فهرست مطالب

مجله دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 42، بهار 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/01/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • صدیقه خدمت صفحه 5
    هدف این مقاله مرور مطالعات و تحقیقات مختلفی است که در زمینه اثر درمانهای ارتودنسی روی پالپ دندان و نقش آنها در تحلیل ریشه، تاثیر سابقه تروما و درمان ریشه در حرکت و میزان تحلیل ریشه دندان هنگام درمان ارتودنسی، چگونگی انجام درمانهای ریشه در دندانهای تحت درمان ارتودنسی و نقش نیروهای ارتودنسی در پیش آگهی این درمانها انجام شده است تا در هر مورد تا حد امکان اطلاعات مستند و قابل کاربرد در کلینیک در اختیار همکاران دندانپزشک قرار گیرد. تاثیر حرکات ارتودنسی به طور عمده روی سیستم عصبی- عروقی پالپ متمرکز است که می تواند باعث ایجاد پاسخهای دژنراتیو و یا التهابی در پالپ شود. اگر چه اغلب این تغییرات قابل برگشت است ولی به نظر می رسد دندانهایی که فورامن آپیکال آنها بسته شده است و یا در اثر تروما، پوسیدگی، ترمیم یا بیماری پریودنتال آسیب دیده اند به تغییرات پالپی غیر قابل برگشت مستعدتر می باشند. در دندانهایی که درمان ریشه شده اند و کانال ریشه آنها به طور کامل تمیز و شکل داده شده و به طور سه بعدی پر شده است، تمایل کمتری جهت تحلیل آپیکالی ریشه هنگام حرکات ارتودنتیک وجود دارد. این موفقیت به عدم نشت میکروبی در این دندانها بستگی دارد. یک دندان تروماتیزه (در صورتی که پالپ آن دچار آسیب جدی مثل نکروز یا عفونت نشده باشد) می تواند با حداقل خطر تحلیل با وسایل ارتودنسی حرکت کند. اگر علائمی از آسیب پالپ وجود داشته باشد، درمان ریشه باید قبل از درمان ارتودنسی صورت گیرد. اگر در دندان تروماتیزه شواهدی از تحلیل وجود داشته باشد، احتمال افزایش روند تحلیل هنگام حرکت ارتودنسی وجود دارد. اگر دندانی به شدت تروماتیزه شده باشد (Intrusion، Avulsion) احتمال وقوع تحلیل ریشه هنگام حرکت دندان بیشتر است. اگر دندانی هنگام حرکت ارتودنسی نیاز به درمان ریشه داشته باشد، توصیه می شود بعد از تمیز کردن و شکل دادن، کانال با هیدروکسید کلسیم به طور موقت پر شود و بعد از تکمیل درمان ارتودنسی کانال ریشه به طور دایم با گوتاپرکا پر گردد. دندانهایی که ریشه آنها درمان می شود، می توانند همانند دندانهای با پالپ زنده حرکت کنند. برای انجام درمانهای اندودنتیک نظیر آپکسیفیکاسیون ممکن است نیازی به تاخیر یا توقف درمان ارتودنسی نباشد.
    کلیدواژگان: اندودنتیکس، ارتودنتیکس، پالپ دندان، تحلیل ریشه
  • اسماعیل یاسینی، الهه ملکان صفحه 15
    بیان مساله: استفاده از دنتین باندینگ ها امروزه رواج زیادی یافته است. با توجه به تفاوتهایی که در ساختمان مینا و عاج وجود دارد، استفاده از Unfilled Resin و دنتین باندینگ ها بر روی مینا که اساسا یکی آب گریز (هیدروفوب) و دیگری آب دوست (هیدروفیل) است، می تواند در باندنیگ اثر بگذارد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان قدرت باند برشی Unfilled Resin و دنتین باندینگ روی مینای اچ شده در دو حالت خشک و مرطوب انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، 30 دندان قدامی که سطح باکال آنها کاملا سالم و فاقد هر گونه نقص مینایی بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 10 تایی تقسیم شدند. سطح میانی باکال هر سه گروه پس از مسطح کردن با دیسک، با اسید فسفریک 37% به مدت 15 ثانیه اچ و سپس به مدت 20 ثانیه شسته شد. در گروه اول پس از خشک کردن سطح اچ شده، روی نمونه ها Unfilled Resin قرار داده شد و سپس به مدت 20 ثانیه نمونه ها کیور شدند. در گروه دوم نیز مشابه گروه اول پس از خشک کردن سطح مینا از دنتین باندینگ استفاده شد و نمونه ها پس از 30 ثانیه به مدت 20 ثانیه کیور شدند. در گروه سوم رطوبت اضافی سطح مینای اچ شده توسط پنبه، گرفته شد و پس از قرار دادن دنتین باندینگ به مدت 30 ثانیه، سطح 20 ثانیه کیور شد؛ سپس با استفاده از استوانه ای به ابعاد 2×5/3 میلیمتر کامپوزیت در سطح مینای سه گروه قرار داده شد و نمونه ها در جهات مختلف به مدت 40 ثانیه کیور شدند؛ تمامی نمونه ها پس از ترموسایکلینگ توسط دستگاه Instron برای بررسی نیروهای برشی مورد آزمایش قرار گرفتند و با استفاده از آزمون یک طرفه ANOVA و Tukey HSD مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    قدرت باند برشی Unfilled Resin روی مینای خشک از دو گروه دیگر بیشتر بود؛ میزان باند در گروه دنتین باندینگ به طور معنی داری کمتر از گروه Unfilled Resin بود (P<0.05). بین دنتین باندینگ با مینای خشک و مرطوب با هم و دنتین باندینگ با مینای مرطوب و Unfilled Resin اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    طبق یافته های این مطالعه، پیشنهاد می شود هنگام ترمیم مینا با کامپوزیت، به منظور حصول باند مطلوب تر از Unfilled Resin استفاده شود‍؛ در صورت استفاده از دنتین باندینگ ها، بهتر است سطح مینا مرطوب باشد.
    کلیدواژگان: مینا، رطوبت، استحکام باند برشی، Unfilled Resin، دنتین باندینگ
  • طاهره سادات جعفرزاده کاشی، محمد عرفان صفحه 21
    بیان مساله: میزان باندهای دوگانه باقیمانده در پلیمریزاسیون نقش مهمی در خواص مکانیکی، فیزیکی و شیمیایی رزین های ترمیمی دارد. پلیمریزه شدن ناکافی در لایه هیبرید، دلیلی برای تفاوت در کیفییت این لایه و قدرت باند کمتر می باشد که می تواند به عنوان منبعی برای آزادسازی مونومر عمل کند و اثرات سمی داشته باشد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف اندازه گیری درجه تبدیل مونومر به پلیمر سه نسل از دنتین باندینگ های 3Mو یک دنتین باندینگ آزمایشگاهی انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی با استفاده از طیف جذبی مواد قبل و بعد از پلیمریزه شدن توسط دستگاه FT-IR، درجه تبدیل به دست آمد. برای اندازه گیری درجه تبدیل از باندینگ های ScotchBond MP Plus Adhesive، SingleBond، Prompt L-Pop و یک باندینگ آزمایشگاهی استفاده شد. شش نمونه از هر باندینگ مورد تحقیق قرار گرفت. زمان سخت شدن 120 ثانیه بود. مقایسه گروه ها با استفاده از آزمونهای Kruskal-Wallis و Mann-Whitney انجام گردید. سطح معنی داری P<0.05 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج اختلاف معنی داری را بین گروه ها نشان داد (P<0.01). SingleBond در مقایسه با Prompt L-Pop و ScotchBond MP و دنتین باندینگ تجاری در درجه تبدیل افزایش نشان داد. بین درجه تبدیل در سایر گروه ها اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بین دنتین باندینگ آزمایشگاهی و ScotchBond MP اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (P=1.00).
