فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
پیاپی 4 (تابستان 1378)

  • تاریخ انتشار: 1378/07/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • اثر نیکوتین بر رفتار Licking ناشی از آپومرفین در موشهای صحرائی
    محمدرضا زرین دست، مهتاب شکارچی، مهدی رضایت صفحه 1
    سابقه و هدف
    نیکوتین اثرات فارماکولوژیک گسترده ای در سیستم عصبی مرکزی و محیطی دارد. رفتار لیسیدین Liching در موش صحرایی عمدتا با عملکرد هسته های دم دار و جسم سیاه مرتبط است. هدف این مطالعه تعیین مکانیسم اثر نیکوتین در این رفتار می باشد.
    مواد و روش ها
    حیوانات مورد آزمایش، موشهای صحرائی نژاد آبینو به وزن تقریبی 250-150 گرم بوده که بطور جداگانه در قفس نگهداری می شدند. تعداد لیسیدین در مدت 60 دقیقه در قفس مخصوص شماره گردید. داروهای مورد استفاده در این مطالعه، آپومرفین هیدروکلراید، سولفات آتروپین، هگزامتونیوم بروماید، مکامیل آمین هیدروکلراید و نیکوتین هیدروژن تارترات بودند. داده های بدست آمده بوسلیه ANOVA و تست Newman-keuls آنالیز شده و متفاوت بین گروه های آزمایش در هر نقطه با 05/0p< معنی دار تلقی گردید.
    وابسته به دوز میشود. حداکثر پاسخ با دوزهای mg/kg Liching
    یافته ها
    دوزهای متفاوت آپومرفین (S.C) سبب یک 5/0 از دارو ایجاد گردید. دوز mg/kg 0/25 از آپومرفین برای باقی مانده آزمایشات انتخاب شد. با دوزهای مورد استفاده در این آزمایشات تنها استرئوتایپیرفتار Liching مشاهده گردید. نیکوتین (250 - 025/0 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن) بصورت (I.P) 5 دقدقه قبل از آپومرفین بطور قابل توجهی لیسیدن ناشی از آپومرفین را تغییر داد. تجویز نیکوتین تنها (025/0 تا 250 میکروگرم بر کیلوگرم) بر رفتار Liching و آثار آرام بخشی اثر نداشت. مکامیل آمین (mg/kg 5/0) و 25/0 و 05/0) بصورت I.P بر روی لیسیدن ناشی از آپومرفین اثر بر جسته ای نشان داد. پیش مداوا با دوزهای مختلف هگزامتونیوم (i.p و mg/kg 10 و 5 و 5/2، 30 دقیقه قبل) تغییر قابل توجهی بر لیسیدن ناشی از آپومرفین mg/kg25/0 بصورت i.p) نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهند که مکانیسم های گیرنده ای نیکوتینی ممکن است با Liching ناشی از آپومرفین در موشهای صحرائی تداخل داشته باشند. هر چند مکانیسم های مرکزی نیکوتینی و کولینرژیکی ممکن است در Liching ناشی از آپومرفین دخیل باشند، مکانیسم محیطی نیکوتینی ممکن است در اثر افزایش نیکوتین در پاسخ به آپومرفین دخیل باشد.
    کلیدواژگان: نیکوتین، آپومرفین، آنتاگونیست، کولینرژیک، Liching، موشهای صحرائی
  • رابطه مصرف سیگار با ضایعات مخاطی دهان
    مینا مطلب نژاد صفحه 2
    سابقه و هدف
    از جمله مشکلاتی که جوامع امروزی با آن روبرو هستند، مساله اعتیاد و استفاده از دخانیات است اولین ناحیه ای که در معرض مواد مضر موجود در دود سیگار می باشد مخاط دهان و حلق است. در این مطالعه ضایعات مخاطی دهان ناشی ازمصرف سیگار و ارتباط مدت میزان مصرف سیگار در بروز این ضایعات مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این بررسی تحلیلی بر روی 206 نفر مرد شامل 104 نفر سیگاری و 102 نفر غیر سیگاری ندامتگاه های ساری، قائمشهر و بابل انجام گرفت. دو گروه از نظر سن و عدم مشکلات سیستمیک همسان شدند. سپس مخاط دهان تمام افراد جهت یافتن ضایعات مخاطی از جمله زبان باردار، ضایعات سفید گراتوتیک، لکوادم، گلوسیت میانی، استوماتیت نیکوتینی و پیگمانتاسیون و ضایعات قرمز معاینه شدند و نتایج حاصله با آزمون chi-square آنالیز گردید.
