فهرست مطالب

تحقیقات جنگل و صنوبر ایران - سال شانزدهم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1387)

فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
سال شانزدهم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان 1387)

  • 175 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/08/15
  • تعداد عناوین: 14
|
  • بابا خانجانی شیراز *، رضوان قدرتخواه، ارسلان همتی صفحات 169-175
    منطقه انتشار گونه سرخدار (.Taxus baccata L) اروپا، آسیای صغیر، شمال آفریقا و قسمتی از سواحل دریای خزر است. سرخدار یکی از 4 گونه سوزنی برگان ایران است که در جنگلهای گیلان به طور طبیعی می روید و یکی از گونه های صنعتی و دارویی ارزشمند گیاهی است که به دلیل بی توجهی و تخریب رویشگاه های طبیعی، زادآوری آن مختل و در معرض انهدام قرار گرفته است. برای بررسی تاثیر سن قلمه و نوع خاک در روش های ازدیاد این گونه از طریق قلمه در محل نهالستان پیلمبرا گیلان، مشخصات عرض جغرافیایی 12 35 370 شمالی و طول جغرافیایی 14 4 490 شرقی به روش آماری اسپلیت پلات (تاثیر متقابل عوامل) که عبارتند از: تیمار اصلی قلمه های حاصل از رشد جاری، شاخه های سال قبل خشبی شده و شاخه های دو ساله و تیمارهای فرعی، 4 نوع خاک شامل لوم، شن خالص، شنی لومی، خاک آمیخته و عناصر متفاوت در هر تیمار 15 قلمه و در مجموع 540 قلمه در سه تکرار به مرحله اجراء در آمد. نتایج نشان می دهند که در تیمارها از نظر آماری در سطح 5 درصد، تفاوت معنی دار بوده و بیشترین درصد ریشه زایی مربوط به تیمار اصلی شاخه خشبی یکساله با تیمار فرعی شن خالص (2/82 %) و کمترین درصد مربوط به تیمار قلمه بیش از یکسال یا خاک لومی (3/13%) و خاک آمیخته با عناصر متفاوت (5/15%) می باشد
    کلیدواژگان: سرخدار، قلمه، سن، خاک، ازدیاد
  • سجاد مدانلو *، حمید جلیلوند، سید محمد حسینی نصر صفحات 176-185
    به منظور ارزیابی اثرات غلظت های مختلف نمک پتاسیم ایندول بوتیریک اسید (KIBA) و نوع قلمه گیری از محل شاخه در ریشه زایی گونه در حال انقراض سرخدار (Taxus baccata L)، آزمایشی با طرح اسپلیت – فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در فصل پاییز در چهار تکرار اجرا گردید. در این طرح هورمون نمک پتاسیم ایندول بوتیریک اسید در چهار سطح 0، 25، 50 و 75 میلیگرم در لیتر و محل قلمه گیری از شاخه از سه قسمت فوقانی، میانی و تحتانی مورد آزمایش قرار گرفت. نتیجه آزمایش نشان داد که بیشترین درصد ریشه زایی در غلظت 75 میلیگرم در لیتر اتفاق می افتد. قلمه قسمت فوقانی شاخه ها، بیشترین درصد زنده مانی و ریشه زایی را نشان داد. در تجزیه واریانس، سطوح هورمون در زنده مانی و ریشه زایی قلمه ها و نوع قلمه در زنده مانی و تولید دسته های برگی پس از 17 هفته (در سطح 5%) تاثیر داشتند. زنده مانی و ریشه زایی (پس از 23 هفته) در سطح 1% از نظر آماری معنی دار بود. نتیجه نهایی نشان داد که قلمه نوک شاخه ها و تیمار با هورمون KIBA به مقدار 75 میلیگرم در لیتر به مدت یک ساعت مناسبترین تیمارهای قلمه های سرخدار در پاییز می باشد.
    کلیدواژگان: ریشه زایی، هورمون اکسین (KIBA)، قلمه، سرخدار
  • آزاده صالحی*، مسعود طبری، جهانگرد محمدی، علیرضا علی عرب صفحات 186-196
    در این تحقیق تاثیر آبیاری با فاضلاب شهری بر رشد درختان 15 ساله کاج تهران (Pinus eldarica Medw)در دو عرصه آبیاری شده با فاضلاب شهری و آب معمولی (آب چاه) واقع در جنوب شهر تهران مطالعه گردید. بدین منظور در هر یک از دو عرصه مورد بررسی چهار قطعه نمونه (30×30 متر) به صورت منظم تصادفی (سیستماتیک) پیاده شد. اندازه گیری ها در قطعات نمونه انتخاب شده آشکار ساخت که قطربرابرسینه، ارتفاع کل، طول تاج، قطر متوسط تاج، رویه زمینی و حجم درختان کاج تهران به طور معنی داری (01/0> P) در عرصه آبیاری شده با فاضلاب شهری بیشتر از عرصه آبیاری شده با آب معمولی است. غلظت عناصرغذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم نیز در خاک تیمار شده با فاضلاب شهری به طور معنی داری (01/0> P) بیشتر از خاک تیمار شده با آب چاه بود. نتایج حاصل از این تحقیق ایده بهره برداری از فاضلاب شهری را به عنوان منبع مهمی برای تامین آب مورد نیاز جنگل کاری بیش از پیش تقویت و مورد پشتیبانی قرار می دهد.
