فهرست مطالب

Medicinal Plants - Volume:7 Issue: 27, 2008

Journal of Medicinal Plants
Volume:7 Issue: 27, 2008

  • 138 صفحه، بهای روی جلد: 25,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/08/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • فرشته گل محمد، محمدحسن ایکانی، سهیلا شکرالله زاده صفحات 1-24
    در این مقاله سعی شده است تا مقدمه ای بر خواص آب فوق گرم، اصول اولیه فرآیند استخراج و برخی از دیگر کاربردهای آن بررسی شود. هم چنین به طور خاص، تجهیزات موردنیاز جهت استخراج با استفاده از آب فوق گرم، مزایا و معایب آن در مقایسه با سایر روش ها از جمله تقطیر با بخار و سوکسله ارایه شده است. یکی از مهم ترین کاربردهای آب فوق گرم به عنوان فرآیندی نوین، استخراج مواد موثره گیاهی است. این فرآیند به دلیل استفاده از آب به عنوان حلالی سازگار با محیط زیست و با کارایی بالا در چارچوب فناوری های شیمیایی سبز2 قرار می گیرد. در این راستا، به برخی از فعالیت های پژوهشی صورت گرفته در زمینه طراحی و ساخت واحد آزمایشگاهی استخراج به روش آب فوق گرم و مطالعه تجربی استحصال مواد موثره گیاهان گشنیز، زیره سبز و اسطوخودوس اشاره شده است.
    کلیدواژگان: استخراج با آب فوق گرم، روغن های اسانسی، گشنیز، زیره سبز، اسطوخودوس
  • حسین حسین زاده، اقدس دانایی، سیده تکتم ضیایی صفحات 25-36
    مقدمه
    نوروزک از خانواده نعناع بومی شرق ایران و قسمت هایی از افغانستان است. اثرات فارماکولوژی متعدد آن مانند اثر ضددردی، ضدالتهابی، ضدایسکمی، ضدافزایش قند خون، خواب آور، شلی عضلانی، ضدزخم معده و ضدتشنج تاکنون مشخص شده است.
    هدف
    در این تحقیق اثر ضداضطرابی عصاره های آبی و الکلی برگ گیاه نوروزک با کمک دستگاه ماز صلیبی شکل2 بررسی شد.
    روش بررسی
    از موش های سوری نر در 9 گروه 10 - 7 تایی برای آزمون ها استفاده شد. نیم ساعت قبل از هرآزمون، سه دوز از عصاره های آبی و الکلی (mg/kg 400، 200، 100)، دیازپام (با غلظت mg/kg 1) و نرمال سالین به صورت داخل صفاقی تزریق شد. عصاره آبی در نرمال سالین و عصاره الکلی در توئین 80 حل شدند. در آزمون بررسی اثر ضداضطرابی تعداد ورود به بازوهای باز و بسته ثبت شد. در آزمایش میله گردان (30 و 60دقیقه پس از تزریق مواد) و جعبه باز (60 دقیقه پس از تزریق مواد) تاثیر عصاره برگ نوروزک بر تعادل حرکتی و فعالیت حرکتی در موش بررسی شد.
    نتایج
    در آزمون بررسی اثر ضداضطرابی، در بین دوزهای مختلف عصاره های آبی و الکلی، فقط عصاره خیسانده الکلی با دوزهای mg/kg 200 و 100 تعداد ورود به بازوی باز را نسبت به نرمال سالین به طور معنی دار افزایش دادند (01/0>p). در بررسی داده های به دست آمده از بازوهای بسته مشخص شد که تمامی دوزهای عصاره های آبی و الکلی تعداد ورود حیوان را نسبت به نرمال سالین به طور معنی دار کاهش داده اند (001/0>p). در آزمون های میله چرخان و جعبه باز تمامی دوزهای عصاره های آبی و الکلی توانستند باعث کاهش معنی دار (001/0>p) فاکتورهای فعالیتی، تعادلی و هماهنگی حرکات موش ها شوند.
