فهرست مطالب

فصلنامه انجمن معارف اسلامی
پیاپی 2 (بهار 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/03/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سخن سردبیر
    محسن جوادی صفحه 1
    کار پژوهش های کتابخانه ای امروز به مدد انواع مختلف فنآوری های اطلاعات، بسیار ساده تر و سریع تر از گذشته صورت می گیرد. اگر عالمان سخت کوش ما در گذشته برای یافتن سند یک روایت یا جای یک نکته علمی ساعت ها و حتی روزها وقت صرف می کردند، پژوهشگران امروزی به سادگی و سرعت با استفاده از فنآوری های اطلاعات می توانند سند آن روایت یا جای آن نکته را بیابند.
    رشد چشمگیر پژوهش های کتابخانه ای تا حدی نتیجه رشد ضریب نفوذ فنآوری های اطلاعات در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی است.
    حجم انبوه اطلاعاتی که محققان در اختیار دارند و در مقاله یا کتاب خود به آنها اشاره می کنند، گاهی چنان است که فرصت و مجال نظرپردازی شخصی و ابداع دیدگاهی نوین را از آنها سلب می کند.
    گستردگی دامنه اطلاعات تاریخی یک محقق از مساله ای که مطرح می کند و آشنایی وی با نظریات معاصرین خود هر چند جغرافیای مساله را خوب روشن می کند اما گاهی امکان فرا رفتن از آنچه گفته شده است را از محقق می ستاند.
    این موضوع به ویژه در حوزه علوم انسانی مشکلی جدی برای فصلنامه هایی که بنا به تعریف باید ناشر ایده های نوین یا حداقل پاسخ های نوین به پرسش های دیرپای بشر باشند، فراهم کرده است. زیرا بیشتر مقالات ارسالی به فصلنامه های علمی پژوهشی هر چند از جهت ارجاع به منابع و طرح نظریه های مختلف قابل تقدیر است، اما از جهت نوآوری و ارائه نظریه ای جدید چندان کامیاب نیستند.
    نگاهی به مقالات منتشر شده که به زعم هیات تحریریه فصلنامه های پژوهشی واجد معیارهای پژوهشی شناخته شده اند، می تواند درستی ادعای فوق الذکر را نشان دهد.
    سخن درباره چرائی مساله و چگونگی حل آن مجال واسعی می طلبد ولی شاید مهم ترین دلیل مساله فقدان نگرش کلان و فرابخشی در حوزه مدیریت پژوهش است. سازمان های پژوهشی کشور اصولا نگرشی بخشی داشته و چندان به اصول دانش مدیریت علم و پژوهش توجهی ندارند.
    اگر بناست پژوهش های فلسفی کلامی و الاهیاتی از حالت تکرار و بازگوئی سخن پیشینیان درآید و به جای پرداختن به تاریخ مساله تا حدی هم به خود مساله بپردازد و راه حل های نوین و اصیلی برای مسائل امروزی بشر فراهم آورند، باید نگرش فرابخشی و کلان در ساختار مدیریت پژوهشی کشور پیدا شود و اصول دانش مدیریت علم و پژوهش جدی گرفته شود.
    فصلنامه انجمن معارف اسلامی البته می کوشد تا به رغم دشواری مذکور، گام هایی هرچند کوچک در راه نشر دیدگاه های اصیل و نوین و نیز بررسی و نقد آراء و نظریات بردارد و در این راه چشم انتظار مقالات محققان و پژوهشگران حوزه و دانشگاه به ویژه اساتید محترم معارف اسلامی دانشگاه های کشور می باشد.
    به علاوه هرگونه نقد و نظری درباره مقالات چاپ شده در فصلنامه یا نحوه چاپ آنها موجب امتنان است.
  • نگاهی پدیدارشناسانه به کاربردهای مفهومی عرفان
    قاسم کاکایی، علی موحدیان عطار صفحه 3
    این جستار بر آن است تا از بازشناخت و وارسی کاربردهای مفهومی عرفان، در رویکردی پدیدارشناختی و با فرض اینکه عرفان در ذات خود پدیده ای است انفسی که عموما فهم بسیط و مجملی از آن دارند، به ایضاح مفهومی عرفان نزدیک گردد و چنان که مقتضای این رویکرد است، بعد از بازشناسی ابعاد، اجزا و ویژگی های این پدیده پرابهام، فروع و اصول آن را معلوم گرداند، و در نهایت از این همه، به جوهره اصیل و اصلی عرفان عبور کند. از جمله نتایجی که از این بررسی فراهم آمده اینهاست: عرفان را در زبان های گوناگون و با نام های مختلف دست کم به شش مفهوم کلی فهم کرده و به کار برده اند که هر کدام شامل تقریرها و تلقی های مختلفی است.
