.
    یافته ها
    در 100 بیمار مورد مطالعه، تفاوت معنی داری در مشخصات دموگرافیک اولیه وجود نداشت، ضایعات کلیوی ناشی از مواد حاجب در 30 بیمار مشاهده شد، 11 نفر (22 درصد) در گروه NAC و 19 نفر (38 درصد) در گروه شاهد بودند، و تفاوت معنی داری وجود نداشت. در گروه شاهد میانگین کراتینین سرم بیماران به صورت معنی داری پس از 48 ساعت افزایش یافت (001/0P=). اما در گروه NAC افزایش معنی داری در میانگین کراتینین سرم بیماران مشاهده نشد.
    استنتاج
    این نتایج بیانگر این واقعیت است که هر چند NAC توانسته از میزان ضایعات کلیوی ناشی از مواد حاجب بکاهد، در بیماران با عملکرد کلیوی طبیعی که مایعات کافی قبل از در معرض قرار گرفتن ماده حاجب، دریافت می کنند، استفاده معمول آن توصیه نمی گردد.
    کلیدواژگان: نفروپاتی ناشی ازماده حاجب، مگلومین کامپاند، هیدراتاسیون
  • ارزیابی تغییرات عملکردی کلیه ها درخرگوش های سفید نیوزلندی نر به دنبال مواجهه با نیترات اورانیل (Uranyl Nitrate) در آب آشامیدنی
    عزیز محمودزاده، ابراهیم جوادی، زهرا محسنی، محسن فروغی زاده صفحات 108-111
    سابقه و هدف
    در سال 1820 برای اولین بار اثرات بیولوژیک اورانیوم از جمله سمیت کلیوی شرح داده شده است. سمیت کلیوی آن بیشتر مربوط به خصوصیات شیمیایی بوده و این اثرات مرتبط به توبول های پروگزیمال کلیوی می باشد، در حالی که هیچ اثری بر روی گلومرول ها ندارد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه حیوانات به مدت 90 روز در معرض نیترات اورانیل در آب آشامیدنی (500 و 24 میلی گرم بر لیتر) قرار گرفتند. گروه کنترل نیز از آب آشامیدنی با غلظت اورانیوم کمتر از یک میکروگرم بر لیتر تغذیه گردید. در این مطالعه بتا- دو میکروگلوبولین به عنوان نشانگر توبولی، میکروآلبومین به عنوان نشانگر گلومرولی و کاتالاز به عنوان نشانگر سلولی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    بتا- دو میکروگلوبولین در هفته های اول افزایش و سپس کاهش دارد، تغییرات میکروآلبومین در محدوده طبیعی است. کاتالاز در گروه دریافت کننده دوز بالا تفاوت بارزی با گروه دریافت کننده دوز پائین و کنترل ندارد.
    استنتاج
    نتایج نشان می دهدکه بلع اورانیوم درآب آشامیدنی بر روی عملکردکلیوی تاثیر می گذارد. این تاثیر بر روی توبول ها، به خصوص توبول پروگزیمال بیشتر از گلومرول است.
    کلیدواژگان: نیترات اورانیل، خرگوش سفید نیوزلندی، معیارهای آزمایشگاهی، سمیت کلیوی
  • محبوبه میرحسینی، ایرج نحوی، روحاکسری کرمانشاهی، منوچهرتوسلی صفحات 112-115
    سابقه و هدف
    محصولات لبنی اغلب با مشکلاتی مثل دوره نگهداری کوتاه در قفسه ها و فقر بهداشتی همراه هستند. از دستاوردهای جدید، استفاده از باکتریوسین ها یا سویه های تولید کننده باکتریوسین (Bacteriocin) برای کنترل فلور میکروبی غیر مطلوب مثل لیستریا منوسایتوژنز (Listeria monocytogenes) و باسیلوس سرئوس (Bacillus cereus) در غذاها می باشد. در این رابطه اثر مهاری باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس (Loctococcus Lactis) تولیدکننده مواد شبه نیزین (nisin) که جداسازی و شناسایی شده بود، بر لیستریا منوسایتوژنز و باسیلوس سرئوس بررسی شد تا سویه جداسازی شده با سویه های جداسازی شده در کشورهای دیگر مقایسه شود.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق به روش کشت نقطه ای و با استفاده از مایع رویی حاصل از کشت 24 ساعته باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس اثر مهاری این باکتری بررسی شد و در نهایت اثر باکتریوسین تولید شده بر روی منحنی رشد لیستریا منوسایتوژنز و باسیلوس سرئوس ارزیابی شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که باکتریوسین تولید شده توسط باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس در محیط مایع بر روی لیستریامنوسایتوژنز و باسیلوس سرئوس اثر مهاری بیش تری دارد.
