فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال سوم شماره 3 (پیاپی 11، تابستان 1380)

  • تاریخ انتشار: 1380/04/11
  • تعداد عناوین: 11
|
  • بررسی اثر انگشتان دست بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد مراجعه کننده به مراکز درمانی استانهای مازندران و گلستان و مقایسه با گروه
    فرزاد جلالی، بهمن دیه جی، محمد انصاری صفحه 7
  • خضرالله بیژنی، طاهره اسماعیل نیا، حسن پاشا زانوسی صفحه 8
    سابقه و هدف
    تاکنون درمان قاطع و جامعی برای بیماران آسم ارائه نشده است. جهت درمان نگهدارنده و طولانی مدت آسم بایستی دارویی انتخاب شود که حداقل عوارض را با اثربخشی بالا داشته باشد. ایپراتروپیوم بروماید در درمان کمکی آسم استفاده شده و دارای عوارض کمی می باشد. در این مطالعه اثرات ایپراتروپیوم بروماید و بکلومتازون در درمان نگهدارنده آسم به عنوان داروی اصلی مقایسه شده است.
    مواد و روش ها
    تعداد 60 بیمار مبتلا به آسم براساس علائم کلینیکی و پاراکلینیکی، تست عملکرد ریه با تست برونکودیلاتور بصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه مجزا به مدت دو هفته تحت درمان قرار گرفتند. (گروه اول: 120μgr/day ایپراتروپیوم بروماید، گروه دوم: 300μgr/day بکلومتازون). پس از دو هفته، نتایج درمان در آنها با معاینات و اسپیرومتری اولیه مقایسه شد.
    یافته ها
    این مطالعه نشان می دهد که ایپراتروپیوم بروماید در 83% و بکلومتازون در 70% بیماران باعث بهبودی کلینیکی شده است که این اختلاف معنی دار نمی باشد در حالی که اگر مبنای پاسخ را تست عملکرد ریه در نظر بگیریم ایپراتروپیوم بروماید در 50% و بکلومتازون در 10% بیماران باعث بهبودی واضح در نتایج اسپیرومتری می شود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه ایپراتروپیوم بروماید در مقایسه با بکلومتازون اثرات واضح تری در جهت بهبود عملکرد ریه بخصوص از نظر تست عملکرد ریه دارد در حالی که این نتایج از نظر کلینیکی کمتر مشهود می باشد. البته جهت اظهار نظر دقیق، تحقیقات در ابعاد وسیعتری لازم است.
    کلیدواژگان: آسم، ایپراتروپیوم بروماید، بکلومتازون، تست عملکرد ریه
  • سندرم فاست قفل شده در ضربه های مهره های گردنی
    محمدرضا احصایی، سهراب صادقی گوغری، غلامرضا بهادرخان صفحه 10
  • ابراهیم علیجانپور، سید مظفر ربیعی، علی اکبر مقدم نیا، وحید شربتداران صفحه 13
    سابقه و هدف
    بلوک زین اسبی در جراحی های آنورکتال و برخی از جراحی های ارولوژی و زنان موجب فراهم شدن شرایط مطلوب برای جراحی، بی دردی کافی و کاهش عوارض بیهوشی اسپاینال می شود. در این مطالعه با مقایسه طول بی دردی و تغییرات همودینامیک در بلوک زین اسبی با لیدوکائین (با طول اثر متوسط) و بوپیواکائین (با طول اثر زیاد) پرداخته شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تعداد 51 بیمار ASA.Class.1 (کلاس یک انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا) در محدوده سنی 65-15 سال که سابقه هیچگونه بیماری زمینه ای نداشتند، بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. همه بیماران قبل از شروع بلوک، 500cc محلول کریستالوئید دریافت کردند. بی حسی زین اسبی در گروه اول (26 نفر) با لیدوکائین 5 درصد (1ml) و گروه دوم (25 نفر) با بوپیواکائین 0.5 درصد (1ml) با سوزن شماره 25، انجام شد. مدت زمان بی دردی، فشار خون سیستولی و دیاستولی 5 دقیقه قبل از بلوک (به عنوان پایه) و دقایق 5، 15، 60 بعد از بلوک اندازه گیری و ثبت شد و سپس داده ها با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه فشار خون سیستولی در هر دو گروه بعد از انجام بلوک، افت داشته که در گروه اول بسیار واضح تر و شدیدتر از گروه دوم بود. اختلاف فشار خون سیستولی دو گروه، فقط در 5 دقیقه اول معنی دار بوده است (P=0.047). تغییرات فشار خون دیاستولی در هر دو گروه با ثبات بیشتری همراه بوده و اختلاف آنها معنی دار نبوده است. میانگین مدت زمان بی دردی بعد از انجام بلوک در گروه لیدوکائین 197.3 دقیقه و در گروه بوپیواکائین 345.2 دقیقه می باشد، که این اختلاف معنی دار است (P<0.0001).
