فهرست مطالب

فصلنامه حیات
سال دهم شماره 4 (پیاپی 23، زمستان 1383)

  • تاریخ انتشار: 1383/12/20
  • تعداد عناوین: 11
|
  • راهنمای نویسندگان مقالات
    صفحه 3
  • سودابه جولایی، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، زهره پارسایکتا صفحه 5
    مقدمه
    مساله حقوق بیماران در طی دو دهه اخیر به دلایلی از جمله آسیب پذیری و نیازمندی آنان از یک سو و توجه روز افزون جوامع بین المللی به حقوق بشر از سوی دیگر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. پژوهش حاضر بخشی از یک مطالعه گسترده کیفی است که برای روشن کردن مفهوم حقوق بیمار از دید بیماران، پزشکان و پرستاران در بیمارستان امام خمینی انجام شده است.
    مواد و روش کار
    هدف این مقاله تعیین دیدگاه بیماران نسبت به مفهوم «حقوق بیمار» است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش «پدیدارشناسی» انجام شده و به این منظور 16 مصاحبه نیمه ساختاری با 12 نفر بیمار و همراه بیمار صورت گرفته است که در طی آن مشارکت کنندگان تجربیات خود را از مواجهه با مقوله حقوق بیمار نقل کرده اند. تمام مصاحبه ها ضبط و پیاده شده است. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها همزمان با پیاده کردن متن و با استفاده از آنالیز درونمایه ای انجام گرفته است.
    یافته ها
    درونمایه های پدیدار شده در این بررسی مربوط به حقوق بیمار از دید بیماران و همراه آنان شامل انتظار برخوردی عادلانه از خدمات بهداشتی، حفظ احترام و کرامت انسانی بیمار و خانواده، نیاز به دریافت اطلاعات در خصوص بیماری و فعالیت های مربوط به آن و تامین داروها و تجهیزات اساسی در بیمارستان محل بستری بوده اند.
    نتیجه گیری
    به رغم این که هیچ یک از بیماران و همراه آنان منشور حقوق بیمار را نخوانده و از مفاد آن آگاهی نداشتند، یافته ها بیانگر این است که آنان حقوقی برای بیماران قایل بوده اند. توجه به این دیدگاه ها در کنار دیدگاه دیگر افراد ذینفع می تواند دست اندرکاران را در تدوین منشوری مطابق با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران یاری کند.
    کلیدواژگان: دیدگاه بیماران، حقوق بیمار، حمایت از بیمار، تحقیق کیفی، پدیدارشناسی
  • نسرین سلمانی باروق، ترانه تقوی لاریجانی، زهرا منجمد، ناهیددخت شریفی، ناصر بحرانی صفحه 21
    مقدمه

    استرس پدیده ای پیچیده و ضروری زندگی است که گاهی مشکل ساز می شود و اگر انسان قادر به سازگاری با آن نباشد جسم و روان او مورد تهدید قرار می گیرد. تمایل به کنار آمدن با استرس راه مثبتی است که باعث دستیابی تدریجی به ارتقاء سلامتی می شود.

    مواد و روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که با هدف تعیین تاثیر آموزش شیوه های مقابله با استرس بر میزان استرس زنان شاغل در دانشکده های پرستاری و مامایی، دندانپزشکی، توانبخشی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. 138 نفر زن شاغل به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از فهرست اسامی کارگزینی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سنجش استرس کودرون بود. آزمون های آماری در این پژوهش t و مجذور کای بودند و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS انجام شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش با استفاده از آزمون t جهت مقایسه میانگین های استرس شغلی (22/0=p)، استرس بهداشت زندگی (53/0=p)، استرس زندگی شخصی (44/0=p) و استرس شخصیت فردی (1/0=p) قبل و بعد از آموزش اختلاف معناداری را نشان نداد. هم چنین آزمون آماری مجذور کای ارتباط آماری معناداری بین متغیرهای دانشکده، سن، سابقه کار، تاهل، تعداد فرزندان، سطح تحصیلات و وضعیت مسکن با استرس شغلی نشان نداد.

