فهرست مطالب

فصلنامه ذهن
سال چهارم شماره 1 (پیاپی 13، بهار 1382)

  • تاریخ انتشار: 1382/04/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • صفحه 1
    بررسی صدق و چیستی آن مورد توجه بسیاری از فلاسفه در طول تاریخ بوده است و مساله ای جدید در معرفت شناسی نیست. البته، هرچند که قدمت این مساله به پای قدمت فلسفه می رسد، ولی تفاوتی هم میان نگاه فلاسفه قدیم و معرفت شناسی جدید به چشم می خورد که به این بحث رنگی کاملا جدید داده است؛ فلاسفه قدیم درباب چیستی صدق یک نظریه را پذیرفته بودند و بیش تر در این باره به کاوش می پرداختند که چه چیزهایی راست اند و چه چیزهایی دروغند. به عبارت دیگر، آنها به جای بحث از چیستی صدق، بیشتر به بحث از اموری می پرداختند که موصوف صدق قرار می گیرند. اما در معرفت شناسی جدید، عمده مباحثی که در این باره صورت می گیرد پیرامون چیستی صدق است و ما شاهد آرا بسیار متفاوت و متنوعی در این باره هستیم.
  • علی اکبر احمدی صفحه 3
    در مقاله حاضر ابتدا چگونگی پیدایش مسئله صدق در لهستان معاصر تارسکی مورد بررسی قرار گرفته است و سپس مراحل ورود تارسکی به عرصه معناشناسی توضیح داده شده است. به علاوه ضمن تاکید بر روش خاص تارسکی در معناشناسی و حل مسائل آن، تعریف مسئله صدق تارسکی و پاسخ ویژه او ارائه می گردد و در نهایت خاطرنشان می شود که رهیافت دوزبانی تارسکی کلید درک پاسخ او به مسئله تعریف صدق است.
  • محمدعلی اردستانی صفحه 23
    مساله «نفس الامر» از جهتی در مباحث هستی شناسی و از جهتی دیگر در مباحث معرفت شناسی مطرح می شود. انسان رئالیست و حقیقت جو که حقیقت را عبارت از «تطابق اندیشه با واقع و نفس الامر» می داند، گریزی از تحلیل، تبیین، اثبات و درنهایت پذیرش آن ندارد. در کلام مرحوم علامه طباطبایی «نفس الامر» بر دو معنای اخص و اعم اطلاق شده است. معنای اخص که در کلام ایشان از آن به امور نفس الامریه تعبیر شده است لوازم عقلی ماهیات می باشد که مفاهیم اعتباری (معقولات ثانی فلسفی و منطقی) و قضایای مو لف از آنها را دربر می گیرد و معنای اعم عبارت است از ثبوتی که اعم از ثبوت واقعی و ثبوت اعتباری است. ثبوت اعتباری که توسط ذهن با دو توسعه پی درپی صورت می گیرد شامل ماهیات و همه مفاهیم اعتباری (معقولات ثانی فلسفی و منطقی) می شود. این دو ثبوت مجازی و قرضی نیستند بلکه اضطراری و ریشه دار می باشند. حاصل آنکه طبق نظریه ایشان این ثبوت عام و فراگیر که هم شامل وجودهای خارجی و احکام آنها است، هم شامل ماهیات و احکام آنها است و هم شامل مفاهیم انتزاعی فلسفی و عدمی است، همان «نفس الامر» است.
  • عباس عارفی صفحه 47
    این مقاله درباره پارادکس دروغگو(liar paradox) یا معمای دروغگوliar) conundrum) یا به تعبیر فلاسفه اسلامی «جذراصم» به بحث می پردازد. در این مقاله ابتدا مساله پارادکس طرح می شود، به دنبال آن به تقاریر مختلفی که در این باره ارائه شده، به ویژه تقاریر پیچیده آن، اشاره می شود. سپس نمونه ها و گونه های متنوع از پاسخ هایی که فلاسفه و منطق دانان اسلامی و غربی بدین پارادخش یا ناسازه یا تناقض نما داده اند، عرضه می شود؛ و در پایان نویسنده بر مبنای تفکیک بین حیث حکایت (intentionalitly) و حیث مطابقت correspondence))، برای حل پارادکس دروغگو اقتراحی را پیشنهاد می کند.
  • مرتضی فتحی زاده صفحه 81
    یکی از نظریه های عمده درباب صدق، نظریه انسجام است. براساس این نظریه صدق یا کذب باور عبارت از انسجام یا عدم انسجام آن با دیگر باورهای شخص است. نظریه انسجام روایت های فراوانی دارد. هریک از روایت ها، تبیین خاصی از «رابطه انسجام» ارائه می دهند. روایت های نظریه انسجام در معرض نقدهایی بوده اند و البته برخی از مدافعان درصدد پاسخ گویی برآمده اند. در این مقاله، روایت های مختلف نظریه انسجام تبیین می شود و دلایلی که له یا علیه آنها اقامه شده است مورد بررسی قرار می گیرد.
  • رضا رسولی شربیانی صفحه 97
    نظریه های عمده درباب صدق، صدق را وصفی برای جمله می دانند اما براساس نظریه زیادگی اظهار صدق - که توسط فرانک رمزی و فرگه ارائه شد - صدق، امری زاید و حشو تلقی می شود. استراوسون نیز صدق و کذب را محمول توصیفی برای جملات قلمداد نمی کند. به عقیده وی انتساب صدق به یک جمله، نقش انشایی ایفا می کند نه نقش گزاره ساز. از این رو، دیدگاه وی را نظریه غیرتوصیفی درباب صدق می دانند. نوشته حاضر، ضمن تبیین این دو نظریه جدید به نقد و بررسی آنها می پردازد.