    کلیدواژگان: آبیاری، خاک، رشد، فاضلاب شهری، فضای سبز، کاج تهران
  • جمشید مختاری*، عزت الله ابراهیمی، کرمعلی ذبیحی، احسان صیاد صفحات 197-210
    از جمله گونه های زود رشد که در گذشته بیشتر به صورت خالص کاشته می شدند، صنوبرها می باشند که اخیرا کاشت آمیخته آنها با گونه های تثبیت کننده ازت، برای حاصل خیزی خاک پیشنهاد می شود. به همین دلیل درختان صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoides 77/51) با گونه توسکای ییلاقی (Alnus subcordata) در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با پنج تیمار آمیختگی (100 درصد صنوبر، 33 درصد صنوبر+ 67 درصد توسکا، 50 درصد صنوبر + 50 درصد توسکا، 67 درصد صنوبر + 33 درصد توسکا، 100 درصد توسکا) و چهار تکرار با فاصله کاشت 4 × 4 متر در ایستگاه تحقیقات چمستان کاشته شدند تا اثرات متقابل این گونه ها مورد بررسی قرار گیرد. نتایج در سال هفتم اجرای طرح نشان داد که در مجموع، میانگین درصد زنده مانی صنوبر در این طرح بیشتر از توسکا بوده است. صنوبر در آمیختگی 50 درصد صنوبر+ 50 درصد توسکا، بیشترین زنده مانی را داشت که با سایر تیمارها اختلاف معنی داری نشان داد. زنده مانی توسکا در تیمارها اختلاف معنی داری نداشت. بیشترین رویش قطری صنوبرها در تیمار 33 درصد صنوبر + 67 درصد توسکا و کمترین آن در صنوبر خالص به دست آمد. بیشترین رویش ارتفاعی صنوبرها در تیمار 67 درصد صنوبر + 33 درصد توسکا محاسبه شد. مقایسه میانگین حجم به ازای هر درخت صنوبر و توسکا در هریک از درجه های آمیختگی اختلاف معنی داری را بین تیمارها نشان نداد ولی در مورد درختان صنوبر، بیشترین حجم درختان در تیمار آمیخته 33 درصد صنوبر + 67 درصد توسکا وجود داشت. درحالی که بیشترین حجم توسکا، در کشت خالص این گونه محاسبه شد. تیمار توسکای خالص و تیمار آمیخته 33 درصد صنوبر + 67 درصد توسکا، تفاوت معنی داری را در مقدار ازت کل خاک با دیگر تیمارهای این جنگل کاری نشان دادند.
    کلیدواژگان: توسکا، صنوبر، چمستان، کاشت آمیخته، خصوصیات کمی و کیفی، خصوصیات خاک
  • بهنام حمزه *، معصومه خان حسنی، یحیی خداکرمی، مصطفی نعمتی پیکانی صفحات 211-229
    جنگلهای منطقه چهارزبر با 3000 هکتار مساحت در بخشی کوهستانی در 34 کیلومتری جنوب غربی استان کرمانشاه و در رشته کوه های زاگرس قرار گرفته است. براساس جمع آوری های گیاهی انجام شده از منطقه، 161 گونه و واحدهای تحت گونه ای متعلق به 124 جنس و 40 تیره شناسایی شده است. تیره های... LaوA به ترتیب بیشترین غنای گونه ای را دارند. در بین گیاهان این منطقه تروفیتها شکل زیستی غالب را تشکیل می دهند. بعد از آن به ترتیب همی کریپتوفیتها، ژئوفیتها، فانروفیتها و کامفیتها قرار دارند. از لحاظ کوروتیپ، بیشترین گونه ها متعلق به ناحیه «ایران - تورانی» است. به منظور تعیین جوامع و زیر جوامع گیاهی جنگلهای چهارزبر از مکتب براون- بلانکه استفاده شد. تعداد 28 قطعه نمونه در رویشگاه های مختلف استقرار یافت. تجزیه و تحلیل داده های جامعه شناختی گیاهی به روش هایAFC وCAH با استفاده از برنامه آنافیتو حضور یک جامعه گیاهی،Astragalo tortousi – Quercetum persicae، و دو زیر جامعه، acantholimono blakelockii-festucetosum ovinae وgundelietosum tournefortii، را نشان داد. زیر جوامع گیاهی تشخیص داده شده از نظر جهت و میزان شیب و میزان ماده آلی خاک متفاوت هستند
    کلیدواژگان: جنگلهای زاگرس، فلور، جامعه بلوط ایرانی
  • سید رضامصطفی نژاد*، سیداحسان ساداتی صفحات 230-240
    به منظور بررسی سازگاری گونه های مختلف خانواده Taxodiaceae در شرایط جلگه ای چمستان سه گونه از این خانواده به نامهای: Cryptomeria japonica، Sequoia sempervirensو (دارتالاب) Taxodium distichum مورد مطالعه قرارگرفتند. این گونه ها در سال 1362 و در قطعات 1600 متر مربعی به فواصل 4 ×4 متر به تعداد 121 اصله در قالب طرح تحقیقاتی کشت گروهی از مهمترین و سریع الرشدترین درختان صنعتی جهان کاشته شده اند. اندازه گیری های نهایی از صفات مختلف از قبیل درصد زنده مانی، قطربرابرسینه، ارتفاع و کیفیت گونه ها یادداشت برداری شد. در این اندازه گیری 2 ردیف بافر حذف شده و تک تک پایه ها به صورت صددرصد آماربرداری شده و داده ها با نرم افزار Excel رسم و با روش مقایسه میانگین ها (F) و داده های مربوط به 3 توده با تجزیه واریانس (Anova) از طریق آزمون دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. بیشترین درصد زنده مانی و کیفیت تنه را توده Cryptomeria japonica(98 و92 درصد) و کمترین زنده مانی را توده Taxodium distichum(60 درصد)، پایین ترین کیفیت تنه را Sequoia sempervirens (15 درصد) دارا بودند. از لحاظ کمی بیشترین قطر برابرسینه و ارتفاع مربوط به توده Sequoia sempervirens با میانگین قطری 9 /41 سانتیمتر و متوسط ارتفاع 95 /19 متر و کمترین قطر برابرسینه و ارتفاع برای گونه Cryptomeria japonica به ترتیب 3 /23 سانتیمتر و 95 /15 متر برآورد گردید. به طورکلی هر سه گونه به عنوان گونه های موفق و سازگار بوده و با رشد قطری و ارتفاعی خوب قابلیت کشت و توسعه در شرایط مشابه را دارا می باشند.
