فهرست مطالب

مجله چشم پزشکی بینا
سال یازدهم شماره 2 (زمستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/10/12
  • تعداد عناوین: 17
|
  • حمید سوری، محمدعلی جوادی، نسرین رفعتی، زهرا ربانی خواه، علیرضا دلاوری، افشین پارسی کیا صفحات 151-163
    هدف
    تعیین شیوع کم بینایی و نابینایی و علل آن ها در کلیه مناطق شهری و روستایی استان تهران در سال 1383-84.
    روش پژوهش: این مطالعه مبتنی بر جمیعت (Population-based) به صورت مقطعی بر روی همه ساکنان مناطق شهری و روستایی استان تهران انجام شده است. مبنای طراحی روش کار بر اساس توصیه های سازمان بهداشت جهانی و مطالعه راهنمایی که بر روی 110 خانوار شهری و روستایی شهرستان کرج انجام شد؛ صورت پذیرفت. نمونه گیری طرح به صورت خوشه ایسیستماتیک چند مرحله ای و تعداد نمونه مورد نیاز بر اساس توزیع جمعیت استان و برآوردهای شیوع نابینایی محاسبه شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه عمومی، معاینه بینایی سنجی و معاینه چشم پزشک بود و محل جمع آوری اطلاعات، خانه های بهداشت و مراکز بهداشتی - درمانی شهری و روستایی استان تهران بود. دسته بندی نابینایی و کم بینایی بر اساس طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD-10) انجام شد.
    یافته ها
    در مجموع 11975 نفر در مطالعه شرکت کردند (درصد پاسخ 90.4 درصد از کل افراد دعوت شده). میانگین سنی جمعیت مورد مطالعه 27.8 سال و میزان شیوع نابینایی در هر دو چشم 1.09 درصد (حدود اطمینان 95 درصد: 0.90-1.27 درصد) بود. این اندازه با سن، روند افزایشی معنی داری (P<0.001) را نشان داد ولی تفاوت آماری معنی داری بین دو جنس و ساکنان مناطق شهری و روستایی وجود نداشت. میزان شیوع کم بینایی 4.04 درصد (حدود اطمینان 95 درصد: 3.69-4.39 درصد) بود. کم بینایی در هر دو چشم با افزایش سن، روند افزایشی معنی داری را نشان داد (P<0.001). همین طور این میزان در افراد مونث بیش تر بود (OR=1.42، CI 95% 1.16-1.74) اما سکونت در مناطق شهری یا روستایی تاثیری در میزان شیوع کم بینایی در جمعیت مورد مطالعه نداشت. بیش ترین میزان علل اختلالات بینایی در یک چشم به ترتیب مربوط به آب مروارید (33.9 درصد)، تنبلی چشم ناشی از عیوب انکساری و غیره 22.7 درصد) و بیماری های زجاجیه و شبکیه (12.3 درصد) بودند.
    نتیجه گیری
    بر اساس اندازه های به دست آمده در این مطالعه و جمیعت استان تهران، برآورد می شود که در استان، حدود 124165 نفر دچار نابینایی دو طرفه و 463431 نفر مبتلا به کم بینایی دو طرفه هستند. میزان شیوع کم بینایی و نابینایی در جامعه مورد مطالعه، وضعیت متوسطی را در مقایسه با سایر کشورهای مشابه نشان می دهد. این مطالعه ضمن تاکید بر لزوم افزایش دامنه تحقیق در سطح کشور، بر ضرورت تقویت فعالیت های بهداشتی برای کنترل و پیش گیری اختلالات بینایی و علل ایجاد کننده آن ها تاکید دارد؛ ضمن آن که استفاده از یافته های مطالعه حاضر را برای طراحی مناسب تر اجرای برنامه بینایی 2020 در کشور ضروری می داند.
  • حمید احمدی، محمدحسین دهقان، علیرضا رمضانی، شاهین یزدانی، محمدرضا محبی صفحات 164-175
    هدف
    ارزیابی اثرات عوامل مداخله گر مختلف بر تاثیر تزریق تریامسینولون داخل زجاجیه ای در درمان ادم ماکولای دیابتی مقاوم به درمان های متداول.
    روش پژوهش: در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور شاهددار با دارونما، 88 چشم از 61 بیمار مبتلا به ادم ماکولای دیابتی مقاوم به درمان به طور تصادفی به دو گروه درمان (تزریق 4 میلی گرم تریا مسینولون داخل زجاجیه ای به حجم 0.1 میلی لیتر) و دارونما (تزریق 0.1 میلی لیتر لیدوکایین 12 درصد به زیر ملتحمه) تقسیم شدند. تحلیل چند متغیری با هدف تعیین اثرات عوامل مداخله گر بر روی سه پیامد اصلی حدت بینایی، ضخامت ماکولا و میزان اگزودای سخت انجام پذیرفت. ابتدا اثر عوامل مداخله گر احتمالی بر هر یک از پیامدهای اصلی، به طور جداگانه بررسی گردید و سپس از عوامل مداخله گر موثر، برای ساختن مدل های چند متغیری استفاده شد.
    یافته ها
    در هر دو گروه درمان (45 چشم) و شاهد (43 چشم) دیده شد که ازت اوره خون، قند خون، کلسترول سرم، حدت بینایی اولیه، وجود ادم کیستی ماکولا، میزان اگزودای سخت و اندازه ناحیه بی رگ فووآ، بر پیامد حدت بینایی اثر داشتند، سابقه لیزر درمانی ماکولا، کلسترول سرم، ضخامت اولیه ماکولا، فشار چشمی ابتدایی، میزان اگزودای سخت و اندازه ناحیه بی رگ فووآ، بر پیامد تغییرات ضخامت مرکزی ماکولا موثر بودند و کلسترول سرم، ضخامت اولیه ماکولا و میزان اگزودای سخت اولیه بر پیامد اگزودای سخت اثر داشتند. علاوه بر این، در چشم های گروه درمان، بزرگی ناحیه بی رگ فووآ، فشار چشمی ابتدایی، میزان اگزودای سخت و ضخامت اولیه ماکولا نیز بر پیامدها اثر گذار بودند.
    نتیجه گیری
    در انتخاب و تعیین پیش آگهی تزریق داخل زجاجیه ای تریامسینولون برای درمان ادم ماکولای دیابتی مقاوم، عوامل مداخله گر متعددی، به ویژه بزرگی ناحیه بی رگ فووآ، فشار ابتدایی چشم؛ میزان اگزودای سخت و ضخامت اولیه ماکولا باید در نظر گرفته شوند.
  • محمدحسین دهقان، مصطفی فقهی، حمید احمدیه، مسعود سهیلیان، محسن آذر مینا، سیامک مرادیان، علیرضا رمضانی، علی توللی صفحات 176-182
    هدف
    ارزیابی تاثیر پردنیزولون خوراکی در بهبود دید نهایی و کاهش برخی از عوارض عمل جراحی باکلینگ صلبیه در بیماران مبتلا به جداشدگی شبکیه.
    روش پژوهش: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده شاهددار با تجویز دارونما و دوسوکور برروی بیمارانی انجام شد که به دلیل جداشدگی رگماتوژن حاد شبکیه به بیمارستان شهید لبافی نژاد مراجعه می کردند. بیماران پس از اعمال معیارهای ورود و خروج مطالعه، توسط گروه شبکیه تحت عمل جراحی باکلینگ صلبیه قرار گرفتند. پس از عمل، بیماران به طور تصادفی به دو گروه درمان و شاهد تقسیم شدند. در گروه درمان، پردنیزولون خوراکی و در گروه شاهد، دارونمای مشابه با داروی موثر تجویز گردید. بیماران دو گروه از نظر حدت بینایی، جداشدگی شبکیه، ادم سیستویید ماکولا و ویترورتینوپاتی پرولیفراتیو (PVR) مقایسه شدند.