    نتیجه گیری
    فناوری استفاده از دنتین باندینگ به سمت ساده ترشدن پیش می رود؛ اما در این مطالعه PromptL-Pop به عنوان ادهزیوی که توانایی اچ کردن را دارد، درجه تبدیل بالایی را از خود نشان نداد. استفاده از باندینگ های با مراحل ساده تر نیاز به بررسی بیشتری دارد.
    کلیدواژگان: درجه تبدیل، دنتین باندینگ، پلیمریزاسیون
  • فریدون سرگلزایی اول، علی قلی سبحانی، بهروز نیک نفس، شیر احمد سارانی، غلام حسین سرگزی، عبدالله سبحانی صفحه 30
    بیان مساله: برای بهبود ترمیم استخوان از روش های مختلفی از جمله کاربرد ژلاتین ماتریکس استخوانی (BMG) استفاده می شود.
    هدف
    مطالعه حاضر باهدف ارزیابی روند القای استخوان سازی و تعیین حجم استخوان جدید پس از کاشت اکتاکلسیم فسفات (OCP) و ژلاتین ماده زمینه ای استخوان (BMG) به تنهایی و یا در حالت ترکیب با یکدیگر در محل ضایعات استخوانهای پهن موش صحرایی انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، 100 سر موش صحرایی جوان بالغ (5-6 هفته ای) با وزن متوسط 120-150 گرم از جنس نر و از نژاد Sprague Dawley مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ها به طور تصادفی به گروه های آزمایشی (مورد) (OCP/BMG، BMG، OCP) و شاهد تقسیم شدند. در گروه های آزمایشی، ضایعه ای به قطر 5 میلیمتر بر روی استخوان پاریتال ایجاد شد و مقدار 5 میلیگرم OCP و BMG به تنهایی و یا حالت ترکیب OCP/BMG) به نسبت 1:4) در محل ضایعه کشت داده شد. در گروه شاهد از هیچ ماده ای در محل ضایعه استفاده نشد. به منظور بررسی روند القای استخوان سازی و اندازه گیری حجم استخوان جدید، 5، 7، 14، 21 و 56 روز پس از کاشت، نمونه برداری انجام شد. پس از آماده سازی بافتی نمونه ها، تهیه مقاطع و رنگ آمیزی آنها با استفاده از هماتوکسیلین- ائوزین (H&E) و آلسین بلو، درصد حجمی استخوان جدید ساخته شده در تمامی گروه ها به وسیله میکروسکوپ نوری و عدسی چشمی مدرج و نیز روش هیستومورفومتری، مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SAS و آزمون آماری ANOVA مورد تحلیل قرار گرفتند؛ علاوه بر آنالیز واریانس برای هر متغیر به طور جداگانه میانگین، انحراف معیار، خطای معیار و ضریب تغییرات نیز محاسبه گردید. مقایسه بین میانگین اندازه های به دست آمده در گروه های آزمایشی با یکدیگر و با گروه شاهد با استفاده از آزمون چند دامنه ای Duncan و در سطح 05/0 انجام شد.
    یافته ها
    روند القای استخوان سازی در گروه های آزمایشی (مورد) 5-14 روز پس از کاشت آغاز شد. در طی روزهای بعد، ضمن افزایش تدریجی حجم استخوان جدید، با ظهور حفره های مغز استخوان و تشکیل مغز استخوان خون ساز، استخوان جدید از تکامل بیشتری برخوردار شد و همزمان مواد کاشته شده نیز به مرور جذب شدند. در گروه شاهد، 56 روز پس از عمل، محل ضایعه به وسیله بافت همبند متراکم، اشغال شد و جزایر کوچکی از استخوان جدید در مجاورت و چسبیده به حاشیه ضایعه و استخوان میزبان مشاهده گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه هیستومورفومتری، بیشترین میانگین حجم استخوان جدید ساخته شده مربوط به گروه آزمایشی OCP/BMG بود؛ پس از آن گروه های آزمایشی OCP و BMG دارای بیشترین و گروه شاهد دارای کمترین حجم استخوان جدید بودند. حجم استخوان جدید در تمامی گروه های آزمایشی نسبت به گروه شاهد از افزایش معنی دار آماری برخوردار بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    ترکیب OCP/BMG در تمایز سلول های استئوبلاست، القای استخوان سازی و در نهایت استخوان سازی جدید از قدرت بیشتری برخوردار می باشد؛ به نظر می رسد استفاده از ترکیب این دو ماده می تواند در ترمیم نقائص استخوانی جمجمه مفید واقع گردد.
    کلیدواژگان: اکتا کلسیم فسفات، ماتریکس ژلاتین استخوانی، القای استخوان سازی، موش صحرایی
  • معصومه کندی بیدگلی، علی میرفضایلیان، سید ناصر استاد صفحه 40
    بیان مساله: یکی از محصولات دندانپزشکی تولیدشده در داخل کشور آلیاژ بیس متال مینالوکس می باشد که براساس آنالیز آلیاژ نیکل- کروم وراباند (VeraBond2) 2 طراحی و تولید شده است. مطالعات انجام شده حاکی از امکان بروز عوارض بیولوژیک مختلف در حضور آلیاژهای بیس متال به دلیل پدیده خوردگی و متعاقب آن آزادسازی عناصر ی چون نیکل و کروم از آلیاژ می باشد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف مقایسه آلیاژ مینالوکس با آلیاژ وراباند2 از نظر زیست سازگاری به صورت In-vitro انجام شد؛ همچنین میزان آزادسازی یون های نیکل و کروم از این دو آلیاژ اندازه گیری و مقایسه شد؛ در ضمن در هر یک از دو آلیاژ میزان سیتوتوکسیسیتی در حالات مختلف پس از ریختگی، پس از پرداخت و پس از انجام مراحل پخت پرسلن، مقایسه گردید.