    کلیدواژگان: سازگاری، زنده مانی، رویش، دارتالاب، سکویا، کریپتومریا
  • جهانگیر محمدی*، شعبان شنایی جویباری، هاشم حبشی، مجتبی امیری صفحات 241-250
    به منظور بررسی تاثیر شیوه تدریجی- پناهی بر تنوع گونه ای در هر یک از مراحل اجرای آن، تحقیق حاضر در جنگلهای بلوط لوه، گرگان اجرا شد. در این مطالعه 117 قطعه نمونه 36/0 هکتاری به ابعاد 60×60 متر به روش آماربرداری خوشه ایپیاده و اطلاعات قطر و نوع گونه درختی برداشت شد. در این تحقیق سه توده مدیریت شده (توده پناهی دانگ دوم (20ساله)، توده پناهی دانگ اول (40ساله) و اصلاحی) و توده طبیعی براساس شاخصهای تنوع شانون- وینر، یکنواختی اسمیت- ویلسون و غنای گونه ای مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که چهار توده یادشده، براساس شاخصهای تنوع و یکنواختی با احتمال 95 درصد تفاوت معنی داری داشتند و بیشترین مقدار شاخص یکنواختی اسمیت- ویلسون و کمترین مقدار شاخص تنوع شانون- وینر مربوط به توده طبیعی بود. این تفاوت می تواند به دلیل بهره برداری و باز شدن تاج پوشش باشد. کم بودن مقادیر شاخص تنوع شانون- وینر و یکنواختی اسمیت - ویلسون در دانگ اول نسبت به دانگ دوم و تفاوت معنی دار این دو توده با توده طبیعی گویای این مطلب است که بهره برداری به شیوه تدریجی- پناهی و تمرکز برداشت در قطرهای زیاد باعث کاهش تنوع گونه ای در منطقه مورد مطالعه شده است.
    کلیدواژگان: تنوع گونه ای، بهره برداری، شیوع تدریجی، پناهی، جنگل لوه
  • شیرزاد محمدنژاد کیاسری*، حسین سردابی، سید علیرضا موسوی گرمستانی، علی برهانی، موسی کارنده، رستم بزرگ نژاد، سعید قاسمی صفحات 251-261
    در این تحقیق مناسب ترین زمان کاشت گونه های کاج بروسیا و سرو زربین در طول دو سال متوالی مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج بررسی متغیرهای کمی و کیفی نونهالهای سرو زربین (متوسط قطر یقه، متوسط ارتفاع، متوسط زنده مانی و متوسط کیفیت)، کاشت پاییزه نسبت به کاشت بهاره برتری داشته است (آزمون t، سطح احتمال 01/0). در ارتباط با کاشت پاییزه، گونه کاج بروسیا نیز اگرچه از نظر متغیرهای کمی متوسط قطر یقه و متوسط ارتفاع، برتری معنی داری را نسبت به کاشت بهاره از خود نشان داده است (آزمون T، سطح احتمال 01/0)، ولی به لحاظ متغیرهای کیفی و متوسط زنده مانی بین دو فصل کاشت بهاره و کاشت پاییزه اختلاف معنی داری مشاهده نشده است. در ارتباط با گونه کاج بروسیا نیز از آنجایی که به لحاظ متغیرهای کیفی و متوسط زنده مانی بین دو تاریخ کاشت اختلاف معنی داری وجود نداشته است، تعیین مناسب ترین زمان کاشت براساس برآورد هزینه تولید نو نهال در دو فصل کاشت پاییزه (پانزدهم آبان ماه) و کاشت بهاره (پانزدهم اسفندماه) قابل توصیه خواهد بود.
    کلیدواژگان: ارتفاع، زمان کاشت، زنده مانی، قطر، کیفیت، نونهال
  • مجتبی پاک پرور*، مجتبی حمزه پور، علیرضا عباسی صفحات 262-273
    در این تحقیق چگونگی تاثیر عوامل خاکی بر رشد و یا ممانعت از رشد نهالهای کاشته شده در یک طرح پیشاهنگ استقرار گونه های درختی بررسی شده است. طرح اصلی شامل 9 تیمار گونه های مختلف درختی در 3 تکرار بوده که در قالب آماری بلوکهای کامل تصادفی اجرا شده است. آماربرداری نهالها در طول سال دوم تا سال پایانی طرح انجام و زنده مانی گونه های کاشت شده در دو نوبت (ابتدا و انتهای فصل رویش) از طریق شمارش نهالهای سبز و خشک ثبت گردید. اجرای ده ساله آزمایش و تحلیل نتایج نشان از این داشت که بین تیمارها و نیز تکرارها تفاوت معنی دار وجود دارد. برای بررسی علت تغییرات در تکرارها تحقیق حاضر به انجام رسید. در این تحقیق با دیدگاهی نو مبتنی بر یافتن مهمترین عامل خاکی تاثیرگذار بر رشد گیاه، ضمن تفکیک واحدهای خاک براساس ویژگی های پستی بلندی، سنگ شناسی، و ژئومورفولوژی، ریخت شناسی نیمرخ خاک آنها تعیین و برخی ویژگی های مهم آزمایشگاهی نمونه های خاک اندازه گیری شد. همچنین میزان شادابی توده گیاهی موجود به روش مشاهده ای امتیازدهی شد. اساس تغییرات واحدهای اصلی خاک بر مبنای توپوگرافی استوار بوده و براین اساس به سه واحد اصلی A، B و C تفکیک شد. جداسازی واحدهای فرعی خاکها براساس دو گروه عوامل بازدارنده و عوامل تعدیل کننده رشد گیاهی بود. از مهمترین موانع رشد گیاه، زیر لایه آهک رس و میزان متراکم بودن آن و دیگری درصد شیب است که سبب افزایش رواناب و کاهش میزان آب قابل استفاده است. درصد سنگ و سنگریزه در نیمرخ از مهمترین عاملهای تعدیل کننده است که شدت تاثیر عاملهای محدود کننده را کاهش می دهد. میزان هماهنگی تغییرات ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و ریخت شناسی خاک با تغییرات میانگین درصد زنده مانی گونه های گیاهی در تکرارها تحلیل گردید. روشی که در این تحقیق به کار گرفته شده، خواهد توانست برای مطالعه ارتباط خاک و گیاه در محیط های طبیعی به عنوان جایگزینی برای روش های رایج که خاک را مستقل از گیاه مورد بررسی قرار می دهد به کار گرفته شود. همچنین براساس الگوی این تحقیق، می توان روشی سامان مند (سیستماتیک) برای طبقه بندی اراضی با هدف جنگل کاری در مناطق خشک پایه ریزی کرد.
