فهرست مطالب

Kerman University of Medical Sciences - Volume:15 Issue: 1, 2008

Journal of Kerman University of Medical Sciences
Volume:15 Issue: 1, 2008

  • تاریخ انتشار: 1387/01/15
  • تعداد عناوین: 12
|
  • محمدرضا میرجلیلی، محمد رحیمیان صفحات 1-7
    مقدمه

    اریتروسیتوز پس از پیوند (Post Transplant Erythrocytosis، PTE) از عوارض شایع پیوند کلیه می باشد. درمان قبلی این بیماران فلبوتومی های مکرر و در صورت عدم پاسخ خارج نمودن کلیه های بیمار از بدن بود. هدف از این مطالعه بررسی شیوع این عارضه و میزان پاسخ بیماران به داروی انالاپریل در بیماران پیوند شده می باشد.

    روش

    این مطالعه از نوع تحلیلی و به روش Outcome Study انجام شده است. از تمام بیماران پیوندی که به بیمارستان شهید رهنمون یزد مراجعه کردند دو مرتبه خون جهت اندازه گیری هماتوکریت و هموگلوبین گرفته شد و افرادی که دارای دو هماتوکریت بالای 51 بودند انتخاب شده و از نظر علل دیگر پلی سیتمی مورد ارزیابی قرار گرفته و در صورتی که علت دیگری برای پلی سیتمی وجود نداشت با تشخیصPTE داروی انالاپریل به میزان 5 میلی گرم روزانه جهت آنها تجویز گردید. فشارخون، هماتوکریت و هموگلوبین این بیماران در طی سه ماه به فاصله 30، 60، 90 روز بعد از شروع درمان اندازه گیری و ثبت گردید.

    یافته ها

    از 126 بیمار مورد مطالعه 43 نفر (34%) دارای اریتروپویز بعد از پیوند بودند که شیوع آن در مقایسه با سایر مطالعات انجام شده بیشتر بود. در تمام بیماران با تجویز انالاپریل میزان اریتروپویز کاهش یافت، به طوری که متوسط هموگلوبین و هماتوکریت که به ترتیب g/l59/0 35/18 و mm9/196/55 قبل از درمان بود بعد از سه ماه درمان به g/l49/0 7/16 و mm 4/1 73/48 رسید.

    نتیجه گیری

    میزان پاسخ دهی به انالاپریل بسیار عالی است و نیاز به فلبوتومی و یا نفروکتومی را مرتفع می سازد.