    نتیجه گیری
    عصاره الکلی برگ گیاه نوروزک دارای اثرات ضداضطرابی است و می تواند موجب کاهش فعالیت، تعادل حرکتی و اختلال در هماهنگی حرکات موش ها شود.
    کلیدواژگان: برگ گیاه نوروزک، ضداضطرابی، ماز صلیبی شکل، فعالیت حرکتی، تعادل حرکتی
  • فرزاد کتیرایی، سمانه عیدی، علیرضا باهنر، حسین زرین فر، علیرضا خسروی صفحات 37-44
    مقدمه
    گونه های کاندیدا مهم ترین عوامل عفونت های قارچی در انسان و حیوان هستند. در بین گونه های کاندیدا کاندیدا آلبیکنس مهم ترین عامل ایجاد عفونت های کاندیدایی است. بررسی های مختلف مقاومت گونه های مختلف کاندیدا را نسبت به داروهای ضدقارچی نشان می دهد. امروزه دانشمندان به طب سنتی و استفاده از گیاهان دارویی نگرش ویژه ای دارند.
    هدف
    هدف از این بررسی تعیین حداقل غلظت مهاری اسانس های آویشن شیرازی، شمعدانی و درمنه بر رشد کاندیدا آلبیکنس های جدا شده از عفونت های مخاطی دهان، واژن و ناخن است. در این میان کاندیدا آلبیکنس های مقاوم به فلوکونازول و کلوتریمازول با کاندیدا آلبیکنس های حساس به داروهای مذکور از نظر حساسیت به اسانس های گیاهی مقایسه می شوند.
    روش بررسی
    در این مطالعه 30 جدایه کاندیدا آلبیکنس (16 جدایه مقاوم به دارو و 14 جدایه حساس به آزول) به دست آمده از دهان، واژن و ناخن بیماران مبتلا به کاندیدیازیس بررسی شد. جهت تعیین حساسیت به اسانس های موردنظر از روش ماکرودایلوشن براث استفاده شد و بدین منظور رقت های سریالی از هر اسانس در لوله های حاوی سابورو گلوکز مایع تهیه شد. اسانس ها در ابتدا در DMSO (0.12) حل شدند. محلول مشابهی از DMSO بدون افزودن اسانس به عنوان کنترل استفاده شد. پس از طی زمان انکوباسیون و کشت مجدد از لوله ها MICs با مقایسه با لوله های کنترل تعیین شد.
    نتایج
    در این بررسی MIC آویشن شیرازی بر ضد کاندیدا آلبیکنس (μl/ml 18/0 mean:) μl/ml 25/0 – 11/0 تعیین شد. این میزان برای شمعدانی (μl/ml 83/0 mean:) μl/ml 25/1 – 4/0، برای درمنه (μl/ml 18/1 mean:) μl/ml 25/1 – 62/0 تعیین شده است.
    نتیجه گیری
    در این بررسی اثرات ضدکاندیدایی اسانس های آویشن شیرازی، شمعدانی و درمنه بر ضدکاندیدا آلبیکنس نشان داده و نیز تعیین شد که اختلاف قابل توجهی در میزان MIC اسانس های مورد بررسی بر ضدجدایه های حساس و مقاوم به دارو وجود ندارد و با توجه به مقاومت جدایه های مختلف کاندیدا آلبیکنس به داروهای سنتتیک مثل داروهای گروه آزول، این اسانس های گیاهی جانشینان مناسبی برای داروهای شیمیایی جهت درمان عفونت های کاندیدایی جلدی و مخاطی هستند
    کلیدواژگان: کاندیدا آلبیکنس، مقاوم به دارو، اسانس های گیاهی، MIC
  • حسن گندمی نصرآبادی، علی میثاقی، افشین آخوندزاده بستی، علیرضا خسروی، سعید بکایی، آرش عباسی فر صفحات 45-51
    مقدمه
    قارچ ها از عوامل مهم فساد مواد غذایی و تولید ترکیبات سمی به نام مایکوتوکسین ها هستند. عوارض جانبی ناشی از مصرف نگهدارنده های شیمیایی موجب متمرکز شدن تحقیقات روی استفاده از ترکیبات طبیعی به ویژه اسانس ها جهت جلوگیری از رشد قارچ ها شده است. اسانس ها ترکیبات طبیعی حاوی مخلوطی از اجزای ترپنیک بوده که دارای خواص ضدمیکروبی و آنتی اکسیدانی هستند. آویشن شیرازی یک گیاه بومی ایران بوده که اثرات مختلف از جمله اثر ضدمیکروبی و ضدصرع دارد.