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه ثبات فشار خون و بخصوص مدت زمان بی دردی در بیمارانی که بوپیواکائین دریافت کرده اند نسبت به لیدوکائین بیشتر است، لذا می توان در بیهوشی بلوک زین اسبی بجای لیدوکائین از بوپیواکائین استفاده کرد.
    کلیدواژگان: بی حسی زین اسبی، زمان بیدردی، بوپیواکائین، لیدوکائین
  • اشرف کاظمی، مهشید بکایی، فاطمه شیرین کام صفحه 17
    سابقه و هدف
    دیسمنوره از جمله مشکلات معمول در زنان است که به دلیل انقباض شدید میومتر و آرتریول های آن بوجود می آید. از جمله عواملی که می تواند باعث انقباض میومتر شده و دیسمنوره را تشدید کند، وازوپرسین می باشد. در این مطالعه اثر پرنوشی که مهمترین عامل کاهنده وازوپرسین است، بر روی شدت درد در دیسمنوره اولیه مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    شدت درد و میزان ناراحتی در دقایق صفر، 45، 90 و 120 پس از شروع درد قاعدگی و طول مدت درد در طی ساعت اول پس از شروع درد قاعدگی بر روی 59 زن 25-18 ساله در دو گروه اندازه گیری شده است.
    یافته ها
    شدت درد در گروه مورد (سیکل با پرنوشی) در دقیقه 90 پس از شروع درد به شکل معنی داری کمتر از گروه شاهد (سیکل بدون پرنوشی) بوده و میزان ناراحتی در دقایق 45 و 90 در گروه مورد کمتر از گروه شاهد بوده است. طول مدت درد در 8 ساعت اول پس از شروع درد قاعدگی در گروه مورد نیز کمتر از گروه شاهد بوده است.
    نتیجه گیری
    پرنوشی در دقایقی که به شکل فیزیولوژیک باعث بیشترین کاهش وازوپرسین می شود، با کاهش شدت درد و ناراحتی همراه بوده است. توصیه می شود زنان با دیسمنوره در طی قاعدگی از مایعات بیشتری استفاده کرده و از دهیدراتاسیون بپرهیزند.