    کلیدواژگان: اریتروسایتوزیس پس از پیوند کلیه، انالاپریل
  • نیما حسینی جزنی، میرداود عمرانی، زهرا یکتا، رحیم نژادرحیم، شهره افشاریاوری، مینو زردشتی صفحات 9-17
    مقدمه
    سودوموناس آئروجینوزا یک باسیل گرم منفی عفونت زای فرصت طلب است که به علت مقاومت این باکتری نسبت به آنتی بیوتیک ها، کنترل عفونت های ناشی ازآن یکی از مشکلات اصلی به حساب می آید. با توجه به اینکه بررسی الگوی هضم پلاسمیدی با آنزیم های محدودالاثر (Restriction enzyme analysis of plasmids) به عنوان روشی قابل اعتماد برای تعیین منشا مقاومت دارویی مطرح است، مطالعه حاضر با هدف تعیین منشا مقاومت دارویی سودوموناس آئروجینوزا با استفاده از روش مذکور صورت گرفت.
    روش
    در این مطالعه، 140 ایزوله سودوموناس آئروجینوزا ازمنابع بالینی جمع آوری شد و الگوی مقاومت ایزوله ها نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف تعیین شد.DNA پلاسمیدی ایزوله ها استخراج شد و باندهای پلاسمیدی حاصل شناسایی شد. برای تهیه باندهای خطی از برش آنزیمی باآنزیم های EcoRI و HincII استفاده شد و وزن ملکولی باندها تعیین شد.
    یافته ها
    میزان مقاومت ایزوله ها در برابر جنتامیسین3/49%، سفالوتین3/99%، تیکارسیلین 100%، سفتی زوکسیم 3/79%، کوتری موکسازول 7/97%، آمیکاسین 35%، کاربنی سیلین 1/67%، سفتریاکسون 7/65%، سیپروفلوکساسین 6/58%، پیپراسیلین 8/52%، ایمی پنم 4/1%، کانامایسین 7/65%، افلوکساسین 1/72% و آمپی سیلین 100% بود. استخراج پلاسمیدی ایزوله ها وجود پلاسمید در 7/65% از نمونه ها را نشان داد. الگوی برشی یکسانی با استفاده از آنزیم های محدودالاثر EcoRI و HincII از ایزوله های دارای پلاسمید حاصل شد. پلاسمیدی بودن منشا مقاومت نسبت به سفتریاکسون و کانامایسین با روش حذف پلاسمیدی و ترانسفورماسیون پلاسمیدها به سویه فاقد پلاسمید E.coli DH5α مورد تایید قرارگرفت. همچنین ارتباط معنی دار بین حضور پلاسمید در ایزوله ها و مقاومت نسبت به برخی از آنتی بیوتیک ها مشخص شد.
    نتیجه گیری
    شیوع بالای پلاسمید در باکتری های جداسازی شده دراین تحقیق مشاهده شد و بنابراین می توان گفت که پلاسمیدها نقش مهمی از نظر انتقال مقاومت آنتی بیوتیکی در ایزوله های شایع در بیمارستان های تحت بررسی در این پژوهش را داشته اند.
    کلیدواژگان: سودوموناس آئروجینوزا، الگوی پلاسمیدی، مقاومت آنتی بیوتیکی
  • غلامرضا سپهری، منظومه شمسی میمندی، وحیده سعیدی، مریم رحیمی نژاد، مینا مریدی صفحات 19-28
    مقدمه
    درد احشایی یکی از شایع ترین اشکال درد است که نیاز به درمان های دارویی جدید دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی توانایی گاباپنتین در مهار انقباضات شکمی تجربی در موش سوری انجام و نتیجه اثر تجویز توام آن با مرفین در دردهای احشایی بررسی گردید.
    روش
    اسیداستیک از طریق داخل صفاقی به 96 سر موش سوری 40 دقیقه پس از تزریق سالین، گاباپنتین (1، 5، 10، 50 و 100 میلی گرم/ کیلوگرم/ داخل صفاقی)، مرفین (25/0، 5/0، 1، 3 و 5 میلی گرم/ کیلوگرم/ داخل صفاقی) و یا تجویزتوام دوز زیر آستانه اثر ضددردی مرفین به همراه کمترین دوز مؤثر و دوز زیر آستانه اثر ضددردی گاباپنتین تزریق گردید. گروه دیگری از موش ها نالوکسان دریافت کردند. سپس تعداد انقباضات شکمی، به عنوان معیاری از درد احشایی، به مدت 45 دقیقه شمارش گردید.
    یافته ها
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که هر دو داروی گاباپنتین و مرفین به صورت وابسته به دوز موجب کاهش انقباضات شکمی می گردند. تعداد انقباضات شکمی متعاقب تزریق گاباپنتین (50 و 100 میلی گرم/کیلوگرم) و مرفین (5/0، 1، 3 و 5 میلی گرم/ کیلوگرم) به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (001/0P<). هم چنین تجویز توام دوز زیر آستانه اثر ضددردی مرفین (25/0 میلی گرم/ کیلوگرم) به همراه کمترین دوز مؤثر و دوز زیر آستانه اثر ضددردی گاباپنتین (به ترتیب 50 و 10 میلی گرم/ کیلوگرم) موجب کاهش معنی دار انقباضات شکمی گردید (005/0P<). تجویز توام کمترین دوز مؤثر گاباپنتین (50 میلی گرم/ کیلوگرم) همراه با دوز زیر آستانه اثر ضددردی مرفین تعداد انقباضات شکمی را به میزان 94 درصد در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد. اثر ضددردی تجویز توام دو داروی فوق به وسیله نالوکسان، آنتاگونیست گیرنده های اپیوئیدی، معکوس نگردید.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گاباپنتین (50 و 100 میلی گرم/کیلوگرم داخل صفاقی) اثری معادل 5/0 میلی گرم /کیلوگرم / داخل صفاقی مرفین در درمان دردهای احشایی دارد. هم چنین نتایج نشان داد که تجویز توام مقادیر زیر ضددردی گاباپنتین و مرفین (که هر کدام به تنهایی فاقد اثر ضددردی بودند)، اثر ضددردی چشم گیری بر علیه انقباضات شکمی ایجاد می کند. بنابراین تجویز توام مقادیر اندک دو داروی فوق از نظر بالینی می تواند به عنوان یک روش مناسب برای درمان دردهای احشایی مد نظر قرار گرفته و بروز عوارض ناخواسته ناشی از مرفین را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: گاباپنتین، مرفین، درد احشایی، انقباضات شکمی، موش سوری
  • ابراهیم افتخار، پدرام احمدپور، محمود رشادت جو، پگاه احمدی، جعفرنوروززاده، خدیجه مخدومی، علی غفاری، حسین ثروت صفحات 29-36
    مقدمه

