ماهنامه گزیده مدیریت
پیاپی 23 (دی 1381)

شرکت ابزار سازی پارگن, سازنده ماشین های ابزار و شرکتی است که روزبه روز بزرگتر شده است. کار در این رشته هم روزبه روز مشکل تر می شود. در این شرایط, پاراگن برای رشد و گسترش خود همواره هزینه کرده است. این شیوه سبب شده که سود شرکت روزبه روز کمتر شود اما مدیر عامل آن یعنی نیکلاس گمان می کند انی هزینه ها در آینده شرکت را سود آور می کند.

چیست که رهبران بزرگ را می سازد؟ چرا عده ای به طور غریزی بلدند کارکنان را برانگیزند و اعتماد وفاداری و وقوف آنها را جلب کنند, حال آنکه دیگران پشت سر هم می لغزند؟ با هیچ فرمولی نمی توان شرح داد که رهبران بزرگ چگونه پدید می آیند, اما بنیس و توماس بر این باورند که رهبری با توانایی فرد در کنار آمدن با سختی ها ارتباط دارد.

شرکت های چند ملیتی می توانند با فعال کردن تجارت و توسعه در قاعده هرم اقتصادی بهبود قابل توجهی در زندگی میلیارد ها انسان به وجود آورند و به ایجا جهانی باثبات تر و کم خطرتر کمک کنند. برای نیل به این هدف, ضرورتی ندارد شرکت های چند ملیتی, رهبری اقدامات اجتماعی توسعه ای جهانی در جهت مقاصد خیر خواهانه را به عهده گیرند.

امروزه, هنگامی که شرکت های گرفتار در پی استخدام یک مدیر عامل نجات بخش می افتد, برترین ویژگی را در او فره مندی جستجو می کنند. ولی پس از به خدمت گیری رهبری واقعی, مشکلات خود را دو چندان می بینند. همانگونه که پژوهش تازه نویسنده مقاله نشان داده, باور گسترده به مدیر عامل های فره مند می تواند مسئله ساز باشد.

آنهایی که عهده دار موقعیت یابی نام های تجاری هستند, به طور سنتی روی جنبه های متمایز کننده یک نام تجاری از رقبا متمرکز می شوند. لیکن, تاکید روی تفاوت های یک نام تجاری برای پایداری کردن آن در مقابل رقبا کفایت نمی کند. مدیران همچنین باید به چهار چوب مرجعی که یک نام تجاری در قالب آن فعالیت می کند و ویژگی های مشتر ک نام تجاری خود با محصولات رقیب توجه کنند.

اکثر مدیران به نحوه تاثیر قیمت گذاری بر تقاضای محصول واقفند, اما تعداد کمی می دانند که این امر چه تاثیری بر مصرف محصول می گذارد در واقع, بسیاری از شرکت ها معتقدند که نمی توانند بر مصرف محصولی که به مشتریان فروخته اند, تاثیر گذارند. در این مقاله, نویسندگان استدلال می کنند که رابطه بین قیمت گذاری و مصرف, محور استراتژی بازاریابی است.

در آستاه فروپاشی شرکت هایی مانند ورلد کام, تایکو و انرون, توجه زیادی به هیات مدیره آنها جلب شد. بی تردید, عامل لسیاری ن زا مصیبت های بزرگ کاری, خواه سهوی باشد خواه عمدی, تعضی اعضای هیات مدیره ها هستند, اما مطالعه دقیق درباره اعضای هیات مدیره مربوط ناشایستگی یا فساد گسترده ای را نشان نمی دهد.

در شرایط مطلوب شاید یک زیر دست با رویی گشاده و بدن پیش داوری, انتقاد رییس خود را پذیراباشد: سوالات اندکی را برای روشن شدن موضوع می پرسد و قول می دهد در زمینه کاری خویش بیشتر تلاش کند و به مرور زمان نشانه های پیشرفت و بهبود در عملکرد او پیدا می شود. اما اوضاع همیشه اینطور نیست.