    کلیدواژگان: جنگلهای مناطق خشک، سیمانی شدن خاک، بازدارنده رشد، اصلاح کننده خاکی
  • علی اقتصادی * صفحات 274-291
    خروج گرده بینه از جنگل شامل دو مرحله، حمل گرده بینه به وسیله اسکیدر از محل قطع تا کنار جاده های جنگلی (حمل و نقل اولیه) و حمل گرده بینه های جمع آوری شده در دپوی کنار جاده های جنگلی به وسیله کامیونها و تریلی های چوبکش به محل کارخانه (حمل و نقل ثانویه) می باشد. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل موثر در تولید و زمان چوبکشی می باشد. در اثر کاهش زمان چوبکشی، هزینه های خروج چوب در جنگلهای تحت مدیریت شرکت نکاچوب کاهش خواهد یافت. در این مطالعه ضمن مشخص نمودن اجزای کار چوبکشی، تعداد 45 نمونه (نوبت چوبکشی) برای اسکیدر تاف و60 نمونه برای تریلی های چوبکش مورد زمان سنجی قرارگرفت. برای مراحل مختلف، زمان سنجی به روش زمانهای پیوسته انجام گردید. با تجزیه و تحلیل داده ها، مدل ریاضی پیش بینی زمان چوبکشی به وسیله اسکیدر تاف به صورت تابعی از متغیرهای فاصله چوبکشی، شیب طولی مسیرچوبکشی، تعداد و حجم گرده بینه و زمان چوبکشی به وسیله تریلی های چوبکش در هر نوبت ارائه گردیده است. با محاسبات مربوط مشخص شد که مدلهای ارائه شده دارای اعتبار لازم برای پیش بینی زمان چوبکشی به وسیله اسکیدر تاف و تریلی های چوبکش بوده و در نتیجه با محاسبه زمان چوبکشی، هزینه چوبکشی قابل محاسبه می باشد. میزان تولید چوب با توجه به مطالعات انجام شده در چوبکشی به وسیله اسکیدر تاف 26/10 مترمکعب و حمل چوب به وسیله تریلی های چوبکش 79/5 مترمکعب در ساعت به دست آمد.
    کلیدواژگان: اسکیدر تاف، نرخ تولید، مدل پیش بینی زمان چوبکشی، حمل و نقل چوب، بهره برداری جنگل
  • سارا تیموری*، جهانگیر فقهی، مرتضی شریفی صفحات 292-303
    لزوم برنامه ریزی موفق و کارا در امر جنگل داری و فضای سبز شهری علاوه بر صرف بودجه و در اختیارگیری منابع مالی، شناخت وضعیت موجود و توان منطقه مورد برنامه ریزی از لحاظ نوع نیازمندی و توانایی های بالقوه آن در زمینه پوشش گیاهی می باشد. در این مطالعه از توانایی تصاویر ماهواره ایکونوس و عکسهای هوایی برای کسب اطلاع از وضعیت سطح پوشش سبز در منطقه شهری و محاسبه سرانه فضای سبز در منطقه ای واقع در شمال غرب شهر تهران، ناحیه 3 و قسمتی از ناحیه 4 از منطقه 2 شهرداری به مساحت 538 هکتار، استفاده شده است. به این منظور تصاویر ماهواره ای پس از انجام پیش پردازشهای لازم تحت عملیات تفسیر رقومی به صورت خودکار که شامل طبقه بندی با استفاده از خوارزمیک حداکثر احتمال می باشد، قرار گرفت. در عین حال عکسهای هوایی یاد شده ابتدا رقومی و تصحیح هندسی شده، سپس برای برآورد صحت طبقه بندی به عنوان واقعیت زمینی مورد استفاده قرار گرفت. به این منظور شبکه نقطه چینی با 4371 نقطه، متمرکز در خوشه هایی با مساحت 100 متر مربع، بر روی عکسهای هوایی پیاده شده و نقاط یاد شده مورد تفسیر قرار گرفتند. در نهایت تعلق و عدم تعلق آنها به طبقه فضای سبز بررسی شد. فاصله خوشه ها از هم 100 × 100 متر و فاصله نقاط شبکه نقطه چین در هر خوشه 5 × 5 متر در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل با نتایج حاصل از طبقه بندی خودکار تصویر ماهواره ای مقایسه شده و جدول خطا رسم گردید که با توجه به آن، صحت کلی در مطالعه حاضر 97% محاسبه شده است. منطقه به 45 حوزه مطابق با مرزبندی مرکز آمار کشور تقسیم شده و سرانه فضای سبز در کلیه حوزه ها با در دست داشتن اطلاعات جمعیتی محاسبه گردید. سپس تعیین مساحت و تهیه نقشه پراکنش مناطق خالی به عنوان حداکثر توان قابل افزایش به سطح فضای سبز منطقه انجام شد. نتایج حاصل بیانگر وجود سرانه 14 متر مربع بر نفر در کل منطقه است که حدود 20% از سطح کل منطقه را شامل می شود و دامنه پراکنش آن بین 9/3 و 9/28 متر مربع بر نفر در سطح حوزه ها متغیر می باشد. در نهایت با روی هم گذاری نقشه مناطق خالی و نقشه سرانه فضای سبز مناطق خالی برای اختصاص یافتن به پوشش سبز اولویت بندی شدند.
