فهرست مطالب

نشریه اصول بهداشت روانی
سال ششم شماره 3 (پیاپی 24، پاییز و زمستان 1383)

  • تاریخ انتشار: 1383/10/12
  • تعداد عناوین: 9
|
  • بررسی جنسیت و اثر درخشندگی در حافظه آشکار و حافظه ضمنی
    عبدالحسین فرهنگی صفحات 77-87
    مقدمه
    موضوع پژوهش حاضر بررسی جنسیت و اثر درخشندگی (حساسیت فوق العاده) که در یکی از جدیدترین تقسیم بندی های حافظه به معنای حافظه آشکار و حافظه ضمنی است، در افراد عادی می باشد. هدف اصلی و عمده این پژوهش مشخص نمودن اثر جنسیت بر میزان عملکرد حافظه آشکار و ضمنی بود که این مساله در نتیجه ایجاد میزان درخشندگی های متفاوت در دو نوع حافظه مذکور شکل می گیرد.
    مواد و روش ها
    جامعه مورد تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر رشته های مختلف تحصیلی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن می باشد. از هر گروه تعداد 100 نفر به صورت تصادفی گزینش گردید (سن بین 20 تا 30 سال و مجرد)، برای اندازه گیری انواع حافظه آشکار و ضمنی به ترتیب از آزمون یادآوری نشانه ای و آزمون تکمیل ریشه واژه استفاده گردید.
    برای این منظور دو فرضیه به شرح زیر مطرح و مورد آزمون قرار گرفت: فرضیه اول: بین میزان اثر درخشندگی در حافظه آشکار زنان و میزان اثر درخشندگی در حافظه آشکار مردان تفات معناداری وجود دارد. فرضیه دوم: میزان اثر درخشندگی در حافظه ضمنی مردان از میزان اثر درخشندگی حافظه ضمنی زنان بیشتراست.
    نتایج
    در آزمایش فرضیه های مذکور، فرضیه اول مورد تایید قرار نگرفت. اما فرضیه دوم مورد تایید قرار گرفت یعنی مشخص گردید که جنسیت در ایجاد میزان درخشندگی در حافظه ضمنی زنان و مردان اثر متفاوت و قابل توجهی دارد. این تفاوت به نفع مردان است، بنابراین موجب افزایش میزان عملکرد مردان در حافظه ضمنی نسبت به عملکرد زنان در این نوع حافظه می باشد.
    بحث: مردان به خصوصیات سطحی اطلاعات حساس تر بوده، در نتیجه آنان به عوامل سطحی و هیجان های آنی توجه بیشتری دارند.
    کلیدواژگان: درخشندگی، حافظه آشکار، حافظه ضمنی
  • بررسی تاثیر تماس پوستی مادر و نوزاد بر شدت اندوه پس از زایمان خانم های سزارین شده
    فرحناز نعمت بخش، معصومه کردی، علی صاحبی، حبیب الله اسماعیلی صفحات 89-98
    مقدمه
    اندوه پس از زایمان شایع ترین اختلال خلقی پس از زایمان است و در صورتی که علایم آن بیش از دو هفته ادامه یابد، باید به افسردگی اساسی مشکوک شد. پیشگیری از آن می تواند در سلامت روانی خانواده در سال های آتی موثر باشد. یکی از روش های کاهش اندوه پس از زایمان می تواند تماس پوستی باشد. لذا مطالعه ای با هدف «تعیین تاثیر تماس پوستی مادر ونوزاد بر شدت اندوه پس از زایمان خانم های سزارین شده» انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر به روش کارآزمایی بالینی بر روی 79 خانم سزارین شده صورت گرفت. انتخاب اولیه بیمارستان های مورد مطالعه جهت تعیین دو گروه تجربی (40 نفر) و شاهد (39 نفر) به طور تصادفی انجام گرفت و هر 5 روز یک بار جای دو گروه عوض می شد. در گروه تجربی، تماس پوستی روزانه به مدت 30-20 دقیقه صورت می گرفت. اندوه پس از زایمان با استفاده از ابزار افسردگی زونگ بررسی شد. وضعیت خلقی مادران در روزهای سوم، چهارم و دهم پس از سزارین ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون های تی دانشجویی و رگرسیون انجام شد.