    استنتاج
    توجه به اثر مهاری مشاهده شده، استفاده از باکتریوسین این باکتری به صورت مستقیم در مواد غذایی یا کشت آغازگر درمحیط مایع برای محافظت از موادغذایی توصیه می شود تا مسمومیت ناشی ازفعالیت باکتری های نامطلوب در مواد غذایی کاهش یابد.
    کلیدواژگان: لاکتوکوکوس لاکتیس، باسیلوس سرئوس و لیستریا منوسایتوژنز
  • جواد غفاری، وجیهه غفاری، محمدرضا فریبرزی صفحات 116-121
    سندرم کورنلیا دلانژه (Cornelia de Lange) یک سندرم نادر مادرزادی همراه با ناهنجاری های متعدد از جمله ناهنجاری های صورت، رویش غیرعادی مو(Hirsutism)، اختلال رشد قدی و وزنی و دور سر، نقایص قلبی، نقایص گوارشی، کلیوی و ناهنجاری اندام ها می باشد. شیوع بیماری 1 به 30000 تا 1 به 50000 می باشد. تشخیص این سندرم اساسا بر مبنای علائم بالینی است و اصولا بیماری به دو شکل اتوزوم غالب و وابسته به کروموزوم X می باشد و جهش در ژن های NIPBL و SMC1L1 دیده می شود. هدف از این مقاله، معرفی یک مورد از سندرم فوق می باشد.
    کلیدواژگان: سندرم، Cornelia de Lange، اختلال رشد
|
  • S.E. Shafiei, M.H. Karimi Nasab, M. Shayesteh Azar, M. Sajjadi Pages 1-5
    Background and
    Purpose
    Knee arthroscopy is an approved technique for the diagnosis and treatment of intra-articular lesions. Moderate to severe pain is experienced after surgery thus, relieving pain post arthroscopy, will help patients in performing their daily activities as soon as possible. Many studies have been performed for reducing pain after arthroscopy. The aim of this study is to compare the efficacy of intra-articular injection of morphine with marcaine in patients for pain relief after arthroscopy.
    Materials And Methods
    30 patients were considered for arthroscopic surgery, due to the tearing of the menisci. In this simple non-probability trial, patients were divided in two groups. The first group received 7cc intra-articular marcaine at 0.5% and the second group received 10mg of intra-articular morphine after the arthroscopy. The response was measured by VAS in hours 6, 12, 18, 24 postoperatively and by flexion, extension and walking.
    Results
    The results showed that there was no significant statistical difference between the two groups, except in hour 6 after surgery, indicating marcaine is more effective than morphine. There were no side effects experienced within the two groups. Age, gender, height and weight also had no effect in reducing the pain in patients.
    Conclusion
    Intra-articular Injection of marcaine is more effective than morphine six hours after surgery however, there are no differences between them after that time frame. More research is needed in order to reduce pain after arthroscopy.