    نتیجه گیری

    این بررسی نشان داد که محیط کار به تنهایی می تواند بزرگترین منبع استرس باشد که عموما اثرات نامطلوبی بر سلامت جسمانی و روانی زنان شاغل دارد. در پژوهش حاضر آموزش کوتاه مدت مقطعی نتوانست تاثیر زیادی بر کاهش استرس داشته باشد، لذا ضروری است جهت کاهش استرس زنان شاغل برنامه های مختلف آموزشی بلندمدت، مشاوره و... در نظر گرفته شود.

    کلیدواژگان: تاثیر آموزش، استرس شغلی، شیوه های مقابله با استرس، زنان شاغل
  • علیرضا نیکبخت نصرآبادی، ترانه تقوی لاریجانی، محمود محمودی، فاطمه تقلیلی صفحه 29
    مقدمه
    عمل جراحی یک تجربه ی استرس زا برای بیماران است. به طور معمول بیمارانی که در انتظار جراحی هستند دچار اضطراب می شوند. اضطراب می تواند باعث افزایش ضربان قلب و بالا رفتن فشارخون و در نتیجه خونریزی و عوارض بعد از عمل جراحی گردد. اهمیت اضطراب در بیماران کاندید عمل جراحی، لزوم پیشگیری از وقوع و توجه به شیوه های کاهش دهنده اضطراب را مورد تاکید قرار می دهد.
    مواد و روش کار
    این پژوهش نیمه تجربی در یکی از بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. تعداد واحدهای مورد پژوهش 70 نفر از بیماران کاندید اعمال جراحی شکم بودند که به طور تصادفی 35 نفر در گروه ذکر و 35 نفر در گروه آرام سازی بنسون قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر و برگه مشاهده ثبت علایم حیاتی شامل میزان فشارخون سیستولیکی، دیاستولیکی و تعداد نبض بود. روز قبل از عمل در گروه آرام سازی، روش آرام سازی بنسون به واحدهای مورد پژوهش آموزش داده شد و بیماران به مدت پانزده دقیقه و به فاصله دو ساعت این روش را اجرا می کردند. در گروه ذکر، تکرار صد بار ذکر لاحول و لاقوه الاباالله و هفت بار سوره حمد آموزش داده شد که روز قبل از عمل توسط بیماران تکرار می شد. هم چنین علایم حیاتی در هر دو گروه اندازه گیری و ثبت می شد. روز عمل مجددا سطح اضطراب بیماران و علایم حیاتی اندازه گیری و دو گروه باهم مقایسه شدند.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که آرام سازی به روش بنسون (02/0p<) و تکرار ذکر (006/0p<) هر دو موجب کاهش اضطراب در بیماران شدند ، و بین دو گروه اختلاف معناداری در کاهش اضطراب وجود نداشته است (05/0p>). هم چنین فشارخون دیاستولیکی و تعداد نبض در هر دو گروه به طور معناداری کاهش پیدا کرده بود (05/0p<). اما فشارخون سیستولیکی در گروه ذکر نسبت به گروه آرام سازی به میزان بیشتری تعدیل شده بود (05/0p>).
    نتیجه گیری
    هر دو روش آرام سازی و تکرار اذکار مستحبی بر کاهش میزان اضطراب مؤثرند و می توان از هر دو روش جهت کاهش اضطراب روز قبل از هر نوع عمل جراحی شکم استفاده کرد.
    کلیدواژگان: اضطراب، آرام سازی، اذکار مستحبی، روش بنسون، جراحی شکم
  • زهرا منجمد، طاهره قربانی، فرناز مستوفیان، رکسانا اویسی پور، صغری نخست پندی، محمود محمودی صفحه 39
    مقدمه
    میزان رضایت شغلی نشان دهنده نگرش مثبت یا منفی کارکنان نسبت به حرفه خودشان است که تحت تاثیر عوامل بسیاری قرار می گیرد. رضایت شغلی گروه پرستاری می تواند تاثیر مستقیم بر کیفیت خدمات پرستاری بگذارد. توجه به این مساله در واقع توجه به سلامت جامعه است.