    نتایج
    نتایج نشان دادکه اختلاف معنی داری بین میانگین شدت اندوه پس اززایمان روز چهارم (0.02=P) و دهم (0.009=P) در دو گروه وجود داشت. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که تنها، متغیر گروه (تماس پوستی مادر ونوزاد) و طول مدت شیردهی بر شدت اندوه پس از زایمان موثر بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    براساس پژوهش، مداخله تماس پوستی مادر ونوزاد روشی سالم و اقتصادی در کاهش شدت اندوه پس از زایمان مادر است. لذا پیشنهاد می گردد این روش جهت تامین سلامت روانی مادر و نوزاد به کار رود.
    کلیدواژگان: اندوه پس از زایمان، تماس پوستی مادر ونوزاد، سزارین
  • بررسی میزان رضایت شغلی و سازه های وابسته به آن در دندانپزشکان شهر مشهد
    سیدمحمود طباطبایی، نغمه مخبر، بهزاد لطیفیان صفحات 99-104
    مقدمه
    تصور حاکم بر جامعه در مورد دندانپزشکی این است که این رشته می تواند مایه خشنودی و رضایت خاطر هر دندانپزشکی باشد. در این مطالعه بر آن هستیم میزان رضایت شغلی و عوامل موثربر آن را در جامعه دندانپزشکان مشهد بررسی کنیم.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه مقطعی است. جامعه آماری شامل 100 نفر از دندانپزشکان مشغول به کاردر مشهد است که به طور تصادفی انتخاب شده اند.اطلاعات لازم درمورد نمونه ها توسط پرسش نامه 24 سوالی که شامل سوالاتی درمورد مشخصات فردی، ویژگی های شخصیتی، انگیزه های انتخاب شغل،خصوصیات کاری واحساسات فردی دندانپزشکان بود، به دست آمد.
    نتایج
    یافته های پژوهش نشان می دهد، آنچه که بیش از همه روی رضایت شغلی دندانپزشکان تاثیر دارد خصوصیات شخصیتی آنان و در بین آنها از همه مهم تر حس همدردی و نوع دوستی می باشد. همچنین احساس توانایی دندانپزشکان و علاقمندی آنان به شغل نیز از عوامل مهم تاثیرگذار در رضایت شغلی می باشد.
    بحث: در مجموع می توان گفت اکثریت دندانپزشکان مورد مطالعه از شغل خود رضایت دارند و عمده ترین عواملی که نقش مهمی در میزان رضایت شغلی دارند عبارتند از: وجود خصوصیات شخصیتی متناسب با این حرفه، میزان قدردانی و احترام بیماران و جامعه برای خدمات ارایه شده، رضایت نسبی ازسطح درآمد و میزان احساس قابلیت و توانایی در انجام کار.
    کلیدواژگان: دندانپزشک، رضایت شغلی، شخصیت
  • بررسی آگاهی خانواده در مورد انواع سوء رفتار نسبت به زنان سالمند شهر تهران
    مجیده هروی کریموی، مریم جدیدمیلانی صفحات 105-110
    مقدمه
    با توجه به اهمیت سوء رفتار نسبت به سالمندان که یکی از گروه های آسیب پذیر می باشند و عوارض شناخته شده سوء رفتار نسبت به آنها، همچنین تعیین آگاهی خانواده ها در مورد انواع سوء رفتار نسبت زنان سالمند، این تحقیق در شهر تهران انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این پژوهش به صورت مقطعی و با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف در دسترس، برروی 90 نفر از همراهان زنان سالمند مراجعه کننده به درمانگاه های بیمارستان های آموزشی شهر تهران، در سال 1380 انجام گرفت. ابزارگردآوری داده ها پرسش نامه بود، که از طریق مصاحبه توسط پژوهش گر تکمیل گردید.
    نتایج
    پس از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، مشخص شد، سن نمونه های پژوهش 35- 5 سال، 80 درصد متاهل و 50 درصد فرزند فرد سالمند بودند. 73 درصد واحدهای پژوهش غلفت، 98.7 درصد سوء رفتار روان شناختی و 95.3 درصد تجاوز به حقوق را سوء رفتار دانستند و در مورد زیر مجموعه انواع سوء رفتار نیز تمامی واحدهای پژوهشی (100 درصد) موارد استفاده ازکلمات رکیک و دشنام، صحبت با داد و فریاد، رفتار تحقیر کننده، رفتار خشونت آمیز، ضرب وجرح و عدم توجه به حقوق فرد را سوء رفتار بیان کردند.