    یافته ها
    1/97% افراد سیگاری حداقل یک ضایعه در دهان داشتند. با افزایش مدت استعمال سیگار و تعداد نخ سیگار در روز میزان ضایعات مخاطی دهان افزایش یافت. شایعترین محل درگیری لثه (4/64%) و شایعترین شایعه، پیگمانتاسیون (7/77%) و در درجه دوم لکوادم (2/68%) بود. ایجاد پیگمانتاسیون، لکوادم، استوماتیت نیکوتینی، زبان باردار و گلوسیت میانی با مصرف سیگار مربوط بود (05/0P<)، در حالیکه ایجاد زبان مودار و ضایعات سفید کراتوتیک بطور اعم، و ضایعات قرمز مخاطی ارتباطی با مصرف سیگار نداشتند.
    نتیجه گیری
    اغلب ضایعات مطرح شده در مقالات بجز زبان مودار و ضایعات قرمز با مصرف سیگار مربوط می باشد و بروز این ضایعات با افزایش مدت و میزان مصرف سیگار افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: ضایعات مخاط دهان، سیگار، نیکوتین
  • شیوع کمبود G6PD در نوزادان زنده متولد شده شهرستان بابل (1374)
    یدالله زاهد پاشا صفحه 3
    سابقه و هدف
    کمبودآنزیم G6PD شایعترین نقص آنزیم در انسان می باشد. در نوزادان باعث یرقان شدید، کرن ایکتروس و مرگ و در سایر سنین در اثر مصرف باقلا و برخی مواد شیمیایی باعث همولیز شدید و حتی مرگ می گردد. این مطالعه به منظور تعیین شیوع کمبود G6PD از طریق خون بند ناف انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی روی 2046 نوزاد انجام گردد. نمونه ها از خون بند ناف گرفته شدند. با روش فلئورسنت لکه ای (FST) عالیت آنزیم در سه سطح کافی (S)، ضعیف نسبی (D) و بسیار ضعیف (SD) بررسی شد و ضعیف نسبی و بسیار ضعیف (D, SD) کمبود آنزیم تلقی گردید. داده ها با استفاده از روش آماری Chi-square و یا Fisher Exact مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اختلاف با 05/0p< در داده ها، معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    از 2046 نمونه مورد آزمایش 1035 مورد پسر (5/50%) و 1011 مورد دختر (5/49%) بودند. 5/12 درصد پسران و 1⁄4 درصد دختران و در کل 7/8 درصد موالید زنده مبتلا به کمبود آنزیم بودند. بین سابقه خانوادگی مثبت و ابتلا نوزادان مذکر رابطه وجود داشت (005/0p<). همچنین بین نقص G6PD در بستگان درجه اول با ابتلا نوزاد رابطه معنی داری وجود داشت (001/0p<).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج بدست آمده شیوع کمبود G6PD در پسران بیش از دختران بوده و رابطه بین مقایسه خانودگی مثبت در پسران معنی دار است. شیوع آن در دختران با توجه باینکه از طریق ژن وابسته به جنس مغلوب منتقل می گردد زیاد می باشد (1/4%) با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که استفاده از نمونه خون بند ناف، راه مناسبی در غربالگری کمبود G6PD است.
    کلیدواژگان: نوزاد، خون بند ناف، نقص G6PD، غربالگری، یرقان
  • شیوع نفروپاتی دیابتیک در بیماران تحت درمان با همودیالیز نگهدارنده در استانهای مازندران و گلستان
    بهزاد حیدری صفحه 4
    سابقه و هدف
    نفروپاتی دیابتیک (گلومرولواسکلروز دیابتیک) در اکثر کشورها شایعترین علت ناسائی کلیه در بیمارن تحت درمان با همودیالیز نگهدارنده است. با شناسائی عوامل مستعد کننده گلومرولواسکلروز و درمان آنها، سیر پیشرونده بیماری تا حدودی قابل جلوگیری است. لذا اطلاع از شیوع این بیماری در مراکز همودیالیز و تعیین سیر بیماری اهمیت زیادی خواهد داشت. به همین منظور مطالعه حاضر در مراکز همودیالیز استانهای مازندران و گلستان در سال 1377 انجام شده است.
    مواد و روش ها
    جمعیت مورد بررسی بیمارانی هستند که در سال 1377 در هفت مرکز همودیالیز مازندران و گلستان تحت درمان همودیالیز دائم قرار داشتند. علت نارسائی کلیه براساس پرونده بیمارستانی بیماران تعیین و اطلاعات مربوط به دیابت با معاینه، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بدست آمد. نوع دیابت با معیارهای تشخیصی National Diabrtrs Group Data تعین گردید.
