فهرست مطالب

مجله چشم پزشکی بینا
سال دهم شماره 1 (پاییز 1383)

  • تاریخ انتشار: 1383/07/11
  • تعداد عناوین: 17
|
  • محمدرضا جعفری نسب، علی محمد جوادی، امیر رضایی، کتایون جعفری، زهرا ربانی خواه صفحات 3-14
    هدف
    تعیین شیوع استفاده از انواع لنزهای تماسی و میزان آگاهی عمومی مربوط به آن ها در دانش آموزان دبیرستان های دخترانه تهران و تعیین میزان آگاهی اختصاصی استفاده کنندگان از لنزهای تماسی در این جمعیت.
    روش پژوهش: مطالعه به صورت توصیفی، مقطعی در سال 1379 بر روی 1664 دانش آموز دختر از 22 دبیرستان تصادفی و چندمرحله ای از بین دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی مناطق نوزده گانه تهران انتخاب شده بودند، از طریق پرکردن پرسش نامه در مورد استفاده از لنز تماسی، بین شروع استفاده، علت استفاده، نوع لنز مصرفی، منبع تهیه لنز، نحوه استفاده از لنز و نحوه مراقبت بهداشتی از لنز و ظرف لنز انجام شد. استفاده کنندگان از لنز، بسته به علت استفاده به دو گروه زیبایی (صرفا به منظور زیبایی) و درمانی- زیبایی (شامل عیوب انکساری با سایر علل درمانی با یا بدون هدف زیبایی) تقسیم شدند.
    یافته ها
    شیوع استفاده از انواع لنزهای تماسی 16.5 درصد بود که حدود 81.8 درصد مصرف کنندگان، صرفا به منظور زیبایی و 18.2 درصد به علل درمانی - زیبایی از لنز تماسی استفاده می کردند. شیوع استفاده از لنز تماسی در 36 درصد موارد، پیش از 14 سالگی بود و در 50 درصد موارد، حداقل یک بار از لنز فرد دیگر استفاده شده بود. میزان آگاهی عمومی دانش آموزان در زمینه لنزهای تماسی، در بیش تر موارد، ضعیف یا ناچیز بود و میزان آگاهی با عوارض جدی لنز تماسی نیز در کل، در 42.9 درصد افراد خوب بود. مصرف کنندگان لنز از نظر میزان این آگاهی ها با غیرمصرف کنندگان لنز، تفاوت قابل توجهی نداشتند. تهیه لنز در گروه درمانی- زیبایی در 90 درصد موارد از طریق پزشک و 2 درصد موارد از طریق بوتیکی ها بود ولی در گروه زیبایی در 9.8 درصد از طریق پزشک و در 32 درصد موارد از طریق بوتیکی ها بود. شایع ترین نوع لنز مصرفی، لنز تماسی نرم (98 درصد) و براساس رنگ، لنز رنگی (84.3 درصد) بود. نحوه استفاده از لنز در 73.1 درصد موارد نامناسب یا بد بود ولی استفاده مناسب در گروه درمانی- زیبایی (42 درصد) بهتر از گروه زیبایی (23.6 درصد) بود. نحوه مراقبت پزشکی، در 30.9 درصد مصرف کنندگان (68 درصد در گروه درمانی- زیبایی و 22.7 درصد در گروه زیبایی) مناسب بود. نحوه مراقبت بهداشتی از لنز در 53.8 درصد موارد (62 درصد در گروه درمانی- زیبایی و 52 درصد در گروه زیبایی) مناسب بود نحوه مراقبت بهداشتی از ظرف لنز نیز در 16.4 درصد موارد (24 درصد در گروه درمانی- زیبایی و 4.7 درصد در گروه زیبایی) مناسب بود. میزان مراقبت بهداشتی از ظرف لنز در 16.4 درصد موارد (24 درصد در گروه درمانی - زیبایی و 4.7 درصد در گروه زیبایی) مناسب بود. میزان آگاهی اختصاصی مصرف کنندگان لنز در 46.6 درصد موارد (58 درصد در گروه درمانی- زیبایی و 44 درصد در گروه زیبایی) مناسب بود.
    نتیجه گیری
    شیوع استفاده از لنزهای تماسی در دانش آموزان دبیرستان های دخترانه تهران قابل توجه است و عمدتا به منظور زیبایی استفاده می شود. اکثر استفاده کنندگان، آگاهی لازم جهت چگونگی استفاده از لنز و نحوه تهیه و مراقبت بهداشتی آن را ندارند که بیانگر نیاز به برنامه ریزی صحیح آموزشی در این زمینه است.
  • علی غلامی نژاد، حسن هاشمی، سهیل علی اکبری صفحات 15-21
    هدف
    تعیین قابلیت پیش بینی، کارآمدی و بی زیانی لنزهای داخل چشمی متصل به عنبیه (Iris-claw) آرتیران در اصلاح نزدیک بینی متوسط تا شدید.
    روش پژوهش: طی یک مطالعه آینده نگر، لنز فاکیک آرتیران نوع متصل به عنبیه (Iris-claw) مدل 204 و 206 در 35 چشم از 21 بیمار با نزدیک بینی 5.0- تا 26.5- دیوپتر و میانگین سنی 31.6 سال 18) تا 43) کار گذاشته شد. معاینات بعد از عمل در روزهای اول، سوم و هفتم (همه بیماران) و ماه های اول (28 چشم)، سوم (29 چشم) و ششم (32 چشم) انجام شد. علاوه بر معاینات معمول چشم پزشکی، شمارش یاخته های آندوتلیوم، پاکی متری و توپوگرافی نیز انجام شد.
    یافته ها
    معادل کروی (SE) قبل از عمل 4.90±15.71- دیوپتر بود که یک ماه بعد از عمل به 0.94±0.65- دیوپتر، سه ماه بعد از عمل به 1.10±0.58- دیوپتر و شش ماه بعد از عمل به 0.89±0.56- دیوپتر رسید. در ماه ششم، 15 چشم (46.9 درصد) دارای دید اصلاح نشده 20.40 یا بهتر و 23 چشم (71.9 درصد) دارای SE در محدوده 1 ± دیوپتر داشتند. افت دید اصلاح شده به میزان دو خط در دو چشم و به میزان یک خط در دو چشم دیگر مشاهده گردید. در 21 چشم (65.6 درصد) بهبود یک تا سه خط در دید اصلاح شده روی داد. میانگین شمارش یاخته های آندوتلیوم از 2889 یاخته در سانتی متر مربع قبل از عمل به 2823 یاخته در سانتی متر مربع در ماه ششم بعد از عمل رسید(P=0.002). تغییر قابل ملاحظه ای در پاکی متری قرنیه دیده نشد. طی 1.5 ماه اول بعد از عمل، 4 چشم دچار واکنش استریل اتاق قدامی شدند که به درمان با کورتیکواسترویید پاسخ دادند. هیچ موردی از گلوکوم زاویه بسته و یا افزایش فشار داخل چشمی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    استفاده از لنزهای داخل چشمی آرتیران از نوع متصل به عنبیه برای اصلاح نزدیک بینی، روش موثری است و نتایج آن قابل پیش بینی می باشند. تاثیر آن بر روی آندوتلیوم قرنیه باید مورد توجه باشد و انجام مطالعات بیش تر پیشنهاد می گردد.
  • فرید کریمیان، حسین پورد خانی، آرش انیسیان، محمود بابایی صفحات 22-28
    هدف
    تعیین تاثیر استرویید موضعی در پیش گیری از بروز کراتیت لایه ای منتشر (DLK) پس از لیزیک.
