فهرست مطالب

فصلنامه حیات
سال نهم شماره 1 (پیاپی 17، بهار و تابستان 1382)

  • تاریخ انتشار: 1382/05/13
  • تعداد عناوین: 9
|
  • راهنمای نویسندگان مقالات
    صفحه 4
  • نسرین سلمانی باروق، ناهیددخت شریفی نیستانک، انوشیروان کاظم نژاد، شهزاد پاشایی پور صفحه 6

    کودکان بزرگ ترین سرمایه ملی هر جامعه ای هستند، امروزه با توجه به رشد جمعیت کودکان، مشکلات آنان نیز افزایش یافته است از جمله این مشکلات پدیده کودکان خیابانی است که به سرعت درحال گسترش است و این پدیده سلامت کودکان را به مخاطره انداخته است.
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی است که با هدف تعیین خودپنداری و عوامل موثر بر آن در کودکان خیابانی سنین 12-6 سال مراجعه کننده به فرهنگسرای خواجوی کرمانی تهران انجام شده است. بدین منظور و بر اساس معیارهای مورد نظر،140 کودک خیابانی سن 12-6 سال به صورت تمام شماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای شامل 4 بخش اطلاعات فردی، خانوادگی و اجتماعی کودک و سوالات مربوط به سنجش خودپنداری کودک بود. داده ها از طریق مصاحبه با کودک توسط پژوهشگر جمع آوری شدند. با توجه به میانگین و انحراف معیار به دست آمده سطح خودپنداری به چهار دسته خیلی منفی، منفی، مثبت و خیلی مثبت تقسیم شد.
    نتایج حاصله از این بررسی نشان داد که نیمی از واحدهای مورد پژوهش (50%) دارای خودپنداری خیلی منفی و فقط 1/2% آنها دارای خودپنداری خیلی مثبت بوده اند. بنابراین کودکان خیابانی مورد پژوهش دارای خودپنداری پایینی بودند. همچنین در بررسی عوامل موثر بر خودپنداری یافته ها نشان داد که بین مجموعه ای از عوامل و خودپنداری واحدهای مورد پژوهش ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0p<)، از جمله این عوامل می توان از جنس، میزان سواد، میزان در آمد، مدت اشتغال به کار، میزان شاد بودن در کنار خانواده، وجود مشاور، عکس العمل سرپرست در هنگام خطای کودک، داشتن وسایل ضروری منزل، داشتن غذا و پوشاک کافی، داشتن دوستان خیابانی قبل از کار کودک نام برد.
    بنابراین کودکان خیابانی از نظر تکامل جسمی و روانی در معرض خطر می باشند و با خودپنداری پایین نیاز به رسیدگی خاص دارند که در این راستا پرستاران با توجه به نقش وسیع خود می توانند مداخلات لازم را جهت ارتقاء سلامتی آنان ارائه دهند.

    کلیدواژگان: خودپنداری، کودکان خیابانی
  • زهره پارسا یکتا، شیوا سادات بصام پور، عباس مهران، حمیده اثناعشری صفحه 14

    ترس احساس ناخوشایندی است که اغلب باعث تغییرات فیزیولوژیکی می شود که می تواند بر وضعیت قلبی بیمار اثر بگذارد.
    پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع مقطعی است که دیدگاه بیماران و پرستاران آنان (مجموعا 91 نفر) را در رابطه با علل ترس بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران مقایسه کرده است. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه جهت بررسی و شناخت متغیرهای دموگرافیک بیماران و پرستاران، چک لیستی حاوی 30 علت احتمالی ترس بیماران که توسط بیماران و پرستاران تکمیل می شد و مقیاس اندازه گیری میزان ترس بود که توسط بیماران تکمیل می گردید.
    نتایج به دست آمده نشان داد دیدگاه پرستاران و بیماران در خصوص علل ترس قبل و بعد از آنژیوگرافی در دو مورد و بعد از آنژیوگرافی تنها در یک مورد اشتراک دارد. از میان 30 علت احتمالی ترس بیماران، 17 مورد بعد از آنژیوگرافی باعث ترس کمتری در بیماران شده اند و دو مورد ترس بیشتری را ایجاد کرده اند. در مقایسه شدت ترس سایر علل، مورد معنی دار مشاهده نشد. مقایسه میانگین شدت ترس بیماران نیز نشان داد که شدت ترس بیماران بعد از آنژیوگرافی نسبت به قبل از آنژیوگرافی کمتر است (005/0= p).
    از آنجا که نظرات پرستاران با بیماران در مورد علل ترس متفاوت است، پرستاران باید دقت و توجه بیشتری در ارزیابی ترس بیماران تحت آنژیوگرافی به عمل آورند. همچنین پیشنهاد می گردد که از یک ابزار ارزیابی جهت بررسی مسائل بیماران و ارتقاء سطح مراقبت و آموزش در مورد آنژیوگرافی عروق کرونر استفاده شود.

