فهرست مطالب

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:5 Issue: 4, 2004

  • تاریخ انتشار: 1383/07/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی جلالی بمان، حسن مظفری، محمدحسین پارساییان، مژگان شارق زاده صفحات 280-289
    مقدمه
    لیپوپروتیین- آ، یک ذره غنی از کلسترول در پلاسمای انسان می باشد، که به عنوان یک عامل خطرساز مستقل برای آترواسکلروز شناخته شده است. علاوه بر بیماری هایی نظیر دیابت قندی و نارسایی کلیه در مواردی چون حاملگی طبیعی و پرخطر نیز ممکن است، غلظت پلاسمایی این لیپوپروتئین دچار تغییر گردد. از آنجا که غلظت پلاسمایی Lp(a) و تاثیر احتمالی حاملگی بر آن وابسته به نژاد می باشد، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر حاملگی بر غلظت پلاسمایی این لیپوپروتیین در گروهی از زنان باردار مقیم شهر یزد بود.
    مواد و روش ها
    گروه مورد مطالعه شامل 94 زن باردار (میانگین سنی 33/4±6/24 سال) و 51 زن غیرباردار سالم (میانگین سنی 73/6±2/26 سال) بود. نمونه خون در اول صبح و در حالت ناشتا تهیه شد و سرم حاصل در دمای ‍70° C- تا زمان سنجش Lp(a) ذخیره گردید. پس از تعیین مقدار Lp(a)، نتایج حاصل مورد آنالیز آماری قرار گرفت. تست های آماری U-test و تست Wilcoxon برای مقایسه Lp(a) در دو گروه(باردار و شاهد)، t-test برای مقایسه لیپیدها در دو گروه و تست Wallis Kruskal- برای مقایسه متغیرها در چهار گروه (سه ماهه اول، سه ماهه دوم، سه ماهه سوم و گروه شاهد) و آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط Lp(a) با سایر متغیرها مورد استفاده قرار گرفت. P<0.05 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    میانگین و انحراف معیار سطح پلاسمایی Lp(a) در گروه باردار (mg/dl 5/22±25) به طور معنی داری از گروه شاهد (mg/dl 5/13±18) بالاتر بود (01/0=P). در افراد مورد مطالعه سطح پلاسمایی Lp(a) همبستگی معنی داری با سن، میزان کلسترول و میزان تری گلیسرید نداشت. در 50 نفر از زنان باردار، غلظت پلاسمایی Lp(a) در نیمه دوم حاملگی (mg/dl 4/22±31) به طور معنی داری از نیمه اول (mg/dl 16±20) بالاتر بود (001/0=P). مقایسه Lp(a) در گروه های سه ماهه و شاهد، افزایش معنی داری در گروه سه ماهه سوم نسبت به سایر گروه ها نشان داده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که مشابه با اغلب سایر جوامع مطالعه شده، غلظت Lp(a) پلاسمایی در افراد باردار بالاتر از افراد غیرباردار سالم بود. غلظت Lp(a) در هنگام حاملگی به تدریج افزایش می یابد و این افزایش در نیمه دوم حاملگی شدیدتر است. با توجه به مشکلاتی که افزایش Lp(a) پلاسمایی ممکن است در جریان خون جفت ایجاد نماید، پیشنهاد می گردد مطالعات بیشتری به ویژه در مورد رابطه این لیپوپروتئین با بروز پره اکلامپسی، تولد نوزاد کم وزن و سابقه سقط مکرر صورت گیرد.