    روش بررسی
    در این تحقیق از سه آزمایش شمارش سلولی باTrypan Blue، MTT Assay و Neutral Red Assay جهت بررسی سیتوتوکسیسیتی استفاده شد. پس از تهیه نمونه ها در ابعاد مناسب و انجام مراحل آماده سازی و تمیزکردن، نمونه ها (3عدد) به روش تماس مستقیم در مجاورت سلول های فیبروبلاست Balb/c 3T3 به مدت 72 ساعت در انکوباتور 37°c) و (%5 Co2قرار گرفتند. از تفلون به عنوان گروه شاهد استفاده شد. پس از خارج ساختن نمونه ها، با استفاده از سه روش فوق، میزان سیتوتوکسیسیتی بین دو آلیاژ مینالوکس و وراباند2 و نیز بین گروه های مختلف از هر دو آلیاژ با استفاده از آزمون آماری ANOVA یک طرفه مقایسه گردید. به منظور اندازه گیری آزادسازی نیکل و کروم از نمونه ها (2عدد)، از محلول سرم فیزیولوژیک استفاده شد و اندازه گیری به روش اسپکتروفتومتر ی جذب اتمی صورت گرفت.
    یافته ها
    آزمایشهای MTT و Trypan Blue اختلاف آماری مشخصی را بین گروه های مشابه از دو آلیاژ و نیز بین گروه های مختلف با گروه شاهد نشان نداد. در آزمایش Neutral Red اختلاف قابل توجهی میان آلیاژ مینالوکس و وراباند2 در گروه های مشابه وجود نداشت؛ در حالی که در آلیاژ مینالوکس، بین گروه As Cast با گروه های (p<0.001) Polished و (P=0.02) Firing و شاهد اختلاف معنی داری حاصل گردید. در آلیاژ وراباند 2، اختلاف بین گروه As Cast با گروه های (P=0.034) Polished و (P=0.034) Firing و شاهد معنی دار بود؛ بین گروه های Polished و Firing از هر دو آلیاژ اختلاف آماری معنی داری به دست نیامد. در آزمایش آزادسازی عناصر، آزادسازی یون کروم قابل ثبت نبود (
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف قابل ملاحظه ای از نظر سیتوتوکسیسیتی بین دو آلیاژ مینالوکس و وراباند2 وجود ندارد و انجام مراحل پرداخت و نیز مراحل پخت پرسلن باعث کاهش سیتوتوکسیسیتی آلیاژ نسبت به وضعیت پس از ریختگی می گردد.
    کلیدواژگان: آلیاژهای بیس متال، زیست سازگاری، سیتوتوکسیسیتی، آزادسازی عناصر، آزادسازی نیکل، آزادسازی کروم
  • مریم قوام، زهرا سادات هاشمی صفحه 51
    بیان مساله: موادی که برای سفیدکردن دندانها به کار می روند، قابلیت ایجاد تغییرات در محتوای آلی و یا معدنی دندان را دارند. متعاقب این تغییرات، مورفولوژی سطح دندان نیز عوض می شود. با توجه به این که معمولا سفیدکردن دندان، با هدف تامین زیبایی دندانها انجام می شود، آگاهی از اثرات احتمالی این مواد روی نسج دندان ضروری است؛ زیرا ممکن است بعدها سبب تخریب نسج شود و یا حتی بر درمانهای ترمیمی تاثیر بگذارد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر دو ماده سفیدکننده «کیمیا و اولترادنت» حاوی ژل هیدروژن پراکساید 35%، بر نسج مینا، با استفاده از میکروسکوپ الکترونی (Scanning Electron Microscope: SEM) انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی- مداخله ای، پنج دندان قدامی کشیده شده سالم از طول برش داده شدند و به سه قسمت مزیالی، میانی و دیستالی تقسیم شدند و هر قسمت به طور تصادفی در یکی از سه گروه زیر قرار گرفت:- گروه اول: نمونه ها در این گروه به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند و تحت تاثیر هیچ ماده سفیدکننده ای قرار نگرفتند.
    - گروه دوم: نمونه ها در این گروه تحت تاثیر ماده هیدروژن پرکساید 35% از شرکت کیمیا قرار گرفتند.
    - گروه سوم: نمونه ها در این گروه تحت تاثیر هیدروژن پرکساید 35% از شرکت اولترادنت قرار گرفتند.
    به این ترتیب هر دندان به عنوان شاهد گروه های آزمون خود بود؛ سپس نمونه ها با استفاده از، SEM با بزرگنمایی 250 و 500 برابر مورد مشاهده قرار گرفتند.
    یافته ها
    در گروه شاهد، مختصری خراش سطحی و ذرات سفید مشاهده شد که ناشی از عمل مضغ و باقیمانده ذرات پامیس بود؛ در دو گروه دیگر تغییرات مورفولوژیک از قبیل: افزایش خشونت سطحی، عمیق شدن ترکها، مشخص شدن و اچ شدن بعضی از منشورهای مینایی و ایجاد ترکهای جدید ملاحظه شد که در گروه های اول و دوم از این نظر تفاوتی وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که سفید کردن دندان (Bleaching) با هیدروژن پراکساید هر دو شرکت تجارتی اثرات تخریبی محدودی روی سطح مینا دارد ولی این امر به حدی نیست که از نظر کلینیکی اهمیتی داشته باشد.
    کلیدواژگان: سفیدکردن دندان (بلیچینگ)، میکروسکوپ الکترونی، هیدروژن پراکساید، مینای دندان
  • نصرت الله عشق یار، نوشین جلایرنادری، پگاه صراف صفحه 56
    بیان مساله: ادونتوژنیک کراتوسیست یکی از مهمترین کیست های ادونتوژن با منشا رشدی- تکاملی محسوب می شود؛ اهمیت بالقوه این کیست در عودهای مکرر آن و تخریب استخوان می باشد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف تعیین ابتلای سنی، جنسی و مکانی ضایعات ادونتوژنیک کراتوسیست در بیماران مراجعه کننده به بخش آسیب شناسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1350 تا 1381 انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی متغیرهای سن، جنس و محل ضایعات ادونتوژنیک کراتوسیست با استفاده از پرونده های موجود در بایگانی بخش آسیب شناسی دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1350-1381 مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از مجموع کیست های ادونتوژن رشدی - تکاملی، 264 مورد (36%) از نوع ادونتوژنیک کراتوسیست بود. 66% از کراتوسیست ها در مردان و 34% در زنان روی داده بودند. از نظر محل وقوع ضایعه 68% از نمونه ها در فک پایین و 32% در فک بالا گزارش شده بود؛ در فک پایین 48% از نمونه ها در ناحیه مولر، 28% در ناحیه پره مولر و 24% در ناحیه قدامی ایجاد شده بودند؛ در فک بالا نیز، 42% از نمونه ها در ناحیه قدامی، 39% در ناحیه پره مولر و 31% در ناحیه مولر ایجاد شده بودند. طیف سنی مبتلایان از دهه اول تا هشتم زندگی بود و در این میان شایعترین دهه ابتلا به ادونتوژنیک کراتوسیست دهه سوم با فراوانی 27% بود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان وقوع ادونتوژنیک کراتوسیست در مردان، در فک پایین و دهه سوم سنی بیشتر بود. در این میان میزان وقوع ضایعات در ناحیه خلفی فک پایین و بخش قدامی فک بالا بیشتر بود.