    یافته ها
    تعداد 52 بیمار شامل 25 بیمار در گروه درمان و 27 بیمار در گروه دارونما بررسی شدند. بیماران شامل 34 مرد (65.4 درصد) و 18 زن (34.6 درصد) بودند. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 44.8±15.7 سال بود. اختلاف مدت زمان جداشدگی شبکیه تا زمان عمل جراحی در دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود. اختلاف دید در دو گروه قبل از عمل 1.47±0.81) لوگمار در گروه درمان و 1.44±0.82 لوگمار در گروه دارونما) و بعد از عمل 0.62±0.39 لوگمار در گروه درمان و 0.78±0.58 لوگماردر گروه دارونما) به لحاظ آماری معنی دار نبود. در یک بیمار از گروه درمان (4 درصد) و 3 بیمار از گروه دارونما (11.1 درصد) PVR مشاهده شد ((P=0.33. ادم ماکولای بعد از عمل، براساس آنژیوگرافی با فلورسین، در 3 بیمار از گروه درمان (12 درصد) و 5 بیمار از گروه دارونما (18.5 درصد) مشاهده شد (P=0.39) در هیچ کدام از بیماران، چروکیدگی ماکولا (macular Pucker) به تنهایی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    تجویز استرویید بعد از عمل جراحی باکلینگ صلبیه، به طور همگانی پیشنهاد نمی شود و باید بسته به شرایط تجویز گردد.
  • محمدعلی جوادی، علی غلامی نژاد، حسن هاشمی صفحات 183-190
    هدف
    بررسی نتایج بینایی و توپوگرافیک کار گذاری حلقه های داخل استرومایی قرنیه در درمان مبتلا به قوز قرنیه بدون اسکار مرکزی.
    روش پژوهش: در این مطالعه آینده نگر، 14 چشم از 11 بیمار مبتلا به قوز قرنیه با میانگین سنی 32 سال (دامنه: 21-40 سال) مورد جراحی کارگذاری Intacs قرار گرفتند. مرکز قرنیه همه بیماران شفاف بود و هیچ یک از بیماران قادر به تحمل لنز تماسی سخت نبودند. حداقل ضخامت قرنیه لازم در محل کاشت قطعات 450 میکرون بود. پی گیری بیماران با معاینات هفته اول و ماه های اول، سوم و ششم انجام شد و دید اصلاح نشده، بهترین دید اصلاح شده، رفرکشن آشکار و عینی، کراتومتری قرنیه، عمق اتاق قدامی و شمارش یاخته های آندوتلیومی قبل و 6 ماه پس از عمل مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    متوسط زمان پی گیری بیماران 6.1 ماه (دامنه: 95-240 روز) بود. میانگین خطای کروی قبل از عمل 4.19±1.7 - دیوپتر بود که 6 ماه بعد از عمل به 2.10±2.3 - دیوپتر رسید (P=0.004) طی این مدت، دید اصلاح نشده بیماران از 0.76±0.4 لوگمار (20.120) به 0.45±0.3 لوگمار (20.60) و بهترین دید اصلاح شده آن ها با عینک از 0.29±0.1 لوگمار (20.40) به 0.23±0.2 لوگمار (20.30) تغییر یافت. متوسط کراتومتری قبل از عمل نیز از 48.64±3.1 دیوپتر به 45.21±3.0 دیوپتر کاهش یافت (P= 0.001) متوسط تغییر عمق اتاق قدامی 0.20 میلی متر بود (P=0.002) در 2 مورد رشد نا به جای اپی تلیوم (epithelial ingrowth) به داخل کانال دیده شد که در یک مورد همراه با رشد به داخل عروق جدید (Vascular ingrowth) بود. یک مورد شکستگی قطعه، سه مورد (21 درصد). جابه جایی و 4 مورد (29 درصد) رسوب اطراف Intacs نیز دیده شد.
    نتیجه گیری
    کار گذاری Intacs در موارد قوز قرنیه بدون اسکار مرکزی در کوتاه مدت موجب تخت (flat) شدن مرکز قرنیه می شود و می تواند در بهبود دید آن ها موثر باشد. جهت بررسی ایمنی و پایداری این اثر در دراز مدت، پی گیری طولانی تر بیماران توصیه می شود.
  • کیومرث نوروزیور دیلمی، طاهره شکوهی، محمدتقی هدایتی، تهمینه حقیقی، علیرضا خلیلیان صفحات 191-198
    هدف
    تعیین شیوع نسبی کراتیت قارچی براساس روش های آزمایشگاهی در مبتلایان به زخم قرنیه که طی سال 1383 با زخم قرنیه به بیمارستان بوعلی سینا در ساری مراجعه نمودند.
    روش پژوهش: از چشم همه افراد مبتلا به زخم قرنیه، توسط یک چشم پزشک و تحت بی حسی موضعی قرنیه در زمان معاینه با اسلیت لمپ، تراشه برداری (Scraping) از عمق و لبه های زخم انجام شد. از تراشه ها گسترش مرطوب با KOH+CFW (calcoflour white) و KOH به عمل آمد و اسمیرهای تهیه شده از تراشه ها با رنگ گرم رنگ آمیزی شدند. هم چنین قسمتی از تراشه ها به محیط های کشت سابورو دکستروز آگار، پوتیتو دکستروز آگار و آگار خونی به صورت خطوط C منتقل شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه، 22 بیمار مبتلا به زخم قرنیه مورد بررسی قرار گرفتند که شامل 10 زن (45.5 درصد) و 12 مرد (54.5 درصد) در سنین 15-83 سال 61.5±17.7) سال) بودند. در آزمایش مستقیم، در 7 مورد (31.8 درصد) مسیلیوم های رشته ای قارچ مشاهده شد که از کشت 2 مورد از آن ها، قارچ های آسپرژیلوس فومیگاتوس و گونه فوزاریوم جدا گردید. مبتلایان به کراتیت قارچی شامل 5 مرد و 2 زن بودند. متوسط سن این بیماران 60.42±12.1 سال (39 تا 73 سال) بود و 3 تن از آنان کشاورز بودند. مبتلایان به کراتیت قارچی در 5 مورد سابقه استفاده از آنتی بیوتیک چشمی را داشتند که معمول ترین عامل مستعد کننده برای کرتیت قارچی شناخته شد و تنها در 2 مورد، سابقه ضربه به قرنیه وجود داشت. در روش های آزمایشگاهی با در نظر گرفتن KOH+CFW به عنوان استاندارد طلایی، حساسیت روش های KOH، رنگ آمیزی گرم و کشت به ترتیب 71.4 درصد، 42.9 درصد و 28.6 درصد مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    عفونت قرنیه ناشی از قارچ های رشته ای، از متداول ترین علل آسیب قرنیه در نواحی گرمسیر و نیمه گرمسیر با آب و هوای گرم و شرجی است؛ لذا باید در این مناطق در تشخیص کراتیت عفونی مد نظر قرار گیرد. گسترده مرطوب با KOH+CFW و یا KOH می تواند در تشخیص سریع کراتیت قارچی قابل اعتماد باشد و درمان مناسب باید براساس نتایج آن انجام گیرد.
  • فرید کریمیان، حسین محمد ربیع، محمدعلی جوادی، کریم خدایی، نسرین رفعتی صفحات 199-206
    هدف
    ارزیابی تغییرات قرنیه براساس توپوگرافی، در خویشاوندان افراد مبتلا به قوز قرنیه.
    روش پژوهش: این مطالعه به روش توصیفی برروی 150 نفر (300 چشم از 45 خانواده) از خویشاوندان درجه یک، دو و سه مبتلایان به قوز قرنیه انجام شد. از همه افراد، ابتدا معاینه کامل چشم با اسلیت لمپ و سپس رفرکشن، رتینوسکوپی و در انتها توپوگرافی قرینه به عمل آمد. ضرایب و نمایه های مختلف توپوگرافی قرنیه براساس تعاریف Rabinowitz از نظر قوز قرنیه بررسی شدند.