    هدف
    هدف از این مطالعه، بررسی اثر اسانس آویشن شیرازی روی رشد، اسپورزایی و مورفولوژی آسپرژیلوس فلاووس است.
    روش بررسی
    اسانس این گیاه به روش تقطیر با بخار تهیه و آنالیز اسانس توسط دستگاه گاز کروماتوگراف متصل به طیف نگار جرمی انجام شد. ارزیابی اثر اسانس بر رشد کپک به روش رقیق سازی آگار انجام شد. جهت بررسی میکروسکوپی ابتدا کپک در محیط آگار کشت داده شد و قطعات آگار با تتراکسید ازمیوم فیکس شده و به دنبال آن پوشش گذاری با طلا انجام و توسط میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد.
    نتایج
    تمام غلظت های مورد بررسی دارای اثر معنی داری بر رشد و اسپورزایی آسپرژیلوس فلاووس بودند (05/0 p<). میزان MIC و MFC به ترتیب 400 و 1000 پی پی ام به دست آمد. اثر اسانس بر اسپورزایی بیشتر از اثر بر رشد میسلیوم بود. در بررسی میکروسکوپ الکترونی، اسپورزایی شدید گروه کنترل در مقابل اسپورزایی اندک گروه تیمار مشاهده شد. هم چنین در گروه تیمار تغییرات مورفولوژی شامل چین خوردگی و فرورفتگی سطح و از بین رفتن شفافیت و یکنواختی سطح هیفا مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این بررسی بیانگر اثرات بازدارندگی این اسانس روی کپک ها بوده و این اسانس را به عنوان جایگزینی به جای نگهدارنده های شیمیایی به صنعت غذایی معرفی می نماید.
    کلیدواژگان: اسانس آویشن شیرازی، آسپرژیلوس فلاووس، رشد، تولید اسپور، میکروسکوپ الکترونی
  • مهدی صابری، داوود کاظمی صالح، وحید بلوریان صفحات 52-59
    مقدمه
    با توجه به بی میلی بیماران دچار پرفشاری خون جهت ایجاد تغییر در سبک زندگی یا دریافت دارو و از طرفی طبیعت بی علامت این بیماری، کنترل مناسب این بیماری مشکل بوده و در پاره ای موارد نیز فشارخون، مقاوم به درمان است. از طرف دیگر اقبال عمومی به داروهای گیاهی، در کنترل و درمان بیماری ها از جمله فشارخون افزایش یافته است.
    هدف
    با توجه به گزارش های حیوانی و انسانی از اثر ضدفشارخون برگ زیتون و عدم وجود بررسی های دقیق کنترل شده در انسان، اثر برگ زیتون در فشار خون های ملایم تا متوسط و مقاوم به درمان های معمول، بررسی شد.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی دوسویه کور کنترل شده با پلاسبو، 64 بیمار مبتلا به پرفشاری خون ملایم تا متوسط که در طول یک سال به درمانگاه قلب بیمارستان بقیه اللهالاعظم (عج) مراجعه می نمودند، به طور تصادفی در یکی از دو گروه درمان با پودر برگ زیتون روزانه 1000 میلی گرم یا پلاسبو قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک، خطر آترواسکلروز، سابقه بیماری های همراه و نیز حداقل و حداکثر فشارخون سیستولی و دیاستولی، میانگین فشارهای سیستولی و دیاستولی و تعداد ضربان قلب بیماران پیش از شروع، در طول درمان و پس از اتمام درمان توسط Holter monitoringثبت شد.
