فهرست مطالب

مجله چشم پزشکی بینا
سال هشتم شماره 2 (زمستان 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/10/11
  • تعداد عناوین: 11
|
  • مقایسه دو روش جراحی جابجایی عضله مایل تحتانی در ایجاد سندرم آنتی الویشن
    ضیاالدین یزدانیان، سید ضیالادین طباطبایی محمدی، میرمسعود سعیدی حسینی صفحات 117-123
    هدف
    مقایسه ایجاد سندرم آنتی الویشن در جابه جایی قدامی عضله مایل تحتانی به دو روش Parks وKennet Wright. روش پژوهش: این کارآزمایی بالینی بر روی 24 بیمار مبتلا به پرکاری عضله مایل تحتانی انجام شد.
    عمل جراحی جابه جایی قدامی عضله مایل تحتانی در 12 بیمار به روش پارکز و در 12 بیمار به روش KW انجام شد. میزان بروز سندرم آنتی الویشن در داخل هر گروه با آزمون مک نمار و بین دو گروه با آزمون دقیق فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    بیماران مورد مطالعه شامل 16 مرد و 8 زن بودند. در روش پارکز، 2 بیمار (16.7 درصد) دچار سندرم آنتی الویشن شدند و در روش KW هیچ یک از بیماران مبتلا به این سندرم نشدند که این اختلاف به لحاظ آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که در روش KW، رشته های خلفی عضله مایل تحتانی کم تر از روش پارکز به سمت قدام جابه جا می شوند، به نظر می رسد روش KW بهتر از روش پارکز باشد. با توجه به محدودیت های این تحقیق، انجام پژوهش های بیش تر ضرورت دارد.
  • میزان بروز افتادگی پلک بعد از جراحی آب مروارید
    حسین دارنهال، حسین سالور سلطان، فرخ شبستری، آرش انیسیان صفحات 124-130
    هدف
    تعیین میزان بروز افتادگی پلک بعد از جراحی آب مروارید در بیمارانی که طی سال های 73-1371 در بیمارستان لبافی نژاد تحت جراحی آب مروارید به روش خارج کپسولی قرار گرفتند.
    روش پژوهش: تحقیق به روش توصیفی بر روی همه بیماران مبتلا به آب مروارید که به روش خارج کپسولی جراحی می شدند انجام شد. شکاف پلکی، قبل و بعد از عمل به وسیله یک چشم پزشک و با روش واحد انجام شد. پایین افتادن پلک فوقانی به میزان 2 میلی متر یا بیش تر در پی گیری 6 ماهه به عنوان افتادگی پلک تلقی شد. میزان بروز افتادگی پلک در نمونه ها تعیین و میزان واقعی آن با احتمال 95 درصد برآورد گردید. نقش بعضی عوامل در بروز افتادگی پلک تعیین شد.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 267 بیمار واجد شرایط شامل 4/58 درصد مرد و 6/41 درصد زن انجام شد. میانگین سنی بیماران 65 سال بود. افتادگی پلک در 28 نفر (5/10 درصد) بروز کرد. جنس بیماران تحت عمل آب مروارید در بروز افتادگی پلک نقشی نداشت. درماتوشالازی نیز با جنس ارتباطی نداشت ولی سابقه این بیماری احتمال بروز پتوز را افزایش می داد.
    نتیجه گیری
    میزان بروز افتادگی پلک بعد از عمل جراحی آب مروارید، به نسبت بالاست و لازم است که به منظور پیش گیری از این عارضه، به ویژه در بیماران مستعد از جمله مبتلایان به درماتوشالازی، دقت و احتیاط بیش تری صورت گیرد.
  • نتایج داکریوسیستورینوستومی با لوله سیلیکون و عوامل مرتبط با آن
    احمدعلی فردوسی، حسین محدربیع، حسین ضیایی، شیرین معارفیان صفحات 131-138
    هدف
    تعیین نتایج داکریوسیستورینوستومی (DCR) با لوله سیلیکون در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران طی سال های 80-1378.
