فهرست مطالب

مطالعات علوم پزشکی - سال هجدهم شماره 2 (تابستان 1386)

مجله مطالعات علوم پزشکی
سال هجدهم شماره 2 (تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/06/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مقالات پژوهشی
  • نگین عظیمی، مرتضی جبارپور بنیادی، محمدحسین صومی، ماندانا رفیعی، فیروز صارمی، رضا محمدیان، مهدی فرهودی، محمد برزگر صفحه 461
    پبش
    زمینه و هدف
    بیماری ویلسون یکی از بیماری های نادر ژنتیکی است که اورگان های مختلف بدن را درگیر می سازد. در این بیماری ژن ATP7B بر روی بازوی بلند کروموزوم 13 متحمل جهش گردیده و این منجر به رسوب مس در سلول های کبدی می شود. در این مبتلایان به دلیل اختلال در عملکرد محصول پروتئین کد شده (ATPase P type) توسط ژن مربوطه، سطح سرمی مس پایین بوده و دفع ادراری آن افزایش می یابد. بررسی ژنتیکی خانواده های مبتلای معرفی شده به مرکز ژنتیک با استفاده از ریز ماهواره های پلی مورفیک پیوسته به ژن بیماری زا، جهت تشخیص اعضای مبتلای پره سمپتوماتیک، ناقل و یا سالم این خانواده ها هدف اصلی این طرح می باشد.
    مواد و روش ها
    خانواده های مورد مطالعه با حداقل یک عضو مبتلا به بیماری ویلسون توسط پزشکان متخصص به مرکز ژنتیک معرفی شدند. والدین این خانواده ها با استفاده از ریز ماهواره های پیوسته به ژن ویلسون با استفاده از تکنیک SSR-PCR بررسی شدند. ریز ماهواره یا ریز ماهواره هایی که برای والدین خانواده ای چند شکلی بودند انتخاب و این مارکرها ابتدا در فرد مبتلا بررسی شده، سپس آلل پیوسته بیماری زا در دیگر اعضاء آن خانواده مورد تعقیب ژنتیکی قرار گرفت.
    نتایج
    بر اساس امکان دسترسی به تمامی اعضاء خانواده ها از بین 28 خانواده معرفی شده، 24 خانواده انتخاب گردیدند. ریز ماهواره های استفاده شده در این بررسی عبارت از D13S228, D13S296, D13S297, D13S298, D13S133, D13S301, D13S314, D13S315, D13S316 بودند. در 5 تا از این خانواده ها امکان تعقیب ژنی با این مارکر ها وجود نداشت. در 19 خانواده باقی مانده بیشترین حالت چند شکلی به ترتیب در ریز ماهواره های D13S314 و D13S301 مشاهده گردید. در دوازده خانواده با استفاده از این دو مارکر به تشخیص رسیده و در هفت خانواده باقی مانده از سایر ریز ماهواره ها جهت تشخیص استفاده گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    دو ریز ماهواره D13S314 و D13S301 در خانواده های مبتلای معرفی شده از استان های مورد بررسی، بیشترین کاربرد را جهت تشخیص ناقلین و مبتلایان فاقد علائم بالینی دارند. در بررسی خانواده های مبتلای دیگر، توصیه می گردد که در ابتدا همین مارکرها با توجه به اولویت آنها مورد بررسی و در صورت چند شکلی نبودن، از سایر ریز ماهواره ها جهت تعقیب ژن بیماری زا استفاده گردد.
    کلیدواژگان: ریز ماهواره ها، ژن ATP7B، بیماری ویلسون، چند شکلی
  • ابراهیم حسنی، میرموسی آقداشی، رحمان عباسی وش صفحه 469
    پیش زمینه و هدف
    سوکسینیل کولین یک داروی شل کننده عضلانی دپولاریزان است که برای تسهیل لوله گذاری داخل تراشه به کار می رود. از عوارض جانبی این دارو، فاسیکولاسیون گذرا بعد از تزریق آن می باشد که با برخی از عوارض دیگر سوکسینیل کولین در ارتباط مستقیم می باشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تزریق آهسته سوکسینیل کولین در بروز و شدت فاسیکولاسیون می باشد.
