فهرست مطالب

دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد - سال چهل و هشتم شماره 4 (پیاپی 90، زمستان 1384)

مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
سال چهل و هشتم شماره 4 (پیاپی 90، زمستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/11/18
  • تعداد عناوین: 22
|
  • محمدرضا احصایی، غلامرضا بهادرخان، فریبرز ثمینی صفحه 351
    مقدمه
    قبل از ورود سی تی اسکن به عرصه تصویر برداری مغز تشخیص خونریزی داخل بطنی[1]بندرت داده می شد و اکثر موارد کشنده بود ولی امروزه خونریزی داخل بطنی با کمک سی تی اسکن به راحتی داده می شود. پیش آگهی این بیماران بد بوده و اکثرا با ضایعات دیگر همراه هستند و موارد خالص بندرت دیده می شود. این مطالعه با هدف بررسی خونریزی های داخل بطنی به دنبال ضربه های غیر نفوذی مغز انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال 83 – 1382 در بیماران با ضربه مغزی شدید که در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شهید کامیاب بستری بودند انجام شده است. 28 بیمار که خونریزی داخل بطنی تروماتیک با یا بدون ضایعات دیگر داشته اند مورد مطالعه قرار گرفتند. تشخیص قطعی خونریزی با سی تی اسکن که بلافاصله و یا حداکثر شش ساعت بعد از بستری داده شده است. مشخصات فردی، علائم بالینی، نتایج اسکن در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شده است.
    نتایج
    بیشتر بیماران در محدوده سنی30-21 سال بوده و در اکثر به علت حوادث موتوری[2]مصدوم شده اند. از مجموع بیماران با خونریزی داخل بطنی 5 بیمار (18%) منحصرا تنها در بطن خونریزی داشته و بقیه همراه با آسیب های دیگر مثل خونریزی داخل پارانشیم[3]هموراژی تحت عنکبوتیه[4]کوفتگی مغزی[5]و خونریزی زیر سخت شامه ای[6]بوده اند. هیدروسفالی حاد پدیده نادری است که فقط در یک بیمار دیده شده است (6/3%). 82% بیماران در بدو ورود سطح هوشیاری پائین داشته که بر مبنای معیار گلاسکو[7]کمتر از 8 بوده است. مرگ و میر بالا و معادل 61% بوده است. 4 بیمار درمان جراحی داشته که همگی فوت نموده اند و از 8 بیماری که زنده مانده اند هیچ کدام اقدام جراحی نداشته اند.
    نتیجه گیری
    خونریزی داخل بطنی ضربه ای به صورت نادر در ضربه های غیر نفوذی شدید جمجمه دیده می شود و معمولا با آسیب های دیگر مغزی همراه است و پیش آگهی بدی برای این بیماران انتظار میرود. مرگ ومیر بسته به ضایعات همراه متفاوت است و تاثیر جراحی بارز نمی باشد.
    کلیدواژگان: خونریزی داخل بطنی، ضربه مغزی شدید، معیار گلاسکو
  • جواد آخوندیان، سیدعلی جعفری صفحه 357
    مقدمه
    صرع یکی از مهمترین بیماری های کودکان است. 10 تا 30 درصد از کودکان مبتلا به صرع به درمان دارویی مقاومت نشان می دهند. هدف از انجام این مطالعه تعیین عوامل اصلی پیش بینی کننده صرع سرکش جهت مشخص کردن زودتر کودکانی که درخطر توسعه این بیماری هستند می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه مورد - شاهدی کودکان مبتلا به صرع مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب اطفال بیمارستان امام رضا (ع) درفاصله سالهای 1379 تا 1381 به دو گروه تقسیم شدند. گروه مورد که شامل 51 بیمار بود، تشنجهای سرکش داشتند، به صورت حداقل یک حمله تشنجی در ماه درحال دریافت دست کم دو داروی ضد تشنج و گروه شاهد که شامل80 بیمار بود، به طور تصادفی از بین بیمارانی که درطی 6 ماه بعد از شروع درمان هیچ حمله تشنجی نداشتند، انتخاب شدند. مشخصات فردی، سابقه بیماری، داروها در پرسشنامه ای ثبت گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    درگروه مورد 39 پسر و12 دختر و درگروه شاهد 42 پسر و 38 دختر وجود داشت. درگروه مورد سن شروع تشنجها در 7/64% از بیماران کمتر از یکسال بود درحالی که درگروه شاهد 5/22 % تشنجهایشان در زیر یکسالگی شروع شده بود. مقایسه سایرعوامل بین دو گروه نشان داد که سابقه فامیلی از صرع در 7/13%، نقایص عصبی د ر4/80 %، تشنجهای میوکلونیک در 7/13 %، رخداد روزانه تشنجها در 7/66%، وجود تشنجهای نوزادی در 6/17%، اولین الکترو آنسفالوگرافی غیر طبیعی در 1/96 %، سی تی اسکن مغز غیر طبیعی در 9/52 % و سابقه استاتوس اپی لپتیکوس در 8/11% از بیماران گروه مورد وجود داشت درحالی که درگروه شاهد نتایج فوق به ترتیب 5/12%، 8/8 %، 5/2 %، 5/22%، 5 %، 8/83 %، 6/13% و 3/11% بود.