    روش ثژوهش: تحقیق به روش بررسی داده های موجود انجام شد. ثرونده همه بیمارانی که به علت انسداد مجرای اشکی تحت جراحی DCR با لوله سیلیکون قرارگرفته بودند مورد مطالعه قرار گرفت. سن، جنس، چشم مبتلا، مدت ثیگیری، شکایت اولیه، علت احتمالی، روش تشخیص، سابقه DCR قبلی، مدت پیگیری و عوارض حین و بعد از عمل بیماران بررسی و ثبت گردیدند. موارد بدون اشک ریزش و ترشح چرکی و باز بودن مجرا، موفقیت عمل تلقی شدند. میزان موفقیت عمل و نقش عوامل مرتبط با میزان موفقیت و نسبت شانس (OR) آن تعیین شد و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    از 77 بیمار مطالعه شده، 53 بیمار (69 درصد) زن و 24 بیمار (31 درصد) مرد بودند. ابتلای زنان تقریبا 2/2 برابر مردان بود. سن بیماران 3/19 9/45 سال و نمای سنی (mode) بین 30 تا 40 سال بود. بیش ترین شکایت بیماران را اشک ریزش (56 درصد) و بیش ترین عامل احتمالی را داکریوسیستیت حاد یا مزمن به میزان 44 درصد تشکیل می دادند. شایع ترین آزمایش تشخیصی به کاررفته، فشار بر روی کیسه اشکی (49درصد) بود. میزان موفقیت جراحی به طور کلی 68 درصد بود که با افزایش سن، بیش تر می شد و در بیماران با علت احتمالی داکریوسیستیت افزایش می یافت.
    نتیجه گیری
    DCR با لوله سیلیکون یک جراحی موفقیت آمیز است که نیاز به پیگیری بلند مدت ندارد. عوارض عمل جزیی و رضایت بیماران بالاست. با توجه به عدم موفقیت کامل، بررسی علل عدم موفقیت و نیز برای بررسی تاثیر واقعی لوله سیلیکون بر روی موفقیت DCR، انجام کارآزمایی بالینی به منظور مقایسه دو روش DCR با لوله سیلیکون و بدون آن توصیه می شود.
  • نتایج جراحی آب مروارید همراه با کارگذاری لنز داخل چشمی در کودکان
    علیرضا بردران رفیعی، محمدعلی جوادی، علی شریفی، آرش نانیسیان، زهرا ربانی خواه، محمدرضا جعفری نسب صفحات 139-148
    هدف
    تعیین پیامدهای بینایی و نتایج و عوارض جراحی آب مروارید همراه با کارگذاری لنز داخل چشمی در کودکان.
    روش پژوهش: در این مطالعه مقطعی، همه بیماران 2 تا 16 ساله ای که از سال 1373 تا 1381 به دلیل آب مروارید مادرزادی یا تکاملی تحت جراحی آب مروارید همراه با کارگذاری لنز داخل چشمی اتاق خلفی قرار گرفته بودند و حداقل 6 ماه پی گیری شده بودند، فراخوان شدند و مورد معاینه بالینی و بررسی پرونده پزشکی قرار گرفتند. سایر انواع آب مروارید مورد مطالعه قرار نگرفتند. در معاینه، دید با و بدون اصلاح، معاینه بیومیکروسکوپی، اندازه گیری فشار داخل چشمی، بررسی عیب انکساری، کراتومتری و فوندوسکوپی انجام شد. با اتساع مردمک، وضعیت قرارگیری لنز اتاق خلفی در داخل کیسه کپسولی یا سولکوس مژگانی و میزان کدورت محور بینایی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    سی وشش چشم از 23 بیمار (11 دختر و 12 پسر) مورد بررسی قرار گرفتند. در 13 بیمار، هردو چشم و در 10 بیمار، یک چشم مورد جراحی قرار گرفته بود. سن بیماران در زمان جراحی 5/5±9 سال (2 تا 16 سال) بود. بیماران به مدت 18±42 ماه (6 تا 78 ماه) پی گیری شده بودند. عمل جراحی لنزکتومی در 29 چشم (5/80 درصد) همراه با کپسولوتومی خلفی و ویترکتومی قدامی و در 7 چشم (4/19 درصد) بدون کپسولوتومی و ویترکتومی انجام شده بود. در همه موارد، لنز داخل چشمی اتاق خلفی از جنس PMMA بود. زمانی که بهترین دید اصلاح شده 60/20 یا کم تر بود، یا بیماران از glare شدید و ترس از نور رنج می بردند، یا اندازه کدورت هسته عدسی از 3 میلی متر بیش تر بود و یا چشم دچار انحراف آشکار بود، جراحی انجام می شد. کدورت عدسی عمدتا از نوع لاملار بود. حدت بینایی قبل از جراحی از یک متر شمارش انگشتان تا 25/20 متغیر بود. بهترین دید اصلاح شده بیماران پس از جراحی بین 80/20 تا 20/20 بود (p<0.0001). معادل کروی عیب انکساری 3 ماه بعد از جراحی در 35 چشم، 60/1±45/0- دیوپتر (75/4- تا 50/3+ دیوپتر) و در آخرین معاینه بعد از عمل 2/2±3/2- دیوپتر (25/8- تا 25/3+ دیوپتر) بود (p=0.04). تفاوت آستیگماتیسم 3 ماه بعد از جراحی و آخرین معاینه قابل ملاحظه نبود. معادل کروی در محدوده 1± و 2± دیوپتر بعد از جراحی به ترتیب در 25 و 50 درصد چشم ها دیده شد. در موارد دوطرفه، تفاوتی در عیب انکساری دو چشم وجود نداشت. پس از جراحی، کدورت کپسول خلفی در 5 چشم مشاهده شد که 2مورد در چشم های ویترکتومی شده و 3 مورد دیگر که حداقل 15 ساله بودند، در چشم هایی اتفاق افتادند که کپسول خلفی آن ها به هنگام عمل جراحی برداشته نشده بود.
