فهرست مطالب
مجله تحقیقات دامپزشکی
سال پنجاه و ششم شماره 3 (پاییز 1380)
- 133 صفحه، بهای روی جلد: 2,500 ريال
- تاریخ انتشار: 1380/11/01
- تعداد عناوین: 26
-
-
صفحه 1پانصد نمونه مدفوع از گوساله های زیر یکماه مبتلا به اسهال از هفت گاوداری شیری در اطراف تهران در طی یک دوره یکساله)از مهرماه 1377 تا مهرماه (1378 جمع آوری گردیده و با استفاده از کیت الیزا از نظر روتاویروس گروه A مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان شیوع عفونتهای روتاویروسی 28.8 درصد برآورد گردید. تعداد 24 نمونه مدفوع مثبت از نظر روتاویروس گاوی به طور تصادفی انتخاب و با استفاده از پادتنهای تک بنیانی ضد سروتیپهای G6 و G10 روتاویروس تعیین سروتیپ گردیدند. از میان این نمونه ها 10 مورد 41.7) درصد(آلودگی به سروتیپ G6، 8 مورد 33.3) درصد(آلودگی به سروتیپ G10 و 2 مورد 8.3) درصد(آلودگی مخلوط به هر دو سروتیپ G6 و G10 را نشان دادند و 4 نمونه 16.7) درصد(نیز غیرقابل تعیین سروتیپ تشخیص داده شد.
کلیدواژگان: اسهال، گوساله، روتاویروس، سروتیپ -
صفحه 5امروزه یکی از مهمترین روش ها جهت افزایش زمان ماندگاری گوشت تازه بدون کاهش کیفیت آن بسته بندی در اتمسفر اصلاح شده می باشد که در برخی از کشورهای خارجی تحقیقات زیادی در این زمینه بویژه بر روی گوشت غیر گوسفند مثل گوشت گاو، خوک و غیره صورت گرفته است از طرفی در کشتارگاه های اغلب کشورها از اسپری محلول اسید لاکتیک)اکثرا 1 درصد(به منظور کاهش بار میکروبی سطح لاشه استفاده می کنند. لذا با توجه به این موضوع امکان استفاده از این محلول در بسته بندی ها جهت بهبود کیفیت نگهداری گوشت بسته بندی شده وجود دارد به طوری که بعضی از محققین از آن در بسته بندی گوشت در شرایط خلا بهره بردند. در این تحقیق به منظور مقایسه 4 روش بسته بندی)معمولی و سه نوع اتمسفر شامل (N2%60+Co2%40, N2%80+Co2%20, N2%50+Co2%50) بر زمان ماندگاری گوشت گوسفند و ارزیابی تاثیر اسپری اسیدلاکتیک 1 درصد بر زمان ماندگاری گوشت بسته بندی شده، نمونه های تیمار شده با اسیدلاکتیک 1 درصد و نمونه های تیمار نشده را پس از بسته بندی با 4 روش فوق در سردخانه 3 درجه سانتیگراد نگهداری کرده و از روز چهارم به بعد فاصله 3 روز به 3 روز از سردخانه خارج کرده و مورد آزمونهای شیمیایی pH) و (TVN، میکروبی total count)، شمارش کلیفرم و شمارش کلی باکتری های بی هوازی(و حسی (درصد خونابه، نوع رنگ و بو) قرار گرفتند. نمونه شاهد نیز بلافاصله پس از برداشت از لاشه مورد آزمون فوق قرار گرفت. نتایج نهایی به دست آمده به شرح زیر می باشد. زمان ماندگاری گوشت گوسفند در بسته بندی معمولی 4 روز، در بسته بندی N2%80+Co2%20 و N2%50+Co2%50 10 روز و در بسته بندی, N2%60+Co2%40 تا 13 روز برآورد شد. با توجه به تاثیر معنی دار اسپری اسیدلاکتیک 1 درصد بر کاهش پارامترهای شیمیایی و میکروبی گوشت در بسته بندی معمولی و حفظ کیفیت مطلوب شیمیایی و میکروبی آن تا روز هفتم، استفاده از اسپری فوق در بسته بندی معمولی جهت بهبود کیفیت نگهداری گوشت توصیه می گردد.
کلیدواژگان: بسته بندی با اتمسفر اصلاح شده، زمان ماندگاری، اسیدلاکتیک -
صفحه 13بررسی اثر مخلوط اسکوپولامین و هیوسیامین به نسبت 80 به 20 در جنین تخم مرغ در دانشگاه ارومیه و در سال 1378 انجام گرفت. در تعیین اثرات کشندگی، جنین تخم مرغهای نطفه دار در مراحل اولیه رشدی در معرض غلظتهای 0، 2، 20، 200، 2000، 3000 میکرولیتر مخلوط این ترکیبات قرار گرفتند. متوسط دز کشنده این مخلوط برای 50 درصد تخم مرغها (LD50) به میزان 77.5 میکروگرم بر هر تخم مرغ برآورد گردید. اثرات ناهنجاریزایی مرفولوژیکی دزهای 0، 2.13، 5.37، 34، 85 میکروگرم مخلوط فوق تعیین شد. علایم قابل مشاهده ناهنجاریزایی مرفولوژیکی کامل بسته نشدن حفره شکمی و بد شکلی منقار بود. نتایج نشان دادند که تزریق مخلوط اسکوپولامین و هیوسیامین به تخم مرغ می تواند باعث تلفات جنین و نیز ایجاد ناهنجاری مرفولوژیکی در آن گردد.