    نتیجه گیری
    سن زیر یکسال هنگام شروع تشنجها، جنس مذکر، تشنجهای میوکلونیک، نقایص عصبی، تشنجهای نوزادی و رخداد تشنجها به صورت روزانه سی تی اسکن مغز و اولین الکتروآنسفالوگرافی غیر طبیعی عواملی هستند که روی رخدادصرع سرکش تاثیر دارند.
    کلیدواژگان: تشنجهای سرکش، صرع، الکترو آنسفالوگرافی، استاتوس اپی لپتیکوس، عوامل پیش بینی کننده
  • علی ابراهیمی نژاد، حمید جنگی اقدم صفحه 363
    مقدمه
    هیدروسفالی بعد از ضربه مغزی یکی از عوارض نسبتا«نادر است و میزان بروز آن در ضربه های شدید مغزی حدود 5/2% می باشد. و نظر به اینکه میزان بالای بروز هیدروسفالی در بیمارانی که تحت عمل جراحی کرانیکتومی دکومپرسیو قرار گرفته اند دیده شده است، این مطالعه با هدف بررسی میزان بروز هیدروسفالی در این بیماران طراحی شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در بیمارانی که تحت عمل جراحی کرانیکتومی دکومپرسیو در بخش جراحی اعصاب دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 83 – 1382 انجام گردیده است. 36 بیمار که دچار ضایعات مختلف مغز بوده و تحت عمل جراحی کرانیکتومی دکومپرسیو قرار گرفته بودند از نظر ایجاد هیدروسفالی مورد بررسی قرار گرفتند. مشخصات فردی، سابقه بیماری، سطح هوشیاری بر اساس معیار گلاسکو، علائم بالینی، نتایج سی تی اسکن در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شده است.
    نتایج
    از مجموع 36 بیمار که تحت عمل جراحی کرانیکتومی دکومپرسیو قرار گرفتند تعداد 33 بیمار (7/91%) مرد و 3 بیمار (3/8) زن بودند. میانگین سنی این بیماران 36/18 ± 58/6 بود. شایعترین دلیل انجام کرانیکتومی دکومپرسیو ادم ناشی از هماتوم ساب دورال حاد (22 نفر 1/61%) و سپس کنتوزیون به علاوه ادم 5 مورد (9/13%) بود. از بین 36 بیمار 15 بیمار (7/41%) دچار هیدروسفالی واقعی شدند که 12 مورد آن (3/33%) تحت عمل جراحی شنت مغزی قرار گرفتند.
    نتیجه گیری
    در مقایسه با میزان بروز هیدروسفالی در ضربه های شدید مغزی که حدود 5/2 درصد است، میزان بروز هیدروسفالی در بیمارانی که عمل جراحی کرانیکتومی دکومپرسیو شده اند بسیار بالا و ارتباط آن از نظر آماری معنی دار است. هیدروسفالی بدنبال عمل جراحی کرانیکتومی دکومپرسیو بایستی، به عنوان عارضه ای شایع که نیاز به تشخیص و درمان به موقع دارد مد نظر باشد.
    کلیدواژگان: هیدروسفالی، کرانیکتومی دکومپرسیو، ضربه سر
  • محمد فرجی، فریبرز ثمینی، امیرشهریار آریامنی صفحه 367
    مقدمه
    سندرم دم اسب از اورژانس های جراحی اعصاب بوده و باید به طور جدی با آن برخورد شود هدف از این مقاله بررسی بیماران با سندرم دم اسب از نظر نتایج و رابطه بین زمان عمل جراحی و پیش آگهی در 87 بیمار عمل شده در بخش جراحی اعصاب بیمارستان قائم (عج) مشهد می باشد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در بیماران با سندرم دم اسب که از سال 1365 تا 1383 در بخش جراحی اعصاب بیمارستان قائم (عج) بستری و تحت درمان قرار گرفته بودند انجام شده است 87 بیمار از نظر علائم بالینی و فرا بالینی و نتایج عمل جراحی و زمان عمل جراحی مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج جراحی به صورت خیلی خوب، خوب، متوسط و تغییر نیافته ارزیابی شده است. اطلاعات فردی، نتایج عمل جراحی و نتایج آزمایشگاهی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کای دو پردازش شد.