    مواد و
    روش
    تعداد 50 بیمار در سنین 50-18 سال، در کلاس ASA درجه بندی I, II که جهت عمل جراحی انتخابی مراجعه کرده بودند، به دو گروه مساوی شاهد (Control) و مطالعه (Study) تقسیم شدند. تحت شرایط یکسان در گروه شاهد، سوکسینیل کولین (محلول 2% و mg/kg 5/1) با سرعت رایج (در عرض 5 ثانیه) و در گروه مطالعه در مدت 60 ثانیه و به آهستگی تزریق گردید. شدت فاسیکولاسیون، درد عضلانی بعد از عمل و شرایط لوله گذاری داخل تراشه در دو گروه مورد بررسی قرارگرفت.
    یافته ها
    در گروه مطالعه بروز فاسیکولاسیون ناشی از سوکسینیل کولین در مقایسه با گروه شاهد کمتر بود (17 نفر در مقابل 25 نفر) (p=0.026). شدت فاسیکولاسیون نیز در گروه مطالعه (7 نفر فاسیکولاسیون متوسط و شدید) کمتر از گروه شاهد بود (20 نفر فاسیکولاسیون متوسط و شدید) (p=0.035). دو گروه از نظر شرایط انتوباسیون و درد عضلانی بعد از عمل اختلاف معنی داری با هم نداشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد تزریق آهسته سوکسینیل کولین بروز و شدت فاسیکولاسیون را کاهش می دهد و می توان برای جلوگیری یا کاهش شدت فاسیکولاسیون آن را بکار برد.
    کلیدواژگان: سوکسینیل کولین، فاسیکولاسیون، درد عضلانی بعد از عمل
  • خدیجه مخدومی، زهرا یکتا، پدرام احمدپور، علی غفاری مقدم، نیشتمان صادقی، پخشان قادری، منیژه ساده دل صفحه 474
    پیش زمینه و هدف
    پیوند کلیه یک روش موفقیت آمیز برای درمان بیماران مبتلا به نارسایی انتهایی کلیه است. حفظ بقاء کلیه پیوندی نیازمند استفاده از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی است. تاکنون داروهای متعددی جهت پیشگیری از رد پیوند به کار گرفته شده اند و دانش بشری در صدد یافتن داروهایی است که با کمترین عوارض بیشترین تاثیر را در حفظ عملکرد طبیعی کلیه پیوندی و بقاء بیمار داشته باشند. در این مطالعه تاثیر دو داروی آزاتیوپرین AZA و مایکوفنولات موفتیل MMF در بقاء یک ساله کلیه پیوندی بررسی و مقایسه گردید. دفعات رد پیوند در سال اول تعیین کننده بقاء یک ساله و به تبع آن بقاء طولانی مدت کلیه پیوندی می باشد.
    مواد و روش کار
    این مطالعه به روش همگروهی (Historical cohort) بر روی 191 بیمار که در فاصله سال های 83 – 1381 در بیمارستان امام خمینی ارومیه تحت عمل جراحی پیوند کلیه از اهداء کننده زنده غیر وابسته (Living unrelated Donor) قرارگرفته بودند، انجام شد. بیماران در دو گروه تحت درمان با آزاتیوپرین AZA و مایکوفنولات موفتیل MMF از نظر دفعات رد حاد پیوند و عملکرد کلیه پیوندی برای یک سال پیگیری شدند. میزان بقاء کلی (Life Table) تعیین و نمودار بقاء (Kaplan Meire) با توجه به متغیرهای زمینه ای و درمان اولیه رسم گردید و اثر مستقل متغیرهای مورد مطالعه – با روش Cox proportional Hazard Model مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.(P≤0.05)
    نتایج
    81 بیمار در گروه تحت درمان با MMF و 90 بیمار در گروه تحت درمان با AZA قرار داشتند. که موارد رد حاد پیوند در طول یک سال در گروه AZA بیشتر از MMF بود 7/43% در مقابل 8/32%. میزان بقاء کلی یک ساله در گروه MMF بیشتر از AZA محاسبه شد 9/90% در مقابل 7/87% اما تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود 32/0= P. میزان بقاء یک ساله کلیه پیوندی در بیمارانی که اختلال و تاخیر در شروع عملکرد کلیه پیوندی (DGF: Delayed Graft Function) داشتند در گروه MMF به طور معنی داری بیشتر از گروه AZA بود. 6/89% در مقابل 75% و 005/0= P دفعات رد حاد پیوند در طول یک سال در گروه AZA عامل پیشگویی کننده برای بقاء کلیه پیوندی بوده است. 6/4= HR (001/0= Psig و 26/11- 93/1= CI)
    بحث و نتیجه گیری
    بقاء طولانی مدت پیوند با بقاء یک ساله آن ارتباط دارد. عملکرد کلیه در پایان سال اول در دو گروه MMF و AZA تفاوت قابل توجهی ندارد. اگر چه که عملکرد کلیه پیوندی در پایان سال اول در بیماران با DGF تحت درمان با MMF بهتر از AZA بوده است. موارد رد حاد پیوند نیز در گروه MMF کمتر از AZA می باشد. مقایسه بقاء طولانی مدت درمصرف دو دارو، تمایز دو دارو را مشخص تر خواهد کرد.
