فهرست مطالب

پژوهش های ارتباطی - پیاپی 34 (تابستان 1382)

فصلنامه پژوهش های ارتباطی
پیاپی 34 (تابستان 1382)

  • رسانه و جنگ
  • تاریخ انتشار: 1382/04/11
  • تعداد عناوین: 27
|
  • صفحه 7
    امروزه در عصری زندگی می کنیم که رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی تقریبا بر تمام شئون زندگی ما سایه افکنده اند. هیچ موضوع یا مسئله ای را اعم از اقتصادی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی و... نمی توان تصور کرد که رسانه ها در آن نقش نداشته باشند. اگر در گذشته خانواده ها مهم ترین نقش را در آموزش و پرورش افراد و ایجاد جامعه ای امن و سالم برعهده داشته اند، اکنون رسانه ها با پیشرفت های نرم افزاری، سخت افزاری و به طور کلی فناورانه، این نقش را به تصرف و قبضه خود درآورده اند. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم بیش از آن که دنیایی واقعی، عقلانی و منطقی باشد، دنیایی مجازی، تخیلی و احساسی است که رسانه ها برایمان ساخته اند. متاسفانه باید گفت تصویری که رسانه ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان از جهان ترسیم کرده اند، اغلب زشت، وحشتناک، ناامن و پر از آشوب و جنگ و نزاع است. خوبی ها، زیبایی ها، دوستی ها، ایثارگری ها و... کمتر توسط رسانه ها نشان داده می شود.
    ای کاش وضعیت جهان و عملکرد رسانه ها به گونه ای بود که نام این ویژه نامه فصلنامه پژوهش و سنجش به جای «رسانه و جنگ»، «رسانه و صلح» انتخاب می شد. اما مرور و مطالعه جنگ های به وقوع پیوسته به ویژه در یک قرن اخیر نشان می دهد که بیشتر جنگ ها با جنگ روانی و رسانه ای آغاز شده و با آن ادامه یافته و پایان گرفته اند. لهذا پیروزی و شکست کشورها در قالب سیاست های رسانه ای رقم می خورد؛ این رسانه ها هستند که پیروزی می آفرینند، مغلوب می سازند و افکار عمومی را به سمت و سویی که می خواهند هدایت می کنند. چنان که می توان جنگ جهانی اول را جنگ روزنامه ای، جنگ جهانی دوم را جنگ رادیویی، جنگ ویتنام را جنگ تلویزیون های سیاه و سفید، جنگ اول خلیج فارس را جنگ تلویزیون های ماهواره ای و جنگ دوم خلیج فارس را جنگ رسانه های مدرن نامید. البته باید اذعان کرد که رابطه رسانه ها و جنگ یک رابطه دوطرفه و دو سویه است، یعنی، از یک طرف رسانه ها در تحریک و تهییج، آماده سازی و اقناع افکار عمومی برای آغاز، پیشبرد و پایان جنگ نقش دارند و از سوی دیگر، خود جنگ همچون میدان و آزمایشگاهی است که در پیشرفت و توسعه و رشد و تکامل و آزمون اثربخشی رسانه ها نقش ایفا می کند. برای مثال، می توان گفت همچنان که جنگ اول خلیج فارس در سال 1991، موجبات شهرت بیشتر و تکامل شبکه تلویزیونیCNN را فراهم آورد (به طوری که برخی این جنگ را جنگCNN لقب دادند)، جنگ افغانستان بیشترین کمک را به مطرح شدن شبکه تلویزیونی الجزیره و جنگ دوم خلیج فارس بیشترین کمک را به شهرت یافتن شبکه العالم کرده است.
    رسانه ها علاوه برنقش های مختلفی که در جنگ ایفا می کنند، فرماندهی نوعی از مهم ترین و اثربخش ترین جنگ ها، یعنی «جنگ روانی» را نیز بر عهده دارند. جنگ روانی از جمله جدید ترین سلاح های جنگی دوران معاصر علیه باورها، اندیشه ها، اعتقادات و احساسات افراد است. این جنگ در عین حال که نوعی دفاع به شمار می رود، حالت هجومی نیز دارد، چرا که در عین تقویت روحیه ملت و سربازان خودی، به تضعیف روانی دشمن می پردازد. اهداف مهم جنگ روانی عبارتند از: الف) از بین بردن امید مخاطبان کشور مقابل، ب) ترویج بی اعتمادی نسبت به رهبران کشور مقابل و ج) ایجاد شکاف در جامعه مورد نظر. در اهمیت جنگ روانی همین بس که در سال91-1990 استفاده مناسب امریکا از ابزار اطلاعاتی جنگ روانی موجب شد که در حدود 87000 نظامی عراقی خود را تسلیم کنند.