    مواد و روش کار
    پژوهش حاضر پیمایشی از نوع مقطعی است که به منظور تعیین میزان رضایت شغلی 4000 نفر از گروه پرستاری به صورت نمونه گیری تصادفی – طبقاتی در مراکز بهداشتی، درمانی و آموزشی سراسر کشور انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رضایت شغلی هرزبرگ به همراه سؤالات امکانات رفاهی محل خدمت برای واحدهای مورد پژوهش ارسال گردید و 3029 پرسشنامه برگشت داده شد. رضایت شغلی در سه سطح پایین (صفر تا 33/33%)، متوسط (67/66-34/33%) و بالا (100-68/66%) طبقه بندی شده است.
    یافته ها
    بررسی نتایج در هشت حیطه نشان داد که رضایت شغلی اکثریت گروه پرستاری از شرایط محل کار (9/62%)، ارتباط با همکاران (6/69%)، موقعیت شغلی (3/74%)، نظارت و سرپرستی (6/57%)، سیاست گذاری مدیریتی (50%) و ارتباط با زندگی شخصی (6/80%) در سطح متوسط است حال آن که در حیطه امنیت شغلی (5/63%) و حقوق و مزایا (3/77%) رضایت شغلی در سطح پایین و در مجموع 2/78% گروه پرستاران رضایت کلی شغلی در سطح متوسط داشتند. آزمون آماری مجذور کای بین متغیرهای سن، سمت شغلی، سطح تحصیلات، سابقه کار، انجام اضافه کاری، نوع اضافه کاری، نوع مسکن و شرکت در دوره های بازآموزی با رضایت شغلی ارتباط معناداری را نشان داد.
    نتیجه گیری
    در مجموع رضایت شغلی اکثریت گروه پرستاری در سطح متوسط بود و اکثریت واحدهای مورد پژوهش از امکانات رفاهی در محل کار خود برخوردار نبوده اند. با توجه به یافته های پژوهش به مسؤولین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی توصیه می گردد در جهت افزایش حقوق و مزایا و هم چنین طرح کارانه گروه پرستاری و فراهم نمودن امکانات رفاهی جهت این قشر از جامعه هر چه بیشتر تلاش نمایند.
    کلیدواژگان: رضایت شغلی، گروه پرستاری، امکانات رفاهی
  • فاطمه نوغانی، جمیله محتشمی، فاطمه واثق رحیم پرور، غلامرضا بابایی صفحه 49
    مقدمه
    از اهداف اساسی مذاهب الهی ارتقای سطح بهداشت روانی جامعه و اصلاح روابط بین فردی است. تحقیقات نشان داده اند در صورتی که برای تقویت بعد که پیشگیری در بهداشت روانی (اولیه و یا ثانویه) از برنامه های مذهبی و آموزش آنها کمک گرفته شود معلمین به عنوان یکی از گروه های تاثیرگذار و تاثیرپذیر در جامعه می توانند با استفاده از راهبردهای فرهنگی و مذهبی با افسردگی مقابله نمایند.
    مواد و روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است. جامعه مورد پژوهش شامل معلمان مدارس راهنمایی تحصیلی دخترانه شهر تهران بود. 40 نفر معلم مؤنث ساکن تهران، دارای تحصیلات لیسانس در سنین 30 تا 40 سال با تشخیص افسردگی بدون مصرف دارو در طول تحقیق با کسب اجازه از پزشک مربوطه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه، شامل پرسشنامه هامیلتون دارای 24 سؤال مربوط به اختلالات خلق (بعد افسردگی) و پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی مشخصات فردی و تغییرات خلق از نظر افسردگی و اقدامات غیردارویی برای کاهش میزان افسردگی بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد 90 درصد از واحدهای مورد پژوهش از به کار بردن روش های غیر دارویی (مذهبی) از قبیل انجام فرایض دینی (نماز، روزه، مناجات) جهت تسکین (کاهش) افسردگی راضی بودند. 5/92درصد از آموزش منظم فرهنگ دینداری رضایت داشتند. 80 درصد آموزش استاد خاص را عامل مؤثر در گرایش به فرهنگ دینداری می دانستند. 55 درصد پس از انجام عبادت ها احساس آرامش بهتری داشتند. پس از شرکت در کلاس های ویژه آموزش فرهنگ دینداری بین میانگین نمرات پیش آزمون (48/28=) و میانگین نمرات پس آزمون (05/10=) اختلاف معنادار مشاهده شد (000/0=p).