    کلیدواژگان: بقاء، کلیه پیوندی، آزاتیوپرین، مایکوفنولات موفتیل
  • لطیف قندیلی، سیدجواد موسوی، علی انشایی، علیرضا ماهوری، جلال پورقاسم صفحه 480
    پیش زمینه و هدف
    در گذشته به دلیل ترس از هماتوم و انسداد راه هوایی، در اعمال جراحی تیروئید از درن استفاده می شد. امروزه مقبولیت این روش مورد تایید همگان نبوده و بعضی از جراحان ترجیح می دهند از درن استفاده نکنند. با توجه به مطالعات مختلف و نتایج متفاوت ارائه شده در آنها، تصمیم گرفتیم که در یک مطالعه به بررسی سودمندی یا عدم سودمندی درن در اعمال جراحی فوق بپردازیم.
    مواد و
    روش
    در یک مطالعه تحلیلی آینده نگر 60 بیمار کاندید عمل جراحی تیروئیدکتومی، در یک دوره یک ساله از 1/1/1384 الی 1/ 1/ 1385 به صورت تصادفی در دو گروه A(با درن) و B (بدون درن) مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران در روز اول، سوم و سی ام پس از عمل ویزیت شده و و پرسشنامه مربوطه پر گردید. بیماران با تیروئید ساب استرنال، مشکل انعقادی و نیاز به دایسکشن مدیفیه گردن از مطالعه کنار گذاشته شدند.
    نتایج
    یک بیمار از هر گروه به علت هماتوم شدید و مشکل انسدادی راه هوایی تحت عمل جراحی مجدد قرار گرفتند. آنالیز آماری از نظر هماتوم، خونریزی و سروما اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان نداد. طول مدت بستری در بیمارستان در گروه بدون درن (34/0± 13/2 روز) به صورت چشمگیری نسبت به گروه با درن (09/1±03/3 روز) کوتاه تر بود ((p=0.0001. اکثر بیماران در گروه بدون درن در عزض 48-24 ساعت آماده ترخیص بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    مطالعه نشان داد که استفاده از درن، از هماتوم وسیع گردن و انسداد راه هوایی جلوگیری نکرده نیاز به دایسکشن دقیق گردن و هموستاز کافی را برطرف نمی کند. ما نتیجه گرفتیم که گذاشتن درن در اعمال جراحی بدون عارضه تیروئید مفید نبوده و بهتر است به طور انتخابی استفاده شود.