    افزایش تولید گونه های فعال اکسیژن و اختلال در سیستم دفاع آنتی اکسیدانی از طریق ایجاد استرس اکسیداتیو می تواند در پاتوژنز آترواسکلروز در بیماران مرحله انتهایی کلیه دخیل باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی مارکرهای آنتی اکسیدانی شامل گلوتاتیون، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردوکتاز و ظرفیت کل آنتی اکسیدانی در بیماران دیالیز صفاقی در مقایسه با گروه کنترل می باشد.

    روش

    در این مطالعه 12 بیمار دیالیز صفاقی و 17 شخص سالم به عنوان گروه کنترل (به ترتیب محدوده سنی 60-25 و 53-22 سال) انتخاب شدند. سطوح گلوتاتیون گلبول قرمز و فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردوکتاز و نیز ظرفیت کل آنتی اکسیدانی پلاسما به روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد.

    یافته ها

    سطوح گلوتاتیون و فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز بیماران نسبت به گروه کنترل کاهش چشمگیری نشان داد (به ترتیب 28/0±17/1 در مقابل 25/0±42/1 میکرومول در میلی لیتر و 82/21±1/57 در مقابل 77/33±5/142 واحد در لیتر؛ 05/0P<). افزایش معنی داری در فعالیت گلوتاتیون ردوکتاز و ظرفیت کل آنتی اکسیدانی بیماران (به ترتیب 4/16±5/57 واحد در لیتر و 09/0±6/0 میکرومول در میلی لیتر) در مقایسه با گروه کنترل (به ترتیب 4/9±32 واحد در لیتر و 11/0±47/0 میکرومول درمیلی لیتر؛ 05/0P<) مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    کاهش سطوح گلوتاتیون و تغییر فعالیت آنزیم های وابسته به آن نشان دهنده اختلال در سیستم دفاع آنتی اکسیدانی و افزایش استرس اکسیداتیو در بیماران دیالیز صفاقی می باشد. وجود این شرایط باعث افزایش استعداد ابتلاء به بیماری های قلبی- عروقی و مرگ و میر ناشی از آن در این بیماران می شود.

    کلیدواژگان: دیالیز صفاقی، استرس اکسیداتیو، گلوتاتیون، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردوکتاز، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی
  • طاهره اسماعیل نیا، پدرام نیک نفس*، بهاره بهمن بیجاری صفحات 37-45
    مقدمه

    با وجود مزایای بی شمار شیر مادر، به دلیل نبود برنامه های کشوری پایش کفایت شیر مادر در روزهای اول زندگی، هر ساله تعدادی نوزاد با نشانه های بالینی و آزمایشگاهی کم آبی و نارسایی کلیه در مراکز درمانی بستری می شوند. هدف ما مطالعه نشانه های آزمایشگاهی، بالینی و تشخیص افتراقی نارسایی حاد کلیه در نوزادان و نقش دریافت ناکافی شیر به عنوان علت نارسایی و همچنین، تعیین ساده ترین و عملی ترین معیار آزمایشگاهی قادر به افتراق ازتمی پیش کلیوی (prerenal) از کلیوی (renal) می باشد.

    روش

    در یک مطالعه مقطعی آینده نگر از فروردین 1384 لغایت اردیبهشت 1385 به مدت 14 ماه در واحد مراقبت های ویژه نوزادان (NICU) مرکز آموزشی درمانی افضلی پور کرمان، همه نوزادانی که در آزمایش های اولیه افزایش اوره و کرآتی نین خون داشتند بررسی شدند. معیا رهایی مانند درصد کاهش وزن نسبت به زمان تولد، تغذیه با شیر مادر، روش زایمان، نشانه های بالینی در هنگام مراجعه و نیز آزمایش هایی نظیر اوره خون، کرآتی نین و سدیم خون و ادرار و وزن مخصوص ادرار مد نظر قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از t-test و square Chi- به کمک نرم افزار SPSS به عمل آمد.