    نتایج
    از 87 بیمار61 مورد مذکر و 26 مورد مونث بوده و سن آنها از 26 تا 64 سال متغیر بوده است، شایعترین محل هرنی دیسکال که ایجاد سندرم دم اسب نموده L4 - L5 (39%) و کمترین آنها L2 - L3 (9/0) بوده است نتایج عمل جراحی در پیگیری متوسط 4 ساله در 9/37% بسیار خوب و در 1/8% تغییر نیافته بوده است.
    نتیجه گیری
    سندرم دم اسب یکی از اورژانس های جراحی اعصاب بوده و اگر در 48 ساعت اول شروع علائم بخصوص در آنهایی که علائم ناکامل دارند تحت عمل جراحی قرار گیرند نتیجه بسیار خوب خواهد بود.
    کلیدواژگان: سندرم دم اسب، هرنی دیسکال، اختلال اسفنکتری، پاراپلژی
  • رضا فرید حسینی، جواد غفاری، هوشنگ رفعت پناه، فرحزاد جباری آزاد، مرتضی تقوی، محمدتقی شاکری صفحه 373
    مقدمه
    کهیر بیماری اریتماتو و خارش داری است که به طور شایع تنه و اندامها را درگیر می نماید. کهیر حاد بیماری شایعی بوده و حدود 20 - 10% جمعیت در طول زندگی خود به آن مبتلا می شوند. در صورتی که کهیر بیشتر از 8 هفته ادامه یابد کهیر مزمن نامیده می شود و می تواند در هر سنی بروز نماید. هدف از این مطالعه بررسی شیوع آنتی بادی های ضدتیروئید در بیماران مبتلا به کهیر مزمن ایدیوپاتیک و تاثیر درمان لووتیروکسین در بهبودی آن می باشد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی مقطعی در کلینیک آلرژی دکتر فرید حسینی در سال 1383 انجام شده است. در این مطالعه60 بیمار مبتلا به کهیر مزمن ایدیوپاتیک که از نظر آنتی بادی های تیرویید با تست پوستی پریک منفی و IgE سرمی طبیعی، بررسی شدند. برای این بیماران آنتی بادی های ضدپراکسیداز و ضدتیروکلوبولین تیروئید را به روش الایزا و آزمایشاتCBC، ESR، BUN، Cr، S/E، HBS Ag، Anti HCV ALT، AST،، آنتی بادی های ضد هلیکو باکتر پیلوری و تستهای تیروئید نیز بررسی شدند. مشخصات فردی، سابقه بیماری، نتایج آزمایشات در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی دانشجویی پردازش شد.
    نتایج
    در 57 بیمار (95%) تستهای فونکسیون تیروئید طبیعی و در60 بیمار (100%) سایر آزمایشات طبیعی بوده ولی در 22 بیمار (6/36%) آنتی بادی های ضد تیروئید (آنتی پراکسیداز و آنتی تیروکلوبولین) مثبت بود (جدول 3). در این گروه آنتی پراکسیداز در 3 بیمار (6/13%) و آنتی تیروگلوبولین در 9 بیمار (41%) و هر دو آنتی بادی در10 بیمار (4/45%) گزارش شد (نمودار3).
    از 22 بیمار دارای آنتی بادی های ضد تیروئید 16بیمار1 میلی گرم لووتیروکسین روزانه را برای مدت دو ماه دریافت کردند و 6 نفر به عنوان گروه شاهد برای پاسخ درمانی فقط آنتی هیستامین دریافت نمودند. از 16 بیماری که لووتیروکسی در یافت نمودند 70% به درمان پاسخ کامل یا نسبی دادند.
    نتیجه گیری
    دراین مطالعه همراهی کهیر مزمن ایدیوپاتیک و اتوآنتی بادی های تیروئید نشان داده شده در صورتی که 57 بیمار(95%) از نظر فونکسیون تیروئید طبیعی بودند. در غالب افراد دارای تیروئید با عملکرد طبیعی یکی از علل کهیر مزمن می تواند وجود آنتی بادی های تیروئید باشد.