    کلیدواژگان: دیسمنوره اولیه، پرنوشی، وازوپرسین
  • فاطمه باکویی، شمس الملوک جلال منش صفحه 21
    سابقه و هدف
    با توجه به این که تقریبا 35% از جمعیت کشورهای غربی چاق هستند و این شیوع از سال 1980 به بعد افزایش یافته است و همچنین شیوع بالای چاقی در ایران، تحقیقی به منظور تعیین نقش چاقی مادر بر نتایج حاملگی در زنان حامله مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر آمل در سال 1378 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش کوهورت تاریخی بر روی 240 زن باردار 35-18 ساله، تک قلو، حاملگی ترم، جنین با نمایش سر، که بطور مساوی در دو گروه زنان با وزن طبیعی (19.8≤BMI و BMI≤26) و زنان چاق (BMI>26) قرار گرفتند، انجام شد. هر دو گروه از لحاظ سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، تعداد حاملگی، فاصله زایمانی و افزایش وزن دوران بارداری با هم همسان گردیدند. داده های مطالعه از طریق پرسشنامه آزمایش شده، جمع آوری و نهایتا با استفاده از آمار توصیفی و تست آماری t-test و Chi-square آنالیز شدند و P<0.05 معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    در این بررسی میانگین طول مرحله اول، مرحله سوم و مجموع طول مراحل زایمان در زنان چاق بیشتر از زنان با وزن طبیعی بود که از لحاظ آماری اختلاف معنی داری نداشتند. میانگین طول مرحله دوم زایمانی در هر دو گروه تقریبا مساوی بود؛ ولی میانگین مجموع طول مراحل زایمانی برحسب افزایش وزن دوران بارداری (مساوی یا بیشتر از 12 کیلوگرم) در دو گروه زنان چاق و زنان با وزن طبیعی به ترتیب (109.3±275.5 و 84.7±201.3 دقیقه) بود که تفاوت معنی داری داشت. در زنان چاق (64.2%) بیشتر از زنان با وزن طبیعی (44.4%) از اکسی توسین استفاده شد. میزان سزارین در زنان چاق (44.7%) در مقایسه با زنان با وزن طبیعی (32.5%) تفاوت معنی داری نداشت. میانگین وزن نوزاد در گروه زنان چاق (456.4±3670.8 گرم) بطور معنی داری بیشتر از گروه زنان با وزن طبیعی (452.7±3511.7 گرم) بود. ولی نمرات آپگار دقایق اول و پنجم نوزادان در دو گروه مشابه بود.
    نتیجه گیری
    حاملگی در زنان چاق پرخطر بوده و باید تحت مشاوره و مراقبت صحیح حین حاملگی و زایمان قرار گیرند، تا بتوان با افزایش وزن مناسب دوران بارداری، از طولانی شدن مراحل زایمان، وزن زیاد نوزاد و عوارض مربوط به آن پیشگیری نمود و همچنین توصیه می شود که قبل از حاملگی، مادر وزن خود را به حد مطلوب برساند.
    کلیدواژگان: چاقی، نتایج حاملگی، زایمان
  • زهرا رجحانی شیرازی صفحه 26
    سابقه و هدف
    درد یکی از شایعترین علامت ها در بیماری های مختلف است و کاهش آن از اهداف اولیه برنامه درمانی است. یک تکنیک ساده و کم هزینه استفاده از سرما است. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر سرما بر آستانه احساس و درد در زنان سالم 25-18 سال انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق نیمه تجربی با روش نمونه گیری ساده بر روی 35 نفر صورت گرفته است کلیه افراد شرکت کننده در آزمون فاقد هرگونه مشکل حسی یا روانی بوده، آستانه احساس و درد با استفاده از دستگاه تحریک الکتریکی دیناترون 438، در نقطه ای واقع در 5 سانتی متر بالاتر از چین انتهایی رادیال مچ دست، بر روی ساعد در 4 مرحله اندازه گیری شد (قبل از اعمال سرما، بلافاصله، 15 دقیقه و 30 دقیقه پس از اعمال سرما). برای اعمال سرما از کیسه یخ استفاده گردید و سپس داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مقایسه زوج ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که بین میانگین آستانه احساس و درد، قبل از اعمال سرما، بلافاصله، 15 دقیقه و 30 دقیقه پس از اعمال سرما اختلاف معنی داری وجود دارد (P<0.001).
    نتیجه گیری
    سرما به شکل معنی دار باعث افزایش آستانه احساس و آستانه درد می گردد.