کلیدواژگان: تاتوره، الکالوئید، کشندگی، ناهنجاریزایی، جنین تخم مرغ -
صفحه 33سودوموناس آئروجینوزا پاتوژن فرصت طلب و سومین عامل شایع عفونتهای بیمارستانی است که می تواند باعث مرگ در بیماران مبتلا به سوختیگهای شدید، بیماری های نئوپلاستیک و سیستیک فیبروزیس شود. این باکتری دارای چندین فاکتور ویرولانس می باشد که مهمترین آنها اگزوتوکسین A است که با ADP ریبوزیله کردن فاکتور EF-2 از سنتز پروتئین سلولهای حساس میزبان ممانعت نموده و باعث مرگ سلولی می شود. در این بررسی از بیماران دارای سوختگی عفونی نمونه برداری انجام شد و پس از کشت بر روی محیط های تشخیصی، افتراقی و اختصاصی باکتری جدا شده و در محیط اختصاصی جهت تولید توکسین کشت داده شد. سپس با استفاده از روش SDS-PAGE اگزوتوکسین A در مقایسه با استاندارد شناسایی و با استفاده از روش های رسوبی انتخابی، دیالیز، سانتریکون و کروماتوگرافی تبادل یونی اگزوتوکسین A تولید شده تخلیص و تغلیظ گردید. با توجه به میزان شیوع و اهمیت عفونتهای سودومونایی در بخشهای سوختگی، اخیرا استفاده از روش های ایمونولوژی همراه با درمان ضد میکروبی برای کنترل عفونت مورد توجه قرار گرفته و در مطالعات متعددی گزارش شده که ایمونیزاسیون فعال یا پاسیو علیه سودوموناس آئروجینوزا میزان مرگ را در اثر عفونتهای سیستماتیک کاهش می دهد. در این بررسی اگزوتوکسین A به میزان کافی و با درجه خلوص بالا تولید گردید که ضمن استفاده در تحقیقات بعدی استفاده از روش خالص سازی فوق می تواند نیاز کشور را نیز از نظر این ماده برطرف سازد.
کلیدواژگان: اگزوتوکسین A، سودوموناس آئروجینوزا -
صفحه 37به منظور مطالعه اثر عصاره های سیکلوهگزانی، اتری و اتانلی برگ درخت گردو (Juglans regia) بر روی برخی پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون موشهای صحرایی دیابتی تعداد 40 قطعه موش صحرایی نر بالغ انتخاب شدند. موشهای مورد آزمایش به پنج گروه هشت تایی تقسیم شدند. یک گروه هشت تایی به عنوان شاهد منفی یا موشهای سالم در نظر گرفته شد و سایر موشها 32) قطعه(از طریق تزریق داخل وریدی محلول آلوکسان تتراهیدرات 5 درصد به میزان 50 میلیگرم به ازای کیلوگرم وزن بدن مبتلا به دیابت شدند. پس از حصول اطمینان از دیابتی شدن، موشها به چهار گروه هشت تایی تقسیم شدند. یک گروه به عنوان شاهد مثبت (دیابتی) و سه گروه هشت تایی به عنوان گروه های آزمایش که به تفکیک عصاره های سیکلوهگزانی، اتری و اتانلی برگ درخت را مصرف کردند. عصاره های تهیه شده از برگ درخت روزانه به میزان 8 درصد وزن بدن همراه با غذای معمولی تجویز شدند. پس از 21 روز مصرف عصاره های برگ درخت گردو، موشها خونگیری و معدوم شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که پس از ایجاد دیابت در موشهای صحرایی غلظت گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، ازت اوره، کراتینین و فعالیت آنزیمهای ALP,ALT و AST به طور معنی داری افزایش یافت (P<0.05). در اثر مصرف عصاره های سیکلوهگزانی، اتری و اتانلی برگ درخت گردو غلظت کلسترول، تری گلیسرید، ازت اوره و کراتینین سرم به طور معنی داری کاهش یافت (P<0.05). در اثر مصرف عصاره سیکلوهگزانی برگ درخت گردو، غلظت گلوکز و فعالیت آنزیمهای ALT و ALP سرم به طور معنی داری کاهش یافت (P<0.05). در مجموع بیشترین اثرات مثبت در کاهش گلوکز، ازت اوره، کراتینین و فعالیت آنزیمهای ALT و ALP سرم مربوط به عصاره سیکلوهگزانی برگ درخت گردو می باشد. اگر چه عصاره های سیکلوهگزانی و اتری برگ درخت گردو غلظت کلسترول و تری گلیسرید سرم را به طور معنی داری کاهش داده اند (P<0.05). اما بیشترین اثرات در جهت کاهش کلسترول و تری گلیسرید سرم مربوط به عصاره اتانلی برگ درخت گردو بوده است.