    کلیدواژگان: لیپوپروتیین - آ، حاملگی، عوامل خطرساز، لیپید، و لیپوپروتیین های پلاسما
  • سیداحمدرضا محمودی، رویا قدس، امیر حسن رنانی، مهناز حیدری، علی احمد بیات، ابراهیم ترک آبادی، محمد مهدی آخوندی، کاظم پریور، محمود جدی تهرانی، محمدرضا صادقی صفحات 290-298
    مقدمه
    با وجود پیشرفت و گسترش تحقیقات در زمینه تولید مثل و ناباروری و به ویژه فرآیند لقاح، در حال حاضر تعداد اندکی از آنتی ژن های مؤثر در فرآیند لقاح در سطح اسپرم و تخمک، شناسایی شده است. مطالعه این مولکول ها و بررسی خصوصیات بیوشیمیایی، بیوفیزیکی و فیزیولوژیکی آنها، درک هرچه بهتر فرآیند لقاح را تسهیل می کند. گذشته از آن، علت اصلی درصد بالایی از ناباروری های با علت نامشخص که ناشی از وجود نقایص مولکولی آنتی ژن های دخیل در عمل لقاح می باشند، لذا هدف این مطالعه تعیین خصوصیات آنتی ژن مورد شناسائی توسط آنتی بادی منوکلونال HS56 می باشد.
    مواد و روش ها
    سلول های هیبریدومای مولد آنتی بادی منوکلونال HS56 علیه آنتی ژن سطحی اسپرم انسان به صفاق موش های نر بالغ 8-6 هفته تزریق شدند تا مقادیر زیاد آنتی بادی از مایع آسیت، به دست آید. آنتی بادی مذکور توسط ستون افینیتی کروماتوگرافی پروتئین G، تخلیص و ایزوتیپ این آنتی بادی توسط آزمون الایزا تعیین گردید. آنتی ژن های سطحی اسپرم انسان توسط لیتیوم دی یدوسالیسیلات (LIS) استخراج و الکتروفورز SDS-PAGE روی این آنتی ژن ها انجام گرفت. به منظور تعیین وزن مولکولی و برخی خصوصیات بیوشیمیایی آنتی ژن مورد نظر، وسترن بلاتینگ انجام شد و محل قرارگیری این آنتی ژن در سطح اسپرم انسان به کمک آزمون ایمنوفلورسانس غیرمستقیم بررسی شده و در نهایت تاثیر یا عدم تاثیر این آنتی ژن در واکنش آکروزومی مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها بر اساس مقایسه داده های زوج شده و آزمون Wilcoxon Signed Ranks Test انجام و سطح معنی داری، 05/0 در نظر گرفته شد.
    نتایج
    با تکنیک SDS-PAGE الگوی الکتروفورتیک آنتی ژن های استخراج شده با نمک LIS، مشاهده شد و با آزمون الایزا مشخص شد که آنتی ژن مورد شناسایی توسط آنتی بادی منوکلونال HS56، در مجموعه آنتی ژنی استخراج شده از سطح اسپرم با استفاده از LIS، وجود دارد. ایزوتیپ آنتی بادی منوکلونال HS56 از نوعIgG1 تعیین شد. پس از انجام وسترن بلاتینگ، مشخص شد که وزن مولکولی آنتی ژن مورد نظر حدود 56±2 kDa است و در ساختار مولکول پروتئین مورد نظر، باند دی سولفیدی وجود دارد. آزمون ایمنوفلورسانس غیرمستقیم نشان داد که محل قرارگیری این آنتی ژن در ناحیه آکروزومی و گردن اسپرم می باشد. با مجاور نمودن آنتی بادی منوکلونال با اسپرم و القاء واکنش آکروزومی، مشخص شد که بلوکه کردن این اپی توپ با آنتی بادی منوکلونال HS56، تاثیری در واکنش آکروزومی ندارد (11/0 =P).
    نتیجه گیری
    براساس بررسی های انجام شده، هرچند آنتی ژن HS56 در ناحیه آکروزومی و سراسپرم قرار دارد ولی نقش اساسی در فرآیند واکنش آکروزومی دارا نمی باشد. بررسی بیشتر این آنتی ژن بوسیله تخلیص و بررسی ساختار مولکولی آن و نیز نقش آن در اتصال اسپرم و تخمک، ارزش این آنتی بادی را مشخص خواهد نمود.