    با توجه به اهمیت و نقش بسیار مهمی که رسانه ها در جنگ دارند موضوع این شماره فصلنامه پژوهش و سنجش به جنگ و رسانه اختصاص داده شد.
    بی شک بدون مساعدت و همکاری بی دریغ اساتید، اندیشه ورزان و پژوهشگران عزیز امکان تهیه چنین مجموعه ای میسر نبود. از خوانندگان و مخاطبان فهیم و نکته سنج انتظار می رود با ارائه پیشنهادها و انتقادهای سازنده خود به مجموعه عوامل دست اندرکار فصلنامه منت نهاده، موجبات رفع خطاها و لغزش های احتمالی و نیز افزایش غنای فصلنامه را در شماره های آتی فراهم سازند. توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
  • صفحه 9
    به منظور توصیف و تبیین هر چه بیشتر نقش و کارکرد رسانه ها در جنگ، میزگردی با حضور آقایان دکتر پیمان جبلی، دکتر مجید شاه حسینی و دکتر محمود اربابی تشکیل شد. در این میزگرد سیر تاریخی نقش رسانه ها در جنگ، عملکرد رسانه ها در جنگ اول و دوم خلیج فارس، عملکرد شبکه العالم در جنگ دوم خلیج فارس، عملکرد رسانه ها در جنگ ایران و عراق، چگونگی جلب اعتماد افکار عمومی به اخبار و اطلاعات در زمان جنگ، نقش اینترنت در جنگ و چشم انداز آتی رسانه ها به ویژه رادیو و تلویزیون، به بحث گذاشته شده است. ضمن تشکر از شرکت کنندگان در میزگرد، خوانندگان گرامی را به مطالعه آن دعوت می کنیم.
  • پروفسور حمید مولانا صفحه 35
    در عصر رسانه های دیجیتال که تصور می شود هیچ محدودیتی بر سر راه دسترسی به اطلاعات و اخبار وجود ندارد، عظیم ترین سانسورها و تحریف های خبری صورت می گیرد. تز جریان آزاد اطلاعات که در چهارچوب لیبرالیسم مطرح می شود، در حقیقت آزادی یکسویه ناشران و صاحبان سرمایه را برای ارسال اطلاعات در نظر دارد نه آزادی عموم مردم برای دستیابی به اطلاعات صحیح، دقیق، مفید و متنوع.
    آزادی نشر با آزادی دریافت اطلاعات و اخبار صحیح، کامل و جامع تفاوت بسیار دارد. برای مثال در کشور امریکا که دارای عظیم ترین بنگاه های رسانه ای جهان است، مطبوعات و رسانه ها به خصوص در جریان بحران ها و جنگ ها، در انجام اصلی ترین وظایف خود یعنی تبیین وقایع روز بر اساس حقایق تاریخی، سیاسی و اجتماعی و همچنین انتشار اخبار و عقاید متنوع کوتاهی می کنند.
    در جریان حمله امریکا به افغانستان و عراق، سیاست جنگ طلبانه دولت امریکا مورد حمایت بسیاری از شبکه های تلویزیونی قرار گرفت.
    پروفسور مولانا در مقاله حاضر نشان می دهد که چگونه رسانه های امریکا حقیقت را فدای منفعت صاحبان سرمایه و قدرت می کنند و در زمان جنگ و کشمکش های بین المللی برای حفظ مخاطبان و جلب آگهی بیشتر، با تکیه بر شعارهای مردم پسند، بزرگ نمایی رشادت نیروهای امریکایی، موجه جلوه دادن کنترل اخبار و استفاده تبلیغاتی از اخبار و اطلاعات با یکدیگر به رقابت می پردازند.
  • عبدالرضا شاه محمدی صفحه 43
    امروزه وسایل ارتباط جمعی از طریق انتقال اطلاعات و مبادله افکار، نقش بسیار مهمی در شکل دهی به افکار عمومی مردم جهان بازی می کنند. بر این اساس می توان گفت که در دنیای امروزی انسان ها محصور در ارتباطات و اطلاعاتی هستند که با ابزار و وسایل گوناگون ذهن آنها را در راستای اهداف از پیش تعیین شده حرکت می دهند.
    این نوشتار، بر حسب اهمیت و روان شناسی وسایل ارتباط جمعی در جوامع، به بررسی نقش و کارکردهای ارتباطی و اثرات آن، اقناع، تبلیغ و جنگ روانی می پردازد و در نهایت یادآور می شود که در شرایط جنگی، عملیات روانی اهمیت فزاینده ای در به زانو در آوردن دشمن دارد. بر همین اساس می توان گفت که حقیقت نخستین قربانی منازعات منطقه ای و بین المللی است و وسایل ارتباط جمعی بیشترین مسئولیت را در این فاجعه بر عهده دارند. به کمک این وسایل اطلاع رسانی، می توان به راحتی راست را دروغ و دروغ را راست جلوه داد بدون آن که کوچک ترین مسئولیتی بر عهده کسی باشد.