    یافته ها
    افراد مورد مطالعه شامل 84 زن (56 درصد) و 66 مرد (44 درصد) بودند. میانگین سنی افراد 32.4±15 (محدوده 16-83) سال بود و 71.8 درصد افراد زیر 40 سال سن داشتند. براساس توپوگرافی، در 14 درصد افراد قوز قرنیه وجود داشت و 7.3 درصد افراد مشکوک به قوز قرنیه بودند. موارد تشخیص داده شده قوز قرنیه در 85.7 درصد موارد دو طرفه و در 14.3 درصد موارد یک طرفه بودند. در 174 چشم (58 درصد) آستیگماتیسم رفرکتیو وجود داشت. شیوع آستیگماتیسم در گروه مبتلا به قوز قرنیه 42.1 درصد، در گروه مشکوک به قوز قرنیه 66.7 درصد و در افراد سالم 49.6 درصد بود. در 31 چشم (10.3 درصد) آستیگماتیسم منظم با شدت بالاتر از 1.5 دیوپتر مشاهده شد که 54.8 درصد آن ها در افراد مبتلا به قوز قرنیه و 45.2 درصد دیگر در افراد بدون قوز قرنیه بودند. در 33 چشم (11 درصد) آستیگماتیسم مایل مشاهده شد که شیوع آن در مبتلایان به قوز قرنیه 34.2 درصد، در گروه مشکوک به قوز قرنیه 47.6 درصد و در افراد طبیعی 4.6 درصد بود.
    نتیجه گیری
    شیوع قوز قرنیه تشخیص داده نشده در خویشاوندان افراد مبتلا به قوز قرنیه بالاست. توپوگرافی قرنیه هنوز یکی از ابزار مهم در تشخیص قوز قرنیه و موارد مشکوک به آن در افراد خانواده مبتلایان به قوز قرنیه می باشد.
  • حسین موحدان، جعفر خوش قدم، همایون صفویان، اسدالله کتباب، حمید خوش نیت، حمیدرضا جهادی حسینی، رامین صلواتی، محمود نجابت صفحات 207-212
    مقدمه
    میزان موفقیت عمل جراحی ترابکولکتومی با استفاده از پیوند پرده آمنیون به عنوان یک عامل ضد التهاب جهت جلوگیری از چسبندگی در محل ملتحمه، تنون و صلبیه.
    روش پژوهش: مطالعه به روش کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد بر روی 25 چشم از 25 بیمار مبتلا به گلوکوم پیش رفته انجام شد که کاندید عمل جراحی گلوکوم بودند. پرده آمنیون طی جراحی انتخابی سزارین و تحت شرایط استریل از مادرانی تهیه شد که از نظر HCV، HBs Ag و HIV Ab منفی بودند. هنگام جراحی پس از پریتومی fornix based و تهیه فلپ صلبیه، پرده آمنیون به صورت یک قطعه 4x7 میلی متری بریده شد و طوری قرار داده شد که نصف آن زیر فلپ صلبیه و نیمه دیگر آن روی صلبیه قرار بگیرد و با استفاده از 6 عدد بخیه با نایلون 10-0 به صلبیه فیکس گردید. نتیجه درمان براساس میزان کاهش فشار چشم بعد از 6 ماه، به سه گروه موفقیت کامل (فشار چشم کم تر از 21 میلی متر جیوه بدون مصرف دارو) موفقیت نسبی (فشار چشم کم تر از 21 با مصرف دارو) و عدم موفقیت (عدم کنترل فشار چشم به رغم مصرف دارو) تقسیم گردید.
    یافته ها
    بیماران شامل 13 مرد (52 درصد) و 12 زن (48 درصد) با میانگین سنی 61±9.5 سال (30 تا 75 سال) بودند. گلوکوم در 20 بیمار از نوع اولیه با زاویه باز و در 5 بیمار از نوع اولیه مزمن با زوایه بسته بود. میانگین فشار چشم قبل از عمل، با مصرف سه دارو، 33.5±5 میلی متر جیوه بود که بعد از عمل به 12.4±1.8 میلی متر جیوه با مصرف یک دارو کاهش یافت (P=0.0001) حداقل مدت پی گیری بیماران 6 ماه بود. در پایان مطالعه، 22 چشم (92 درصد) به موفقیت کامل و 2 چشم (8 درصد) به موفقیت نسبی دست یافتند و هیچ موردی از عدم موفقیت مشاهده نشد. در دو مورد (8 درصد) کاهش دید به میزان یک خط مشاهده شد و یک مورد افیوژن کورویید وجود داشت که خود به خود بهبود یافت.
    نتیجه گیری
    پیونده پرده آمنیون در عمل جراحی ترابکولکتومی، روشی آسان، موثر و بی خطر است و می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای داروهای آنتی متابولیت، به ویژه در کسانی که خطر استفاده از این داروها زیاد می باشد، در نظر گرفته شود.
  • محمداعتضا رضوی، مهرداد حفاظی، محمود محمودی، مهدی بلای مود صفحات 213-221
    هدف
    ارزیابی ارتباط بین عوارض دیررس چشمی گاز خردل با عوارض دیررس پوستی، تنفسی، خونی و ایمونولوژیک در 40 جانباز شیمیایی با درصد مسمومیت قابل توجه.
    روش پژوهش: مطالعه بر روی 40 جانباز شیمیایی در استان خراسان با سابقه تایید شده از مسمومیت شدید با گاز خردل گوگردی و 35 مرد سالم به عنوان شاهد، انجام شد. معاینه چشم پزشکی و پوستی و اسپیرومتری برای همه بیماران به عمل آمد. شدت عوارض چشمی، پوستی و تنفسی در هر یک از جانبازان به چهار درجه (از خفیف تا شدید) طبقه بندی شد. شمارش سلول های خونی، آنالیز فلوسایتومتری، اندازه گیری ایمونوگلوبولین ها و کمپلمان های سرم در بیماران و در گروه شاهد انجام گردید. متغیرهای هماتولوژیک و ایمونولوژیک بین گروه شاهد و بیمار با استفاده از آزمون آماری Mann-Whiteny مقایسه شدند. با استفاده از آزمون Spearman''s rank correlation شدت عوارض چشمی با شدت سایر عوارض بالینی و نیز متغیرهای هماتولوژیک و ایمونولوژیک مقایسه شد.
    یافته ها
    بیماران همگی مرد با متوسط سنی 43.8±9.8 سال بودند که 16 تا 20 سال پس از مواجهه با گاز خردل مورد مطالعه قرار گرفتند. عوارض چشمی عمده عبارت بودند از تور توزیتی عروق (15 درصد)، ایسکمی لیمبوس (12.5 درصد)، کدورت قرنیه (10 درصد)، وسکولاریزیشن قرنیه (7.5 درصد) و نقص اپی تلیوم قرنیه (5 درصد). در گروه جانبازان، مقادیر گویچه سفید، گویچه قرمز، هماتوکریت، IgM، C3 و درصد مونوسیت ها و لنفوسیت های CD3+ به طور معنی داری (P<0.042) بالاتر و درصد یاخته های کشنده طبیعی (natural killer cells) به طور معنی داری (P=0.006) پایین تر از گروه شاهد بود. متغیرهای هماتولوژیک و ایمونولوژیک هیچ گونه ارتباط معنی داری با شدت عوارض چشمی نداشتند و مقایسه شدت عوارض بالینی در پوست، چشم و دستگاه تنفس نشانگر وجود ارتباط معنی دار بین عوارض چشمی و ریوی (P=0.043 و r=0.322) بود.
    نتیجه گیری
    اگرچه گاز خردل در بلند مدت باعث ایجاد عوارض سیستمیک متعدد از جمله عوارض چشمی، ریوی، هماتولوژیک و ایمونولوژیک می شود، عوارض چشمی، پوستی و تنفسی عمدتا ناشی از اثرات موضعی گاز خردل می باشند و ارتباطی با شدت عوارض ایمونولوژیک و هماتولوژیک ندارند.
  • حیدر امینی، نیما امینی، محمدرضا رزاقی نژاد*، رضا زارعی، سید جعفر فرجی اسکویی، سید حمیدرضا طباطبایی صفحات 222-226
    هدف

