فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بابل - سال نهم شماره 4 (پیاپی 39، مهر و آبان 1386)

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال نهم شماره 4 (پیاپی 39، مهر و آبان 1386)

  • 90 صفحه، بهای روی جلد: 7,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/12/10
  • تعداد عناوین: 11
|
  • انسیه شفیق، یاسر عبدالعظیمی، شهریار شفایی، محمود حاجی احمدی صفحه 7
    سابقه و هدف
    در مطالعات مختلف بیان ژنهای کنترل کننده چرخه سلولی (P27, P53) و شاخص تکثیر (Ki-67) در کانسر معده نتایج متفاوتی را با سرانجام بیماری و نیز با بعضی از شاخصه های کلینیکوهیستوپاتولوژیک نشان داده است. این مطالعه با هدف یافتن ارتباط بین بیان این مارکرها و شاخصه های هیستوپاتولوژیک در سرطان معده صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی (آزمایشگاهی) بلوکهای پارافینی 58 نمونه گاسترکتومی انتخاب و نتایج حاصله پس از رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و ایمونوهیستوشیمی برای مارکرهای Ki-67، P53 و P27، نتایج حاصله با یافته های هیستوپاتولوژیک مقایسه و ارتباط آنها ارزیابی گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه نسبت مرد به زن 86/2 به 1، میانگین سنی 60 سال، شایع ترین محل تومور آنتر (27مورد) و شایع ترین شکل ماکروسکوپی نوع زخمی (29 مورد) بود. در طبقه بندی لورن نوع روده ای (40 مورد) و در طبقه بندی مینگ نوع ارتشاحی (48 مورد) فرم غالب بوده و از نظر درجه هیستولوژیک اکثریت با نوع دارای تمایز خوب (گرید 1، 29 مورد) بود و مراحل T3 + T4 (49مورد) بیشترین موارد بودند. درگیری عقده لنفی و رگ و عصب به ترتیب 41، 49 و 47 مورد و میزان بیان P53، P27Kip1 و Ki67 به ترتیب 9/56%، 9/56% و 9/75% بود. تنها بیان پروتئین های P53 و Ki-67 ارتباط معنی داری با یکدیگر داشتند (323/0r=، 028/0=p) و در بقیه موارد ارتباط معنی داری یافت نشد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتیجه مطالعه نشان داد که بررسی مارکرهای P53، P27 Kip1 و Ki-67 به تنهایی در پیش بینی رفتار بیولوژیک کانسر معده ارزش تشخیصی ندارند.
    واژه های کلیدی.
    کلیدواژگان: کانسر معده، P53، P27، Ki، 67، ایمونوهیستوشیمی
  • اسماعیل فتاهی، کاظم پریور، سیدغلامعلی جورسرایی، علی اکبر مقدم نیا صفحه 15
    سابقه و هدف
    دیازینون از سموم ارگانوفسفره است که در اثر تماس، باعث تخریب بافتهای بدن می شود. با توجه به مصرف فراوان این سم در مزارع برنج و باغ مرکبات و ضرراحتمالی آنها، تاثیر دیازینون بر روی سلولهای لایدیگ بیضه و سطح هورمونی در موش سفید کوچک مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش آزمایشگاهی، بر روی 35 سر موش از نژادNMRI در سه گروه آزمایشی، کنترل و شم، انجام پذیرفت. گروه آزمایشی به مدت یک ماه (پنج روز متوالی و دو روز استراحت) به میزانmg/kg 30 دیازینون بصورت داخل صفاقی دریافت کردند. گروه شم تنها آب مقطر دریافت کرده و گروه شاهد تزریقی نداشتند. هورمونهایLH، FSH و تستوسترون، با روش Radioimmunoassay اندازه گیری شد. با تهیه برش های بافتی، سلولهای لایدیگ در واحد سطح با استفاده از piece eye شمارش شدند.