    روش پژوهش: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 101 فرد کاندید لیزیک انجام شد. همه بیماران قبل از عمل تحت معاینه چشم پزشکی قرار گرفتند و چشم های واجد شرایط لیزیک، به طور تصادفیبه دو گروه درمان (100 چشم) و شاهد (98 چشم) تقسیم شدند. از یک روز قبل از عمل در چشم گروه درمان بتامتازون 0.1 درصد و در چشم شاهد قطره دارونما هر 4 ساعت شروع شد و از یک ساعت قبل از عمل، با فاصله هر 5 دقیقه، تا 6 بار ادامه یافت. جراحی لیزیک در موارد دوطرفه، به طور هم زمان بر روی هر دو چشم انجام می پذیرفت. درجه بندی DLK براساس Linebarger- Lindstorm انجام شد. بیماران پس از عمل، به طور روزانه طی هفته اول و سپس (به جز در موارد خاص) یک ماه و سه ماه پس از عمل، تحت معاینه و پی گیری از نظر دید، رفرکشن و درجه بندی و درجه بندی DLK توسط فرد دیگری که از برنامه دارویی قبل از عمل اطلاعی نداشت، قرار گرفتند. بیماران حداقل یک هفته و حداکثر 3 ماه پی گیری شدند.
    یافته ها
    تحقیق در نهایت بر روی 98 چشم در گروه درمان و 96 چشم در گروه شاهد انجام شد. میزان رفرکشن و دید دو گروه، قبل از لیزیک و هم چنین بعد از لیزیک، یکسان بود. در گروه درمان، 55 چشم (56 درصد) دچار DLK شدند که 44 چشم (45 درصد) دچار DLK مرحله I و 11 چشم (11 درصد) دچارDLK مرحله II شده بودند. در گروه شاهد، 36 چشم (37.5 درصد) دچار DLK شدند که 29 چشم (30.2 درصد) در مرحله I و 7 چشم (7.3 درصد) در مرحله II بودند. اختلاف بروز DLK بین دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود. در هیچ یک از دو گروه، مراحل شدیدترIII) DLK و (IV مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    به رغم نقش موثر استروییدها (موضعی و سیستمیک) در درمان DLK، استرویید موضعی قادر به پیش گیری از بروز DLK بعد از لیزیک نمی باشد.
  • حمید نورزی، ژاله رجوی، محمدعلی اخوت پور صفحات 29-33
    هدف
    تعیین تغییرات ضخامت قرنیه بعد از برداشتن لنز تماسی نرم و مدت زمان لازم بازگشت کامل ادم قرنیه به وضعیت اولیه در افراد کاندید عمل لیزیک.
    روش پژوهش: در این مطالعه توصیفی، 50 بیمار (100چشم) کاندید عمل لیزیک که به مدت حداقل 6 ماه از لنز تماسی نرم (SCL) به طور روزانه استفاده نموده بودند، شرکت داشتند. ضخامت مرکزی قرنیه آن ها بلافاصله پس از برداشتن لنز تماسی و سپس به طور روزانه با دستگاه پاکی متری اولتراسوند اندازه گیری شد و این اندازه گیری ها تا رفع کامل ادم و پایدار شدن ضخامت قرنیه، یعنی زمانی که مقادیر ضخامت قرنیه در دو روز متوالی یکسان یا با یک میکرون اختلاف باشند، ادامه یافت.
    یافته ها
    بیماران دارای میانگین سنی 28.5 سال و دامنه سنی 18-40 سال بودند. متوسط ضخامت مرکزی قرنیه بلافاصله پس از برداشتن لنز تماسی، 32 ± 557.4 میکرون و بعد از رفع کامل ادم، 25±521.8 میکرون بود. زمان لازم برای رفع کامل ادم قرنیه از 2 تا 15 روز متفاوت بود؛ به طوری که ضخامت مرکزی قرنیه در 74 درصد موارد در هفته اول، در 24 درصد در هفته دوم و در 2 درصد موارد در هفته سوم به حد ثابتی رسید. ادم شدیدتر و سن بالاتر موجب افزایش زمان رفع ادم می شد(P<0.0001) ولی ارتباط معنی داری بین جنس و زمان رفع ادم دیده نشد.
    نتیجه گیری
    برای کاهش احتمال بروز عوارض جراحی انکساری آن دسته از داوطلبان لیزیک که قبلا از لنز تماسی نرم استفاده می نمودند، لازم است که حداقل 15 روز قبل از عمل، استفاده از لنز را متوقف نمایند تا قرنیه فرصت کافی برای بازگشت به ضخامت اولیه (واقعی) را داشته باشد.
  • مهران نیک خواه، محمدعلی جوادی، محمدرضا جعفری نسب صفحات 34-40
    هدف
    ارزیابی اثر اختلاف اندازه قرنیه دهنده- گیرنده با درنظر گرفتن اثر طول قدامی- خلفی زجاجیه، بر روی میزان عیب انکساری ایجاد شده پس از پیوند قرنیه در مبتلایان به قوز قرنیه.
    روش پژوهش: تحقیق به روش کارآزمایی بالینی دوسوکور در مبتلایان به قوز قرنیه که نیاز به پیوند داشتند، انجام شد. قبل از انجام پیوند، طول قدامی، خلفی زجاجیه در همه بیماران اندازه گیری شد و سپس بیماران به صورت تصادفی در 2 گروه قرار گرفتند. در یک گروه از اختلاف اندازه دهنده- گیرنده 0.25 میلی متر و در گروه دوم از اختلاف اندازه 0.5 میلی متر استفاده شد. کلیه عمل ها توسط یک جراح (م.ع.ج) با یک روش بخیه و با استفاده از یک نوع ترفاین (مکشی هسبرگ) و پانچ مربوط به آن انجام شد. میزان عیب انکساری و دید نهایی دو گروه در 12 ماه پس از پیوند و 2 ماه پس از برداشتن بخیه ها مقایسه شد.
    یافته ها
    از 36 بیمار مورد مطالعه، 30 بیمار که دوره پی گیری آن ها کامل بود، مورد بررسی قرار گرفتند و در هر گروه15 بیمار وجود داشت. به طور کلی، میزان عیب انکساری معادل کروی در گروه 0.25 میلی متر به امتروپی نزدیک تر از گروه 0.5 میلی متر بود (1.1- در مقابل 2.5- دیوپتر) و پس از برداشتن بخیه ها نیز اختلاف مذکور باقی ماند (1.9- در مقابل 3.2- دیوپتر). این اختلاف در زیرگروه دارای طول قدامی- خلفی زجاجیه ای بین 17.7-16.2 میلی متر، آشکارتر بود ولی هم چنان گروه 0.25 میلی متر به امپروپی نزدیک تر بود.
    نتیجه گیری و پیشنهاد: برای پیوند قرنیه در مبتلایان به قوز قرنیه، اختلاف اندازه قرنیه گیرنده و دهنده 0.25 میلی متر نسبت به 0.5 میلی متر، عیب انکساری کم تری ایجاد می کند. طول قدامی- خلفی زجاجیه قبل از انجام پیوند می تواند معیار کمک کننده ای برای انتخاب بهترین اختلاف اندازه 0.25 میلی متر، نتایج بهتری از اختلاف اندازه 0.5 میلی متر به دست می آید. انجام تحقیق مشابه در محدوده های خارج از حد مذکور پیشنهاد می گردد.
  • داوود قره باغی، نادر بهاری وند، نادر اکرمی افشار صفحات 41-48
    هدف
    ارزیابی تشخیص سل داخل چشمی با روش PCR و گزارش مراحل تشخیص و درمان در 13 بیمار مبتلا به سل داخل چشمی محتمل در مراجعه کنندگان به بیمارستان نیکوکاری تبریز طی سال های 81-1380.
    روش پژوهش: مطالعه به روش مورد- شاهدی بر روی 13 بیمار مبتلا به یووییت دارای معیارهای سل داخل چشمی (گروه مورد) و 13 بیمار مبتلا به یووییت غیرسلی (گروه شاهد) انجام شد. همه بیماران، تحت بررسی های سیستمیک، PCRمایع زلالیه و آزمایش توبرکولین استاندارد قرار گرفتند. نتایج PCR و آزمایش توبرکولین بین دو گروه مقایسه شد و روند تشخیص و درمان د بیماران مبتلا به یووییت سلی بررسی و ثبت گردید.