    کلیدواژگان: آستانه احساس، آستانه درد، تحریک الکتریکی، سرما
  • سلیمان محجوب، محمد تقی خانی، هوشنگ امیر رسولی، فریدون نوحی صفحه 30
    سابقه و هدف
    بررسی میزان لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم نقش مهمی در غربالگری، پیش آگهی و درمان بیماری انفارکتوس میوکارد ناشی از نارسایی عروق کرونر دارد. این مطالعه به منظور تعیین میزان لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم در افراد نرمال، در مرحله حاد بیماری و همچنین دو هفته بعد از بروز سکته قلبی، در مرحله پایدار بیماری انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی 130 بیمار (94 مرد و 36 زن) که بروز سکته قلبی در آنها تایید شده بود و همچنین 130 فرد سالم که از لحاظ سن و جنس با گروه بیمار مطابقت داشتند، انجام شد. میزان تری گلیسیرید، کلسترول تام، HDL-C و VLDL-C و LDL-C در مراحل حاد و پایدار بیماری و همچنین در افراد نرمال اندازه گیری شد. فشار خون سیستولی و دیاستولی و فراوانی عوامل خطر از قبیل استعمال دخانیات، سابقه هیپرلیپیدمی فامیلی، دیابت ملیتوس و تاریخچه فامیلی انفارکتوس میوکارد در گروه بیمار مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین تری گلیسیرید، کلسترول تام، LDL-C و VLDL-C در مرحله پایدار در مقایسه با مرحله حاد بیماری هر دو جنس کاهش یافته بود ولی این تفاوت معنی دار نبود، اما همین ترکیبات در مراحل حاد و پایدار بیماری نسبت به افراد گروه کنترل بسیار بالاتر بود (P<0.001). همچنین میانگین HDL-C در مرحله پایدار نسبت به مرحله حاد بالاتر بوده که این تفاوت معنی دار نبود. میانگین HDL-C در مراحل حاد و پایدار بیماری در مقایسه با افراد گروه کنترل مقدار بسیار کمتری را نشان داد (P<0.001). به استثنای استعمال دخانیات، فراوانی سایر عوامل خطر در زنان بیشتر از مردان بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    اگرچه میزان لیپیدها و لیپوپروتئین ها در مرحله پایدار کمی تعدیل شده و به سمت نرمال سوق می نماید، ولی می بایست با تجویز رژیم های تغذیه ای و دارویی میزان ترکیبات مذکور را به حد نرمال رساند. همچنین نقش جنس در فراوانی ریسک فاکتورهای بیماری انفارکتوس میوکارد در مراحل غربالگری، پیش آگهی و درمان باید مدنظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: انفارکتوس میوکارد، مرحله حاد، مرحله پایدار، لیپید، لیپوپروتئین، ریسک فاکتور
  • علی قائمیان، مهرنوش کوثریان، افسانه ادهمی صفحه 43
    سابقه و هدف
    نارسایی احتقانی قلب و سایر عوارض قلبی مهمترین علت مرگ در بیماران مبتلا به بتا تالاسمی ماژور می باشد. علت درگیری قلبی بار اضافی آهن و آنمی مزمن می باشد. این مطالعه به منظور مشخص نمودن توانایی ارزیابی فونکسیون سیستولیک قلبی بوسیله اکوکاردیوگرافی جهت تشخیص درگیری قلبی بیماران تالاسمی ماژور انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی بر روی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور بزرگتر از 12 سال مراجعه کننده به مرکز تالاسمی بیمارستان بوعلی سینا ساری در سال 1378 انجام شد، که از نظر سن، جنس، سن شروع ترانسفوزیون دسفرال، میزان تزریق دسفرال، میزان فریتین سرم، تظاهرات بالینی و اختلالات اکوکاردیوگرافی و عکس سینه و اکوکاردیوگرافی از نظر فونکسیون سیستولیک قلبی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون t-test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    از 100 بیمار مورد مطالعه 55% مذکر و بقیه مونث بودند. میانگین سن افراد مورد مطالعه 6±18 سال و 22% از بیماران اختلال عملکرد سیستولیک قلبی داشتند. سن شروع دسفرال و سطح فریتین در بیماران با عارضه قلبی بالاتر بود. تفاوت کسر جهشی و کوتاهی نسبی در گروه با عارضه و بدون عارضه شدید بود. ارزیابی فونکسیون قلبی در مشخص ساختن اختلال عملکرد قلبی در بیماران تالاسمی ماژور نسبت به علائم بالینی نارسایی قلبی دارای ویژگی، حساسیت و کارآیی به ترتیب 76%، 41%، 68% بوده است.
