فهرست مطالب

ایرانی آموزش در علوم پزشکی - سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، پاییز و زمستان 1381)

مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، پاییز و زمستان 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/10/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مهین امین الرعایا، محمدحسین یارمحمدیان، علیرضا یوسفی صفحه 5
    مقدمه
    نیازسنجی با شناسایی نیازهای مهم، مبنایی برای تعیین اهداف و بستر مناسبی برای سازماندهی سایر عناصر مهم، حول نیازهای اولویت یافته فراهم می سازد. پژوهش حاضر به منظور تعیین نیازهای آموزشی کارشناسان آموزش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سه زمینه مهارت (فنی تخصصی، ادارکی و انسانی) انجام شده است.
    روش ها
    روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایش بوده، جامعه آماری شامل کارشناسان آموزش کل و دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (47 نفر) می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه که با روایی محتوا و پایایی ضریب آلفای کرونباخ تایید شده، داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS، به صورت فراوانی، میانگین و آزمون های t، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    میزان نیاز آموزشی کارشناسان آموزش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه مهارت های فنی- تخصصی، اداراکی و انسانی بیش از سطح متوسط بود. همچنین رابطه معنی داری بین رشته تحصیلی و سابقه خدمت و پست سازمانی کارشناسان با نیازهای آموزشی آنان وجود نداشت ولی بین سن و نیاز به مهارت رابطه معکوس وجود داشت. بحث:کارشناسان آموزش در هر سه حیطه فنی- تخصصی، اداراکی و انسانی، نیاز به دوره های آموزش مداوم دارند که این میان، بیش ازهمه در زمینه مهارت های فنی- تخصصی احساس نیاز آموزشی می نمایند. پیشنهاد می شود به منظور ارتقای دانش و مهارت افراد شاغل در سازمان به این نیازها توجه و دوره های آموزش لازم ارائه گردد.
    کلیدواژگان: نیاز آموزشی، کارشناسان آموزش، نیاز سنجی، نیاز اداراکی، نیاز انسانی، نیاز فنی
  • علیرضا یوسفی صفحه 6
    آزمون Test اصطلاح «آزمون» در اکثر کتاب های فارسی، ترجمه واژه «تست» است. در تعریف آزمون یا تست، آن را «ابزاری عینی و استاندارد شده برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار یا ویژگی های انسان» در نظر می گیرند. منظور از واژه «عینی» (objective) در تعریف آزمون یا تست این است که در تفسیر و نمره دهی نتایج آزمون، قضاوت و نظر شخصی آزماینده یا ممتحن دخالت ندارد. در آزمون یا تست، آزمودنی یا فراگیر خود فراهم کننده پاسخ سؤال نیست، آزمودنی یا فراگیر خود فراهم کننده پاسخ سؤال نیست، بلکه وی در جریان آزمون به انتخاب پاسخ سؤال نیست، بلکه وی در جریان آزمون به انتخاب گزینه هایی می پردازد که توسط معلم یا سازنده آزمون از قبل تدارک دیده شده و نحوه نمره گذاری آنها مشخص گردیده اند. برای فهم بیشتر واژه عینی، می توان آن را در مقابل واژه «ذهنی» (subjective) قرار داد. در مقولیه ارزیابی دانشجو (student assessment)، امتحاناتی نظیر امتحانات کتبی و یا شفاهی، در مقوله روش های ذهنی ارزیابی قرار می گیرند. در این روش ها، آزمودنی خود به تهیه پاسخ می پردازد و آن را به صورت مکتوب و یا شفاهی بیان می کند. چون در این روش ها، نظر آزماینده یا ممتحن در قضاوت و نمره گذاری و پاسخ ها مؤثر است، به آنها ذهنی اطلاق می شود. منظور از واژه «استاندارد شده» در تعریف آزمون این است که این آزمون قبلا در نمونه وسیعی اجرا شده است و شاخصهای روان سنجی آن محاسبه گردیده و ضمنا سؤالات آن تحلیل شده و سؤالات نامناسب آن حذف و روش های نمره گذاری و تفسیر نمرات آن مشخص شده است. بدیهی است آزمون هایی توسط استادان تهیه و در موسسات آموزشی اجرا می شود، به دلیل وقت