فهرست مطالب

مجله چشم پزشکی بینا
سال هشتم شماره 1 (پاییز 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/07/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • شیوع دفع پیوند قرنیه و عوامل مرتبط با آن در مرکز پزشکی شهید دکتر لبافی نژاد طی سال های 78-1377
    فرید کریمیان، محمدرضا جعفری نسب، محمدعلی جوادی، آرش انیسیان، سید محمدباقر حسینی صفحات 1-15
    پیشینه و
    هدف
    شایع ترین علت عدم موفقیت پیوند قرنیه به صورت دیررس، دفع آن توسط دستگاه ایمنی میزبان می باشد که عوامل متعددی در ایجاد آن موثرند. این مطالعه به منظور تعیین شیوع دفع پیوند و میزان تاثیر این عوامل بر خطر دفع پیوند قرنیه در بیمارستان شهید لبافی نژاد طی سال های 78-1377 انجام پذیرفت.
    مواد وروش ها
    مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی بر روی کلیه بیمارانی که تحت عمل جراحی پیوند قرنیه قرارگرفته، دارای پی گیری کامل بوده و از داروهای ایمونوساپرسیو استفاده نمی کردند، انجام پذیرفت. ویژگی های فردی بیماران، علت پیوند قرنیه و وقوع انواع دفع پیوند بررسی گردید. عوامل موثر بر ایجاد خطر دفع پیوند، میزان بقای شفافیت و میزان شکست ناشی از دفع برای هر یک از عوامل خطر بررسی و ارزیابی گردید. داده های به دست آمده با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS، نگارش 10 و آزمون های آماری مربع کای و تحلیل رگرسیون چندمتغیری مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در طول دو سال مورد بررسی، 295 پیوند قرنیه برروی 286 بیمار انجام شد که 61 درصد بیماران مرد بودند. سن بیماران 20±38 سال بود و به مدت 10±20 ماه پی گیری شدند. در 31.8 درصد موارد، دفع پیوند روی داد که به فاصله 6±7.3 ماه (20 روز تا 39 ماه) از زمان پیوند بود. شایع ترین نوع دفع، دفع آندوتلیومی (20.7 درصد) بود. عوامل موثر بر دفع پیوند عبارت بودند از میزان واسکولاریزاسیون قرنیه، پیوند مجدد قرنیه، وجود چسبندگی های قدامی عنبیه به قرنیه دهنده، وجود بخیه تحریک کننده، التهاب فعال در زمان پیوند، عمل جراحی ثانویه سگمان قدامی، سابقه ضربه، فشار داخل چشمی کنترل نشده و گلوکوم در زمان پیوند، سابقه دفع پیوند قبلی، عود مجدد هرپس برروی پیوند و پیوند غیرمرکزی (P<0.05). سن بیماران هنگام پیوند، اندازه قرنیه دهنده و پیوند دوطرفه بر روی وقوع دفع تاثیری نداشتند (P<0.05).
    نتیجه گیری
    میزان و شدت واسکولاریزاسیون قرنیه گیرنده، وجود چسبندگی های قدامی، بخیه تحریک کننده، وجود التهاب فعال حین پیوند، انجام پیوند مجدد، عمل جراحی ثانویه سگمان قدامی، ضربه، فشار داخل چشمی کنترل نشده، سابقه دفع پیوند قبلی، عود مجدد هرپس، وجود پیوند غیرمرکزی و زخم قرنیه بر روی پیوند، از عوامل موثر در وقوع دفع پیوند می باشند و می توانند موجب بروز شکست پیوند گردند. شناخت سریع، پیش گیری از وقوع و درمان مناسب این عوامل می تواند سبب افزایش بقا و شفافیت پیوند گردد. انجام پژوهش در مورد نقش هر یک و مداخله مناسب برای کاهش مشکل دفع پیوند توصیه می گردد.
  • نتایج پیوند قرنیه نفوذی و لایه ای در قوز قرنیه پیشرفته و شدید در بیمارستان حضرت رسول طی سال های 78-1370
    محمود جوشقانی، علیرضا فروتن، محمد کریم اسماعیلی صفحات 16-21
    پیشینه و
    هدف
    با توجه به شرایط متفاوت عمل و گزارش های مختلف از تاثیر روش های پیوند قرنیه بر پیش آگهی عمل قوز قرنیه و به منظور تعیین نتایج بینایی و عوارض طولانی مدت جراحی پیوند نفوذی (PK) و لایه ای قرنیه (DLK) در قوز قرنیه پیش رفته و شدید، این تحقیق بر روی مراجعان به بیمارستان حضرت رسول طی سال های 78-1370 انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مطالعه داده های موجود انجام شد. پرونده بیمارانی که به علت قوز قرنیه پیش رفته یا شدید، تحت عمل پیوند قرنیه نفوذی یا لایه ای قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفت. داده های مربوط به دید اصلاح نشده (UCVA)، بهترین دید اصلاح شده (BCVA)، کراتومتری و رفرکشن بعد از عمل، از پرونده ها استخراج و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی، مقایسه شدند.