  • محمود عسگری صفحه 55
    نقش رسانه ها در درگیری های ملی و بین المللی جهان معاصر انکارناپذیر است. اگر چه تصور عمومی بر این اصل استوار است که رسانه ها در خدمت آگاه سازی مخاطبان و اطلاع رسانی درباره حوادث جهان پیرامون، قرار دارند، نقش تنش زایی آنها پررنگ تر به نظر می رسد تا جایی که در بروز برخی نزاع های داخلی و خارجی یک کشور، رسانه های خودی یا بیگانه مقصر اصلی شناخته می شوند.
    مؤلف در مقاله پیش رو می کوشد تا نقش رسانه ها را در جنگ بررسی کند. وی پس از معرفی چند منبع معتبر در زمینه مطالعات جنگ و رسانه، شیوه های اثرگذاری رسانه ها بر آغاز یا پایان جنگ را در سه قالب کلی: تسهیل کنندگی، بازدارندگی و اجبارکنندگی توضیح می دهد و دلایل و دیدگاه های مخالفان حضور رسانه ها در جریان جنگ را بر می شمارد.
  • علی اصغر کیا صفحه 71
    در عصر ارتباطات، جنگ ها از جنگ رسانه ای آغاز می شوند و با جنگ رسانه ای ادامه یافته و پایان می پذیرند، پیروزی و شکست کشورها در قالب سیاست های رسانه ای رقم می خورد و این رسانه ها هستند که پیروزی می آفرینند، مغلوب می سازند و افکار عمومی را به هر سو که می خواهند هدایت می کنند. رسانه های جمعی با سانسورهای خود واقعیت ها را می پوشانند و موضوعات غیرواقعی را بزرگ نمایی کرده و واقعی جلوه می دهند.
    این مقاله به برخی از تاکتیک های مهم رسانه های جمعی امریکا و انگلیس برای همراه ساختن افکار عمومی داخل و خارج از کشور با سیاست های خود در طول جنگ علیه عراق می پردازد و نمونه هایی از دیدگاه های رسانه ها و مراکز تحقیقاتی اروپا و امریکا را در خصوص جنگ مورد اشاره قرار می دهد چرا که صرف میلیون ها دلار برای برپایی کمیسیون ها و تاسیس مراکز تحقیقاتی درباره نقش مطبوعات در جنگ ها و تاثیر آنها بر کاهش یا افزایش درگیری ها نشان از اهمیت این موضوع دارد.
    شبکه های خبری با صرف هزینه های گزاف و پذیرفتن خسارات و تلفات همچنان به وظیفه خطیر خود ادامه می دهند و تا جایی پیش می روند که برخی شبکه های خبری مطالبی را حتی پیش از دسترسی دولت ها به آن پخش می کنند. در این مقاله به نمونه هایی از این سیاست ها اشاره شده است.
  • حسن خجسته صفحه 91
    رادیو کم هزینه ترین و در دسترس ترین رسانه ای است که به خصوص در زمان بروز بحران ها و جنگ کاربرد وسیعی می یابد چرا که منطقه پوشش امواج آن وسیع است و مخاطبان حتی در حال حرکت امکان شنیدن پیام های آن را دارند.
    رادیو در عین حال که نقش انکارناپذیری در اطلاع رسانی و پخش اخبار دارد می تواند دروغگوی بزرگی هم باشد زیرا تصویر مستند، همزمان و زنده ای از رویدادها ارائه نمی کند. از سوی دیگر، پیام آن در فضا منتشر می شود و سندی از آن در دست مخاطب باقی نمی ماند؛ مخاطب برای تجسم صحنه های ترسیم شده توسط رادیو باید از قوه تخیل خود استفاده کند. بر این اساس، صاحبان قدرت به منظور ایجاد جنگ روانی؛ قبل، حین و بعد از جنگ های نظامی با ارائه اطلاعات ساختگی از منابع غیرموثق و غیرواقعی سوء استفاده های فراوانی از رادیو می کنند.