    یافته ها
    تعداد سلولهای لایدیگ در گروه آزمایشی(361/0±295/6) نسبت به گروه کنترل (769/0±37/11) و شم (347/0±26/11) پایین تر بود (001/0=p). میزان هورمون تستوسترون نیز در گروه آزمایشی(91/0±68/3) نسبت به گروه کنترل (21/1± 2/15) و شم (84/0±12/15) کمتر بوده است (001/0=p). هورمونهایFSH و LHدر گروه آزمایشی نسبت به گروه های دیگر افزایش نشان داد
    بحث و نتیجه گیری
    در این بررسی، تاثیر منفی دیازینون بر روی بافت بیضه موش به خصوص کاهش تعداد سلولهای لایدیگ و هورمون تستوسترون و افزایش در هورمونهای FSH و LH مشخص گردید، که می تواند احتمال ناباروری را افزایش دهد. بنابراین مدیریت صحیح استفاده از این گونه سموم پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: دیازینون، سلولهای لایدیگ، تستوسترون، FSH، LH
  • سلیمان محبوب، مریم قاسم پور، آیلین محمدی صفحه 23
    سابقه و هدف
    پوسیدگی دندان از شایع ترین بیماری های دندان در کودکان می باشد که بلافاصله پس از رویش دندان ها در دهان آغاز می شود. هدف از این مطالعه بررسی فعالیت آلکالین فسفاتاز (ALP) و غلظت فسفر معدنی در بزاق کودکان با درجات مختلف پوسیدگی دندان بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد- شاهدی، تعداد 100 کودک 6-4 ساله انتخاب و به 3 گروه تقسیم شدند. گروه اول30 نفر با 1dfs<، گروه دوم 33 نفر با 10 بودند. نمونه بزاق کامل درحالت تحریک نشده جمع آوری و بعد از سانتریفوژ، مایع رویی جدا شده و فعالیت ALP و غلظت فسفر معدنی با روش کالریمتریک اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    میانگین dfs در گروه های اول و دوم و سوم به ترتیب 36/0 و 12/7 و 32/16 بود. مقادیر میانگین فعالیت ALP در گروه دوم (IU/L9/16) و گروه سوم (IU/L3/18) بطور معنی داری بیشتر از گروه اول (IU/L4/5)) بود(05/0p<). همچنین میانگین غلظت فسفر معدنی در گروه دوم(mg/dl 1/31) و گروه سوم (mg/dl 3/29) بطور معنی داری بیشتر از گروه اول (mg/dl2/16) بود (05/0p<).
    بحث و نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهد که فعالیت آلکالین فسفاتاز و غلظت فسفر معدنی با افزایش درجات پوسیدگی دندان ارتباط مستقیم دارد ولی درجات متوسط پوسیدگی در مقایسه با پوسیدگی شدید این ارتباط مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: آلکالین فسفاتاز، فسفر معدنی، پوسیدگی دندان، بزاق
  • فرشته نظیری، ابراهیم علیجانپور، سیدمظفر ربیعی، شهرام مهرافزامیر، محمدحسین پور، علی بیژنی صفحه 29
    سابقه و هدف
    جدایی از والدین در کودکان قبل از عمل جراحی موجب تغییرات رفتاری و مشکلات مربوطه می شود. هدف از این مطالعه مقایسه اثر میدازولام و پرومتازین خوراکی بر میزان کاهش اضطراب در جداسازی اطفال از والدین قبل از بیهوشی می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی بر روی 56 کودک 1تا5 ساله باASA کلاس I (انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا) کاندید عمل جراحی الکتیو در بابل انجام شد. این بیماران بصورت تصادفی به دو گروه 28 نفره تقسیم شدند. به گروه اول میدازولام mg/kg3/0 و به گروه دوم پرومتازین mg/kg1 خوراکی (20تا30 دقیقه) قبل از ورود به اتاق عمل در تخت بستری یا در آغوش والدین داده شد. نحوه جدایی کودک از والدین، تغییرات همودینامیک (ضربان قلب) در هنگام ورود به اتاق عمل، قبل و بعد از اینداکشن و همچنین تهوع واستفراغ بعد از عمل و مدت زمان ریکاوری بررسی و ثبت گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی گروه میدازولام 25/18±36ماه و گروه پرومتازین 86/15±36 ماه بود. نحوه جدا شدن کودک از والدین در گروه میدازولام راحتر از گروه پرومتازین بود (019/0p=). میانگین ضربان قلب در گروه میدازولام قبل از پره مد 18/10±96/107، قبل از بیهوشی 2/14± 18/116 و پس از لوله گذاری 82/16±61/125در دقیقه بود. این میزان در گروه پرومتازین به ترتیب 4/9±82/104، 73/13±68/118 و4/18±96/128 در دقیقه بود. تهوع و استفراغ بعد از عمل در دو گروه دیده نشد. مدت زمان ریکاوری مناسب (کوتاه) در گروه میدازولام (6/78%) و گروه پرومتازین (6/53%) بوده است
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که جداسازی کودکان کمتر از 5 سال از والدین با میدازولام خوراکی بهتر از پرومتازین خوراکی صورت می گیرد.