    بحث: با توجه به آگاهی مثبت خانواده نسبت به انواع سوء رفتار و با توجه به اهمیت سلامت این گروه آسیب پذیر، انجام پژوهش برای تعیین میزان شیوع سوء رفتار، علل آن و تحقیقات تجربی، جهت بررسی تاثیر مداخلات در کاهش سوء رفتار پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: سوءرفتار، آگاهی خانواده، پیشگیری، سالمند
  • بررسی اثرات درمانی فلوکستین بر سندرم ملال پیش از قاعدگی
    نغمه مخبر، محمدرضا فیاضی، کامران جاویدی صفحات 111-115
    مقدمه
    بررسی تاثیر فلوکستین بر درمان سندرم قبل از قاعدگی در 84 دانشجوی مجرد دانشگاه علوم پزشکی مشهد، هدف اصلی انجام تحقیق بود.
    مواد و روش ها
    برای 450 دانشجوی خانم و مجرد پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، پرسش نامه ای مبتنی بر تشخیص گذاری سندرم قبل از قاعدگی بر اساس DSM-IV فرستاده شد. 409 نفر افراد داوطلب پرسش نامه را تکمیل و برگرداندند 84 نفر از آنها علایم اختلال فوق را دارا بودند که تشخیص بیماری با مصاحبه روانپزشکی به تایید رسید. این افراد در طی یک درمان یک سو کور به 2 گروه تقسیم شده و تحت درمان با فلوکستین (20 میلی گرم در روز) و دارونما (کپسول مولتی ویتامین و املاح) به مدت 3 ماه قرار گرفتند. نتایج پاسخ دهی مورد مقایسه آماری قرار گرفت.
    نتایج
    فلوکستین به طور معنی داری بیشتر ازدارونما باعث درمان سندرم ملال قبل از قاعدگی شد (p<0.01).
    علایم این سندرم خصوصا افسردگی، بی ثباتی خلق، خشم، تغییرات اشتها، عدم توانایی کنترل خود، عدم علاقه به فعالیت های عمومی، مشکلات تمرکزو مشکلات خواب با فلوکستین بهبود یافته بودند.عوارض فلوکستین نادر و گذرا بود و به ندرت منجر به قطع دارو شد.
    بحث: مطالعه ما به خوبی مشخص کرد که فلوکستین با دوز 20 میلی گرم در روز به خوبی تحمل می شود و می تواند درمان موثری برای سندرم قبل از قاعدگی زنان مجرد دانشجو باشد.
    کلیدواژگان: فلوکستین، سندرم ملال پیش از قاعدگی، دارو های مهار کننده اختصاصی باز جذب سروتونین
  • بررسی همه گیرشناسی و علت شناسی اقدام به خودکشی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی در بین مراجعین اورژانس بیمارستان 22 بهمن نیشابور در سال1382
    غلام رضا محمدی، اقدس سعادتی صفحات 117-125
    مقدمه
    خودکشی مرگی است که عمد ا به دست خود شخص حاصل می شود.آمارسازمان بهداشت جهانی نشان می دهدکه سالانه یک میلیون نفردرسراسر جهان به علت خودکشی فوت و10 تا20 برابرنیزاقدام به خودکشی می کنند. سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد: رتبه جهانی ایران درخودکشی 58 بوده ونرخ خودکشی 9 نفردر هرصد هزارنفر می باشد و1% کل مرگ میرها را شامل شده است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضریک مطالعه توصیفی تحلیلی بوده که با هدف مشخص نمودن میزان، علل وروش های اقدام به خودکشی وارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنس، میزان تحصیلات، محل سکونت، شغل و ‎غیره) در بین مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان 22 بهمن نیشابور صورت گرفت. در فاصله زمانی 6 ماه کلیه موارد اقدام به خودکشی در نیشابور که به بیمارستان 22 بهمن مراجعه نمودند و نمونه پژوهش می باشند با استفاده از یک پرسش نامه مورد مصا حبه قرار گرفتند.سپس داده ها با استفاده از آمارتوصیفی ونرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    پژوهش نشان داد که از 207 مورد اقدام به خودکشی 69.1% زن، 62.8% شهری، 54% متاهل بوده وبیشترین میزان خودکشی در محدوده سنی 25-16 سال (66.2%) می باشد. از نظر میزان تحصیلات 52.2% در گروه ابتدایی و25.6% با تحصیلات دیپلم بودند. از نظر شغل بیشترین مورد، درزنان خانه دار 31.9% و سپس در افراد بیکار 25.6% بود. بیشترین روش خودکشی استفاده از دارو (77.8%) و بعد سموم (13%) بوده وبیشترین علت اقدام به خودکشی، اختلاف با همسر وخانواده همسر (27.1%) سپس هشدار به اطرافیان 17.4% و کمترین علت شکست تحصیلی 0.5% و آزار جسمی 0.1% بوده است. همچنین بیشترین زمان حادثه ساعت 12- 6 بعداز ظهر بوده است. آزمون های آماری نشان داد که بین متغیرهای سن، وضعیت تاهل، تحصیلات، علت وروش خودکشی با اقدام به خودکشی ارتباط معنی داری وجود دارد.