    مؤلف در مقاله حاضر، به نقش رادیو طی جنگ جهانی دوم، جنگ سرد، جنگ اول و دوم امریکا و عراق و جنگ عراق با ایران پرداخته و استفاده تبلیغاتی از رادیو جهت تضعیف دشمن یا ایجاد جنگ روانی برای به زانو در آوردن نیروهای جبهه مقابل را تشریح کرده است
  • محسن اسماعیلی صفحه 105
    در این مقاله با استفاده از مضامین حقوقی، مفاد معاهدات بین المللی و قوانین کشورهای قدرتمند نشان داده شده است که چگونه مرزهای حقوقی و به ظاهر موجه تفویض اختیار به دولت ها به منظور تعدی به آزادی های مشروع شهروندان، استراق سمع، سرقت اطلاعات شخصی و ورود به حریم خصوصی افراد ترسیم می شوند و چگونه با سوء استفاده از عبارت «حفاظت از امنیت عمومی» تمام محدودیت های قانونی و اخلاقی از پیش پای ماموران امنیتی برداشته می شود و رسانه ها را دچار محدودیت می کند.
    این مقاله در دو بخش مفاهیم کلی و ارائه مصداق های عینی تنظیم شده است.
    نویسنده در بخش اول، پس از تعریف امنیت و ابعاد آن، به گونه شناسی امنیت، بررسی تاثیر رسانه ها بر امنیت و نسبت حقوق با امنیت و نظم عمومی پرداخته است و در بخش دوم، با عنوان امنیت و رسانه از دیدگاه حقوق بین الملل با ارائه مفاد تعدادی از قوانین بین المللی و قوانین امریکا (به ویژه قانون جدید معروف به «وطن پرستی») مفاهیم مذکور در بخش اول را بررسی کرده است.
    در انتهای بخش دوم نیز مفهوم امنیت و امنیت رسانه ای در حقوق ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
  • رسانه: سلاح جنگ یا ابزار حل منازعه
    مرادعلی صدوقی صفحه 119
    نگرش تجاری به خبر و آراستن آن همچون یک کالای قابل فروش به مخاطب، سبب انحراف از اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری شده است. تا چندی پیش عقیده بر این بود که با افزایش دانش و توانایی های فنی، قدرت همدلی نوع بشر نیز افزایش خواهد یافت اما امروز که انسان بر قله فناوری های مافوق تصور ایستاده و رسانه ها مرزهای زمان و مکان را درنوردیده اند، هراس از جنگ، آن هم نه جنگی محدود به دو کشور خاص بلکه جنگی فراگیر و بین المللی قلب بشریت را تسخیر کرده است.
    در این میان رسانه ها نه تنها کمکی به حل منازعات نمی کنند بلکه در جریان بحران های داخلی و خارجی، خود به عنوان یک پای منازعه وارد می شوند.
    رسانه ها با پاره حقیقت گویی، اغراق یا بی اهمیت نشان دادن خسارات جنگ، کتمان یا اندک جلوه دادن مخالفت های عمومی با سیاست های جنگ طلبانه و ارائه اخبار بحران ها و منازعات به نحوی هیجان انگیز، به همسویی با سیاست های جنگ طلبانه صاحبان قدرت می پردازند.
    مؤلف در مقاله حاضر می کوشد نحوه عمل رسانه ها را در دامن زدن به جنگ ها و بحران ها نشان دهد.
  • امید مسعودی صفحه 123
    بررسی کارکرد وسایل ارتباط جمعی و شیوه های خبری آن در غرب، نشان می دهد که در این شیوه ها اهداف خاصی برای اغوای مخاطبان تعقیب می شود.
    نویسنده با استفاده از نظریه «انگاره سازی» پروفسور مولانا و جرج گربنر و همچنین نظریه «جذب در بازی» پی یربوردیو، به بررسی شیوه های فنی خبررسانی رسانه های تصویری امریکا در جنگ دوم خلیج فارس می پردازد و نتیجه گیری می کند که این شیوه ها در جهت نظریه های «انگاره سازی» و «جذب در بازی» مخاطبان را سرگرم می سازند به گونه ای که جنگ به صورت یک بازی سرگرم کننده رایانه ای در می آید تا واقعیت ها به همان گونه ای که غربی ها می خواهند در ذهن مردم جهان تصویر شود.
    همزمان با بهره گیری غرب از این شیوه های خبری، ورود رسانه های جایگزین مانند پایگاه های اینترنتی و وبلاگ نویسی خبر، فرصت های مناسبی برای شکستن انحصار خبری غرب ایجاد کرده است. افزایش کاربرهای اینترنتی در زمان جنگ دوم خلیج فارس به دلیل همین شکستن انحصار خبری بود. در این جنگ مردم سراسر جهان می توانستند خاطرات روزانه سربازان امریکایی و مردم بغداد را از طریق وبلاگ ها بخوانند. آیا چنین شرایطی به معنای شکست شیوه های خبری غرب در آینده خواهد بود؟
    پاسخ نویسنده به این پرسش البته مثبت است
  • پرفسور کیایی پور، م. دبیری، احمد میر عابدینی صفحه 145
    زبان، نمادی قراردادی برای بیان مفاهیم است. معناشناسی یا سیمانتیک شاخه ای از علم ارتباطات است که به بررسی معانی مترتب بر زبان مورد استفاده در جریان یک ارتباط می پردازد. همان گونه که با جا به جا کردن واژه های یک جمله می توان عبارتی جدید با معنایی تازه پدید آورد. جایگزینی یک واژه با مترادف آن به دلیل تفاوت در بار عاطفی می تواند معنایی کاملا متفاوت به ذهن القا کند. بر این اساس، در جریان دستکاری اذهان مخاطبان می توان برای مثبت یا منفی جلوه دادن امری خاص، برای نامگذاری، توصیف یا اطلاع رسانی، از لحن، واژه ها، نام ها و جمله بندی های خاص استفاده کرد.