    کلیدواژگان: اضطراب، میدازولام، پرومتازین
  • سهیلا پیرداده پیرانوند، صدیقه اظهری، مرضیه لطفعلی زاده، محمد تقی شاکری صفحه 33
    سابقه و هدف
    در حال حاضر از روش های مختلف (دارویی، مکانیکی، جراحی) جهت القای زایمان به منظور پیشگیری از طولانی شدن حاملگی استفاده می شود که هر کدام دارای یکسری عوارض مادری و جنینی می باشند. روغن کرچک از جمله فراورده های گیاهی است که به طور گسترده جهت القای زایمان به کار می رود، اما مطالعات محدودی در ارتباط با کارآیی و ایمنی آن گزارش شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر روغن کرچک بر شروع زایمان در حاملگی ترم در مادران باردار مراجعه کننده به کلینیک ویژه و زایشگاه امام رضا(ع) و زایشگاه پاستور شهر مشهد در سال 1382 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی بر روی 47 خانم باردار (24 نفر در گروه تجربی و23 نفر در گروه شاهد) با سن حاملگی 42-40 هفته کامل، فقدان انقباضات منظم رحمی، نمره بیشاپ 4 یا کمتر و بدون عوارض طبی و مامایی انجام شد. واحدهای پژوهش ابتدا به صورت مبتنی بر هدف انتخاب، سپس به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. در گروه تجربی 60 سی سی روغن کرچک با نظارت پژوهشگر توسط واحد پژوهش مصرف شد، اما در گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت. دو گروه به مدت 24 ساعت از نظر شروع زایمان پیگیری شدند. جهت گردآوری داده ها از فرمهای مصاحبه، مشاهده و معاینه و فرم ثبت حرکات جنین استفاده شد.
    یافته ها
    شروع زایمان در گروه تجربی 2/54% نسبت به گروه شاهد 3/4% افزایش معنی داری داشت (001/0p<). همچنین میانگین نمره پیشاپ گروه تجربی از 29/1±50/2 در شروع مطالعه به 20/3±79/6 در پایان مطالعه(شروع زایمان یا اتمام مدت پیگیری) افزایش یافت (001/0p<).
    بحث و نتیجه گیری
    احتمال شروع زایمان طی 24 ساعت پس از مصرف روغن کرچک افزایش می یابد، اما برای اثبات کارآیی و ایمنی آن مطالعات بیشتری پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: روغن کرچک، شروع زایمان، حاملگی ترم
  • سیدباقر مرتضوی، عباس زراء نژاد، علی خوانین، حسین اصیلیان مهدآبادی صفحه 39
    سابقه و هدف
    تجربیات انجام شده برروی دوک عضلانی (MS)Muscle Spindle موجود در عضله سولئوس در موشهای بیهوش شده نشان داده است که، بعد از تحت تاثیر قرار دادن این عضله با محرک کشش آهسته(SS) Slow Stretch مکانیکی، MS موجود در این عضله در یک وضعیت سکون slack باقی مانده است و یا به عبارتی MS فاقد فعالیت بوده است. این حالت سکون یعنی عدم فعالیت الکترومکانیکی MS را هم چنین در MS ایزوله مشاهده نمودند و این حالت در شرایطی اتفاق افتاد که همواره دوک عضلانی تحت تاثیر حداقل تحریک فیبر های حرکتی گاما (γ) قرار داشت.
    با استفاده از محرک ارتعاش (Vibration) پاسیو بر روی دوک عضلنی عضله سولئوس این حالت سکون باز هم مشاهده شد. البته در این تجربه، قبل از این که دوک عضلانی را تحت تاثیر این محرک قرار دهند، ابتدا آن را به وسیله فیبر عصبی sγ فعال شده تحریک نموده و عملکرد واضحی در دوک عضلانی مشاهده گردید. اما بر خلاف تاثیر مثبت فیبر عصبی sγ بر روی MS، فیبر عصبی dγ قادر به ایجاد فعالیتی در دوک عضلانی نبوده است.
