فهرست مطالب

پژوهشنامه ادبیات و علوم انسانی
پیاپی 54 (تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/05/11
  • تعداد عناوین: 27
|
  • تاملی بر ساقی نامه حکیم فغفور گیلانی
    سیده مریم ابوالقاسمی صفحه 1
    حکیم میر فغفور گیلانی (م 1030 ق) از جمله عالمان و شاعران قرن دهم و یازدهم هجری (عصر صفوی) است. او درعلوم و دانش های متعدد از قبیل طب، حکمت، موسیقی، شعر و خوشنویسی تبحر کافی و کامل داشت، حکیم مدتی از عمر خویش را در اصفهان سپری نمود و شاه عباس صفوی را مدح گفت، اما بنا به دلایل مختلف اجتماعی، همانند شاعران دیگر این عصر به هندوستان مهاجرت نمود و به صف ملازمان «شاهزاده پرویز» در آمد. ساقی نامه او در قالب ترجیع بند و در بحر هزج، حاوی ابیات منتخب و پرمعنی است که علاوه بر توصیفات دلنشین و بدیع، اندیشه های حکمی و عرفانی نیز در آن جلوه خاصی دارد؛ پاره ای از موضوعات اصلی ساقی نامه حکیم گیلانی عبارتند از: معرفت و حقیقت بینی، آزادگی و مناعت طبع، مذمت زهد ریایی، دیدگاه های رندانه و اندیشه های ملامتی و... شاعر به منظور بیان اندیشه ها و تفکرات خویش، تحت تاثیر مضامین گذشتگان از جمله خواجه حافظ شیرازی بوده است. برخی از ویژگی های «سبک هندی» را نیز می توان در اشعارش مشاهده نمود. تشبیه، استعاره و تشخیص (Personification) از جمله عناصر بارز تصویرساز در ساقی نامه اوست.
    کلیدواژگان: ساقی نامه، عصر صفوی، می، جام، ساقی، میخانه، معرفت، مستی، صومعه، زاهد، ملامت، رند، خواجه حافظ، حلاج، سبک هندی، خرابات، میکده
  • بررسی تطبیقی قهرمانان تعزیه و تراژدی
    شیده احمدزاده صفحه 19
    تراژدی و تعزیه دو هنر نمایشی کلاسیک محسوب می شوند که به علت تجانس و وابستگی به مذهب، اسطوره و رفتارهای آیینی قابل بررسی تطبیقی می باشند. به عبارت دیگر این دو هنر نمایشی نه تنها بلحاظ تکوین و پایگاه نمایشی که در ساختار و برخی عناصر نمایشی نیز نقاط مشترک بسیاری دارند. اما در بررسی تطبیقی به نقاط اختلاف نیز برمی خوریم. در مطالعه هنر نمایش کلاسیک دو تمدن ایران و یونان با دو بینش فلسفی و اجتماعی متفاوت روبه رو هستیم. نمایش های تراژیک ایران از یک نوع تعارض برونی برخوردارند که دو قطب ایزدی و اهریمنی یا اولیاء و اشقیاء را در نمایش به وجود می آورند. کشمکش میان دو نیروی خیر و شر به نوبه خود بعدی اجتماعی سیاسی به این نمایش ها می دهد درحالی که در تراژدی های یونان تعارض میان انسان و خدایان می باشد و مضمون اصلی قانون خدایان است. در تحلیل خصوصیات قهرمانان نیز عناصری مانند مظلومیت، معصومیت و پاک نژادی نیز در دو بافت فرهنگی متفاوت تعبیر می شوند چرا که جبر و سرنوشت به دو شیوه متفاوت در این دو نوع نمایش نشان داده می شود.
    کلیدواژگان: تعزیه، تراژدی، اسطوره، کتارسیس، قهرمانان، قربانی، شهادت، خدایان، جبر
  • دیدگاه گوته، شیلر وکلایست در مورد خودیاری در نمایشنامه های گتس فن برلیشینگن، ویلهلم تل و نبرد هرمان
    ابراهیم استارمی صفحه 37
    موضوع اصلی سه نمایشنامه تاریخی گتس فن برلیشینگن اثر گوته، ویلهلم تل اثر شیلر و نبرد هرمان اثر کلایست خود یاری در مقابل اشکال مختلف ظلم و استبداد در دوران ازهم گسیختگی سیاسی و اجتماعی است. در این آثار خودیارانی همچون آرمینیوس، گتس فن برلیشینگن و ویلهلم تل معرفی می شوند که خودیاری آنها در مقابل استبداد و استیلای خارجی در سه دوره مختلف تاریخی مطرح می گردد. بدین ترتیب نویسندگان مذکور با دیدگاه های متفاوت کوشیده اند که غیر مستقیم راه های مقابله با ظلم را در زمان حیات خود، قرن 18 و 19 میلادی در اذهان عمومی تداعی کرده و حد و مرز خودیاری را نشان دهند. روند این سه نمایشنامه نشان می دهد که گوته و شیلر موضوع خودیاری را دقیق تر بررسی کرده، با دید نسبی و محتاط تر به آن می نگرند و مشروعیت آن را فقط با شرایطی خاص تایید می کنند. در مقایسه با آنها کلایست که افسری وطن پرست بود به دلیل تاثیر پذیرفتن از اوجگیری روح ناسیونالیسم و وطن پرستی در آرزوی آلمان متحد و قوی، به موضوع خود یاری بسیاریکطرفه و رادیکال می نگریست. موضوع خودیاری منحصر به این سه نمایشنامه نخواهند ماند و تا زمانی که مستبدین روند تاریخ را رقم می زنند، این مسئله همچنان موضوع مهم حال و آینده خواهد ماند.