    کلیدواژگان: سرانه فضای سبز، تصاویر IKONOS، شبکه نقطه چین، عکسهای هوایی
  • اشرف آقابراتی*، سیدمحسن حسینی، عباس اسماعیلی، نادر بهرامی فر، حبیب مارالیان صفحات 304-313
    هدف از این مطالعه، بررسی تجمع عناصر سنگین کروم و نیکل در اعماق مختلف خاک و اندامهای درخت زیتون (برگ و میوه) در اثر کاربرد فاضلاب شهری می باشد. برای انجام پژوهش حاضر، عرصه جنگل کاری شده با گونه زیتون، با دو تیمار آب چاه (شاهد) و فاضلاب شهری در طول هفت سال در شهر ری آبیاری شد. در هر یک از تیمارها (آبیاری با آب چاه و آبیاری با فاضلاب شهری)، سه قطعه نمونه به صورت منظم تصادفی (سیستماتیک) انتخاب گردید. در هر یک از قطعات، نمونه های برگ، میوه و خاک (از عمق صفر تا 15، 15 تا 30 و 30 تا 60 سانتیمتری) برای تجزیه در سه تکرار برداشت شدند. کلیه نمونه ها طبق روش های استاندارد تجزیه شیمیایی شدند و از دستگاه جذب اتمی با شعله مدل PU9400X استفاده گردید. با توجه به همگن بودن داده ها از آزمون t غیرجفتی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که آبیاری با فاضلاب شهری سبب افزایش معنی دار غلظت نیکل و کروم در خاک می شود. غلظت نیکل و کروم در برگهای درختان آبیاری شده با فاضلاب شهری بیش از غلظت این عناصر در برگهای درختان آبیاری شده با آب چاه بود، اما اختلاف معنی داری در غلظت فلزات سنگین در میوه های زیتون مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: عناصر سنگین، آلودگی، خاک، درخت، فاضلاب شهری
  • مصطفی جعفری* صفحات 314-326
    خشکی یا محدودیت آب یکی از مهمترین عوامل اقلیمی در ایران است. عناصر اقلیمی به ویژه میزان بارش به صورت معنی داری در مناطق مختلف تفاوت دارد. توزیع پراکنش میزان بارندگی در طی سال در اغلب مناطق از شرایط مناسبی که برای رشد گیاه مفید باشد، برخوردار نیست. منطقه خزری بیشترین میزان نزولات را دریافت می کند. بعضی از گونه های اصلی جنگلهای خزری به شرح زیر است: Fagus orientalis، Carpinus betulus، Acer velutinum، Quercus castaneifolia، Fraxinus excelsior. در این مطالعه کل منطقه جنگلهای خزری از طریق بازدید صحرایی و بررسی نقشه پوشش گیاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. سه نقطه اصلی که نماینده جنگلهای هیرکانی از منطقه مرطوب غرب تا منطقه خشکتر شرق باشند، انتخاب شدند. داده های چهار ایستگاه هواشناسی به منظور تحلیل وضعت اقلیمی مورد استفاده قرار گرفت. اغلب عوامل اقلیمی شامل حداکثر، حداقل، متوسط سالانه دما، میزان روزانه و سالانه نزولات جوی مورد بررسی قرار گرفتند. عمدتا روند (ترند) تغییرات متوسط سالانه دما و میزان سالانه نزولات جوی برای جمع بندی به کار گرفته شدند. به روشنی می توان جمع بندی نمود که طی نیم قرن گذشته، اقلیم جنگلهای منطقه خزری گرمتر شده است. روند نزولات جوی به ویژه در ایستگاه انزلی که بیشترین ثبت نزولات در ایران را دارد و همچنین ایستگاه گرگان کاهش پیدا کرده است. روند نزولات جوی در ایستگاه های رشت و بابلسر تغییر مثبت را نشان می دهند. طی 49 سال گذشته در ایستگاه رشت متوسط سالانه دما حدود 28/1 درجه سانتیگراد و حتی حداقل دما 45/2 درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرده است. میزان افزایش متوسط دمای سالانه در ایستگاه بابلسر طی 54 سال گذشته حدود 44/1 درجه سانتیگراد و حداقل درجه حرارت 80/1 درجه سانتیگراد افزایش را نشان می دهد. کاهش میزان سالانه نزولات جوی در ایستگاه انزلی طی 54 سال گذشته حدود 4/409 میلیمتر و میزان کاهش نزولات جوی برای ایستگاه گرگان طی 53 سال گذشته به مقدار 6/55 میلیمتر بوده است. توزیع و پراکنش گیاهان در هر اقلیم مستقیما به شرایط حرارتی و رطوبتی آن بستگی دارد. در منطقه مورد مطالعه به ویژه در حوزه گیلان و گرگان درجه حرارت بیش از یک درجه افزایش را نشان می دهد و براساس نظر و یا قضاوت کارشناسی، گرایش رویش در پوشش گیاهی حدود صد متر به سمت بالا حرکت نموده است.
    کلیدواژگان: تغییر اقلیم، هواشناسی، جنگلهای خزری، ایران
  • کامبیز پورطهماسبی*، داود پارساپژوه، محمدرضا مروی مهاجر، سودابه علی احمد کروری صفحات 327-342
    الگوی حلقه های پهن و باریک را می توان در میان درختان مختلف یک منطقه مقایسه نمود و سال دقیق تشکیل آن حلقه را درک کرد. این عمل پایه دانش گاه شناسی درختی (Dendrochronology) را می سازد. در این تحقیق با توجه به اهمیت درختان ارس بررسی ای بر روی تغییرات حلقه های رویش این گونه در سه رویشگاه لاین(خراسان)، فیروزکوه(تهران) و زنجان به انجام رسید. در هر رویشگاه 15 درخت با مته رویش سنج نمونه برداری گردید. پهنای دوایر رویش نمونه ها اندازه گیری شد و پس از تطابق زمانی و استاندارد سازی منحنی های رویش، سه کرونولوژی تهیه و با داده های اقلیمی مورد مقایسه قرار گرفت. از لحاظ سنی رویشگاه لاین، مسن تر از دو رویشگاه دیگر بوده است و از لحاظ کیفی رویشگاه زنجان شرائط نامساعدتری برای رویش درختان ارس داشته است. کرونولوژی های بدست آمده در این سه رویشگاه، شباهت های بسیاری با یکدیگر داشته اند که این میزان شباهت بین درختان زنجان و لاین بیشتر بوده است؛ خصوصا در سال های بحرانی رویش نظیر 1902م (1281ش)، 1917م (1296ش)، 1961م (1340ش) و 1975م (1354ش). پهنای دوایر رویش ارس در رویشگاه های مورد مطالعه، روابط قابل توجه ای با فاکتورهای بارندگی و درجه حرارت داشته است. مهمترین این روابط، اثر مثبت معنی دار بارندگی در پائیز و زمستان قبل از شروع فصل رویش جاری و در طول فصل رویش است. درجه حرارت در اکثر مواقع با واکنش های معکوس در درختان ارس همراه بوده است; اگرچه افزایش آن در ماه سپتامبر باعث توسعه سلولهای چوب پایان گردیده است. نتایج این تحقیق نشان داد که درختان ارس در ایران ابزار مناسبی برای مطالعات اقلیم شناسی درختی می باشند.