    کلیدواژگان: اسپرم، آنتی ژن سطحی اسپرم، آنتی بادی منوکلونال، واکنش آکروزومی، و باروری
  • لیلا روشنگر، جعفر سلیمانی راد صفحات 299-307
    مقدمه
    میدان الکترومغناطیس حاصل از وسایل الکتریکی مختلف نظیر لوازم خانگی، ابزارهای تشخیصی و صنعتی سبب شده است که انسانها دایما در معرض این فاکتور محیطی قرار گیرند. گرچه نتایج حاصل از بررسی های اپیدمیولوژیک و تجربی نشان دهنده اثرات سو میدان های الکترومغناطیس بر سیستم های بیولوژیک است؛ ولی در مورد مکانسیم عمل و اثرات دقیق آنها وحدت نظر وجود ندارد. هدف از بررسی حاضر مطالعه اثرات مورفولوژیک میدان های الکترومغناطیس بر بافت تخمدان در سطح سلولی و با استفاده از میکروسکوپ الکترونی می باشد.
    مواد و روش ها
    برای این منظور، 30 سر رت ماده بالغ نژاد Wistar تهیه و رت ها به دو گروه کنترل و آزمایش، هر گروه 15 سر رت تقسیم شدند. رت های گروه آزمایش به مدت چهار ماه و روزانه چهار ساعت در معرض میدان الکترومغناطیسی با شدت 3 mT قرار گرفتند. پس از اتمام دوره آزمایش، تخمدانهای هر دو گروه آزمایش و کنترل جدا گردید و پس از فیکس نمودن و آماده سازی با میکرو سکوپ الکترونی عبوری (TEM) مطالعه شد. بررسی های مورفومتریک به طریق شمارش و اندازه گیری بر روی میکروگرافها انجام و میانگین پارامترهای کمی با استفاده از T-test مورد آنالیز قرار گرفت. برای آنالیز داده ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده و α=0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    نتایج
    مطالعه باTEM نشان داد که در گروه آزمایش و تحت تاثیر میدان الکترومغناطیس، در مقایسه با گروه کنترل، اووسیت ها چروکیده می شوند و ضخامت زونا پلوسیدا از mm 4.47±0.42 در گروه کنترل به 3.24±0.25 mm کاهش می یابد و تعداد میکروویلی های نفوذ کرده به آن از تعداد 9.8±0.56 در هر سانتی متر مربع در گروه کنترل به 4.13±0.83 عدد در هر سانتی متر مربع در گروه آزمایش کاهش می یابد که این کاهشها از نظر آماری معنی دار می باشد (p<0.001). در سیتوپلاسم اووسیت رت های گروه آزمایش تیغه های سیتوپلاسمی متراکم تر می گردد و هسته سلول های گرانولوزا متراکم و دارای کروماتین حاشیه ای می شود و واکوئل های متعدد ظاهر می گردند. از دیگر تغییرات مورفولوژیک قابل مشاهده در سلول های گرانولوزای گروه آزمایش، مبهم شدن کریستا های میتوکندری ها، بروز علائم آپوپتوز در این سلول ها از قبیل فاصله گیری از سلول های مجاور و پیدایش اجسام آپوپتوزی بود که با افزایش تعداد ماکروفاژها همراه بود.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج حاصل میدان الکترومغناطیس با اثرگذاری بر عملکرد سلولها، تغییرات غشایی و القای آپوپتوز باعث مهار رشد فولیکولها و رسیدگی اووسیت می گردد. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که میدان های الکترومغناطیس با مکانیسم های فوق بر روند تکامل طبیعی اووژنز تاثیر گذاشته و می تواند زمینه ساز کاهش باروری گردد.