    نتایج
    دو گروه درمانی از نظر توزیع سن، جنس، قد، وزن و ایندکس توده بدنی و نیز عوامل خطر آترواسکلروز و بیماری های همراه یکسان بوده، تفاوت معنی داری نداشتند. کاهش معنی دار در مقادیر متوسط فشارخون سیستولیک در گروه تحت درمان با برگ زیتون رخ داد، اما کاهش فشار خون دیاستولیک و فشار متوسط شریانی در این گروه در مقایسه با قبل از درمان، معنی دار نبود. در مقابل در گروه تحت درمان با پلاسبو مقادیر فشارخون سیستولیک و دیاستولیک و فشار متوسط شریانی به طور معنی داری افزایش یافتند. در ضمن مقایسه بین گروه تحت درمان با برگ زیتون و گروه تحت درمان با پلاسبو، نشان داد که فشارهای سیستولیک و دیاستولیک در گروه تحت درمان با برگ زیتون، به طور بسیار معنی داری کاهش یافته است.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی حاضر می توان گفت برگ زیتون ماده ای موثر در کاهش فشارخون و به طور خاص دارای اثر کاهندگی در مورد فشار خون سیستولیک است. با توجه به نقش فشار خون ایزوله سیستولیک در بروز مشکلات بیماران، این داروی گیاهی یک درمان کمکی مناسب جهت کاهش خطر پیشرفت عوارض قلبی - عروقی در بیماران دچار پرفشاری خون است.
    کلیدواژگان: بیماری پرفشاری خون، فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک، برگ گیاه زیتون
  • محمودرضا دادوندسراب، حسن علی نقدی بادی، محمد نصری، مریم مکی زاده تفتی، حشمت امیدی صفحات 60-70
    مقدمه
    ریحان (Ocimum basilicum L.) گیاه دارویی و معطر مهمی است که در سراسر دنیا کشت می شود و بررسی تاثیر فاکتورهای مهم زراعی بر عملکرد کمی و کیفی آن ضروری است.
    هدف
    بررسی تاثیر دو فاکتور مهم زراعی تراکم کاشت و کود نیتروژن بر عملکرد کمی و کیفی گیاه ریحان.
    روش بررسی
    این بررسی در سال 1385 در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاددانشگاهی به صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل تراکم بوته در واحد سطح در سه سطح 266666، 200000 و 160000 بوته در هکتار و کود نیتروژن به صورت اوره در سه سطح 0، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار بود.
    نتایج
    تراکم کاشت بر عملکرد ماده خشک و اسانس در واحد سطح تاثیر معنی داری (01/0 p<) داشته است. اگرچه تراکم کاشت بر میزان اسانس (درصد) تاثیر معنی داری نداشته است، ولی به سبب افزایش عملکرد ماده خشک، باعث افزایش عملکرد اسانس در واحد سطح به طور معنی داری شده است. هم چنین کود نیتروژن تاثیر معنی داری (01/0p<) بر همه پارامترهای مورد بررسی داشته است. اگرچه مصرف کود نیتروژن بر روی میزان اسانس تاثیر منفی داشت، ولی کود نیتروژن تا 100 کیلوگرم در هکتار سبب افزایش عملکرد اسانس و ماده خشک در واحد سطح شد که این افزایش عملکرد اسانس ناشی از افزایش عملکرد ماده خشک بوده است.
    نتیجه گیری
    بیشترین عملکرد ماده خشک و اسانس در واحد سطح در تیمار تراکم 266666 بوته در هکتار و مصرف 100 کیلوگرم کود نیتروژن حاصل شد، که بهترین تیمار شناخته شد.
    کلیدواژگان: اسانس، تراکم بوته، ریحان، نیتروژن
  • راضیه سرابادانی تفرشی، منصور امیدی، محمدرضا بی همتا، سعید دوازده امامی صفحات 71-81
    مقدمه
    باریجه از گیاهان بسیار ارزشمند دارویی- صنعتی بومی ایران است و از اقلام مهم صادراتی ایران محسوب می شود. تکثیر محدود بذور گیاه به علت منوکارپیک بودن آن و همین طور داشتن دوره طولانی خواب بذر، تولید انبوه این گیاه را با مشکل جدی مواجه کرده است.