    کلیدواژگان: کیست های اودنتوژنیک، کیست های رشدی، ادونتوژنیک کراتوسیست
  • جبرائیل نسل سراجی، سید جمال الدین شاه طاهری، محمدحامد حسینی، فریده گل بابایی، مهدی قاسم خانی صفحه 61
    بیان مساله: ناراحتی های اسکلتی- عضلانی بخش عمده ای از بیماری های شغلی را درمحیطهای کاری به خود اختصاص می دهد؛ پیشگیری از بروزاین ناراحتی ها مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیتهای کاری با استفاده از روش های تحلیل شغلی علم ارگونومی می باشد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارگونومیکی وضعیتهای انجام کار شاغلین حرفه های دندانپزشکی شهرستان بیرجند با استفاده از روش Rapid Entire Body Assessment (REBA) و بررسی ارتباط ناراحتی های اسکلتی- عضلانی در نواحی مختلف بدن آنها با وضعیتهای کاری انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی وضعیتهای انجام کار 48 نفر شاغل در حرفه های مختلف دندانپزشکی با استفاده از روش REBA ارزیابی شد. میزان شیوع ناراحتی های اسکلتی- عضلانی نیز با استفاده از پرسشنامه نوردیک (Nordic) به دست آمد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمونهای آماری t مستقل، Chi-Square و Fisher مورد تحلیل قرار گرفتند. (p?0.05) به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این بررسی شیوع ناراحتی گردن 65%، کمر 60%، شانه 38% و مچ دست 31% بود. شیوع ناراحتی های گردن، شانه و مچ دست در زنان بیشتر از مردان بود. رابطه بین ناراحتی های ران و ساق پا با سابقه کار، رابطه بین ناراحتی مچ و کف پا با شاخص توده بدنی (BMI) و نیز رابطه بین ناراحتی های اسکلتی- عضلانی با وضعیتهای کاری افراد مورد پژوهش معنی دار بود(p<0.005).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که وضعیتهای کاری افراد مورد تحقیق نیاز به اصلاح دارد؛ همچنین آموزش دندانپزشکان در زمینه شناخت عوامل خطر بیومکانیک و روش های اصولی و صحیح انجام کار ضروری است.
    کلیدواژگان: ارگونومی، ناراحتیهای اسکلتی، عضلانی، دندانپزشکی، REBA
  • احمد رضا طلایی پور، ساندرا مهرعلی زاده، ابوالحسن مسگر زاده صفحه 68
    بیان مساله: رادیوگرافی به عنوان ابزار اصلی بررسی های پیش از جراحی ایمپلنت محسوب می شود. در حال حاضر از روش سی تی اسکن به عنوان دقیق ترین روش برای این بررسی ها به منظور مطالعه کیفیت و کمیت استخوانهای فکین استفاده می شود. با این حال در سالهای اخیر میزان دوز دریافتی بیمار که در روش سی تی اسکن نسبت به روش های عادی تا چندین برابر بیشتر است، ایده کاربرد دقیقتر روش های عادی و یا استفاده از روش های جدید با میزان دوز پایین تر را تقویت نموده است.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف مقایسه دقت روش توموگرافی عادی با روش داخل دهانی دیجیتال رادیوویزیوگرافی (RVG) در اندازه گیری ارتفاع استخوان فک پایین انجام شد.
    روش بررسی
    در این تحقیق که از نوع بررسی آزمونها بود، اندازه فاصله لبه کرست آلوئول تا بوردر فوقانی فورامن منتال در 16 مورد که طرح درمان جراحی ایمپلنت در این ناحیه داشتند، با روش های توموگرافی عادی و رادیوویزیوگرافی تعیین گردید.
    برای تعیین ضریب بزرگنمایی نگاره های رادیوگرافیک از Stent آکریلی با نشانه های سربی گوی مانند با قطر معلوم استفاده شد؛ سپس در مرحله جراحی فاصله ذکر شده توسط پروب بر روی استخوان فک بیمار به طور مستقیم اندازه گیری گردید. برای بررسی سطح معنی داری اختلاف بین یافته های رادیوگرافی و استاندارد طلایی از آزمون توزیع دو جمله ای استفاده شد.
    یافته ها
    در اندازه های حاصل از روش RVG با روش بصری مستقیم اختلاف معنی داری مشاهده شد (p<0.05)؛ اندازه های حاصل از روش توموگرافی نیز اختلاف معنی داری با روش بصری درحین جراحی داشتند.
    نتیجه گیری
    در مقایسه دو روش توموگرافی و رادیوویزیوگرافی برای اندازه گیری، به نظر می رسد، روش رادیوویزیوگرافی (RVG) نتایج دقیقتری داشته باشد.
    کلیدواژگان: ایمپلنت، بررسی رادیوگرافیک ایمپلنت، توموگرافی عادی، رادیوگرافی دیجیتال، رادیوویزیوگرافی
  • مژگان پاک نژاد، سعید اشراقی، مریم جعفری قاجار صفحه 74
    بیان مساله: یکی از بهترین روش ها برای درمان پریودنتیت مهاجم شناسایی و حذف عوامل اتیولوژیک بخصوص دو میکروارگانیسم Actinobacillus Actinomycetemcomitans (Aa) و Porphyromonas Gingivalis (Pg) در بیماران حامل آنها می باشد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانیPg و Aaو ارتباط آن با سن، جنس، تعداد افراد خانواده و عمق پاکت در نواحی فعال بیماران مبتلا به پریودنتیت مهاجم انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی - مقطعی، 54 ناحیه (پاکت با عمق بیش از 5 میلیمتر) در 15 بیمار برای کشت میکروبی در نظر گرفته شد. ابتدا مارجین لثه خشک شد و سپس با استفاده از Paper Point شماره 30 نمونه برداری انجام شد. محیط کشت اختصاصی Aa، Trypticase Soy Agar – Bacitracin - Vancomycin (TSBV) و در مورد Pg بروسلا آگار بود. اطلاعات جمع آوری شده، با استفاده از آزمونهای آماری Fisher و Chi - Square با سطح معنی داری 05.0P< مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد 13 بیمار یا 38 ناحیه (70.4%)Aa مثبت و 3 بیمار یا 10 ناحیه (18.4%)Pg مثبت شناخته شدند. رابطه آماری معنی داری بین فراوانی Aa و جنس و سن مشاهده نشد. Pg در مردان بیش از زنان مشاهده شد (p<0.001) اما در مورد سن اختلاف معنی داری وجود نداشت. Aa با عمق پاکت همبستگی آماری معنی داری داشت (p=0.02)؛ به عبارت دیگر با افزایش عمق پاکت، احتمال حضور Aa نیز بیشتر می شد ولی در مورد Pg چنین نبود؛ همچنین Aa نسبت معکوس با تعداد افراد خانواده داشت؛ به طوری که با افزایش تعداد افراد خانواده، تعداد نواحی Aa مثبت کاهش می یافت.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این تحقیق، فراوانی Aa در پاکت های عمیق بیماران مبتلا به AP، نسبت به Pg بیشتر است.