    انتخاب نام های آشنا و مثبت برای پدیده ها و اشیای مخرب]همچون (موشک) پاتریوت = میهن پرست[، القاب هراس انگیز برای افراد یا اشیای مورد خصومت صاحبان قدرت (بنیادگرایان افراطی = مبارزان فلسطینی) به کارگیری جملات با بار مثبت برای توصیف اعمال وحشیانه (جنگ امریکا با عراق = نبرد آزادسازی) و... از جمله ترفندهای رسانه ای برای ایجاد معانی نادرست اما مورد نظر در ذهن مخاطبان است.
    مقاله حاضر تلاشی است در جهت روشن کردن اذهان مخاطبان رسانه ها نسبت به آنچه به عنوان واقعیت دریافت می کنند اما اثری از واقع گرایی در آن نیست.
  • سید محمد سلطانی صفحه 157
    آرشیو فرم اشتراک نمایه نویسندگان و مترجمان راهنمای تنظیم مقاله فراخوان ارتباط با فصلنامه شناسنامه جستجوکلمه مورد جستجوجنگ های جدید نه تنها موجب ویرانی شهرها و آبادی ها و کشتار وسیع انسان ها می شوند بلکه فکر، عقیده، شجاعت، اطمینان و میل به جنگیدن را در انسان های مورد هجوم از میان می برند.
    «جنگ روانی» با استفاده از رسانه های جهان گستر پدیده ای است که چهره جنگ های دوران پست مدرن را تغییر داده است، تا آنجا که حتی زمان آغاز و پایان یک جنگ چندان مشخص نیست.
    مؤلف در مقاله حاضر می کوشد با تبیین مفهوم جنگ روانی، اهداف جنگ روانی، ابزار سیاسی و برخی از تاکتیک های آن از قبیل: تنهاسازی دشمن و آتش تهیه (تدارک آتش تبلیغاتی) را توضیح دهد و نحوه ارسال اخبار و تصاویر توسط خبرنگاران و تصویربرداران حاضر در صحنه جنگ عراق و امریکا را با توجه به تاثیر آن در پوشش اخبار این جنگ نشان دهد.
  • محمود حقیقت کاشانی صفحه 165
    مقاله حاضر (از صاحب نظر سرشناس نوام چامسکی) بحثی است در خصوص اشغال کویت توسط نیروهای عراقی و نحوه برخورد امریکا با این تجاوز با محوریت نقش رسانه ها در بازتاب وقایع این دوره. در این جهت نویسنده در ابتدا با پرداختن به اهداف اصلی امریکا و بریتانیا در جنگ آغاز سخن کرده است و ضمن این بحث و به ویژه بحث پوشش های رسانه ای، نحوه برخورد رسانه ها با حوادث و اتفاقات این جنگ را به نقد کشانده است. به هرحال، عملا مقاله حاضر هم انتقادی است از سیاست های امریکا و هم عدم ایفای مسئولیت های رسانه ها در این کشور و در بریتانیا. خواننده باید توجه داشته باشد که بسیاری از جملات نویسنده مشحون از طنز است و بدین لحاظ به هنگام خواندن آن باید بتواند جملات طنزآمیز را از جملات عادی تفکیک نماید. این مقاله صرفنظر از موضوع اصلی آن می تواند دریچه ای باشد برای درک مسئله خبررسانی و معضلات آن، حتی در کشورهایی که به اصطلاح آزادی مطبوعات در آنها امری بدیهی نمایش داده شده است و امید است از این جهت بتواند خوانندگان علاقه مند را برانگیزد تا خود نیز به نقدهای رسانه ای برانگیخته شوند و این مهم را تنها به نویسندگان خارجی و خصوصا غربی وانگذارند. چه بسا اگر در این جهت از روش های پژوهشی صحیح پیروی شود، نویسندگان داخلی به مراتب با روشنی و اشراف بیشتر و صحیح تری به شکافتن معضل خبررسانی در دنیای نوین و به ویژه در ارتباط با جهان سوم نایل آیند.
