فهرست مطالب

جامعه شناسی ایران - سال هشتم شماره 1 (پیاپی 17، بهار 1386)

مجله جامعه شناسی ایران
سال هشتم شماره 1 (پیاپی 17، بهار 1386)

  • 212 صفحه، بهای روی جلد: 15,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/03/17
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مسعود چلبی، غلامرضا عظیمی صفحات 3-51
    مورد مطالعه از سال های 1800 1920 را دربر می گیرد. سه رویداد مهم در این بررسیانقلاب میجی (1868)، انقلاب مشروطه (1905) و انقلاب 1911 چین می باشد در این پژوهش دو نوع ساختار سیاسی عمده از هم تمیز دادهشده اند:یکی«پاتریمونیالیزم» درمورد ایران و چین و دیگری «فئودالیزم» در مورد ژاپن. اولی مخل پیشرفت اقتصادی تشخیص داده شد، در حالی که دومی در ژاپن مانع تحولات اقتصادی نشد. در بررسی نقش نظام جهانی از دو مفهوم ادغام سیاسی و ادغام اقتصادی استفاده گردید. و در بررسی وفاق نخبگان، نخبگان در چهارگروه: نخبگان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مد نظر قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد وجود ساختار سیاسی فئودالی در جامعه ژاپن قبل از انقلاب میجی، امکان شکل گیری طبقات مختلف را به وجود آورد در نتیجه در هنگام برخورد این جامعه با نظام جهانی یکی از طبقات بالا (سامورایی ها) از بدنه قدرت جدا شده و نوسازی را آغاز ساختند در مقابل ساختار پاتریمونیالی قدرت در ایران و چین اجازه شکل گیری هیچ طبقه یکدست و متحد را نداد. در نتیجه در قرن 19 با برخورد این دو جامعه با نظام جهانی و با ضعف ساختار متمرکز قدرت تمام گروه های مختلف با خواسته های متفاوت وارد عرصه عمومی جامعه شدند. در نتیجه دو انقلاب مشروطه و 1911 چین به آشوب و بی نظمی منجر شد.
    کلیدواژگان: نظام جهانی، فئودالیسم، پاتریمونیالیزم، نخبگان
  • اکرم محمدی صفحات 52-75
    جامعه شناسان علم بر اهمیت ارتباطات به عنوان ساز و کار اصلی تکوین و تولید علم تاکید کرده اند و پیشرفت علم را بازتابی از نظام ارتباطی آن می دانند. ارتباطات علمی در درون سازمان های آموزشی و پژوهشی و نیز فراتر از مرزهای نهادهای مزبور، همواره یکی از عوامل تاثیرگذار بر تولید و گسترش دانش بوده است. این ارتباطات زمینه ایجاد انسجام و هماهنگی در جامعه علمی، تعامل دیدگاه ها ترکیب ایده ها و ایجاد نظریه های جدید، گسترش رویکردهای بین رشته ای و ایجاد رشته های جدید دانش، برقراری روابط بین نهادی در علم و کاربرد نتایج علم در صنعت و تکنولوژی و در نتیجه تحول ساختاری نهاد علم و بازسازی مداوم سیستم های بنیادی دانش را فراهم می آورند.
    پژوهش حاضر با توجه به اهمیت مقوله مزبور، انواع ارتباطات علمی درون نهادی و فرانهادی را در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و تاثیر آن ها را بر میزان تولید علمی آنان بررسی می کند. چهارچوب نظری این پژوهش با کاربرد رویکردهای کارکردی، انتقادی، ساختاری و نظریه پویایی پیچیده و بازتابی ارتباطات علمی فراهم آمده است. نمونه آماری پژوهش 250 نفر از اساتید رشته های فیزیک و شیمی را در بر می گیرد. داده ها و اطلاعات با استفاده از روش پیمایشی و کاربرد تکنیک پرسشنامه جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان و نوع ارتباطات علمی اساتید و میزان استفاده آن ها از ابزارهای ارتباط علمی بر فعالیت علمی آنان تاثیرگذار است.