    نتیجه گیری
    با نتایج این پژوهش تاثیر آموزش فرهنگ دینداری بر التیام حالاتی نظیر دل شوره، غمگینی، ناامیدی، بی خوابی، بی اشتهایی و هم چنین افسردگی ثابت شد. بنابراین با انجام برخی فرایض دینی نظیر نماز خواندن، نوعی از آرام سازی و یا حس خوب در نزد فرد تقویت می شود.
    کلیدواژگان: تاثیر آموزش، افسردگی، فرهنگ دینداری، معلم
  • زهرا گودرزی، خدیجه خسروی، ناصر بحرانی، خورشید وسکویی، پروین ولی پور گاوگانی، سیما غوغایی، منیر سادات موسوی نیا سیگاری، ملیحه خیاط عالی، حسین زاهدی، عاطفه بصیری صفحه 57
    مقدمه
    آموزش به مددجویان و یاری رساندن به آنان در دستیابی به استقلال (در وضعیت سلامت و بیماری) یکی از مسؤولیت های اساسی پرستاران شناخته شده است. در اجرای فرآیند آموزش به مددجو عوامل بسیاری تاثیرگذار می باشد.
    مواد و روش کار
    این پژوهش توصیفی - مقطعی به منظور مطالعه دیدگاه 317 پرستار شاغل از عوامل مؤثر بر فرآیند آموزش به مددجو در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای در مورد عوامل مؤثر بر فرآیند آموزش به مددجو (30سؤال عوامل تسهیل کننده و 17 سؤال عوامل بازدارنده) بود و از مقیاس لایکرت (موافقم، نظری ندارم، مخالفم) برای سنجش سؤالات استفاده گردید. تجزیه و تحلیل آماری، توسط نرم افزار رایانه ای SPSS انجام شد.
    یافته ها
    اکثریت پرستاران (1/52%) عوامل مؤثر (تسهیل کننده ها) از قبیل نگرش مثبت نسبت به آموزش مددجو به عنوان یکی از اولویت های پرستاری، احساس وظیفه کردن در مورد آموزش به مددجو، مسؤولیت تنظیم مطالب آموزشی، مثبت بودن نگرش مدیران نسبت به آموزش مددجو، وجود معیار آموزش به مددجو در ارزشیابی سالیانه، شرکت در دوره های آموزش ضمن خدمت در یادگیری روش های نوین آموزش مددجو را در حد پایین و 4/57 پرستاران عوامل بازدارنده را کم بود نیروی انسانی و وقت، مکان نامناسب، نبود جزوات آموزشی و عدم علاقه مددجویان به دریافت آموزش از پرستاران، عدم توجه پرستاران و مدیران پرستاری در مورد آموزش به مددجو را ابراز کرده بودند. متغیرهای فردی نظیر جنس، سابقه کار بالینی، نوبت کاری، سمت شغلی با عوامل تسهیل کننده رابطه معنادار آماری داشت. شاغل بودن بیشتر از یک نوبت کاری، سابقه تجربه بالینی آموزش به مددجو و ارزشیابی آموزش به مددجو در دوران تحصیل نیز با عوامل بازدارنده رابطه ی معنادار آماری داشت.
    نتیجه گیری
    در این پژوهش از دیدگاه پرستاران، عوامل تسهیل کننده در فرآیند آموزش به مددجو از اهمیت کمی برخوردار بود. لذا جهت آموزش به مددجو در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران ضمن در نظر گرفتن تسهیلات کافی ضروری است با تمهیداتی نظیر بازآموزی پرستاران آنان را تشویق نمود تا به نقش خود در مورد آموزش به مددجویان بهای بیشتری بدهند.