    کلیدواژگان: تیروئیدکتومی، درن، عوارض
  • امیر قربانی حق جو، نادره رشتچی زاده، علیرضا جوادزاده، داود آقاویردی زاده، عباس خنکدار صفحه 485
    پیش
    زمینه وهدف
    افزایش میزان پراکسیداسیون لیپیدی از علل اصلی شروع و پیشرفت آرتریواسکلروز محسوب می گردد. در بررسی حاضر تغییرات غلظت پروفیل لیپیدی به همراه مالون دی آلدئید سرمی در بیماران با 4 درجه اصلی آرتریواسکلروز عروق شبکیه مورد مطالعه قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    جمعیت مورد مطالعه شامل 99 بیمار با آرتریواسکلروز عروق شبکیه اثبات شده با معاینه ته چشم و گروه کنترل شامل 65 فرد سالم می باشد. درجه بندی آرتریواسکلروز چشمی بر طبق تقسیمبندی Scheie به ترتیب از درجه I تا IV انجام گرفته و سطح پروفیل لیپیدی و میزان مالون دی آلدئید (MDA) سرمی بروش استاندارد مورد سنجش قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج حاکی از افزایش معنی دار سطح کلسترول، تری گلیسرید، LDL-C، MDA و کاهش HDL-C گروه بیماران نسبت به گروه کنترل (0001/0p< در تمامی موارد) می باشد. از نظر سطح MDA سرمی تفاوت چشمگیری در درجات مختلف گروه بیماران مشاهده شد (0001/0p<). همچنین بین درجه آرتریواسکلروز با سطح پروفیل لیپیدی همبستگی معنی داری مشاهده گردید.
    بحث: نتایج مطالعه حاضر بر نقش افزایش سطح پروفیل لیپیدی و پراکسیداسیون آن در امکان ایجاد و تشدید آرتریواسکلروز عروق شبکیه تاکید داشته اما در تفاوت بین درجات مختلف آرتریواسکلروز و به ویژه درجه I با سایر درجات، دخالت سطح MDA سرمی را بیشتر دخیل می داند.
    کلیدواژگان: پراکسیداسیون لیپیدی، پروفیل لیپیدی، آرتریواسکلروز عروق شبکیه
  • هادی عبدالله زاده، شهریار اقتصادی، عیسی نورمحمدی، محمدحسن خادم انصاری، حسین نژاد گشتی، احمد اسماعیل زاده صفحه 490
    پیش زمینه و هدف
    افزایش استرسهای اکسیداتیو، عامل اصلی در تسریع آتروسکلروز و افزایش مرگ و میر در بیماران همودیالیزی محسوب میگردد. ویتامین C یکی از آنتی اکسیدان های مهمی است که باعث مهار پراکسیداسیون لیپیدی و بهبود نارسایی در عملکرد آندوتلیوم میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مکمل ویتامین C بر پروفایل و پراکسیداسیون لیپیدهای سرم بیماران تحت درمان همودیالیزکه به بیمارستان شهید هاشمینژاد تهران مراجعهمی کردند، انجام شد.
    مواد و روش ها
    42 بیمار همودیالیزی به طور تصادفی به دو گروه مورد (21 نفر) و شاهد (21 نفر) تقسیم شدند. گروه مورد به صورت یک روز در میان،mg 250 ویتامین C و گروه شاهد دارونما به مدت 12 هفته مصرف نمودند. نمونه های خون ناشتا در ابتدا و پایان هفته دوازدهم برای اندازه گیری غلظت های سرمی تری گلیسرید، کلسترول تام، LDL-C(لیپوپروتئین با دانسیته پائین)، HDL-C(لیپوپروتئین با دانسیته بالا)، MDA (مالون دی آلدئید) و ویتامین C جمع آوری شد.
    یافته ها
    در پایان مطالعه غلظت ویتامین C سرم، افزایش معنی داری نسبت به شروع مطالعه (033/0P=) و نسبت به گروه شاهد (001/0P=) پیدا نمود. غلظت MDA سرم بعد از مصرف مکمل ویتامین C، کاهش در مرز معنی دار نسبت به ابتدای مطالعه (057/0P=) نشان داد، که باعث به وجود آمدن اختلاف معنی داری در تغییرات MDA در بین دو گروه مورد و شاهد گردید (024/0P=). در گروه مورد نسبت به گروه شاهد، کاهش معنی داری در غلظت سرمی کلسترول تام (005/0P=)، LDL-C (012/0P=) و تغییرات (018/0P=) به وجود آمد. غلظت TG و HDL-C سرم بعد از مصرف مکمل ویتامین C، تغییرات معنی داری نیافت.
    بحث و نتیجه گیری
    مکمل یاری با mg 250 ویتامین C به صورت یک روز در میان، بعد از 12 هفته، غلظت سرمی ویتامین C را افزایش و MDA را کاهش داد. و مانع افزایش غلظت TG، کلسترول تام و LDL-C در بیماران همودیالیزی مورد مطالعه حاضر گردید.