    کلیدواژگان: ارتباطات علمی، تولید دانش، فعالیت علمی، ابزارهای ارتباط علمی، ارتباط علمی درون نهادی و فرانهادی
  • حسن محدثی صفحات 76-112
    این مقاله شرایط اجتماعی ایران را در حالی که حدود بیست و نه سال از انقلاب می گذرد، بر مبنای تفسیری از جامعه مدرن و جامعه به نحو فزاینده در حال مدرن شدن مورد بحث قرار داده است و تناسب و هم خوانی آن را با نوع معینی از حضور اجتماعی دین مطرح می سازد. درباره حضور اجتماعی دین چهار دیدگاه را می توان از هم تمیز داد: دیدگاه ضددینی (حذف دین)، دیدگاه مدافع خصوصی شدن دین (عدم حضور اجتماعی)، دیدگاه سیاست دین دارانه (حضور حداقلی)، دیدگاه سیاست دینی (حضور حداکثری). مقاله با چارچوب نظری ای که مفاهیم اصلی آن ماخوذ از آرای چارلز دیویس و جامعه شناسانی چون پیتر برگر، و هرویولژه است، آغاز می شود و با بحث از پیامدهای منفی جامعه قدسی در ایران بعد از انقلاب ادامه می یابد. بر مبنای تحلیل وضعیتی که مقاله با طرح برخی مفاهیم نظیر تکثر اجتماعی، چندگانگی نظام های ارزشی، و بحران جامعه پذیری دینی ارائه می کند، این نتیجه حاصل می شود که گزینه سیاست دینی یا طرح قدسی جامعه دیگر گزینه کارآمد و سازگار با شرایط اجتماعی نخواهد بود. به عبارت دیگر، شرایط اجتماعی مساعد برای تداوم آن دیگر موجود نیست. این البته به معنای پایان اجتماعی گزینه مذکور است و نه پایان سیاسی آن. انحصارگرایی دینی مندرج در این گزینه پیامدهایی منفی به بار آورده است که اجمالا به پاره ای از آن ها اشاره شده است. در ادامه گزینه بدیل باز هم بر مبنای چارچوب مفهومی ماخوذ از چارلز دیویس و آرای وی در باب طرح کثرت گرایانه جامعه مورد بحث قرار گرفته و شرایط اجتماعی برای تحقق آن مساعد ارزیابی شده است. گزینه های یک و دو به دلیل این که هر گونه حضور اجتماعی دین را نفی می کنند، اساسآ محل نزاع نبوده اند و در این مقاله نیز جز به اشاره به آن ها پرداخته نشده است.
    کلیدواژگان: حضور اجتماعی دین، تمایز ساختاری، تکثر اجتماعی، جامعه قدسی، سیاست دینی، سیاست دیندارانه
  • غلامرضا ذاکر صالحی صفحات 113-135
    پس از فراگیر شدن موج سوم مهاجرت نخبگان در ایران، از سال 1376 به بعد موضوع توسعه سرمایه انسانی نخبه و پیشگیری از مهاجرت نخبگان مورد توجه پژوهشگران، نویسندگان و مدیران جامعه ما قرار گرفت. این مقاله پس از طرح چهارده رویکرد نظری مرتبط با موضوع نخبگان، تلاش دارد از طریق فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در داخل کشور، به نظریه مشترک و بنیادین آن ها دست پیدا کند.
    پژوهش حاضر ضمن نیل به نظریه جاذبه دافعه در فرآیند مطالعه اکتشافی خود تلاش می کند راهکارهای سازگار با این نظریه را به منظور جذب و نگهداشت سرمایه انسانی نخبه ارائه نماید.
    همچنین در این مقاله اطلاعات توصیفی کاملی در قالب ده مولفه روش شناسی مربوط به آثار علمی مورد مطالعه و چهار مولفه محتوایی آن ها ارائه شده است.
    کلیدواژگان: فراتحلیل، مهاجرت نخبگان، سرمایه انسانی نخبه، فرار مغزها، نظریه جاذبه، دافعه
  • مایکل بوروی، نازنین شاهرکنی صفحه 128