    یافته ها
    طی مدت مورد بررسی، 35 چشم تحت PK (19 مرد و 13 زن) و 13 چشم تحت DLK (7 مرد و 6 زن) قرار گرفتند. انتخاب بیماران برای عمل DLK در کسانی که اسکار عمقی قرنیه نداشتند به صورت اتفاقی بوده که در صورت باز شدن غشای دسمه تبدیل به PK شده بودند. سن بیماران در گروه PK، 26±7 سال و در گروه DLK، 24±8 سال بود. اندازه قرنیه گیرنده در هر دو گروه، 7.5±0.25 mm و دهنده، 7.75±0.25 mm بود (NS). طول مدت پیگیری در گروه PK، 31±17.6 ماه و در گروه DLK، 25±16 ماه بود. در آخرین پیگیری، دید اصلاح نشده در گروه PK، 4.10±3.10 و در گروه DLK، 4.10±1.10؛ بهترین دید اصلاح شده در گروه PK، 8.10±3.10 و در گروه DLK، 7.10±1.10؛ میزان معادل کروی در گروه PK، -2.6±2.8 دیوپتر و در DLK، 2.8±1.6 دیوپتر و میزان آستیگماتیسم در گروه PK، -3.83±2.7 دیوپتر و در گروه DLK، -4±1.5 دیوپتر بود که این یافته ها در دو گروه مشابه بود و اختلاف آماری معنی داری نداشت. در گروه PK در 40 روز اول، 4 مورد باز شدن زخم وجود داشت که با قطره تتراکاتین ترمیم شده بود. رد آندوتلیالی پیوند در یک مورد، 23 ماه بعد از PK وجود داشت که تحت درمان دارویی قرار گرفت. در گروه DLK در یک مورد، هنگام عمل، سوراخ کوچکی در دسمه پیدا شد که با تزریق گاز SF6 در اتاق قدامی کنترل شد و در 4 مورد هم کدورت محیطی در ناحیه interface پیوند وجود داشت که کاهش بینایی ایجاد نکرده بود. در گره PK، پنج چشم و در گروه DLK، دو چشم پس از عمل به علت آستیگماتیسم بیش از 5 دیوپتر، تحت جراحی رفرکتیو قرار گرفتند که هیچ کدام اختلاف معنی داری نداشته اند.
    نتیجه گیری و پیشنهاد ها: به نظر می رسد که نتیجه بینایی و عیب انکساری بیماران در دو گروه PK و DLK مشابه باشد ولی عارضه رد پیوند در گروه PK مطرح است و پیگیری بیماران DLK نیز به مراتب آسان تر از بیماران PK می باشد. انجام یک تحقیق تجربی شاهددار توصیه می گردد
  • مقایسه آزمایش تعیین حساسیت باکتری های عامل زخم عفونی قرنیه نسبت به چند نوع آنتی بیوتیک
    حمیدرضا جهادی حسینی، حمید خوش نیت، حسین موحدان، محمود نحابت، رامین صلوتی، عباس عطارزاده جوزانی، برات عبودی، زهرا قائمی، قربان علی حسینی صفحات 22-32

    پیشینه و

    هدف

    تشخیص و درمان به هنگام زخم قرنیه یکی از فوریت های مهم در چشم پزشکی است. این مطالعه به منظور مقایسه میزان مقاومت باکتری های جداشده از چشم های مبتلا به زخم عفونی قرنیه نسبت به آنتی بیوتیک های مطرح در درمان این بیماری، در محیط آزمایشگاهی انجام شد.