    یافته ها
    از نظر آماری، تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر جنسی و سنی وجود نداشت. آزمایش توبرکولین در گروه مورد در 11 بیمار (معادل 84.6 درصد) و در گروه شاهد در 2 بیمار (معادل 15.4 درصد) مثبت بود(P=0.001). اندازه سفت شدگی در 11 بیمار گروه مورد (معادل 84.6 درصد) بیش از 19 میلی متر بود ولی در دو مورد مثبت در گروه شاهد، 15 و 16 میلی متر بود.PCR مایه زلالیه، در 3 بیمار گروه مورد (معادل 23 درصد) مثبت بود ولی در هیچ یک از بیماران گروه شاهد مثبت نبود. یافته های سگمان خلفی در گروه مبتلا به سل داخل چشمی محتمل شامل کوروییدیت چندکانونی (5 مورد معادل 38.8 درصد) ندول منفرد کوروییدی یا توبرکولوم (یک مورد)، پری واسکولیت شبکیه (یک مورد)، یووییت بینابینی (یک مورد) و ادم ماکولا (یک مورد) بودند. در 4 مورد دیگر، هیچ یافته ای در سگمان خلفی مشاهد نشد. در یک بیمار، درگیری هم زمان شامل ریوی و در یک بیمار دیگر سابقه خانوادگی مثبت سل وجود داشت. هفت بیمار مبتلا به سل داخل چشمی محتمل، درمان ضدسلی دریافت کردند که نتایج درمانی به صورت کاهش اندازه ندول ها و کاهش التهاب بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از آزمایش توبرکولین در موارد سل محتمل داخل چشمی، قابل توصیه است و چنانچه سفت شدگی بالاتر از 19 میلی متر باشد، احتمال سل داخل چشمی تقویت می شود ولی منفی بودن آن، برای رد سل داخل چشمی کافی نیست. در موارد مثبت بودن PCR مایع، زلالیه، باید بی درنگ درمان کامل جهت از بین بردن باسیل انجام گیرد.
  • محمدحسین روزی طلب، فریبا بیک زاده عباسی، نجف دهباشی صفحات 49-55
    هدف
    مقایسه شیوع گلوکوم در بیماران مبتلا به زخم گوارشی غیرآلوده و آلوده به عفونت هلیکوباکترپیلوری در شیراز طی سال های 82-1381.
    روش پژوهش: از بین جمعیت 352 نفری انتخاب شده از نظر معیارهای گوارشی برای آندوسکوپی، 120 بیمار واجد زخم های گوارشی در معده یا دوزادهه بودند که مورد بررسی چشمی از نظر گلوکوم قرار گرفتند. بیماران براساس هیستوپاتولوژی و آزمایش اوره آز نمونه برداشته شده در آندوسکوپی، به گروه های مثبت و منفی از نظر هلیکوباکتر پیلوری تقسیم گردیدند. بیماران سپس به صورت دوسوکور به چشم پزشک ارجاع داده شدند و از نظر فشار داخل چشمی، میدان بینایی، فوندوسکوپی و مطالعه سرعصب بینایی مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    افردای که براساس هیستوپاتولوژی از نظر هلیکوباکتر پیلوری مثبت بودند، در 43.1 درصد موارد و افرادی که از نظر هلیکوباکتر پیلوری منفی بودند، در 22.5 درصد موارد گلوکوم داشتند(P=0.016). براساس آزمون اوره آز نیز افرادی که از نظر هلیکوباکترپیلوری مثبت بودند، در 35.2 درصد موارد و افرادی که از نظر هلیکوباکترپیلوری منفی بودند، در 24.2 درصد موارد گلوکوم داشتند(P=0.033). تمامی موارد گلوکوم از نوع گلوکوم با فشار طبیعی (NTG) بودند.
    نتیجه گیری و پیشنهاد: در افراد مبتلا به زخم گوارشی، گلوکوم با فشارطبیعی به طور معنی داری در موارد آلوده به هلیکوباکتر پیلوری بیش تر از موارد غیرآلوده به آن است. بنابراین توصیه می شود جهت تشخیص زودرس NTG در افراد مبتلا به زخم گوارشی معده یا دوازدهه آلوده به هلیکوباکترپیلوری، معاینه دقیق چشم توسط یک چشم پزشک صورت گیرد
  • سید مرتضی انتظاری، علیرضا رمضانی، حمید احمدیه، محمدحسین دهقان، نادر بصیرنیا، آرش انیسیان صفحات 56-63
    هدف
    تعیین اثر تزریق زیرتنونی خلفی تریامسینولون استوناید بر وضعیت بینایی و آناتومیک چشم در مبتلایان به ماکولوپاتی دیابتی شدید که مناسب لیزردرمانی نیستند.
    روش پژوهش: تحقیق به روش کارآزمایی بالینی تصادفی شده شاهددار دوسوکور بر روی 64 چشم از 38 بیمار در دو گروه شاهد و درمان، هر دو گروه شامل 32 چشم انجام شد. در گروه شاهد، 0.1 میلی متر لیدوکایین 2 درصد به صورت زیرملتحمه و در گروه درمان، 40 میلی گرم تریامسینولون استوناید به صورت زیرتنونی خلفی، دوبار به فاصله دو ماه تزریق گردید و بیماران به مدت 4 ماه بعد از تزریق اول پی گیری شدند. دید اصلاح شده، تغییرات عکس رنگی ته چشم، آنژیوگرافی با فلورسین وOCT، در مراحل قبل و 4 ماه بعد از تزریق اول در همه چشم ها کنترل گردید.
    یافته ها
    بهترین دید اصلاح شده قبل از مداخله، در گروه شاهد 0.39±0.93 لاگمار و در گروه درمان 0.38±0.75 لاگمار بود که در 4 ماه پس از مداخله، به ترتیب به 0.48±0.88 و 0.42±0.71 لاگمار رسید. تفاوت دو گروه از نظر بهترین دید اصلاح شده قبل و بعد از مداخله، معنی دار نبود. میزان ضخامت مرکزی ماکولا قبل از مداخله، در گروه شاهد 119.1±388.2 میکرون و در گروه درمان 153.6±392.2 میکرون (P=0.9) و در پایان مطالعه، به ترتیب 375.4±154.66 و 180.04±377.37 میکرون (P=0.6) بود. هم چنین هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر اگزودای سخت، اندازه ناحیه بدون رگ فووآ و تغییرات نشتی وجود نداشت. در 2 چشم از گروه درمان، فشار داخل چشم به بالای 2 میلی متر جیوه رسید که به وسیله دارو کنترل گردید.
    نتیجه گیری
    تزریق زیرتنونی خلفی تریامسینولون استوناید در موارد CSME شدید که مناسب لیزردرمانی نمی باشند، موجب بهتر شدن وضعیت بینایی و آناتومیک چشم نمی شود.
  • مهدی مهدی زاده، مرسل مهریار، محسن فروردین، منصور رحیمی، حسین اشرف صفحات 64-69
    هدف
    تعیین نتایج آناتومیک عمل با کلینگ اسکلرا با یا بدون انجام رتینوپکسی برای درمان جداشدگی رگماتوژن شبکیه، در مراجعان به بیمارستان خلیلی شیراز طی سال های 81-1379.