    در دورانی به سر می بریم که جامعه شناسی بیش از پیش از دنیای مورد مطالعه اش فاصله گرفته است و نیاز به آن چه من جامعه شناسی مردم مدار می نامم بیش از پیش حس می شود. مقصود من از جامعه شناسی مردم مدار آن علمی است که دغدغه اش «گروه های مردمی» و روشش آمیختن با آنان است. فراخوان من برای به رسمیت شناختن جامعه شناسی مردم مدار همه جا به مذاق مخاطبانم خوش آمده و تحرکاتی در این زمینه صورت گرفته است.
    من در این مقاله 11 تز ارائه می دهم. ابتدا در مورد ضرورت وجود جامعه شناسی مردم مدار دلایلی ارائه کرده و انواع گوناگون آن را برمی شمرم. سپس ماتریس چهارگانه جامعه شناسی (جامعه شناسی حرفه ای، جامعه شناسی سیاست گذار، جامعه شناسی مردم مدار و جامعه شناسی جامعه شناسی انتقادی) را که از زمانی تا زمان دیگر، و از کشوری به کشوری دیگر متفاوت است، بررسی کرده و نهایتآ به آن ویژگی هایی می پردازم که جامعه شناسی را نه به عنوان علم که به عنوان نیرویی اخلاقی و سیاسی از سایر رشته ها متمایز می سازد.

  • مهدی ابراهیمی، علیرضا صادقی صفحات 151-156

    این کتاب تحولات نظری و عملی در عرصه سیاستگذاری اجتماعی را با نگاهی ویژه به اوضاع و احوال کشورهای جنوب مورد بررسی قرار می دهد.
    در فصل نخست (سیاست گذاری اجتماعی برای توسعه: ابعاد محلی، ملی و جهانی)، ضمن بازنگری و نقد سیاست ها و راهبردهای پیشین و مرسوم توسعه، زمینه شکل گیری و نهادینه شدن سیاست گذاری اجتماعی نوین در سطوح داخلی و بین المللی مورد بررسی قرار می گیرد. در بحث باز تعریف سیاست گذاری اجتماعی نیز به نحوی نقادانه به سه رویکرد عمده رفاهی، حمایتی و معیشتی پرداخته شده است. اهداف سیاست گذاری اجتماعی و نهادهای اجرایی آن از محورهای دیگر مورد بحث در این فصل است. کاهش فقر، حمایت اجتماعی، مقابله با محرومیت و طرد اجتماعی، پیشبرد حقوق بشر و آزادی های اساسی، ارتقای عدالت اجتماعی و حفاظت از منابع طبیعی در زمره این اهداف اند که از طریق چهار مجموعه نهادی عمده یعنی دولت، جامعه مدنی، بخش خصوصی و موسسات بین المللی توسعه دنبال می شوند. سهم و نقش هر یک از این مجموعه ها، دامنه فعالیت، نحوه عمل، چالش ها و محدودیت ها و ارتباط آن ها با یکدیگر نیز تشریح و تحلیل شده است. مولفین همچنین با تاکید بر نقش نظریه در درک
    مفروضات ایدیولوژیک و طبقه بندی مدل ها و رویکردهای مختلف در سیاست گذاری اجتماعی به معرفی سه نوع نظریه بازنمایی ، تبیینی یا تحلیلی و هنجاری پرداخته اند.