    مواد و روش ها

    تحقیق حاضر بر روی 100 چشم مبتلا به زخم عفونی قرنیه انجام شد. پس از تشخیص احتمالی زخم عفونی قرنیه و گرفتن نمونه از ناحیه فعال زخم، ضمن تهیه اسمیر مستقیم، نمونه ها به محیط های کشت منتقل و در دمای مناسب انکوبه شدند. در موارد کشت مثبت باکتری، نوع آن تعیین و آزمایش آنتی بیوگرام نسبت به پنج داروی سیپروفلوکساسین، افلوکساسین، آمیکاسین، جنتامایسین و سفازولین انجام شد. نمونه ها در موارد کشت منفی از نظر باکتری، در محیط های کشت از نظر رشد قارچ انکوبه شدند. ویوگی های فردی بیماران، فراوانی استفاده از آنتی بیوتیک موضعی و مدت بین شروع علایم تا مراجعه، در کل بیماران بررسی شدند. عوامل زمینه ای ابتلا به زخم قرنیه و ویوگی های بالینی زخم در موارد باکتریایی ثابت شده نیز بررسی شدند. نتایج به دست آمده با آزمون فیشر و آزمون مربع کای ارزیابی شدند.

    یافته ها

    بیماران شامل 57 درصد مرد و 43 درصد زن بودند. در 56 درصد موارد، کشت مثبت شد که شامل 40 درصد باکتری و 16 درصد قارچ بود. میانگین فاصله شروع علایم تا مراجعه، 4/10 روز (30-1 روز) بود و 83 درصد بیماران قبل از مراجعه، از قطره های مختلف آنتی بیوتیک استفاده کرده بودند. باکتری های جداشده در 95 درصد به افلوکساسین، 5/92 درصد به سیپروفلوکساسین، 5/92 درصد به آمیکاسین، 65 درصد به جنتامایسین، 5/62 درصد به سفازولین و 85 درصد به حداقل یکی از دو داروی جنتامایسین و سفازولین حساس بودند. از باکتری های جداشده، 45 درصد استافیلوکوک کواگولازمنفی و 25 درصد پسودوموناس بودند که 40 درصد از پسودوموناس ها نسبت به هر دو داروی جنتامایسین و سفازولین مقاوم و 100 درصد آن ها نسبت به هر یک از سه داروی دیگر حساس بودند. در استفاده توام از جنتامایسین و سفازولین، با فرض این که حساسیت باکتری به حداقل یکی از آن ها کافی باشد؛ مقایسه حساسیت کل باکتری ها به این ترکیب با هر یک از سه داروی سیپروفلوکساسین، افلوکساسین و آمیکاسین به تنهایی، اختلاف آماری معنی داری نداشت در حالی که این مقایسه در مورد پسودوموناس ها، اختلاف آماری معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    داروهای سیپروفلوکساسین، افلوکساسین و آمیکاسین در محیط آزمایشگاهی، با درصد بالا بر روی انواع باکتری های عامل زخم قرنیه موثرند. دو داروی جنتامایسین و سفازولین به دلیل فراوانی بالای مقاومت میکروبی، هیچ کدام به تنهایی به عنوان درمان تجربی (empirical) زخم باکتریایی قرنیه مناسب نمی باشند اما تجویز توام آن ها به جز در مورد پسودوموناس، هم چنان بر طیف وسیعی از باکتری های عامل زخم قرنیه موثر است.

  • مقایسه روش Potential Acuity Pinhole و روش تغییریافته IIIuminated Near Card در پیش بینی دید نهایی بیماران کاندید جراحی آب مروارید
    مسیح هاشمی، مصطفی سنجری، کورس نوری مهدوی، فریده درودگر صفحات 33-40
    پیشینه و
    هدف
    با توجه به اهمیت پیش بینی دید نهایی در بیماران کاندید عمل آب مروارید به عنوان یکی از شایع ترین اعمال چشم پزشکی، تحقیق حاضر به منظور مقایسه بین روش Potential Acuity Pinhole (PAP) و روش تغییریافته IIIuminated Near Card (INC) در 100 بیمار کاندید جراحی آب مروارید در سال 80-1379 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش متقاطع (cross over) بر روی 100 بیمار دارای معیارهای مطالعه، انجام شد. پیش از جراحی، اطلاعات مربوط به سن، جنس، نوع آب مروارید، فشار چشم، بهترین دید اصلاح شده دور قبل از عمل، نوع جراحی آب مروارید و فوندوسکوپی در برگه های اطلاعاتی وارد شدند. بیماران براساس بهترین دید اصلاح شده دور قبل از عمل به سه دسته تقسیم شدند: 1- BCVA برابر یا بیش از 50/20، 2- BCVA بین 60/20 تا 200/20 و 3- BCVA کم تر از 200/20. پس از اتساع مردمک به وسیله قطره سیکلوؤیل، پتانسیل حدت بینایی، یک بار به وسیله PAP و یک بار به وسیله INC به طور جداگانه برای هر بیمار اندازهگیری شد. هشت هفته بعد از عمل جراحی، بهترین دید اصلاح شده دور بیمار با دید تخمین زده شده در هر روش، مقایسه و در برگه اطلاعاتی مربوط به هر بیمار ثبت شد. اختلاف دو خط یا کم تر به عنوان موارد پیشگویی صحیح و بیش از دو خط، پیش بینی غلط قلمداد شد. نتایج به وسیله آزمون های آماری مربع کای و تحلیل رگرسیون ارایه شدند.