    یافته ها

    از36 نوزاد با نارسایی حاد کلیه که وارد مطالعه شدند 29 مورد (گروه اول، 80%) نارسایی پیش کلیوی به دلیل کم آبی و هفت مورد (گروه دوم، 20%) نارسایی کلیوی و پس کلیوی داشتند. در گروه اول میانگین کاهش وزن نسبت به زمان تولد14% و میانگین سن نوزاد در موقع بستری 10 روز بود. نشانه های بالینی هنگام بستری شدن عبارت بودند از: شیر نخوردن (69%)، بی حالی (58%)، تب (30%)، زردی، استفراغ و تشنج. اکثر نوزادان حاصل زایمان واژینال و تغذیه در 82% موارد با شیر مادر بوده است. همه ی مادران از نظر کمیت شیر، مورد پرسش قرار گرفتند. به عنوان راهنمای تشخیصی دریافت ناکافی شیر، کاهش دفع ادرار (کمتر از 6 بار در روز) از کاهش دفع مدفوع (کمتر از 3 بار در روز) در روز قبل از بستری اهمیت بیشتری داشت. سطح سدیم سرم و وزن مخصوص ادرار در نوزادان گروه اول به طور معنی داری بالاتر از موارد گروه دوم بود (05/0< P).

    بحث و نتیجه گیری

    این بررسی نشان می دهد که کاهش زیاد وزن در چند روز اول زندگی و کاهش دفعات ادرار و مدفوع باید به عنوان دریافت ناکافی شیر مادر در نظر گرفته شود. بنابراین تلاش بیشتری برای موفقیت در امر تغذیه با شیر مادر لازم است. همچنین سطح سدیم سرم و وزن مخصوص ادرار ساده ترین و عملی ترین معیار آزمایشگاهی در بررسی کم آبی نوزادان می باشند.

    کلیدواژگان: نارسایی حاد کلیه، نوزاد، کم آبی، ازتمی، شیر مادر
  • لیلا احمد مولایی، محمد خاکساری، غلامرضا سپهری، شهریار دبیری، غلامرضا اسدی کرم، مهدی محمودی، نادر شاهرخی صفحات 47-59
    مقدمه

    خیز مغزی ناشی از تروما علت مرگ در چند روز اول پس از ضربه مغزی است. در این مطالعه علاوه بر تعیین نقش جنسیت در تشکیل خیز مغزی، اثرات پروژسترون و آلوپرگننولون بعد از القای ضربه مغزی منتشر بر روی تشکیل خیز مغزی در موش های صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش

    این پژوهش مداخله ای- تجربی بر روی 12 گروه موش های صحرایی نر و ماده انجام شد. گروه های 1 و 2، به ترتیب شاهد ماده و نر، گروه های 3 و4، به ترتیب ترومای نر و ماده، گروه 5، حلال پروژسترون، گروه 6، گروه شم ماده (اوارکتومی شده)،گروه 7، شم ماده (بدون انجام اوارکتومی)، گروه 8 شم نر، گروه های 9 و 10 به ترتیب دوزهای کم(mg/kg 4) و زیاد (mg/kg 8) پروژسترون، گروه 11 آلوپرگننولون (mg/kg 4) و گروه12 حلال آلوپرگننولون بودند. دو هفته بعد از اوارکتومی و 1 ساعت بعد از القای ضربه مغزی منتشر به روش مارمارو، تزریق هورمون ها به صورت تک دوز و داخل صفاقی انجام شد. خیز مغزی به وسیله اندازه گیری محتوای آب مغزی و میزان رنگ آبی ایوانز خارج عروقی تعیین شد.