کلیدواژگان: عصاره های برگ درخت گردو، پارامترهای بیوشیمیایی سرم، دیابت قندی، موش صحرایی -
صفحه 41هدف از انجام این بررسی، امکان ایجاد بیهوشی عمومی با استفاده از داروی لیدوکائین در گوسفند می باشد. این مطالعه روی 6 راس گوسفند سالم با میانگین وزن 32.9± 1.43 کیلوگرم انجام شد که هر گوسفند 3 بار با فاصله حداقل 7 روز تحت بیهوشی قرار گرفته است. از داروهای آتروپین (0.03mg/kg)، دیازپام (0.5mg/kg) و مرفین (0.2mg/kg) به صورت وریدی به عنوان پیش بیهوشی و پس از گذشت 15 دقیقه دیازپام 0.2mg/kg و لیدوکائین 4mg/kg برای القای بیهوشی استفاده گردید. در مرحله نگهداری بیهوشی، لیدوکائین به صورت مداوم (300-500?g/kg/min) و دیازپام به عنوان داروی کمکی 8-12? g/kg/min)، در 10 مورد تزریق متناوب و در 8 مورد تزریق مداوم و مخلوط با داروی لیدوکائین(تزریق شد. کیفیت القا و نگهداری بیهوشی با تزریق دیازپام و لیدوکائین در طول یک ساعت مورد ارزیابی قرار گرفت. تعداد ضربان قلب، تنفس، میانگین فشار خون شریانی و الکتروکاردیوگرام ثبت گردید. آزمایشات خون شناسی PCV,CBC و غلظت متهموگلوبین(قبل و بعد از بیهوشی، کیفیت بازگشت از بیهوشی و زمانهای زمینگیری سینه ای و ایستادن ثبت شد. همچنین اثر تجویز وریدی نالوکسان (0.04mg/kg) بر بازگشت از بیهوشی در 4 راس گوسفند بررسی گردید. به دنبال القای بیهوشی، رفلکس بلع به سرعت از بین رفت و لوله گذاری نای به راحتی انجام شد. بی دردی و شلی ماهیچه ای در حد مناسبی ایجاد شد. تعداد ضربان قلب و تنفس کاهش معنی داری را در گروه تزریق مداوم دیازپام نشان داد ولی هیچ تغییری در فشار خون سرخرگی مشاهده نشد. در بررسی الکتروکاردیوگرام افزایش دامنه کمپلکس QRS و موج T مشاهده شد. غلظت متهموگلوبین پس از بیهوشی 4.9± 1.3) درصد(افزایش معنی داری را در مقایسه با پیش از بیهوشی 0.7± 0.18) درصد(نشان داد. میانگین زمان ایستادن در گروه تزریق متناوب دیازپام 49.5± 4.27 دقیقه و در گروه تزریق مداوم دیازپام 43.25± 7.28 دقیقه بود. در گروه نالوکسان زمان ایستادن 19.5± 3.86) دقیقه(کاهش معنی داری را با دو گروه دیگر نشان داد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از دیازپام- لیدوکائین به عنوان یک ترکیب قابل قبول جهت بیهوشی کامل وریدی در گوسفندان سالم استفاده نمود. همچنین در صورت لزوم می توان داروی نالوکسان را برای تسریع در بازگشت از بیهوشی تجویز کرد.
کلیدواژگان: لیدوکائین، دیازپام، بیهوشی، تزریقی، گوسفند -
صفحه 49در مطالعه حاضر، پارامترهای مختلف الکتروکاردیوگرام روی اشتقاقهای استاندارد اندامها در 14 قطعه جوجه گوشتی سالم، 31 قطعه مبتلا به آسیت و 24 قطعه مبتلا به بیماری مزمن تنفسی (CRD) از نژاد تجاری آرین (هیبرو) بررسی شد. الکتروکاردیوگرامهای ثبت شده از لحاظ تعداد ضربان قلب، ریتم، فواصل امواج T)، T-P، S-T، RS، P-R و (P دامنه و شکل امواج T)، QRS و (P بررسی شدند. پس از ثبت الکتروکاردیوگرام تمام جوجه های گوشتی مشکوک به آسیت و بیماری مزمن تنفسی کالبدگشایی و ضایعات قابل مشاهده ثبت تا با نتایج به دست آمده از الکتروکاردیوگرامها مقایسه شوند. نتایج به دست آمده عبارت اند از: تعداد ضربان قلب در گروه مبتلا به آسیت کمتر از گروه مبتلا به بیماری مزمن تنفسی و گروه سالم بود. تفاوت میان گروه مبتلا به آسیت و سالم و گروه مبتلا به بیماری مزمن تنفسی و سالم از نظر آماری معنی دار بودند (P<0.05). در گروه مبتلا به آسیت سه مورد آریتمی یعنی برادیکاردی سینوسی (no-2) و انفکاک دهلیزی بطنی (no-1) مشاهده شد. به طور کلی میانگین فواصل امواج در گروه های بیمار در مقایسه با گروه سالم افزایش نشان می داد. اما تنها در مورد فواصل P-R و S-T تفاوت بین گروه ها معنی دار بود (P<0.05). میانگین دامنه امواج دو گروه بیمار در مقایسه با گروه سالم افزایش داشت و این از نظر آماری معنی دار بود (P<0.01). شکل امواج در اشتقاقهای مختلف تفاوتهای زیادی داشتند. وجود موج (q) Q در الکتروکاردیوگرام جوجه های گوشتی مبتلا به آسیت و بیماری مزمن تنفسی بویژه در اشتقاق های aVR و aVL برجسته بود.