    کلیدواژگان: دیدگاه پرستار و بیمار، ترس بیمار، آنژیوگرافی عروق کرونر، بیماری های عروق کرونر
  • افسر رضایی پور_زیبا تقی زاده - سقراط فقیه زاده_شهین بزازیان صفحه 24
    حاملگی ناخواسته یک مشکل جهانی است که زنان، خانواده آنان و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که از 175 میلیون حاملگی در سال، 75 میلیون حاملگی ناخواسته است.
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی است که به منظور تعیین شیوع و علل حاملگی های ناخواسته در مراجعین با تست مثبت حاملگی به آزمایشگاه های بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران و ارائه راهکار مناسب جهت کاهش یا رفع آن انجام شده است. واحدهای مورد مطالعه، 400 زن با تست مثبت حاملگی بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی پواسن، طی یک مرحله انتخاب شدند. روش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود.
    نتایج نشان داد که شیوع حاملگی های ناخواسته در جامعه مورد مطالعه، 5/47% بود. بیشترین درصد (7/63%) واحدها با حاملگی ناخواسته از روش پیشگیری از بارداری استفاده می کردند و روش های مورد استفاده به ترتیب عبارت بودند از: روش منقطع (9/38%)، قرص (3/15%)، آی یودی (3/5%)، کاندوم (7/3%)، آمپول (5/0%) و اکثر افراد (8/86%) با حاملگی ناخواسته روش پیشگیری مورد استفاده خود را به کار نمی بردند. عمده ترین علت عدم به کارگیری روش های پیشگیری از بارداری، ترس از عوارض جانبی (7/66%) و علت اصلی ناخواسته بودن حاملگی، مسائل اقتصادی (6/42%) بود. براساس نتایج حاصله، میزان به کارگیری روش های پیشگیری از بارداری با متغیرهای سن، تحصیلات، تعداد فرزند، سن همسر و تحصیلات همسر ارتباط داشت و ارتباط نحوه به کارگیری روش های پیشگیری از بارداری فقط با متغیر سن همسر معنی دار بود.
    نتایج این تحقیق شیوع بالای حاملگی ناخواسته را نشان می دهد به طوری که بر اساس نتایج، واحدهای مورد مطالعه یا از هیچ روش پیشگیری از بارداری استفاده نمی کردند و یا روش جلوگیری از بارداری مورد استفاده را درست به کار نمی بردند (6/91%). بنابراین به منظور کاهش یا رفع معضل حاملگی ناخواسته لازم است عوارض حاملگی های ناخواسته و انواع روش های جلوگیری از بارداری و نحوه استفاده درست آنها به زنان آموزش داده شود. در همین رابطه پیشنهاد می شود اصول مشاوره صحیح تنظیم خانواده به پرسنل بهداشتی تعلیم داده شود.
    کلیدواژگان: حاملگی ناخواسته، شیوع، روش های پیشگیری از بارداری
  • سوسن سمیعی، زهره پارسایکتا، عباس مهران، ثریا ماسوری صفحه 33
    خانواده به عنوان بستر امن تکامل کودک، در دنیای امروز اهمیتی روزافزون یافته است به همین جهت هر عاملی که بتواند امنیت و یکپارچگی خانواده را به خطر بیاندازد یک موقعیت تهدیدکننده است و باید مورد توجه پرستاران به خصوص پرستاران کودکان قرار گیرد. وجود یک کودک با بیماری مزمن، عامل تهدیدکننده ای است که می تواند علاوه بر کودک بیمار تکامل سایر کودکان و خانواده را تحت تاثیر قرار دهد.
    به منظور تعیین ارتباط میان وجود کودک بیمار در خانواده و وضعیت عاطفی و روانی خواهر و برادران وی این پژوهش که یک مطالعه توصیفی – تحلیلی می باشد انجام گردید. هدف این تحقیق تعیین و مقایسه رفتارهای سازگاری خواهر یا برادر کودکان مبتلا به بیماری مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی با کودکان سالم می باشد که با بررسی 300 کودک همراه با والدین آنان یعنی 150 خواهر یا برادر کودک مبتلا به بیماری مزمن (گروه مورد) و 150 خواهر یا برادر کودکان سالم (گروه شاهد) که به روش تصادفی آسان انتخاب شده بودند، صورت گرفت.
    جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد شده آخن باخ استفاده گردید که شامل دو بخش مشخصات دموگرافیک و سؤالات سنجش رفتارهای سازگاری می باشد، سؤالات مربوط به والدین کودک بیمار و سالم بوده که خود دارای دو بخش شایستگی اجتماعی و مشکلات رفتاری می باشد. سؤالات در بخش شایستگی اجتماعی در سه زمینه فعالیت ها، روابط اجتماعی و عملکرد درسی کودک طراحی شده و در بخش مشکلات رفتاری در ارتباط با مشکلات اجتماعی، رفتارهای ضد اجتماعی، رفتارهای پرخاشگرانه، اشکال در تمرکز حواس، شکایات جسمانی، اضطراب و افسردگی، گوشه گیری، اختلال در تفکر، مشکلات جنسی و مشکلات متفرقه، در نظر گرفته شده است.
    نتایج به دست آمده نشان داد که به طور معنی داری مشکلات رفتاری خواهر یا برادر کودکان مبتلا به بیماری مزمن از خواهر یا برادر کودکان سالم بیشتر (005/0p<) و شایستگی اجتماعی آنان کمتر می باشد (001/0p<).
    کلیدواژگان: رفتارهای سازگاری، بیماری مزمن، کودک، خواهر و برادر
  • سیده طاهره میرمولایی، عباس مهران، سوسن رحیمی قصبه صفحه 41
    زایمان یکی از وقایع مهم و تنش زای زندگی هر زن می باشد برای انطباق با این تنش لازم است که فرد از جنبه های مختلف اطلاعاتی، عاطفی و جسمانی مورد حمایت واقع شود تا امر زایمان برای او به تجربه ای خوشایند تبدیل شود.