    یافته ها

    محتوای آب مغزی و رنگ آبی ایوانز در موش های نر دچار تروما در مقایسه با شاهد به ترتیب افزایش معنی دار 42/2% و32/5 برابری را نشان داد، در حالی که میزان رنگ آبی ایوانز در موش های ماده ترومایی در مقایسه با شاهد فقط افزایش معنی دار 68/4 برابر داشت. هم چنین محتوای آب مغز و میزان رنگ آبی ایوانز در گروه ترومای نر در مقایسه با ترومای ماده به ترتیب افزایش معنی دار 04/2% و 57/1برابر نشان داد. بعد از تزریق دوزهای کم و زیاد پروژسترون در حیوان های ماده فاقد تخمدان، محتوای آب مغز به ترتیب به میزان 26/2% و 35/2% و میزان رنگ آبی ایوانز 55/2و 98/2برابر کاهش پیدا کرد. هم چنین بعد از تزریق آلوپرگننولون نیز محتوای آب مغز و رنگ آبی ایوانز به ترتیب 38/2% و82/1برابر کاهش نشان داد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه معرف این است که میزان تشکیل خیز مغزی بعد از تروما در حیوان های نر بیشتر از ماده می باشد. علاوه بر این پروژسترون و آلوپرگننولون هر دو موجب کاهش تشکیل خیز مغزی در موش های صحرایی ماده اوارکتومی شده می شوند.