    کلیدواژگان: ویتامین C، MDA سرم، استرس اکسیداتیو، همودیالیز
  • فریبا نان بخش، فرزانه برومند سرخابی، گیتا احمدی افشار صفحه 498
    مقدمه
    مرگ داخل رحمی جنین که با عدم وجود ضربان قلب بالای هفته 20 حاملگی تعریف می گردد. (1و 2) و خطری است که همواره بارداری را تهدید می کند. این پدیده علاوه بر تحمیل هزینه های فراوان بر خانواده و سیستم بهداشتی جامعه موجب صدمات روحی غیر قابل جبران بر مادران باردار می گردد و حتی می تواند حاملگی های بعدی را نیز تحت شعاع قرار دهد. میزان شیوع مرگ داخل رحمی در سایر کشورها در هفته 22 و بالاتر از 4 تا 20 در هزار تولد گزارش گردیده است، (3و 4و 5) در سال های گذشته مطالعاتی در بعضی مراکز درمانی سطح کشور صورت گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی این پدیده و مقایسه با مطالعات قبلی در بیمارستان دانشگاهی کوثر ارومیه طراحی گردید تا ضمن حصول به آمار علمی در این خصوص علل احتمالی این پدیده را نیز به صورت توصیفی بررسی نماید.
    مواد و روش کار
    مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بوده و شامل کلیه بیماران بستری در بیمارستان کوثر در طی سال های 8079 که بارداری آنها در سن جنینی بیش از 20 هفته حاملگی به علت مرگ داخل رحمی خاتمه یافته است، بوده و ابزار جمع آوری اطلاعات چک لیست می باشد، اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS وارد کامپیوتر شده و مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج حاصل نشان داد که فراوانی مرگ داخل رحمی بیش از 20 هفته (IUFD) در جمعیت مورد مطالعه 4/33 در هزار تولد می باشد. میانگین سنی حاملگی 7/5±87/30 هفته بود. فراوانی مرگ داخل رحمی در بیش از 22 هفته 9/23 % بود و 2/25% موارد مرگ داخل رحمی در بین هفته های36 34 حاملگی بود. از بین عوامل ایجاد کننده پراکلامپسی شایع ترین علت بوده اکثریت مادران باردار که دچار این پدیده شده بودند در گروه سنی 3518 سال قرار داشتند. در این مطالعه مشخص گردید که در4/48 درصد از جمعیت مورد مطالعه عوامل شناخته شده در ایجاد IUFD وجود داشته و در6/51 درصد آنان عوامل ایجاد کننده IUFD ناشناخته بود.
    بحث و پیشنهادات: مقایسه آمارIUFD در جمعیت مورد مطالعه حاکی از بالا بودن شیوع این پدیده در جامعه می باشد به خصوص رخداد 2/25 % موارد IUFD در هفته های 3634 هفته حاملگی نشان گر عدم کفایت مراقبت های دوران بارداری به خصوص در گروه پر خطر می باشد که پیشنهاد می گردد کیفیت مراقبت های قبل از زایمان و در حین زایمان در این گروه افزایش یابد.
    کلیدواژگان: IUFD، عوامل خطر، مادران باردار
  • جعفر سلیمانی راد، لیلا روشنگر، پرستو شیرزادی صفحه 504
    پیش زمینه و هدف
    گزارش های متعدد سال های اخیر نشان دهنده اثرات سوء میدان های الکترومغناطیس بر سیستم های بیولوژیک می باشد. میدان های الکترومغناطیس به عنوان یک عامل محیطی توسط وسایل الکتریکی روزمره نظیر تلویزیون و کامپیوتر و وسایل طبی و مولدها تولید می شوند.
    هدف از بررسی حاضر مطالعه اثرات میدان های الکترومغناطیس بر ارگان های تولید کننده منی در رت هایی است که برای مدت طولانی در معرض میدان الکترومغناطیس قرار بگیرند.