گیر و پبر هزینه بودن فرایند استاندارد سازی، آزمون های استاندارد نیستند. استاندارد نبودن آزمونهای پیشرفت تحصیلی که در مؤسسات آموزشی به کار گرفته می شود، ضعفی برای آنها محسوب نمی شود. غالبا اگر استادان آزمون های خود را با توصیف ارائه شده برای ساخت آزمون تهیه کنند، آزمون های آنان در مقام تجزیه و تحلیل های آماری نیز وضعیت خوبی خواهد داشت. منظور از واژه «برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار» این است که آزمون ها تمام رفتارهای یادگیری شده ار اندازه گیری نمی کنند، بلکه نمونه کوچک و البته معرفی از رفتار را می سنجد. یعنی از هر قسمت از مطالب آموزش داده شده، تعداد سؤالاتی مطرح می شود که پاسخ گویی به آن تعداد سؤال، معرف کل یادگیری فراگیر خواهد بود. آزمونهای نرم مرجع (Norm Referenced) آزمونهایی هستند که ملاک موفقیت در آزمون پس از انجام آزمون مشخص می شود. این ملاک موفقیت از عملکرد کل افراد آزمودنی حاصل می گردد. مثلا، میانگین و انحراف معیار آزمون و نیز نرم های آن محاسبه می شود و تک تک آزمودنی ها با نرم های تعیین شده آزمون، که محصول عملکرد کل آزمودنی ها است، مقایسه می شوند و موقعیت آنها در آزمون مشخص می گردد. آزمون کنکور نمونه روشنی از این نوع آزمون می باشد. آزمون های ملاک مرجع (Criterion Referenced) پیشنهاد این نوع از آزمون ها توسط صاحب نظرانی ارائه شده که بر محور بودن هدف های یادگیری تاکید فراوان داشتند. این صاحب نظران دیدگاهی را تحت عنوان «یادگیری در حد تسلط» (Mastery Learning) ارائه دادند و معتقد بودند که یادگیرندگان در هر درسی باید به حد قابل قبولی از هدف های آموزشی دست یابند. از این رو، صاحب نظران پیشنهاد کردند که باید حداقلی از سؤالات توسط فراگیران پاسخ داده شود که تسلط آنها را به آن محتوای درسی نشان دهد. در این نوع آزمون، کارشناسان، قبل از برگزاری آزمون، با مشورت و همکاری یکدیگر، حدی را برای قبولی در آزمون با توجه به سؤالات تهیه شده مشخص می کنند. در این نوع آزمون ها، دسته بندی دانشجو هدف نیست و پس از آزمون فراگیران که به حداقل نمره قبولی دست یافته اند به عنوان قبول مطرح می شوند و سایر فراگیران باید با مطالعه و کوش در دفعات بعدی توفیق قبولی را پیدا کنند. آزمون تافل نمونه روشن آزمون های ملاک مرجع محسوب می شود. شایسته است که مؤسسات آموزشی و بویژه مؤسسات آموزشی پزشکی که ماهیتا باید پاسخ گوی توانایی فارغ التحصیلان خود باشند، شیوه امتحانات خود را به سوی آزمون های ملاک مرجع سوق دهند. قابل ذکر است که ایده یادگیری در حد تسلط و تاکید بر کسب حداقل اهداف آموزشی مورد نیاز از سوی فراگیران که نهایتا به پیدایی آزمون های ملاک مرجع انجامید، برخاسته از نهضتی بود تحت عنوان «پاسخ گویی تربیتی» (Educational Accountabilituy) که در نیمه اول قرن بیستم رواج یافت و معتقد بود که مؤسسات آموزشی در قبال هزینه ای که مصرف می کنند باید به جامعه پاسخ گو باشند.
  • خدیجه برومند فر، محمدرضا عابدی، اکبر حسن زاده صفحه 15
    مقدمه. شرایط خاص دوران بلوغ و عدم توجه به نیازهای آموزشی این دوران باعث می شود. نوجوان به عنوان یک نیروی کارآمد تربیت نشود. این پژوهش به منظور تعیین نیازهای آموزشی دوران بلوغ و ارتباط آن با ویژگی های فردی انجام گرفت.
    روش ها
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی و از نوع مقطعی بوده که در آن 396 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل در سال 1380 در مدارس پسرانه راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی به روش طبقه ای، خوشه ایو تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که بخش اول آن مربوط به ویژگی های فردی و بخش بعدی آن به بررسی نیازهای آموزشی دوران بلوغ اختصاص داشت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS و آزمون ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت.