    کلیدواژگان: خیز مغزی، آسیب مغزی منتشر، آلوپرگننولون، پروژسترون، آب مغز، رنگ آبی ایوانز
  • محمدمحسن تقوی، سید حسن علوی، سیدعادل معلم، عبدالرضا وارسته صفحات 61-69
    مقدمه
    مت آمفتامین یک داروی محرک سیستم عصبی مرکزی می باشد، اما این دارو به طور فزاینده ای به شکل قرص های روان گردان توسط جوانان و نوجوانان یعنی گروهی که در سن تولید مثل می باشند، مورد سوءمصرف قرار می گیرد. این موضوع به صورت یک معضل اجتماعی درآمده است. در این مطالعه تجربی، اثرات مت آمفتامین بر روی خصوصیات اسپرم موش های صحرایی بالغ ارزیابی شده است.
    روش
    مت آمفتامین یا سالین به صورت داخل صفاقی در سه تجربه زیر تزریق گردید. در تجربه اول 24 موش صحرایی بالغ نر برای یک بار تحت تزریق دارو به میزان mg/kg10 قرار گرفته و اسپرم ها از ناحیه دم اپیدیدیم 6، 12، 24، 48، 72 و 168 ساعت (در هر زمان 4 موش) بعد از تزریق نمونه برداری شدند. به6 موش سالین تزریق شد و به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. در تجربه دوم، به چهار گروه چهارتایی از موش ها به ترتیب سه دوز مت آمفتامین (mg/kg15، 10، 5) و سالین تجویز شد و 24 ساعت بعد مورد ارزیابی قرار گرفتند. در تجربه سوم، 16 موش به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند و به مدت 14 روز هر روز یک بار (دوره اسپرم سازی) تحت تزریق دارو (mg/kg10 و5، 1 مت آمفتامین و کنترل) یا سالین قرار گرفتند و 24 ساعت بعد از آخرین تزریق، اسپرم ها نمونه برداری شدند. تحرک، تعداد و مورفولوژی اسپرم های نمونه برداری شده مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق همچنین وزن بدن و بیضه ها در پایان هر سه تجربه اندازه گرفته شد و از نسبت وزن بیضه به وزن بدن به عنوان یک ایندکس در پایان هر تجربه استفاده شد.
    نتایج
    در ساعات 24 و 48 بعد از یک بار تزریق mg/kg10 مت آمفتامین تعداد اسپرم ها کاهش معنی داری در مقایسه با گروه کنترل داشتند (به ترتیب 001/P≤، 05/0P≤). در تجربه دوم، تعداد اسپرم ها برای هر سه دوز مت آمفتامین با 001/0P≤ برای دو دوز بالا و 05/0 P≤برای دوز پایین، کاهش معنی داری داشت. نتایج تجربه سوم مشابه بود اما کاهش تعداد اسپرم ها در این تجربه شدیدتر از تجربه دوم بود. مت آمفتامین نسبت وزن بیضه به وزن بدن را در تجربه اول و دوم تغییر نداد، اما دارو ایندکس فوق را در موش های تجربه سوم که روزانه دوزهای mg/kg 10 و 5 دارو دریافت کرده بودند به صورت معنی داری کاهش داد. اختلاف معنی داری در رابطه با مورفولوژی و تحرک اسپرم ها بین گروه های آزمایش و کنترل مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که مصرف مکرر و دوزهای بالای داروی مت آمفتامین ممکن است باعث کاهش تعداد اسپرم های بالغ موجود در دم اپیدیدیم شود و اثرات منفی روی قدرت تولید مثل افراد معتاد داشته باشد.
    کلیدواژگان: مت آمفتامین، خصوصیات اسپرم بالغ (sperm parameters)، اپیدیدیم، موش صحرایی بالغ
  • مریم سادات هاشمی پور، مریم راد، عادل دستبوس صفحات 71-78
    مقدمه
    آتروفی پاپی های مرکزی زبان یا گلوسیت لوزی شکل مرکزی یک ابنورمالیتی خوش خیم نه چندان شایع زبان می باشد که در اکثر موارد در مردان دیده می شود. عامل اتیولوژیکی اصلی این پدیده عفونت کاندیدا است. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی این پدیده و خصوصیات آن در 837 نفراز دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1385 و مروری بر مقالات و کتب منتشر در مورد آتروفی پاپی های مرکزی زبان می باشد.
    روش
    در این تحقیق 837 نفراز دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1385 به روش سرشماری انتخاب و در صورت تمایل پس از اطلاع رسانی مورد بررسی قرار گرفتند. معاینه نمونه ها با مراجعه به خوابگاه، کلاس های درس و بخش ها صورت گرفت. کلیه خصوصیات افراد مورد مطالعه در فرم پژوهشگر ساخته ای وارد و سپس در افرادی که تشخیص گلوسیت لوزی شکل مرکزی بر اساس تشخیص بالینی داده شد، توسط سواب نمونه ای تهیه و برای بررسی عفونت کاندیدا (دیدن هیفا) به آزمایشگاه منتقل گردید. داده ها با استفاده از برنامه آماری SPSS 13.5، آزمون مجذور کای و t- test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 837 نفر دانشجوی مورد بررسی 13 نفر (5/1%) دارای گلوسیت لوزی شکل مرکزی بودند. رابطه بین این پدیده با جنس معنی دار بود. در صورتی که رابطه بین گلوسیت لوزی شکل مرکزی با سن معنی دار گزارش نگردید. ضمنا نتیجه اسمیر کاندیدای (دیدن هیفا) برداشته شده از منطقه گلوسیت لوزی شکل مرکزی در 11 نفر (6/84%) مثبت گزارش گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به مطالعات گذشته و بررسی حاضر به نظر می رسد که عفونت کاندیدا به عنوان عامل اتیولوژیک قوی برای این پدیده مطرح می باشد. بنابر این در صورت مشاهده آن بایستی تمامی علل ایجاد کننده کاندیدا بررسی و در زمینه رفع عامل ایجادکننده کوشش شود.
    کلیدواژگان: گلوسیت لوزی شکل مرکزی، زبان، دانشجویان علوم پزشکی، فراوانی، کاندیدیازیس، آتروفی پاپی های مرکز زبان
  • مقاله کوتاه
  • محمدرضا نیکمرام، پروفسور مارک بویت صفحات 79-86
    مقدمه
    در سلول های قلبی جریان پتاسیمی جبرانی تاخیری فوق سریع (Ikur) یکی از جریان های مطرح در مرحله رپولاریزاسیون پتانسیل عمل می باشد. جریان پتاسیمی جبرانی تاخیری فوق سریع با غلظت کم4-آمینوپریمیدین (4-AP) به طور اختصاصی مسدود می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر غلظت کم مسدود کننده 4-AP بر فعالیت پیس میکری گره سینوسی- دهلیزی و دهلیزی- بطنی قلب موش انجام شد.
    روش
    گره سینوسی- دهلیزی و گره دهلیزی- بطنی از هم جدا شده و فعالیت خود بخودی هر دو گره با میکروالکترودهای فلزی جداگانه که با سطح آندوتلیومی هر گره تماس داشت در قبل و هنگام مصرف50 میکرومولار 4-AP ثبت شد. سپس طول دوره پتانسیل عمل اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    مصرف50 میکرومولار 4-AP باعث افزایش طول دوره قلبی در نمونه های گره سینوسی- دهلیزی به مقدار 3/3±2/20 درصد و در نمونه های گره دهلیزی- بطنی به میزان 3±18 درصد شد. این افزایش ها در طول دوره پتانسیل عمل هر دو گره معنی دار هستند.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که 1) جریان پتاسیمی جبرانی تاخیری فوق سریع در گره سینوسی- دهلیزی و دهلیزی- بطنی موجود است. 2) اثر 4-AP بر طول دوره پتانسیل عمل در هردو گره یکسان می باشد.
    کلیدواژگان: گره سینوسی، دهلیزی، گره دهلیزی، بطنی، جریان پتاسیمی جبرانی تاخیری فوق سریع، 4، آمینوپریمیدین
  • مقالات موردی
  • علیرضا غفاری، علی خردمند، طاهره صادقیه صفحات 87-90