  • سوسن باستانی، منیره ساعی مهر صفحه 168

    پژوهش حاضر به مقایسه سرمایه اجتماعی مهاجرین به شهر تبریز در چهار دوره زمانی (مهاجرین تازه وارد، مهاجرین دهه 70، مهاجرین دهه 60 و مهاجرین قبل از انقلاب اسلامی) پرداخته است. هدف تعیین نقش سرمایه اجتماعی شبکه (روابط قبل از مهاجرت) در مهاجرت و استقرار مهاجرین است.
    این پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جمعیت آماری تحقیق شامل 12 سازمان/اداره و شرکت دولتی می باشد که از این تعداد 5 مورد را شرکت های دولتی و 7 مورد دیگر را سازمان ها و ادارات دولتی تشکیل می دهند. نمونه بررسی در این تحقیق تعداد 348 فرد یا مستخدم مهاجر مرد و زن به شهر تبریز می باشند.
    بر اساس نتایج به دست آمده پیوندها و شبکه های خویشاوندی و تماس های شخصی، خانوادگی و قومی در مقصد نقش عمده ای در مهاجرت دارند. مهاجران طی تماس هایی که با دوستان و بستگان در مقصد برقرار می کنند اطلاعات ارزنده ای در خصوص مشاغل جدید، محل اسکان و غیره به دست می آورند. همچنین مهاجران پس از استقرار، تمایل دارند برای جلب حمایت های مورد نیازشان بر پیوندهای اجتماعی موجود در مبدا، تکیه کنند. مهاجرین بیشتر با خویشاوندان درجه یک خود والدین، خواهر و برادر و فرزند ارشد ارتباط دارند. این تماس ها اغلب به جهت دوری مسافت از طریق تلفن صورت می پذیرد. این مسئله بیانگر آن است که خویشاوندان نزدیک از نظر اجتماعی نزدیک ترین اعضای شبکه و مهم ترین منبع حمایت حمایت های عاطفی، مالی و مشورتی به خصوص برای مهاجرین جوان تر محسوب می شوند.
    همچنین یافته ها حاکی از آن است که گروه های مهاجر در بدو ورود به تبریز نیازها و حمایت های متفاوتی داشته اند. در حالی که مهاجرین تازه وارد و مهاجرین دهه 70 نیاز به کمک در زمینه اسکان را مطرح کرده اند، مهاجرین قبل از انقلاب بیشتر به نیاز عاطفی و مالی اشاره نموده اند. اهداف و انگیزه های مهاجرین نیز متفاوت بوده است: مهاجرین دهه 60 و مجله جامعه شناسی ایران، دوره هشتم، شماره 1، بهار 1386، ص. 136 167 مهاجرین قبل از انقلاب به قصد ادامه تحصیل و پیوستن به خویشاوندان، مهاجرین دهه 70 به انگیزه اشتغال و مهاجرین تازه وارد با انگیزه بهره مندی بیشتر از امکانات رفاهی و ارتقاء شغلی به تبریز آمده اند.