    هدف
    به منظور به حداقل رساندن دوره خواب بذر، کشت جنین در محیط درون شیشه و همین طور جهت تکثیر و ریزازدیادی، کالزایی و باززایی آن بررسی شده است.
    روش بررسی
    محور جنینی پس از ضدعفونی سطحی در محیط های پایه MS 8/1، MS 4/1، MS کشت شدند. پس از گذشت 20 روز، از گیاهچه های با بنیه های مناسب ریزنمونه های ریشه، هیپوکونیل، کوتیلدون، برگ اصلی، جنین کامل و جنین برش یافته تهیه شد و به محیط کشت پایه 1/4MS به همراه ترکیبات مختلف کنترل کننده های رشد شامل هورمون های kin، BAP، NAA، D. 4-2 منتقل شدند. در فاز باززایی از محیط کشت پایه B5 و MS 4/1 به همراه ترکیبات هورمونی مختلف شامل هورمون های ABA، ADS، BAP استفاده شد و کال های با منشای ریشه، هیپوکوتیل و جنین برش یافته واکشت شدند.
    نتایج
    جنین ها، 3-2 روز پس از قرار گرفتن در محیط MS 4/1 جوانه زدند و گیاهچه کامل 20 روز پس از کشت حاصل شد. در فاز کالزایی ترکیب هورمونی mg/l-1 BAP2 و mg/l-1 NAA 10 و ریز نمونه های ریشه و جنین برش یافته نتایج مناسبی را به همراه داشت. در فاز باززایی ترکیب هورمونی mg/l-1 BAP 5/1 و mg/l-1 ADS 5/0 نتیجه بخش بود. از میان کال های با منشای مختلف، کال های با منشای ریشه نتیجه بهتری در ارتباط با درصد باززایی نشان دادند.
    نتیجه گیری
    بر این اساس کشت جنین درون شیشه به منظور به حداقل رساندن دوره خواب بذر و جوانه زنی آن و همین طور استفاده از محیط های هورمونی و ریز نمونه مذکور در فاز کالزایی و فاز باز زایی جهت تولید کال های قوی و با کیفیت و هم چنین ریز ازدیادی و در نتیجه تولید انبوه و جلوگیری از انقراض آن توصیه می شود.
    کلیدواژگان: باریجه، گیاهچه، ریز نمونه، محور جنینی
  • افسانه الیاسی، مهرنوش مندی پور، محمد کمالی نژاد صفحات 82-91
    مقدمه
    بسیاری از گیاهان خانواده Elaegnaceae دارای مصارف متعدد پزشکی از جمله فعالیت ضد زخم معده هستند.
    هدف
    بنابراین ما فرض را بر این قرار دادیم که میوه گیاه سنجد ممکن است در کنترل ترشح تحریک شده اسید نقش داشته باشد. به منظور پاسخ به این سوال اثر دارویی میوه گیاه سنجد بر روی ترشح تحریک شده اسید ناشی از کرباکول بررسی شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه از روش pylorus-ligationاستفاده شد. به طور خلاصه دو کانول به ترتیب از مری جهت وارد کردن دارو و یک کانول از محل اتصال دئودنوم به معده جهت خروج شیره وارد معده شدند و در مکان اتصال دئودنوم به معده لیگاسیون صورت گرفت. کرباکول از طریق ورید ژوگولار انفوزیون شده و هر ده دقیقه شیره معده جمع آوری شد و میزان اسیدیته شیره توسط سود 01/0 نرمال تیتر شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون ANOVA و آزمون تکمیلی Tukey ارزیابی شد.