    Keywords: Knee Arthroscopy, Intra, articular Injection marcaine, Intra, articular morphine
  • N. Zarrabi Ahrabi, P. Behradkia, M. Shafiei, F. Joharidaha, R. Najafi, Sh Montaser Kohestani, M.H. Babaee Pages 6-13

    Background and

    Purpose

    Binding a monoclonal antibody to tumor associated antigens is an effective method for cancer therapy because these agents can specifically target malignant cells. In fact, monoclonal antibodies are effective agents for diagnosis, grading and treatment of different kinds of cancers. In this research, a new monoclonal antibody against colon cancer cells was prepared and radiolabeling with technetium-99m evaluated.

    Materials And Methods

    This research was done in three parts: preparation of hybridoma cell against colon cancer cell line (HT29), production of monoclonal antibody, determination of its characterizations and radiolabeling with technetium-99m.

    Results

    mAb-D2 is an IgG1 with affinity constant of 7.2 × 109M-1 which can recognize CEA in tumor cells. Radiolabeling showed that 99mTc-HYNIC-mAb-D2 complex is stable, immunoradioactive, and has a desirable biodistribution.

    Conclusion

    In this study, we gained a new radiopharmaceutical that may be a good candidate for radioimmunoscintigraphy.

    Keywords: Monoclonal antibody, Radiopharmaceutical, Technetium, 99m, Radioimmunoscintigraphy, Colon cancer
  • M.T. Hedayati, Z. Hajhaydari, S. Bromand, T. Shokohi, A.R. Rafiei, R.A. Mohamadpour Pages 14-22
    Background and
    Purpose
    Candida albicans (C. albicans) as a micro flora of the human could be responsible for a continuous release of allergen and may be responsible for chronic atopic dermatitis (AD) in sensitive patients. Thus, in this study, we analyzed AD patients for total IgE and specific IgE, against C. albicans.
    Materials And Methods
    A total of 120 AD patients (male 52 and female 68) were introduced in this study. The age range varied from 4 months to 60 years (mean about 12.9 years). Serum total IgE was assayed by ELISA kit (RADIM). Solid phase was captured by sandwich ELISA assay, using a micro well format for the determination of serum specific IgE to C. Albicans was used according to the manufacturer’s instructions, (ALerCHEK Allergen specific human IgE).
    Results
    Of the 120 AD patients, 37 subjects (30.8%) had total IgE higher than 100 IU/mL, 44 subjects (63.7 %) 20-100IU/mL and 39 subjects (32.5%) less than 20 IU/mL. 9 (7.5%) of the patients had specific IgE against C. albicans. Among the patients who were positive for specific IgE to C. albicans, 6 (66.7%) were women.
    Conclusion
    The result of our study on serum total IgE in AD patients is concordant with other studies from different countries. In comparison to other studies, our AD patients showed less frequency of specific IgE against Candida albicans. The explanations for the variation in the results obtained in various studies could be due to the age of patients, severity of disease, difference in the antigen preparation, different methods for IgE analysis and total IgE level.
    Keywords: Atopic dermatitis, Candida albicans, Specific IgE
  • N. Rahmani, M.A. Mehri Firozjaie, L. Shahbaznejad Pages 23-29
    Background and
    Purpose
    Anal fissure is a chronic condition characterized by painful defecation and rectal bleeding. The aim of this study was to compare the injection of botulinum toxin (BT), versus with surgical lateral internal sphincterotomy (LIS).
    Materials And Methods
    In this clinical trial, 40 patients enrolled with chronic idiopathic anal fissure (CIAF) and were divided into 2 groups (20 BT group and 20 LIS group). Both groups were compared according to complications and healing process during one week, following, 2 and 4 months after interventions.
    Results
    There were no statistical significant differences between 2 groups as a viewpoint of duration of disease, pain and other symptoms at the beginning of the study. The rate of healing in the LIS group was greater than the BT group within the first month (16/0), and second month (16/7) (p<0.05), however, there were no significant differences between the two groups in the 4th month (17/11) of the study (p>0.05). In comparison with the BT group, the severity of pain in the LIS group decreased significantly. There were no significant differences between the two groups regarding complications.