    نتایج
    نیازهای آموزشی دوران بلوغ دانش آموزان پسر در مورد تغییرات جسمی – جنسی در 8/59 درصد، بهداشت جسمانی در 9/62 درصد، تغییرات عاطفی 6/59 درصد و بهداشت روانی 3/58 درصد در حد زیادی و خیلی زیاد گزارش گردید. بین سن و نیازهای آموزشی دوران بلوغ واحدها ارتباط آماری معکوس معنی داری مشاهده شد. بحث: آموزش این امر طبیعی می تواند به عنوان یک اقدام اساسی در تعلیم و تربیت نوجوانان مؤثر واقع شود. بنابراین، ارائه آموزش هایی در زمینه بلوغ برای جوانان دوره متوسطه و دبیرستان ضرورت دارد.
    کلیدواژگان: نیازهای آموزشی، بلوغ، دانش آموزان
  • سیدعباس حسینی، مسعود بهرامی صفحه 21
    مقدمه
    مهارت های تفکر انتقادی برای رشته های علوم پزشکی لازم و ضروری است. این مهارت ها باید در آموزش های بالینی و در تمامی دوره های آموزش لحاظ گردد. بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه تفکر انتقادی در دانشجویان سال اول و سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1380 طرح ریزی گردید.
    روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که تعداد 200 نفر از دانشجویان سال اول و سال آخر (به ترتیب 110 و 90 نفر) مقطع کارشناسی پیوسته روزانه دانشکده های پرستاری و مامایی (98 نفر)، بهداشت (30 نفر)، مدیریت و اطلاع رسانی و پزشکی (45 نفر) و توان بخشی (27 نفر) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه تحقیق شامل دو بخش ویژگی واحدهای مورد پژوهش و سؤالات مربوط به وضعیت تفکر انتقادی (52 سؤال) توسط خود آنان تکمیل گردید و داده ها با نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری آنالیز واریانس، آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    میانگین نمره تفکر انتقادی دانشجویان سال اول در چهار دانشکده 9/19 و در دانشجویان سال آخر 6/21 بود. آزمون t بین نمره تفکر انتقادی دانشجویان سال اول با سال آخر تفاوت معنی داری را نشان داد. ضریب همبستگی اسپیرمن بین دقت در پاسخ گویی به سؤالات با میانگین نمره تفکر انتقادی در سال آخری ها و آزمون آنالیز واریانس بین محل سکونت خانواده دانشجو با میانگین نمره تفکر انتقادی در سال اولی ها رابطه معنی داری را نشان داد. بحث: پایین بودن میانگین نمره تفکر انتقادی از حد متوسط در هر چهار دانشکده بین دانشجویان سال اول با یکدیگر و سال آخر با یکدیگر. بیانگر آن است که فرایندهای آموزشی و یادگیری باید به سمت افزایش و تقویت قوای تفکر و نقادی و موشکافی هر چه بیشتر سوق داده شود ولی یافته ها نشان داد که آموزش علوم پزشکی در دانشگاه علی رغم موانع موجود، بطور نسبی در افزایش این نوع تفکر مؤثر بوده است.
    کلیدواژگان: تفکر انتقادی، دانشجویان، آموزشی پزشکی
  • وحید زمان زاده، زهره پارسایکتا، اسکندر فتحی آذر، لیلا ولی زاده صفحه 27
    مقدمه
    آموزش بالینی رکن و قلب آموزش پرستاری است. به دلیل شفاف نبودن ماهیت نقش بالینی مدرسان پرستاری، این پژوهش با هدف درک نقش بالینی و نحوه ایفای ان توسط مدرسان پرستاری انجم گردید.
    روش ها
    این مطالعه پژوهش کیفی از نوع گراندد تئوری(Grounded Theory) است. پانزده تن از مدرسان پرستاری با روش نمونه گیری نظری انتخاب گردیدند. برای گرداوری اطلاعات از مصاحبه نیمه سازمان بندی شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مقایسه دائم داده ها استفاده گردید.
    نتایج
    درون مایه های به دست آمده از این مطالعه عبارتند از: روشنی نقش، هویت حرفه ای، استقلال حرفه ای و جور شدن یا همرنگی. بحث: به نظر می رسد ابهام در نقش و وابستگی حرفه ای باعث شده مردسان پرستاری در رسیدن به تسلط بر نقش موفق نباشند، بنابراین، آنان با کسب هویت جدید حرفه ای و استفاده از راهبردهای همرنگی(جور شدن) قصد دارند از تضادهای نقشی دروی جویند، حال آن که بسیاری از این راه کارها، آنان را از اهداف آموزش جدا می سازد.