کلیدواژگان: الکتروکاردیوگرام، جوجه های گوشتی، آسیت، بیماری مزمن تنفسی -
صفحه 55در این بررسی که از سال 1375 تا 1379 انجام گردید، جمعا از 613 قلاده سگ صاحبدار بعضی از مناطق اندمیک شهرستانهای مشکین شهر از استان اردبیل و دشتی از استان بوشهر خونگیری گردید و به روش های سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) و الیزا (ELISA) مورد آزمایش قرار گرفتند که به ترتیب 6.7) 41 درصد(و 10.3) 63 درصد(قلاده به روش های سرولوژی مذکور مثبت تشخیص داده شدند. علی رغم آنکه میزان عفونت لیشمانیای احشایی در سگهای نر بیش از سگهای ماده بوده است ولی این اختلاف از نظر آماری معنی داری نمی باشد (P<0.05). همچنین در این مطالعه 29 قلاده سگ ولگرد و صاحبدار که در داخل و یا مجاورت خانه هایی به سر می بردند که در سه سال گذشته در آنجا موارد لیشمانیوز احشایی انسانی تشخیص داده شده بودند. مورد کالبدگشایی قرار گرفتند که 16 قلاده 55.2) درصد(از آن سگها به روش های انگل شناسی و 22 قلاده 75.8) درصد(به روش آگلوتیناسیون مستقیم تشخیص داده شدند. در مجموع 12 قلاده 41.1) درصد(از سگهایی که کالبدگشایی شدند دارای علایم بالینی بودند. شایعترین تظاهرات بالینی ضایعات جلدی و کمترین آنها فلج اندام خلفی بوده است. در نمونه طحال پنج قلاده سگ مبتلا به لیشمانیوز احشایی که در محیطهای اختصاصی لیشمانیا کشت شده بودند، پروماستیگوت دیده شد که پس از تکثیر انبوه و انجام آزمایشهای بیوشیمیایی (ایزوآنزیم) و مولکولی (RAPD-PCR)، عامل بیماری با هر دو روش Leishmania infantum تعیین گردیدکلیدواژگان: لیشمانیوز احشایی، سگ، ایران
-
صفحه 61در کنار روش های مختلفی نظیر تثبیت داخلی و خارجی، تحریک الکتریکی، دارو درمانی و پیوند استخوانی که برای درمان و التیام شکستگی ها استفاده می شود پیوند استخوان با داشتن تحریک و القای استخوان سازی، قدرت بخشیدن به تزاید سلولهای استخوانی و جلوگیری از کوتاه شدن استخوان شکسته از متداولترین روش هایی است که مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق از 10 قلاده سگ بالغ و سالم از نژاد مخلوط با میانگین سن 30± 4.4 ماه و میانگین وزن 25± 5.12 کیلوگرم استفاده شد حیوانات مذبور به دو گروه پنج تایی تقسیم شدند. خصوصیات استئوژنیک مغز استخوان در گروه اول و گرافت خودی (دنده) در گروه دوم مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان 0.5 سانتیمتر از وسط استخوان زندزبرین چپ در کلیه حیوانات برداشته شد و سپس بعد از کاشت مغز استخوان در نقیصه گروه اول و گرافت استخوانی حاصل از دنده در گروه دوم استخوان زندزبرین حیوانات با پلیت فلزی 4 (DCP) سوراخه ثابت گردید. این حیوانات برای مدت 60 روز تحت مراقبت ویژه قرار گرفتند. نتایج بررسی هیستوپاتولوژیک نمونه های کالوس از محل پیوند در روز 60 نشان داد که بافت غضروفی، بافت فیبروزه همراه با رسوب کلاژن و ترابیکولهای استخوانی با درصد کمتری در گروه اول و با درصد بیشتری در گروه دوم تشکیل شده است. این امر نشان دهنده روند کند استخوان سازی بخصوص در گروه دوم (دنده) می باشد. در هر دو گروه ترابیکولهای استخوانی از جنس اولیه یا نابالغ با ضخامت متفاوت مشاهده گردید. وجود استئوبلاستهای فعال با سیتوپلاسم بازوفیلیک در مجاورت تیغه های استخوانی نشانگر ادامه روند استخوان سازی در هر دو گروه بود که این روند و تراکم بافتی در گروه اول (مغز استخوانی) بیشتر و به مراتب منسجم تر و طبیعی تر بود.
کلیدواژگان: مغز استخوان، گرافت خودی، سگ -
صفحه 67در این مطالعه قارچهای توکسین زا دراستخرهای پرورش کپور ماهیان مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور جداسازی و شناسایی قارچهای توکسین زا 6استخر پرورش ماهی انتخاب گردید. از هراستخر نمونه های ماهی (از انواع کپور، فیتوفاگ و آمور) و آب تهیه گردید. متعاقبا کشت قارچی (با استفاده از روش های متداول قارچ شناسی) به دست آمده و قارچهای جدا شده مورد شناسایی قرار گرفتند. در مجموع 4 گونه قارچ توکسین زا شامل آسپرجیلوس فلاووس، آلترناریا، پنی سیلیوم و فوزاریوم از آب و سطح خارجی ماهی (پوست و آبشش) جدا گردیدند که پنی سیلیوم با 41 درصد و آسپرجیلوس فلاووس با 6.2 درصد بیشترین و کمترین فراوانی را داشتند.