    کلیدواژگان: ارس، گاه شناسی درختی، تطابق زمانی، درجه حرارت، بارندگی، ایران
|
  • B. Khanjani Shiraz*, R. Ghodratkhah, A. Hemmati Pages 169-175
    Yew is one of 4 conifer species which is distributed and endangered in the northern forest of Iran. In order to study the effect of cutting and bed soil in nursery on success of vegetative propagation of Yew, two different kinds of cuttings (one and two years twigs) and four different soils (loam, sand, sandy loam and mixed soil) were used. A total of 540 cuttings, containing 15 cuttings in each treatment were studied. Results showed that there was a significant difference between treatments at level of 5%. The highest rate of rooted cuttings (82.2%) was observed within one year old woody cuttings in pure sand bed, while the lowest rate (13.3%) was observed within older cutting in loam bed.
    Keywords: Yew, cutting, age, soil, propagation
  • S. Modanloo*, H. Jalilvand, M. Hoseini Nasr Pages 176-185
    In order to investigate the effect of KIBA and kind of cutting on rooting of Yew (Taxus baccata), 4 different levels of KIBA (0, 25, 50 and 75 mg/l) and 3 different kinds of cutting (upper, middle and lower) were studied. Results showed that the highest rate of rooting was observed by application of 75mg/l KIBA. Also the upper cuttings showed the highest rate of rooting and survival after 23 weeks.
    Keywords: rooting, KIBA, cutting, Yew
  • A. Salehi*, M. Tabari, J. Mohammadi, A. Aliarb Pages 186-196
    In this study growth of 15 year-old trees of Pinus eldarica Medw. were investigated in two areas irrigated by municipal effluent and good water in south Tehran. For this purpose four sample plots (30×30 m) were systematic-randomly chosen in both areas. The results showed that diameter at breast height (d.b.h.), total height, crown length, average crown diameter, basal area and volume of Pinus eldarica Medw. trees and the concentration of nutrient elements (N, P, K, Ca, Mg) of soil in area irrigated by municipal effluent were significantly (P <0.01) greater than by good water. It might be concluded that the municipal effluent could be utilized for irrigation trees at afforestation.
    Keywords: green space, growth, irrigation, municipal effluent, Pinus eldarica, soil
  • J. Mokhtari*, E. Ebrahimi, K. Zabihi, E. Sayyad Pages 197-210
    Poplars are fast-growing species that were planted pure in the past. Mixed plantations of poplar with nitrogen fixing species have been recommended recently to increase the soil fertility. In this study, American poplar (Populus deltoids 77/51) has been planted with different mixture ratios with Caucasian Alder (Alnus subcordata) in randomized complete blocks with four replications in Chamestan research station, Mazandaran province, northern Iran. For further comparisons, pure stands of poplar and alder were also added to the treatment design. The plantation spacing was 4×4m. Results after 7 years showed that survival rate of poplar were greater than alder, in general. The highest rate of poplar survival was observed in the treatment of 50% poplar + 50% alder. The differences among treatments were statistically significant. The highest diameter increment was measured within poplars in the treatment of 33% poplar + 67% alder and the least in the pure poplar stand. The highest total height was measured within poplars in the treatment of 67% poplar + 33% alder. The highest volume of individuals trees were measured within poplars in the mixture of 33% poplar + 67% alder, while the highest tree volume of alder was obtained within the alder pure stand. The amount of soil nitrogen was significantly higher in the pure alder stand and mixture of 33% poplar + 67% alder, than in the soil of other treatments.
    Keywords: Alder, Poplar, mixed plantation, soil, Chamestan, Iran
  • B. Hamzehee*, M. Khanhasani, Y. Khodakarami, M. Nemati Peykani Pages 211-229
    The Chaharzebar forests with 3000 ha area is located in a mountain section, 34 km S.W. of Kermanshah province in Zagros mountains. The collected plants in this area include 161 species and subspecies which belong to 124 genera and 40 families. The richest families are Poaceae, Papilionaceae, Asteraceae, Lamiaceae and Apiaceae respectively.Therophytes are the most frequent biological type, and followed by Hemicryptophytes, Phanerophytes and Chamaephytes. In chorotype view, most of plants belong to Irano-Touranian region. The study of plant communities was based on Braun-Blanquet method. 28 releves were taken in different habitats and analyzed by Anaphyto software based on A.F.C and C.A.H methods. Totally, one association, Astragalo tortousi – Quercetum persicae, and two subassociations, acantholimono blakelockii-festucetosum ovinae and gundelietosum tournefortii were recognized. The recognized subassociations are different by exposure, slope and the quantity of organic matter of the soil.