    کلیدواژگان: مدرسان پرستاری، نقش بالینی، شفافیت نقش، آموزش پرستاری
  • شایسته صالحی، سعید پهلوان زاده، هایده جراحی صفحه 35
    مقدمه
    مشارکت اعضای هیات علمی در تصمیم گیری های مدیران در طیف وسیع کاملا مشارکتی تا کاملا غیرمشارکتی امکان پذیر است. بررسی چگونگی این تصمیم گیری ها می تواند تصویر روشنی از وضعیت موجود به منظور اصلاح آن به دست دهد. تعیین میزان مشارکت اعضای هیات علمی در تصمیم گیری مدیران دانشکده های علوم پزشکی از دیدگاه اعضا و مدیران هدف این مطالعه است.
    روش ها
    این پژوهش به صورت توصیفی، مقطعی یک مرحله ای، دو گروهی انجام شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتبی و از طریق پرسشنامه بود. تعداد 152 نفر اعضای هیات علمی و 43 نفر مدیران دانشکده های پزشکی، پرستاری، دندانپزشکی، داروسازی، بهداشت، مدیریت و توان بخشی در پژوهش شرکت نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، میانگین امتیاز میزان مشارکت در تصمیم گیری در هفت رتبه از کاملا شخصی تا کاملا مشارکتی در نظر گرفته شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های t و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    یافته های پژوهش مؤید آن است که سبک تصمیم گیری مدیران در دانشکده های مختلف مشارکتی شخصی بوده و هیچ یک از دانشکده ها حداقل مشارکت مطلوب، یعنی میانگین امتیاز 5 را کسب ننموده اند گرچه اعضای هیات علمی بیش از خود مدیران فرایند تصمیم گیری را مشارکتی دانسته اند ولی تفاوت معنی دار نبود. بحث: فرایند تصمیم گیری به صورت مشارکتی موضوع با اهمیتی است که می تواند به رشد خلاقیت ها، توسعه و بهبود کارآیی و اثربخشی و نیز رضایت شغلی و ارتقای انگیزه ها منجر گردد. با توجه به نتایج پژوهش توسعه فرهنگ مشارکت در نظام آموزشی علوم پزشکی پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: مدیریت، مشارکت، تصمیم گیری، هیات علمی دانشکده های علوم پزشکی
  • حیدرعلی عابدی، مجید رضا زاده، شهلا دبیرزاده صفحه 43
    مقدمه
    حوادث کار همه ساله ده ها میلیون کارگر را به کام مرگ کشانده یا دچار از کار افتادگی می کند. پرستاران که محور اساسی فعالیت آنان ارتقای سطح سلامتی جامعه است. برای پیشگیری از این گونه حوادث در جامعه، به ایفای نقش های مهمی می پردازند. یکی از نقش های حساس پرستاران بهداشت جامعه، آموزش پیشگیری از حوادث ناشی از کار است. از آنجا که بسیاری از این حوادث با آموزش، نظارت، مشاوره، تغییر امکانات، تشویق و تنبیه و بکارگیری افراد متخصص قابل پیشگیری اند، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش در پیشگیر از حوادث در محیط های صنعتی انجام یافته است.
    روش ها
    این پژوهش مطالعه ای است پیش تجربی (pre-experimental) با طرح یک گروهی دو مرحله ای که تعداد 150 نفر کارگران کارخانه نساجی، حجم نمونه مطالعه را تشکیل می دادند. اطلاعات به وسیله برگه های مخصوص برای حوادث جمع آوری شد. پژوهشگران پس از آموزش کارگران با روش مداخلات پرستاری با جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آماری میزان تاثیر آموزش را مورد بررسی قرار داده اند.
    نتایج
    اطلاعات به دست آمده نشان داد که میزان کل حوادث ناشی از کار در این مطالعه پس از انجام مداخلات آموزش از 6/206 در هزار به مدت 6 ماه، به 3/93 در هزار کاهش یافته و که از نظر آماری تفاوت معنی داری نبود. بحث: ایفای نقش آموزشی پرستاران بهداشت در صنعت می تواند در کاهش حوادث ناشی از کار در کارخانه های نساجی مؤثر باشد. توجه برنامه ریزان و مدرسان به آموزش این نقش در برنامه آموزشی پرستاران و کوشش در جهت بکارگیری فارغ التحصیلان در محیط صنایع برای ارتقای سطح سلامت جامعه صنعتی کشور می تواند شرایط موجود را بهبود بخشد.