    یافته ها
    از 353 بیمار تحت درمان با همودیالیز نگهدارنده بررسی شده، 32 نفر (9 درصد) به نفروپاتی دیابتیک مبتلا بوده که 26 نفر از بیماران دیابت غیر وابسته به انسولین و 6 نفر دیابت وابسته به انسولین داشتند. میانگین سنی بیماران دیابتیک نوع غیر وابسته به انسولین و وابسته به انسواین بترتیب 4/9+5/57 و 5/9±5/38 سال و میانگین سن شروع دیالیز در دو نوع فوق بترتیب 4/10±54 و 10±35 سال بود.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهد که شیوع نفروپاتی دیابتیک در بیماران تحت درمان همودیالیز نگهدارنده این دو استان نسبت به آمارهای خارجی پائین تر است. علت این اختلاف ممکن است ناشی از تفاوت شیوع دیابت یا عوامل مستعد کننده نفروپاتی دیابتیک، نحوه انتخاب یا معرفی بیماران برای همودیالیز یا مرگ زودرس بیماران بعلت عوارض قلبی عروقی باشد.
    کلیدواژگان: بیماران همودیالیز، نفروپاتی دیابتیک، شیوع
  • شایعترین علل درخواست دارو بون نسخه از دیدگاه مراجعه کنندگان به داروخانه شهر کرمان
    محمود رضا حیدری، محمد کرمی نژاد رنجبر، مهدی رضایی فر، عصمت رضایی دستجردی صفحه 5
    سابقه و هدف
    مصرف خودسرانه و بدون نسخه دارو می تواند مشکلات متعددی را ایجاد کند. این مطالعه به منظور تعیین شایعترین علل درخواست داروی بدون نسخه از دیدگاه مراجعه کنندگان به داروخانه های شهر کرمان انجام شده تا در حد امکان بتوان در رفع این علل تلاش نمود.
    مواد و روش ها
    پرسش نامه ای برای 300 مراجعه کننده جهت دریافت دارو بدون نسخه در 10 داروخانه شهر کرمان که به طور تصادفی انتخاب شدند تکمیل گردید. پرسشنامه حاوی دو سئوال کلی بوده که از طریق مطالعه آزمایشی تهیه شد.
    یافته ها
    در پا سخ به این سئوال که «چرا داروی بدون نسخه می خواهید؟» جوابهای مختلفی داده شد. در 51% از موارد استفاده قبلی و بهبودی و نیز وجود علائم مشابه در 6/20% موارد عدم استطاعت مالی برای پرداخت حق ویزیت، در 3/8% موارد امتناع از پرداخت حق ویزیت بدلیل تجویز مشابه از سوی پزشک، در 7/4% موارد خود تجویزی مطرح گردید. سایر پاسخها شامل، وجود بازار داروئی آزاد (06/3%)، دیکته به پزشک (3/2%) وخامت حال و عدم توانایی مراجعه به پزشک (2%)، بدلیل مسافر بودن (2%) سهولت تهیه دارو بدون نسخه (7/1%)، عدم تحویل داروی کامل از سوی داروخانه ها (7/1%)، همراه نیاوردن نسخه (7/0%)، تحویل داروی مشابه علیرغم نسخه پزشک (7/0%) می باشد. در پاسخ به سئوال دوم که «چرا به پزشک مراجعه نمی کنید؟»، نیز پاسخهای متفاوتی داده شده است. در 4/32% موارد عدم استطاعت مالی جهت پرداخت حق ویزیت، نداشتن وقت برای مراجعه به پزشک (7/23%)،اطمینان از تجویز همین داروها از طرف پزشک و عدم پرداخت حق ویزیت (7/15%)، در مسافرت بسر بردن پزشک خانوادگی (7/6%)، شلوغ بودن مطب پزشکان (6%)، بدحال بودن و عدم توان مراجعه به دکتر (5%)، پزشک خود بودن (4%)، تجویز با دیکته کردن بیمار به پزشک (3%)، استفاده قبلی و بهبودی و وجود علائم مشابه (6/1%)، سهولت تهیه دارو بدون نسخه (3/1%)، تحویل داروی مشابه علیرغم نسخه پزشک (6/0%) ذکر شده است.
    نتیجه گیری
    بر اساس این نتایج بدیهی است که توجه به هر کدام از علل ذکر شده و برطرف نمودن هر یک از آنها می تواند در کاهش روند درخواست دارو بدون نسخه موثر واقع شود.