کلیدواژگان: کپور ماهیان، قارچهای توکسین زا، شناسایی، جداسازی -
صفحه 71مطالعه ساختمان بافت شناسی دریچه باب کلیوی، بر روی 10 عدد کلیه خروس بالغ سالم نژاد آرین انجام گرفت. به جهت حفظ دریچه مذبور، سیاهرگ ایلیاک خارجی به همراه نیمه خلفی لوب قدامی کلیه تا انتهای نیمه قدامی لوب میانی و از سطح شکمی هر دو کلیه راست و چپ برداشت و در بافر فرمالین 10 درصد پایدار گردیدند. سپس مراحل معمول تهیه مقاطع بافتی انجام گرفت و قالبهای پارافینی تهیه گردید. مقاطع طولی به ضخامت 6 میکرومتر تهیه و با رنگهای هماتوکسیلین- ائوزین و ارسئین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. مشاهدات میکروسکوپیک نشان داد که دریچه باب کلیوی در این پرنده برجستگی مخروطی شکلی به داخل دهانه داخلی سیاهرگ ایجاد نموده است. این برجستگی به دلیل افزایش ضخامت در هر سه طبقه داخلی، میانی و خارجی سیاهرگ به وجود آمده است. به طوری که در طبقه داخلی تجمع سلولهای اپیتلیوئید در بافت همبند زیر آندوتلیالی (Subendothelial connective tissue)، در طبقه میانی افزایش طبقه های عضلانی صاف و در طبقه خارجی افزایش رشته های الاستیک به وضوح دیده شد.
کلیدواژگان: دریچه، باب کلیوی، بافت شناسی، خروس بالغ نژاد آرین -
صفحه 75در این پژوهش به منظور تعیین مقادیر مرجع پروتئین تام و فراکسیونهای آن 38 راس از اسبهای کرد اسبداری های اطراف کرمانشاه که از نظر بالینی سالم بودند انتخاب شدند. حیوانات مورد مطالعه از رده های مختلف سنی و از هر دو جنس نر و ماده بودند. نمونه های خون از ورید وداج در شرایط ناشتا اخذ و سرمها جدا شدند. پروتئین تام به روش بیوره اندازه گیری شد و فراکسیونهای آن به روش الکتروفورز استات سلولز تعیین گردیدند. فراکسیون پست آلبومین در تمام نمونه ها وجود داشت ولی در همه نمونه ها فراکسیون بتا یک و بتا دو از یکدیگر جدا نشدند. دامنه های مرجع بر اساس صدکهای 2.5 و 97.5 محاسبه شدند. دامنه به دست آمده برای سرم اسبهای کرد بر حسب گرم در لیتر برابر بود با پروتئین تام 61-79.1، آلبومین 28.88-37 37.95-55.39) درصد(پست آلبومین 0.4- 2.1 0.58-2.93) درصد(، آلفا یک گلوبولین 5.35-12.23 8.20-17.31) درصد(، آلفا دوگلوبولین 3.39-8.67 5.88-12.08) درصد(، بتا یک گلوبولین 10.23-21.9 15.64-28.13) درصد(، بتا دو گلوبولین 2.79-9.82 4.31-13.09) درصد(، گاما گلوبولین 8.1-20.09 12.01-28.85) درصد(و گلوبولین تام 28.74-46.51 42.5-60.99) درصد(. نسبت آلبومین به گلوبولین 0.61-1.24 به دست آمد. مقادیر به دست آمده با دامنه های موجود در سایر نژادها مقایسه شد. یک ارتباط مثبت بین سن و غلظت گاماگلوبولین در اسبهای کرد دیده شد. در مقایسه با الگوی الکتروفورز سایر اسبهای ایرانی، شناسایی پست آلبومین در مطالعه حاضر یک یافته جدید است.
کلیدواژگان: پروتئین سرم، الکتروفورز استات، اسب کرد، کرمانشاه -
صفحه 81برای بررسی اثرات بی حس کنندگی و آرام بخشی تزریق اپی دورال رومیفیدین تعداد 10 راس اسب با سن بین 6 تا 12 سال و وزن بین 250 تا 350 کیلوگرم در نظر گرفته شد. در بررسی و محاسبه میزان دوز رومیفیدین 80 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن انتخاب و به وسیله سرم فیزیولوژی به حجم 8 سی سی رسانده شده و این میزان در فضای اپی دورال بین مهره های اول و دوم دمی تزریق گردید. برخی از علایم حیاتی حیوان همچون درجه حرارت، تعداد تنفس و ضربان قلب قبل از تزریق دارو و در دقایق 10، 20، 30 و 60 پس از تزریق مورد اندازه گیری واقع و ثبت گردید. وسعت و میزان بی حسی احتمالی از تحریک فرو بردن یک سوزن نازک در نواحی مختلف مقعد، پرینه، واژن، کپل و پهلوها و واکنش و عکس العمل حیوان ثبت گردید. کلیه اطلاعات به دست آمده به وسیله آزمون t و با P<0.05 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. انجام این تزریق باعث ایجاد حالت آرام بخشی نسبی در تمام بدن گردید. پایین آمدن سر و شل شدن پلک بالا و لب پایین نیز مشاهده گردید ولی در تمام طول یک ساعت مدت آزمایش هیچ گونه بی حسی در ناحیه خلفی مشاهده نگردید. حیوان به تمامی تحریکات نیش سوزن با حرکات دم و قسمت خلفی و انقباض عضلات ناحیه و گاهی لگدزدن پاسخ می داد. تزریق این دارو سبب کاهش ضربان قلب تعداد تنفس گردید. ضربان قلب قبل از آزمایش 39.4± 2.6 بود که 10 دقیقه پس از تزریق به 32± 1.5 رسید و این کاهش با (P<0.05) معنی دار بود. تعداد تنفس نیز از 10.5 ±1 به 8.7 ±0.8 پس از 10 دقیقه رسید و این مقدار نیز با (P<0.05) معنی دار می باشد. اثر دارو بر روی دمای بدن معنی دار نبوده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که رومیفیدین به میزان 80 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در تزریق اپی دورال بی حسی مناسبی را در قسمت خلفی ایجاد نمی نماید.