    روش پژوهش: تحقیق به روش مطالعه مجموعه موارد مداخله ای (Interventional case series) انجام شد. سن، جنس، میزان نزدیک بینی، وضعیت عدسی، سوراخ های شبکیه (تعداد، اندازه و محل) و میزان ویتروتینوپاتی پرولیفراتیو (PVR) و نوع عمل باکل (سگمنتال و یا محیطی) با تزریق گاز و تخلیه مایع زیرشبکیه در دو گروه با و بدون کرایوتراپی، مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه آناتومیک عمل باکلینگ اسکلرا، به تفکیک نوع، با و بدون استفاده از رتینوپکسی در بیمارانی که حداقل 10 ماه پی گیری داشتند، مشخص گردید و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    طی مدت مورد بررسی، 55 بیمار واجد شرایط، تحت جراحی قرار گرفته بودند. از 22 بیماری که بدون رتینوپکسی عمل شدند، 19 مورد (86 درصد) چسبندگی کامل و یک مورد چسبندگی ناکامل شبکیه را در مورد پی گیری به مدت 3.5±17 ماه نشان دادند. در یک بیمار پس از 2 هفته، به علت وجود سوراخ خارج از باکل و در یک بیمار نیز به علتPVR، عمل موفقیت آمیز نبود. میزان موفقیت آناتومیک عمل در این گروه معادل 90.9 درصد بود. از 23 بیمار دیگر که کرایوپکسی شده بودند، 26 مورد (78.8 درصد) چسبندگی کامل و 2 مورد چسبندگی ناکامل در مدت پی گیری 4.5±21 ماه نشان دادند. در 3 مورد، عمل از ابتدا با شکست مواجهه شد و در 2 مورد جداشدگی مجدد به علت PVR رخ داد. میزان موفقیت آناتومیک عمل در این گروه معادل 84.8 درصد بود. باتوجه به این نتایج، دو روش دارای موفقیت آناتومیک مشابه بودند(p<0.8).
    نتیجه گیری
    در باکلینگ دایم اسکلرا، استفاده توام از کرایوپکسی، احتمال موفقیت آناتومیک عمل را افزایش نمی دهد.
  • مهدی نیلی احمد آبادی، رامین اساسی، رضا کارخانه صفحات 70-74
    هدف
    بررسی ارتباط مشاهده پیگمان در زجاجیه قدامی و وجود گسست شبکیه در افراد دچار علایم جداشدگی زجاجیه ای خلفی (PVD) حاد.
    روش پژوهش: مطالعه به صورت مقطعی - توصیفی بر روی بیماران فاکیکی که دچار علایم PVD حاد شامل فلوتر و فلاشینگ شده بودند، انجام شد. بیماران دچار دیابت، خون ریزی داخل چشمی، التهاب داخل چشمی و یا دارای سابقه ضربه چشمی و یا اعمال جراحی چشمی وارد مطالعه نشدند. بیماران تحت معاینه چشم به وسیله اسلیت لمپ و به ویژه بررسی زجاجیه قدامی از نظر وجود پیگمان و هم چنین معاینه کامل ته چشم قرار گرفتند و عواملی نظیر سن، جنس، وجود فلوتر یا فلاشینگ و مشاهده پیگمان در زجاجیه قدامی و وجود گسست شبکیه مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    مطالعه بر روی 209 بیمار دچار علایم PVD حاد شامل 124 زن 59.3) درصد) و 85 مرد (40.7 درصد) در سنین 72-23 سال و متوسط 59.18 سال انجام شد. در 30 بیمار (14.3 درصد) گسست شبکیه وجود داشت که از این تعداد، 27 نفر (90 درصد) دارای پیگمان در زجاجیه قدامی بودند. تفاوت قابل ملاحظه ای بین متوسط سن بیماران دارای گسست و بدون گسست مشاهده نشد. علایم PVD در کل شامل 44 درصد فلوتر، 41.2 درصد فلوتر و فلاشینگ و 14.8 درصد فلاشینگ بودند. این علایم در بیماران دارای گسست شبکیه شامل 60 درصد فلوتر، 36.7 درصد فلوتر و فلاشینگ و 3.3 درصد فلاشینگ بودند.
    نتیجه گیری
    مشاهده پیگمان در زجاجیه قدامی، نشانه بسیارخوبی در پیش گویی وجود گسست شبکیه در بیماران دارای علایم PVD حاد می باشد. فلوتر شایع ترین شایع ترین شکایت بیماران به ویژه بیماران دارای گسست شبکیه بود
  • حسین سالور، محمد ابریشمی، عباس باقری، محمدرضا جمشیدی، محمدرضا محبی، ویولت امیر جلالی صفحات 75-81
    هدف
    مقایسه سرعت رشد بافت فیبرووسکولار در کارگذاری اولیه و ثانویه ایمپلنت چشمی هیدروکسی آپاتیت.
    روش پژوهش: به روش مطالعه آینده نگر مجموعه موارد مداخله ای(interventional case series)، سرعت پیدایش و رشد بافت فیبرووسکولار در ایمپلنت های هیدروکسی آپاتیت اولیه و ثانویه چشمی را به کمک اسکن استخوانی و MRI در ماه های اول، دوم، سوم و ششم مقایسه کردیم.
    یافته ها
    از 103 بیماری که تحت کارگذاری ایمپلنت چشمی هیدروکسی آپاتیت قرار گرفتند، 75 مورد (72.8 درصد) اولیه و 28 مورد (27.2 درصد) ثانویه بودند. در 75 مورد موارد براساس MRI، در 13 بیمار (18 درصد) در ماه اول، 33 بیمار (45 درصد) تا ماه دوم، 58 بیمار (78 درصد) تا ماه سوم و 70 بیمار 94) درصد) تا ماه ششم، رگ دار شدن ایمپلنت در قسمت مرکزی دیده شد و در 5 بیمار (6 درصد) هیچ وسکولاریزیشنی در قسمت مرکزی دیده نشد حال آن که براساس استخوانی، تا ماه سوم 98.3 درصد موارد و تا ماه ششم 100 درصد موارد ایمپلنت ها رگ دار شده بودند. در 28 مورد ثانویه براساس MRI، در 2 بیمار (7 درصد) در ماه اول، 8 بیمار (29 درصد) تا ماه دوم، 19 بیمار (68 درصد) تا ماه سوم و 33 بیمار (82 درصد) تا ماه ششم رگ دار شدن در قسمت مرکزی ایمپلنت مشاهده شد و در 5 بیمار (18 درصد) تا ماه ششم هیچ شواهدی از رگ دار شدن ایمپلنت در قسمت مرکزی دیده نشد ولی براساس اسکن استخوانی، تا ماه سوم 100 درصد ایمپلنت ها رگ دار شده بودند. میزان سازگاری بین اسکن استخوانی و MRI در ماه ششم، 42.7 درصد بود و اسکن استخوانی دارای 57.3 درصد منفی کاذب بوده است.
    نتیجه گیری
    رشد بافت فیبرووسکولار در اکثر موارد ایمپلنت اولیه و ثانویه تا ماه ششم و در تعدادی از افراد تا ماه سوم روی می دهد و اختلاف آماری معنی داری بین ایمپلنت های اولیه و ثانویه از نظر زمان پیدایش بافت فیبرووسکولار وجود ندارد. به علاوه، باتوجه به مثبت کاذب بالای اسکن استخوانی، توصیه می شود که در همه ایمپلنت ها در ماه سوم MRI انجام شود و در صورت رگ دار شدن ایمپلنت، مته کاری صورت گیرد و در ماه ششم، مستقیما و بدونMRI، مته کاری انجام گردد.