  • یونس شکر خواه صفحه 181
    در حوزه ارتباطی از جنگ روانی به عنوان صورت شدید انگاره سازی و برجسته سازی یاد می شود. هدف جنگ روانی این است که مخاطب را از نظر روانی شکست بدهد. البته از لحاظ ساز و کارهای تاثیرگذاری در شرایط جنگ و صلح عملکردها متفاوت است. در شرایط جنگی، تاثیرگذاری دشوارتر می شود چون مخاطب می داند وارد جنگ شده است یا دست کم به او گفته شده که رسانه می خواهد تو را تحت تاثیر قرار دهد.
    مخاطبان می دانند که در شرایط جنگی، رادیوی دشمن بر مبنای تبلیغات صحبت می کند و از همین رو با گارد بسته تری وارد ارتباط می شوند، اما انگاره سازی و برجسته سازی صورت های پیچیده تری دارد و اصلا مربوط به زمان خاصی نیست. انگاره سازی همیشه می تواند تاثیرگذار باشد و عمل کند. در مباحث نظری مربوط به انگاره سازی، سؤالات زیر مطرح است:چه چیزی باعث تغییر می شود؟ رسانه ها چه نقشی در تغییرات ایفا می کنند؟ رسانه ها چگونه می توانند بر نحوه درک ما از این تغییرات تاثیر بگذارند؟
    در این «مقاله عقیده ای» (Opinion Article) جنبه هایی از این موضوع تشریح می شود.
  • دیوید رابی، کیواندخت کیوانی صفحه 187
    نگارنده این مقاله، با اشاره به نقش مهم رسانه های گروهی به عنوان رکن چهارم دموکراسی، به تشریح چگونگی پوشش ناقص و یک جانبه اخبار مربوط به تهاجم نیروهای امریکایی و انگلیسی به عراق و کوتاهی رسانه های گروهی غرب به ویژه نیوزیلند در انعکاس صحیح این رویداد می پردازد و موضوعاتی چون حمله مستقیم به خبرنگاران، ترتیب نمایش موهوم تبلیغاتی از سرنگونی مجسمه صدام در بغداد، سرپوش گذاردن بر تلفات غیرنظامی و جنگ رسانه ای را مورد بررسی قرار می دهد.
    وی در پایان، با طرح برخی پرسش های بدون پاسخ درباره جنگ عراق، بر لزوم تلاش رسانه های گروهی جهان در عمل به رسالت واقعی خود در تبیین دموکراسی و یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش ها تاکید می ورزد.
  • صفحه 199
  • محمدرضا حسن زاده، سوزان ال کارترز صفحه 207
    حکومت ها با توجه به اهمیت رسانه های گروهی در انتقال ایدئولوژی ها و سیاست های مورد نظر خود، در استفاده از آنها تردید نمی کنند. استفاده تبلیغاتی بدین منظور می تواند نتایج متفاوتی در پی داشته باشد اما این که چنین تبلیغاتی تا چه حد مؤثر واقع می شود بستگی به عوامل متعدد دارد که از آن جمله می توان به باورها، تعصبات و پیش فرض های افراد هر جامعه اشاره کرد. مطلب حاضر، استفاده تبلیغاتی از رسانه را در حکومت های شوروی و آلمان نازی به عنوان کشورهای توتالیتر مورد بررسی قرار می دهد و ضمن مطرح کردن شیوه های مختلف بهره گیری از رسانه ها، میزان کارایی آنها را ارزیابی می کند. در پایان، تبلیغات کشورهای امریکا و بریتانیا در دوران جنگ جهانی دوم مطرح می شود و دلایل استفاده از تبلیغات، نوع رویکرد و میزان موفقیت هر کشور مورد بررسی قرار می گیرد.
  • نورمن سالومون، ریس ارلیچ، محمدرضا نوروزپور صفحه 223
    این مقاله برگرفته از کتاب «حمله به عراق: آنچه رسانه های خبری به شما نگفتند»، نوشته پروفسور نورمن سالومون و ریس ارلیچ است. متن حاضر ادغامی از دو فصل این کتاب است که به طور کامل توسط نگارنده ترجمه شده است. شایان ذکر است که نگارش و چاپ این کتاب چند روز پیش از آ‎غاز جنگ عراق به اتمام رسیده است، اما موضوع مقاله بسیار کلی تر از جنگ عراق است و حال و هوای غالب بر رسانه های امریکایی را به ویژه در هنگام جنگ و بحران نشان می دهد.