  • غلامرضا نظریان صفحه 103
    بررسی دست نوشته های چارلز پیرس نشان می دهد پس از 1870 وی می کوشد تا در دیدگاه هایش درباره واقعیت بازنگری کند. او از برخی مشکلات آگاه بود و در جستجوی نظریه ای بود تا بتواند از آنها اجتناب کند. وی در دو مقاله معروف خود که در سال 1877 و 1878 نگاشت اظهار نمود که از آرای گذشته اش ناراضی است. هنگامی که در 1890 به بازبینی مسائل معرفت شناختی پرداخت مبناهای جدیدی را برای نظریه اش درباره واقعیت مطرح ساخت. در این مقاله، دیدگاه های متقدم و متاخر پیرس درباره صدق و واقعیت بررسی می شود. در این بررسی ها، نظریه پراگماتیستی صدق وی نیز تبیین خواهد شد.
  • مرتضی فتحی زاده صفحه 119
    تمرکز بر صدق (Focusing on Truth) نام کتابی است از لورنس جانسون Lawrence E.)Johnson) درباره چیستی صدق و نظریه های مهمی که برای پاسخگویی به مساله ماهیت و معیار صدق عرضه شده اند. جانسون در این اثر برخی از مسائل اساسی صدق را به بررسی می گذارد؛ ازجمله این که صدق چیست؟ و چه اموری صادق یا کاذب به شمار می آیند؟ هنگامی که قضیه ای را صادق یا کاذب می نامیم چه چیزی را به واقع به آن نسبت می دهیم؟ واقعیات خارجی در برابر صدق چه نقشی دارند؟ و از توانمندی ها و کاستی های نظریه های صدق چه درس هایی می توان آموخت؟
    جانسون در بررسی این مسائل به خاستگاه و بستر تاریخی آنها و نظریه های صدق اشاره می کند و از این رهگذر بر دشواری ها و تنگناهایی که موجب تحول نظریه ای یا جایگزین شدن نظریه های رقیب شده است، پرتو می افکند و بدین سان زمینه های فکری لازم را برای ورود به مسائل اساسی صدق فراهم می سازد. اما این کتاب را اصولا نمی توان اثری تاریخی درباره صدق و نظریه های آن دانست، زیرا اشاره ای تاریخی فقط دستمایه ای برای زمینه سازی بحث درباره مسائل است، نه موضوع اصلی پژوهش در این کتاب؛ بلکه ویژگی آشکار و اساسی آن را باید در مساله محوری بودنش جست. این ویژگی در کنار یادآوری های تاریخی مجموعا اثر حاضر را از اهمیت و ژرفای محتوایی برخوردار ساخته است. از این رو، مطالعه آن بی گمان برای علاقه مندان به مساله صدق و فلسفه منطق در همه سطوح علمی ارزنده و رهگشا خواهد بود. چنین آثار جامع و فراگیری هم به کار آموزش های رسمی دانشگاهی می آید و هم می تواند منبعی معتبر برای پژوهش های فلسفی و تدوین کتب و پایان نامه های تخصصی باشد.
  • صفحه 131
    منبع اصلی مورد استفاده در این بخش کتاب راهنمای معرفت شناسی است که دو تن از اساتید معرفت شناسی، یعنی جاناثان دنسی و ارنست سوسا آن را ویرایش کرده اند و 137 تن از اساتید دانشگاه های مختلف جهان در نوشتن آن همکاری داشته اند. کتاب نخستین بار در سال 1992 توسط انتشارات بلک ول منتشر و پس از آن بارها تجدید چاپ شده است. البته در نوشتن مقاله های این بخش علاوه بر کتاب گفته شده از سه منبع زیر نیز استفاده می شود:. 1996I. A Dictionary of Philosophy، edited by Thomas Mautner، Blackwell، II. The Cambridge Dictionary of Philosophy، General editor، Robert Audi،. 1995Cambridge Universtiy Press، U.S.A، III. The Oxford Companion to Philosophy. Edited by Ted Hondrich، Oxford. 1995University Press،
  • صفحه 141
    آلفرد تارسکی (83 - 1902Alfred Tarski (تارسکی در لهستان متولد شد و در 1924 از دانشگاه ورشو دکترای ریاضیات گرفت؛ و تا زمان مهاجرتش به امریکا، در 1939، در همان دانشگاه به تدریس ریاضیات اشتغال داشت. از 1942 در دانشگاه کالیفورنیا (برکلی) به عنوان استاد ریاضیات به تدریس مشغول شد. این ریاضی دان و منطق دان و فیلسوف منطق لهستانی/ امریکایی بیشتر به خاطر تحقیقاتش درباب مفاهیم صدق و نتیجه در دهه 1930 شهرت دارد، و کارهای او در منطق در تثبیت مبانی نظریه منطقی جدید نقشی مهم دارد.
    تارسکی در 1935 مقاله ای نوشت تحت عنوان «مفهوم صدق در زبان های صوری»، و این مقاله بعدها در کتابش منطق و معنی شناسی و فراریاضیات، 1956، ویرایش دوم 1983، دوباره به چاپ رسید. هدف او از نوشتن این مقاله ارائه تعریفی از صدق جملات بود به گونه ای که هم بتواند تعریف رضایت بخشی از صدق به دست دهد و هم از ظهور پارادکس دروغگو در الگوی پیش نهادی جلوگیری کند. تحلیل او از مفهوم صدق در زبان های صوری در این مقاله به تعریف صدق و دفاع مدون از نظریه مطابقت صدق (نظریه ارسطو) منتهی می شود.