    نتایج
    تجویز داخل معدی عصاره میوه سنجد به صورت وابسته به دوز و وابسته به زمان سبب کاهش ترشح اسید تحریک شده ناشی از انفوزیون وریدی کرباکول شد. ترشح تحریک شده اسید 30 دقیقه پس از تجویز دوز mg/kg600 عصاره در زمان حداکثر ترشح اسید به طور کامل مهار شد و تا پایان آزمایش ادامه یافت (دقیقه 100). تجویز همزمان عصاره با انفوزیون وریدی کرباکول تاثیری بر روی ترشح اسید نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده عصاره آبی میوه گیاه سنجد دارای یک عمل آنتی اسید بر روی ترشح تحریک شده اسید توسط تجویز داخل معدی آن است که این اثر بستگی به pHداخل معده دارد. این احتمال وجود دارد که اثر مهاری میوه سنجد توسط سیستم کلی نرژیکی یا غشاهای غیرعصبی اعمال شود.
    کلیدواژگان: اسید معده، گیاه سنجد، طب سنتی، pylorus، ligation
  • حسن فلاح حسینی، رامین حشمت، فریبا محسنی، امیرحسین جمشیدی، سیدحمیدرضا علوی، مریم اهوازی، محمدباقر اردشیرلاریجانی صفحات 92-97
    مقدمه
    گیاه ریواس یا ریباس در طب سنتی در بیماری های متعدد از جمله به بیماران مبتلا به دیابت و چربی خون بالا تجویز می شود. ولی اثر بخشی آن تاکنون به صورت علمی گزارش نشده است. در این کارآزمایی بالینی هدف بررسی تاثیر عصاره ساقه گیاه ریواس در بیماران دیابتی نوع دوم مبتلا به چربی خون بالا بود.
    روش بررسی
    تعداد 36 بیمار دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز پزشکی خاص دارای میزان کلسترول LDL خون ناشتای بالای 100 و قند خون ناشتای 150 الی 200 میلی گرم در دسی لیتر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 18 نفری درمان با عصاره گیاه ریواس و دارونما تقسیم شدند. بیماران هر دو گروه قبل از ورود به مطالعه و سپس بعد از 1 ماه از نظر میزان کلسترول تام، LDL، HDL، تری گلیسرید، قند، کراتینین،SGOT و SGPT خون در حالت ناشتا بررسی شدند. به بیماران در گروه اول بعد از ورود به مطالعه روزانه 3 عدد کپسول 400 میلی گرمی عصاره گیاه ریواس و به گروه دارونما روزی 3 عدد کپسول دارونما تجویز شد.
    نتایج
    تجویز عصاره ساقه گیاه ریواس به بیماران دیابتی نوع دوم مبتلا به چربی خون بالا به مدت یک ماه موجب کاهش معنی دار در غلظت کلسترول تام، LDL و گلوکز خون ناشتا در مقایسه با گروه دارونما شد. ولی در میزان غلظت کراتینین،SGOT و SGPT خون در حالت ناشتا تغییری حاصل نشد. در گروه دارونما هیچ تغییر معنی داری در غلظت مارکرهای بیوشیمیایی فوق حاصل نشد.
    نتیجه گیری
    تجویز روزانه 1200 میلی گرم عصاره ساقه گیاه ریواس به بیماران دیابتی نوع دوم مبتلا به چربی خون بالا موجب کاهش غلظت چربی و گلوکز خون ناشتا شد و هیچ گونه عوارضی روی فاکتورهای بیوشیمیایی خون مربوط به کلیه و کبد نداشت
    کلیدواژگان: ریواس، دیابت، چربی خون بالا، کارآزمایی بالینی
  • مهرداد روغنی، توران دخت بلوچ نژادمجرد، مرجان رمضانی صفحات 98-105
    مقدمه
    دیابت قندی به ویژه نوع 1 موجب بروز اختلال در روندهای مرتبط با یادگیری، حافظه و شناخت در جامعه انسانی و حیوانات آزمایشگاهی می شود.
    هدف
    با توجه به اثر سودمند کرفس کوهی بر سطح پراکسیداسیون لیپیدی در مدل تجربی هیپرلیپیدمی و سطح چربی های سرم در مدل تجربی دیابت قندی، اثر تجویز خوراکی و درازمدت این گیاه بر یادگیری و حافظه در موش های صحرایی دیابتی بررسی شد.