    کلیدواژگان: میدان الکترومغناطیس، میکروسکوپ الکترونی عبوری، آپوپتوز، رت، تخمدان، فولیکول، و سلول های گرانولوزا
  • مهناز اشرفی، فاطمه زعفرانی، انسیه شاهرخ تهرانی، منیر اوج، احمدرضا باغستانی، الهام امیر چقماقی صفحات 308-314
    مقدمه
    پاسخدهی ضعیف تخمدان به داروهای گنادوتروپین تزریقی، در 26-9% سیکل های ART اتفاق می افتد. با شروع پیری تخمدان، ذخیره تخمدان کاهش می یابد که عامل مهمی در کاهش پاسخ تخمدان به گنادوتروپینها می باشد؛ ولی گزارش های متعددی در مورد روش های احتمالی دیگر مؤثر در عملکرد گنادوتروپینها در تخمدان، نظیر استفاده از انواع گنادوتروپینها با دوز بالا، درمان توام با هورمون رشد و گلوکوکورتیکوئیدها وجود دارد. در این مطالعه نقش دگزامتازون، به عنوان یکی از فاکتورهای مؤثر بر پاسخ تخمدانی، در بیماران نابارور مراجعه کننده به پژوهشکده رویان با سن بیش از 35 سال، در مقایسه با گروه کنترل بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی، 72 خانم نابارور مراجعه کننده به پژوهشکده رویان با سن بیش از 35 سال و تحت درمان با سیکل های IVF/ICSI، انتخاب و به دو گروه شامل 36 خانم تقسیم شدند. در ابتدا در هر دو گروه FSH، LH، استرادیول، تستوسترون توتال، پرولاکتین و هورمون های تیروییدی در روز سوم قاعدگی اندازه گیری شد. پروتکل طولانی مدت آگونیست GnRH، از روز 21 سیکل شروع شد. همزمان با شروع آگونیست GnRH، به شیوه سه سوکور به یک گروه دوقرص دگزامتازون وبه گروه دیگر 2 عدد پلاسبو داده شد. پس از طی دو هفته و اطمینان از حصول سرکوب هیپوفیز، تحریک از روز دوم قاعدگی با روزی سه عدد آمپول HMG شروع شد که بر حسب نیاز بیمار، دوز دارو تغییر می یافت. بعد از رشد حداقل سه فولیکول با اندازه بیش از 18 mm و اندازه گیری استرادیول سرم، میزان IU 10000 هورمون HCG به صورت عضلانی تزریق شد. دریافت اووسیت 38-36 ساعت بعد از تزریق HCG و تحت سونوگرافی واژینال انجام شد و بعد از 48 ساعت، جنین های حاصل از باروری تخمک ها به روش ICSI/IVF، به داخل رحم انتقال یافتند. تعداد اووسیت های بدست آمده، تعداد جنین های حاصل و منتقل شده، تعداد آمپول های مصرفی HMG، غلظت استرادیول سرم در روز تزریق HCG و میزان حاملگی در دو گروه مقایسه شد. به منظور ورود اطلاعات از نرم افزار (SPSS (11.5و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماریT-test و c2استفاده شد و p<0.05 به عنوان سطح معنی داری آماری تعریف شد.
    نتایج
    بین دو گروه از نظر سن، مدت ناباروری، نمایه توده بدنی وآزمایشات هورمونی، متوسط تعداد اووسیت به دست آمده، درصد جنین های تشکیل شده و منتقل شده اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت؛ اما تفاوت تعداد آمپول های HMG مصرفی(39/13±6/30 عدد) در گروه دگزامتازون در مقابل گروه پلاسبو (34/18±65/41 عدد) از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05).
    بحث: اگرچه در تعداد اووسیت حاصل و بارور شده بین دو گروه دگزامتازون و پلاسبو تفاوت معنی داری وجود نداشت اما تعداد آمپول های مصرفی HMG در گروه تحت درمان با دگزامتازون به گونه معنی داری کمتر از گروه پلاسبو بود که می تواند موید نقش دگزامتازون در افزایش پاسخگویی بافت تخمدانی به گنادوتروپینها باشد. لذا در بیماران بالای 35 سال که احتمال پاسخ ضعیف تخمدانی وجود دارد، علاوه بر پروتکل استاندارد، به کارگیری دگزامتازون به عنوان درمان ضمیمه ای توصیه می شود.