    دوک عضلانی در وضعیت سکون هم، همواره دارای تخلیه زمینه یی Resting Discharge (RD) قابل قبولی بوده است به طوری که، هنگام تحت تاثیر قرار دادن MS با محرک SS و بخصوص با تحریک فیبر عصبی sγ، RD هم چنان وجود داشته است. ولی تحریک dγ اثر قابل ملاحظه یی بر روی MS-RD نداشت.
    بنابراین تغییر در فعالیت MSمی تواند ناشی از تحت تاثیر قرار گرفتن تغیراتی در طول عضله اسکلتی باشد. پاسخ MS در این روند وابسته به فعالیت فیبر عصبی sγ بوده است. ضمنا، تحریک فیبر عصبی sγ که خود به دنبال فعال شدن فیبر حسی فیبر زنجیره ای (chain fiber)موجود در MS حاصل گردیده است. بنظر می رسد که در این حلقه عصبی- عضلانی برای فعالیت فیبر کیسه یی (bag fiber)جایگاهی وجود ندارد.
    کلیدواژگان: فیبرهای MS، فیبرهای عصبی حسی و حرکتی MS، کشش آهسته SS، ارتعاش پاسی
  • راضیه دهقانی فیروزآبادی، نعیمه طیبی، ویدا فالحتیان صفحه 47
    سابقه و هدف
    پره اکلامپسی اختلال مولتی سیستمیک در حاملگی است که هنوز علت آن ناشناخته است. شیوع این بیماری 5-7% می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارزش تشخیصی فشارخون و نسبت کلسیم به کراتینین ادراری در سه ماهه دوم حاملگی در پیش بینی پره اکلامپسی می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به روش مقطعی بر روی 120 زن حامله نخست زا مراجعه کننده به بخش زنان بیمارستان شهید صدوقی یزد در طول یکسال انجام شد. اطلاعات در پرسش نامه ای که شامل ریسک فاکتورهایی چون، فشارخون سه ماهه دوم و سوم، نسبت کلسیم به کراتینین ادراری سه ماهه دوم حاملگی و آلبومین ادراری سه ماهه سوم حاملگی بود ثبت شد.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد مورد مطالعه 4/2±21سال بود، در بررسی84 فرد با فشارخون طبیعی در سه ماهه دوم حاملگی، 2 نفر (4/2%) آنها پره اکلامپتیک و82 نفر (6/97%) پره اکلامپتیک نشدند. از 36 نفر که دارای پرفشاری در سه ماهه دوم حاملگی بودند، 6 نفر (37/16) آنها پره اکلامپسی و30 نفر (3/83%) آنها پره اکلامپتیک نشدند. این مطالعه نشان داد که ارتباط معنی داری بین فشارخون سه ماهه دوم حاملگی با بروز پره اکلامپسی وجود داشت (009/0p=). در حالیکه ارتباط نسبت کلسیم به کراتینین ادراری سه ماهه دوم حاملگی با بروز پره اکلامپسی معنی دار نبود.
    بحث و نتیجه گیری
    فشارخون سه ماهه دوم تست مفیدی برای پیش بینی پره اکلامپسی می باشد. در حالیکه اندازه گیری نسبت کلسیم به کراتینین معیار پیشگویی مناسبی برای زنان در معرض خطر پره اکلامپسی نمی باشد.