  • محمدحسین الیاسی صفحه 237
    عملیات روانی1 تلاش های برنامه ریزی شده ای است برای تغییر ادراکات2 و در نهایت رفتار مخاطبان معین. اجرا و انجام موفقیت آمیز سناریوی عملیات روانی توسط رسانه ها مستلزم درک درست آنان از مخاطبان آماج و شگردها، روش ها و ابزارهای مورد استفاده در ترغیب و متقاعد کردن3 آن مخاطبان است. از همین رو طراحان عملیات روانی رسانه ای باید به اطلاعاتی در مورد فرهنگ، شرایط و ویژگی های اجتماعی سیاسی مخاطبان و موقعیت و شرایط کنونی حوادثی که استفاده از عملیات روانی را ناگزیر کرده است، دست یابند. ناگفته آشکار است که چنین اطلاعاتی باید درست، به روز و مرتبط با موضوع عملیات روانی باشد. افزون بر آن، طراحان و سناریونویسان عملیات روانی رسانه ای باید از توان و قابلیت غربالگری آن اطلاعات نیز برخوردار باشند. مشخص کردن فرایند دست یابی و بهره گیری از منابع چندگانه اطلاعات و ترکیب و ارتباط دادن داده ها به الگوی مربوط به مخاطبان آماج نوعی غربالگری اطلاعات مربوط به سناریوی عملیات روانی است. در این نوشتار راه و روش عملیات روانی، داده های اصلی مورد نیاز برای تحلیل مخاطبان آماج و بینش لازم در فرایند غربالگری اطلاعات برای بهره گیری از آن در جنگ روانی رسانه ای بررسی می شود، سپس شواهد مربوط به کنترل اذهان جهانیان توسط رسانه ها مرور خواهند شد.
  • محمدرضا رضایی بایندر صفحه 251
    کودکان جزء اصلی ترین مخاطبان رسانه ها هستند. قدرت پردازش و تجزیه و تحلیل درست اطلاعات و اخبار دریافتی، در کودکان کمتر از بزرگسالان است و وقتی شاهد تصاویر و اخبار جنگ و خشونت از رسانه ها هستند به دلیل ناتوانی در انطباق موقعیت های زمانی و مکانی، احساس ناامنی و خطر می کنند. این امر عوارض جسمی و روانی متعددی در پی دارد؛ عوارضی از قبیل ترس، اضطراب، بی خوابی، بی اشتهایی و کابوس های شبانه.
    در گذشته به دلیل پخش اخبار در ساعات معین، این امکان برای والدین وجود داشت که کودکان را از دیدن و شنیدن اخبار و تصاویر خشونت آمیز منع کنند اما امروز، با انتشار لحظه ای اخبار جنگ و رقابت شبکه های اطلاع رسانی با یکدیگر، چنین امکانی وجود ندارد.
    مؤلف در این مقاله می کوشد با ارائه اطلاعاتی درباره برداشت ها و واکنش های کودکان در برابر اخبار جنگ و سوء استفاده صاحبان رسانه ها از دقت و توجه کودکان نسبت به حوادث پیرامون، راهنمایی های لازم را جهت کاهش اثرات تماشای صحنه های خشونت آمیز در کودکان به والدین عرضه کند.
  • رها خرازی صفحه 261
  • عالیه شکربیگی، رؤیا غندالی صفحه 275
    این مقاله به بررسی عملکرد رسانه در جنگ های دهه های 60، 70، 80 و پس از آن می پردازد و به این نکته اشاره دارد که از آغاز توسعه مطبوعات در پایان قرن نوزدهم و از طریق رشد سایر رسانه های گروهی و ارتباطی در صد سال بعد (رادیو، فیلم، تلویزیون و اینترنت)، رسانه ها نقشی بحث برانگیز در طول جنگ بازی کرده اند. کارکرد رسانه را در این دوران می توان به دو دسته تقسیم کرد:1 دهه های 60 و 70، دهه هایی هستند که رسانه آزادانه به فعالیت خود می پردازد و در انتقال اخبار جنگ، هیچ گونه سانسوری اعمال نمی کند. در واقع رسانه ها به خصوص تلویزیون با نوعی انفعال نسبت به ارزش های سیاسی نظام حاکم، تصاویر واقعی و عینی جنگ را در معرض دید مخاطبان قرار می دهند.
    2 پس از گذشت دهه های 60 و 70 با شکست کشورهایی مانند امریکا در مقابل ویتنام و... دولتمردان سیاسی رژیم های خودکامه و رژیم های دموکرات به دلیل اثرگذاری رسانه ها بر افکار عمومی آزادی های رسانه ای را محدود کردند.
    بررسی این کارکردها نشان می دهد که به هر ترتیب نقش رسانه در طول دهه 90 و پس از آن به نقشی پراهمیت برای نظام های حاکم تبدیل شده است.