    یافته ها
    عمل جراحی در 100 بیمار در سنین 65±25 سال و دامنه 90-30 سال، شامل 59 زن و 41 مرد انجام شد. پیشگویی صحیح در گروه های 1، 2 و 3، برای آزمون PAP به ترتیب 75 درصد، 91.7 درصد و 81.9 درصد (p<0.0001) و برای آزمون INC به ترتیب 75 درصد، 87.5 درصد و 80.6 درصد (p<0.0001) بود. میزان همراهی دید دور بعد از عمل (r) با دید تخمینی توسط PAP، 0.71 و توسط INC، 0.51 بود (تحلیل رگرسیون، (p<0.0001.
    نتیجه گیری
    میزان پیش بینی دید دو روش PAP و INC تقریبا برابر بوده و این پیشگویی صرف نظر از میزان بینایی اولیه، قدرت لازم را برای پیش بینی دید داشته است.
  • پیامدهای درمان جراحی (لنزکتومی+ویترکتومی) و غیرجراحی عروق بازمانده جنینی
    مسعود سهیلیان، حمید احمدیه، محسن آذر مینا، محمدحسین دهقان، ستاره ریستامهر، امیر رضایی، بهرام رحمانی، سید حمیدسجادی، آرمان مشایخی صفحات 41-52
    پیشینه و
    هدف
    جراحی زودهنگام، درمان انتخابی ارجح عروق بازمانده جنینی (PFV) یا زجاجیه اولیه هیپرپلاستیک پایدار (PHPV) می باشد ولی مفید بودن نقش آن، مورد چالش است. این مطالعه به منظور شناسایی ویژگی های مربوط به پیامدهای درمان جراحی و غیرجراحی PFV براساس طبقه بندی تعدیل شده، در بیمارستان لبافی نژاد تهران انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه بر روی مجموعه موارد این بیماری (case series) شامل 54 چشم از 47 بیمار مبتلا به PFV که به طور متوالی طی سال های 77-1360 به مرکز ارجاعی فوق مراجعه کرده بودند انجام شد. درمان جراحی شامل لنزکتومی و ویترکتومی از طریق پارس پلیکاتا در 34 چشم و لنزکتومی و ویترکتومی به روش ترنس لیمبال در 5 چشم بود. پانزده چشم نیز به روش غیرجراحی درمان شدند. پیامدهای مورد سنجش عبارت بودند از بهبود بینایی (حداقل یک رده ارتقا در بهترین دید اصلاح شده نهایی براساس رده بندی Zipf در مقایسه با دید اولیه منوط به این که دید نهایی حداقل برابر CSUM، معادل 30/20-100/20 باشد) و میزان پسندیدگی ظاهر که به صورت وجود نداشتن موارد: اربیت کوچک، چشم به ظاهر کوچک همراه با میکروکورنه آو هیپوتونی، انحراف چشم به میزان بیش از 35 پریزم دیوپتر بدون سابقه جراحی استرابیسم و کدورت واضح قرنیه تعریف شد.
    یافته ها
    با حذف 6 چشم که در جریان عمل، غیرقابل جراحی تلقی شدند؛ در 33چشم جراحی شده، 10 چشم (3/30 درصد) به بهبود بینایی دست یافتند که 4 چشم به PFV قدامی و 6 چشم به PFV مرکب مبتلا بودند. براساس تحلیل تک متغیری، عواملی نظیر PFV قدامی، انجام جراحی در PFV مرکب و برخورداری از شبکیه طبیعی؛ همراهی ضعیفی با شانس بیش تر بهبود بینایی داشتند. در تحلیل رگرسیون چندمتغیری، نسبت شانس ایجاد ظاهر ناپسند در افراد مونث بیش از افراد مذکر (OR=10.5) و در موارد دوطرفه بیش از موارد یک طرفه (OR=7.9) بوده است. فرزندان والدین خویشاوند به انواع شدیدتر PFV مبتلا بودند. نتیجه گیری و پیشنهاد: به رغم پایین بودن توانش (پتانسیل) بینایی در PFV؛ برخی از چشم های مبتلا به PFV قدامی یا مرکب و دارای شبکیه طبیعی، بعد از جراحی به بهبود بینایی دست یافتند. هیچ عامل منفردی به جز جنس و PFV دوطرفه، به طور موردی قادر به پیش گویی نتایج درمان نبودند. درمان باید بسته به مورد و براساس یافته های بالینی انتخاب گردد. مطالعات ژنتیکی در فرزندان والدین خویشاوند می تواند اطلاعات باارزشی را به دست دهد.