    این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه مادران نسبت به اهمیت، دریافت و رضایت از حمایت های اطلاعاتی، عاطفی و جسمانی مورد نیاز در اتاق درد و زایمان انجام گرفت. در این مطالعه توصیفی تحلیلی با 400 مادر زایمان کرده در 10 بیمارستان آموزشی شهر تهران به صورت تصادفی و به وسیله پرسشنامه در بخش بعد از زایمان مصاحبه شد.
    بر اساس نتایج این مطالعه، بیشترین درصد مادران، به هر سه نوع حمایت (به ترتیب) جسمانی، اطلاعاتی و عاطفی اهمیت زیاد می دادند. حمایت های جسمانی و اطلاعاتی را در حد ناکافی و حمایت عاطفی را در حد نسبی دریافت کرده بودند. ولی اکثر مادران از نحوه دریافت هر سه نوع حمایت (به ترتیب) اطلاعاتی، عاطفی و جسمانی، رضایت کامل داشتند. میزان رضایت مادران از حمایت های اطلاعاتی و عاطفی و جسمانی با میزان اهمیتی که آنان به این حمایت ها می دادند ارتباط معنی داری نداشت ولی با وضعیت دریافت حمایت ها ارتباط معنی دار داشت (05/0p<).
    داشتن رضایت کامل، به رغم دریافت ناکافی یا نسبی ممکن است به دلیل کم توقعی و ناآشنایی مادران با حقوق خود و یا انجام مصاحبه قبل از ترخیص باشد. عدم ارتباط مشخصات فردی مادران با میزان اهمیت حمایت ها، بیانگر آن است که این حمایت ها جزء نیازهای اساسی و اولیه هر مادر است و هر سه نوع حمایت باید به طور یکسان برای مادران فراهم گردد. برای افزایش رضایتمندی مادران باید حمایت ها و مراقبت ها را هر چه کامل تر به مادران ارائه داد. در نهایت با توجه به حضور دانشجویان مامایی و مربیان آنها در بیمارستان های آموزشی، می توان با اصلاح ساختار و تعیین جایگاه در چارت بیمارستان ها و سازماندهی مناسب آنها، مسئولیت مستقیم ارائه خدمات به مادران را، به آنها سپرد.
    کلیدواژگان: دیدگاه مادران، اهمیت و دریافت و رضایت از حمایت های مورد نیاز، اتاق درد و زایمان
  • زهرا دانشور عامری صفحه 49
    شواهد حاکی از آن است که بین خشونت، پرخاشگری و بیماری های روانی ارتباط وجود دارد. به رغم وجود این مسئله، درک فعلی ما از علل پرخاشگری و درمان نهایی آن بسیار محدود است. از آنجا که پرستاران به ویژه پرستاران اطفال که با کودکان پرخاشگر در ارتباط هستند، اغلب هدف پرخاشگری آنان قرار می گیرند، این کمبود اطلاعات زنگ خطری محسوب می شود.
    هدف این مقاله ارائه اطلاعاتی در مورد مفهوم پرخاشگری کودکان، بررسی رفتارهای خشن، اجرای مداخلات درمانی آنها و مروری بر روش های درمان دارویی، روانی و اجتماعی است تا در درک پرخاشگری و مداخلات بالینی آن به پرستاران کمک کند.
    به هر حال اتیولوژی پرخاشگری هنوز به صورت یک معما باقی مانده است.
    کلیدواژگان: پرخاشگری، ارتباط کودک، پرستار
  • نسرین سلمانی باروق_هایده نکته دان - انوشیروان کاظم نژاد_عفت نوروزی صفحه 55
    توجه به شیوه زندگی دانشجویان پرستاری از آن جهت دارای اهمیت است که آنها در سنینی قرار دارند که انتخاب شیوه زندگی می تواند در تمام طول زندگی شان تاثیرگذار باشد. از طرفی دیگر دانشجویان پرستاری انتقال دهندگان اطلاعات بهداشتی بوده و هدایت افراد را در جهت اتخاذ شیوه زندگی بر عهده دارند و باید الگوی مناسبی برای مددجویان و جامعه باشند.
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که به منظور مقایسه شیوه زندگی دانشجویان پرستاری جدیدالورود و ترم آخر دانشکده های پرستاری و مامایی دانشگاه های علوم پزشکی تهران انجام شده است. جهت دستیابی به این هدف از طریق نمونه گیری در دسترس، 139 دانشجوی دختر جدید الورود و 159 دانشجوی ترم آخر که حائز معیارهای انتخاب پژوهش بودند انتخاب شدند. عوامل مورد بررسی در شیوه زندگی عبارت از تغذیه، ورزش، استعمال دخانیات، رعایت اصول ایمنی و مقابله با تنش زاها بوده است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش توسط پرسشنامه مشخصات فردی و شیوه زندگی محقق ساخته جمع آوری گردید.
    نتایج پژوهش نشان داد که 4/37% از دانشجویان ترم اول تغذیه متوسط و 9/49% از دانشجویان ترم آخر تغذیه خوبی داشته اند. در زمینه فعالیت ورزشی، 4/37% و 1/41% از دانشجویان ترم اول و ترم آخر در سطح متوسطی بوده اند. همچنین یافته ها نشان داد که هیچ کدام از واحدهای پژوهش در دو گروه، دخانیات استعمال نمی کردند. در زمینه رعایت اصول ایمنی، نتایج حاکی از آن بود که 2/37% و 35% از واحدهای پژوهش در ترم اول و ترم آخر دارای رفتار متوسط بوده اند. در زمینه مقابله با تنش زاها نتایج نشان داد که 5/36% دانشجویان ترم اول و 9/32% دانشجویان ترم آخر دارای رفتار خوبی بوده اند. روی هم رفته 40% واحدهای پژوهش در ترم اول دارای شیوه زندگی متوسط و 8/33% دانشجویان ترم آخر دارای شیوه زندگی عالی بودند. آزمون آماری t اختلاف معنی داری را بین دو گروه نشان نداد.
    یافته های این تحقیق نشان داد که آموزش و تحصیل در رشته پرستاری بر شیوه زندگی تاثیر ندارد و عوامل دیگری در شیوه زندگی تاثیرگذار می باشند که به مطالعات بیشتری نیازمند است.
    کلیدواژگان: شیوه زندگی، دانشجویان پرستاری
  • طلعت شهریاری، نسرین سلمانی باروق، غلامرضا بابایی، فرشته امیرمرادی صفحه 63