    بررسی هم خوانی تونومترهای شیوتز و تونوپن در اندازه گیری فشار داخل چشمی بیماران مبتلا به گلوکوم مادرزادی اولیه.
    روش پژوهش: این مطالعه بر روی 38 چشم از 20 بیمار مبتلا به گلوکوم مادرزادی اولیه و تحت معاینه زیر بی هوشی در بیمارستان فارابی تهران انجام شد. یک دقیقه پس از دریافت هالوتان 3 درصد؛ ابتدا با تونوپن و سپس با تونومتر شیوتز، فشار داخل چشمی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش های تحلیل رگرشنی (regression analysis) و نمودار Bland-Altman مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.

    یافته ها

    بیماران مورد بررسی شامل 15 پسر (75 درصد) و 5 دختر (25 درصد) با میانگین سنی 19.4±14.5 ماه بودند.گلوکوم در 18 مورد (90 درصد) دو طرفه و در 2 مورد (10 درصد) یک طرفه بود. میانگین فشار داخل چشمی با تونومترهای تونوپن و شیوتز به ترتیب 19.39±8.51 و 18.84±8.19 میلی متر جیوه بود. نتایج به دست آمده با دو نوع تونومتر، هم در بررسی ضریب همبستگی (r= 0.879) و هم در نمودار Bland – Altman با هم هم خوانی داشتند.

    نتیجه گیری

    به رغم تعداد کم نمونه مورد بررسی، به نظر می رسد که تونومتر شیوتز می تواند جایگزین خوبی برای تونومتر تونوپن در اندازه گیری فشار داخل چشمی بیماران مبتلا به گلوکوم مادرزادی اولیه و فاقد اسکار قرنیه باشد.