  • نتایج تثبیت اسکلرال لنز داخل چشمی اتاق خلفی هم زمان با عمل جراحی زجاجیه و شبکیه
    حمید احمدیه، امیرخسرو قاسمی نژاد صفحات 53-60
    پیشینه و
    هدف
    تحقیق حاضر با توجه به اختلاف نظر در مورد نتایج بازتوانی بینایی پس از عمل جراحی در چشم های دارای مشکلات عدسی هم زمان با مشکلات زجاجیه و شبکیه، به منظور تعیین نتایج تثبیت اسکلرال لنز داخل چشمی (IOL) هم زمان با ویترکتومی کامل و گذاشتن باند پروفیلاکتیک، طی سال های 79-1372 در بیمارستان لبافی نژاد انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مطالعه داده های موجود، بر روی پرونده های واجد شرایط انجام شد. مواردی که دارای اندیکاسیون ویترکتومی عمیق و صدمات به عنبیه و زاویه اتاق قدامی و فاقد کپسول عدسی بودند، وارد مطالعه شدند. میزان دید و ویژگی های فردی بیماران و نیز روش عمل و مدت پیگیری و بالاخره بهترین دید اصلاح شده قبل و بعد از عمل، در یک برگه اطلاعاتی ثبت گردید. میزان دید کم تر و بیش تر از 20/40 با آزمون مک نمار مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق بر روی پرونده 18 بیمار در سنین 23 8/34 سال، شامل 14 مرد و 4 زن انجام شد. مدت پیگیری، 4/32 36 ماه بود. تعداد 7 چشم آفاک، 4 چشم دارای عدسی کاتاراکته و دچار جابه جایی ناقص و 6 چشم دچار جابه جایی کامل IOL به داخل حفره زجاجیه و یک چشم دچار جابه جایی ناقص IOL بودند. قبل از عمل، 3 چشم دید 40/20 یا بهتر داشتند که بعد از عمل، 9 چشم (50 درصد) دید 40/20 یا بهتر به دست آوردند(p<0.01). عوارض بعد از عمل در 9 بیمار مشاهده شد.
    نتیجه گیری و پیشنهاد: در صورت فقدان کپسول عدسی در برخی از بیماران، تثبیت اسکلرال لنز داخل چشمی اتاق خلفی، هم زمان با جراحی زجاجیه و شبکیه قابل انجام است. این روش، در بازتوانی بینایی در برخی از چشم ها، روش کارآمدی است. تا زمانی که نتایج طولانی مدت مشخص نشده است بهتر است این روش در بچه ها با احتیاط به کار گرفته شود و انجام یک کارآزمایی بالینی توصیه می گردد.
  • نتایج جراحی باکلینگ اسکلرا با استفاده از فوتوکوآگولیشن لیزری در بیماران دچار جداشدگی اولیه شبکیه
    مهدی نیلی، علیرضا لاشیبی، عبدالله رشیدی صفحات 61-66
    پیشینه و
    هدف
    با توجه به عوارض جدی و شناخته شده جراحی باکلینگ اسکلرا توام با کرایو، پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان موفقیت جراحی باکلینگ اسکلرا بدون استفاده از کرایو و جایگزینی فوتوکوآگولیشن لیزری حین عمل جراحی یا پس از آن، بر روی بیماران دچار جداشدگی اولیه شبکیه مراجعه کننده به بیمارستان فارابی طی سال های 78-1372 انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش به روش مطالعه مجموعه موارد (case series) صورت گرفت. کلیه بیمارانی که دچار جداشدگی اولیه شبکیه و کاندید عمل جراحی باکلینگ اسکلرا بودند تحت این عمل جراحی قرار گرفتند. لیزردرمانی با لیزر آرگون بر روی باکل و اطراف سوراخ ها به روش indirect، حین عمل جراحی و یا کلاسیک (اسلیت لامپ)، پس از عمل جراحی انجام و نتایج آن ها ثبت و بررسی شد.