  • مهبد غفاری، پروین حیدری، پیتر مک انیتایر صفحه 293
    در زمان جنگ، بیشترین خطر هنگامی متوجه خبرنگاران است که در منطقه ای پر از اسلحه، بمب، مین، راکت و... فعالیت می کنند. بهترین وسیله دفاعی خبرنگار آگاهی اوست. یک خبرنگار جنگی باید آگاهی های اولیه را در مورد انواع مختلف سلاح ها، بیانیه های نظامی، نقشه های جغرافیایی و سریع ترین راه خروج از منطقه خطر داشته باشد.
    خبرنگاران قبل از اعزام به مناطق جنگی باید آموزش کامل ببینند. برای مثال، هنگام عبور از ایستگاه های بازرسی بهتر است با حفظ آرامش و ادب و با بهره گیری از مهارت های ارتباطی امنیت خود را تضمین کنند. خبرنگاران برای حفظ جان خود باید نکاتی را مد نظر داشته باشند که مشروح آن در مقاله حاضر آمده است.
    در درگیری های طولانی مدت و عمیق که تصاویر آن به تمام نقاط فرستاده می شود، احتمال خطر بالاتر می رود. تخمین زده شده است که در 25 ماه اول قیام فلسطینیان علیه اشغالگران اسرائیلی (سپتامبر 2000 تا نوامبر 2002) 2645 نفر کشته شده اند که در میان آنان تعداد زیادی از خبرنگاران نیز دیده می شود. محدودیت های بی شمار مناطق جنگی و شرایط دشوار آن بر کیفیت پوشش خبری و موثق بودن گزارش خبرنگاران لطمه زیادی وارد می کند.
  • ماریلن دیامند، فاطمه صحرانورد صفحه 307
    رابرت جنسن نویسنده Progressive می گوید: «اگر پوشش خبری دو هفته اول جنگ نشانه چیزی باشد، در حقیقت نشانه به شکست انجامیدن موفقیت های خبرگزاری ایالات متحده امریکاست. در طول جنگ هیچ بحث و مناظره مهمی در برنامه های اصلی شبکه های CBS، ABC، NBC یا PBS جریان نداشت و رسانه ها حتی اطلاعات واقعی را نیز به خوبی بیان نمی کردند».
    تحلیل های جانبدارانه ژنرال های اسبق ارتش از جنگ، گزارش های غیرواقعی در مورد خواسته های مردم عراق و تلفات آنها، تروریسم قلمداد کردن دفاع نیروهای عراقی و نام بردن از بمباران غیرنظامیان عراقی به عنوان درمان ظلم و بیداد، عمده مطالبی بود که طی جنگ امریکا و عراق از رسانه های امریکا پخش می شد.
    عملکرد نامطلوب رسانه های امریکا خشم مردم عراق از نحوه توصیف وقایع جنگ و بی اعتمادی جهانیان نسبت به این رسانه ها را در پی داشت. این بی اعتمادی، منتقدان رسانه ای را به این باور رساند که مطبوعات و دولت نسبت به یکدیگر وفادارند زیرا هر دو در زمره ثروتمندان و نخبگان قرار دارند. در حقیقت رسانه ها شرکت های بزرگی محسوب می شوند که منافع اقتصادی و سیاسی را با نخبگان کوچکی که دولت ایالات متحده را در دست دارند تقسیم می کنند و همواره این سؤال را بی جواب می گذارند: چرا هیچ گاه مردم به عنوان عامل موازنه در بحث و گفتگوها شرکت داده نمی شوند؟
    ماریلن دیامند در مقاله حاضر می کوشد تا گوشه ای از تحریفات خبری رسانه های امریکا را در جنگ اخیر با عراق بازگو کند و نقش مطبوعات و سایر رسانه ها را در ارائه اخبار ناعادلانه و غیرمنصفانه مورد بررسی قرار دهد.
  • شیلا جلیلیان، فیل برنان صفحه 315
    با شروع سال 2003، کوس جنگ از سوی امریکا نواخته شد و علی رغم مخالفت های رسمی جهانی، جنگ امریکا علیه عراق با شعار مبارزه با تروریسم و سلاح های مرگبار آغاز شد.
    امریکا که همچون سال 1991 (جنگ خلیج فارس)، بار دیگر به دنبال مکانی برای آزمودن تجهیزات نظامی و الکترونیکی خویش بود، با به کار بستن ترفندهای روانی در صدد برآمد تا ضمن پیش گیری از تکرار تجربه تلخ ویتنام، جنگی را که تصور می شد چندین ماه یا حتی چندین سال به طول بیانجامد در کمتر از یک ماه به نتیجه برساند.
    این مقاله اشاره ای کوتاه اما مستند به پشت پرده این جنگ دارد
  • معصومه عصام صفحه 323
  • صفحه 339