  • فهیمیه اسدی آملی، شهرزاد فیروزبخت، علی صادقی طاری صفحات 227-232
    هدف
    ارزیابی تومورهای یاخته دوکی (Spindle cell tumors) در اربیت از نظر هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی.
    روش پژوهش: در این مطالعه 63 بیمار با تومور اولیه و متاستاتیک اربیت با نمای هیستوپاتولوژی تومورهای با یاخته دوکی بررسی شدند و در مواردی که تشخیص به روش معمول (hematoxylin & eosin stain) H&E به راحتی مقدور نبود؛ از روش ایمونو هیستوشیمی به کمک نشانگر های مختلف از جمله پروتئین S100 دسمین، اکتین ماهیچه صاف و... استفاده شد.
    یافته ها
    بیماران شامل 39 زن (62 درصد) و 24 مرد (38 درصد) با میانگین سنی 30 سال بودند. تومورها به ترتیب فراوانی عبارت بودند از تومور خوش خیم غلاف عصبی (46.0 درصد) رابدومیوسارکوم (11.1 درصد) ضایعات عروقی (7.9 درصد) دیسپلازی فیبرو (7.9 درصد) ضایعات استخوانی (4.8 درصد) ضایعات فیبروهیستوسیتی (3.2 درصد) و سایر انواع (19.1 درصد). تومورهای خوش خیم غلاف عصبی نیز به ترتیب شیوع عبارت بودند از نوروفیبروما (25.4 درصد) و شوآنوما (20.6 درصد). تومورهای اربیت در این مطالعه، در مجموع در 74.7 درصد موارد خوش خیم و در 25.3 درصد موارد بدخیم بودند.
    نتیجه گیری
    بیش ترین فراوانی تومورهای یاخته دوکی در اربیت را تومورهای خوش خیم غلاف عصبی تشکیل می دهند؛ لذا پیشنهاد می شود که تنها در موارد دارای نمای هیستوپاتولوژی غیر اختصاصی، از الگوی ایمونوهیستوشیمی برای رسیدن به تشخیص قطعی استفاده شود.
  • محمدحسین روزی، سید علیرضا اصلانی، معصومه اقتداری، سپیده روزی طلب صفحات 233-237
    هدف
    تعیین چشم و دست غالب در افراد مبتلا به عیوب انکساری و ارتباط آن ها با حدت بینایی و شدت عیب انکساری.
    روش پژوهش: در 620 فرد دچار عیب انکساری و کاندید لیزیک، چشم غالب به وسیله آزمون Hole- in- the- Hand تعیین شد و رفرکشن با سیکلوپلژیک انجام گردید. در مورد دست غالب نیز سوال شد. بیماران مبتلا به تنبلی چشم یا کسانی که قادر به انجام آزمون Hole- in- the- Hand نبودند یا فقط یک چشم داشتند؛ از مطالعه حذف شدند.
    یافته ها
    اطلاعات 585 بیمار کاندید جراحی لیزیک مورد بررسی قرار گرفت. سن بیماران بین 21-43 سال (متوسط 33.7 سال) بود. بیماران در 58 درصد موارد مرد بودند. در 90.9 درصد موارد، دست راست و در 77.9 درصد موارد، چشم راست غالب بود. در راست دست ها در 79.1 درصد موارد و در چپ دست ها در 66.1 درصد موارد، چشم راست غالب بود. چشم و دست غالب در 38.3 درصد موارد، ناهم سو و در 61.7 درصد موارد هم سو بودند. حدت بینایی در 68.2 درصد موارد در چشم غالب، بیش تر از چشم غیر غالب بود (P=0.03، t=0.89) هم چنین عیب انکساری در چشم غیر غالب به طور قابل توجهی شدیدتر از چشم غالب بود (p= 0.01، t=0.88)
    نتیجه گیری
    در هر دو گروه راست دست ها و چپ دست ها، غالب بودن چشم راست شایع تر است و هم سو بودن چشم و دست غالب نیز شایع تر از ناهم سو بودن آن ها می باشد. شاید علت غالب بودن یک چشم، حدت بینایی بهتر و عیب انکساری کم تر باشد. مطالعات بیش تر در این زمینه توصیه می شود.
  • مژگان رضایی کنوی، محمدعلی جوادی، معصومه ثناگو صفحات 238-243
    هدف
    بررسی علل پیوند نفوذی قرنیه (PK) طی سال های 1373-83 در ایران، بر اساس آمار بانک چشم جمهوری اسلامی ایران.
    روش پژوهش: همه گزارش های بانک چشم از بیمارانی که بین سال های 1373 تا 1383 در مراکز چشم پزشکی سراسر کشور تحت پیوند نفوذی قرنیه قرار گرفته بودند؛ بررسی شدند.
    یافته ها
    تعداد 19668 مورد pk طی این 11 سال انجام گردید. شایع ترین علت pk، قوز قرنیه (5.34 درصد) بود. سایر علل به ترتیب شیوع عبارت بودند از کدورت و اسکار قرنیه (18.7 درصد)، کراتوپاتی تاولی سودوفاکی (9.2درصد)، دیستروفی های قرنیه (6.5 درصد)، کراتوپاتی تاولی آفاکی (6.1 درصد) و پیوند مجدد (5.3 درصد). به لحاظ آماری، روند افزایش یابنده ای در قوز قرنیه و کراتوپاتی تاولی سودوفاکی و روند کاهش یابنده ای در کراتوپاتی تاولی آفاکی طی این مدت وجود داشت (P<0.001) هیچ گونه روند قابل توجهی در موارد کدورت و اسکار قرنیه، پیوند مجدد و دیستروفی قرنیه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    قوز قرنیه، شایع ترین علت پیوند نفوذی قرنیه در ایران است.
  • زهره بهروزی، نادر بصیرنیا صفحات 244-247
    هدف
    گزارش دو بیمار مبتلا به کیست ثانویه عنبیه با نمای رسوب چرک مانند در داخل کیست.
    یافته ها
    هر دو بیمار مرد و سابقه ضربه نافذ به چشم داشتند که تحت ترمیم جراحی قرار گرفته بودند و به دنبال آن، به طور ثانویه دچار کیست اپی تلیومی عنبیه شدند. در معاینه با اسلیت لمپ، کیست بزرگی دیده شد که پایه آن در محل پارگی قبلی قرار داشت. محتوای کیست از دو لایه شامل رسوب سفید چرک مانند در پایین و محلول روشن در بالا تشکیل شده بود. کیست ها با روش کوتر شیمیایی با اتانول 98 درصد تحت درمان موفقیت آمیز قرار گرفتند و ماده کشیده شده تحت بررسی سیتولوژی، کشت و رنگ آمیزی قرار گرفت که در هر دو مورد، کشت و اسمیر منفی بودند و سیتولوژی، یاخته های لنفوسیت و یاخته های اپی تلیومی را گزارش نمود.
    نتیجه گیری
    وجود رسوب چرک مانند در داخل کیست های عنبیه، تظاهر نادری از این بیماری است و به نظر می رسد که این رسوب استریل باشد و در پیش آگهی درمان با اتانول 98درصد تاثیری نداشته باشد.
  • علیرضا رمضانی، محمد فاتحی صفحات 248-252
    هدف
    گزارش هامارتومای آستروسایتی متعدد شبکیه در یک بیمار مبتلا به بیماری توبروس اسکلروزیس (TS).
    معرفی بیمار: دختر 16 ساله ای با بیماری شناخته شده TS و بثورات پاپولی فراوان ناحیه صورت، جهت بررسی ضایعات چشمی ارجاع گردید. در معاینه شبکیه، ضایعات متعدد برجسته با حدود مشخص، بیانگر هامارتومای آستروسایتی مشاهده شد. دو ضایعه بزرگ ندولی و کلسیفیه یکی در قسمت تحتانی - گیجگاهی (inferotemporal) شبکیه چشم چپ و دیگری در ناحیه سوپروتمپورال شبکیه چشم راست دیده شد. یکی از این توده ها در قسمت محیطی شبکیه بود. این ضایعات در آنژیوگرافی با فلورسین، نمای رنگ گرفتگی (staining) داشتند. اکوکاردیوگرافی بیمار، طبیعی گزارش شد. کلسیفیکاسیون های متعدد پاراونتریکولار در –CT اسکن مغز، قابل مشاهده بودند.
    نتیجه گیری
    در این بیمار یکی از ضایعات ندولی در قسمت محیطی شبکیه قرار داشت که برخلاف سایر گزارش هاست. انجام معاینه کامل چشم پزشکی در مبتلایان به TS به دلیل احتمال درگیری چشمی و بروز عوارض، توصیه می گردد.
  • نادر بهاری وند، عبادالله حیدری، غلام رضا سلیمانیان صفحات 253-256
    هدف
    معرفی یک مورد ویتریورتینوپاتی اگزوداتیو خانوادگی (FEVR) که بیماری به نسبت نادری است.
    معرفی بیمار: پسر 13 ساله ای با کاهش دید هر دو چشم، به ویژه در چشم راست، از سن 7 سالگی، مراجعه نمود. وی چندین بار به چشم پزشک و بینایی سنج مراجعه نموده بود و تنها برایش عینک تجویز شده بود که تاثیری بر بهبود بینایی وی نداشته است. در معاینه، دید چشم راست، با و بدون اصلاح، 25 سانتی متر شمارش انگشتان و دید چشم چپ 7.10 بدون اصلاح و 10.10 با اصلاح بود. نقص آوران مردمکی (APD) در چشم راست، 2+ بود. سگمان قدامی نکته پاتولوژیکی نداشت و حرکات چشم طبیعی بودند ولی در معاینه ته چشم، به ویژه در چشم راست، لبه دیسک عصب بینایی محو بود و اطراف آن با اگزوداهای وسیع و منتشر به همراه درگیری ماکولا و مناطق بدون رگ به خصوص در قسمت تمپورال، همراه بافت فیبرواسکولار در مرز بین قسمت رگ دار و بدون رگ دیده می شد. برای بیمار، بعد از انجام آزمایش های مختلف، تشخیص FEVR گذاشته شد و نسبت به درمان آن با فوتوکوآگولیشن کامل کل شبکیه (FULL PRP) اقدام شد.
    نتیجه گیری
    تشخیص به موقع FEVR می تواند کمک بزرگی به جلوگیری از پیش رفت این بیماری و کاهش دید در بیمار و خانواده او بنماید.
  • امیر جعقری، مهین جمشیدی صفحات 257-259
    هدف
    گزارش یک مورد عفونت دیروفیلاریازیس اطراف چشم.
    معرفی بیمار: خانم 27 ساله ای به علت قرمزی و تورم چشم چپ از دو روز قبل مراجعه نمود که در معاینه با اسلیت لمپ، یک کرم نخی شکل متحرک در زیر ملتحمه دیده شد. دو روز بعد؛ کرم زنده ای به طول 12 سانتی متر از بافت زیر جلدی پک تحتانی همان چشم خارج گردید که در بررسی میکروسکوپی، دیروفیلاریاایمیتیس (Dirofilaria- immitis) گزارش شد.
    نتیجه گیری
    دیروفیلاریا ایمیتیس می تواند از علل عفونت های انگلی اطراف چشم در کشور ما محسوب شود.
  • صفحه 267
|
  • Soori H., Javadi Ma, Rafati N., Rabbanikhah Z., Delavari Ar, Parsi Kia A Pages 151-163