    بحث: اقدام به خودکشی با استفاده از روش های مختلف ازمسایل مهمی است که امروزه جامعه ما رادرگیرنموده است، لذا مسوولین بایستی تاکید وتوجه بیشتری را به آن معطوف داشته و برنامه هایی را در جهت شناسایی عوامل خطرساز و راه های پیشگیری طرح و اجرا نمایند.
    کلیدواژگان: خودکشی، علت شناسی، همه گیرشناسی، متغیرهای جمعیت شناختی
  • بررسی شیوع افسردگی در 52 بیمار ویتیلیگو مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان امام رضا (ع) دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1383
    مسعود ملکی، زری جاویدی، بیتا کیافر، وحید سعادتیان، علی اکبر صارمی صفحات 127-130
    مقدمه
    ویتیلیگو یک بیماری اکتسابی پوست با شیوع حدود 1% در جمعیت می باشد. علیرغم پیشنهاد روش های مختلف برای درمان آن، غالبا سیر بیماری پیشرونده بوده و پیش آگهی قابل پیش بینی نیست. در جامعه ما با توجه به وجود نگرش منفی عموم به این بیماری، مشکلات اجتماعی- خانوادگی زیادی برای مبتلایان ایجاد می شود که می تواند زمینه ساز بروز اختلالات روانپزشکی گردد. به علاوه در مورد جنبه های روانپزشکی این بیماری مطالعات کمی تاکنون انجام شده است.
    هدف از این مطالعه بررسی شیوع و شدت افسردگی در بیماران مبتلا به ویتیلیگو براساس مقیاس سنجش افسردگی هامیلتون (Hamilton rating score for depression) و مقایسه آنها با افراد کنترل سالم می باشد.
    روش کار
    این مطالعه به صورت مقطعی تحلیلی- توصیفی انجام شده است. 52 بیمار مبتلا به ویتیلیگو مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان امام رضا (ع) بعد از اخذ موافقت وارد طرح شدند. وسعت و توزیع بیماری پوستی آنها تعیین گردید. ومشخصات جمعیت شناختی ثبت شد. سپس پرسشنامه 24 ماده ای هامیلتون برای تعیین شدت افسردگی جهت آنها تکمیل گردید. در گروه شاهد همسان از نظر سنی و جنسی که در معاینه پوست و معاینه عمومی سالم بودند مراحل مشابه انجام شد نقطه برش در این مطالعه برای مقیاس هامیلتون به صورت زیر تعیین شد: 24-17 افسردگی خفیف، 30-25 افسردگی متوسط و31 به بالا افسردگی شدید.
    نتایج
    در گروه مبتلایان به ویتیلیگو 24 نفر (46.2%) و در گروه شاهد 3 نفر (5.8%) دچار افسردگی بودند.
    میانگین نمره افسردگی در گروه بیماران ویتیلیگو 17.48 و در گروه شاهد 5.9 بود.
    درگروه بیماران ویتیلیگو 7.6% سابقه اقدام به خودکشی داشتند. همچنین در گروه بیماران بین نمره افسردگی و سن، جنس، وضعیت تاهل، درصد درگیری پوست، آشکار یا نهان بودن ضایعات پوستی، سابقه مراجعه به روانپزشک ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت (P> 0.05).
    نتیجه گیری
    شیوع قابل ملاحظه افسردگی در این بیماران نشان دهنده نیاز مبرم به ارتباط نزدیک تر بین درماتولوژیست با روانپزشک جهت تشخیص و درمان بهتر مشکلات روحی و روانی این بیماران می باشد.