    کلیدواژگان: دیدگاه پرستاران، آموزش به مددجو، عوامل تسهیل کننده، عوامل بازدارنده
  • سیده فاطمه واثق رحیم پرور، اعظم بحیرایی، محمود محمودی، لیلی صالحی صفحه 67
    قدمه: زایمان جفت و پرده ها (مرحله سوم زایمان) یکی از مهم ترین مراحل زایمان است که می تواند باعث خونریزی پس از زایمان و به دنبال آن افزایش میزان مرگ و میر مادران گردد. وجود اختلاف نظر در مورد استفاده معمول از داروهای اوکسی توسیک در مرحله سوم زایمان برای خانم های کم خطر از نظر خونریزی پس از زایمان و نیز عوارض این داروها و با توجه به هدف هدایت زایمانی مبنی بر انجام زایمان به روش فیزیولوژیک که مادر و نوزاد کمترین صدمه را ببینند لزوم انجام این پژوهش را ایجاب می نماید.
    مواد و روش کار
    این مطالعه از نوع کارآزمایی کنترل شده و با تعیین و مقایسه طول مدت و عوارض مرحله سوم زایمان در دو گروه اداره فعال و فیزیولوژیک مرحله سوم زایمان انجام شده است. نمونه های پژوهش دو گروه 47 نفری بود. در گروه اداره فعال 10 واحد آمپول سنتوسینون در 500 میلی لیتر محلول قندی 5% پس از زایمان جنین تزریق و بند ناف پس از قطع کامل نبض آن کلامپ و قطع شد. جفت با استفاده از مانور براندت اندروز خارج گردید. در گروه اداره فیزیولوژیک پس از خروج نوزاد، یک میلی لیتر دارونما در محلول ریخته شد، پس از کلامپ بند ناف و قطع آن جفت با اعمال کشش ملایم روی بند ناف همراه با تلاش و زور مادر خارج گردید.
    یافته ها
    دو گروه از نظر تمام مشخصات فردی و عوامل مؤثر بر میزان خونریزی پس از زایمان و احتباس جفت همگن بودند. میزان ابتلا به خونریزی پس از زایمان در گروه اداره فیزیولوژیک (58/14درصد) بیشتر از اداره فعال (64/10 درصد) بود که این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود (2945/0=p). میانگین طول مرحله سوم زایمان در گروه اداره فیزیولوژیک (13 دقیقه) طولانی تر از اداره فعال (9 دقیقه) بود که این اختلاف نیز معنادار نبود. هم چنین بین احتباس جفت (5/0=p) و باقیماندن تکه هایی از جفت و پرده ها (428/0=p) نیز در دو گروه اختلاف معناداری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش لزومی به استفاده معمول از داروی سنتوسینون در اداره مرحله سوم زایمان در زنان کم خطر از نظر خونریزی پس از زایمان نمی باشد.
    کلیدواژگان: مرحله سوم زایمان، اداره فعال، اداره فیزیولوژیک
  • محمدرضا تفاق، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، عباس مهران، ناصر دین محمدی صفحه 77
    مقدمه
    فرآیند مراقبت از بیمار جزء اصلی در عملکرد پرستاران است و دستورات دارویی بخش مهمی از فرآیند درمان و مراقبت از بیمار می باشند. عدم توجه کافی به اصول صحیح در دادن دارو می تواند منجر به بروز مشکلات اخلاقی و حرفه ای متعددی گردد. خطاهای پزشکی و پرستاری یکی از مشکلات مهم سلامت عمومی هستند و تهدیدی جدی برای ایمنی بیمار محسوب می شوند. آگاهی فزاینده نسبت به تعداد، علل و عواقب خطاها در پزشکی، موید ضرورت ارتقاء دانش نسبت به این مشکل و ارایه راه حل های عملی و راهبردهای پیشگیری از آن است.