    نتیجه گیری
    جراحی آب مروارید همراه با کارگذاری لنز داخل چشمی در کودکان بالاتر از 2 سال، روشی امن می باشد و در بهبود حدت بینایی آنان موثر است.
  • مقایسه روش های برداشت دستی و لیزری اپی تلیوم قرنیه در کراتکتومی فوتورفرکتیو
    حسین علی شهریاری، محمدرضا سالاری، مهناز شهرکی پور صفحات 149-156
    هدف
    تعیین امنیت (safety) روش کراتکتومی فوتوتراپیوتیک (PTK) ترانس اپی تلیال در برداشتن اپی تلیوم در مقایسه با روش دبریدمان دستی در جراحی کراتکتومی فوتورفرکتیو. (PRK) روش پژوهش: تحقیق به روش کارآزمایی بالینی یک سوکور بر روی 48 چشم از 24 بیمار انجام شد. قبل از شروع PRK در 24 بیمار، اپی تلیوم قرنیه به روش لیزری یا PTK ترنس اپی تلیال با استفاده از دستگاه لیزر اگزایمر5000- Nidek Ec برداشته شد و در 24 چشم دیگر همین بیماران، اپی تلیوم قرنیه با دبریدمان دستی برداشته شد. مبنای مقایسه دو گروه، معادل اسفر(SE)، دید اصلاح نشده(UCVA)، بهترین دید اصلاح شده(BCVA)، کدورت قرنیه و مدت زمان اپلی تلیالیزه شدن مجدد قرنیه و تعیین ضریب امنیت و اثربخشی بود.
    یافته ها
    میزان SE قبل از عمل PRK در گروه برداشت دستی، -2.78±0.77 دیوپتر و در ماه ششم پس از عمل در گروه برداشت دستی، 0.53± 0.1 دیوپتر و در گروه برداشت لیزری، 1.15±0.13- دیوپتر بود. (P=0.3) متوسط رگرشن از ماه اول تا ماه ششم پس از عمل در گروه برداشت دستی، 0.53 دیوپتر و در گروه برداشت لیزری، 1.47 دیوپتر بود که اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی دار بود (P=0). در ماه ششم پس از عمل در گروه برداشت دستی، 2 چشم (8.3 درصد) و در گروه برداشت لیزری 10 چشم (41.6 درصد)، یک خط یا بیشتر از BCVA را از دست دادند. در ماه ششم پس از عمل، در گروه برداشت دستی، 16 چشم (66.7 درصد) و در گروه برداشت لیزری، 5 چشم (20.8 درصد) دید اصلاح نشده 10.10 یا بیشتر به دست آوردند. متوسط شدت haze در ماه ششم پس از عمل در گروه برداشت دستی، 0.25±0.23 و در گروه برداشت لیزری، 0.36±0.77 بود (P=0). زمان ترمیم نقص اپی تلیوم قرنیه در گروه برداشت دستی، 0.48±3.17 روز در گروه برداشت لیزری، 0.83±4 روز بود(P=0).
    نتیجه گیری
    برداشتن اپی تلیوم قرنیه به وسیله PTK ترنس اپلی تلیال نمی تواند جانشین مناسبی برای برداشت دستی قرنیه باشد؛ زیرا اثربخشی، قابلیت پیش بینی و امنیت آن کمتر است.
