مهرنوش میرزایی، مهندس کاوه شهیدی
صفحه 2
مینه کشاورزی و دامداری و نود درصد در زمینه صنایع دستی توسط آنها انجام می شود و لیکن بنا بدلایلی کمتر مورد توجه برنامه ریزان و دست اندرکاران مسائل توسعه روستائی واقع شده اند. برای حفظ حقوق این قشر عظیم جامعه روستایی در مسیر توسعه همه جانبه، لازم است تا فعالیتهای مختلف و نیازهای آموزشی مربوط به آنان بررسی شود. جهت انجام این مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ایدو مرحله ای در دو گروه همگن زنان روستایی که در کلاسهای آموزشی و ترویجی شرکت نموده اند و زنانی که تمایل به شرکت در این کلاسها ندارند در سطح شهرستان بافت و زرند که بیشترین میزان کلاسهای آموزشی و ترویجی را برگزار نموده اند، تعدادی پرسش نامه مربوط به کلیه فعالیتهای انجام شده توسط زن روستایی، زمان و مکان انجام این فعالی تها، نوع فعالیتها، نحوه شرکت، محدودیتهای وی برای شرکت در دوره های آموزشی و ترویجی، سن، تحصیلات، تعداد اعضای خانوار و... تکمیل شده است. سپس تاثیر هر یک از عوامل یاد شده بر میزان استقبال زن روستایی و زمان اختصاص داده شده توسط وی برای این آموزشها که بصورت انفرادی و انجام گرفته است بر اساس OLS یا گروهی در مناطق مختلف انجام می شود، ارزیابی و یک رگرسیون چندمتغیره با روش نتایج اولیه عواملی مانند، سطح سواد، سن، تعداد اعضای خانوار و سایر عوامل اجتماعی که به تفصیل در مقاله بررسی شده است، تاثیر معنی داری در میزان استقبال زنان روستایی در منطقه مورد مطالعه داشته است. همچنین فعالیتهای ترویجی و شرکت در کلاسهای آموزشی که متناسب با نوع زراعت و باغداری در منطقه، زمان انجام فعالیتهای زراعی و باغی و... و میزان علاقمندی زنان روستایی صورت م یپذیرد موفق تر بوده و تعداد زن روستایی بیشتری را جلب این فعالیت ها کرده است.
کلیدواژگان:
زنان روستائی، آموزش و ترویج کشاورزی و مددکار ترویجی