    یافته ها
    پژوهش بر روی 73 بیمار شامل 74 درصد مرد و 26 درصد زن با میانگین سنی 59.6 سال انجام شد. چشم ها، 64 درصد فاکیک، 19 درصد پسودوفاکیک و 17 درصد آفاک بودند. میزان PVR از درجه B تا C2 شامل 88 درصد B، 8 درصد C1 و 4 درصد C2 بود. میزان موفقیت حین عمل جراحی، 100 درصد بود و پس از آن در 12.5 درصد از موارد، طی سه هفته تا دو ماه بعد از عمل، جداشدگی مجدد مشاهده شد که در 7 درصد موارد با تزریق گاز SF6 و لیزردرمانی، شبکیه دوباره چسبید (موفقیت نهایی 94.5 درصد) و در 5.5 درصد باقی مانده، منجر به عمل جراحی ویترکتومی و برداشتن پرده ها و آندولیزر و تزریق سیلیکون شد. در کلیه موارد جراحی مجدد، شبکیه تا پایان مطالعه چسبیده بود. متوسط زمان پیگیری 4 سال و 10 ماه بود.
    نتیجه گیری
    از فوتوکوآگولیشن لیزری می توان برای ایجاد اسکار کوریورتینال استفاده کرد و نتایج قابل قبولی به دست آورد. انجام یک کارآزمایی بالینی را توصیه می نماید.
  • نتایج روش اصلاح جراحی در مبتلایان به آنتروپیون Involutional پلک تحتانی
    حسین سالور، عباس باقری، محمد ابریشمی، مهدی شاعری، آرش انیسیان صفحات 67-74
    پیشینه و
    هدف
    اصلاح جراحی آنتروپیون involutional همواره مورد بحث و اختلاف نظر پزشکان بوده است. این مطالعه جهت تعیین نتایج درازمدت عمل (lateral tarsal strip) LTS و روش سه بخیه ای فورنیکس (fornix-3-suture) و انجام توام این دو روش جهت اصلاح آنتروپیون involutional بر روی مراجعان به بیمارستان لبافی نژاد تهران طی سال های 80-1371 انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مطالعه داده های موجود بر روی پرونده های بیمارستانی همه بیمارانی انجام شد که با تشخیص آنتروپیون involutional پلک تحتانی مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند. روش جراحی اصلاح آنتروپیون در این بیماران در طول مدت 10 سال موردنظر، بررسی و ثبت گردید. معیارهای خروج از مطالعه شامل پیگیری کم تر از 3 ماه و عمل جراحی قبلی (غیر از آنتروپیون) بر روی همان پلک بوده است. ویژگی های سن، جنس، نوع عمل جراحی (LTS، روش سه بخیه ای فورنیکس یا روش توام)، نتایج عمل از نظر اصلاح وضعیت پلک بعد از عمل و بهبود علایم بیماری و در نهایت عوارض عمل جمع آوری و ثبت شدند و با آماره توصیفی و تحلیلی ارایه گردیدند.
    یافته ها
    طی مدت مورد بررسی، 51 بیمار و 67 پلک مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران حداقل 3 ماه و به طور متوسط 6.5 ماه پیگیری شدند. از مجموع 67 پلک مورد مطالعه، 26 پلک (38.8 درصد) تحت عمل LTS، 11 پلک (16.4 درصد) تحت عمل سه بخیه ای فورنیکس و 30 پلک (44.8 درصد) تحت عمل توام قرار گرفتند. علایم بیماری به ترتیب شیوع شامل اشک ریزش، احساس جسم خارجی، وضعیت غیرعادی پلک، کاهش دید و سوزش چشم بودند. اصلاح وضعیت پلک در موارد عمل LTS، 88.5 درصد؛ در موارد عمل سه بخیه ای فورنیکس، 90.9 درصد و در موارد عمل توام، 96.7 درصد بود. بهبود کامل علایم بیماری در عمل LTS، 76.9 درصد؛ در عمل سه بخیه ای فورنیکس، 72.7 درصد و در عمل توام، 86.6 درصد بود. دو مورد عارضه شامل یک مورد ایجاد بافت گرانولاسیون در کانتوس خارجی و یک مورد آبسه بخیه زخم، دیده شد که هر دو مورد با عمل جراحی خارج کردن بافت نابه جا و بخیه کردن، بهبود یافتند.
    نتیجه گیری و پیشنهاد: به نظر می رسد که اصلاح جراحی آنتروپیون involutional به روش انجام توام LTS و سه بخیه ای در مقایسه با هر کدام از روش های فوق به تنهایی، از نظر اصلاح وضعیت پلک و بهبود علایم بیماری با نتایج بهتری همراه است. انجام یک تحقیق تجربی توصیه می گردد.