  • مسعود سهیلیان، شاهین یزدانی، مژگان رضایی کنوی، علی توللی صفحات 82-89
    انسداد سیاهرگ مرکزی شبکیه (CRVO) در محل خروجی صلبیه روی می دهد؛ محلی که در آن عصب بینایی، سرخرگ مرکزی شبکیه و سیاهرگ مرکزی شبکیه وارد چشم می شوند. بنابراین می توان آن را نوعی سندرم کمپارتمان درنظر گرفت که به عنوان فشردگی عصبی- عروقی در یک فضای محدود خروجی صلبیه تعریف می شود و منجر به ایسکمی بافتی و اختلال کارکرد می گردد. نوروتومی عصب بینایی از طریق ویترکتومی(TON)، روش جراحی جدیدی است که برای درمان CRVO در نظر گرفته شده است. در این روش با ایجاد فراخی در خروجی صلبیه، ادم ماکولا و خون ریزی داخل شبکیه ای برطرف می گردند و ممکن است جریان خون شبکیه ای مناسب، دوباره برقرار شود.TON با فشاربرداری از محل خروجی صلبیه و در نتیجه از روی عصب بینایی و خون رسانی درگیر، ممکن است درمان جراحی مفیدی برای بیماران مبتلا به CRVO شدید باشد. اثرات مفید دیگر TON علاوه بر شل کردن حلقه صلبیه ای عبارتند از توسعه عروق اپتیکوسیلیاری و افزایش خون رسانی به داخل عروق اپتیکوسیلیاری موجود. نتایج اولیه انجام TON در CRVO امیدوارکننده بوده اند و براساس یک تحقیق، بهبود بینایی به طور متوسط 2.5 خط بوده است و در 94 درصد موارد، حدت بینایی بهبود یافته یا بدون تغییر مانده است ولی این نتایج باید با انجام کارآزمایی بالینی تصادفی شده به تایید برسند.
  • محمدعلی جوادی صفحات 90-105
    پیوند قرنیه شایع ترین و موفق ترین نوع پیوند بافت می باشد که بقای دو ساله آن در موارد کم خطر، بیش از 90 درصد است. این موفقیت مرهون دو پدیده می باشد؛ یکی از وضعیت ایمنی ویژه (immune privilege) قرنیه و دیگری ایجاد پدیده ACAID (anteriror chamber associated immune deviation) پس از انجام پیوند قرنیه و هم چنین وجود بعضی مولکول های مهارکننده واکنش های التهابی در سطح قرنیه از قبیل IL-1ra، IL-1a وfas ligand. به رغم این شرایط، مواردی از دفع پیوند قرنیه نیز اتفاق می افتند که عمدتا به وسیله یاخته های CD4+ و یاخته های T دارای فنوتیپ Th1 ناشی می شوند؛ هرچند واکنش های سیتوتوکسیک CD8+ نیز موثر دانسته شده اند. سنگ بنای اصلی درمان دفع پیوند قرنیه را استروییدهای موضعی و سیستمیک تشکیل می دهند؛ هرچند به تازگی از سیکلوسپورین A به صورت موضعی و سیستمیک نیز استفاده می شود ولی بهترین راه جلوگیری از ایجاد واکنش های دفع، انتخاب موارد صحیح جهت عمل جراحی می باشد. در این مقاله موارد فوق به صورت مشروح مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
  • عباس باقری، حسین پور سلیمان، سیامک مرادیان، سیدعلی میر دهقان صفحات 106-108
    هدف
    معرفی یک بیمار مبتلا به نزدیک بینی حاد در اثر مصرف دارویی توپیرامات(topiramate). معرفی بیمار: خانم 26 ساله ای، دو هفته پس از شروع مصرف توپیرامات جهت درمان میگرن، دچار نزدیک بینی 6 دیوپتر شد و با قطع دارو، پس از 3روز بهبود یافت.
    نتیجه گیری
    در موارد افت حاد بینایی، به علت تغییرات شرایط انکساری چشم، توجه به تاریخچه دارویی بیمار حایز اهمیت است.
  • سیدعلی طباطبایی، مسعودرضا معنویت صفحات 109-112
    هدف
    معرفی یک مورد بیمار بتا تالاسمی مینور که علاوه بر آنژیویید استریک، مبتلا به ضایعات پوستی نیز می باشد.
    معرفی بیمار: بیمار خانم 47 ساله مبتلا به بتا تالاسمی مینور است که با کاهش دید چشم راست مراجعه نمود. در معاینه بیمار، آنژیویید استریک دوطرفه مشاهده شد. در آنژیوگرافی با فلورسین، هیپرفلورسانس در محل آنژیویید استریک دیده شد ولی علایمی از CNV نداشت. بیمار هم چنین مبتلا به ضایعات پاپولر مشابه ضایعات پوستی سودوگزانتوما الاستیکوم درناحیه گردن و جلوی آرنج بود.
    نتیجه گیری
    آنژیویید استریک و ضایعات پوستی فوق، هردو مربوط به آسیب بافت الاستیک می باشند و اختلال در بافت الاستیک در بتا تالاسمی می تواند ثانویه به عوارض همولیتیک در این بیماری باشد
  • مهدی نیلی احمدآبادی، محمدعلی زارع، ابراهیم مکانیکی، علیرضا لاشیبی، پوپک پیر صفحات 113-117
    هدف
    معرفی سه بیمار مبتلا به سندرم آلپورت از یک خانواده شامل 2 خواهر و یک برادر که هر سه دارای مشکلات کلیوی و شنوایی و هم چنین اختلالات چشمی به صورت لنتیکونوس قدامی و retinal flecks بودند.
    معرفی بیماران: سه بیمار از یک خانواده مازندرانی که والدین آن ها نسبت خویشاوندی دارند، دچار ضایعات کلیوی و گرفتاری های چشمی به صورت لنتیکونوس قدامی بودند و در ته چشم، منظرهBeaten Bronze داشتند. کاهش بینایی و نورگریزی (فوتوفوبی) شدید، شکایات عمده بیماران بود. یکی از بیماران به رغم رفرکشن مناسب، دید خوبی نداشت لذا تحت عمل جراحی خارج کردن عدسی شفاف و کارگذاری لنز داخل چشمی در هر دو چشم قرار گرفت و در نهایت دید بیمار به حد مطلوب رسید. دو بیمار از خانواده فوق به دلیل نارسایی شدید کلیه تحت عمل جراحی پیوند قرار گرفته بودند و در نمونه برداری کلیوی یکی از بیماران، ضایعات مربوط به سندرم آلپورت تایید شده بود.
    نتیجه گیری
    باوجود گزارش های مبنی برنادر بودن تظاهرات چشمی همراه با سندرم آلپورت، به ویژه در زنان، هرسه فرد مبتلا به بیماری فوق (2 خواهر و یک بردار) دارای لنتیکونوس قدامی و retinal flecks بودند. به رغم وجود ضایعات شبکیه، علت اصلی کاهش بینایی در این بیماران، گرفتاری عدسی (به صورت لنتیکونوس قدامی) بود و خارج کردن عدسی شفاف و کارگذاری لنز داخل چشمی، تنها روش درمانی موثر در این بیماران است.
  • مژگان رضایی کنوی، عباس علی جعفر نژادی، محمدعلی جوادی صفحات 118-123
    هدف
    معرفی 2 مورد کراتیت آکانتاکیبایی و تشخیص آن با کمک اسکن کانفوکال قبل از آماده شدن نتایج اسمیر و کشت و درمان موفق آن ها به وسیله کاربرد توام تراشیدن (scraoing) قرنیه و دارو.
    معرفی بیماران: بیماران، آقای 22 ساله و خانم 19 ساله ای بودند که با سابقه مصرف لنز تماسی و به علت درد، قرمزی و حساسیت به نور در یک چشم، به اورژانس چشم بیمارستان لبافی نژاد مراجعه نمودند. براساس معاینات بالینی و بررسی با اسکن کانفوکال، تشخیص کراتیت آکانتامیبایی برای آن ها داده شد که پس از انجام کراتکتومی برای انجام اسمیر و کشت توده زادیی (debulking) ضایعه، درمان مناسب آغاز گردید. تشخیص فوق براساس نتایج مثبت اسمیر و کشت قرنیه و مایع نگه دارنده لنز نیز تایید شد.