کلیدواژگان: رومیفیدین، آلفادو آگونیست، اپی دورال خلفی، اسب -
صفحه 85بیماری اسهال ویروسی گاوان/ بیماری مخاطی دو چهره بالینی، پاتولوژیک و اپیدمیولوژیک متفاوت ناشی از ابتلای گاو به ویروس BVD می باشند که به بروز عوارض مختلفی از قبیل، سقط جنین، ناهنجاری های مادرزادی، تاخیر رشد، اسهال و ایجاد زمینه برای ابتلا به بیماری های تنفسی و نهایتا اشکال حاد و کشنده بالینی در گاوها منجر می گردند. بیماری BVD-MD یکی از شایعترین بیماری های ویروسی جمعیت گاوها و جزو معضلات صنعت گاوداری در جهان به شمار می رود. این تحقیق با هدف تعیین میزان شیوع آلودگی و میزان تداخل متغیرهایی از قبیل سن، جنس، مدیریت دامپروری و سایر فاکتورها در میزان شیوع این بیماری در فاصله زمانی بهار 1377 تا زمستان 1378 بر روی 1357 نمونه سرمی تهیه شده از شهرستانهای مختلف استان چهارمحال و بختیاری به روش آزمون خنثی سازی سرم (SN) با استفاده از سویه استاندارد NADL از ویروس BVD انجام گرفت. میزان شیوع آلودگی در شهرستان شهر کرد 15.66 درصد و در شهرستان بروجن 32.29 درصد و در شهرستان فارسان 27.88 درصد و در شهرستان لردگان 37.77 درصد و در شهرستان اردل 14.98 درصد و در کل استان چهارمحال و بختیاری 23.36 درصد به دست آمد. در بین گروه های سنی، گروه سنی 0-1 سال کمترین میزان آلودگی 12.5) درصد(و گروه سنی 8 سال به بالا بیشترین میزان آلودگی 47.36) درصد(را نشان دادند. به طوری که با افزایش سن میزان آلودگی افزایش می یابد. در بین فصول مختلف سال کمترین آلودگی در فصل بهار با 12.24 درصد و بیشترین آلودگی در فصل پاییز با 26.54 درصد محاسبه گردید. میزان آلودگی در گاوهایی که در گاوداری های تحت نظارت دکتر دامپزشک به عنوان مدیر بهداشتی بودند 16.19 درصد و موارد عدم حضور دامپزشک ناظر 29.57 درصد براورد گردید. 20.62 درصد گاوهایی که سابقه واکسیناسیون منظم داشتند واجد عیار پادتنی ضد ویروس BVD بودند. در حالی که میزان آلودگی در گاوهای فاقد برنامه منظم واکسیناسیون 34.05 درصد آلودگی را از خود نشان دادند. میزان آلودگی در گاوهای نر 19.17 درصد و در گاوهای ماده 23.59 درصد و میزان آلودگی در گاوهایی که در مجاورت با گوسفند نگهداری می شدند 37.83 درصد و در گاوهایی که سابقه مجاورت با گوسفند را نداشتند 16.98 درصد بود. میزان آلودگی در گاوهایی که دارای سابقه سقط جنین بودند 29.26 درصد و در گاوهایی که تاکنون سقط نداشتند 23.41 درصد برآورد گردید. تجزیه و تحلیل آماری یافته های حاصل، نشانگر عدم وجود اختلاف معنی دار بین آلودگی به ویروس با جنس، محل شهرستان، سابقه سقط جنین و حضور یا عدم حضور دکتر دامپزشک در دامپروری، سابقه واکسیناسیون منظم به عنوان یکی از شاخصهای مدیریت بهداشتی در دامپروری و وجود اختلاف معنی دار بین آلودگی به ویروس BVD با نگهداری توام گوسفند در کنار گاوها و همچنین افزایش آلودگی به موازات افزایش سن بود.
کلیدواژگان: اسهال ویروسی گاوان، بیماری مخاطی، چهار محال و بختیاری -
صفحه 93در مدت 38 ماه)مهر 1375 تا آبان (1378، 281 قلاده سگ از نژادهای گوناگون و سنین مختلف، ارجاع داده شده به یکی از کلینیکهای دامهای کوچک شهرستان تبریز، برای بررسی تک یاخته های خونی مورد آزمایش قرار گرفتند. از این تعداد 84 قلاده در اخذ سابقه و معاینه درمانگاهی علایمی نظیر تب شدید، افسردگی، بی اشتهایی، استفراغ، رنگ پریدگی مخاطات، افزایش تعداد تنفس و افزایش تعداد ضربان قلب داشتند که از نظر ابتلا به بابزیوز حاد مورد بررسی بیشتری قرار گرفتند. در بررسی دقیق گسترشهای خون، فقط در یک قلاده توله سه ماهه از سگهای بومی، اجسام گلابی شکل بزرگ در درون گلبولهای قرمز مشاهده شد که با توجه به مشخصات ریخت شناسی انگل و علایم بالینی، بتلا به بابزیوز حاد محرز گردید. در گسترشهای خون 280 قلاده دیگر هیچ ارگانیسم بابزیایی چه از نوع بابزیا کنیس یا بابزیا جیبسونی یافت نشد. آزمایشات انجام شده بر روی خون، سرم و ادرار سگ مبتلا نشانگر بحران همولیز حاد بود و یافته های کالبدگشایی و هیستوپاتولوژیک نیز بابزیوز حاد را تایید نمود. بر روی پوست و پوشش خارجی، تعداد زیادی انگل، از نوع کنه قهوه ای سگ (ریپی سفالوس سنگوئینوس) وجود داشت. در این بررسی میزان آلودگی سگها به بایزیا کنیس 0.355 درصد به دست آمد.