    مواد و روش کار
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که با هدف تعیین میزان رعایت اخلاق پرستاری در فرآیند دارو دادن توسط پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. نمونه های پژوهش را 305 نفر پرستار با مدرک لیسانس و فوق لیسانس شاغل در بخش های بزرگسالان بیمارستان های منتخب تشکیل می دادند. ابزار این پژوهش عبارت از پرسشنامه و فهرست وارسی بود که پرسشنامه شامل سؤالاتی راجع به اطلاعات فردی واحدها و سؤالاتی راجع به اشتباهات دارویی واحدهای مورد پژوهش بود، فهرست وارسی شامل 17 سوال یا رفتار مورد نظر در خصوص عملکرد افراد در فرآیند دادن دارو بود. پژوهشگران با مراجعه به بخش های بزرگسالان و دسترسی به نمونه ها ابتدا پرسشنامه را تحویل واحدها داده و سپس چک لیست مربوطه به طور جداگانه برای دو مشاهده به فاصله حداقل 15 روز و هر بار به مدت یک نوبت کامل کاری تکمیل می نمودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و آزمون های آماری مجذور کای، تست دقیق فیشر و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد بیشترین درصد واحدها مربوط به گروه سنی بین 26 تا 35 سال، زن و مجرد بوده، اکثریت دوره آموزش ضمن خدمت اخلاق پرستاری را نگذرانده بودند. هم چنین بیشترین درصد آنان (6/49%) عملکرد نامطلوب در دادن دارو داشته و عواملی چون نوع بخش (005/0=p)، و متوسط ضریب اشغال تخت در هفته (00/0=p)، تعداد همکاران پرستار و بهیار در یک نوبت کاری (001/0=p)، تحصیلات (037/0=p)، میزان رضایت از بخش محل خدمت (043/0p=) و امکانات فنی بخش (029/0p=) با رعایت نکات اخلاقی پرستاری در دادن دارو ارتباط معنادار داشته است.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد بیشترین درصد واحدهای مورد پژوهش در فرآیند دادن دارو عملکرد نامطلوب داشته و لذا پیشنهاد می شود که مدیران، برنامه ریزان و مربیان پرستاری با برنامه های آموزش ضمن خدمت و تدوین خط مشی های مورد نیاز توجه لازم را در زمینه رعایت اخلاق پرستاری در عملکرد حرفه ای پرستاران به عمل آورند.
    کلیدواژگان: اخلاق حرفه ای، عملکرد پرستاری، دستورات دارویی
  • ندا مهرداد، زهره پارسایکتا، سودابه جولایی صفحه 87
    حفظ حریم افراد مفهومی مهم و نیازی اساسی در انسان شناخته شده است. این مطالعه مروری، زوایا و ابعاد مختلف مفهوم حفظ حریم بیمار را مورد بررسی قرار داده و به نتایج بعضی مطالعات تجربی انجام شده در این زمینه اشاره نموده است. مفهوم حریم بیمار دارای ابعاد فیزیکی، روحی روانی، اجتماعی و اطلاعاتی است که تاکنون بعد فیزیکی آن بیش از همه مورد توجه قرار گرفته است.
    حفظ حریم اطلاعاتی بیمار که یکی از جنبه های اساسی و مهم مراقبت در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی درمانی است همانا حفاظت اطلاعات و پیشگیری از ارایه اطلاعات ناصحیح می باشد. از فاکتورهای اصلی مؤثر بر تهاجم به حریم بیمار می توان به لمس های غیرضروری فیزیکی و تجاوز به خلوت و تنهایی بیمار اشاره کرد. برای اجتناب از این مشکلات، اعضای تیم بهداشتی و درمانی باید به راه کارهای جدیدی برای کار کردن با بیماران دست پیدا کنند تا حریم بیماران کمتر به خطر بیفتد.
    با توجه به تعداد کم بررسی های تجربی انجام شده در این زمینه ضروری است ابزاری تدوین گردد که قادر به سنجش تحقق حفظ حریم بیمار باشد؛ هر چند که ماهیت و طبیعت این مفهوم به گونه ای است که دستیابی به این مهم را دشوار می نماید. به علاوه آموزش دانشجویان گروه پزشکی بایستی به نحوی دستخوش تغییر گردد که از به فراموشی سپرده شدن حق مسلم بیماران برای حفظ حریم آنان جلوگیری کرد.
    کلیدواژگان: حریم بیمار، حقوق بیمار
  • صفحه 96