    نتیجه گیری
    اسکن کانفوکال می تواند وسیله بسیار مناسبی در تشخیص زودرس کراتیت آکانتامیبایی قبل از آماده شدن نتایج اسمیر و کشت باشد.
|
  • Jafarinasab Mr, Javadi Ma, Rezaie A., Jafari K., Rabbanikhah Z Pages 3-14
    Purpose
    To evaluate the prevalence of contat lens wear among highschool girls and their general knowledge about contact lenses and also to evaluate the specific knowledge of contact lens wearers about the lens.
    Methods
    In a cross-sectional study, 1664 students of 22 randomly selected girl highschools were enrolled. A questionaire including questions about wearing contact lens, age of first use, cause of lens wear, type of lens, source of providing, way of wearing, and medical and hygienic care was filled out by the participants. Contact lens wearers were classified in two groups according to the main cause of lens wear: cosmetic and therapeutic.
    Results
    The prevalence of contact lens wear was 16.5% including 81.8% for cosmetic purposes and 18.2% for therapeutic reasons. The age of starting lens wear was before 14 in 36%. About 50% of contact lens wearers had at least once worn the lens of another person. General knowledge was often weak or little and the knowledge about serious complications of contact lens wear was good only in 43% of the students. There was no significant differences between weares and nonwearers regarding these issues. The source of providing of lens among the therapeutic group was physicians in 90% and boutiques in 2% corresponding figures were 9.8% and 32% respectively in the cosmetic group. The most common type of lens was soft (98%) and colored (84.3%). Lens handling was bad or inappropriate in 73.1%; however appropriate handling was greater in the therapeutic group (42%) than the cosmetic group (23.6%). Medical care was appropriate in 30.9% (68% in the therapeutic group and 22.7% in the cosmetic group). Hygienic care of lens was appropriate in 53.8% (62% in the therapeutic group and 52% in the cosmetic group). Hygienic care of lens container was appropriate in 16.4% (24% in the therapeutic group vs 4.7% in the cosmetic group). Specific knowledge of lens wearers was appropriate in 46.6% (58% in the therapeutic group vs 44% in the cosmetic group).
    Conclusion
    The prevalence of contact lens wear among highschool girls in Tehran is considerable especially for cosmetic purposes. Furthermore, general and specific knowledge about contact lens use was inadequate in the majority of lens wearers.
    Keywords: contact lens wear, prevalence, knowledge
  • Gholaminejad A., Hashemi H., Aliakbari S Pages 15-21
    Purpose
    To evaluate the predictability, efficacy, and safety of iris-claw Artisan phakic intraocular lenses ¬for myopia.
    Methods
    Through a prospective clinical study, 35 eyes of 21 patients with myopia from -5 to 26.5 diopters underwent implantation of the Artisan lens. Patients were examined 1, 3, and 7 days (all eyes); 1 month (28 eyes), 3 months (29 eyes), and 6 months (32 eyes) after the procedure. A thorough ophthalmic examination including endothelial cell count, pachymetry, and topography was performed before and after the operation.
    Results
    Mean age of the patients was 31.6 years (range, 18-43). Mean spherical equivalent (SE) changed from -15.714.90 diopters (D) before surgery to -0.650.94 D at 1 month, -0.581.10 D at 3 months, and -0.560.89 D 6 months after surgery. At 6 months, 15 eyes (46.9%) had uncorrected visual acuity of 20/40 or better and 23 eyes (71.9%) had SE within 1.00 D of emmetropia. Two eyes lost 1 line and two eyes lost 2 lines of best-corrected visual acuity (BCVA), no eye lost more than 3 lines. Twenty-one eyes (65.6%) gained one to three lines of BCVA. Mean endothelial cell count changed from 2889 at baseline to 2823 at three months (P= 0.002). There was no significant change in corneal pachymetry. Sterile endophthalmitis was seen in 4 eyes 1.5 months postoperatively which was treated successfully by corticosteroid therapy. No angle closure glaucoma or ocular hypertension was seen at postoperative visits.
    Conclusion
    Implantation of Artisan phakic lens was found to be predictable and efficient for correction of myopia. Its effect on corneal endothelium should be considered and more investigations are recommended.
    Keywords: iris, claw, phakic intraocular lens, myopia
  • Karimian F., Yurdkhani H., Anisian A., Babaei M Pages 22-28
    Purpose
    To evaluate the role of prophylactic topical steroids in the prevention of DLK after LASIK.
    Methods
    In a randomized double blind clinical trial, 101 LASIK candidates aged 18 to 55 years were enrolled. Myopia ranged from -2 to -12 diopters and was stable for at least one year. No patient had any ocular or systemic contraindication for LASIK. From one day before surgery, topical betamethasone 0.1% was randomly applied for one eye every 4 hours while the other eye received placebo. One hour before surgery the dosage was increased to every 5 minutes for at least six times. All operations were performed by one surgeon (F.K). Both eyes were operated in one setting. Six hours after surgery, all the eyes were put on topical betamethasone every 2 hours and dosage was tapered depending on the response and according to the grade of DLK if present. Severity of DLK was graded according to the Linebarger-Lindstorm classification. Patients were regularly examined in the first week and if the postoperative course was uneventful they were re-examined one and three months after surgery. Vision (BCVA), refraction (cyclorefraction), and severity of DLK were documented by a third examiner at each visit.
    Results
    One hundred eyes were in the treatment and 98 eyes were in the control group. In both groups, pre and post LASIK refraction and VA were comparable (P> 0.05). There were no significant complications in both groups during or after LASIK except for DLK. DLK was seen in 55 eyes (55%) of the treatment group including 44 eyes (44%) with grade I and 11 eyes (11%) with grade II. In the control group DLK was seen in 36 eyes (36.7%) of which 29 eyes (29.5%) were grade I, and 7 eyes (7.2%) were grade II. There was no statistically significant difference between the incidence of DLK in the two groups (P= 0.81). More severe grades of DLK (III and IV) were not seen in any group.
    Conclusion
    Although steroids (topical and systemic) play a key role in the treatment of DLK, they seem to have no inhibitory role on DLK.
    Keywords: topical steroid, prophylactic, LASIK, diffuse lamellar keratitis (DLK)
  • Norouzi H., Rajavi J., Okhovatpour Ma Pages 29-33
    Purpose
    To evaluate corneal thickness changes after soft contact lens (SCL) removal in LASIK candidates.
    Methods
    Fifty LASIK candidates (100 eyes) with history of daily wear SCL for at least 6 months were enrolled in this descriptive study. Central corneal thickness was measured by ultrasonic pachymetry immediately after lens removal and then repeated daily at the same time, until the thickness became stable.
    Results
    Subjects were aged between 18 to 40 years (mean, 28.5 years). Central corneal thickness immediately after lens removal was 557.4±32 µm and reached 521.8±25 µm when corneal edema completely resolved. After discontinuation of SCL wear, corneal edema required 2-15 days to resolve. Corneal thickness stabilized in 74% within the 1st week, in 24% during the 2nd week, and in 2% during the 3rd week. Older patients and more severe primary corneal edema needed longer time to recover. There was no significant correlation between sex and rate of corneal deswelling.
    Conclusion
    It is important to discontinue SCL wear at least 15 days before refractive surgery for corneal thickness stabilization to achieve an accurate pachymetry.
    Keywords: central corneal thickness, soft contact lens, LASIK
  • Nikkhou M., Javadi Ma, Jafarinasab Mr Pages 34-40
    Purpose
    To compare the refractive results of penetrating keratoplasty (PK) in two groups of patients with keratoconus undergoing corneal grafting with different amounts of donor-recipient disparity (0.25 and 0.5 mm).
    Methods
    As a randomized clinical trial and after performing a complete ocular examination and vitreous length measurement, 30 patients with keratoconus were randomly assigned in two groups: 15 patients underwent PK with 0.25 mm graft-recipient disparity and the other 15 patients underwent the operation with 0.5 mm disparity. One surgeon performed all the operations using a single running suture technique. Best corrected visual acuity and refractive errors were evaluated 1 year after PK and also two months after suture removal.