    کلیدواژگان: خودیاری، استبداد و استیلای خارجی، شوالیه، حاکمیت هابسبورگ، آزادی و استقلال
  • همانندی های فلسفه نوافلاطونی و عرفان مولوی
    علی اکبر باقری خلیلی صفحه 51
    فلوطین با ترکیب افکار افلاطون، ارسطو، آرا و عقاید ادیان و مذاهب مختلف، از جمله حکمت و فلسفه کهن شرقی، فلسفه نوافلاطونی را پی ریزی کرد. فلسفه او بر فلسفه و عرفان و تصوف اسلامی ایرانی تاثیر گذاشت و حکمت اشراق، برجسته ترین حکمت ایرانی متاثر از آن است. این مقاله، ضمن بحث از چگونگی تاثیر و تاثر فلسفه نوافلاطونی و حکمت و تصوف اسلامی، به بازتاب آن در عرفان مولوی پرداخته و همانندی های فلسفه نوافلاطونی و عرفان مولوی را بررسی کرده است. در این بررسی، مبانی فلسفه فلوطین، یعنی احد، عقل کلی و نفس کلی مورد بازکاوی قرار گرفته و با اندیشه فلسفی و بینش عرفانی مولوی سنجیده شده است و همانندی ها و تفاوت های اساسی آن دو، به ویژه در موضوع نفس کلی، بازگشت نفس، چگونگی بازگشت نفس، معرفت، وحدت وجود، هستی معقول و محسوس و آفرینش بر اساس صدور یا فیضان و تجلی، تجزیه و تحلیل شده است.
    کلیدواژگان: افلوطین، مولوی، احد، عقل کلی و نفس کلی
  • ابداعات فارابی در مفهوم و کارکرد تخیل
    حسن بلخاری صفحه 75
    بحث قوه خیال و نوع کارکرد آن در نفس، از جمله مهم ترین مباحث معرفت شناسی در فلسفه به معنای اعم آن است.در نظام فلسفی یونان، افلاطون برای اولین بار در بحث مراتب معرفت، خیال را در مرتبت آخر و پست تر قرار داد؛ و این خود از جمله ادله طرد و رد شعرا و هنرمندان از اتوپیای اوبود. ارسطو در کتاب «درباره نفس» برخورد فلسفی تری با تخیل داشت.او خیال را یکی از قوای نفس شناخته که قادر به حفظ و ضبط صور است. فلسفه اسلامی که در طلیعه خود به بازخوانی متون یونانی در فلسفه پرداخت برخی از بنیادهای افلاطون و ارسطو و نیزمکاتب آنان در حوزه نوافلاطونی و اسکندرانی را به منزله پایه پذیرفت؛ اما نواقص و نواقض آن ها را بر نتافت فلذا دست به تنقیح، تصحیح و تکمیل آراء فلاسفه یونانی زد. در این میان فارابی که او را معلم ثانی می دانند و از بزرگ ترین فلاسفه اسلامی و به تعبیری مؤسس فلسفه اسلامی است، در باب خیال و تخیل ابداعاتی دارد.این ابداعات که سرآغازی بر عمیق ترین مباحث خیال و تخیل در فرهنگ ایرانی اسلامی گردید؛ نتایج ادبی درخشانی را در متن این فرهنگ پدید آورد. پرسش های اصلی این مقاله، چیستی و ماهیت این ابداعات و نیز تبیین منابع و بنیان هایی است که این ابتکارات را موجب شده اند لیکن به دلایلی که در متن خواهد آمد، شرح اصلی این معنا، منوط و مشروط به تبیین جایگاه تخیل در فلسفه یونانی و به ویژه آراء ارسطو است.
    کلیدواژگان: قوای نفس، ارسطو، فارابی، خیال، متخیله، محاکات، نبوت
  • ژان ژنه و نگرشی متفاوت بر مضمون آینه
    مهتاب بلوکی صفحه 91
    اگرچه آینه همواره در ادبیات بار معنایی حقیقت نمایی را داشته است، بی گمان ژان ژنه از نوادر نویسندگانی است که در آثار نمایشی خویش، آینه را به عنوان عامل توهم معرفی می کند. شخصیت های ژنه همواره از خویشتن واقعی خویش گریزانند و در این سودای خویشتن گریزی، آینه با عینیت بخشیدن به ظواهر مبدل آنان، واقعیت روزمره شان را می زداید و آرزوها و توهماتشان را تحکیم می بخشد. این فرایند تاجایی پیش می رود که چشم ها نیز آینه ناواقعیت می شوند و اعضاء بدن حتی در رویارویی نظامی آینه وار، یکدیگر را به قصد برتریی فرضی و خیالی منعکس می کنند. هدف این مقاله بررسی این مساله است که آیینه در نمایشنامه های ژنه کدام بارهای معنایی را به خود می گیرد و چه تفکری نقطه وحدت آن ها را تشکیل می دهد؟ از این رو آینه نزد ژنه نه تنها واقعیت نما نیست، بلکه واقعیت را از مفهوم واقعی آن تهی کرده؛ به عالمی می برد که در آن هیچ آرزویی محال و هیچ توهمی، توهم نیست.