    کلیدواژگان: دگزامتازون، پاسخ دهی تخمدان، پلاسبو، روش های کمک باروری، و گنادوتروپینها
  • نسا اصنافی، کریم الله حاجیان، آسیه عبدالهی صفحات 315-322
    مقدمه
    هیسترکتومی یکی از رایج ترین عمل های جراحی در تمام دنیاست. روش هیسترکتومی خود به دو دسته اصلی شامل ابدومینال و واژینال تقسیم می شود که هر کدام از این روش ها اندیکاسیون مخصوص خود را دارند؛ ولی گاهی می توانند اندیکاسیون مشترک نیز داشته باشند. مهمترین اندیکاسیون های هیسترکتومی ابدومینال عبارتند از: فیبروم رحمی، AUB، PID مقاوم به درمان، اندومتریوز، بدخیمی های رحم و تخمدان، آدنومیوز همراه با خونریزی واژینال، درد لگنی مقاوم به درمان و CIN سرویکس. مهمترین اندیکاسیون هیسترکتومی واژینال نیز پرولاپس رحم در بیماران بدون سابقه چسبندگی لگن می باشد. با توجه به اهمیت و شیوع هیستروکتومی و مشکلات پس از آن تصمیم گرفتیم تا مقایسه ای بین دو روش هیستروکتومی از نظر میزان عوارض آن داشته باشیم تا بتوانیم در انتخاب روش هیسترکتومی با دقت بیشتری عمل کنیم. امید است که این مطالعه راهی جهت انتخاب روش صحیح تر هیسترکتومی باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه، یک مطالعه تحلیلی از نوع مورد- شاهد (گذشته نگر) بر اساس اطلاعات موجود در پرونده بیماران می باشد. مطالعه بر روی 339 بیمار هیسترکتومی شده، 57 مورد (8/16%) به صورت واژینال و282 مورد (2/83%) به صورت ابدومینال، در طی سال های 81-80 در بخش زنان بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل انجام گرفت. در این تحقیق متغیرهایی مانند سن بیماران، تعداد روزهای بستری، میزان افت هموگلوبین و دیگر عوارض زودرس در دو گروه هیسترکتومی مورد مقایسه قرار گرفت. داده های حاصل به وسیله نرم افزار SPSS وآزمون های آماریc2، t-test و Fiher''s exact و مدل لجستیک چندگانه و محاسبه نسبت خطرات تطبیق داده شده آنالیز گردید.
    نتایج
    متوسط سن بیماران در هیسترکتومی واژینال 58.5±12 سال و ابدومینال 44.69±7.9 سال بود. میزان کلی عوارض در هیسترکتومی ابدومینال (7/23%) بیشتر از واژینال (3/5%) بود (01/0=P). تب مهمترین عارضه بعد از عمل بود که در هیسترکتومی ابدومینال (4/18%) بیشتر از واژینال (5/3%) مشاهده گردید. از طرفی میزان درصد افت هماتوکریت در هیسترکتومی ابدومینال (%2.39±2.05) کمتر از نوع واژینال (%3.76±1.32) بود. (p<0.001)
    نتیجه گیری
    با توجه به عوارض کمتر هیسترکتومی واژینال در مطالعه حاضر و مطالعات مشابه انجام شده، در صورت عدم کنتراندیکاسیون و امکان جایگزینی این روش به جای هیسترکتومی ابدومینال استفاده، از آن در خانم های کاندید انجام هیسترکتومی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: هیسترکتومی، هیسترکتومی ابدومینال، هیسترکتومی واژینال، فیبروم رحمی، و آدنومیوز