    کلیدواژگان: کهیر مزمن، آنتی پراکسیداز، آنتی تیروگلوبولین، لووتیروکسین
  • مسعود مهاجری، سیدعلی اکبر شمسیان، محمدتقی شاکری، محمودرئیس المحدثین، محمود محمودی صفحه 379
    مقدمه
    لیشمانیوز جلدی از جمله بیماری های تک یاخته ای می باشد که بیش از 90% موارد آن در کشورهای ایران، افغانستان، سوریه، عربستان، برزیل و پرو اتفاق می افتد. شهر مشهد از جمله کانونهای مهم بیماری در کشور ما محسوب می گردد. وجود پاسخهای متفاوت افراد مبتلا و پیش آگهی مختلف آنان در سیر درمان اختصاصی و اهمیت سلولهای تولیدکننده اینترفرون گاما و اینترلوکین چهار در این زمینه باعث شد تا این مطالعه با هدف بررسی سلولهای لنفوسیتی و زیرگروه های آن به روش فلوسایتومتری در بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی انجام گردد.
    روش کار
    این مطالعه مورد- شاهدی در بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی از شهریور1380 تا آبان ماه 1381 در بیمارستان قائم (ع) و پژوهشکده بوعلی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، صورت پذیرفت. 36 بیمار که لیشمانیوز آنها توسط آزمایش مستقیم تایید شده بود به عنوان گروه مورد و 22 نفر از اعضای خانواده آنها که از نظر اقتصادی، اجتماعی، تغذیه تقریبا مشابه هم بودند به عنوان گروه شاهد انتخاب گردیدند (1). از کلیه افراد تحت مطالعه، نمونه خون گرفته و لنفوسیتها شمارش و کشت داده شد و سپس، سایتوکاینهای آنها با روش فلوسایتومتری اندازه گیری شد. بیماران به مدت یکماه تحت درمان با گلوکانتیم قرار گرفتند. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی، نوع و مدت درمان در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و مقایسه داده ها با آزمون تی و کای دو انجام شد.
    نتایج
    از 29 بیمار، 22 نفر به اولین دوره درمان پاسخ داده اند (گروه یک) و 7 نفر از افراد تحت بررسی به دلایل مختلف از نظر بالینی و آزمایشگاهی به اولین دوره درمان پاسخ ندادند (گروه2) لنفوسیتهای+ TCD4 و سایتوکاینهای مترشحه از آنها در بیماران این دوگروه در مقایسه با گروه کنترل و همچنین سلولهای مذکور قبل و بعد از درمان با گلوکانتیم در خود این بیماران مورد بررسی قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه سلولهای Th1 در کل بیماران و 22 بیمار گروه 1، به ترتیب نسبت به گروه شاهد با (007/0=p) و (016/0=p) افزایش معنی داری را نشان داد که این نتایج با نتایج حاصل از اکثر مطالعات قبلی، مشابهت دارد. درحالی که بررسی سلولهای Th1 در کل بیماران و بیماران گروه 1، بعد از درمان نسبت به قبل از آن، کاهش معنی داری را به ترتیب با (063/0 =p) و (039/0 =p) نشان داد. احتمالا مرگ سلولی برنامه ریزی شده مشابه حالت عفونت با لیشمانیا دونووانی و یا اثر توکسیک دارو و تحریک لنفوسیتها با محرک PMA 1می تواند از دلایل کاهش سلولهای Th1 در این بیماران باشد.
    کلیدواژگان: لیشمانیوز جلدی، فلوسایتومتری، سلولهایکمک کننده، سایتوکاین ها
  • حبیب الله نعمتی کریموی، محسن سید نوزادی، وفادار مدیر صفحه 387
    مقدمه
    با توجه به این که عامل بسیاری از بیماری های عصبی عضلانی عدم استفاده و استفاده نابجا از دستگاه های حرکتی بدن می باشد و به ویژه با توسعه روز افزون زندگی ماشینی که باعث بی حرکتی شده است و عوارض زودرس حاصل از آن که بیماری های زودرس عصبی عضلانی را در پی خواهد داشت، مطالعات الکترودیاگنوستیک می تواند اثرات ارزشمندی در پیشگیری، تشخیص، پیگیری و درمان اختلالات عصبی عضلانی داشته باشد. هدف از این مطالعه استفاده از روش نوروگرافی حرکتی برای اندازه گیری و مقایسه تغییرات سرعت سیر اعصاب اولنار و پرونئال در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار بوده است.