    نتیجه گیری
    فونکسیون سیستولیک وقتی مختل می شود که بیمار از لحاظ بالینی نیز علامت دار شده است. ارزیابی فونکسیون سیستولیک قلبی در اکوکاردیوگرافی جهت مشخص ساختن درگیری قلبی در بیماران تالاسمی ماژور بدون علامت کافی نمی باشد.
    کلیدواژگان: تالاسمی ماژور، اکوکاردیوگرافی، عملکرد سیستولیک قلب
  • مهدی پورامیر صفحه 47
    ایمونوگلوبولین Y بدست آمده از زرده تخم مرغ می تواند جایگزین IgG های تولید شده توسط پستانداران شود. زرده تخم مرغ مرغ های ایمونیزه شده، منبعی سرشار و ارزان از آنتی بادی های پلی کلونال ویژه است و مرغ ها علیه آنتی ژن های حفاظت شده پستانداران، پاسخ بهتری می دهند. IgY با فاکتورهای روماتوئیدی و رسپتورهای FC پستانداران و باکتری ها واکنش نمی دهد و خطای مثبت را کاهش می دهد. اما مشکل اصلی در جداسازی آن، حذف مقدار زیادی لیپید است که در زرده تخم مرغ وجود دارد. روش های متعددی برای جداسازی و تخلیص IgY از زرده تخم مرغ بکار می رود از جمله: روش رقیق سازی با آب و کروماتوگرافی T-gel. IgY در تشخیص ایمنی و درمان قابل استفاده است.
    کلیدواژگان: ایمونوگلوبولین Y، جداسازی، خالص سازی، تشخیص، درمان
  • نوذر قجه وند، مهرداد نباهتی صفحه 59
    سابقه و هدف
    هیستوسیتوز X بیماری نادری می باشد که بیشتر در بچه های زیر 12 سال مشاهده می شود و بافت های مختلفی از جمله استخوان، ریه، کبد، طحال و پوست را درگیر می کند. هدف این مطالعه بررسی یافته های رادیوگرافیک بیماران مبتلا به H.X که از نظر پاتولوژی تایید شده اند، می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی به منظور بررسی یافته های رادیوگرافیک بیماران مبتلا به H.X انجام شده است. در این مطالعه پرونده و گرافی های 32 بیمار مبتلا به H.X که با انجام بیوپسی از بافت های مختلف از جمله پوست، غدد لنفاوی و استخوان تشخیص پاتولوژیک قطعی داشته و طی سال های 79-1359 در بیمارستان کودکان مفید تهران بستری شده اند مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    از 32 بیمار مورد بستری، تعداد 29 بیمار (91%) درگیری استخوان داشته، که درگیری استخوان های پهن شایعتر از استخوان های دراز و متافیز استخوان های دراز شایع تر از دیافیز بود. شایعترین نمای رادیولوژیک بیماری، ضایعه لیتیک با حدود مشخص بدون حاشیه اسکلروزه بوده است. در استخوان های پهن، جمجمه شایعترین استخوان درگیر می باشد که در 23 نفر (72%) از بیماران مشاهده شد. در 5 بیمار (16%) درگیری مهره بصورت کلاپس بود. سه نفر (9.5%) از بیماران تخریب دو طرفه ماستوئید داشتند. در 12 نفر (37%) از بیماران درگیری ریوی مشاهده شد، که شایعترین یافته رادیولوژیک نمای رتیکولوندولر بوده است.
    نتیجه گیری
    در این گزارش استخوان ها خصوصا استخوان های پهن شایعترین عضو درگیر در H.X می باشند. در صورت درگیری استخوان های دراز، متافیز بیشتر از دیافیز درگیر می شود.
    کلیدواژگان: هیستوسیتوز X، ماستوئیدیت، ضایعات لیتیک