  • تشخیص، پیش گیری و درمان در آندوفتالمیت
    نسرین رفعتی، مسعود سهیلیان صفحات 75-95
    پیشینه و
    هدف
    این مطالعه به منظور بررسی تشخیص و درمان در مبتلایان به انواع مختلف آندوفتالمیت و کمک به برگشت افت بینایی ناشی از آن و حتی المقدور نجات چشم از خطر تخلیه و نابینایی در موارد شدید آن انجام شده است.
    مواد و روش ها
    به منظور نگارش این مقاله مروری، ابتدا مقالات معتبر و فراگیری که در فاصله سال های 1999 تا 2001 در مورد آندوفتالمیت منتشر شده بودند از طریق جستجو در مدلاین و دیگر منابع موجود، براساس واژه endophthalmitis، مشخص شدند. سپس براساس منابع این مقالات، مقالاتی که در بیش از سه مورد به آن ها استناد شده بود نیز مشخص گردیدند. گزارش های مربوط به عوارض و نتایج و روش درمانی و جراحی در مورد هر یک از انواع آندوفتالمیت، جداگانه خلاصه برداری شدند. یافته ها، ارزیابی و با هم مقایسه شدند و به ارایه نظر در مورد هر یک از مقوله ها اقدام گردید.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    در مجموع 61 مقاله و کتاب مورد بررسی قرار گرفت. به غیر از مطالعه EVS که در مورد بیماران مبتلا به آندوفتالمیت بعد از عمل، به صورت کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده انجام پذیرفته بود؛ سایر مطالعات به صورت مجموعه موارد (case series) بودند. بعضی از روش های درمانی توضیح داده شده نیز با استفاده از آنتی بیوتیک ها و ضدقارچ های جدیدتر و با پوشش بیش تر بر میکروارگانیسم ها، در حال پیشرفت و تکامل می باشند. با توجه به خطرناک بودن آندوفتالمیت در همه انواع آن، پیش گیری بهتر از هر نوع درمانی است. نتایج درمان آن نیز به تشخیص زودهنگام، افتراق نوع حاد از مزمن، درمان سریع و صحیح طبی و مداخله جراحی به موقع بستگی دارد. نمونه برداری از مایعات داخل چشمی، قابل اعتمادترین راه برای تشخیص و درمان به موقع عفونت می باشد. پیش آگهی در موارد کشت منفی، انواع دیررس آندوفتالمیت و عفونت با جرم های دارای بیماری زایی کم، بهتر است و بدترین پیش آگهی، در عفونت با استرپتوکوک ها و باکتری های گرم منفی و باسیلوس سرإوس دیده می شود. در مجموع، پیش آگهی خوبی در انتظار بیماران مبتلا به آندوفتالمیت نمی باشد
  • گزارش یک مورد ارتشاح حلقوی قرنیه به دنبال استفاده بیش از حد قطره تتراکایین
    فیروزه رحیمی، محمدناصر هاشمیان، بهروز منجئی آزاد صفحات 96-99
    پیشینه و
    هدف
    استفاده مکرر و بیش از حد مجاز از قطره های بی حس کننده موضعی مپل تتراکایین می تواند منجر به کراتیت اولسراتیو سمی گردد که شدیدترین نوع کراتوکونؤنکتیویت دارویی محسوب می شود. در این گزارش یک بیمار که به دلیل استفاده مکرر از قطره تتراکایین دچار ارتشاح حلقوی یک طرفه قرنیه شده است گزارش می گردد.
    معرفی بیمار و
    یافته ها
    مرد 19 ساله ای به علت درد شدید چشم چپ به بیمارستان فارابی مراجعه کرد. در معاینه بالینی، ملتحمه بسیار ملتهب بود و در قرنیه وی ارتشاح حلقوی دیده شد. بیمار در شرح حال، استفاده مکرر از قطره تتراکایین را ذکر کرد. از محل ارتشاح، نمونه scraping جهت رنگ آمیزی گرم و گیمسا و کشت از نظر باکتری، قارچ و آمیب برداشته شد و ضایعه درمان گردید. دو روز بعد، ارتشاح کاهش یافته و نقص اپی تلیالی نیز کوچک تر شده بود. نتیجه رنگ آمیزی مستقیم گرم و گیمسا و نیز کشت قرنیه از نظر باکتری، قارچ و آمیب منفی بود.