    Keywords: flora, Zagros forests, oak community
  • S.R. Mostafanejad*, S.E. Sadati Pages 230-240
    In order to investigate the adaptation potential of Taxodiaceae species at Chamestan plain of northern Iran, 3 species (Cryptomeria japonica, Sequoia sempervirens and Taxodium distichum) were planted within an area of 1600 m2 in spacing of 4×4m. At the age of 24 the survival rate and some quantitative (dbh, height, annual increment and volume) characteristics were studied. The highest survival rate was observed in the Cryptomeria stand (98%) and the least survival in bald Cypress stand (60%). The results showed that the highest dbh and height of trees belong to redwood stand with 41.9cm and 19.95m, respectively. The lowest dbh and height were measured in Criptomeria stand with 23.3cm and 15.95m, respectively. In general, one can conclude that all 3 species could be considered as promising species.
    Keywords: adaptation, survival, dbh, height, redwood, baldcypress, Cryptomeria
  • J. Mohammadi*, Sh. Shataee, H. Habashi, M. Amiri Pages 241-250
    In order to identify the effect of shelterwood logging on the species diversity in each stages performance, a study was conducted at the Loveh forest, east of Golestan province. Totally, 117 plots with 60×60m were set down with systematic cluster sampling method at the study area. Diameter at breast height (DBH) of trees and species were assessed in each plot. In this study three managed stands including 20 years practiced stands (shelterwood system), 40 years practiced stands (shelterwood system), and improvement stand as well as one unmanaged stand were compared based on Shannon-Wiener, Smith-Wilson and richness indices. The results of analysis of variances showed that difference among four stands were significant (p<0.05) and highest values of Smith-Wilson and lowest value of Shanon-Wiener indices were observed in the natural stands. These differences may be referring to logging and opening crown cover. These results showed that the species diversity was decreased where shelterwood system was applied. The low values of Shannon-Wiener indices and Smith-Wilson indices in 40 years practiced stands compared to 20 years practiced stands confirmed the results.
    Keywords: species diversity, logging, shelterwood system, Loveh forests, Gorgan
  • Sh. M. Kiasari*, H. Sardabi, S. A. Mousavi Garmestani, A. Borhan, M. Karandeh, R. Bozorgnejad, S. Ghasemi Pages 251-261
    The objective of this study was to find out the most suitable date of seed sowing in respect to quantitative and qualitative growth of Pinus brutia and Cupressus sempervirens var. horizontalis seedlings in forest nursery from September 2003 to September 2005. In respect to quantitative parameters of both studied species (mean collar diameter, mean height), the sowing date in autumn was better than the spring (P<0.01). In respect to qualitative parameters and survival of seedlings there was no significant difference between the sowing dates for Pinus brutia. However, for Cypress the autumn sowing date was better than spring (P<0.01).
    Keywords: height, sowing date, survival, diameter, quality, seedling
  • M. Pakparvar*, M. Hamzepoor, A. Abbasi Pages 262-273
    Effect of edaphic and geomorphologic factors on the growth promotion or restriction of the planted seedlings of Cupressus sempervirens var. horizontalis Mill., Cupressus sempervirens var. arizonica Greene., Pinus brutia Elwes Henry., Pinus eldarica Medw., Ailanthus glandulosa Desff., Robinia pesudoacacia L., Quercus brantii var. persica Zohary., Fraxinus rotundifolia Mill. and Elaeagnus angustifolia L. was studied in a pilot project at the Kamfirooz research station in Fars province. The statistical design was completely randomized block with 3 replications. As in a previous 10-years study in the same area with the same species, significant differences had been observed among replications, we designed this problem oriented study to pinpoint the edaphic and geomorphologic factors, which might have influenced the performance of these species. Soil map units (SMU) were differentiated on the basis of topographical and geomorphological aspects. In each SMU, morphological characteristics of soil profiles (depth to the lithic contact) were studied, and three units A, B and C wee separated. Subunits were selected on the basis of factors that prohibit or improve plant growth. It was hypothesized that the presence or absence and the degree of cementation of marl stratum in the subsoil, and the degree of slope and amount of stones in the rooting zone, were the growth limiting factors. Moreover, soil physical and chemical characteristics were considered as the effective growth-modifying factors. The growth was evaluated visually and numerically from 1 (the best) to 5 (the worst). Also the 4 years average of survival rates in each replication were used to evaluated the relationship between plant growths and soil factors. We strongly believe that the morphology followed in our study is superior to the currently used evaluation techniques, as it takes into account those factors which heavily affect plant growth in our area.
    Keywords: arid land forest, soil cementation, plant growth inhibitors, soil modifying factors
  • A. Eghtesadi* Pages 274-291
    Wood transportation from cutting areas to saw mills includes two phases; 1) transport of logs from cutting areas to road side (primary transportation) by skidder and 2) wood hauling by logging tracks from road side to saw mills (second transportation). The goal of the current study was to evaluate the total time skidding and wood transportation and production rate of skidder and logging trucks and effective factors of logging operation in Nekachoub area, north of Iran. In this study, based on data from continuous time studies for different phases, 45 and 60 turns were recorded on skidder and logging trucks, respectively. Collected data were analyzed by mathematical model of skidding time by TAF skidder, including winching distances, slope, number and volume of logs and hauling time, hauling distances, number and volume of logs. The results showed that submitted models were valid for skidding and hauling times. Thus, logging cost would be calculated. In this research, production rate for TAF skidder, wood transportation by logging trucks from road side (landing in forest) to saw mill depot by truck were 10.26 m³/hr and 5.79 m³/hr, respectively.
    Keywords: TAF Skidder, machine rate, model of skidding turns time, wood transportation, logging
  • S. Teimouri*, J. Feghhi, M. Sharifi Pages 292-303
    The necessity of successful and practical planning in urban forestry and green space of city, in addition to costs and financial sources, is knowing the present situation and potential of considered area from its kind of requirement and ability in growing plants. In this study, IKONOS images and aerial photos were used to get information about the situation of city green space and calculate average of green space per person in the North West of Tehran, third region and some part of second region of municipality, for 538 hectare. Therefore, satellite images were interpreted by automatic digital analysis with maximum likelihood algorithm after necessary preprocessing. Meanwhile, the aerial photos after digitizing and geometric correction were used as ground-truth in classification. For this purpose a dot grid with 4371 points, located in 100 square meter cluster, overlaid on the aerial photos. Then it was determined that each dot belonged to which class. The distances of clusters from each other were 100× 100m and the distance of the dots in each cluster was 5×5m. The results were compared with the results of automatic classification of satellite images, and the error matrix was made. Overall accuracy of classification was 97%. The area was divided in 45 zones according to the boundaries the statistic center of Iran and the average of green space was calculated regarding to the number of population and space of green area in each zone. Then the bare lands were detected and measured as a maximum increasable potential to green space. The results represented that the average of green space per person is 14 square meters in the study area that it's about 20% of whole of it, and the range of it, is between 3/9-28/9 square meters per person that varies in different zones. Finally, the bare lands were ranked in allocating to green area via overlaying the maps of empty places and average of green space.