  • محمدجلال عباسی شوازی، آتیه خادم زاده صفحات 323-337
    مقدمه
    روش نزدیکی منقطع به عنوان یکی از روش های سنتی پیشگیری از بارداری از دیرباز متداول بوده و قدمت استفاده از این روش به قبل از اسلام باز می گردد. معمولا دو گروه از افراد در جامعه بیشتر از این روش استفاده می نموده اند. از یکسو، افراد بی سواد که اطلاعات اندکی در مورد روش های مدرن تنظیم خانواده داشته اند و از دیگر سو افراد با تحصیلات بالا که به دلیل آگاهی و یا اجتناب از عوارض جانبی از روش های مدرن از این روش استفاد می کرده اند. در ایران بالاترین میزان شیوع استفاده از روش های سنتی پیشگیری از بارداری به استان گیلان با میزان 30% اختصاص دارد و زوجین استفاده کننده از این روش در استان گیلان حدود یک سوم از زوجین استفاده کننده از کل روش های پیشگیری از بارداری را تشکیل می دهد. از طرفی، روش نزدیکی منقطع سهم بالائی از حاملگی های ناخواسته همزمان با استفاده از روش ها را در این استان داراست. هدف این مطالعه بررسی علل و عوامل مؤثر بر انتخاب روش نزدیکی منقطع در شهرستان رشت به منظور سیاستگذاری و برنامه ریزی جامعتر برنامه های تنظیم خانواده می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از دو روش کمی وکیفی در تبیین موضوع بهره گرفته شد. در بررسی کمی از داده های طرح تحولات باروری در ایران استفاده شد و در تحلیل داده ها از آزمون های c2، آنالیز واریانس و رگرسیون لجستیک استفاده شد. روش های کیفی در این مطالعه شامل مصاحبه عمیق و مصاحبه گروهی بود. از زنان تحت پوشش سه مرکز بهداشتی درمانی شهرستان رشت، 27 زن که سابقه استفاده از روش نزدیکی منقطع را داشتند، به صورت تصادفی انتخاب و با آنها مصاحبه عمیق به عمل آمد. به علاوه 2مورد مصاحبه گروهی متمرکز با کارشناسان ستادی (7 نفر کارشناس جمعیت و تنظیم خانواده مرکز بهداشت استان و مرکز بهداشت شهرستان رشت)، و اجرایی (5 نفر کارشناس تنظیم خانواده مراکز بهداشتی درمانی به همراه 3 نفر رابط بهداشت) در شهر رشت برگزار شد.
    نتایج
    حدود 70% زنان روستایی در مقابل 57% از جمعیت زنان شهری از روش های مدرن پیشگیری از بارداری استفاده می کردند. در مجموع، 3/38% از کل زنان استفاده کننده از روش های پیشگیری از بارداری از روش نزدیکی منقطع استفاده می کردند. آزمون آماری تفاوت معنی داری بین محل سکونت پاسخگویان و نوع روش پیشگیری از بارداری مدرن و روش نزدیکی منقطع را نشان داد. متغیرهای تعداد فرزندان، طول مدت ازدواج و طریقه آشنایی با روش ها به عنوان متغیرهای مستقل معنی دار در معادله شناخته شدند و سایر متغیرها از مدل حذف گردیدند. نتایج بررسی کیفی نیز نشان داد زوجین با استفاده از روش نزدیکی منقطع از عوارض جانبی همراه با روش های مدرن اجتناب می کنند. همچنین استفاده گسترده از این روش را باید به ملاحظه و درک متقابل مردان از وضعیت سلامت همسرانشان نیز نسبت داد.