    کلیدواژگان: سرمابه اجتماعی، مهاجرت، شبکه اجتماعی، تحلیل شبکه
|
  • M. Chalabi, G. Azimi Pages 3-51
    The present paper is a comparative- historical study of the relationship between political structure and its change with economic development. It investigates the relationship of political developments wit&h the first (economic) modernization in three countries of Iran, China, and Japan. This investigation has been carried out using a comparative-historical method, and covers the period of 1800-1920. Three important events of this period are the Miji Revolution (1868), the Iranian Constitutional Revolution (1905), and the Chinese Revolution of 1911. In This investigation a distinction is made between two main political structures. The first one is "patrimonialism" in the cased of Iran and China, and the second one is "feudalism" in the case if Japan. The first structure is considered to have been detrimental to economic progress while the second one did not prevent development of an economic nature. As far as role of world system is concerned, we have used two concepts of political and of economic consolidation. Considering elite's consensus, the elite are divided into four categories of economic, political, social, and cultural. The findings show that the existence of a feudal political structure in pre-Miji Revolution in Japan provided a basis upon which different social classes could form. As a result, when Japan came to clash with the world system, one of the upper classes (the Samurai) separated itself from the main already differentiated power bloc and initiated the modernization. In contrast, the patrimonial structure of power in Iran and China did not allow formation of any uniform of unified social class. Consequently, in the 19th century, when these two societies came to clash with the world system, considering the weakness of a central power, all different social groups carrying various demands entered the public sphere of the society. As a result, both the 1905 Constitutional Revolution of Iran, and the 1911 Revolution of China bed to unrest and chaos.
  • Akram Mohamady Pages 52-75
    In this article the effects of scientific communication on scientific activities among the university members of Iran have been studied.Since the decades after World War II sociologists and philosophers of science have noted to scientific communication and posed it as one of modes of knowledge production. They believed that scientific communication can provide suitable condition and facilities for knowledge flows and through its chanels, the scientist can discuss about the basic hypothesis, problems, axioms, of science and pose new idea.In this study, the effects of scientific communication on scientific activity are considered in the light of functional, structural and conflict theories of communication and theory of complex dynamics of communication. In relation to research method and data collection for this study, the depended variable was scientific activities and the independed variables were types of scientific communication. Also the effects of individual factors on scientific activities and scientific communication are regarded as independent variables. The individual factors were: age, sex, education degree (MS, PhD) occupation grade (instructor, assistant professor, associated professor, professor), and the place of extraction education degree we use of questionnaire for data Collection.Sample size was 250 persons of chemistry and Physic members in Iran universities.The results of this research confirm our hypothesis and indicated that there are meaningful correlation between scientific activity and the rate of scientific communication. Also, there are correlation between scientific activity and the rate of using communicative instruments, the contex variable for example age, sex, education degree, occupation grade, the place of extraction education degree effects on scientific activity and scientific communication.
  • Hassan Mohaddesi Pages 76-112
    This paper aims to consider the social conditions of Iranian society, which is experiencing a twenty-nine-year post-revolutionary period, since 1978. It is a comparative interpretation between a geneally modern society and an increasingly modernizing society, such as Iran. Also, it is intended to study the congruity and adequacy of such a modernizing revolutionary society with a certain form of social prevalence of religion as a dominant tradition. In relation to the social presence of religious view (ommission of religion), privatization of religion, conditional presence of religion, and domination of religion in the society as a supra-institution. The concepts used in this article have borrowed from a theologian (Charles Davis) and two sociologists (Peter Berger and Daniel Hervieu-lege). The consequences of sacred society is the most important consideration of the article. Post-revolutionary Iran came to pass some transformations such as social plurality and multiplicity of value systems. Result of this position is crisis of religious socialization. For this reason, author argues that realization of sacred society is not possible. In the other words, it is not proper the situation for continuity of a sacred society. It means social end of sacred society, but not its political end. Alternative option is a pluralist society. In a pluralist society, religion may play a main part with the other ideologies. Sacred society is futureless in post-revolutionary Iran.
  • Gholamreza Zakersalehi Pages 113-135
    After the third wave of Iranian elite emigration spread in Iran, the issues of brain draiand prevention of elite emigration began to be addressed by researchers, writers, and managers in our society, from 1987 on. Mooting fourteen theoretical approaches related to the issue of the elites, this article tries to extract a fundamental and common theory from the studies done inside the country, through a meta-analysis thereof.Having attained the theory of attractiveness and repulsiveness, the present research seeks, in the process of its exploratory studies, to offer solutions congruent with the said theory in order to absorb and retain the elite human capital.This article, also, presents a complete descriptive information in the form of the ten methodological components related to the scientific works under study, as well as their four content components.
  • Susan Bastani, Monireh Saei-Mehr Page 168

    This article aims to compare the social capital among four groups of in-migrants to Tabriz city - the recent in-migrants; two groups who migrated to the city through the period of 1370 (1996) and 1360 (1980); and the fourth groups is the pre-revolution in-migrants. The data collection for this survey is questionaire tools. The statistical population of the research includes 12 governmental offices and companies, and the sample group are 347 migrant staffs of those organizations. The results show that the kinship, and personal and ethnic relations and networks have important role in their migratory lives. On the one hand, those relations give valuable information about the destination to those who trying to out-migrate from their home-origin, and on the other hand, support them in the destination to satisfy their material and emotional needs.