    Purpose
    To determine the prevalence and causes of blindness and low vision in Tehran province in 2005.
    Methods
    A population-based cross-sectional study was carried out involving all habitants living in Tehran province in 2005. The study design was according to the World Health Organization recommendation methods and also a pilot study preformed among rural and urban areas of Karaj. It was a multi-stage cluster sampling method, and sample size was calculated due to the distribution of the total population of Tehran derived from the national census and estimated rates of blindness. Information was collected using a questionnaire, including the general information and results of the optometrists’ and ophthalmologists’ diagnoses. Initial information gathering was performed at the rural and urban health centres. The categorization of blindness and low vision was according to the International Classification of Diseases version 10 (ICD 10).
    Results
    Overall, 11975 subjects with the average age of 27.8 years participated (response rate 90.4%). The prevalence rate of bilateral blindness was 1.09% (95%CI= 0.90-1.61). There was a positive significant trend with age (P<0.001) and no significant difference by sex and residential area. The prevalence rate of low vision was 4.04% (95% CI= 3.69-4.39). The prevalence rate of bilateral low vision was increasing by age (P<0.001) and was higher among females (OR=1.42, 95%CI= 1.16-1.74). However, there was no significant difference by residential area. The leading causes of visual impairment were from cataract (33.9%), amblyopia due to refractive error and so on (22.7%), and vitreo-retinal diseases (12.3%).
    Conclusion
    It is estimated that there is about 124165 bilateral blinds and 463431 people with low vision in Tehran province. Compared to other similar countries, the prevalence rates of blindness and low vision is in average in this community. This study recommends similar studies over the country and reinforces the needs of the expansion of health programs on prevention and control of visual impairments and their causes. Furthermore, employing of these findings is necessary for appropriate design of Vision 2020 program in Iran.
    Keywords: blindness, low vision, epidemiology, visual impairment
  • Ahmadieh H., Dehghan Mh, Ramezani Ar, Yazdani S., Mohebbi Mr Pages 164-175
    Purpose
    To evaluate the influence of different confounding factors on the effect of intravitreal triamcinolone acetonide injection for refractory diabetic macular edema.
    Methods
    In a prospective placebo-controlled randomized clinical trial, 88 eyes with refractory diabetic macular edema were randomly assigned into two groups including 45 in the treatment group (4 mg intravitreal triamcinolone acetonide) and 43 in the placebo group. Multivariate analysis was performed for three main outcomes, including visual acuity, central macular thickness, and the amount of hard exudates. Confounding factors that showed some effect on the main outcomes were used for building multivariate models.
    Results
    It was revealed that blood urea nitrogen, fasting blood sugar, serum cholesterol, initial visual acuity, presence of cystoid macular edema, amount of hard exudates, and size of foveal avascular zone had some influence on visual acuity outcome; previous macular photocoagulation, serum cholesterol, baseline central macular thickness, initial intraocular pressure, amount of hard exudates, and size of foveal avascular zone had some influence on central macular thickness changes; and serum cholesterol, baseline central macular thickness, and amount of hard exudates had some influence on hard exudates in both groups. Size of foveal avascular zone, initial intraocular pressure, amount of hard exudates, and baseline central macular thickness also had an additive effect on the outcomes in the treatment group.
    Conclusions
    Many confounding factors may influence the effect of intravitreal triamcinolone. These factors should be considered when adopting intravitreal triamcinolone as a treatment strategy for refractory diabetic macular edema.
  • Dehghan Mh, Feghhi M., Ahmadieh H., Soheilian M., Azarmina M., Moradian S., Ramezani Ar, Tavallali A Pages 176-182
    Purpose
    To evaluate the effect of oral prednisolone on visual outcome and complications of scleral buckling (SB) in patients with rhegmatogenous retinal detachment (RRD).
    Methods
    In a randomized double-blind placebo-controlled trial, patients with acute RRD who underwent SB were randomly divided into two groups. Oral prednisolone was administered for the treatment group and placebo for the control group. The two groups were compared for visual acuity (VA), retinal detachment (RD), cystoid macular edema (CME), and proliferative vitreoretinopathy (PVR).
    Results
    The trial was performed on 25 patients in the treatment group and 27 patients in the placebo group. Mean preoperative VA (LogMAR) was 1.460.81 overall, including 0.850.62 in the treatment group 0.260.61 in the placebo group (P=0.39). Extent of RD, hypotony and RD location were equal in both groups. Choroidal detachment was seen in 3 eyes in the treatment group and 4 eyes in the placebo group. (P=0.45) Significant PVR was seen in one eye in the treatment group and 3 eyes in the placebo group. (P=0.33) CME was seen in 3 eyes in the treatment group and 5 eyes in the placebo group. (P=0.39)
    Conclusion
    Postoperative oral prednisolone does not seem to affect visual outcomes and complications of scleral buckling in phakic patients.
    Keywords: scleral buckling, prednisolone
  • Javadi Ma, Gholaminejad A., Hashemi H Pages 183-190
    Purpose
    To assess the efficacy of intrastromal rings for management of keratoconus (KCN).
    Methods
    This prospective non comparative case series includes 14 eyes of 11 contact lens intolerant patients with KCN. Corneal thickness of at least 450  at the site of segment insertion was required for enrollment. Uncorrected visual acuity (UCVA), best corrected visual acuity (BCVA), refraction, pachymetry, endothelial cell count and anterior chamber depth were measured pre and post operatively.
    Results
    Fourteen eyes of 11 patients (7 male and 4 female) with mean age of 32 years (21-40) were operated and followed 3 to 8 months (mean 6.1 months). UCVA increased from 0.76  0.40 LogMAR preoperatively to 0.45  0.30 post operatively and BCVA from 0.29  0.10 to 0.23  0.20 (P= 0.001). Mean preoperative spherical equivalent was -4.19  1.70 D which decreased to -2.102.30 D post-operatively. Mean pre and post operative keratometry was 48.64  3.1 and 45.21 3.0, respectively. Major complications included segment displacement in 3 eyes (21%) with severe vascularization in 2. Lipoid deposition occurred in the tunnel in 4 eyes (29%) and one broken segment was noticed 3 days after the operation.
    Conclusion
    INTACS are effective for the treatment of mild to moderate KCN, however it can not be an alternative to deep lamellar keratoplasty or penetrating keratoplasty.
    Keywords: keratoconus, intacs
  • Nowroozpoor Dailami K., Shokohi T., Hedayaty Mt, Moaddel Haghighi T., Khalilian Ar Pages 191-198