    نتیجه گیری
    بهبود کیفیت و توسعه خدمات تنظیم خانواده می تواند تا حدی در انتخاب بیشتر روش های مدرن پیشگیری موثر باشد. لکن با توجه به گرایش زوجین در استفاده از روش نزدیکی منقطع، این روش نیز باید به عنوان یک روش پیشگیری از بارداری در مراکز ارائه خدمات تنظیم خانواده به رسمیت شناخته شود و آموزش های لازم در زمینه استفاده از این روش ارایه گردد. با توجه به اینکه سهم بالایی از حاملگی های ناخواسته همزمان با این روش اتفاق می افتد، بایستی آموزش در ارتباط با دوره های قاعدگی زنان و روش های اورژانسی به ویژه در مناطق شهری مدنظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: روش منقطع، تنظیم خانواده، دوره های باروری، مطالعه کیفی، و رشت
  • فرشته نجفی، فاطمه درخشانی صفحات 338-345
    ارتباط میان زوجین در زمینه تنظیم خانواده یکی از عوامل مهم و در واقع به عنوان یک پیش شرط برای پذیرش روش های پیشگیری از بارداری می باشد. تحقیقات نشان می دهد که برای تقویت این ارتباط و افزایش مشارکت مردان، زنان منبع اصلی اطلاع رسانی به همسر خود محسوب می شوند. لذا با توجه به بافت فرهنگی و سنتی شهر زاهدان، محدود بودن ارتباطات زوجین و پایین بودن سطح پوشش تنظیم خانواده، این مطالعه قصد دارد نتایج مشاوره با زنان در زمینه مهارت های ارتباطی با همسران خود را جهت افزایش پوشش تنظیم خانواده بررسی نماید.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی از نوع قبل و بعد می باشد که با هدف فوق درشهر زاهدان در سال 1381 صورت گرفت. بدین منظور تعداد 44 نفر از زنان در سنین باروری، دارای 2 فرزند و بیشتر که از روش های پیشگیری از بارداری استفاده نمی کردند، به روش غیر تصادفی از 3 مرکز بهداشتی- درمانی این شهر انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسشنامه ها از طریق پرسش از نمونه های مورد پژوهش و همسر آنان توسط پژوهشگر و تعیین نیازهای آموزشی آنها، زنان در قالب 5 گروه 9 - 8 نفره، طی 3 جلسه (برای هر گروه) مورد مشاوره قرار گرفتند. یکماه پس از مشاوره، نتایج توسط پرسشنامه و چک لیست ثبت موارد از پرونده بهداشتی، ارزشیابی و با استفاده از آزمون های آماری Willcoxon، Mc nemar و c2 و سطح معنی داری α=0.05 و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    آزمون آماری Wilcoxon با p<0.00001 نشان داد که تفاوت معنی داری از لحاظ تعداد دفعات گفتگوی زوجین قبل و بعد از مداخله وجود دارد. همچنین آزمون c2 با p<0.05 در مورد زنان و p<0.01 در مورد همسران آنها نشان داد که بعد از مداخله ارتباط معنی داری میان به کارگیری روش های پیشگیری و میزان ارتباط زوجین در مورد تنظیم خانواده وجود دارد. پس از مداخله 43% زوجین از یکی از روش های پیشگیری از بارداری استفاده کردند و آزمونMc nemar تفاوت معنی داری را نشان داد. (p<0.00001)
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان داد که اجرای برنامه مشاوره گروهی با زنان به منظور بهبود بخشیدن به ارتباط میان زوجین در زمینه تنظیم خانواده کارآیی قابل قبولی دارد. در نتیجه توصیه می گردد که در برنامه های آموزشی، تقویت مهارتهای ارتباطی میان زوجین بیش از پیش مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: مشاوره گروهی، ارتباط میان زوجین، تنظیم خانواده، و زاهدان
  • جمیله فرخ زادیان، شهناز زهره کرمانی، سکینه سبزواری صفحات 346-355