    Results
    One year after PK and also 2 months after suture removal there was no statistically significant difference in BCVA between the two groups. Mean spherical and mean spherical equivalent refractive error was better in the 0.25 mm group, however this difference was not statistically significant (P> 0.05). In vitreous length range of 16.2-17.7 mm (20 patients) mean spherical equivalent refractive error was -1.6 and -3.6 D in the 0.25 mm and 0.50 mm disparity groups, respectively (P= 0.03). Mean spherical error was also better in the 0.25 mm group as compared with the 0.5 mm group (-0.8 versus -2.6 D, P= 0.05). Mean astigmatic refractive error was minimally different between the two groups.
    Conclusion
    Less donor-recipient disparity (0.25 mm Vs 0.50 mm) seems to lead to better refractive outcomes in penetrating keratoplasty for eyes with keratoconus and vitreous length of 16.2-17.7 mm.
    Keywords: graft, recipient disparity, keratoconus
  • Gharebaghy D., Baharivand N., Akrami Afshar N Pages 41-48
    Purpose
    To evaluate the diagnosis of intraocular tuberculosis (TB) with polymerase chain reaction (PCR) and to report 13 cases of presumed intraocular TB.
    Methods
    Of 168 patients with uveitis, 13 patients (7.74%) had criteria for intraocular TB (TB group). Thirteen patients with non-TB uveitis were randomly selected as the control group. Samples for PCR were obtained from the aqueous humor. Systemic evaluations, tuberculin skin test, and aqueous PCR were performed in all patients. The clinical and paraclinical findings and the treatment of patients with presumed intraocular TB were evaluated.
    Results
    Mean age of the TB group was 42.6±14y, 9 patients were female and 4 were male. Mean age of the control group was 37.15±15.32, 7 patients were male and 6 were female. Tuberculin skin test was positive in 11 patients of the TB group vs 2 patients in the control group (P=0.001). Three patients in the TB group (23%) and none of the control group had positive PCR test. Posterior segment findings in the TB group included multifocal choroiditis in 4 patients (30.77%), single choroidal nodule (tuberculoma) in 1, retinal perivasculitis in 1, macular edema in 1, and intermediate uveitis in 1. In 5 other patients, no findings were observed in the posterior segment. Coexistant lung or other organ disease was found only in one patient and positive family history for TB was found in another.
    Conclusion
    Use of the Tuberculin skin test is advisable and if results are above 19 mm of induration, the possibility of intraocular TB is reinforced, but negative tests are not sufficient for exclusion. PCR-positive patients must be treated with complete anti-TB treatment for eradication of bacilli.
    Keywords: intraocular tuberculosis, PCR, aqueous humor
  • Roozitalab Mh, Beigzadeh F., Dehbashi N Pages 49-55
    Purpose
    To compare the prevalence of glaucoma among peptic ulcer patients with or without helicobacter pylori infection.
    Methods
    Among 352 patients with an indication of gasterointestinal endoscopy for peptic problems, 120 patients in 18-88 years of age were included for evaluation of glaucoma. According to the results of histopathologic and urease test, they were divided into two groups: Helicobacter pylori positive and negative. All cases were evaluated by expert ophthalmologists for presence or absence of glaucoma in a double blind fashion. These patients were examined for IOP, visual field, and fundoscopic evidence of glaucoma.
    Results
    Glaucoma was detected in 43.1 % of patients with positive histopathology for helicobacter pylori vs 22.5% in patients with negative histopathology for helicobacter pylori (P= 0.016). All cases of glaucoma were normal tension glaucoma.
    Conclusion
    Prevalence of normal tension glaucoma in peptic ulcer patients with positive histopathology for helicobacter pylori is significantly more than patients with negative histopathology for helicobacter pylori. Ophthalmologic evaluation of these patients for early onset of glaucoma is suggested.
    Keywords: glaucoma, helicobacter pylori, peptic ulcer, gastric ulcer, duodenal ulcers
  • Entezari M., Ahmadieh H., Dehghan Mh, Ramezani A., Bassirnia N Pages 56-63
    Purpose
    To evaluate the effects of posterior subtenon triamcinolone acetonide (TA) injection on clinical, angiographic, and optical coherence tomographic (OCT) features in refractory diabetic macular edema (DME).
    Method
    In a randomized double-masked placebo-controlled clinical trial, 38 consecutive patients (64 eyes) with DME refractory to previous laser therapy or not suitable for such treatment were studied. An equal number of eyes (32) were allocated in the treatment and control groups. Posterior subtenon injection of 40 mg TA in the treatment group and subconjnctival injection of 0.1 ml of lidocaine 2% in the control group was performed and repeated after two months. Clinical, angiographic, and OCT features were evaluated before intervention and after 4 months. Quantitative measurement of hard exudates (HE), size of foveal avascular zone (FAZ), and leakage was done using Photoshop 7-0 software.
    Results
    Before injection, best corrected visual acuity (BCVA) was 0.930.39 LogMAR in the control group and 0.750.38 LogMAR in the treatment group (P= 0.078). At the last follow up, BCVA was 0.880.48 LogMAR in the control group and 0.710.42 LogMAR in the treatment group (P= 0.136). Before injection, central macular thickness (CMT) was 388.2119.1 m in controls and 392.2153.6 m in cases (P= 0.9). At the end of the study, CMT was 375.4154.66 m and 377.37180.04 m in cases and controls, respectively (P= 0.5). There was also no significant difference in HE, FAZ, and leakage changes in the angiograms. In 2 eyes of the treatment group, intraocular pressure exceeded 20 mmHg which was controlled by medication.
    Conclusion
    Posterior subtenon injection of TA in the eyes with severe DME seems to have no effect on visual acuity and macular thickness.
    Keywords: posterior subtenon injection, triamcinoline acetonide, diabetic macular edema
  • Mahdizadeh M., Mehryar M., Rouzitalab Mh, Ashraf H., Farvardin M., Rahimi M Pages 64-69
    Purpose
    To compare the anatomical results of scleral buckling with or without retinopexy and to assess the effect of retinopexy on outcomes of the operation.
    Methods
    This interventional case series was performed on 22 patients undergoing scleral buckling (segmental or encircling) with or without subretinal fluid drainage and without any type of retinopexy and 33 patients who received transscleral retinal cryopexy around retinal break(s) in addition to above procedure. The two groups were matched regarding age, sex, myopia, aphakia, and number, size, and location of the break(s) and also stage of proliferative vitreoretinopathy (PVR).
    Results
    In the non-retinopexy group, 19 patients (86.4%) had complete and 1 patient had partial retinal attachment after 10-24 months of follow up. The cause of failure in two cases was missed breaks out of the buckle area in one and PVR in the other patient. Overall success rate was 90.9% (20 of 22) in this group. In the retinal cryopexy group, 26 patients (78.9%) had complete and 2 had partial attachment after 11-32 months of follow up. Attachment was not achieved in 3 patients and 2 patients developed redetachment 1 and 3 months later because of PVR. Overall success rate was 84.8% (28 of 33). The anatomical results in this two groups were comparable statistically (P=0.9).
    Conclusion
    With permanent scleral buckling technique, retinal cryopexy does not seem to increase success rate defined as short term anatomical retinal reattachment.
    Keywords: rhegmatogenous retinal detachment, retinopexy, scleral buckling
  • Nili Ahmadabadi M., Asasi R., Karkhaneh R Pages 70-74
    Purpose
    To evaluate the significance of the presence of pigment granules in the anterior vitreous as a reliable indicator of retinal breaks in patients with acute symptomatic posterior vitreous detachment (PVD).
    Methods
    This cross sectional study included 209 phakic patients with acute symptomatic PVD. The patients underwent anterior vitreous examination and fundoscopy. Patients with diabetic retinopathy, intraocular hemorrhage, intraoacular inflammation, previous ocular surgery, and ocular trauma were not included. The role of age, sex, floaters or flashing, presence of pigment in the vitreous and retinal break were assessed.