    روش کار
    این مطالعه مورد- شاهدی در ورزشکاران در سال 1382 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است. تعداد 237 نفر دانشجو که 114 نفر از دانشجویان آموزشکده تربیت بدنی با فعالیتهای ورزشی مناسب و کافی به عنوان گروه مورد و 123 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی که فاقد فعالیتهای ورزشی بودند به عنوان گروه شاهد برای مطالعه انتخاب گردیدند. اطلاعات عمومی و اطلاعات مربوط به سرعت سیر اعصاب اولنار و پرونئال در زنان و مردان ورزشکار و غیر ورزشکار از طریق پرسشنامه و ثبت نوروگرام جمع آوری گردید و سپس اطلاعات به کمک نرم افزار SPSS و آمار توصیفی پردازش شد و جهت مقایسه میانگین ها از تست من- ویتنی استفاده گردید.
    نتایج
    این مطالعه نشان داد که سرعت سیر اعصاب اولنار و پرونئال راست و چپ در دانشجویان دختر بیشتر است و این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد (به ترتیب 03/0 =p، 075/0 =p، 002/0 =p و 001/0p<) سرعت سیر اعصاب اولنار راست و چپ در زنان ورزشکار افزایش فاحشی نسبت به زنان غیر ورزشکار دارد (001/0< p)، ولی تفاوت سرعت سیر اعصاب پرونئال راست و چپ در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار معنی دار نمی باشد (131/0 =p و 135/0=p). سرعت سیر عصب اولنار راست در پسران ورزشکار و غیر ورزشکار به طور بارزی متفاوت است (001/0< p)، ولی در عصب اولنار چپ اختلاف زیاد نیست (08/0< p) و بر خلاف دانشجویان دختر سرعت سیر اعصاب پرونئال راست و چپ در پسران ورزشکار نسبت به پسران غیر ورزشکار به طور معنی داری بیشتر می باشد (001/0>p).
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه در این مطالعه تاثیر مثبت ورزش بر افزایش سرعت سیر عصب و در نتیجه کاهش زمان عکس العمل به اثبات رسیده است لازم است که مراکز آموزشی تربیت بدنی نسبت به اصلاح روش های آموزشی خود اقدام نمایند.
    کلیدواژگان: ورزش، سرعت سیر عصب، عصب اولنار، عصب پرونئال
  • عباسعلی رفیقدوست، هورک پورزند، مهری نیکدوست صفحه 393
    مقدمه
    تست تحمل ورزش غالبا به منظور تصمیم گیری جهت ترخیص زود هنگام بیمارانی که به علت درد حاد قفسه سینه تحت نظر قرار می گیرند به کار می رود، ولی ارزش پیش آگهی آن در بیماران کم خطر هم چنان مسئله ای است که باید مشخص گردد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی و ارزیابی و تعیین پیش آگهی کاربرد استراتژی غیر تهاجمی در بیماران مراجعه کننده به مراکز اورژانس قلب است تا موارد درد قفسه سینه با منشا کرونری از سایر اشکال، تفکیک گردد ودر ترخیص موارد غیر قلبی سرعت داده شود.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در طول دو سال (1383-1381) بر روی 190 بیمار کم خطر از نظر بروز حوادث قلبی انجام گرفت. این بیماران در طی 48 ساعت بعد از مراجعه به مراکز اورژانس قلب با شکایت درد حاد قفسه سینه تحت تست تحمل ورزش قرار گرفتند. بیماران تا 6 ماه بعد، از نظر مراجعه مجدد به مراکز اورژانس قلب، بستری در بیمارستان، حوادث قلبی با خطر بالا به صورت انفارکتوس میوکاد و یا نیاز به انجام آنژیوگرافی کرونری پیگیری شدند. مشخصات فردی، نوع درد و مدت درد، عوامل خطر، سابقه بیماری در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    تست ورزش در 152 (80%) بیمار، منفی و در 38 مورد (20%) مثبت گزارش شد. در طی پیگیری شش ماهه، بیماران با تست ورزش منفی در مقایسه با موارد تست مثبت، دفعات مراجعه کمتری داشتند (6/0% در برابر21%، 001/0>p) موارد بستری در بیمارستان نیز کمتر بود (3/1% در برابر 8/7%، 05/0>p). هیچ یک از بیماران با تست ورزش منفی فوت نشده اند و فقط دو بیمار یک حادثه پرخطر قلبی را تجربه کردند.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد که تست ورزش با ایمنی مناسب، در شناسایی بیماران با خطر کم برای حوادث بعدی قابل انجام است. بیماران با تست مثبت، بیشتر در معرض بستری مجدد و حوادث قلبی هستند و نیاز به پیگیری و کنترل دقیقتری دارند. کم خطر دانستن بیمار بر اساس ارزیابی اولیه احتمال وجود بیماری کرونری تهدید کننده را رد نمی کند.