    Conclusion
    Healing in the BT group was approximately similar to the LIS yet it appears to occur slower than LIS. Therefore, according to the results of the study, injection of the BT is recommended within the first step of CIAF treatment. To obtain the maximum healing effects of BT, a minimum period of 4 months is needed.
    Keywords: Lateral internal sphincterotomy, Botulinum toxin, chronic idiopathic anal fissure
  • M.R. Safavi, A. Honarmand Pages 30-38
    Background and
    Purpose
    Propofol causes pain and hypotension when it was injected. Magnesium (Mg) and ketamine are antagonists of the N-methyl-d-aspartate (NMDA) receptor ion channel and cause analgesia. In view of the analgesic activity of Mg and ketamine, we tested the effect of intravenous administration of magnesium sulfate in reducing pain induced by propofol.
    Materials And Methods
    Two hundred ASA I-II adults patients undergoing elective ophthalmic surgery were randomly assigned into four groups of 50 subjects in each groups. Group M received magnesium sulfate 2.48 mmol, Group K received ketamine 10 mg, Group L received lidocaine 1% (30 mg) and Group C received normal saline, all in a volume of 5 mL followed by 5 mL of 1% propofol 30 s later. Pain was assessed on a four-point scale: 0 = no pain, 1 = mild pain, 2 = moderate pain, and 3 = severe pain at the time of pretreatment and propofol injection.
    Results
    Eighty-eight percent of patients in the control group had pain during iv propofol as compared to 34%, 28%, and 18% in the magnesium, ketamine, and lidocaine groups respectively (P<0.01). Incidence of mild, moderate, and sever pain were significantly lower in groups K, L, and M compared to group C (P<0.05). Ketamine, lidocaine, and magnesium pretreatments were same effect in attenuating pain during the propofol injection (P>0.05).
    Conclusion
    Intravenous pretreatment of magnesium, ketamine, and lidocaine are same effect in attenuating propofol-induced pain.
    Keywords: Propofol, Magnesium, Ketamine, Lidocaine, Injection pain
  • M. Mohammadyan, A. Alizadeh, R.A. Mohammadpour Pages 39-47
    Background and
    Purpose
    High concentrations of respirable particles may cause high incidence of respiratory diseases and mortality in public populations and in particular in public transportation workers. Epidemiological exposure studies showed that respirable particles that emitted from traffic sources have more potential effects on more incidence of hospitalization or mortality caused by cardiovascular diseases. In this study personal exposures of bus drivers to respirable particles (PM10) and factors that caused high personal exposure were studied in Sari city.
    Materials And Methods
    In this study, a calibrated real time monitor (MicroDust Pro) with a personal sampling pump with 2 lit/min flow rate were used to measure Sari’s bus drivers personal exposure to PM10 concentrations on 3 main routs. This study was carried out during a one calendar year and all possible effective factors on personal exposure were recorded in a questionnaire.
    Results
    The mean personal exposures to PM10 concentrations among bus drivers were varied in different months. Exposure to PM10 concentrations were higher in autumn and winter and increased to 300µgm-3 in some days. Personal exposures to these particles were increased in the evening and on high traffic flow routs. Other factors such as rainy weather and temperature, number of passengers, bu's model year, picking up and dropping off the passengers were the most effectiveg factors on driver's personal exposures.
    Conclusion
    Bus driver's exposure to respirable particles PM10 in Sari was varied in different time. It was due to entrance of outdoor particulate air pollutants into the bus during the picking up and getting off the passengers and resuspension of settled fine particles.
    Keywords: Air pollution, Respirable particles, Personal exposure, PM10, Bus driver
  • Gh.A. Godazandeh, H. Khani, S.L. Afzali, A.R. Khalilian, E. Maleki, H. Tirgar Fakheri, F. Mahbob Pages 48-57
    Background and
    Purpose
    A gastric conduit is usually used to reconstruct the foregut after esophagectomy for cancer. The gastric emptying may be impaired after this operation, so some esophageal surgeons routinely add a pyloric drainage procedure. The aim of this study was to determine the emptying of the intrathoracic stomach after esophagectomy and cervical esophagogastrostomy with or without pyloromyotomy.