    کلیدواژگان: پریودنتیت مهاجم، آکتینوباسیلوس آکتینومسیت کومیتانس، پرفیراموناس ژنژیوالیس، کشت میکروبی
  • حمید کرمانشاه، محمد جواد خرازی فرد، هلنا یشاریم صفحه 81
    بیان مساله: ترمیم های پرسلنی بسیار مستعد شکستگی هستند و یکی از راه های ترمیم آنها استفاده از کامپوزیت و سایلن بر روی پرسلن اچ شده است؛ از طرفی، برخی از مطالعات، اچ کننده معمول و کارای پرسلن یعنی اسیدهیدروفلوئوریک را برای بافتهای بدن مضر دانسته اند.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تاثیر دو ماده Aciduted Phosphated Fluoride (APF) و Phosphoric Acid (PHA) بر روی پرسلن در مقایسه با Hudro Fluoric Acid (HF) و نیز تاثیر Unfilled Resin و Dentin Bonding بر استحکام باندکامپوزیت پرسلن انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی،120 بلوک پرسلنی به ابعاد 2×5×5 میلیمتر تهیه شد و سطح باند بلوک ها سندبلاست گردید؛ سپس نمونه ها به سه گروه چهل تایی تقسیم شدند؛ گروه اول با %9.5 HF اولترادنت به مدت یک دقیقه اچ شد؛ گروه دوم با APF،%1.23 ایرانی کیمیا به مدت 10 دقیقه و گروه سوم با %37 PHA ایرانی کیمیا به مدت یک دقیقه اچ شد؛ سپس در هر گروه، در سطح نیمی از نمونه ها سایلن اولترادنت به کار برده شد و در سطح نیم دیگر از سایلن استفاده نشد. در مرحله بعد به نیمی از نمونه های دارای سایلن Unfilled Resin و به نیم دیگر Dentin Bonding زده شد؛ در مورد نمونه هایی که سایلن نداشتند نیز به همین منوال عمل شد؛ یعنی بر سطح نیمی از نمونه های فاقد سایلن هر گروه Unfilled Resin و بر سطح نیم دیگر Dentin Bonding به کار برده شد؛ سپس بر روی تمام نمونه ها استوانه کامپوزیتی به ابعاد 2 4 میلیمتر گذاشته شد. نمونه ها به مدت 24 ساعت در آب مقطر 37 درجه سانتیگراد نگهداری شدند و سپس 500 سیکل حرارتی را گذراندند و پس از آن در دستگاه اینسترون، استحکام باند کامپوزیت- پرسلن مورد آزمون قرار گرفت. پس از آن نوع شکست با استفاده از استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 40 برابر تعیین گردید. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری 3 Way ANOVA، Kaplan- Maier و Tukey- HSD و با سطح معنی داری p<0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در بررسی سطح پرسلن های اچ شده، مشخص شد که PHA وAPF فقط قادرند به طور مختصری سطح پرسلن را خشن سازند و هیچ میکرواندرکاتی برای بهبود استحکام باند پرسلن- کامپوزیت ایجاد نمی کنند؛ در حالی که HF بخوبی سطح پرسلن را اچ می کند و میکرواندرکات هایی برای گیر ایجاد می کند؛ همچنین با توجه به نتایج حاصل از آزمون استحکام برشی باند نمونه ها، HF در بهبود استحکام باند پرسلن- کامپوزیت نقش داشت (p<0.05) اما سایلن اولترادنت هیچ نقش معنی داری در بهبود استحکام باند کامپوزیت- پرسلن نداشت (p>0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضرکاربرد سایلن اولترادنت بر روی سطح پرسلن سندبلاست شده و اچ شده با PHA یا APF نمی تواند جایگزین کاربرد همین سایلن بر روی سطح سندبلاست شده و اچ شده با HF گردد.
    کلیدواژگان: پرسلن، اچینگ، سایلن، عامل باندینگ، اسید هیدروفلوریدریک، فلوراید فسفاته اسیدی، اسید فسفریک، استحکام برشی
  • نوشین جلایرنادری، سیدمحمود لطیفی، فرزانه احمدی نژاد صفحه 91
    بیان مساله: جاینت سل گرانولوما، ضایعه ای راکتیو یا شبه تومورال است که وقوع آن در دهان به فکها و غشای مخاطی لثه محدود می شود. با وجود طبقه بندی این ضایعه به انواع محیطی و مرکزی هر دو گروه نمای بافت شناختی مشابهی دارند. انواع داخل استخوانی آن از نظر موضعی مهاجم بوده و باعث تخریب استخوان، درد و لقی دندانها می شود و انواع محیطی آن گاهی تورم های زخمی ایجاد می کنند که از نظر بالینی به پیوژنیک گرانولوما و فیبروم اسیفیه محیطی شباهت زیادی دارند. از آنجا که بروز انواع مرکزی و بخصوص محیطی جاینت سل گرانولوما، شایع است، بنابراین آگاهی دندانپزشکان از متغیرهای وقوع این بیماری به منظور تشخیص صحیح بالینی آن امری مهم تلقی می گردد.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف تعیین توزیع فراوانی متغیرهای سن، جنس و محل ضایعات جاینت سل گرانولومای محیطی و مرکزی در بیماران مراجعه کننده به بخش آسیب شناسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر به روش مقطعی، توصیفی با استفاده از پرونده های موجود انجام گرفت. جامعه آماری بیماران مراجعه کننده به بخش آسیب شناسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سالهای 79-1365 بودند که تشخیص آسیب شناختی ضایعه دهانی آنها جاینت سل گرانولومای محیطی یا مرکزی گزارش شده بود. از مجموع پرونده های موجود در این بخش پرونده بیماران مبتلا به انواع محیطی و مرکزی جاینت سل گرانولوما استخراج شد و اطلاعات مربوط به سن، جنس، نوع ضایعه (محیطی و مرکزی) و محل وقوع آن در فرم های از پیش تهیه شده ثبت گردید؛ اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از مجموع 737 نمونه گزارش شده با عنوان جاینت سل گرانولوما، 573 مورد محیطی و 164 نمونه مرکزی بودند. طیف سنی نمونه ها در انواع محیطی 2-90 سال و در انواع مرکزی 4-70 سال بود. قله وقوع ضایعات جاینت سل گرانولومای محیطی در مردان در دهه اول، در زنان در دهه چهارم و در انواع مرکزی در مردان و زنان در دهه دوم بود. از نظر محل وقوع ضایعات 246 (94/42%) از نمونه های محیطی در فک بالا و 327 مورد (06/57%) در فک پایین رخ داده بود. در نوع مرکزی 54 مورد (93/32%) در فک بالا و 110 مورد (07/67%) در فک پایین گزارش شده بود. در نوع محیطی 272 (30/47%) از نمونه ها در زنان و 302 مورد (70/52%) در مردان و در نوع مرکزی 103 مورد (88/62%) از نمونه ها در زنان و 61 مورد (19/37%) در مردان گزارش شده بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه نوع محیطی در مردان در دهه چهارم و فک پایین و نوع مرکزی در زنان در دهه دوم و فک پایین بیشتر مشاهده شد.