    کلیدواژگان: پره اکلامپسی، نسبت کلسیم به کراتینین ادراری، فشارخون
  • فاطمه نصیری امیری، محمود حاجی احمدی، فاطمه باکویی صفحه 52
    سابقه و هدف
    عملکرد جنسی مطلوب عامل مهمی در تحکیم خانواده محسوب می شود و منشا بسیاری از تحولات در زندگی انسان است که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار گیرد، یکی از این عوامل حاملگی و مادر شدن می باشد. هدف از این مطالعه تعیین عملکرد جنسی زنان در دوره شیردهی در زنان نخست زا می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی عملکرد جنسی زنان را در دوره شیردهی(3 تا 6 ماه بعد از زایمان) مورد بررسی قرارداد. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد FSFI همراه با پرسشنامه دموگرافیک و باروری در مراکز بهداشتی درمانی شهرستان بابل از تاریخ 10/8/84 لغایت 10/8/85 در صورتی که مشخصات ورود به پژوهش را دارا بودند، گردآوری شد. متغیرها شامل تمایل، تحریک، رطوبت، ارگاسم، رضایت و درد بوده است که در ارتباط با چهار مورد از موارد فوق نمره یک (نداشته) تا نمره پنج (بسیار زیاد) و در مورد درد نمره یک (بسیار زیاد) تا نمره پنج (نداشته) نمره گذاری شدند و بر اساس نمرات کسب شده عملکرد جنسی زنان در دوره شیردهی با فبل از حاملگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    203 زن شیرده با سن متوسط68/4 ±91/24 شرکت کردند. متوسط نمره عملکرد جنسی زنان در دوره شیردهی 36/7 ±65/40 و در دوره قبل از حاملگی 9/6 ±29/43 بود (000/0p<). متوسط نمره عملکرد درحیطه تمایل، تحریک، ارگاسم و رضایت جنسی در دوره شیردهی بطور معنی داری کمتر از دوره قبل از حاملگی بود (004/0p<). زنانی که سن بالاتری داشتند کمتر به اوج لذت جنسی رسیدند (05/0p<). متوسط تعداد مقاربت در هفته در زنان شیرده 20/1±84/1 بوده که با دوره قبل از بارداری اختلاف معنی داری داشت (05/0(p<.. متوسط زمان شروع مقاربت بعد از زایمان30/1±95/8 هفته بود. نوع زایمان، وزن هنگام تولد نوزاد و نوع روش جلوگیری از بارداری با نمره عملکرد جنسی ارتباط معنی داری نداشت.ب
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش و شیوع بیشتر مشکلات جنسی زنان شیرده، آموزش و مشاوره در زمینه مسائل جنسی و عوامل موثر بر آن در آموزشهای بعد از زایمان ضروری است.
    کلیدواژگان: اختلال عملکرد جنسی، شیردهی، فاکتورهای مرتبط با عملکرد جنسی
  • فاطمه باکویی، شبنم امیدوار، فاطمه نصیری صفحه 59
    سابقه و هدف
    اختلال فعالیت جنسی در زنان بسیار شایع و دارای اتیولوژی متعددی است که بطور وسیع بر کیفیت زندگی، اعتماد به نفس، خلق و خوی و ارتباط با همسر تاثیر می گذارد. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی اختلال فعالیت جنسی زنان متاهل شهربابل و برخی فاکتورهای مرتبط با آن انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت مقطعی بر روی 318 زن متاهل واجد شرایط مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی منتخب از طریق پرسشنامه انجام شد. واحدهای مورد پژوهش بر اساس جمع کل نمرات پرسشنامه استاندارد FSI در سه گروه نرمال، اختلال خفیف و شدید قرار گرفتند.
    یافته ها
    متوسط سن زنان مورد مطالعه 28 سال بود. 8/80% زنان مورد مطالعه در گروه نرمال, 2/13% در گروه اختلال فعالیت جنسی خفیف و 6% در گروه اختلال شدید قرار داشتند. در واقع 2/19% از زنان دارای اختلال فعالیت جنسی(FSD) بودند. که بیشترین شیوع برحسب هر یک از موارد به ترتیب, اختلال در تمایل(4/48%), اختلال در تحریک (3/40%)، درد حین نزدیکی (8/19%), اختلال در ارگاسم (6/18%), مشکل در خیس شدن واژن(12%) و اختلال در رضایت جنسی (3/11%) بود. یافته ها نشان دادند که اختلال فعالیت جنسی با تحصیلات زن، شغل همسر، وضعیت درآمد، تعداد فرزند، روش پیشگیری از بارداری، بیماری مزمن و تعداد فعالیت جنسی ارتباط معنی داری داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به شیوع اختلال فعالیت جنسی در زنان و عوامل مرتبط با آن باید مراکز مشاوره و آموزشی برای شناسایی این زنان و نیازهای آنان برای افزایش ارتقاء کیفیت زندگی شان در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: اختلال فعالیت جنسی، زنان متاهل، فاکتورهای مرتبط
  • عفت برقی، ابراهیم میکانیکی صفحه 65
    سابقه و هدف
    تجربیات انجام شده برروی دوک عضلانی (MS)Muscle Spindle موجود در عضله سولئوس در موشهای بیهوش شده نشان داده است که، بعد از تحت تاثیر قرار دادن این عضله با محرک کشش آهسته(SS) Slow Stretch مکانیکی، MS موجود در این عضله در یک وضعیت سکون slack باقی مانده است و یا به عبارتی MS فاقد فعالیت بوده است. این حالت سکون یعنی عدم فعالیت الکترومکانیکی MS را هم چنین در MS ایزوله مشاهده نمودند و این حالت در شرایطی اتفاق افتاد که همواره دوک عضلانی تحت تاثیر حداقل تحریک فیبر های حرکتی گاما (γ) قرار داشت.