    Materials And Methods
    Between January 2003 and April 2006, in a randomized controlled trial, 30 patients with esophageal carcinoma were randomized to have with or without pyloromyotomy as a gastric emptying procedure for the gastric conduit used for esophageal replacement. Patterns of gastric emptying in the vagotomized intrathoracic stomach were studied using radioisotope techniques. Gastric emptying (GE) was evaluated 8 weeks after the operation. Patients were available for 6 months follow-up.
    Results
    A total of 30 patients were enrolled in this study. Sixty percent (18) were male, and 40% (12) were female. Twenty three patients (76.7%) had squamous cell carcinoma and 7 (23.3%) had adenocarcinoma. Delayed GE was reported in 11 (73.3%) and normal GE in 4 (26.7%) of patients with Pyloromyotomy. Delayed GE was reported in 9 (60%) and normal GE in 6 (40%) of patients without Pyloromyotomy. There were not any significant differences between complications of post surgery in both groups.
    Conclusion
    These findings were showed that esophageal surgery can be don’t add a pyloric drainage procedure in esophagectomy and cervical esophagogastrostomy and that very few patients actually need it.
    Keywords: Esophageal cancer, Esophagectomy, Cervical esophagogastrostomy, Pyloromyotomy, Gastric emptying
  • M.R. Safavi, A. Honarmand Pages 58-68
    Background and
    Purpose
    The aim of this study was to determine the incidence and presence of a relationship between predictors of body mass index (BMI) or C-reactive protein (CRP) and duration of mechanical ventilation, in trauma patients who were admitted to the intensive care unite (ICU). Furthermore, we compared their prognostic significance, with known indicators such as, the Sequential Organ Failure Assessment (SOFA) score.
    Materials And Methods
    This prospective observational study was preformed on 72 admitted critically ill trauma patients in a general ICU setting, in Alzahra Medical Center of Isfahan University. Patients were categorized by duration of mechanical ventilation to the group A (≤ 7 days) and group B (> 7 days). The severity of illness was assessed by the Revised Trauma Score (RTS) calculated on the first admission to the ICU unit. The biological status of the patients was assessed by the serial measurement of CRP on admission to ICU (T1), at 48, 72 hours subsequently, and on the beginning day (T2) or discontinuation (T3) from mechanical ventilation. Data on BMI, serum albumin, and the SOFA score, were also collected on T2 and T3.
    Results
    There was no significant difference between two groups in demographic characteristic or RTS.On T3, the SOFA score, BMI, albumin, and CRP were significantly higher within group B patients, as compared with group A (P < 0.01). The incidence of low BMI (≤ 20 kg/m²) or high CRP (> 10 mg/L) on T2 was 72.2% (52/72) and 81.9% (59/72) respectively. The incidences of low BMI or high CRP in group B patients were significantly higher on T2 or T3, as compared with group A (P < 0.05). CRP or BMI on T3 had high specificity for predicting more than seven days of MV. On T3, the SOFA score, serum albumin, CRP, and BMI provided significantly good discrimination (area under curve > 0.5) in descending order. Mean serum CRP level within 72 hours after admission to the ICU or on T3 was significantly more in group B patients, as compared with group A (P < 0.01). The most significant predictor more than seven days of mechanical ventilation was CRP followed by BMI on T3.
    Conclusion
    Both the BMI and CRP comparables with the SOFA score can be used in estimating the risk of prolonged mechanical ventilation. It is also concluded that maintaining the level of BMI or CRP in normal range, could shorten the duration of mechanical ventilation.