    کلیدواژگان: آیینه، واقعیت، توهم، بار معنایی، حقیقت نمایی، ناواقعیت
  • رابطه های ادبی ایران و تاجیکستان و تاثیر آن بر شعر نو تاجیکستان
    علی اصغر بوند شهریاری صفحه 101
    بررسی تبادل و تعامل ادبی در میان کشورهای فارسی زبان از موضوعات جالب و شایسته تحقیق است که در این مقاله ابتدا به صورت فشرده و تاریخی تنها به یکی از موضوع های آن یعنی رابطه ادبی ایران و ماوراء النهر در قرن بیستم پرداخته و سپس تاثیر آن بر شعر نو تاجیکستان سنجیده شده است. با اینکه از زمان ظهور شعر نو، آسیای مرکزی و فارسی زبانان آن منطقه از لحاظ سیاسی، فرهنگی تحت سیطره روس ها و حکومت شوروی سابق قرار گرفته بودند و رابطه سیاسی، فرهنگی و ادبی ایران و ماوراء النهر به شدت محدود و تنگ تر شده بود؛ اما چند حادثه نادر و تاثیرگذار در رابطه های ادبی ایران و تاجیکستان کافی بود که شعر نو تاجیکستان از شعر نو ایران که از تکامل و غنای بیشتری بهره مند بود؛ تاثیر پذیرد. شاعران نوپرداز تاجیکی همچون فرزانه خجندی، دارانجات، سیاوش، اسکندر ختلانی و... معیارهای شعر نو ایران را با شعر نو تاجیکستان به صورت هنری و شاعرانه تلفیق کرده اند و سبک ویژه ای را بنیاد نهاده اند که نشانگر رشد و توسعه ادبیات تاجیک و کم شدن فاصله بین ادبیات تاجیک و ادبیات ایران است.
    کلیدواژگان: آسیای مرکزی، تاجیکستان، ایران، رابطه های ادبی، شعر نو، ادبیات تاجیک
  • تحلیل مفهومی شعر در صدر اسلام
    عباسعلی بهاری اردشیری صفحه 109
    عصر صدر اسلام از زمان دعوت پیامبر خدا (ص) به اسلام، آغاز می شود و تا عصر اموی که زمان تثبیت تاثیرات اسلام بر ادب و فرهنگ است، ادامه می یابد. بعضی از مورخین از این عصر چشم پوشیده و آن را به عنوان یک دوره مستقل در تاریخ ادبیات برنمی شمرند؛ ولی باید درنظر داشت که اسلام در حقیقت تغییری بنیادین در زندگی اجتماعی، سیاسی، عقیدتی و ادبی اعراب ایجاد کرد و در همان اوایل آثاری از خود بر جای نهاد که به وضوح قابل لمس است. عرب خواه ناخواه پذیرای این تحول شد. طبیعی است که در زمان انتقال به دوره جدید، آمیزشی بین این دو عصر رخ دهد که این مقاله به بررسی تاثیر ابتدایی ولی بنیادین اسلام بر شعر و ادب پرداخته است.
    کلیدواژگان: اسلام، مخضرم، شعر
  • روش شناسی تاریخ ادبیات در فضای خاورشناسی روسیه
    احمد پاکتچی صفحه 139
    چیستی رخداد ادبی، بازشناسی جریان های ادبی و دوره بندی آن هاو مطالعه درباره تحولات پدیدآمده در هر جریان، مهم ترین مسائلی است که در تاریخ ادبیات دنبال می شود. در مقاله حاضر، فضای خاورشناسی روسیه از آن رو به عنوان موضوع مطالعه انتخاب شده که برای اندیشمندان روس در دوره محدودیت های شوروی، فرصتی برای جمع میان سنت روش شناسی روسیه و افق های نگاه وسیع تر به ادبیات در اثر آشنایی با ادبیات ملل مشرق را فراهم آورده است. در این جا از سویی کوشش شده تا روش های به کارگرفته شده در تاریخنگاری ادبیات نزد خاورشناسان روس صورت بندی شود و از سوی دیگر، فضای خاورشناسی به عنوان دریچه ای مطرح شده که می تواند فرد جست وجوگر را با زاویه دیدی محدود و مناسب، با روش شناسی تاریخ ادبیات در محافل روسیه آشنا سازد.