    کلیدواژگان: تست تحمل ورزش، بیماری عروق کرونر، آنژین صدری، درد حاد قفسه صدری، درد حاد قفسه سینه
  • هما فال سلیمان، طوبی کاظمی صفحه 399
    مقدمه
    اختلالات الکترولیتی به خصوص هیپوکالمی و هیپومنیزیمی از عوارض شایع در بیماران با نارسایی قلبی هستند. هدف از این مطالعه بررسی سطح منیزیم در بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلب است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی بر روی 60 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی که از شهریور 1381 تا شهریور 1382 در بیمارستان قائم مشهد بستری شده بودند صورت گرفت. سطح منیزیم سرم بروش اسپکتروفتومتری اندازه گیری گردید و رابطه ان با متغیر های کلینیکی، الگترو و اکوکاردیوگرافیک مورد بررسی قرار گرفت. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی، سابقه بیماری در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. برای آنالیز نتایج از نرم افزار SPSS و تست های آماری توصیفی و تی در سطح 05/0=a استفاده گردید.
    نتایج
    از60 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی، 52% مرد و 48% زن بودند. میانگین سنی بیماران 15/13±63 سال بود و 5/56% بیماران در رده سنی 80-60 سال قرار داشتند. بر اساس سطح طبیعی منیزیوم معادل 5/7- 8/1میلیگرم در صد، 55% بیماران هیپومنیزیمی داشتند. بین سطح منیزیوم سرم و سن، جنس، فانکشنال کلاس و کسر چهشی بطن جپ ارتباط معنی داری مشاهده نشد. در60% بیمارانی که فیبریلاسیون دهلیزی و 80% بیمارانی که PVC داشتند هیپومنیزیمی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    هیپومنیزیمی در بیماران با نارسایی قلب شایع است بخصوص در کسانی که آریتمی دارند.
    کلیدواژگان: نارسایی احتقانی قلب، منیزیم، آریتمی
  • احمد شاه فرهت، سید محمد جواد پریزاده، مهدی بلالی، غلامرضا خادمی صفحه 405
    مقدمه
    سرب از جمله فلزات نوروتوکسیک و برای مغز در حال تکامل کودکان کم سن و سال خطرناک است به همین دلیل بخش بهداشت ایالات متحده آامریکا تصمیم دارد تا سال 2010 سطح خونی سرب در کودکان کمتر از هفت سال را به کمتر از 100 میکروگرم در لیتر برساند هدف از این مطالعه بررسی میزان سطح سرب خون درکودکان 1 تا 7 ساله بوده است.
    روش کار
    این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی از دی ماه سال 1380 تا دی ماه 1381 بر روی 206کودک یک تا 7 سال مراجعه کننده به درمانگاه اطفال و بخش اورژانس اطفال بیمارستان امام رضا (ع) انجام شد سن کودکان ونتایج آزمایشگاهی در فرم مخصوص ثبت شد و از کلیه کودکان قبل از ورود به مطالعه 3 سی سی خون جهت اندازه گیری سطح سرب گرفته شد اندازه گیری سرب دریک آزمایشگاه و توسط یک کارشناس صورت گرفت مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    متوسط سن کودکان 66/18 ± 04/40 ماه، متوسط سطح خونی سرب 59/33 ± 95/121 میکروگرم در لیتر و 8/74% کودکان سطح سرب بالای صد میکروگرم در لیتر داشتند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که سطح سرمی سرب کودکان مورد مطالعه بیشتر از مطالعات کشورهای دیگر می باشد ولازم است مطالعات اپیدمیولوژیک بیشتری برای این مشکل سلامتی کودکان مشهد انجام شود.
    کلیدواژگان: سرب، مسمومیت، نوروتوکسیک
  • جواد افضلی بغداد آبادی صفحه 437
  • محمود پناهی صفحه 443
  • ناصر طیبی میبدی صفحه 448
  • محمود پناهی صفحه 453
  • خلاصه های انگلیسی
  • صفحه 55