کلیدواژگان: بابزیا کنیس، سگ، بابزیوز حاد، ریپی سفالوس سنگوئینوس -
صفحه 103آنفلوانزای طیور بیماری ویروسی است که در سراسر دنیا انتشار داشته و توسط ویروسهای آنفلونزای تیپ A از خانواده ارتومیکسوویریده ایجاد می گردد. در خرداد سال 1377 بیماری آنفلوانزای تحت تیپ H9N2 در گله های طیور ایران باعث ایجاد علایم بالینی و مرگ و میر بالایی گردید. پس از این زمان واکسیناسیون طیور به عنوان یکی از روش های کنترل بیماری در نظر گرفته شد. در این تحقیق میزان تیتر سرمی HI جند نوع واکسن کشته آنفلوانزای طیور تحت تیپ H9N2 با یکدیگر مقایسه گردیده و پس از تلقیح گروه های مختلف با ویروس مزرعه علایم و دفع یا حضور ویروس در ارگانهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 21 گروه متشکل از 30 قطعه جوجه نژاد آرین تهیه شد. در هر گروه از طیور، یک نوع واکسن متعلق به شرکت لوهمن 1 (Lohmman)، ایواز (Ivaz)، واکسن ساخت موسسه واکسن و سرم سازی رازی (RI) و واکسن ساخت دانشکده دامپزشکی تهران (FVM) در سنین 1، 5، 10، 15، 20 روزگی در زیر جلد ناحیه گردن تزریق گردید. در 1، 2، 3، 4، 5 هفته پس از واکسیناسیون نمونه های سرمی جهت تعیین حضور آنتی بادی علیه آنفلوانزای طیور تحت تیپ H9N2 مورد آزمایش HI قرار گرفت. گروه هایی که با واکسنهای داخلی آنفلوانزای طیور RI) و (FVM واکسینه شده بودند نسبت به گروه هایی که واکسنهای خارجی آنفلوانزای طیور Ivaz) و (Lohmman دریافت نموده بودند سطح آنتی بادی بالاتری را نشان دادند (P<0.0001). در سن 40 روزگی گروه های مختلف واکسینه شده با ویروس مزرعه تحت تیپ H9N2 سویه ZMT101 تلقیح شده و دو هفته پس از آن کلیه پرندگان کشتار و از مدفوع، نای، ریه، و کلیه به طور استریل نمونه برداری و جهت کشت ویروسی به آزمایشگاه ارسال گردید. در تمامی گروه های واکسینه شده با واکسن کشته آنفلوانزای طیور تحت تیپ H9N2 دفع ویروسی کاهش یافته بود. در این بین واکسنهای ساخت داخل در مقایسه با واکسنهای ساخت خارج موجب کاهش دفع بیشتر ویروس شده بودند (P<0.001).
کلیدواژگان: آنفلوانزای طیور، واکسن کشته، جوجه های گوشتی، تیتر سرمی -
صفحه 109این تحقیق با هدف بررسی و شناسایی انگلهای ماهیان تالاب چغاخور استان چهارمحال و بختیاری در طول 8 ماه متوالی از شهریور 77 تا اردیبهشت 78 صورت گرفته است. در این تحقیق آلودگی انگلی 160 قطعه ماهی شامل 8 گونه: کپور معمولی (Cyprinus carpio)، سیاه ماهی (Capoeta damacina) سیاه ماهی (Capoeta aculeata)، حوض طلایی (Carassius auratus)، شاه کولی (Chalcalburnus mossulensis)، ماهی گورخری (Aphanius vladykovi)، کپور نقره ای (Hypophthalmicthys molitrix) و کپور پوزه دار (Chondrostoma orientalis) بررسی شد. با بررسی بر این تعداد ماهی، 11 نوع انگل شامل: داکتیلوژیروس لنکرانی (Dactylogyrus lenckorani)، داکتیلوژیروس اکستنسوس (Dactylogyrus extensus) ژیروداکتیلوس گونه نامشخص (Gyrodactylus.sp)، دیپلوستوموم اسپاتاسئوم (Diplostomun spathaceum) آلوکرئیدیوم ایزوپورم (Allocreadium isoporum)، ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس (Ichthyophthirius multifilis)، تریکودینا گونه های نامشخص (Trichodina.sp)، میکسوبلوس (Myxobolus.sp)، لرنه آ(Lernea.sp)، رابدوکونا (Rhabdocona.sp) و آکانتوسفالورینکوئیدس کولودکوسکی (Acanthocephalorhynchoides. Cholodkowskyi) شناسایی گردید. در بین ماهیان مورد بررسی 54.38 درصد دارای آلودگی و 45.62 درصد آنها فاقد آلودگی بوده اند. کمترین میزان آلودگی در ماهی آفانیوس (صفر درصد) و بیشترین آن در ماهی کپور معمولی 31.88) درصد(مشاهده گردید. در اندامهای مختلف بیشترین آلودگی مربوط به پوست 58.27) درصد(و کمترین آن در چشم و کیسه صفرا هر کدام 0.72 درصد می باشد. بیشترین شدت آلودگی مربوط به انگل ایکتیوفتیریوس با میزان شیوع 33.81 درصد و کمترین آن مربوط به انگلهای لرنه آ، دیپلوستوموم و آلوکرئیدیوم هر کدام با میزان 0.72 درصد می باشد.