    با استفاده از محرک ارتعاش (Vibration) پاسیو بر روی دوک عضلنی عضله سولئوس این حالت سکون باز هم مشاهده شد. البته در این تجربه، قبل از این که دوک عضلانی را تحت تاثیر این محرک قرار دهند، ابتدا آن را به وسیله فیبر عصبی sγ فعال شده تحریک نموده و عملکرد واضحی در دوک عضلانی مشاهده گردید. اما بر خلاف تاثیر مثبت فیبر عصبی sγ بر روی MS، فیبر عصبی dγ قادر به ایجاد فعالیتی در دوک عضلانی نبوده است.
    دوک عضلانی در وضعیت سکون هم، همواره دارای تخلیه زمینه یی Resting Discharge (RD) قابل قبولی بوده است به طوری که، هنگام تحت تاثیر قرار دادن MS با محرک SS و بخصوص با تحریک فیبر عصبی sγ، RD هم چنان وجود داشته است. ولی تحریک dγ اثر قابل ملاحظه یی بر روی MS-RD نداشت.
    بنابراین تغییر در فعالیت MSمی تواند ناشی از تحت تاثیر قرار گرفتن تغیراتی در طول عضله اسکلتی باشد. پاسخ MS در این روند وابسته به فعالیت فیبر عصبی sγ بوده است. ضمنا، تحریک فیبر عصبی sγ که خود به دنبال فعال شدن فیبر حسی فیبر زنجیره ای (chain fiber)موجود در MS حاصل گردیده است. بنظر می رسد که در این حلقه عصبی- عضلانی برای فعالیت فیبر کیسه یی (bag fiber)جایگاهی وجود ندارد.
    کلیدواژگان: فیبرهای MS، فیبرهای عصبی حسی و حرکتی MS، کشش آهسته SS، ارتعاش پاسیو
  • رحیم سوادکوهی، محمدرضا ادراکی، صدرالدین مهدی پور صفحه 71
    سابقه و هدف
    سل ریوی در کودکان یک بیماری عفونی با مرگ و میر بالا می باشد. این بیماری با علائم بالینی گوناگون, مانند پنومونی ویروسی, باکتریایی, تب طول کشیده و کاهش وزن تظاهر می کند. هدف از معرفی این بیمار, در نظر داشتن بیماری سل ریوی در کودکان با نشانه های بیماری های تب دار ریوی است.
    مواد و روش ها
    بیمار دختری 5/2 ساله است که با شکایت تب و سرفه 10 روزه که از 3 روز قبل از بستری افزایش یافته بود به بیمارستان کودکان امیرکلا مراجعه نمود. 8 ماه قبل، پوست خشکبار که آسپیره شده بود از ریه کودک خارج گردید بیمار تا زمان مراجعه سرفه و گاهی تب داشت. 2 روز قبل از مراجعه، بیش از هزار مرغ در محل سکونت او به دلیل ابتلا به بیماری آنفلوانزای مرغی مردند. رادیوگرافی ریه ضایعه ریوی مشابه پنومونی را مطرح می کرد. عفونت ریوی, تب و کاهش اشتهای کودک با تجویز آنتی بیوتیک بر طرف نگردید و با توجه به ادامه سرفه، تست پوستی توبرکولین برای برای بیمار انجام شد که بیش از 20میلی متر سفتی ایجاد کرد و آزمایش رنگ آمیزی شیره معده از نظر مایکوباکتریوم توبرکلوزیس مثبت گزارش گردید. کودک با تشخیص سل ریوی و با درمان 4 داروئی ضد سل تحت درمان قرار گرفت.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به شرح حال بیمار گزارش شده، بیماری سل ریوی می تواند در کودکان با تظاهرات گوناگون بروز کند، به ویژه اگر به صورت حاد ظاهر شود.
    کلیدواژگان: سل ریوی، آنفلوانزای پرندگان، پنومونی، کودکان