    Keywords: mass index, C, reactive protein, Intensive care units, Mechanical ventilation, Sequential Organ Failure Assessment (SOFA) score
  • M. Rohani, P. Farnia, M. Naderinasab, A. Sadeghian, M. Khajeh Karam Aldini, R. Moniri Pages 79-86
    Background and
    Purpose
    The Beijing genotype is one of the most important strains of Mycobacterium tuberculosis involving outbreaks of tuberculosis in various parts of the world. Unsought regarding Beijing genotype in Iran, is the reason this study is undertaken in order to evaluate the frequency of this genotype in Mashhad.
    Materials And Methods
    This descriptive study was carried out on 113 M.tuberculosis Specimens isolated from patient with pulmonary tuberculosis in hygienic centers, located at Ghaem and Imam Reza hospitals in the City of Mashhad. In this study, Beijing genotypes were detected with PCR-based method, and spoligotyping. Results were processed with descriptive statistics and CI was evaluated.
    Results
    Beijing genotype was detected in 8 specimens of all the 113 isolated M.tuberculosis strains (7.1%, CI 95%, 2.36-11.84). Out of 8 isolated specimens, 5 isolates belonged to Afghan patients and 3 specimens were isolated from Iranian patients. Out of 8 patients that were infected with Beijing genotype, 2 patients were male and 6 patients were female.
    Conclusion
    Although the rate of Beijing family is low in Iran, in comparison to other Asian countries, however, one needs to adopt a suitable policy in order to prevent its spread.
    Keywords: Mycobacterium tuberculosis, Beijing genotype, Mashhad
  • S. Zarbakhsh, M. Hashemi Tabar, F. Javadnia, M. Mohamadi Pages 87-94
    Background and
    Purpose
    The objectives of this study were to evaluate the effect of super-ovulation with gonadotrophins, on implantation and fetal growth after blastocysts transfer into the mice uterine. We compared the rate of endometrial acceptance after various number of blastocyst transfer into each of the uterine`s horn in mice.
    Materials And Methods
    NMRI female mice 2-3 months’ olds, were haphazardly divided into two control and experimental groups and each was subsequently was divided into two groups,’ donor and recipient. All of donors and experimental recipients were super-ovulated with PMSG and hCG. 5 and 10 obtained blastocysts were then respectively transferred into left and right uterine horns of pseudo- pregnant recipients. All recipients were killed on the 14th. day of pregnancy and were evaluated from the rate of implantation and fetal weights.
    Results
    No significant statistical differences were found in the grown fetal rate in super-ovulated recipients (6.1%), as compared with control recipients (7.3%). The grown fetal rate in the left horn of uterine were (13% in control recipients and 11.4% in super-ovulated recipients) was significantly higher than in the right horn (4.5% in control recipients and 3.5% in super- ovulated recipients). Furthermore, no significant statistical differences were found in the rate of not grown fetuses in super-ovulated recipients (10.4%), as compared with control recipients (12.3%). Moreover, no significant statistical differences were found in the mean weight of fetuses obtained from super ovulated- recipients as compared with that of fetuses obtained from the control recipients.
    Conclusion
    No significant effect was observed with ovarian stimulation on the implantation rate and fetal growth. The capacity of uterine acceptance was decreased with added embryos.
    Keywords: Implantation, Super, ovulation, Embryo transfer
  • A. Massoudzadeh Pages 95-101
    Background and
    Purpose
    Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) is a disease that appears to be under-diagnosed and under-treated despite the evidence for effective treatments. There are variable estimates of OCD prevalence (many studies reported that its prevalence is betwent 2% and 3% in general population). It is dependented to age, sex, marital status, socio-economic & educational state, in population.
    Materials And Methods
    This method was a cross sectional descriptive study on high school girl students in Sari city. 3104 girls were selected and interviewed through randomized systematic & cluster sampling method from all high school girl students. The assessment was done by Muadsley obsession compulsive inventory & demographic inventory. After the data were analized by descriptive and qualitative methods.