کلیدواژگان: ماهی، انگل، تالاب چغاخور -
صفحه 115پژوهش حاضر در شهریور 1379 جهت تعیین تناوب داری میکروفیلر دیروفیلاریا ایمیتیس در جریان خون یک قلاده سگ در تبریز انجام گرفت. بدین منظور از یک قلاده سگ نگهبان که به طور طبیعی آلوده به کرم قلب بود، استفاده گردید. ابتدا در آزمایش نمونه های خون تازه و رنگ شده با استفاده از کلیدهای تشخیص از تعلق میکروفیلر به دیروفیلاریا ایمیتیس اطمینان حاصل شد، سپس به مدت سه شبانه روز هر ساعت یکبار و در مجموع 72 مرتبه از ورید دست خونگیری به عمل آمد و نمونه های خون توسط روش تکمیل شده نات آزمایش گردید و در هر نوبت تعداد میکروفیلر در هر سانتیمتر مکعب خون شمارش شد. نتایج میانگین شمارش میکروفیلر در 72 نمونه خون نشان داد که میکروفیلر در 24 ساعت شبانه روز در خون وجود دارد، ولی تعداد آن در خون از ساعت 11 صبح سیر صعودی طی کرده و در ساعت یک بعد از نیمه شب به حداکثر می رسد.)میانگین سه شمارش: (12798 سپس تعداد میکروفیلر تنزل یافته و در ساعت 11 صبح به حداقل میزان می رسد)میانگین سه شمارش: (6800 این روند نشان دهنده تناوب شبانه میکروفیلر دیروفیلاریا ایمیتیس در جریان خون سگهای تبریز می باشد.
کلیدواژگان: دیروفیلاریا، میکروفیلر، تناوب داری، سگ، تبریز -
صفحه 119تعداد 546 نمونه بافتی شامل ریه، نای و کلیه تهیه شده از گله های گوشتی، تخمگذار و مادر در بین سالهای 1376-1379 جهت جداسازی ویروسهای تنفسی طیور به آزمایشگاه ویروس شناسی طیور بخش بیماری های طیور دانشکده دامپزشکی ارجاع داده شد. در مجموع تعداد 37 مورد ویروس برونشیت عفونی طیور در تخم مرغهای جنین دار 8-9 روزه جدا گردید. کلیه ویروسهایی که منجر به مرگ جنین، تاخیر در رشد جنین و رسوب اورات در مزونفرون ها را نشان می دادند و موجب هماتوگلوتیناسیون گلبولهای قرمز مرغ نمی شدند به عنوان نمونه های آنفلوانزا و نیوکاسل منفی تلقی شدند. و سپس حضور ویروس برونشیت عفونی در مایعات آلانتوئیک و سلولهای مایع آلانتوئیک توسط آزمایشات دات ایمنوبلوت و ایمنوفلورسانس غیر مستقیم به کمک آنتی سرم اختصاصی گروه برونشیت عفونی تایید گردید. میزان همخوانی بین آزمایشات ایمنوفلورسانس و دات ایمنوبلوت در شناسایی ویروسهای برونشیت عفونی طیور 80 درصد تعیین گردید. نتایج به دست آمده از آزمایش نوترالیزاسیون ویروس (VNI) نشان داد که خنثی شدن جدایه 2100.1 توسط آنتی سرم پول به مقدار (VNI) 2.4 بیشتر از آنتی سرم اختصاصی سروتیپ ماساچوست H120 می باشد. این اختلاف ممکن است بیانگر تفاوت آنتی ژنیکی بین سویه فیلد و واکسینال H120 باشد لذا تعیین سروتیپ و ژنوتیپ ویروسهای جدا شده برای اثبات حضور واریانت یا واریانت ها در مرغداری های کشور الزامی است.
کلیدواژگان: بیماری برونشیت عفونی طیور، جداسازی، تخم مرغهای جنین دار -
صفحه 125تعدادی ماهی آکواریومی سورم (Cichlasoma herus) و اسکار (Astronotus ocellatus) به دانشکده دامپزشکی مشهد ارجاع شد. در ناحیه سر و روی سرپوش آبششی ماهیان سوراخهایی مشاهده گردید. ماهیان فوق از لحاظ رفتارهای فیزیولوژیکی طبیعی و از نظر تغذیه ای فعال بودند. رژیم غذایی ماهیان شامل دل گاو، سنگدان مرغ و طحال گوسفند بود. نتایج بررسی های انگلی از محل ضایعات منفی بود، همچنین در کشت باکتریایی از محل ضایعات آئروموناس هیدروفیلا جدا گردید. این ماهیان در دو گروه تحت رژیم درمانی قرار گرفتند. در ماهیانی که از اکسی تتراسایکین همراه با ویتامین D خوراکی استفاده شد، پس از دو هفته علایم بهبودی مشاهده گردید و بتدریج سوراخهای ناحیه سر کوچکتر شده و پس از یکماه کاملا محو شدند. در حالی که ماهیانی که فقط با اکسی تتراسایکلین خوراکی تحت درمان بودند هیچ گونه بهبودی دیده نشد.
کلیدواژگان: ویتامین D، سوراخ در سر، ماهی سورم، ماهی اسکار