    سندرم کاپگراس یکی از انواع سندرم های سوءتعبیر می باشد. در این پدیده، بیمار اعتقاد هذیانی دارد و تصور می کند افراد آشنا با افرادی شیاد جایگزین شده اند. در این گزارش یک خانم میانسال مبتلا به اسکیزوفرنیا معرفی می شود که اعتقاد داشت نیمه پایین بدنش با فرد دیگری که از نظر او روسپی محسوب می گردید، تعویض شده است. وی همچنین دچار توهم لامسه ارتباط جنسی بود. تاکنون اشکال نادری از سندرم کاپگراس گزارش شده است، اما گزارشی از اعتقاد به جایگزینی نیمی از بدن در دست نمی باشد. در این گزارش سندرم کاپگراس ناقص به عنوان یک شکل نادر دیگر از این سندرم معرفی می شود.

    کلیدواژگان: سندرم کاپگراس، اسکیزوفرنیا، ناقص
  • علیرضا سعید، داوود جعفری، حمید طاهری، هومن شریعت زاده صفحات 91-95
    دررفتگی آرنج اگرچه ضایعه نادری نیست، ولی به ندرت به صورت دوطرفه گزارش شده است. در این جا یک مورد ترومای بسیار نادر در اندام فوقانی گزارش می گردد که در آن دررفتگی هم زمان دوطرفه آرنج به سمت خلف همراه با شکستگی دوطرفه گردن رادیوس اتفاق افتاده بود و تا آنجا که نویسندگان اطلاع دارند تاکنون چنین موردی گزارش نشده است. در موارد دررفتگی آرنج همراه با شکستگی گردن رادیوس اگرچه خارج کردن سر رادیوس با نتایج خوبی همراه بوده ولی امروزه تمایل به نگهداری سر بیشتر شده است و به نظر می رسد این رویکرد بهتری باشد.
    کلیدواژگان: آرنج، دررفتگی، شکستگی، گردن رادیوس
  • علی اکبر حقدوست صفحات 97-103
    دانش اپیدمیولوژی مولکولی از جمله دانش های نوینی است که به بررسی ابعاد اپیدمیولوژیک بیماری ها با استفاده از روش های مولکولی می پردازد. در شاخه ای از این علم تحت عنوان اپیدمیولوژی ژنتیک، نحوه توارث بیماری ها و تداخل بین ژن و محیط بحث می شود. علاوه بر آن، اپیدمیولوژی مولکولی یکی از بهترین روش های پاسخ به بعضی سؤالات در حیطه های زیر است:1. بررسی چگونگی گسترش بیماری ها مانند HIV/AIDS در بین کشورهای دنیا و در سطح جهانی2. بررسی چرخه انتقال بیماری ها در جوامع و نحوه توزیع آنها در جامعه3. بررسی میزان شدت بیماری ها با شاخص های مولکولی آنها و مرتبط نمودن آنها با شاخص های اپیدمیولوژیک مانند میزان بروز و میزان شیوع بیماری هادر این مقاله که برای پزشکان عمومی و متخصصین نوشته شده، سعی گردیده است تا به دور از پیچیدگی های فنی و با آوردن مثال های ساده و عینی کاربردهای این شاخه علمی شرح داده شود. انتظار می رود پس از مطالعه این مقاله خوانندگان بتوانند:1- اپیدمیولوژی مولکولی را تعریف کنند.
    2- حیطه های مختلف اپیدمیو لوژی مولکولی را نام ببرند.
    3- نقاط قوت و ضعف یافته های تحقیقاتی در اپیدمیولوژی مولکولی را بیان کنند.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی مولکولی
|