    کلیدواژگان: تاریخ ادبیات، روش شناسی، خاورشناسی، روسیه، واقع گرایی، جامعه گرایی، صورت گرایی
  • درون مایه های داستان های صادق چوبک با تکیه بر رمان سنگ صبور
    غلامرضا پیروز صفحه 155
    چوبک در داستان های کوتاه و رمان های تنگسیر و سنگ صبور بخشی از زوایای تاریک حیات فردی و اجتماعی ایران را در دهه های سی و چهل قرن چهاردهم هجری آشکار می کند. آثار او آیینه ای است که سیمای واقعی ایران را در آن سال های پرتپش نمایان می سازد. چوبک در آثارش تلاش خود را برای تجسم بخشیدن پلیدی ها، خشونت ها و پلشتی های اجتماع و سرنوشت شوم انسان های تیره بخت به کار گرفت. در این مقاله سعی شده است ضمن نقد مکتبی آثار این نویسنده و نگاهی گذرا به درون مایه های داستان های کوتاه وی، رمان سنگ صبور همراه با تشریح محورهای فکری چوبک مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: چوبک، سنگ صبور، درون مایه، رئالیسم، ناتورالیسم، مذهب، سیاست، تنهایی، فقر، نقد اجتماعی
  • مکتب ناتورالیسم
    منصور ثروت صفحه 177
    ناتورالیسم، مکتبی ادبی است که در قرن نوزدهم توسط برادران کنگور و به ویژه امیل زولا از فرانسه شروع شد و سپس در بیشتر جهان طرفدار پیدا کرد. در پیدایش این مکتب، توسعه صنعت، نقدتن، جبر علمی، جامعه شناسی بر پایه تفکر کنت و اسپنسر مؤثر بود. این مکتب سعی داشت ادبیات را در خدمت توضیح و تشریح اوضاع کلی انسان در بستر شرایط جبری زمان و مکان و اصل وراثت قرار دهد و نظیر هر مکتب دیگری فراز و نشیبی و موافق و مخالفی برای خود داشت. این مقاله سعی دارد شرایط ظهور و سقوط این مکتب را بررسی کند.
    کلیدواژگان: ناتورالیسم، جبر علمی، وراثت، زولا
  • جذابیت های چین در شعر پارسی تاریخ میانه ایران
    عطاءالله حسنی صفحه 197
    ایران و چین طی روابط طولانی خود تاثیرات عمیقی بر هم داشته اند. بازسازی این روابط باتوجه به شرایط کنونی جهان واجد اهمیت بسیار است. البته گستردگی موضوع مانع از آن است که به همه ابعاد این روابط پرداخته شود. از این رو، تمرکز این تحقیق مبتنی است بر این سؤال اصلی که «علل توجه ایرانیان به چین و چینیان چه بوده؟ و در چه حوزه هایی از ایشان تاثیر می پذیرفته اند؟» برای یافتن پاسخ به سؤال تحقیق، با تکیه بر منابع ادبی، از روش تحقیق تاریخی استفاده شده است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که ایرانیان کالاهای مورد نیاز خود را بیشتر از چین وارد می کرده اند. اقلام وارداتی به دلیل کیفیت بالا، بیشتر از کالاهای مشابه سایر کشورهای مورد علاقه و تقاضای ایرانیان بوده است. این کالاها، علاوه بر مصارف روزمره، تاثیرات عمیق فرهنگی نیز بر ایرانیان داشته است: هنرمندان چینی با هنرمندان ایرانی در تصویرسازی نسخ خطی همکاری می کرده اند. زیبایی های طبیعت چین و فضای هنرپرور آن جا مورد تحسین شاعران ایرانی بوده و برای ایشان جذابیت سیاحتی و مهاجرتی داشته است. زیبا رویان چینی نیز در ذهن انگیزی و خیال پردازی شاعران ایرانی نقش آفرین بوده اند. درحالی که برعکس، برخی از متصوفه و عارفان ایرانی، این زیبارویان را «راهزن ایمان» دانسته، محکومشان می کردند و به مریدان خود هشدار و آگاه باش می دادند که در مواجهه با ایشان مراقب ایمان خود باشند.
    کلیدواژگان: ایران، چین، روابط
  • تجلی بخت و کوشش در زندگی برخی از پهلوانان شاهنامه
    آزاده حیدرپور صفحه 211
    فردوسی در باب سعی و کوشش، تک بعدی و یک جانبه به قضاوت ننشسته است. در شاهنامه از سویی بازتابی از اعتقاد زرتشتیان درباره نقش «کوشش» در زندگی آدمیان به رشته تحریر در آمده است؛ از این زاویه سراینده شاهنامه انسانی کاملا خردگرا بوده که معتقد است آدمی به خواست و اراده خود سرنوشت خویش را رقم می زند. اندیشه خردگرایی فردوسی در داستان زال نمود پیدا می کند. از سویی دیگر، فردوسی گاه چنان به وجود بخت و تقدیر و نقش آن در زندگی آدمیان معتقد می شود که تلاش و کوشش پهلوانان خود را در تعیین سرنوشت آنان عبث می داند. از این منظر فردوسی انسان را موجودی مجبور می داند که در بدو تولد سرنوشتی مکتوب و مقدر را با خود همراه دارد. بازتاب اندیشه جبرگرایی فردوسی در غمنامه رستم و سهراب و نیز نبرد رستم و اسفندیار نمایان است. اعتقاد به تقدیر در این گونه داستان ها با مضامینی چون بی اعتباری جهان، بازیگری روزگار و فریبکاری چرخ و قدرت مرگ متجلی می شود. در پایان باید یادآور شد که بدبینی فردوسی نسبت به دنیا و امور آن تا به آن حد نیست که آدمی را از تلاش و تکاپو باز دارد و به سوی کاهلی و بی اعتنایی نسبت به زندگی سوق دهد. تنها در سایه اعتقاد به نقش اراده و اختیار انسان است که سی سال تلاش شبانه روزی حماسه سرای ملی ایران در خلق مجموعه گرانقدر شاهنامه معنا پیدا می کند.