    Keywords: dot grid, aerial photographs, green space, Ikonos imageries
  • A. Aghabarati*, S. M. Hosseini, A. Esmaili, N. Bahramifar, H. Maralian Pages 304-313
    The aim of the study was to determine the accumulation of heavy metals (Cr and Ni) in different layers of soil, leaves and fruits of Olea europaea. In this investigation, irrigation of olive trees were done with both water of well (control) and sewage, for seven years in Rey town, south of Tehran. In each treatment (well water and municipal effluent), three samples were selected systematic randomly. In each sample, leaves and fruits of olive trees and soil (from 0-15, 15-30 and 30-60 cm depths), were collected for analyses in three replications. Samples were analyzed with standard methods and used atomic absorption based on flame (PU9400X). For comparison of concentrations of heavy metals in layers of soil, leaves and fruits and in order to normalizing of data, independent sample t-test was used. Results of this study show that irrigation with municipal effluent increase concentration of Ni and Cr in soil. Concentration of Ni and Cr were statistically greater in leaves of trees irrigated with municipal effluent than those of the leaves of trees irrigated with well water. There was no significant difference in spite of accumulation of heavy metals (Ni and Cr) in Olive fruits.
    Keywords: heavy metal, pollution, soil, tree, municipal effluent
  • M. Jafari* Pages 314-326
    Iran is located in the North Temperate Zone from 25 to 40 degrees latitude and 44 to 63 degrees longitude, with a total area of approximately 1,650,000 Km2. A 50% of total lands area is covered with high mountain ranges. Elevations range from 26 meters below sea level on the shores of the Caspian Sea to 5860 meters above sea level at the pick of the Mt. Damavand. Drought or water deficiency is one of the most critical climatic factors in Iran. About 50% of Iran can be classified as arid or semi-arid zones. Climate parameters, particularly precipitation varies significantly in different parts of the country. There is not a good annual rainfall distribution in most regions of Iran, which limits the plant development and growth. Not only high temperature in southern, central and lowlands of Iran is a limiting factor, but also low temperature in northern, western and highlands is another limiting factor too. The Caspian region receives the largest part of the country’s precipitation while the central desert (Dasht-e-Lut) is faced with permanent drought. Forest ecological zones in Iran could be categorized as: a) North, Caspian forest, b) West, Zagros forest, c) North West, Arasbaran forest, d) South, Subtropical forest in Persian Gulf areas, and e) Central, Scattering forests. Some of the main tree species of Caspian forests: Fagus orientalis, Carpinus betulus, Acer velutinum, Quercus castaneifolia, Fraxinus excelsior. In this study, whole forest areas in southern part of Caspian Sea were monitored by study on vegetation map and visiting field. Three points representing major part of Hyrcanian Forests were selected from wet part in west to drier part in east. Four meteorological stations data used for investigation. Most of climatic factors including maximum, minimum and mean annual temperature; daily and annual precipitations were investigated. Mainly trends of mean annual temperature and annual precipitations were used for conclusion. It can clearly be concluded that during last half century climate in forest area in Caspian region become warmer. Precipitation trends especially in Anzali station that has highest precipitation records in Iran and also in Gorgan station have decreased. Precipitation trends in Rasht and Baboulsar stations have shown positive change. During last 49 years in Rasht station mean annual temperature increased about 1.28 °C and even its minimum temperature shows 2.45 °C increases. Increase mean annual temperature in Baboulsar station in last 54 yeas is about 1.44 °C and its minimum temperature shows 1.80 °C increases. Decrease of annual precipitation in Anzali station during last 54 years of records is about 409.4 mm and amount of decrease of precipitation for the period of last 53 years in Gorgan station is about 55.6 mm. Distribution of plants are directly depends upon temperature and precipitation conditions in each climatic zone. Generally with increasing about 100 meter of elevation amount of temperature will decrease by one degree of centigrade. In study zones especially in Gilan and Gorgan areas temperatures shown more than one degree increases and main species of vegetation cover moved upward about 100 meters. All data statistically were analyzed.
    Keywords: climate change, Caspian forests, meteorology, Iran
  • K. Pourtahmasi*, D. Parsapajouh, M. Marvi Mohajer, S. Ali, Ahmad, Korouri Pages 327-342
    By comparing the pattern of narrow and width rings among the trees in one area, the exact year of each rings could be determine. This is the base of Dendrochronology. In this study, according to the important role of Juniper (Juniperus polycarpos) trees, an investigation have been done on variation of tree rings in three sites of Iran; Lain (Khorasan), Firouzkouh (Tehran) and Zanjan. 15 trees have been cored in each sites and ring width of each core was measured. After crossdating and standardization, 3 ring width chronologies were prepared and compared with climate data. Lain's trees were older than the others and Zanjan was the worst site. In many cases, the chronologies had similarities, especially between Lain and Zanjan and in extreme years like 1902, 1917, 1961 and 1975. There were significant correlations between tree ring width and temperature and precipitation in the study areas. Some of the most important ones were the positive effect of precipitation during autumn and winter period before and during the current growing season. The temperature had mostly negative effect on juniper trees but the temperature during September had mostly positive effect concerning the improvement of latewood cell’s expansion. The results showed that the Juniper trees are appropriate trees in Iran for studying dendroclimatology.
    Keywords: Juniper, dendrochronology, crossdating, temperature, precipitation, Iran