    Purpose
    To report the prevalence of fungal keratitis as a cause of corneal ulcer in patients refered to Boo-Ali Sina Hospital in Sari and identify the predisposing factors.
    Methods
    This prospective study was conducted on patients who presented with corneal ulcers to the ophthalmology ward at Boo-Ali Sina Hospital in Sari, 2004-2005. Using standard techniques, a corneal scraping was performed by an ophthalmologist. Material obtained from the scraping was smeared onto two slides which were stained by Gram stain for bacterial keratitis and 10% potassium hydroxide (KOH) with or without calcofluor white (KOH+CFW) stain for fungal keratitis. Specimens were inoculated directly onto blood agar, Sabouraud's dextrose agar, and potato dextrose agar in C-shaped streaks.
    Results
    A total of 22 patients were examined including 10 female (45.5%) and 12 male (54.5%) subjects. Average age was 61.5 ± 17.7 years (range: 15-83 years). Branching septate hyphae were identified in 7 patients (31.8%) including five male and 2 female subjects; two of these specimens were positive for Aspergillus fumigatus and Fusarium Spp on culture. Average age of patients with fungal keratitis was 60.4 ±12.1 years (range: 39 to 73 years). Three patients with fungal keratitis were farmers. The mean interval between onset of symptoms and diagnosis was 26.4 days with a range of 1 to 93 days. Trauma with plant debris and straws were noted in two patients with fungal keratitis. Five cases of fungal keratits had received topical antibiotics. Analyses using KOH + CFW as the golden standard revealed individual sensitivities for detection of fungi to be 71.4% and 42.9% for KOH and Gram stain, respectively.
    Conclusion
    Infections of the cornea due to filamentous fungi are frequent cause of corneal damage and should always be kept in mind. Direct microscopy is an essential tool in the diagnosis of fungal keratitis. Mounts with KOH+CFW or KOH alone can be relied upon as the single most important method for rapid diagnosis of fungal corneal ulcer.
    Keywords: corneal ulcer, fungal keratitis, KOH+CFW
  • Karimian F., Mohammad Rabei H., Javadi Ma, Khodaei K., Rafati N Pages 199-206
    Purpose
    To evaluate topographic corneal changes in relatives of patients with keratoconus (KCN).
    Methods
    This study was performed on 300 eyes of 150 relatives of 45 KCN patients. Complete slit lamp examination, refraction, and corneal topography was performed on all eyes. The topographic indices for diagnosis of keratoconus was based on Rabinowitz criteria.
    Results
    The study included 84 (56%) female and 66 (44%) male subjects. Mean age was 32.4 ± 15 years (range, 16-83). KCN was detected in 14% of the subjects and 7.3% were diagnosed as KCN suspect. The overall prevalence of astigmatism was 58% including in 42.1% in the KCN group, 66.7% in the KCN suspect group, and 49.6% in the normal group. Thirty one eyes had high regular astigmatism (> 1.5 diopters) including, 17 (54.8%) in the KCN group and 14 (45.2%) in the normal group. Oblique astigmatism was seen in 33 eyes (11%) including 34.2% in the KCN group, 47.6% in the KCN suspect group, and 4.6% in the normal group.
    Conclusion
    Relatives of KCN patients have a high prevalence of undiagnosed KCN. Corneal topography is very important for the diagnosis of KCN and KCN suspects in family members of KCN patiens. Therefore, keratorefractive surgery should be considered cautiously in these individuals.
    Keywords: keratoconus (KCN), topography, relatives
  • Movahedan H., Khoshghadam J., Safavian H., Katbab A., Khoshneyat H., Jahadi Hosseini Hr, Salouti R., Nejabat M Pages 207-212
    Purpose
    To evaluate the effect of amniotic membrane transplantation in trabeculectomy.
    Methods
    The study was conducted on 25 eyes of 25 patients with advanced and medically uncontrolled glaucoma. All patients underwent trabeculectomy with a fornix based conjunctival flap, amniotic membrane was then placed under the scleral flap and fixed using 10-0 nylon suture. Amniotic membrane was retrieved from healthy pregnant women during elective cesarian section.
    Results
    Preoperative intraocular pressure was 33.5±5.0 mmHg (26-50 mmHg) with full medication, which decreased to 12.4±1.8 mmHg (9-15 mmHg) post-operatively (P= 0.0001). Intraocular pressure was less than 21 mmHg after surgery in all eyes, with (8%) or without (92%) use of antiglaucoma medications after six months.
    Conclusion
    The use of amniotic membrane in trabeculectomy can increase the chance of success in terms of maintenance of a functional bleb and prevention of failure. This method may be superior to antimetabolites due to lack of complications.
    Keywords: trabeculectomy, amniotic membrane transplantation
  • Etezad, Razavi M., Hefazi M., Mahmoudi M., Balali, Mood M Pages 213-221
    Purpose
    To determine any possible correlation between delayed ocular complications with late-onset complications of mustard gas poisoning in other systems including skin, respiratory tract, and immunohematologic system.
    Methods
    The study was conducted on 40 chemical war victims in Khorasan province, Iran. Ophthalmologic and dermatologic examinations and spirometry were performed for all patients. The severity of ocular, cutaneous, and respiratory complications were classified into four grades from mild to severe. Blood cell counts, flow-cytometric analyses, serum immunoglobulins and complement measurements were performed for all patients and for 35 healthy male controls. Hematological and immunological parameters were compared between the patients and the controls, using Mann-Whitney test. The correlation between these parameters and the severity of ocular complications in patients were determined, using Spearman's rank correlation test.
    Results
    Forty male patients (aged 43.8±9.8 years) with confirmed mustard gas poisoning 16 to 20 years after exposure were studied. Main ocular complications were found as vascular tortuosity (15%), limbal ischemia (12.5%), corneal opacity (10%), corneal vascularization (7.5%), and corneal epithelial defect (5%). The values for WBC, RBC, HCT, IgM, and C3, as well as for the percentage of monocytes and CD3+ lymphocytes were significantly higher (p<0.042) and the percentage of CD16+56+ cells was significantly lower in patients than controls (P=0.006). No significant correlation was found between the immunological parameters and the severity of ocular complications. The comparison of clinical complications in the skin, eyes, and respiratory system revealed a significant positive correlation between the respiratory and ocular complications (r=0.322, P=0.043).
    Conclusion
    Although sulfur mustard is known to cause long lasting systemic toxicity such as hematological and immunological complications, its adverse effects on the skin, eyes and the respiratory system are mainly due to its local irritant effects and do not have any relationship with immunohematological complications
    Keywords: sulfur mustard, chemical warfare agent, ocular complication, mustard gas
  • Amini H., Amini N., Razeghinejad Mr, Zarei R., Faraji Oskuei J., Tabatabaei Hr Pages 222-226
    Purpose