    کلیدواژگان: کوشش، تقدیر و سرنوشت، خردگرا، جبرگرایی، بدبینی، اراده
  • هرمنوتیک آشفتگی مروری بر رمان «آشفتگی های ترلس جوان» اثر روبرت موزیل
    نرجس خدایی صفحه 227
    آثار ادبی روبرت موزیل، اعتراضی است پیوسته به پوزیتویسم حاکم بر روح زمانه اش. او درمقابل آن دسته از خوشبینان و سهل انگارانی که در آستانه قرن بیستم گمان می کردند رشد همزمان علوم وتکنیک و غلبه همه جانبه راسیونالیسم دیر یا زود ناهنجاری های موجود در جامعه را از بین خواهند برد به حضور شاخص مبهم و متغیری به نام انسان در معادلات اجتماعی اشاره می کند؛ عاملی که هر گونه پیش بینی سیر تکامل جامعه را ناممکن می سازد. در اندیشه روایی موزیل روان انسان به کهکشان ناشناخته ای می ماند که دوربین هیچ رصدخانه ای نمی تواند تصرفش کند. پروتاگونیست های آثار موزیل انسان هایی هستند در حال دگردیسی، موجوداتی متفکر و مردد که در تودرتوها، تنگناها و شرایط ویژه به آفرینش هویت خود می پردازند. اولین رمان او، آشفتگی های ترلس جوان، تاملی ست ژرف بر تشویش ها و ابهامات نوجوانی که با ورود به یک مدرسه شبانه روزی، روند تجزیه و فروپاشی جهان مالوف کودکی و حضور ناگهانی خشونت و هراس را یکجا تجربه می کند. منتقدان، در جهان خردی که غیرعقلانیت، شقاوت و سرمای آن با دقت علمی توصیف شده است، بازتابی از تحولات ساختاری اروپای آغاز قرن بیستم می بینند.
    کلیدواژگان: آشفتگی، راسیونالیسم، ابهام، تلاشی، خشونت
  • بررسی تطبیقی سبک ادبی در مقامات حریری و حمیدی
    حسن دادخواه، لیلا جمشیدی صفحه 237
    مقامات حریری و حمیدی، به عنوان دو اثر منثور در ادب کهن فارسی و عربی، با داشتن عناصر داستانی از جایگاه ویژه ای نزد سخن شناسان برخوردار است؛ به گونه ای که تاکنون پژوهش های فراوانی پیرامون زیبایی شناسی نثر، مقامه نویسی و جنبه های بلاغی آن انجام شده است. تحلیل نثر مقامات از نظر داشتن عناصر داستانی و شیوه به کارگیری آن در چهارچوب ساختار یک داستان زیبا، زمینه نسبتا تازه ای است که پژوهش های دیگری را می طلبد. در این نوشتار، مقامات حریری و حمیدی به عنوان دو متن برجسته داستانی مورد مطالعه قرار گرفته و کوشش شده است تا نقش عنصر «سبک» در آن، در راستای ایجاد پیوند میان دیگر عناصر داستانی، آشکار گردد.
    کلیدواژگان: مقامات، حریری، حمیدی، داستان، سبک ادبی
  • ملک خورشید و معشوق بنارس
    حسن ذوالفقاری صفحه 255
    منظومه های عاشقانه ادب فارسی گستره ای وسیع دارند. این منظومه ها بسط یافته شعر غنایی و گسترش یافته غزل عاشقانه در قالب داستان و روایتی عینی و تفصیلی است. این داستان ها جز خواستگاه ایرانی، برخی ریشه در ادب ملل و اقوامی چون سامی، یونانی و هندی دارند. داستان «ملک خورشید و معشوق بنارس» که منظومه ای چاپ نشده است، سرگذشت عشق عفیف و پاک جوانی ایرانی و اهل اصفهان و ساکن بنارس به نام ملک خورشید به دختر شاه بنارس است که سرانجام به مرگ عاشق و معشوق و غرق آن ها در دریا ختم می شود. سراینده داستان ملا محمد خطای شوشتری است و گمان می رود شاعری با تخلص «خطا» باشد. در این مقاله، ضمن گزارش داستان و معرفی آن، به نقد و تحلیل عناصر و بن مایه های داستانی می پردازیم و با نظایر و نظیره های آن مقایسه می کنیم. هدف نویسنده، معرفی یکی از داستان های غنایی شبه قاره و میزان تاثیرپذیری سرایندگان شبه قاره از عناصر و بن مایه های داستان های ایرانی و آمیختن آن ها با عناصر هندی است. همچنین قصد داریم فارغ از شهرت یا عدم شهرت داستان، عناصر داستانی جدید را بر نمونه ای از داستان های کهن منطبق کرده، نشان دهیم که به رغم نظر کسانی که این انطباق را ناممکن می دانند، این انطباق ممکن و شدنی است. تنها تفاوت در نوع بن مایه های جدید و قدیم است.