  • اختلال دید رنگ در بیماران مبتلا به نزدیک بینی محوری
    رضا کارخانه، محمدرضا منصوری، مهدی نیلی احمد آبادی، زهرا موسوی، معصومه رفیعی صفحات 157-162
    هدف
    تعیین اختلالات دید رنگ در بیماران مبتلا به نزدیک بینی محوری.
    روش پژوهش: پژوهش به روش مقطعی بر روی همه افرادی انجام شد که به صورت مستمر از بهمن 1379 تا پایان تیرماه 1380 به درمانگاه بیمارستان فارابی مراجعه نمودند و به تشخیص قطعی نزدیک بینی محوری رسیدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن 17 تا 40 سال، نزدیک بینی شدیدتر از 6.00- و قطر قدامی - خلفی چشم بیش از 26 میلیمتر و معیارهای خروج شامل دیستروفی ماکولا، گلوکوم، سابقه جراحی و دیابت بودند. بررسی دید رنگ با استفاده از آزمونD 15 در همه بیماران با عینک انجام شد. ارتباط میزان دید، میزان نزدیک بینی و قطر قدامی - خلفی چشم با بروز اختلال دید رنگ به وسیله آزمون دقیق فیشر و کای دو مورد قضاوت آماری قرار گرفت و خطر نسبی هر یک در بروز اختلال دید رنگ تعیین گردید.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 40 بیمار شامل 60 درصد مرد و 40 درصد زن و میانگین سنی 26.1 سال انجام شد. چهار چشم از مطالعه حذف شدند. در 76 چشم مورد مطالعه، میانگین قدرت کروی، 11.32- و میانگین سیلندر 2.34- دیوپتر بود. به طور کلی اختلال دید رنگ در 26 چشم (34.2 درصد) مشاهده شد (CI%95; 23.5-44.9). نوع اختلال رنگ در 84.6 درصد از نوع تریتان (نقص دید رنگ در طول موج آبی - زرد) بود. در چشم های با قطر قدامی - خلفی 29 میلیمتر، 57.1 درصد اختلال دید رنگ وجود داشت (RR=2.2, P<0.01). در چشم های با نزدیک بینی (12-) دیوپتر، 51.9 درصد اختلال دید رنگ وجود داشت (RR=2.1, P<0.02). در چشم های با حدت بینایی 20.30 یا بیشتر، 12.5 درصد و در چشم های با دید کمتر از 20.30، 44.2 درصد اختلال دید رنگ مشاهده شد (RR=3.5, P<0.01).
    نتیجه گیری
    در نزدیک بینی محوری شدید، اختلال دید رنگ وجود دارد که در بیشتر موارد از نوع تریتان (نقص دید رنگ آبی - زرد) است. با افزایش قطر قدامی - خلفی کره چشم، میزان بروز این اختلال افزایش می یابد.
  • نتایج جراحی جداشدگی شبکیه ناشی از سوراخ ماکولا در مبتلایان به نزدیک بینی شدید
    امیر خسرو قاسمی نژاد، مسعود سهیلیان، حمید احمدیه، آرش انیسیان، محسن آذر مینا، محمدحسین دهقان، سیامک مرادیان صفحات 163-171
    هدف
    تعیین نتایج بینایی و کالبدشناختی درمان جراحی جداشدگی شبکیه ناشی از سوراخ ماکولا در چشم های دچار نزدیک بینی شدید در بیماران مراجعه کننده به مرکز پزشکی شهید لبافی نژاد طی سال های 80-1371.
    روش پژوهش: مطالعه به روش بررسی داده های موجود انجام شد. پرونده همه بیماران مبتلا به نزدیک بینی شدید که به علت جداشدگی شبکیه ناشی از سوراخ ماکولا، تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند مورد بررسی قرار گرفت. ویژگی های فردی و بیماری افراد، دید اصلاح شده قبل از عمل، موفقیت کالبدشناختی، دید نهایی در آخرین پیگیری و مدت پیگیری، بررسی و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 28 چشم از 27 بیمار شامل 26 زن (96 درصد) انجام شد. میانگین سن بیماران 8/59 سال و میانگین مدت پیگیری آنان 3/17 ماه بود. میزان طول قدامی- خلفی چشم ها 74/2±1/29 میلی متر و میزان نزدیک بینی 1/3±4/16- دیوپتر بود. هفتادویک درصد از بیماران، استافیلومای خلفی قابل توجهی داشتند. موفقیت کالبدشناختی در 2/92 درصد و بهبود بینایی در 7/85 درصد از موارد حاصل شد. در هیچ کدام از بیماران، عارضه قابل توجهی حین عمل گزارش نشده بود. شصت درصد از چشم ها به بیش از یک عمل جراحی نیاز پیدا کردند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد در موارد جداشدگی شبکیه ناشی از سوراخ ماکولا در چشم های دچار نزدیک بینی شدید، جداشدگی موضعی را در برخی بیماران بتوان با تزریقSF6 به داخل زجاجیه درمان کرد. در موارد پیچیده تر و وجود استافیلومای خلفی، توصیه ما انجام پارس پلانا ویترکتومی و با توجه به عدم فعالیت پمپ اپی تلیوم پیگمانته شبکیه در این چشم ها، استفاده از تامپوناد روغن سیلیکون به طور بلندمدت می باشد.