    To compare the Tono-pen and Schiotz tonometers in measurement of intraocular pressure (IOP) in patients with primary congenital glaucoma.

    Methods

    This study was conducted on 38 eyes of 20 patients with primary congenital glaucoma. All measurements were performed under general anesthesia. One minute after receiving Halothane 3% IOP was determined by Tono-pen and then by Schiotz tonometers. Data were analyzed by regression analysis and Bland-Altman bias plot.

    Results

    Mean age of patients was 19.4±14.5 months and 15 (75%) of them were male. Glaucoma was bilateral in 18 (90%) and unilateral in 2 (10%) subjects. Mean IOP measured by Tono-pen and Schiotz tonometers was 19.39±8.51 and 18.84±8.9 mmHg, respectively. These tonometers had good concordance in determination of IOP in primary congenital glaucoma according to the results of regression analysis and Bland-Altman bias plot.

    Conclusion

    Considering the sample size of this study, the Tono-pen and Schiotz tonometers are highly concordant regarding intraocular pressure measurement in children with primary congenital glaucoma.

    Keywords: Tono, pen, Schiotz, congenital glaucoma
  • Asadi, Amoli F., Firozbakht S., Sadeghi Tari A Pages 227-232
    Purpose
    To assess the histopathological and immunohistochemical features of orbital spindle cell tumors.
    Methods
    A descriptive, retrospective study was performed on 63 pathology reports on all types of orbital spindle cell tumors at the pathology department of Farabi hospital between 1995 and 2005. Immunohistochemistry studies for different markers, such as smooth muscle actin, Desmin, S100 protein, CD31, Factor VIII, CD 68 and CD34, were carried out in cases with indeterminate origin on routine histopathologic study to achieve a definitive diagnosis.
    Results
    Our study included 63 cases with average age of 30 years including 62% female and 38% male subjects. The leading types of orbital spindle cell tumor in our study in order of frequency included: benign nerve sheath tumors (46.0), rhabdomyosarcoma (11.1%), hemangiopericytoma (7.9%), fibrous dysplasia (7.9%), ossifying fibroma (4.8%), fibrous histiocytoma (3.2%), and other types (19.1%). From 29 cases with benign nerve sheath tumor, 16 cases (25.4%) were neurofibroma and 13 cases (20.6%) were schwannoma. The orbital tumors were benign in 74.7% and malignant in 25.3%.
    Conclusion
    The most common type of orbital spindle cell tumor in this study was benign nerve sheath tumor. Immunohistochemical studies for different markers are required for definitive diagnosis of cases with indeterminate origin on routine histopathological study.
    Keywords: immunohistochemical, spindle cell tumors, neurofibroma
  • Roozitalab Mh, Aslani A., Eghtedari M., Roozitalab S Pages 233-237
    Purpose
    To determine the correlation between hand dominancy and eye dominancy with visual acuity and refraction in subjects with refractive errors.
    Methods
    This cross-sectional study includes 620 patients undergoing LASIK. Their refractive error (dry and cycloplegic), hand dominancy, eye dominancy (by hole-in-the-hand method) and visual acuity were determined. Exclusion criteria were monocularity, patient's inability to perform hole-in-the-hand test, and amblyopia.
    Result
    Overall, 585 patients met the inclusion criteria for this study. Age range was 21-43 years (mean= 33.7 years), 58% were female and 42% were male. The right hand was dominant in 90.9% and the right eye was dominant in 77.9% of the subjects. Right eye dominancy was observed in 79.1% of right handed individuals and in 66.1% of left handed patients. Cross eye-hand dominancy was observed in 38.3% and uncrossed eye-hand dominancy in 61.7%. Visual acuity was better in dominant eyes in 68.2% (P=0.03, t=0.89). The non dominant eyes had higher refractive errors than dominant eyes (P=0.01, t=0.88).
    Conclusion
    In both groups of right handed and left handed individuals, the right eye was more often dominant and uncrossed dominancy was more prevalent than crossed dominancy. Better visual acuity or smaller refractive error may influence eye dominancy.
    Keywords: eye dominancy, hand dominancy, refractive errors
  • Rezaie Kanavi M., Javadi Ma, Sanagoo M Pages 238-243
    Purpose
    To determine the indications for penetrating keratoplasty (PK) in Iran over an 11-year period.
    Methods
    All eye bank records of patients who underwent PK from 1994 to 2004 at ophthalmologic centers throughout Iran were reviewed.
    Results
    During this 11-year period, a total of 19,668 cases were operated. The most common indication for penetrating keratoplasty was keratoconus (34.5%), followed by corneal opacity and scar (18.7%), pseudophakic bullous keratopathy (9.2%), corneal dystrophies (6.5%), aphakic bullous keratopathy (6.1%), and regraft (5.3%). There was an increasing trend in rates of keratoconus and pseudophakic bullous keratopathy and a decreasing trend in aphakic bullous keratopathy during this period. (P<0.001) No significant change of trend was noted in the corneal opacity and scar, regraft, and corneal dystrophy groups.
    Conclusion
    Keratoconus is the most common indication for penetrating keratoplasty in Iran.
    Keywords: penetrating keratoplasty, keratoconus, eye bank, Iran
  • Behrouzi Z., Basirnia N Pages 244-247
    Purpose
    To report two cases of secondary epithelial iris cyst (SEIC) with pus-like precepitates in the cyst. Patients and
    Findings
    Two young men with history of penetrating trauma to the eye and primary repair developed secondary epithelial iris cyst several years later. Slit-lamp biomicroscopy revealed a large cyst originating from the site of the laceration. The cyst was filled with pus-like precipitates inferiorly and clear fluid superiorly. Contents of the cyst were aspirated and the cysts were treated successfully by chemical cautery with 98% ethanol irrigation. Aspirated fluid culture and smear was negative and cytology revealed lymphocysts and epithelial cells.
    Conclusion
    Pus-like precipitate within iris cyst is a rare presentation which seems to be sterile. Treatment with intracystic ethanol irragation is successful in such cases.
    Keywords: epithelial iris cyst, pus, like precipitate
  • Ramezani A., Fatehi M Pages 248-252
    Purpose
    To report multiple astrocytic hamartomas in a patient with tuberous sclerosis (TS).Patient and
    Findings
    A 16-year-old girl with TS without any ocular complaint was referred for ophthalmologic examination. She had papular rash on her face and other skin lesions elsewhere in the body which were specific for TS. Multiple well-circumscribed elevated lesions characteristic of astrocytic hamartoma were seen in the retina of both eyes. Two larger nodular and calcified masses, one in inferotemporal retina of the left eye and another in superotemporal retina of the right eye were also detected. One of these lesions was located in far periphery.
    Conclusion
    One of the retinal masses in our patient was located in the far periphery of the retina which is in contrast to previous reports that mention a maximum of 2 disc diameter distance from the optic disc for such lesions. Because of high probability of eye involvement, all cases of TS should undergo a thorough ocular examination.
    Keywords: tuberous sclerosis, astrocytic hamartoma, eye involvement
  • Baharivand N., Heidary E., Soleimanian G Pages 253-256
    Purpose
    To report a relatively rare case of familial exudative vitreoretinopathy (FEVR).Patient and
    Findings
    A 13-year-old boy referred with decreased visual acuity of both eyes, specially right eye from 6 years ago. He had several ophthalmologist and optometrist visits and spectacle prescription without any improvement of vision. Best corrected visual acuity (BCVA) was 25 cm of count finger in right eye and 10/10 in left eye. Right eye had +2 APD without positive finding on slit-lamp examination. Blurred optic disk margin with large and diffuse exudate involing macular region and avascular zone, especially on temporal side with fibrovascular tissue between avascular zone were detected on funduscopy in the right eye. Following several laboratory examination, diagnosis of FEVR was determined and patient underwent full panretinal photocoagulation.
    Conclusion
    Early detection of FEVR plays an important role on preventing the progression of the diseases and improving the vision of patient and his/her family.
    Keywords: familial exudative vitreoretionopathy, photocoagulation
  • Jamshidi A., Jamshidi M Pages 257-259
    Objective
    To report a case of periocular dirofilariasis.Patient and
    Findings
    A 27-year-old female referred with history of edema and redness in left eye for two days. On slit-lamp examination, a moving threadlike worm was seen in subconjunctival area. Two days later a live filaria worm measuring 12 cm in length was extracted from lower lid subcutaneous tissue. The worm was diagnosed dirofilaria immitis on microscopic examination.
    Conclusion
    Dirofilaria immitis can cause periocular infection.
    Keywords: dirofilariasis, dirofilaria immitis, subconjunctival infection