    مواد و
    روش
    برای انجام بررسی حاضر از فرکانس 50 هرتز جهت ایجاد میدان الکترومغناطیس به شدت 3mT استفاده شد و رت های نر نژاد ویستار به عنوان مدل آزمایشگاهی انتخاب شدند. رت های گروه آزمایش در معرض میدان الکترومغناطیسی به شدت 3mT به مدت 2 ماه، روزانه 5 ساعت قرار گرفتند. پس از اتمام دوره آزمایش رت ها در هر دو گروه کنترل و آزمایش کشته شدند و از مجاری اپی دیدیم، پروستات و سمینال وزیکول آنها نمونه برداری انجام و جهت مشاهده با میکروسکوپ الکترونی آماده سازی شدند.
    یافته ها
    بررسی با میکروسکوپ الکترونی نشان دهنده تغییرات زیر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. در اپی دیدیم، ارتفاع سلول های اپی تلیال و ارتفاع استروسیلیاها افزایش یافته بود (P<0.0 5)، در حالی که تعداد سلول های ترشحی کاسته شده بود (P<0.0 5). در پروستات، میزان گرانول های ترشحی افزایش یافته بود و هسته به صورت نامنظم نسبت به گروه کنترل مشاهده می شد. در سمینال وزیکول، تراکم و دانسیته گرانول های ترشحی به طور واضحی تغییر یافته بود.
    بحث و نتیجه گیری
    تغییرات ایجاد شده توسط میدان های الکترومغناطیس در بررسی حاضر بیانگر تغییر عملکرد سلول های ترشحی دخیل در تولید منی می باشد که مجموعه این تغییرات احتمالا می تواند باعث تغییر در کیفیت منی گردد.
    کلیدواژگان: میدان های الکترومغناطیس، منی، اپی دیدیم، پروستات، سمینال وزیکول
  • گزارش موردی
  • احمد پرورش صفحه 511
    تومورهای بینی و سینوس های پارانازال در حدود 2/0 تا 8/0% کل بدخیمی های بدن را شامل می شوند. این گزارش مورد معرفی یک دختر 14 ساله است که به طور تصادفی متعاقب معاینه از نظر بررسی اپیستاکسی بیمار بعد از ترومای بینی، تغییرات وسیع سینوس ها و توده فضاگیر بافت نرم در سینوس ماگزیلاری و اتموئید چپ مشاهده شده است.
    Giant cell repartive granulema جزء تومورهای خوش خیم طبقه بندی می شود. و به طور شایع در افراد جوان مشاهده می گردد و معمولا مرتبط با تروماست (1 و 3).
    این ضایعه یک واکنش استخوان سازی غیر قابل کنترل می باشد.
    درمان بیماری شامل جراحی محافظه کارانه تومور بدون دست کاری قسمت های دیگر است (1).
    آدرس مکاتبه: دکتر احمد پرورش متخصص گوش و حلق و بینی. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بیمارستان امام خمینی (ره) بخش گوش و حلق و بینی. تلفن: 3-3469931 -0441- همراه: 09143417971
  • علی اکبر رضایی، مهردخت مزده، عباس زمانیان صفحه 515
    مقدمه
    بیماری بهجت یک بیماری سیستمیک بدون علت مشخص میباشد که اکثرا با آفت های عود کننده دهان، ناحیه ژنیتال و چشمی شروع می شود که پس از آن ممکن است سیستم قلب، ریه، دستگاه گوارشی و عصبی درگیر شوند.
    معرفی بیمار: بیمار معرفی شده زنی است 50 ساله که اولین علت مراجعه او تشنج و همیپلژی بود. پس از انجام EEG و MRI مغزی با احتمال تومور مغزی تحت عمل جراحی قرار میگیرد. در طی عمل شواهدی از تومور مشاهده نمیشود و بیوپسی یک روند واکنشی را نشان میدهد. ظن بالینی واسکولیت برای بیمار مطرح میشود. بیمار تحت درمان فنیتوئین و کورتیکواستروئید قرار میگیرد و دو سال پس از درمان با استروئید ضایعه مغزی از نظر اندازه بسیار کوچکتر از گذشته میشود. هشت سال بعد، علائم نورولوژیک با بروز آفت های ناحیه دهان و ژنیتال عود میکند و بعد از بررسی های جامع کلینیکی و پاراکلینیکی و رد سایر تشخیصهای افتراقی، تشخیص بیماری نورو- بهجت با ضایعه شبه تومورال مغزی مطرح می شود.
    نتیجه نهائی: بیماری نورو- بهجت میتواند دارای تظاهرات شبه تومور مغزی باشد که غالبا نادر است.