  • قطع عصب بینایی همراه با اسکلرکتومی خلفی و کار گذاشتن هیدروکسی آپاتیت در عمل ویسریشن: یک روش جدید
    غلام رضا خاتمی نیا، مصطفی فقهی، الوالقاسم واحدی صفحات 172-175
    هدف
    تعیین تاثیر روش جدید اویسریشن توام با قطع عصب بینایی و اسکلرای اطراف آن همراه با کارگذاشتن هیدروکسی آپاتیت در افراد نیازمند به تخلیه چشم مراجعه کننده به بیمارستان سینای اهواز.
    روش پژوهش: پژوهش به روش کارآزمایی بالینی نیمه تجربی بر روی 42 بیمار انجام شد. همه بیماران بی هوشی عمومی گرفتند. بعد از انجام اویسریشن، ابتدا دو عدد برش طولی در ساعت 3 و 9 در اسکلرا داده شد، سپس عصب بینایی و اسکلرای اطراف آن با قطر 10-8 میلی متر برداشته و هیدروکسی آپاتیت مناسب کار گذاشته شد. در نهایت اسکلرا، و تنون و ملتحمه جداگانه ترمیم گردیدند. تاثیر این روش بر میزان درد بعد از عمل، حرکات مناسب چشمی، بروز افتالمی سمپاتیک در چشم مقابل تا زمان مته کاری (drilling) تعیین گردید.
    یافته ها
    بیماران مورد بررسی شامل 30 مرد و 12 زن، با میانگین سنی 23 سال (6 تا 65 سال) بودند. بیماران به طور متوسط، 8 ماه پیگیری شدند. در 5/9 درصد بیماران، کنار رفتن ملتحمه کم تر از 5 میلی متر مشاهده شد که نیاز به درمان نداشتند. در 8/4 درصد موارد، نمایان شدن هیدروکسی آپاتیت بین 10-5 میلی متر مشاهده شد که ملتحمه با عمل جراحی ترمیم گردید. هیچ موردی از عفونت ثانویه یا خارج شدن هیدروکسی آپاتیت مشاهده نشد و در آخرین پیگیری، حرکات چشمی مناسب در تمام موارد وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به کاهش زمان عمل، دستکاری کم تر اوربیت، حرکات مناسب پروتز، مصرف کم تر نخ جراحی و نداشتن درد بعد از تخلیه، این روش برای بیمارانی که اندیکاسیون تخلیه چشم دارند و فاقد تومور داخل چشمی و اسکلرای کوچک فیبروزه می باشند احتمالا می تواند مفید باشد.
  • ایریدوپلاستی محیطی با لیزر
    آرزو میر آفتاب، کورس نوری مهدوی صفحات 176-185
    پیشینه و
    هدف
    ایریدوپلاستی محیطی با لیزر یک روش درمان لیزری است که برای بازکردن زاویه در مواردی که ایریدوتومی با لیزر قابل انجام یا موثر نباشد پیشنهاد شده است. این مطالعه مروری با هدف گردآوری و تلخیص مقالات موجود در این زمینه انجام شده است.