    کلیدواژگان: پرستار بهداشت جامعه، پیشگیری، حوادث، کارگران
  • نفیسه سادات نکویی، مینو پاک گوهر، زهره خاک باران، محمود محمودی صفحه 49
    مقدمه
    تصمیم گیری بالینی از سری تصمیم گیری مهارتی است که در ارتباط با وضعیت بیمار انجام می شود. ارزیابی کیفیت و نیز آموزش تصمیم گیری بالینی پرسنل بهداشتی می باشند. الگوی اداره مشکل بیمار PMP(Patient Management Prolem) از جمله روش های ارزیابی تصمیم گیری بالینی است. این پژوهش با هدف ارزیابی تصمیم گیری بالینی دانشجویان مامایی با استفاده از PMP رایانه ای انجام گرفته است.
    روش ها
    در یک مطالعه پیمایشی، کلیه دانشجویان سال آخر کارشناسی مامایی دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی که کلیه واحدهای خود را گذرانده اند به صورت سرشماری (40=N) مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه PMP رایانه ای شامل 9 مورد بیمار فرضی در ارتباط با مراقبت قبل از بارداری طراحی شده در یک نرم افزار رایانه ای توسط دانشجویان تکمیل شد. نتایج حاصل از این داده ها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون چندگانه با نرم افزار آماری SPSS آنالیز گردید.
    نتایج
    به طور کلی میانگین نمره کسب شده توسط دانشجویان مورد پژوهش از 100 نمره کل، 01/7±62/35 بود و اکثریت واحدهای مورد پژوهش در سطح متوسط تصمیم گیری بالینی قرار داشتند. میانگین نمره کسب شده دانشجویان در ارزیابی خطر 14/9±17/40، آموزش و مشاوره 23/10±87/31 و و در مداخله 77/13±42/31 بود و اکثریت واحدها در این سه حیطه نیز در سطح متوسط تصمیم گیری بالینی قرار داشتند. بحث: از آنجا که تصمیم گیری بالینی عامل مهمی در ارائه بهتر خدمات توسط پرسنل بهداشتی (وهمچنین دانشجویان مامایی) می باشد که امکان آموزش و ارزیابی آن با استفاده از PMP میسر است، بنابراین، توجه به آموزش دقیقتر آن در برنامه های آموزشی ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: تصمیم گیری کلینیکی، دانشجویان مامایی، اداره مشکل بیمار، ارزشیابی
  • مهناز نوروزی، حیدر علی عابدی، مریم فرمهینی فراهانی صفحه 56
    مقدمه
    عوامل مختلفی بر تمایلات مادران در انتخاب روش پیشگیری از باردار بعد از زایمان اثر می گذارند و در این میان، نقش آموزش های ارائه شده پیرامون تنظیم خانواده قابل ذکر می باشد. هدف از انجام این بررسی، تعیین ارتباط بین آموزش تنظیم خانواده در دوران بارداری و بخش بعد از زایمان و تمایلات مادران شیرده در انتخاب روش پیشگیری از بارداری بود.
    روش ها
    در این پژوهش توصیفی- مقطعی 383 نفر از زنانی که برای اولین بار بعد از زایمان برای دریافت خدمات تنظیم خانواده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، بر اساس نمونه گیری آسان، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات توسط پرسشنامه و به روش مصاحبه حضوری گردآوری شد و با نرم افزارهای SPSS و EPI با استفاده از روش های آماری توصیفی و آزمون های مجذور کای و دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    بیشترین روش پیشگیری از بارداری مورد تمایل مادران شیرده، نزدیکی منطقع (4/27 درصد) بود. همچنین مشخص گردید که درصد کمی از زنان در دوران بارداری (11درصد) و نیز بخش بعد از زایمان (1/3درصد) آموزش تنظیم خانواده را دریافت نموده اند. بین آموزش تنظیم خانواده در دوران بارداری و بخش بعد از زایمان و روش پیشگیری از بارداری مورد تمایل مادران شیرده ارتباط آماری معنی دار به دست نیامد. بحث: چنین به نظر می رسد که در اکثریت موارد آموزش تنظیم خانواده ارائه نشده و یا در صورت ارائه به نحوی نبوده که بتواند بر تمایلات واحدهای مورد پژوهش در انتخاب روش پیشگیری از بارداری بعد از زایمان تاثیر گذارد. بنابراین، لازم است با تاکید بیشتر این مورد در آموزش دانشجویان و فارغ التحصیلان، افزایش تعداد پرسنل شاغل در مراکز بهداشتی و بخش های بعد از زایمان و نیز تهیه و تدارک مکان مناسب برای مشاوره تنظیم خانواده، مشکلات و موانع موجود در این زمینه را برطرف نمود.
    کلیدواژگان: تنظیم خانواده، آموزش، مادران شیرده، بعد از زایمان، انتخاب روش پیشگیری از بارداری