    کلیدواژگان: جاینت سل گرانولومای محیطی، جاینت سل گرانولومای مرکزی، ضایعات راکتیو
|
  • S. Khedmat* Page 5
    The purpose of this article was reviewing the literature related to the mutual effects of endodontics and orthodontics on each other providing documented information that can be used by dentists in clinical practice. The effect of orthodontic treatment on the dental pulp and its role in root resorption, the influence of previous trauma to the tooth and endodontic treatment in orthodontic tooth movements and root resorption, recommendations regarding endodontic treatment during orthodontic tooth movement and the role of the orthodontic forces in provision and outcome of endodontic treatment are being discussed. The effect of the orthodontic tooth movement on the pulp is focused primarily on the neurovascular system which can cause degenerative and/or inflammatory responses in the dental pulp. Although, most of these changes are considered reversible, it seems that teeth with complete apical foramen and teeth subjected to previous insults, such as trauma, caries, restorations and periodontal diseases are more susceptible to pulpal irreversible changes. Teeth with root canal treatment that are well cleaned shaped, and three- dimensionally obturated, exhibit less propensity to apical root resorption during orthodontic tooth movement. This outcome depends on the absence of microleakage for bacterial ingress. A traumatized tooth can be moved orthodontically with minimal risk of resorption, provided that the pulp has not been severely injured (infection or necrosis). If there is evidence of pulpal demise, appropriate endodontic treatment is necessary prior to orthodontic treatment. If a previously traumatized tooth exhibits resorption, there is a greater chance that orthodontic tooth movement will enhance the resorptive process. If a tooth has been severely traumatized (intrusion, avulsion) there would be a greater incidence of resorption with tooth movement. It is recommended that teeth requiring root canal treatment during orthodontic movement be initially cleaned and shaped followed by the interim placement of calcium hydroxide. Final canal obturation with gutta-percha should be accomplished upon the completion of orthodontic treatment. Endodontically treated teeth can be moved orthodontically similar to teeth with vital pulps. In case of endodontic procedures like apexification, there may be no need to delay the orthodontic treatment.
    Keywords: Endodontics, Orthodontics, Dental pulp, Root resorption
  • E. Yasini*, E. Malekan Page 15
    Statement of Problem: The use of dentine bondings on enamel and dentin in total etch protocols has recently become popular. Unfilled resin is hydrophobic and dentin bonding is hydrophilic in nature. This chemical difference could be effective in enamel bonding process.
    Purpose
    The aim of this study was to compare the shear bond strength of unfilled resin to dry enamel and dentin bonding to dry and moist enamel.
    Materials And Methods
    In this experimental study, a total of 30 incisor teeth were used. The specimens were randomly assigned to three groups of 10. 37% phosphoric acid etchant was applied to the enamel surfaces in each group for 15 seconds, rinsed with water for 20 seconds and dried for 20 seconds with compressed air in groups one and two. After conditioning, group 1 received unfilled resin (Margin Bond, Colten) and group 2 received dentin bonding (Single Bond, 3M) and in group 3 after conditioning and rinsing with water, a layer of dentin bonding (Single Bond) was applied on wet enamel. The enamel and dentin bonding were light cured for 20 seconds. A ring mold 3.5 mm in diameter and 2 mm height was placed over the specimens to receive the composite filling material (Z100, 3M). The composite was cured for 40 seconds. The specimens were thermocycled and shear bond strengths were determined using an Instron Universal Testing Machine. The findings were analyzed by ANOVA One-Way and Tukey HSD tests.
    Results
    Shear bond strength of dentin bonding to dry enamel was significantly less than unfilled resin to dry enamel (P<0.05). There was no significant difference between the bond strength of dentin bonding to moist and dry enamel. In addition bond strength of dentin bonding to wet enamel was not significantly different from unfilled resin to dry enamel.
    Conclusion
    Based on the findings of this study, it is suggested that enamel surface should remain slightly moist after etching before bonding with single bond but when using unfilled resin, the enamel surface should be kept dry.
    Keywords: Enamel, Moist, Shear bond strength, Unfilled resin, Dentin bonding
  • Ts. Jafarzadeh Kashi*, M. Erfan Page 21
    Statement of Problem: The quantity of remaining unreacted double bonds may be a significant factor pertaining to the mechanical, physical and chemical properties of restorative resins. Insufficient polymerisation within the hybrid layer may cause significant differences in the quality of this layer, and act as a reservoir for monomer release thus increasing cytotoxic potential.
    Purpose
    The aim of this study was to measure the degree of conversion of three generations of 3M dentin bonding agents and an experimental dentin bonding agent
    Materials And Methods
    The quantity was determined from the transmission IR-spectrum of the materials before and after polymerization. ScotchBond MP plus adhesive, SingleBond, Prompt L-Pop, and an experimental dentin bonding were used to measure degree of conversion. Six repetitions of each bonding were investigated. Time of light curing was 120s. Kruskal-Wallis and Mann-whitney test were used to compare groups with P<0.05 as the limit of significance.
    Results
    The results showed a significant difference between groups (P<0.01). A trend of increasing in Singlebond conversion obtained in comparison with ScotchBond MP plus adhesive, Prompt L-Pop and experimental dentin bonding. The degree of conversion was not statistically significant among the other dentin bondings. No significant difference was found between conversion of the experimental dentin bonding and ScotchBond MP plus adhesive (P=1.00) with P<0.05 as the limit of significance.
    Conclusion
    Dentin bonding technology continues to evolve toward simpler systems. However, Prompt L-Pop as a self-etching adhesive does not show the trend of increasing the degree of conversion. However, the performance of these simpler systems must be further investigated.
    Keywords: Degree of conversion, Dentin bonding, Polymerisation
  • F. Sargolzaei, Ag. Sobhani*, B. Nik, Nafs, Sha. Sarani, Gh. Sargazi, A. Sobhani Page 30
    Statement of Problem: Several methods are used to enhance bone repair and new bone formation, and bone matrix gelatin (BMG) is recently introduced.
    Purpose
    The purpose of this histologic and histomorphometric study was to assess the osteogenic potential and the quantity of new trabecular bone formation after implantation of OCP and BMG alone and in combination into the cranial defects in rat.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 100 young male Sprague Dawley rats (5-6 weeks age and 120-150gr weight) were divided into four groups randomly. A full thickness standard trephine defect 5mm in diameter was made in the rat’s parietal bone, and 5mg of OCP, BMG alone and in combination were implanted into the defects. No OCP and BMG particles were implanted in control group which was otherwise treated identically. On the 5th, 7th, 14th, 21st and 56th days after implantation, the rats were killed and bone samples collected. After processing the samples by routine histological procedures, 5µm thick sections of bone were cut and stained with Haematoxyline & Eosin (H&E) and Alcian Blue and studied histologically and histomorphometrically using light microscope and eyepiece graticule. The amount of newly formed bone was quantitatively measured by the use of histomorphometric methods. Data were analyzed with SAS statistical package using ANOVA and Duncan tests.