    گل واژه ها: بیماری بهجت-ضایعه شبه تومورال مغزی-آفت های دهان و ژنیتال
  • اعظم سادات هاشمی، مهرداد شکیبا، زهزه نعیمی صفحه 519
    تومور ویلمز شایع ترین تومور بدخیم کلیه درکودکان است. سندرم Denys Drash (DDS) اختلال نادری است که به صورت نفروپاتیDiffuse mesangial sclerosis و تومور ویلمز و هرمافرودیسم کاذب مردانه تعریف میشود. سندرم (FS) Fraisier نیز سندرم نادری است که شامل نفروپاتی Focal segmental G.N و هرمافرودیسم کاذب مردانه و گونادوبلاستوما میباشد. دو سندرم فوقالذکر، حاصل جهش در ژن WT1 واقع در کروموزوم 11P13 میباشند که پروتئینهای دخیل در تکامل کلیه ها و گنادها را کدگذاری میکند.
    در این مطالعه بیمار 10 ماه های معرفی میگردد که با توده شکمی و سندرم نفروتیک مراجعه کرد و با تشخیص تومور ویلمز تحت درمان قرار گرفت و در بیوپسی کلیه، تغییرات به صورت Minimal change داشت. سندرم نفروتیک بیمار مقاوم به استروئید بود و پس از گذشت چند ماه علایم سندرم نفروتیک و فشار خون بالای بیمار بر طرف گردید. در حال حاضر بیمار پس از 4 سال پیگیری نارسایی کلیه ندارد و سلامت کامل دارد.
  • مهزاد مهرزاد صدقیانی، بهروز ایلخانی زاده، هاله آیت الهی، یعقوب دلدار، ناهیده اسدی، نازیلا کیارنگ صفحه 522
    پیش زمینه و هدف
    اهداء اووسیت و انجام لقاح آزمایشگاهی (IVF) و سپس انتقال امبریو به حفره آندومتر رحم فرد گیرنده سرآغاز پیشرفت های شگرف در تکنولوژی IVF بعد از سال 1980 بود.در همان دوران تلاش هایی در جهت انتقال جنین های (Embryo) اهدایی به افراد گیرنده به عمل آمد. با پیشرفت تکنولوژی های کمکی باروری (ART) امروزه جنین های حاصل از روش IVF یا میکرواینجکشن (ICSI) به صورت منجمد نگهداری شده در موارد لزوم به رحم خود فرد یا سایر افراد گیرنده منتقل می شود.
    معرفی بیمار:خانم 49 ساله با سابقه نازایی اولیه 10 ساله به بخش IVF کوثر مراجعه نمودند. ایشان از 10 سال قبل دچار یائسگی زودرس شده و عملکرد تخمدانی و پریودهای ماهانه نداشتند. پس از آمادگی رحم نامبرده با هورمون درمانی جایگزینی (HRT) یک عدد جنین 16 سلولی گرید A تازه (غیر منجمد) حاصل از روش میکرواینجکشن در روز 19 هورمون درمانی به رحم منتقل شد. 15روز پس از انتقال جنین به رحم تست حاملگی (βHCG) مثبت گزارش شد. حاملگی بدون هیچ عارضه خاصی ادامه پیدا کرد و در هفته 38 حاملگی به دنبال کاهش حجم مایع آمنیوتیک اقدام به سزارین شد و نوزاد سالم به وزن 3200 گرم متولد گردید. روز سوم بعد از سزارین مادر و نوزاد با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شدند.
    بحث: استفاده از جنین های اهدائی گامی مهم در حل مشکل ناباروری در زوج های نابارور با فاکتور مطلق نازایی و به خصوص خانم های یائسه و سن بالا محسوب می شود. هر چند حاملگی در سنین بالا با افزایش عوارضی مثل پره اکلامپس، دیابت و هیپرتانسیون همراه می باشد. ولی با کنترل دقیق پری ناتال و آمادگی های هورمونی مناسب می توان حاملگی بدون خطر برای مادر و تولد نوزاد سالم را انتظار داشت.
    کلیدواژگان: یائسگی زودرس، نازایی، لقاح آزمایشگاهی IVF، اهداء جنین