    کلیدواژگان: منظومه عاشقانه، ادبیات داستانی، معشوق بنارس، بن مایه ها، عناصر داستان، ملا محمد خطای شوشتری
  • تاثیر زبان و ادب فارسی در زبان و ادب عربی
    محسن راثی صفحه 279
    هرگونه داد و ستد فرهنگی و مبادله تجارب و استفاده از ثمرات عقول و افکار از لوازم و ضرورت های حیات معنوی هر ملت اصیل و متمدن و فرهنگ آفرین است که می خواهد در تاریخ استوار و پابرجا و ماندگار باشد. تاثیر متقابل زبان و ادبیات فارسی و عربی از ازمنه باستان امر بدیهی و نشانه پیوند عمیقی است به ویژه بعد از اسلام این ارتباط و تاثیر و تاثر بیشتر و وسیع تر گردیده درباره تاثیر عربی در فارسی کتب و مقالات فراوانی نوشته شده است. اما در زمینه تاثیر فارسی در عربی تحقیق و پژوهش شایان و به سزا به عمل نیامده است و مجال سخن بیشتر و گفتار مفصلتر و تحقیق عمیق تر را نیاز دارد. این مقاله با جمال سعی دارد به موارد زیر اشاره کند: چگونه کلمات و لغات فارسی از پیش از اسلام و بعد از آن وارد زبان عربی شده و اسلوب و نگارش عربی تا چه اندازه تحت تاثیر فارسی قرار گرفته است مضامین حکم و امثال از متون قدیم ایرانی چگونه وارد زبان عربی شده و به چه کیفیت در نظم و نثر عرب به کار رفته است.
    کلیدواژگان: نقد تطبیقی، زبان و ادبیات عربی، زبان و ادبیات فارسی، تاثیر
  • فعل در فارسی نوین: ملاحظاتی نشانه شناختی
    کیوان زاهدی صفحه 297
    نوع نشانه های زبانی از مباحث مهم و جدال برانگیز زبان شناختی به ویژه از زمان فردینان سوسور بنیانگذار زبان شناسی نوین تلقی می گردد. همچنین این بحث یکی از موارد عمده اختلاف میان صورتگرایان و نقش گرایان بوده است. مقاله حاضر به بررسی ساختمان فعل در زبان فارسی نوین از دیدگاهی نشانه شناختی می پردازد و در آن استدلال می گردد حداقل در هفت مورد فعل در فارسی نو از صورت های انگیخته نشانه ای محسوب می گردد. همچنین نشان داده می شود انگیختگی صورت های فعلی دارای تاثیرات درون بندی و میان بندی است.
    کلیدواژگان: نشانه های انگیخته، شمایل گونگی، فعل، صورتگرایی، نقش گرایی
  • بررسی وجود اشتراک و افتراق داستان های کوتاه آنتوان چخوف و صادق هدایت
    شادمان شکروی، افسانه صحتی صفحه 313
    صادق هدایت در ایران و آنتوان چخوف در جهان بنیادهای داستان کوتاه را دگرگون کردند. در واقع همان طور که دنیای داستان نویسی مدیون کشف و شهودهای چخوف است، داستان نویسی ایران مدیون بدعت های نبوغ آمیز صادق هدایت می باشد. هرچند هدایت پیرو کامل شیوه نویسندگی چخوف نبوده است و از این نظر وجوه افتراقی میان کار دو نفر وجود دارد، با این حال وجوه تشابه قابل توجهی نیز هست که متاسفانه تاکنون کمتر به آن ها پرداخته شده است. وجوه تشابهی که خصوصا در هنر استفاده از تصاویر برای تعمیق موضوع و باورمند کردن آن، نهفته است. در این طرح وجوه تشابه و تفاوت داستان های برگزیده و برجسته این دو نویسنده به ویژه از جنبه ساختاری و درونمایه ای مورد مقایسه قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: چخوف، داستان کوتاه، درونمایه، ساختار، هدایت
  • نوآوری علمی و تقلید ادبی در سروده های ابن سینا
    علی باقر طاهری نیا، فرامرز میرزایی صفحه 331
    حکیم فیلسوف، دانشمند و ادیب نامدار ایرانی، ابوعلی سینا ملقب به شیخ الرئیس، افزون بر آثار گرانبها و متعددی که در زمینه علوم مختلف از قبیل، طب، فلسفه، منطق و... به رشته تالیف درآورده است، در زمینه ادبیات و به ویژه شعر با تالیف کتاب الشعر به ابراز نظر و اظهار رای پرداخته است. به این ترتیب او علاوه بر مقولات علمی وتجربی در عرصه های شعر و شعور و عاطفه نیز قلم زده است. در مقاله حاضر تلاش خواهد شد تا با اشاره به مضامین جدید علمی فلسفی در سروده های ابن سینا، به این واقعیت پرداخته شود که او در سروده ها و اشعار شخصی اش به تقلید از شعرای گذشته و تبعیت از اسلوب کلاسیک شعر پرداخته است. به این ترتیب، سروده های او از منظر علمی، نو و از نگاه سبک شناسی تقلید و تبعیت به شمار می روند.