    کلیدواژگان: داروی بدون نسخه، داروخانه، پزشک
  • بررسی محل قرارگیری جفت با استفاده از سونوگرافی در سه ماهه سوم بارداری
    صدیقه اسماعیل زاده صفحه 6
    سابقه و هدف
    جفت از ارگانهای مهم جنین است که ارتباط آن را با مادر فراهم می کند و از این طریق مواد مورد لزوم برای رشد جنین را وارد و مواد زائد حاصل از متابولیسم جنینی را دفع می کند. از نکات مورد توجه در مورد جفت محل قرار گرفتن آن است که اهمیت آن بخصوص در اقدامات تهاجمی، تشخیصی و درمانی افزایش یافته و جزو بررسی های معمول سونوگرافی بخصوص در سه ماهه سوم حاملگی است.
    مواد و روش ها
    این بررسی در 240 خانم مراجعه کننده به بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل که بر اساس تاریخ آخرین پریود و سونوگرافی سه ماهه سوم حاملگی را طی می نمودند، انجام شد. این بیماران سابقه ای از بیماری های سیستمیک حین حاملگی یا عوارض جفتی و جنینی (انواع غیر طبیعی جایگزینی جفت یا سابقه کورتاژ یا سزارینهای متعدد) در حاملگی های قبلی نداشته و برای کنترل سونوگرافی مراجعه می کردند.
    یافته ها
    در بررسی انجام شده شایعترین محل قرار گرفتن جفت در قسمت قدامی (6/46%) و سپس خلفی (7/31%) و کمترین میزان در قسمت فوندال رحم (5/17%) تعیین گردید.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های فوق شایعترین محل قرار گرفتن جفت در قسمت قدامی بوده که با آمارهای منابع دیگر که در قسمت فوندوس گزارش کرده اند متفاوت است. بر این اساس پیشنهاد می شود که انجام اقدامات تهاجمی تشخیصی و درمانی در جنین و مادر با دقت و توجه بیشتری انجام پذیرد.
    کلیدواژگان: جفت، سونوگرافی، سه ماهه سوم حاملگی، محل قرار گیری
  • مقایسه دو روش انسولین درمانی بر عارضه ماکروزومی جنین در زنان دیابتیک باردار
    محبوبه فرامرزی، نوشاژ میر حق جو، سعیده صدری صفحه 7
    سابقه و هدف
    دیابت بارداری اثرات سوء از قبیل افزایش شیوع پره اکلامپسی، عفونت بارداری، ناهنجاری مادرزادی، مرگ داخل رحمی، دیسترس تنفسی، هیپوگلیسمی بدنبال دارد. از عوارض مهم آن افزایش وزن جنین بالای 4000 گرم (ماکروزومی) است. کنترل مناسب قند خون می تواند بسیاری از عوارض دیابت از جمله ماکروزومی را کاهش دهد. یکی از مشکلات در مامایی روش انسولین درمانی مناسب جهت تنظیم قند خون است که در این بررسی دو روش انسولین درمانی از نظر تاثیر عارضه ماکروزومی جنین مقایسه می شوند تا روش مناسب توصیه گردد.
    مواد روش ها
    جمعیت مورد مطالعه 200 زن باردار زیر 32 هفته با قند خون ناشتای بالای 105 mg/dl بودند که به دو گروه تقسیم شده، از طریق دو روش انسولین درمانی قند خون تنظیم گردید. در روش (1) اندازه گیری قند خون 6 بار در روز انجام شده که با چهار الگوی تجویز به اجرا گذاشته شد. در روش (2) اندازه‍گیری قند خون 3 بار روزانه و استفاده از تجویز انسولین بصورت 3/2 انسولین NPH و 3/1 انسولین کریستال بود. پس از تنظیم قند خون در هر دو گروه و تکمیل پرسشنامه تا انتهای بارداری بیمار تحت نظر قرار داشت و بعد از زایمان اطلاعات مربوط به نوزاد تکمیل گردید.
    یافته ها
    میزان ماکروزومی و میانگین وزن در گروه (1) بترتیب 3/15%، (588+3538 گرم) و در گروه (2) 2/17%، (467±3563) گرم بود که از این نظر بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. از نظر عوارض دیابت بر مادر و جنین و نوزاد اختلاف معنی داری در دو گروه مشاهده نشد. در مورد میزان سزارین در دو گروه اختلاف واضحی دیده نشد.