    روش بررسی
    برای این منظور موش های صحرایی نر (40=n) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با کرفس کوهی، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی تقسیم بندی شدند. دو گروه تحت تیمار با کرفس کوهی پودر گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (15/1) را به مدت 6 هفته بدون محدودیت دریافت کردند. برای دیابتی نمودن موش ها از استرپتوزوتوسین به فرم تک دوز و داخل صفاقی به میزان 60 میلی گرم بر کیلوگرم وزن حیوان استفاده شد. به علاوه، برای بررسی حافظه و یادگیری حیوانات، میزان عملکرد از نظر تاخیر اولیه و تاخیر در حین عبور2 در آزمون اجتنابی غیرفعال و درصد رفتار تناوب با استفاده از ماز Y در پایان کار تعیین شد.
    نتایج
    در موش های دیابتی و دیابتی تحت تیمار با کرفس کوهی افزایش معنی دار در مورد تاخیر اولیه در مقایسه با گروه کنترل به دست آمد (05/0p<). به علاوه، از نظر تاخیر اولیه هیچ گونه تفاوت معنی دار بین دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار مشاهده نشد که خود به مفهوم عدم تغییر توانایی موش ها در کسب اطلاعات جدید در موش های دیابتی تحت تیمار است. هم چنین، کاهش تاخیر در حین عبور در موش های دیابتی (05/0p<) و افزایش آن (05/0p<) در موش های دیابتی تحت تیمار در پایان کار به خوبی مشاهده شد.
    از طرف دیگر، تیمار موش های گروه کنترل با کرفس کوهی تغییر معنی دار تاخیر در حین عبور را در مقایسه با گروه کنترل به دنبال نداشت. نتایج تست ماز Y نیز نشان داد که درصد تناوب در گروه دیابتی تحت تیمار با کرفس بیشتر از گروه دیابتی بوده (05/0>p) و تجویز کرفس به گروه کنترل نیز تغییر معنی دار در مقایسه با گروه کنترل ایجاد ننمود.
    نتیجه گیری
    مصرف خوراکی و درازمدت کرفس کوهی موجب تقویت توانایی نگهداری اطلاعات در حافظه و به یادآوری آن ها در حیوانات دیابتی می شود و هم چنین در بهبود حافظه فضایی آن ها تاثیر دارد.
    کلیدواژگان: کرفس کوهی، یادگیری، حافظه، دیابت شیرین، استرپتوزوتوسین، موش
  • هما حاجی مهدی پور، یعقوب امن زاده، طاهره حسنلو، مریم شکرچی، زهرا عابدی، مرتضی پیرعلی همدانی صفحات 106-114
    مقدمه
    شیرین بیان از جمله گیاهانی است که از دیرباز در اختلالات تنفسی، زخم های معده و روده و نارسایی های کبدی استفاده می شده است. این گیاه در بسیاری از مناطق ایران رویش دارد به طوری که کشور ما یکی از صادرکنندگان مهم این محصول به شمار می رود. بنابراین بررسی کیفیت گیاه رویش یافته در مناطق مختلف ایران و تعیین بهترین رویشگاه آن حائز اهمیت می باشد.
    هدف
    از آنجا که مهم ترین معیارهای کیفیت ریشه شیرین بیان درصد اسید گلیسیریزیک و عصاره محلول در آب آن می باشد، بنابراین هدف این تحقیق، اندازه گیری دو پارامتر فوق در ریشه های جمع آوری شده از مناطق مختلف ایران بوده است.
    روش بررسی
    ریشه های شیرین بیان از 12 منطقه ایران شامل: کرمانشاه، مهاباد، اردبیل، خرم آباد، سرحد فارس، استهبان فارس، قصرالدشت فارس، اکباتان و گنجنامه همدان، نجف آباد اصفهان، سیرجان و کرمان جمع آوری شدند. سپس میزان عصاره محلول در آب آن ها به روش ماسراسیون و درصد اسید گلیسیریزیک هر یک به روش HPLC تعیین شدند.
