فهرست مطالب

فصلنامه ذهن
سال دوم شماره 1 (پیاپی 5، بهار 1380)

  • تاریخ انتشار: 1380/02/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • عباس عارفی صفحات 5-28

    برای دست یابی به دیدگاهی مبناگروانه در مبحث توجیه براساس فلسفه اسلامی که از استواری و استحکام عقلی لازم برخوردار باشد می باید چالش های مختلفی را که در این باره برانگیخته شده اند از سر گذراند و به آنها پاسخ هایی درخور و مناسب داد. یکی از این چالش ها در خصوص مساله کیفیت ابتنا قضایای نظری به بدیهی است که شکاک با طرح آن، سعی تا نظام معرفتی مذکور را مبتلا به عارضه «خود تنهاگروی»(solipcism) نشان دهد. این مقاله سعی دارد تا با طرح و رد چنین مساله ای، راه را برای مبناگروی براساس فلسفه اسلامی هموار کند.

  • مهدی حائری یزدی ترجمه: سید محسن میری حسینی صفحات 29-48

    مقاله حاضر به تبیین دو موضوع «درون ماندگار» و «متعد ی» در ارتباط با فعل معرفت می پردازد. نویسنده دانشمند با اشاره به دوگانه بودن معنای عینیت و اینکه عینیت دوگانه ویژگی معرفت پدیداری است، جهات ذاتی و عرضی در فعل معرفت را روشن می کند و آنگاه به تفصیل توضیح می دهد که متعلق مفهوم معرفت، کدامیک از دو موضوع یادشده است. در این رابطه، برخی از آرای ملاصدرا، فلاسفه اشراقی، دوکاس، و راسل مورد توجه قرار گرفته اند.

  • آلفرد تارسکی ترجمه: مهدی قوام صفری صفحات 47-92

    آلفرد تارسکی (1983 - 1902) ریاضی دان و منطق دان لهستانی - امریکایی است. در 1924 از دانشگاه ورشو دکترای ریاضیات گرفت، و در 1939 به امریکا مهاجرت کرد و از 1942 در دانشگاه کالیفورنیا (برکلی) به عنوان استاد ریاضیات به تدریس مشغول شد. مقاله ای که ترجمه ی فارسی آن در اینجا عرضه می شود بیان غیرصوری نظریه ی مشهور صدق اوست که نخستین بار در مجله ی فلسفه و پژوهش پدیدارشناختی، جلد 4 (1944)، صص 375 - 341 چاپ شد. تارسکی در این مقاله، که یکی از دو مقاله ی فلسفی اوست، تعریف معنی شناختی خود از صدق را بر پایه ی تعریف کلاسیک ارسطو، که به نظریه ی مطابقت معروف است، ارائه می کند.

  • پیروز فطورچی صفحات 93-120

    آنچه در پی می آید بخشی از طرح تحقیق درباره نسبی گرایی معرفتی است که به صورت گزینش، تدوین و ترجمه متن های مناسب و معتبر در حال انجام است. در این مقاله، نخست با استناد به رساله افلاطون، پیشینه آموزه نسبی گرایی معرفتی تا زمان پروتاگوراس دنبال می شود و نقدهای کلاسیک سقراط به نقل از افلاطون مورد بررسی قرار می گیرد. سپس روایت های متاخر نسبی گرایی معرفتی معرفی و نقد خواهد شد. در فلسفه معاصر غرب، بخش مهمی از روایت های متاخر نسبی گرایی معرفتی، کم وبیش، تلاش های مجددی است که معمولا در چارچوب احیای دیدگاه پروتاگوراس در قالب های جدید و پاسخگویی به اشکال های سقراط صورت می گیرد. اما این پرسش مهم مطرح است که نسبی گرایان متاخر مانند «میلند» و «براون» تا چه اندازه در ارائه منسجم این دیدگاه و رفع اشکالات آن توفیق داشته اند؟

  • محمدتقی فعالی صفحات 121-132

    در مبحث توجیه که یکی از چالش برانگیزترین محورهای معرفت شناسی در روزگار ما است دست کم دو دیدگاه عمده وجود دارد: مبناگروی و انسجام گروی. تصور غالب بر این بوده و هست که دیدگاه فلاسفه اسلامی - که ابن سینا و صدرالمتالهین شیرازی از برجستگان آنان محسوب می شوند - در این بحث مبناگروانه است. این مقاله درصدد است تا با بیان شواهدی نشان دهد که این دو فیلسوف اسلامی در آثارشان از هر دو روش (مبناگروی و انسجام گروی) بهره برده اند.

  • رضا اکبری صفحات 133-148

    جان سرل فیلسوف برجسته ذهن و زبان در دوره معاصر است که از سال 1959 تا کنون در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی به تدریس اشتغال دارد. وی دارای تالیفات و آثار فراوانی است ازجمله کتاب ا عمال گفتاری (Speech Acts) و حیث التفاتی (intentionality) و آخرین کتاب وی با نام ساخت واقعیت اجتماعی (The Construction of Social Reality) است که در سال 1995 منتشر گردیده است.
    در این مقاله دیدگاه وی درباره نقد تفسیری قوی از هوش مصنوعی، تبیین می گردد. وی در عین باور به این که کامپیوتر می تواند به مثابه ابزار، در مطالعه ذهن مو ثر باشد، این اعتقاد را که کامپیوتر درصورت برنامه ریزی کامل، می تواند واقعا یک ذهن باشد مردود می داند.

  • جعفر قربانی صفحات 149-159

    نظریه های صدق در حوزه فلسفه زبان، معرفت شناسی و شاخه های دیگر فلسفه اهمیت فراوان دارد. مو لف کتاب «درآمدی انتقادی بر نظریه های صدق» علاوه بر تاکید بر این مساله معتقد است که ریشه بسیاری از اشتباهات فلسفی، عدم درک درست و جامع «صدق» و نظریات و آرا راجع به آن است. به اعتقاد نویسنده این کتاب، حتی بسیاری از کسانی که در حوزه نظریه های «صدق» تحقیق کرده اند نتوانسته اند به درستی حق مطلب را ادا کنند و تعیین نمایند که در این حوزه به چه پرسشهایی باید پاسخ داده شود و این سئوالات چه ارتباطی باید با موضوعات کلی تر دنیای فلسفه داشته باشد.
    تاکنون در زمینه نظریه های صدق مطالب نسبتا زیادی به رشته تحریر درآمده است اما مجموعه ای که ریچارد ال. کیرکهام در قالب این اثر ارائه داده است تفاوت قابل توجهی با آثار نظیر آن دارد. او در این کتاب سعی داشته تا با طرح بدیع موضوعات و تعمق و ژرف اندیشی راجع به آنها، خواننده را به طور جد ی به میان گود آورده و او را با مسائل عمیق تفکر در این حوزه، درگیر کند. البته از آنجایی که اساس کار در این نوشته، در درجه اول، آشنا ساختن خوانندگان با کلیت و چیستی نظریه های صدق است، لذا علاقه مندان نمی توانند نام کلیه صاحب نظران این حوزه را در این کتاب بیابند. اما همین خصوصیت به اعتقاد مو لف باعث شده است که طیف خوانندگان این اثر بیشتر و متنوع تر گردد. به طور مشخص سه گروه بیشترین بهره را می توانند