    مقدمه
    بیماری مانع رشد طبیعی ومطلوب و همچنین مانع حفظ وارتقاء سلامت می شود. بنابراین فعالیت های لازم برای پیشگیری از بیماری در جامعه می بایست اولویت اساسی برنامه های بهداشتی، درمانی باشد. عفونت های دستگاه تناسلی از جمله بیماری هایی هستند که سلامت زنان را تهدید می کنند. بنابراین پیشگیری از این عفونت ها اهمیت فوق العاده ای در کنترل این بیماری ها در اجتماع دارد. با توجه به شعار سازمان بهداشت جهانی در جهت پیشگیری و کنترل بیماری های مقاربتی تا سال 2010 و نیز افزایش شیوع این بیماری ها در جوامع مختلف، لزوم آموزش ومشاوره در خصوص رفتارهای جنسی و پیشگیری موثر از بیماری های عفونی دستگاه تناسلی بویژه بیماری های مقاربتی باید محور اصلی خدمات بهداشت باروری و جنسی قرار گیرد. از آنجایی که دانش و آگاهی نقش مهمی در نحوه نگرش، رفتار واعمال افراد ایفا می کند و در نهایت از طریق کسب دانش و تغییر در نگرش، عملکرد مطلوب نیز امکان پذیر می گردد، بدین جهت یک مطالعه توصیفی به منظور بررسی دانش، نگرش و عملکرد زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی، درمانی شهر کرمان در مورد پیشگیری از عفونت های شایع دستگاه تناسلی در سال 1382 انجام شد.
    مواد و روش ها
    حجم نمونه براساس مطالعه مقدماتی 305 زن تعیین گردید. نمونه ها با روش نمونه گیری خوشه ایدو مرحله ای و به صورت غیراحتمالی متوالی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه چهار بخشی شامل: مشخصات دموگرافیک (14 سوال)، دانش (20 سوال)، نگرش (12 عبارت) و عملکرد (16 عبارت) در مورد پیشگیری از عفونت های شایع دستگاه تناسلی، با روایی 94/0 و پایایی 8/ 0 و به صورت مصاحبه حضوری جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های مرکزی و پراکندگی و آزمون های آماری t، ضریب همبستگی اسپیرمن، آنالیز واریانس یک راهه (ANOVA) و توکی استفاده شد. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. (?=0.05)
    نتایج
    بررسی حاضر نشان داد که زنان حدود 70% از کل نمره دانش، 80% از کل نمره نگرش و 80% از کل نمره عملکرد را کسب نمودند. همچنین یافته های پژوهش بین دانش، نگرش و عملکرد ارتباط معنی داری نشان داد. (p<0.01) در مقایسه میانگین نمرات دانش بر حسب ویژگی های فردی، اختلاف معنی داری درگروه های سنی (p<0.05)، تحصیلات، تحصیلات همسر و شغل مشاهده شد. (p<0.01) بین میانگین نمرات نگرش زنان بر حسب تحصیلات، تحصیلات همسر، شغل (p<0.01) و دریافت اطلاعات قبلی (05/<0 P) اختلاف معنی داری وجود داشت. همچنین یافته ها نشان داد میانگین نمرات عملکرد بر حسب گروه های سنی (p<0.05)، تحصیلات، تحصیلات همسر، شغل (p<0.01) و دریافت اطلاعات قبلی (p<0.05) اختلاف معنی دار دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه کادر بهداشتی، درمانی در بیداری افکار، عقاید و نشان دادن شیوه های صحیح زندگی بهداشتی وظیفه خطیری دارند و متعهد شده اند که در جهت ارتقای کمی و کیفی مراقبت از مددجویان تلاش کنند، باید در راه آگاه سازی جامعه در زمینه پیشگیری از عفونت های دستگاه تناسلی اقدام جدی به عمل آورند. مجموعه یافته های پژوهش تاکید بر نقش کادر بهداشتی در افزایش آگاهی و ارتقای رفتارهای بهداشتی در زمینه پیشگیری از عفونت های شایع دستگاه تناسلی دارد.
    کلیدواژگان: دانش، نگرش، عملکرد، عفونت، عفونت دستگاه تناسلی، پیشگیری، زنان، و کرمان