    نتایج
    نتایج نشان دادند که میزان اسید گلیسیریزیک و نیز عصاره محلول در آب در نمونه های جمع آوری شده از کرمانشاه، سرحد فارس و کرمان در بالاترین میزان و در نمونه های متعلق به گنجنامه و اکباتان همدان در پایین ترین مقدار قرار دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده از تعیین مقدار اسید گلیسیریزیک و عصاره محلول در آب نمونه های جمع آوری شده از مناطق مختلف ایران می توان گفت که گیاه رویش یافته در کرمانشاه، سرحد فارس و کرمان مرغوب ترین محصول بوده و از نظر صادرات نیز ارزش فراوانی دارد به طوری که محصول حاصله را علاوه بر اهداف درمانی می توان به عنوان طعم دهنده و شیرین کننده نیز در فراورده های مختلف به کار برد.
    کلیدواژگان: اسید گلیسیریزیک، شیرین بیان، عصاره محلول در آب
  • حسین رستگار، حمیدرضا احمدی آشتیانی، پریسا امیدیان، سعید بکایی، شمسعلی رضازاده صفحات 115-122
    مقدمه
    عصاره برگ گیاه سنا به منظور تخلیه کامل کولون استفاده می شود. برای ایجاد اثر سریع و کامل این عصاره یا داروهای مشتق از آن از دوزهای بالای آن ها استفاده می شود. بررسی اثر آن ها به ویژه در دوزهای بالا روی کبد و کلیه که در فرایند سم زدایی نقش موثری دارند ضروری است.
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی اثر شربت حاوی عصاره برگ گیاه سنا بر روی فعالیت کبد و کلیه حیوان آزمایشگاهی (موش صحرایی) است.
    روش بررسی
    40 عدد موش صحرایی به طور تصادفی به 2 گروه 20 عضوی تقسیم شدند و به هر یک از اعضای گروه اول یا تیمار میزان 9/0 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن شربت سنا حاوی 85/1 میلی گرم عصاره برگ گیاه سنا در 30 میلی لیتر آب مقطر استریل حل و به وسیله گاواژ تجویز شد و اعضای گروه دوم یا شاهد فقط میزان 30 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن آب مقطر را از طریق گاواژ دریافت نمودند. در فاصله زمانی 1، 24، 48 و 72 ساعت پس از تجویز از حیوانات گروه های مذکور خون گیری به عمل آمد و بررسی شاخص های بیوشیمیای فعالیت کبد و کلیه انجام شد. وضعیت دفعی و بالینی حیوانات در هر دو گروه روزانه 4 نوبت بررسی و ثبت شد.
    نتایج
    بررسی های بالینی در طی 72 ساعت پس از تجویز، بیانگر تشخیص بروز عارضه ایی به جز بروز اسهال در گروه تیمار نبود. سطح آنزیم های ALP، ALT، AST در گروه تیمار نسبت به گروه شاهد پس از 1 ساعت تغییر معنی داری نداشته اند، در حالی که اختلاف در ساعت های 24، 48 و 72 به لحاظ آماری معنی دار ارزیابی شد، تغییرات بیلی روبین در 24 ساعت اول معنی دار نبود، اما تغییرات بیلی روبین بین دو گروه در 48 و 72 ساعت پس از تجویز به شدت معنی دار است. تغییرات نیتروژن اورۀ خون دارای تغییر معنی داری نسبت به گروه شاهد نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به عدم معنی داری تغییرات شاخص های بیوشیمیایی مربوط به فعالیت کبد و کلیه به لحاظ بالینی پس از تجویز خوراکی شربت سنا در موش صحرایی و منفی بودن گزارش هر نوع عارضه بالینی به نظر می رسد که تجویز یک دوز از سنا تاثیر منفی بر وضعیت بالینی نداشته است، به هر حال با توجه به معنی دار بودن آماری تغییرات، در شاخص های بیوشیمیایی توصیه می شود که مطالعات تکمیلی صورت پذیرد.
    کلیدواژگان: عصاره برگ گیاه سنا، کبد، کلیه، یافته های بیوشیمیایی، یافته های بالینی، موش صحرایی