    Results
    In the experimental groups, the new bone formation was initiated from the margin of defects during 5-14 days after implantation. During 14-21 days after implantation, bone marrow cavities and bone marrow tissues in newly formed bone were seen. By the end of the study, the newly formed bone increased and was relatively matured and almost all of the implanted materials were absorbed. In control group, at the end of the study, a few clusters of new bone were seen near to the defect margins and host bone. The histomorphometric analysis indicated statistical significant differences in the amount of newly formed bone between the experimental and control groups (P<0.05).
    Conclusion
    Implants of OCP/BMG appear to stimulate bone induction and new bone growth in bone defects greater than the other groups and these biomaterials could be used in the repair of cranial bone defects in clinical situations.
    Keywords: Octacalcium phosphate (OCP), Bone matrix gelatin (BMG)
  • M. Kandi Bidgoli, A. Mirfazaelian*, Sn. Ostald Page 40
    Statement of Problem: One of newly presented base metal alloys (Minalux) is produced according to VeraBond2 alloy (Ni- Cr base) composition. Several studies showed that, cytotoxicity of base metal alloys can be occurred due to corrosion and element release.
    Purpose
    This study evaluated the biocompatibility of these two base metal alloys in three steps: as cast, after polishing and after porcelain firing cycles. Release of Ni and Cr ions were measured to determine if there is any difference between these two alloys.
    Materials And Methods
    Samples of two base metal alloys were subjected to Neutral Red Assay, MTT Assay and Trypan Blue for biocompatibility tests. Fibroblast Balb/c 3T3 cells were used for cell culture. Samples were contacted directly with cells in 37ºc and 5% Co2 concentration for 72 hours. Teflon samples were used as negative control. ANOVA test was used to compare different groups of two alloys. In addition, the release of Ni and Cr ions in to saline solution was measured by means of atomic absorption spectrometry.
    Results
    MTT and Trypan Blue didn’t show any significant difference between Minalux, VeraBond2 and Teflon. Neutral Red Assay showed no significant difference between these two base metal alloys but as cast group was higher in cytotoxicity in comparisons with polished and firing groups in both two alloys. Release of Cr ion was non detectable (Cr < 1 PPB) but Ni ion was measured and Ni release was significantly different in as cast groups (P=0.007) of two alloys.
    Conclusion
    There is no significant difference between cytotoxicity of two base metal alloys and polishing and firing can decrease cytotoxicity of both alloys.
    Keywords: Base metal alloys, Biocompatibility, Cytotoxicity, Element release, Nickel release, Chromium
  • M. Ghavam*, Z. Sadat Hashemi Page 51
    Statement of Problem: Bleaching materials are able to change the surface morphology as well as mineral and organic content of tooth structure. Considering that bleaching is done for aesthetic purpose, awareness of the possible effect of these materials on hard tissue is important, because it may affect the restorative treatments.
    Purpose
    The aim of this study was comparing the effect of two bleaching materials, Kimia and Ultradent both containing 35% H2O2, on tooth enamel by SEM.
    Materials And Methods
    Five intact central incisors were cut into three sections vertically and each part was randomly divided into three groups. Group 1 (control), without any bleaching. Group 2, bleached with Kimia 35% H2O2. Group 3, bleached with Ultradent 35% H2O2. Each tooth served as its own control. Then the samples were observed by SEM with 250 and 500 magnifications.
    Results
    In the control group some scratches and small white grains were observed which seems to be the result of mastication trauma and pumice powder. In the other groups, morphologic changes like increased surface roughness, deepening of cracks, rod exposure and presence of new cracks were observed. The two experimental materials did not differ in these regards.
    Conclusion
    It seems that both studied materials have limited destructive effects on tooth enamel which seems to be of no clinical importance.
    Keywords: Bleaching, SEM, Hydrogen peroxide, Enamel
  • N. Eshghyar*, N. Jalayer Naderi, P. Sarraf Page 56
    Statement of Problem: Odontogenic keratocyst is a developmental odontogenic cyst which arises from dental lamina. One of the important features of odontogenic keratocyst is strong tendency to recurrence.
    Purpose
    The purpose of this study was the statistical evaluation of age and gender of patient as well as area of involvement in odontogenic keratocysts in the oral and maxillofacial pathology department of dental faculty of Tehran University of Medical Sciences from 1971-2002.
    Materials And Methods
    This study was a cross sectional, descriptive one. Medical records were reviewed and variables such as age, gender and site of involvement were recorded. The data were analyzed with SPSS software.
    Results
    The relative frequency of odontogenic keratocyst was 36%. 66% of cysts were in men and 34% in women. 68% of lesions affected the lower jaw and 32% the upper jaw. Regarding the site of involvement, 48% of lesions involved the molar region of mandible and 42%, the anterior part of maxilla. The occurrence of keratocysts was higher in this sites. Most of the cases were diagnosed in the third decade.
    Conclusion
    Based on the findings of this study, odontogenic keratocyst was more prevalent in men, mandible and the third decade. The posterior part of mandible and anterior region of maxilla were involved most frequently.
    Keywords: Developmental cyst, Odontogenic cyst, Odontogenic keratocyst
  • J. Nasl Saraji*, Mh. Hosseini, Sj. Shahtaheri, F. Golbabaei, M. Ghasemkhani Page 61
    Statement of Problem: Musculoskeletal disorders (MSDs) are major parts of the occupational diseases in workplaces. Protection from such diseases is dependent on assessment and improvement of job postures by using job analysis methods in ergonomics.
    Purpose
    This study was aimed to evaluate ergonomic conditions in dental professions by rapid entire body assessment (REBA) in Birjand city and also to assess the relation between MSDS in different parts of the body and work conditions.
    Materials And Methods
    This study was a descriptive-analytical approach performed on 48 persons working at different professions by using REBA method. The prevalence of MSDs was obtained by using Nordic Musculoskeletal Questionnaire (NMQ). The data were analyzed by independent t-test, Chi-square and Fisher tests with P<0.05 as the limit of significance.
    Results
    In this investigation, the prevalence of disorders for different parts of the body was as follows: 65% for neck, 60% for back, 38% for shoulders, and 31% for wrist. These disorders were higher in women than men except for the back. There were significant correlation between disorders of femur and foreleg with work history, ankle and sole with body mass index (BMI), and MSDs with work conditions (P<0.05).
    Conclusion
    It is concluded that the work conditions and postures need to be improved. In addition the level of dental professional education regarding biomechanical hazardous effects as well as correct work conditions and postures should be increased.
    Keywords: Ergonomics, MSDs, Dentistry, REBA, Birjand city
  • Ar. Talaei Pour*, S. Mehralizadeh, A. Mesgarzadeh Page 68
    Statement of Problem: Computed tomography (CT) has proved to be the most precise method to evaluate the quantity of jaw bones.In recent years, patient dose which is much more greater in CT than conventional methods has attracted more attention, and has brought the idea of using the conventional method in more accurate ways or applying new methods with lower doses.