    روش کار
    به منظور نگارش این مقاله، مقالاتی که در این زمینه تا نوامبر سال 2001 در مدلاین موجود بودند با استفاده از واژه های کلیدی laser gonioplasty وlaser peripheral iridoplasty، استخراج و بررسی شدند.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    ایریدوپلاستی محیطی با لیزر یک روش ساده و موثر برای درمان حمله حاد گلوکوم زاویه بسته در مواردی است که حمله به درمان طبی جواب ندهد یا ادم قرنیه یا اتاق قدامی کم عمق، مانع انجام ایریدکتومی محیطی گردد یا به رغم انجام ایریدوتومی لیزری، حمله خاتمه نیابد. در موارد دیگری مانند سندرم پلاتوآیریس، گلوکوم ناشی از جلورانده شدن دیافراگم عدسی- عنبیه و نانوفتالموس نیز می توان از ایریدوپلاستی محیطی با لیزر برای بازکردن زاویه کمک گرفت. در چنین مواردی ایریدوپلاستی محیطی با لیزر می تواند باعث درمان قطعی بیمار گردد. علاوه بر این، به تازگی ایریدوپلاستی محیطی به عنوان یک روش درمانی اولیه در گلوکوم زاویه بسته حاد، با یا بدون درمان طبی موضعی، پیشنهاد شده است. روشن است که درمان انتخابی و قطعی گلوکوم حاد زاویه بسته اولیه با بلوک مردمکی، ایریدوتومی با لیزر می باشد که باید بعد از درمان های آلترناتیو در این بیماران، در فرصت مناسب انجام گردد.
  • گزارش یک مورد جابه جایی جسم خارجی فلزی داخل چشمی حین انجام MRI
    شاهین یزدانی، سید احمد میر شاهی صفحات 186-190
    هدف
    معرفی یک مورد حرکت و جابه جایی جسم خارجی فلزی داخل چشمی حین انجام. MRI معرفی بیمار: مرد 34 ساله ای به دنبال انجام MRI با درد و کاهش دید ناگهانی چشم چپ مراجعه نمود. جسم خارجی فلزی بزرگی در اتاق قدامی دیده شد. بیمار 18 سال پیش، سابقه اصابت جسم خارجی به همان چشم داشت. علت درخواست MRI، کمر درد بود. جسم خارجی مذکور از طریق لیمبوس تحتانی خارج شد. حدت بینایی بعد از عمل، به رغم آب مروارید مختصر، 20.30 و posterior pole طبیعی بود. همچنین محیط شبکیه طبیعی بود و آثاری از گسست (break) دیده نشد. الکترورتینوگرافی نیز در حد عادی بود. در آنالیز شیمیایی، جسم خارجی مذکور حاوی بیش از 99 درصد آهن بود. در این بیمار، به رغم حرکت جسم خارجی و حضور طولانی مدت آن، آسیبی به محیط شبکیه یا ماکولا وارد نشده و تنها آب مروارید خفیفی ایجاد شده بود. نکته جالب دیگر این است که با وجود اندازه بزرگ جسم خارجی، محتوای آهن بسیار بالا و مدت زمان بسیار طولانی استقرار آن در چشم، شواهدی از سیدروزیس دیده نشد.
    نتیجه گیری
    حرکت اجسام خارجی فلزی مغناطیسی داخل چشمی حین MRI، نادر ولی ممکن است. قبل از انجام MRI باید از بیمار در مورد سابقه یا احتمال وجود اجسام خارجی فلزی در بدن سوال شود. انجام رادیوگرافی ساده و در صورت ظن،-CT اسکن الزامی است.
  • گزارش یک نوع نادر از ناهنجاری مادرزادی عدسی
    فواد حقی، فرح بهبهانیان صفحات 191-195
    هدف
    گزارش یک نوع ناهنجاری عدسی که تاکنون در کتاب های چشم پزشکی معرفی نشده است.
    معرفی بیمار: دو خواهر، یکی 9 ساله و دیگری 5 ساله، به علت کاهش دید توسط والدینشان مراجعه نموده بودند. چشم چپ خواهر کوچک تر وضعیتی مشابه چشم های خواهر بزرگ تر داشت ولی چشم راستش طبیعی بود. خواهر بزرگ تر در معاینه، دچار آنیزومتروپی بود و درمعاینه اسلیت لامپ علاوه بر آب مروارید زیرکپسولی خلفی (PSC) در هر دو چشم، تغییرات کاملا غیرطبیعی در چیدمان رشته های عدسی وجود داشت ولی سوچورهای Y دیده نشدند. رشته های عدسی به صورت مقعرالطرفین قرار گرفته بودند که در چشم چپ مشخص تر بود که باعث آمبلیوپی آنیزومتروپیک شده بود. آب مروارید PSC نیز در چشم چپ شدیدتر بود. K-reading و طول قدامی - خلفی در هر دو چشم نسبتا برابر بود.
    نتیجه گیری
    اختلال در چیدمان رشته های عصبی می تواند باعث تغییر قدرت انکساری عدسی گردد که در این بیماران موجب هیپروپی شد.