    کلیدواژگان: ویتیلیگو، افسردگی، مقیاس درجه بندی افسردگی هامیلتون
  • بررسی سلامت روان بیماران وابسته به مواد روانگردان
    محمد مهدی حسن شاهی، کاظم احمدیان صفحات 131-139
    مقدمه
    به منظور بررسی وضعیت روانی بیماران وابسته به مواد روانگردان، پژوهش حاضر اجرا گردید.
    مواد و روش ها
    تعداد120 نفر (60 بیمار و 60 نفر از افراد بهنجار) که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، با استفاده از چک لیست مصاحبه روان شناختی و فرم 28 سوالی پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ-28) به عنوان ابزار بررسی سلامت روان مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بررسی یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمرات بیماران وابسته به مواد روانگردان نسبت به آزمودنی های بهنجار در تمامی زیر مقیاس های پرسش نامه سلامت عمومی (نشانه های جسمانی، اضطراب و اختلالات خواب، اختلال در روابط بین فردی، افسردگی) به طور پایایی بالاتر می باشد. نتایج نشان داد که که نمره 87.7 درصد از بیماران وابسته به مواد روان گردان، در پرسش نامه GHQ بالاتر از نقطه برش بود.
    نتیجه
    با توجه به اختلالات روانی و وابستگی به مواد روانگردان استفاده از تشخیص چند محوری و درمان های مناسب روانپزشکی و روان درمانی این قبیل بیماران می توانند گامی در موفقیت درمان و جلوگیری ازعود و وسوسه به شمار آید.
    کلیدواژگان: وضعیت روانی، بیماران وابسته به مواد روانگردان، افراد بهنجار
  • بررسی شیوع افسردگی و عوامل موثر بر آن در زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک نازایی منتصریه مشهد
    فاطمه بهدانی، مجید عرفانیان، پریا حبرانی، سیدکاوه حجت صفحات 141-146
    مقدمه
    نیاز به داشتن فرزند یک نیاز ذاتی است که کم و بیش در تمام انسان ها یافت می شود. عدم توانایی باروری و واکنش های اجتماعی رایج در جامعه نسبت به این افراد باعث می شود که افراد نابارور دچار مشکلات روان شناختی جدی گردند. از جمله مهمترین این مشکلات افسردگی است که تاثیر قابل توجه بر تمام جنبه های زندگی فرد می گذارد. لذا محققین بر آن شدند تا میزان افسردگی و عوامل موثر بر آن را در 200 زن نابارور مراجعه کننده به کلینیک نازایی منتصریه مورد بررسی قرار دهند.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه مقطعی است و روش نمونه گیری به صورت ساده می باشد. حجم نمونه شامل 200 زن نابارور و ابزارهای گردآوری، مصاحبه بالینی، آزمون استاندارد بک و پرسش نامه مشخصات فردی بود. تعداد18 عدد از پرسش نامه ها بدلیل نقص در تکمیل از مطالعه خارج شدند. سپس نتایج حاصله با تست های مجذور خی و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    از افراد مورد مطالعه 42.9% بدون شواهدی از افسردگی (نمره بک کمتر از 9)، 36.3% علایم افسردگی خفیف (نمره بک بین 19 - 10)، 9.9% علایم افسردگی متوسط و 11% افراد علایم افسردگی شدید (نمره بک 30 و بالاتر) داشتند. به عبارتی 57.1% از زنان نابارور، مبتلا به درجاتی از افسردگی بودند که 20.9% آنها در حد افسردگی بالینی بود.بین سن، میزان تحصیلات بیمار، تحصیلات همسران و شغل با شیوع افسردگی رابطه معنی داری وجود داشت. به این صورت که بیشترین میزان شیوع علایم افسردگی در طیف سنی 33 - 21 سال بود. همچنین در افراد با تحصیلات کمتر و غیر شاغل شیوع افسردگی بالاتر بود. بین مدت ناباروری و علت نازائی با شیوع افسردگی رابطه معنی داری یافت نشد.
    بحث: با توجه به یافته های مطالعه که 20.9% زنان نابارور علایم افسردگی در حد بالینی داشتند، حضور روان شناسان بالینی و روانپزشکان در مراکز تشخیص ودرمان ناباروری ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: افسردگی، ناباروری، تست بک