    نتیجه گیری
    استفاده مکرر و طولانی مدت از قطره تتراکایین ممکن است باعث ارتشاح حلقوی قرنیه شود. مهم ترین نکته، ظن قوی تشخیصی است زیرا کراتیت عفونی (باکتریایی، هرپسی و به ویژه آمیبی) نیز می تواند دقیقا همین نمای بالینی را تقلید نماید
  • گزارش یک مورد درمان موفقیت آمیز از دست رفتن عضله رکتوس داخلی چشم با استفاده از باند سیلیکون
    مجید فروردین، عباس عطارزارده، جوزانی دارا لنکرانیان صفحات 100-104
    پیشینه و
    هدف
    گم شدن عضله رکتوس داخلی چشم، عارضه نادر جراحی های انحراف چشم و شبکیه یا مصدومیت های چشمی است و عضله گم شده در اغلب موارد پیدا نمی شود. روش های جراحی مختلفی برای درمان این عارضه توصیه شده اند که معمولا بهبود محدودی در وضعیت ظاهری و عملکرد چشم مبتلا به این عارضه ایجاد می کنند. بر پایه این نظریه که ثابت نگاه داشتن چشم در موقعیت نگاه روبه رو با استفاده از باند سیلیکون، موجب موفقیت درمان می شود، اقدام به یک مورد از آن شد که در این مقاله معرفی می گردد.
    معرفی بیمار: بیمار دختر 14 ساله ای است که 7 سال پیش، به دنبال انجام عمل جراحی برای اگزوتروپی چشم راست، دچار نقص شدید اداکشن و افزایش تدریجی اگزوتروپی شد. وی سال قبل به درمانگاه انحراف چشم مراجعه کرد و با تشخیص بالینی گم شدن عضله رکتوس داخلی (MR muscle loss) تحت عمل جراحی قرار گرفت. در زمان عمل، پس از تایید تشخیص بالینی و عدم موفقیت در پیدا کردن عضله گم شده، حداکثر رسسیون عضله رکتوس خارجی و جابه جایی نیمه کامل عضلات عمودی انجام شد ولی نتیجه عمل جراحی رضایت بخش نبود و در نهایت برای اصلاح وضعیت چشم در نگاه روبه رو، چشم بیمار توسط باند سیلیکون 240 به دیواره داخلی اربیت ثابت گردید و در آخرین پیگیری 6 ماهه، نتیجه عمل جراحی رضایت بخش بود و عارضه قابل توجهی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری و پیشنهاد: این روش برای درمان گم شدن عضله رکتوس داخلی در مواردی که ماهیچه گم شده پیدا نمی شود و سایر اعمال جراحی موفقیت آمیز نیستند می تواند با موفقیت همراه باشد. انجام تحقیق در این زمینه توصیه می گردد.
  • گزارش یک مورد درمان متاستاز کانسر پستان به کورویید به روش ترموتراپی ترنس پوپیلاری
    مصطفی فقهی، سید علی محمد میرآتشی، مسعودسهیلیان صفحات 105-110
    پیشینه و
    هدف
    نظر به پیش آگهی شناخته شده متاستاز کانسر پستان به کورویید و نیز عوارض و مشکلات درمان متعارف در این بیماران و گزارش 3 مورد از موفقیت درمان با ترموتراپی ترنس پوپیلاری، در این مقاله به معرفی یک مورد درمان آن در بیمارستان لبافی نؤاد اقدام می گردد.
    معرفی بیمار: خانم 44ساله ای با شکایت افت ناگهانی دید چشم راست از 5 روز قبل، مراجعه نمود. بیمار سابقه عمل ماستکتومی یک طرفه به دلیل کانسر پستان را در حدود یک سال قبل ذکر می کرد. در فوندوسکوپی، توده ای به ابعاد 7×6 برابر قطر دیسک بینایی همراه با مایع زیر شبکیه در ناحیه قطب خلفی چشم راست و توده ای به ابعاد 5/1×5/1 برابر قطر دیسک بینایی در ناحیه تمپورال نسبت به ماکولای چشم چپ مشاهده شد. بیمار تحت درمان ترموتراپی ترنس پوپیلاری قرار گرفت. هفت هفته بعد از درمان، توده چشم راست به طور قابل ملاحظه ای کوچک و مایع زیر شبکیه جذب شد و بهبودی در دید به وجود آمد. در چشم چپ نیز توده به طور کامل محو گردید.
    نتیجه گیری و پیشنهاد: ترموتراپی ترنس پوپیلاری در درمان متاستاز کانسر پستان به کورویید موثر است. انجام یک تحقیق تجربی برای مقایسه این روش با روش های متداول را توصیه می نماید.