    Purpose
    radiovisiography for presurgical evaluation of endosseous implants.
    Materials And Methods
    measured with the two aforementioned techniques. To determine the magnification factor, an acrylic stent with spherical lead markers with known diameter, has been used. Then in intra-operative phase, this distance was measured directly on the patient’s jawbone. To assess the significance of differences from radiography results and the gold standard the binomial distribution was used.
    Results
    significant and there was no significant difference between RVG and visual method.
    Conclusion
    to conventional tomography. Radiography is the main tool for presurgical assessment of endosseous implants.The goal of this study was the assessment of the accuracy of conventional tomography andDistance between alveolar margin and superior border of mental foramen wasFindings showed that the differences between conventional omography and visual methods wereThis study revealed that the radiovisiography method showed more precise results in comparison.
    Keywords: Endosseous implant, Presurgical radiographic assessment, Conventional tomograpghy, Digital radiography, Radiovisiography
  • M. Paknejad*, S. Eshraghi, M. Jafarie., Ghajar Page 74
    Statement of Problem: One of the best ways for treatment of Aggressive Periodontitis (AP) is identification and elimination of etiologic factors specially two microorganisms Actinobacillus actinomycetemcomitans (Aa) and Porphyromonas gingivalis (Pg) in patients harboring them.
    Purpose
    This study determines the prevalence of Aa and Pg and its correlation with age, sex and the number of family members as well as probing pocket depth (PPD) in active sites of AP patients, referred to department of periodontics, Faculty of Dentistry, Tehran University of Medical Sciences.
    Materials And Methods
    In this cross sectional, descriptive study, 54 sites (PPD> 5mm) in 15 patients were considered for culture. Marginal gingiva was dried and sampling performed by paperpoint (#30). The selective medium for Aa, was Trypticase Soy Agar-Bacitracin- Vancomycin (TSBV) and for Pg was Brucella agar.Results were analyzed using Fisher and Chi-Square statistical tests.
    Results
    Thirteen patients or 38 sites (70.4%) were identified as Aa positive and 3 patients or 10 sites (18.4%) were Pg positive. There was no significant relation between the presence of Aa and sex or age (P=0.086). Pg was more prevalent in men compared with women (P<0.0001) but with regard to age there was no statistical difference between men and women. Aa had a significant positive correlation with PPD (P=0.002), which was not true for Pg. In addition, the number of positive sites showed a significant negative correlation with the number of family members.
    Conclusion
    Based on the present study, the prevalence of Aa in deep pockets in patients with AP is higher than Pg.
    Keywords: Aggressive periodontitis, Actinobacillus Actinomycetemcomitans, Porphyromonas gingivalis, Microbiologic culture
  • H. Kermanshah*, Mj. Kharazi Fard, H. Yesharim Page 81
    Statement of Problem: Porcelain restorations are susceptible to fracture and a common method for repairing is the use of silane and composite on etched porcelain. Although HF is very effective in porcelain etching but has detrimental effects on tissues.
    Purpose
    In this study, the effect of APF and PHA was compared with HF in porcelain etching. Also the role of silane, unfilled resin and dentin bonding in bond strength of composite- porcelain was evaluated. Methods and Materials: In this experimental in-vitro study, one-hundred twenty porcelain square blocks (2×5×5 mm) were prepared and bonding surfaces of each sandblasted. Samples were divided into three groups. The first group (n=40) were etched with buffered HF 9.5% (Ultradent) for 1 min., the second group (n=40) were etched with Iranian APF 1.23% (Kimia) for 10 minutes and the third group (n=40) were etched with Iranian PHA 37% (Kimia) for 1 min. Ultradent silane was applied on the surfaces of half of cases in each group. On the surfaces of half of silane-treated samples unfilled resin was applied and dentin bonding was used on the surfaces of the remaining. Samples without silane were treated in a similar manner. Composite cylinder with 4mm diameter and 2 mm height was bonded to porcelain. Specimens were stored in 37°C distilled water for 24 hours and subjected to 500 cycles. Shear bond strength was measured with an Instron machine and type of fracture was evaluated using a stereomicroscope. Results were analyzed using 3 way ANOVA, Kaplan- Maier and Tukey HSD tests.
    Results
    Findings showed that PHA and APF roughened the porcelain surface without creating retentive micro undercuts but HF etches porcelain and creates retentive microundercuts. Ultradent silane had no significant effect on bond strength of porcelain- composite. Unfilled resin with Ultradent silane compared with dentin bonding with the same silane is more effective in bond strength of composite- porcelain.
    Conclusion
    Based on present study, application of Ultradent silane on sandblasted and etched porcelain with PHA or APF cannot be used as an alternative to this silane on sandblasted and etched porcelain with HF.
    Keywords: Porcelain, Etching, Silane, Bonding agent, Hydrofluoric acid, Acidulated phosphated fluoride, Phosphoric acid, Adhesive, Shear, Strength
  • N. Jalayer Naderi, Sm. Latifi, F. Ahmadi Nejad Page 91
    Statement of Problem: Giant cell granuloma (G.C.G) is a reactive lesion which affects the jaws and oral mucosa of gingiva.This lesion is classified to central and peripheral ones. The histopathologic aspects of central and peripheral G.C.G is the same. The central lesions are aggressive and cause osseous destruction. The peripheral G.C.G produces ulcerative swellings similar to pyogenic granuloma or peripheral ossifying fibroma. Since the peripheral and central G.C.G are common lesions, the awareness of dentists of different aspect of G.C.G is very important.
    Purpose
    The aim of this study was a statistical evaluation of variables such as age, gender and location of peripheral and central G.C.G in oral and maxillofacial pathology department of Dental Faculty of Tehran University of Medical Sciences.
    Materials And Methods
    This study was a cross-sectional, case series one. The medical records of oral and maxillofacial pathology department of Dental Faculty of Tehran University of Medical Sciences was assessed in two steps: In the first stage, the medical records of patients with pathologic report of peripheral and central G.C.G were selected and reviewed. In the next step, the informations such as age, gender and location of peripheral and central G.C.G were registered in data forms. The obtained data were analyzed by SPSS statistical software.
    Results
    The results showed that the age range in peripheral and central G.C.G were 2- 90 and 4-70 years, respectively. The peak incidence of peripheral and central G.C.G was in the third and second decades, respectively. The peripheral G.C.G was more common in men (52.70%) than women (47.30%). This finding in central G.C.G was 37.19% for men and 62.88% for women. 57.06% of peripheral G.C.G cases were in mandible and 42.94% in maxilla. The occurrence of central G.C.G was 67.07% in mandible and 32.93 % in maxilla.
    Conclusion
    Based on this study, the peripheral lesions were more frequent in men, third decade and mandible and the central lesions in women, second decade and mandible.
    Keywords: Peripheral giant cell granuloma, Central giant cell granuloma, Reactive lesions