    عرفان را به مثابه آموزه، تجربه علم، راه نجات، نوعی معرفت ویژه، فرآیندی از تغییر و تحول فهم کرده اند. این کاربردها حکایت از وجود دو بعد معرفتی و وجودی انفسی برای عرفان دارد. و نیز معلوم می کند عرفان مشتمل بر مؤلفه هایی همچون، تجربه ای مستقیم از حقیقت، فرآیند سیر و سلوک، آموزه های نظری و عملی، و ویژگی هایی مانند توصیف ناپذیری، گرایش به تفسیر معنوی و وحدانی هستی، رازوارگی و مؤلفه ها و ویژگی های فرعی دیگر است. عرفان در ذات و جوهره خود همانا نوعی معرفت مستقیم و تحققی (وجودی) به حقیقت وحدانی هستی می باشد. این بررسی، مؤلفه ها و ویژگی های فرعی و عارضی عرفان را بازشناخته و دورنمایی از شبکه مفهومی عرفان فراهم آورده است.
    کلیدواژگان: عرفان، پدیدارشناسی، تجربه عرفانی، سیر و سلوک، نجات، طریقت
  • خردورزی در ماجرای ذبح فرزند توسط ابراهیم خلیل
    عبدالرحیم سلیمانی اردستانی صفحه 5
    پس از اینکه نقد تاریخی کتاب مقدس در سده های هجدهم و نوزدهم ایمان مسیحی غرب را متزلزل کرد، کسانی برای این ایمان تلاش کرده، راه حل هایی ارائه کردند. از جمله این افراد سورن کرکگور دانمارکی بود که بر «ایمان گرایی» تاکید داشت. او بر روی ماجرای ذبح فرزند توسط حضرت ابراهیم، آن گونه که در تورات روایت شده، متمرکز شده، با خردستیز شمردن این داستان، بر نظریه خود پافشاری می کند. در این نوشتار برآنیم که اولا روایت قرآن از ماجرای ذبح فرزند با روایت توراتی آن کاملا متفاوت است؛ ثانیا روایت قرآن به هیچ وجه خردستیز نیست؛ و ثالثا اساسا ابراهیم قرآن بر خرد متکی است و در پی آن است که از این طریق خدای خود را بیابد و هرگز به امر خردستیز تن در نمی دهد.
    کلیدواژگان: ابراهیم، ذبح فرزند، تورات، قرآن، خردورزی، ایمان گرایی
  • چکیده مقالات انگلیسی
    صفحه 8
  • حسن قنبری صفحه 11
    مسئله دیندار بودن و مدرن بودن یکی از مسائل بسیار مهم دوران جدید و معاصر است. برخی معتقدند که در این مسئله نوعی تناقض نمایی وجود دارد؛ زیرا مدرن بودن دارای مؤلفه هایی است که اساسا با دیندار بودن سازگاری ندارد. اغلب الاهیدانان جدید و نیز فیلسوفان دین به نحوی به این مسئله پرداخته اند و راه حل های مختلفی برای آن ارائه داده اند. هانس کونگ، الاهیدان معروف کاتولیک، با یک رویکرد جدید مدعی است که توانسته یک راه حل معقول ارائه دهد. او این مسئله را تحت عنوان «مسیحی بودن» به تفصیل مورد بحث قرار داده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مسیحی بودن یعنی «انسان بودن» و بدین معنا «مسیحی بودن» با هر نوع «دینداری» دیگر سازگاری دارد. در این نوشتار رویکرد او به مسئله و نیز راه حلی که ارائه داده است مورد تبیین و بررسی و نقد قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: مسیحی بودن، مدرن بودن، انسان بودن، مدرنتیه، پست مدرنیته، تدین، سکولاریسم، سکولاریته
  • محمدرضا بیات صفحه 47
    کارل بارت[1] (1968 1886) برجسته ترین الاهیدان پروتستان در قرن بیستم است. تاثیر اندیشه های او بر مسیحیت چنان عظیم بود که دیدگاه های او را انقلابی در الاهیات مسیحی نامیده اند؛ (مک کواری، 1378: 475) این تاثیر، تنها در الاهیات و بر الاهیدانان مسیحی نبود، بلکه بسیاری از مردم عادی مسیحی را هم شیفته خویش ساخت. امروزه در الاهیات مسیحی نوشته یا تحقیقی را نمی توان یافت، مگر اینکه به نحوی به آرا و نظریات بارت اشاره کرده باشد و به همین جهت شناخت الاهیات مسیحی معاصر بدون آگاهی از دیدگاه های بارت ناتمام است. همچنین نشانه های وجود نوعی قرابت میان نگاه و روش الاهیاتی بارت با روش اشعری ها، اخباری ها و تفکیکی ها در کلام اسلامی اهمیتی مضاعف به شناخت الاهیات بارت می دهد. با این همه، حجم گسترده آثار بارت و تحولات اساسی در حیات الاهیاتی او ارائه گزارش و تحلیلی دقیق از الاهیات بارت را دشوار می سازد. (هوردرن، 1368: 110) این دشواری را می توان به روشنی در تحلیل های متنوع از الاهیات بارت مشاهده کرد. در این نوشتار سعی ما بر این است تا از میان این گزارش ها و تحلیل ها با الاهیات بارت آشنا شویم.