    کلیدواژگان: ابن سینا، ادبیات، شعر، نوآوری، تقلید
  • بررسی حروف معانی در عربی و فارسی
    سید حمید طبیبیان صفحه 345
    حروف یکی از اقسام کلمه در زبان عربی و فارسی است. اگرچه این گروه از کلمات در شمار، نسبت به اسم ها و فعل ها و دیگر گونه های واژه ها کمترند و استقلال معنایی ندارند؛ لیکن به عنوان نقش نمای نحوی کلمات، بسیار پراهمیت اند، زیرا این گونه واژه ها برای پیوند دادن میان کلمات و جملات به کار می روند. حروف چه در زبان عربی و چه در زبان فارسی از یک ویژگی برخوردارند و آن این است که نقش واژه پس از خود را روشن می سازند. به این سان که حروف جاره عربی اسم پس از خود را مجرور کرده به آن نقش زمانی، مکانی، تبعیضی و مانند آن می دهند، حروف اضافه فارسی نیز اسم پس از خود را به عنوان متمم نقش بخشیده به آن معانی گوناگون می دهند. حروف ندا در هر دو زبان اسم پس از خود را نقش منادایی و حروف ربط اسم پس از خود را نقش معطوفی یا در اصطلاح دستورنویسان نو، نقش همپایگی می دهند. نگارنده در این مقاله روش های کاربردی حروف را در هر دو زبان با هم برابر نهاده است تا وجوه اشتراک و اختلاف آن ها بر خوانندگان ارجمند روشن گردد و پرده از برخی زوایای تاریک زبان که کمتر مورد توجه دستورنویسان بوده است، برداشته شود.
    کلیدواژگان: حروف، حروف معانی، نقش نمای متمم (حروف اضافه)، نقش نمای پیوند (حروف ربط)، قید، نشانه ندا، صوت یا شبه جمله
  • احوال و اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی در دوران آل بویه از دیدگاه مورخان و نویسندگان عرب
    عبدالعلی فیض الله زاده صفحه 361
    آیا آل بویه، این خاندان ایرانی که توانستند در دوران سلطه خلافت عباسی حکومتی شیعی تاسیس کنند، واقعا همان طور بوده اند که منابع عرب از آنان تصویر می کنند؟ این سؤالی است که در واقع مقاله حاضر در پاسخ دهی به آن می کوشد. نگارنده با طرح این فرضیه که گر چه طبیعتا نمی توان آل بویه، یا هر حکومت دیگری را به طور کامل از تمامی آن چه درباره آن ها دامن زده شده است، مبرا دانست؛ اما منابع عرب درباره آنان با بی انصافی کامل سخن رانده اند چنان که از موازین عقل پسند خارج شده اند؛ و این در حالی است که حاکمان آل بویه در زمینه های ادبی، فرهنگی و شعر و... حتی خوشان صاحب نظر و تاثیر بوده اند و نواقص و کاستی های اجتماعی و سیاسی دوران حکومت آنان گرچه تا حدودی از ظلم و بی عدالتی برخی حاکمان این خاندان ناشی می شده، اما در کل بیش از هرچیز از درگیری آنان در جنگ ها و نابسامانی هایی نشات می گرفت که اجبارا توجه آن ها را بیشتر به سمت رفع این مشکلات معطوف می ساخت.
    کلیدواژگان: آل بویه، خلافت عباسی، شیعه
  • برادرکشی مقدس: نمایی از همانندی ها در رستم و اسفندیار و پیرمرد و دریا
    بهزاد قادری، علی اصغر رحیمی صفحه 383
    حماسه و حماسی زیستن هردو از جهانی سخن می گویند که در آن انسان ها یا پیوندی ویژه با طبیعت دارند، یا سودایش را در سر می پرورانند. این مقاله رزم رستم و اسفندیار در شاهنامه و پیرمرد و نیزه ماهی در پیرمرد و دریا را تمثیلی از این جست وجو می داند. نویسندگان، با نگاهی به کهن الگوی جست وجو برای همتا و برادر، این دو رزم را تلاش دو انسان برای یافتن دو برادر و دو همتا می خوانند و برادرکشی آنان را نخست برصحنه کشیدن و گرامی داشتن گونه ای هستی یگانه و سپس بدرودگفتن آنان با دنیای حماسی و گام نهادن به تاریخ کژوکوژ می شناسند.
    کلیدواژگان: شاهنامه، پیرمرد و دریا، آیین، برادرکشی، رستم، سانتیاگو، اسطوره، تاریخ، آز
  • نظم و ساختار در نظریه بلاغت جرجانی
    مریم مشرف صفحه 403
    عبدالقاهر جرجانی بلاغی معروف ایرانی، زیبایی های آثار ادبی را حاصل وجود کیفیت خاصی در این آثار می داند که او آن را «نظم» می نامد. بررسی انجام شده نشان می دهد که وی برای شرح نظریه نظم، از سه منظر اساسی به ادبیات روی می کند: ساحت لفظی، ساحت نحوی و ساحت معنایی. نویسنده این مقاله بر آن است که دیدگاه های جرجانی در این سه محور قابل قیاس با آرای گروهی از منتقدان قرن بیستم به ویژه فردیناند دوسوسور و نوام چامسکی و پیروان آن ها یعنی منتدان ساختگرا و پیروان دستور گشتاری است.