    امروزه خشونت در سطحی وسیع و در جوامع مختلف مشاهده می شود، از آن جمله خشونت خانوادگی که عوارض آن در برگیرنده فرد و جامعه می باشد. خشونت های خانوادگی اگر به طور مداوم و مستمر ادامه داشته باشد ممکن است منجر به طلاق و در بعد وسیع تر باعث قتل شود که مضار آن برای خانواده و اجتماع مشخص است. نابسامانی و دربدری و بی سرپرستی کودکان و اثرات شوم محرومیت در آنان اجتناب ناپذیر است.
    این مطالعه توصیفی به منظور بررسی مشکلات جسمی و روانی زنان مضروب تحت خشونت همسران مراجعه کننده به پزشکی قانونی تهران انجام گرفته است.
    ابزار گردآوری شامل پرسشنامه مشخصات فردی زن و شوهر، مشاهده، چک لیست صدمات جسمی با 12 مورد ضرب و جرح، آزمون استاندارد «Beck» جهت سنجش میزان افسردگی و آزمون سنجش عزت نفس می باشد.
    نتیجه پژوهش نشان داد که شایع ترین مشکلات جسمی و روانی زنان مضروب توسط همسر، کبودی و کوفتگی (99%)، افسردگی شدید (43%) و عزت نفس پائین (65%) است.

    کلیدواژگان: خشونت، زنان مضروب، مشکلات جسمی، مشکلات روانی، پزشکی قانونی