    Result
    The study was performed on 209 patients including 85 males and 124 females. Mean age was 59.18 years (range, 33-72 years). Thirty patients (14.3%) were found to have an associated retinal break, 27 of which also had pigment in the vitreous (90%). PVD symptoms were floaters in 44%, floaters & flashing in 41.2%, and flashing in 14.8%. Symptoms in patients who had retinal breaks were floaters in 60%, floaters & flashing in 36.7%, and flashing in 3.3%.
    Conclusion
    Presence of pigment granules in the vitreous is a reliable indicator of retinal breaks in association with an acute PVD. Floaters were the most common presenting symptom in patients with retinal breaks.
    Keywords: pigment granules, anterior vitreous, retinal break, posterior vitreous detachment (PVD)
  • Salour H., Abrishami M., Bagheri A., Jamshidi M., Mohebi M., Amirjalali V Pages 75-81
    Purpose
    To compare the rate of fibrovascular ingrowth between primary and secondary orbital implants at varying time intervals after implantation.
    Methods
    We prospectively compared the rate of fibrovascular ingrowth between primary and secondary implants by MRI and scinitigraphy in patients who underwent orbital implant surgery, 6 months after the operation.
    Results
    Overall 103 patients underwent hydroxyapatite (HA) implantation including 75 cases of primary and 28 cases of secondary implants. Of 75 patients with primary implants, vascularization was seen in 13 (18%) by 1 month, 33 (45%) by 2 months, 58 (78%) by 3 months, and 70 (94%) patients by 6 months. However in 5 (6%) patients no vascularization was documented by MRI after 6 months. Of 26 cases of secondary implants, central vascularization was seen in 2 (7%) by 1 month, in 8 (29%) by 2 months, in 19 (68%) by 3 months, and in 23 (82%) by 6 months. However, in 5 (18%) cases no vascularization was seen after 6 months.
    Conclusion
    This study demonstrated consistent central vascularization of hydroxyapatite orbital implants by MRI in the majority of cases after 6 months equally in primary and secondary implants.
    Keywords: orbital implants, primary, secondary, fibrovascular ingrowth, MRI, scientigraphy
  • Soheilian M., Yazdani S., Rezaie Kanavi M., Tavallali A Pages 82-89
    Central retinal vein occlusion (CRVO) occurs at the scleral outlet where the optic nerve, central retinal artery, and central retinal vein enter the eye; therefore it may be considered a "compartment syndrome" which is defined as a neurovascular compression within this confined space of scleral outlet resulting in tissue ischemia and dysfunction. Transvitreal optic neurotomy (TON) is a new surgical technique advocated for treatment of CRVO. By this procedure and providing surgical relaxation of the scleral outlet, clearing of macular edema and interaretinal hemorrhage and improved retinal blood flow may reestablish. TON may be a beneficial surgical procedure for patients with sever CRVO via decompressing the scleral outlet and by that affecting the optic nerve and the blood supply. In addition to scleral ring relaxation, other postulated mechanisms of effect in TON include development of opticociliary vessels and increased perfusion into pre-existing opticociliary vessels. Preliminary results of TON for CRVO have demonstrated encouraging results; however these results need to be reconfirmed in a randomized clinical trial.
    Keywords: transvitreal optic neurotomy, central retinal vein occlusion, treatment
  • Javadi Ma Pages 90-105
    Corneal transplantation is the most common and successful form of solid organ transplantation with a 2-year survival rate of over 90% in low risk cases. This high success rate may be due to the immune privileged status of the cornea, ACAID (anterior chamber associated immune deviation) induction phenomena and secretion of inhibitory molecules by corneal cells such as IL1-ra, IL-1a and Fas ligand. However, immunological rejection is the leading cause of corneal graft failure. This process is primarily mediated by CD4+ T cells of the Th1 phenotype. The mainstay of corneal graft rejection treatment is topical and systemic steroid. Recently topical and systemic cyclosporine A have also yielded promising results. This article reviews the molecular mechanisms of immunity in corneal graft rejection in addition to its prevention and treatment. Correct preoperative case selection is vital in preventing graft rejection.
    Keywords: corneal transplantation, rejection, diagnosis, treatment
  • Bagheri A., Poursalman H., Moradian S Pages 106-108
    Purpose
    To present a case of acute myopia secondary to usage of Topiramate.Patient and
    Findings
    A 26-year-old female presented with 6-diopter myopia after two weeks of using topiramate for migraine headache. She improved after 3 days of cessation of this medicine.
    Conclusion
    When a patient present with acute onset visual loss secondary to refractive error, history of drug usage can help for diagnosis.
    Keywords: acute myopia, topiramate, case report
  • Tabatabae A., Manaviat Mr Pages 109-112
    Purpose
    To report concomitant angioid streaks and skin lesions in a patient with β thalassemia.Patient and
    Findings
    A 47-year-old female, a known case of  thalassemia, presented with gradual decrease of vision in her right eye. On indirect ophthalmoscopy of both eyes, angioid streaks were detected. On fluorescencin angiography, hyperfluorescence of streaks without signs of choroidal neovascularization were seen. Skin lesions (small yellowish papules) similar to pseudoxanthoma elasticum were detected on the neck and antecubital area.
    Conclusion
    Both angioid streaks and skin lesions are manifestations of elastic tissue abnormality which may be the result of inflammatory and oxidative reactions in this hemoglobinopathy.
    Keywords: angioid streaks, pseudoxanthoma elasticum, β thalassemia
  • Nili Ahmadabadi M., Zare Ma, Mekaniki E., Lashei A., Pir P Pages 113-117
    Purpose
    To report three cases of Alport syndrome in one family with anterior lenticonus and retinal flecks. Patients and
    Findings
    Three members of one family with consanguineous parents are presented who had renal and ocular involvement. They had anterior lenticonus and a beaten bronze appearance in the macula. Reduced visual acuity and photophobia were the chief complaints of these patients. Despite correction of her refractive error, one of them underwent clear lens extraction with intraocular lens implantation due to severe impairment of visual acuity. Two patients had severe renal failure with subsequent renal transplantation. Biopsy of one of them confirmed the diagnosis of Alport syndrome.
    Conclusion
    Despite the rarity of ocular involvement in Alport syndrome, especially in females, all three patients had anterior lenticonus and retinal flecks. Regardless of macular involvement, the main cause of decreased visual acuity was lenticular anomaly. Clear lens extraction with intraocular lens implantation was an effective treatment modality in these patients.
    Keywords: Alport syndrome, case report
  • Rezaei Kanavi M., Jafarnejadi Aa, Javadi Ma Pages 118-123
    Purpose
    To present 2 cases of acanthamoeba keratitis diagnosed by confocal scanning before positive results of smear and culture, and their successful treatment with combined medical therapy and corneal epithelial debridment.Patients and
    Findings
    Confocal scan was carried out in 2 contact lens wearers with a clinical diagnosis of acanthamoeba keratitis followed by corneal epithelial debridment for debulking of the corneal lesion and preparing specimens for smear and culture. Medical therapy was initiated subsequently. Wet mount preparations of the contact lens preservative fluid were also evaluated under dark field microscopy. Confocal scan in both patients revealed reflective round to oval-shaped structures 15 to 25 μ in diameter in the sub-epithelial and anterior stromal areas. Smear and culture results were positive for acanthamoeba and the motility of the trophozoites was easily observed using wet mount preparations. Both cases were treated successfully by combined medical therapy and debulking of the lesion.
    Conclusion
    Confocal scan is a very helpful, non-invasive procedure in the early diagnosis of acanthamoeba keratitis before positive results of smear and culture. Corneal epithelial debulking in the early stages of acanthamoeba keratitis is of diagnostic value and has high therapeutic importance when combined with anti-acanthamoeba medical therapy.
    Keywords: acanthamoeba keratitis, confocal scan, diagnosis