    کلیدواژگان: نظم، جرجانی، نحو، ساخت، ساختگرا، معنایی، لفظی
  • رگه هایی از فلسفه غرب در آراء و اندیشه مولوی
    بابک معین صفحه 417
    مثنوی و دیوان شمس مولوی را نه تنها باید شگرف ترین یادگار عرفان ایرانی به حساب آورد، بلکه این دو اثر بزرگ را باید حاوی بسیاری از اندیشه ها و نظریات فلسفی دانست که گاه تنها در غالب یک بیت با زبانی ساده بیان شده است. برای مثال، بینش فلسفی سولیپسیسمی پروست در خصوص عشق را در اندیشه مولوی زمانی که از عشق مجازی صحبت می کند، می توان جست وجو کرد. در اندیشه های مولوی می توان نظام فلسفی پیچیده روانکاوی فروید را نیز جست وجو نمود. همچنین نظام فلسفی پدیدارشناسی هوسرل تنها در بیتی از گنجینه ابیات مثنوی نمودار می شود، همان سان که می توان در اندیشه های مولوی به رگه هایی از فلسفه واسازی دریدا رسید. در این مقاله بی آن که به ساختار کلی حاکم بر اندیشه مولوی پرداخته شود، ادعا شده که عصاره و چکیده برخی از افکار و اندیشه های اندیشمندان غرب را می توان در اندیشه های این عارف بزرگ دنبال کرد.
    کلیدواژگان: مولوی، پروست، روانکاوی، هوسرل، پدیدارشناسی، دریدا، واسازی
  • مطالعه ارجاعات درون متنی در مثنوی با رویکرد بینامتنی
    بهمن نامورمطلق صفحه 429
    مثنوی معنوی امروزه با ترجمه ها و اقتباس های انجام شده، یکی از اسطوره متن های مهم زبان فارسی در بخش بزرگی از جهان معاصر محسوب می شود. موضوع پیوستگی و ارتباط متنی و بینامتنی در مورد مثنوی نیز همچون دیگر آثار بزرگ همواره مورد توجه محققان بوده و نظرها گوناگونی را در این خصوص در پی داشته است. ارتباط بینامتنی و ترامتنی در آثار مولانا به چهار بخش بینامتنی میان مؤلفی، بینامتنی مؤلف، میان دفتری و درون دفتری قابل تقسیم است که در این مقاله به کوچک ترین بخش این ارتباط، یعنی روابط درون دفتری متن های مثنوی پرداخته می شود. مقاله حاضر برای نمونه به بررسی چگونگی ارتباط میان روایت های دفتر نخست مثنوی پرداخته است. برای این منظور، ضمن دسته بندی روایت های این دفتر با توجه به نوع ارتباطی که با دیگر روایت ها برقرار می کند، به چگونگی رابطه میان این روایت های تودرتو و یا مستقل نیز پرداخته می شود. در نتیجه موضوع اساسی این مقاله بررسی پیوستگی متنی با حفظ استقلال راویی در دفاتر مثنوی معنوی است. روش نقد و بررسی نیز بینامتنیت و به طور دقیق ترامتنیت ارائه شده توسط ژرار ژنت خواهد بود که مؤلف مقاله کوشیده است این روش را با دگرگونی های لازم برای پیکره مطالعاتی منطبق کند.
    کلیدواژگان: مولانا، مثنوی معنوی، ترامتنیت، پیوستگی متنی
  • بررسی تطبیقی سیمای زنان در شاهنامه فردوسی و جنگ و صلح تولستوی
    مرضیه یحیی پور، مهناز نوروزی صفحه 443
    شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی و جنگ و صلح لف نیکلایویچ تولستوی دو حماسه بزرگ ادبیات جهان به شمار می آیند که ارزش و جایگاه والای خود را در میان سایر آثار، تا به امروز حفظ کرده اند. فردوسی و تولستوی در این دو اثر حماسی توانستند، بسیاری از جنبه های زندگی بشر و ابعاد گوناگون آن را در قالب حوادث اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، اخلاقی، تاریخی، صحنه های جنگ و خونریزی و صلح، با نمادین کردن خیر در برابر شر به تصویر بکشند. بی شک بررسی سیمای زنان و حضور قهرمانان زن در صحنه های بی نظیر حماسی و در کنار هم قراردادن اقشار مختلف به منظور مقایسه آن ها با یکدیگر، می تواند دیدگاه های این نویسندگان بزرگ را درباره نقش اجتماعی، فرهنگی و همچنین سیاسی زنان در جامعه و به خصوص در خانواده نشان دهد. هر دو نویسنده معتقدند که زنان نیک سیرتی همچون رودابه، سیندخت، ناتاشا راستووا، ماریا بالکونسکایا و... با توجه به پایبندیشان به اصالت خانوادگی و موازین اخلاقی، کمک به بقا و ایجاد آرامش در خانواده نموده و خود نیز به پاداشی نیک و شایسته در زندگی دست یافته اند. برعکس، زنان بدسیرت و ناشایست، مانند سودابه و هلن کوراگینا به علت زیرپاگذاشتن اصول اخلاقی و لاقیدی خود به کیفری سخت رسیده اند. با بررسی شاهنامه و جنگ و صلح می بینیم گرچه فردوسی و تولستوی از دو فرهنگ، قوم و مذهب مختلف اند و در شرایط و دوره های متفاوت زیسته اند، ولی هر دو آن ها، به زنان نیکو صفت و پاکدامن، زنانی که به وظایف مادری و همسری خود به نحو شایسته عمل می کنند و نمونه زن اصیل و با اخلاق هستند، به دیده احترام می نگرند و ارج می نهند.
    کلیدواژگان: جنگ، صلح، حماسی، زن، عشق، خانواده، اخلاق