    Results
    108 students were excluded then 2996 girls were entered in this study, 31.2% (936 individuals) had OCD and mean of their age was 16.22 ± 3.4. 30.7% of girls was first child, 35.1% of mothers & 34.7% of fathers had low educational class and low socio economic state.
    Conclusion
    Prevalence of OCD in high school girl students was significant in sari city, and it was related to number of birth, family size, and low socio-economic and educational level.
    Keywords: Obsessive, Compulsive Disorders, Student, Girl
  • Sh Ala, A. Mohseni, S. Tabiban, Z. Ghezelbash, N. Hendouie Pages 102-107
    Background and
    Purpose
    N-Acetylcysteine (NAC) has been found to reduce the risk of Contrast Induced Nephropathy (CIN) in chronic renal insufficiency after CT imaging with contrast enhancement. The purpose of the current study was to evaluate the efficacy of NAC, for the prevention of CIN in normal renal functioning patients undergoing coronary angiography.
    Materials And Methods
    We prospectively studied 100 patients, who were undergoing coronary angiography with meglumin compound 76% (Urografin®), Patients were randomized one to two groups. Group one, IV hydration and NAC 600 mg PO were administered twice daily for 2 days (on the day prior to and on the day of coronary angiography). Group two, was administered IV hydration alone (Control Group).
    Results
    One hundred patients completed the study. There was no significant difference between the group in baseline characteristics, duration of angiography, mean volume of contrast agent infused or in mean IV hydration. Contrast nephropathy developed in 30% of subjects. 11/50 (22%) in NAC group and 19/50 (38%) in control group (P= 0.12). In control group, the mean of Createnin Serum Level significantly increased 48 hours after administration of the contrast agent (P=0.001).
    Conclusion
    Our findings do not support routine prophylactic administration of oral NAC as an adjunct to saline hydration for prevention of contrast induced nephropathy, in patients with normal kidney, undergoing coronary angiography.
    Keywords: Meglumin compound, Contrast induced nephropathy, Hydration
  • M. Mirhossieni, E. Nahvi, R. Kermanshahi, M. Tavassoli Pages 112-115
    Background and
    Purpose
    Dairy products often associated with problems such as short shelf life and poor hygiene control. A novel approach is to utilize bacteriocin or bacteriocin producer strains, to control undesirable micro flora as Listeria monocytogenes and Bacillus cereus in foods. Hence, we studied the effect of nisin like producing Lactococcus lactis against Listeria monocytogenes and Bacillus cereus, in order to compare the isolated strain within different countries.
    Materials And Methods
    In this research we studied the effect of nisin like producing Lactococcus lactis, with producer spot test method. We also used supernatant from 24 h culture of Lactoccus lactis. Moreover, we studied the effect of bacteriocin on Listeria monocytogenes and Bacillus cereus growth curves.
    Results
    The growth of both strains was inhibited by the bacteriocin.
    Conclusion
    According to our results, the bacteriocin could be used in liquid food with bacteriocin added directly or as a starter culture in fermentation. This would inhibit the growth of Listeria monocytogenes furthermore, Bacillus cereus is used to reduce food poisoning for fermented food products.
    Keywords: Bacteriocin, Lactococcus lactis, Listeria monocytogenes, Bacillus cereus
  • J. Ghaffari, V. Ghaffari Saravi, M.R. Faribourzi Pages 116-121
    Cornelia De Lange is a rare congenital syndrome with multiple anomalies including Facial dysmorphism, hirsutism, height, weight and head circumflex retardations, cardiac defects, gastrointestinal and renal defects and extremity anomaly. Prevalence of this syndrome is 1 to 30000 or 1 to 50000. The diagnosis of this syndrome is based on clinical evidence. Genetic foundation is known to have two forms including dominant autosomal and is X linked. Often mutations are NIPBL and SMC1L1. The aim of this paper is to show a case of Cornelia De Lange syndrome.
    Keywords: Syndrome, Cornelia De Lange, Growth retardation