    نتیجه گیری
    بنا بر یافته ها دو روش انسولین درمانی (1) و (2) از نظر کنترل عوارض دیابت بخصوص ماکروزومی یکسان بوده ولی روش (2) بدلیل اینکه اندازه گیری قند خون روزانه در آن 3 بار کمتر از روش (2) است، پذیرش بهتری دارد.
    کلیدواژگان: دیابت قبل از بارداری، ماکروزومی، عوارض بارداری، انسولین
  • وضعیت آموزش بهداشت حرفه ای در دانشکده های پزشکی سراسر کشور سال 1377
    آرام تیرگر صفحه 8
    سابقه و هدف
    آنچه که در سالهای اخیر در رابطه با سیستم آموزشی چگونگی تربیت نیروی متخصص مورد اتفاق نظر قرار گرفته، آموزش بر پایه نیازهای واقعی جامعه است که آموزش پزشکی نیزاز این قاعده مستثنی نیست. لذا با توجه به رشد فزاینده نیروی کار و ساعات کار در جوامع مختلف و از جمله کشور ما، بر آن شدیم تا با بررسی وضعیت آموزش بهداشت حرفه ای در دانشکده های پزشکی تحت پوشش وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی به بررسی وضعیت آموزش دانشجویان بپردازیم.
    مواد و روش ها
    مطالعه ای بصورت توصیفی جهت این بررسی طراحی و در این راستا پرسشنامه ای به کلیه دانشکده های پزشکی ارسال شد.
    یافته ها
    از مجموع 43 دانشکده مورد مکاتبه، 30 دانشکده به پرسشنامه پاسخ گفتند که از میان آنها 28 دانشکده دارای برنامه آموزش بهداشت حرفه ای برای دانشجویان پزشکی بودند. میانگین ساعت آموزشی در آنها 3+2/4 ساعت و آموزش 12 مورد تنها در قالب آموزش ونظری در کلاس درس یا کارگاه کارآموزی و کارورزی بهداشت بود. در 16 دانشکده علاوه بر آموزش نظری، بازدید از مراکز صنعتی نیز در برنامه آموزشی وجود داشته است، در 15 مورد جز ارائه نظری مطالب، هیچگونه وسایل کمک آموزشی در اختیار نبوده و در 8 مورد پیشنهاد به تنظئیم برنامه مدون و افزایش ساعات تدریس و ایجاد واحد درسی مجزا توسط برنامه ریزان و افزایش جنبه های علمی آموزش توصیه گردیده بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه، کمیت و کیفیت مطالب آموزشی در خصوص بهداشت حرفه ای جهت دانشجویان پزشکی نامطلوب به نظر رسیده و با احتمال قریب به یقین منجر به تربیت آموزش گیرندگانی که قابلیت رفع نیازهای واقعی جامعه را داشته باشند (در خصوص نیازهای بهداشتی درمانی نیروی کار) نخواهد شد. لذا بازنگری در برنامه های فوق امری ضروری بنظر می رسد.
    کلیدواژگان: پزشکی جامعه نگر، آموزش، بهداشت حرفه ای
  • گزارش یک مورد بیمار مبتلا به بیماری لیپوئید پروتئینوزیس
    سودابه تیرگر طبری صفحه 9
    سابقه و هدف
    بیماری لیپوئید پروتئینوزیس یک بیماری نادر، با توارث اتوزوم مغلوب است که با پاپولهای پایدار غیر التهابی در پوست و غشاء های مشخص می شود. پاپولها حاصل تجمع مواد مشابه مامبران پایه Basement Membrane در بافتهای همبند مختلف هستند. پاتوژنز بیماری تاکنون کاملا روشن نشده است. درمان آن غیر اختصاصی و علامتی است و گزارشاتی از موارد موفق درمان بادی متیل سولفوکساید و Etretinate وجود دارد.
    معرفی بیمار: مورد گزارش دختر بچه 9 ساله که با ضایعات تیپیک پوستی بصورت بثورات پایدار لبه پلکها، ضایعات زخمی و دلمه ای و اسکارگذار پوست و خشونت صدا مشاهده گردید. تشخیص بالینی با بیوپسی پوست به اثبات رسید.
    درمان: بیمار به مدت 6 ماه تحت درمان با کپسول Etretinate قرار گرفت که ضایعات زخمی و دلمه دار و هیپرکراتوتیک از بین رفت و مقدار ضخامت ضایعات پاپولر لبه پلک و خشونت صدا کاهش یافت.
    کلیدواژگان: لیپوئید پروتئینوزیس، ضایعات پوستی، غشاء های مخاطی