    کلیدواژگان: الاهیات، الاهیات مسیحی، الاهیات لیبرال مسیحی، الاهیات راست دینی جدید مسیحی
  • سید حسن اسلامی صفحه 85
    شبیه سازی انسانی یکی از چالش های جدید مهندسی ژنتیک است که مسائلی در حوزه دین، اخلاق، و حقوق و دیگر عرصه های اندیشه برانگیخته است. شبیه سازی (Cloning) عبارت است از تولید مثل و ایجاد موجودی مشابه نسخه اصلی به طریقه ای غیر جنسی. در این شیوه که به وسیله آن، یان ویلموت موفق به ایجاد گوسفندی به نام «دالی» شده است، به جای لقاح طبیعی و نفوذ اسپرم به درون غشای تخمک، هسته سلول غیر جنسی برگرفته و به جای هسته تخمک گذاشته و از طریق تحریک الکتریکی تخمک به تقسیم سلولی می پردازد. سپس این تخمک را در رحم می گذارند تا موجود زنده ای بدون نیاز به پدر به وجود آید. بسیاری کسان کاربست این تکنیک را درباره انسان محکوم می کنند و بر این باورند که این کار شان و کرامت انسانی را خدشه دار ساخته و او را تا سطح کالایی بی ارزش فرو می کشد. مخالفان شبیه سازی انسانی دلائل فراوانی به سود نظریه خود اقامه می کنند. مسلمانان اهل سنت نیز قاطعانه این کار را خلاف دین و حرام می شمارند و از دلائل متعددی استفاده می کنند. در این نوشته تنها دلائل کلامی بر ضد شبیه سازی انسانی گزارش و بررسی شده است. دلائل کلامی ششگانه در حرمت شبیه سازی انسانی عبارتند از: شبهه خلق، تحدی با خداوند، نقض سنت زوجیت، نقض سنت تنوع، تغییر خلق الله و دستکاری ژنتیکی و بازی با مخلوقات. نگارنده پس از نقل و تحلیل این دلائل به این نتیجه می رسد که هیچ یک از این دلائل نمی تواند شبیه سازی انسانی را تحریم کند. زیرا برخی دلائل، خارج از موضوع است و در صورت قبول برخی نیز آن ها، شاهد تعارض در فتواهای متضاد اهل سنت در عرصه های مختلف مهندسی ژنتیک خواهیم بود.
    کلیدواژگان: دین، کلام اهل سنت، مهندسی ژنتیک، شبیه سازی انسانی، دلائل کلامی
  • علی اصغر زکوی صفحه 119
    در این نوشتار، با هدف بررسی دیدگاه ارسطویی افلاطونی ابن سینا در خصوص مساله حدوث نفس انسانی و مقایسه آن با دیدگاه صدرالمتالهین، با بهره گیری از روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی معلوم شد که ابن سینا در اغلب آثار خود از دیدگاه ارسطویی حدوث نفس و روحانیه الحدوث بودن آن و ثنویت دفاع نموده و تنها در برخی آثار متاخر، از دیدگاه افلاطونی قدم نفس سخن گفته است. این امر، نظریه او و مفسرانش را با چالش هایی مواجه نمود.
    صدرالمتالهین با تکیه بر اصل حرکت جوهری، نفس را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا دانسته، و با حذف ثنویت سینوی بسیاری از چالش ها را برطرف ساخته است. وی بر آن است که وجود پیشین نفوس انسانی، تنها به معنای وجود آنها در مبادیشان، در علم الهی، آن هم به لحاظ وجود مفارقی شان، پذیرفتنی است، نه به لحاظ وجود تعلقی.
    این نظریه علاوه بر رفع بسیاری از چالش ها، در تفسیر مساله مرگ و معاد نیز طرحی نو درانداخت. البته ارائه نظریات جدید و منطقی در زمینه مساله نفس، همواره نه تنها ممکن است، که مفید نیز خواهد بود.
    کلیدواژگان: نفس، حدوث، قدم، جسمانی، روحانی