فهرست مطالب

ارمغان دانش - سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 49، بهار 1387)

نشریه ارمغان دانش
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 49، بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/02/11
  • تعداد عناوین: 13
|
  • مسعود ناصری پور، امین الله نیک اقبالی، دکترعلی وادی پور، پژمان بختیاری، علی احدیان صفحه 1
    مقدمه و هدف
    با وجود استفاده از روش های متعددی همچون لیزرتراپی، تزریق داخل ویتره استروئیدها و فاکتورهای ضد رشد عروقی در درمان نوع اگزوداتیو استحاله وابسته به سن ماکولا، تا کنون روش درمانی خاصی به عنوان بهترین روش درمانی این بیماری اعلام نشده است. لذا هدف از این پژوهش تعیین تاثیر درمان توام ترموتراپی از راه مردمک همراه با تزریق همزمان تریامسینولون ساب تنون در درمان عروق جدید مشیمیه ای در بیماران مبتلا به استحاله وابسته به سن ماکولا است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی 63 چشم از 57 بیمار مبتلا به استحاله وابسته به سن ماکولا از نوع اگزوداتیو که تحت درمان توام ترموتراپی از راه مردمک همراه با تزریق همزمان تریامسینولون ساب تنون قرار گرفتند، در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) در سال 1384 مورد مطالعه واقع شدند.20 چشم مبتلا به شکل غالبا کلاسیک (گروه اول) و 43 چشم مبتلا به شکل غالبا (گروه دوم) مخفی بودند. در گروه اول در 12 چشم 20 میلی گرم و در 8 چشم 40 میلی گرم تریامسینولون ساب تنون تزریق گردید. میانگین مدت پیگیری 1/9 ماه بود و متوسط تعداد دفعات درمان 25/1 بار بود. در گروه دوم در31 چشم 20 میلی گرم و در 12 چشم 40 میلی گرم تریامسینولون ساب تنون تزریق گردید. میانگین مدت پیگیری 12 ماه بود و متوسط تعداد دفعات درمان نیز 17/1 بار بود. لیزرتراپی به کمک لیزر دیود810 نانومتر به مدت یک دقیقه برای هر اسپات با اندازه 8/0، 2/1، 2 و3 میلی متر با توجه به اندازه نئوواسکولاریزاسیون کروئید انجام گرفت. ترموتراپی از راه مردمک با استفاده از لنز تماسی با قدرت 560 120 میلی وات انجام گرفت و در پایان درمان، بیماران به طور تصادفی مورد تزریق 20 میلی گرم و یا 40 میلی گرم تریامسینولون ساب تنون در کوادرانت سوپراتمپورال قرار گرفتند. سپس بیماران مورد پیگیری منظم قرار گرفته و بسته به شرایط بیمار علاوه بر معاینه کلینیکی مورد فلوئورسین آنژیوگرافی و یا فوندوس فتوگرافی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی مستقل و زوجی آنالیز گردید.
    یافته ها
    در گروه اول در پایان مطالعه در14 چشم (70 درصد) دید ثابت (± یک خط تغییر)، در 2 چشم (10درصد) دید بیش از یک خط بهتر و در 4 چشم(20درصد) دید بیش از یک خط کاهش یافته بود. در گروه دوم نیز در 31 چشم (1/72 درصد) دید ثابت (± یک خط تغییر)، در4 چشم (32/9درصد) دید بیش از یک خط بهتر و در 8 چشم (6/18درصد) دید بیش از یک خط کاهش یافته بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد در همه بیماران نئوواسکولاریزاسیون کروئید پسرفت نموده بود. تفاوت معنی دار آماری از نظر نتایج کلینیکی و فانکشنال بین دو گروه تزریق 20 و 40 میلی گرم در هر دو گروه نئوواسکولاریزاسیون کروئید غالبا کلاسیک و غالبا مخفی مشاهده نگردید. بنابراین درمان توام ترموتراپی از راه مردمک و تزریق تریامسینولون ساب تنون در بیماران مبتلا به استحاله وابسته به سن ماکولا از نوع اگزوداتیو می تواند یک روش مقرون به صرفه و مؤثر در تثبیت وضعیت بینایی در اغلب این بیماران باشد.
    کلیدواژگان: استحاله وابسته به سن ماکولا، عروق جدید مشیمیه، ترموتراپی از راه مردمک، تریامسینولون ساب تنون
  • اصغر اکبری، محمد حسینی فر، نرجس خیرآبادی، پروانه جهانشاهی جواران صفحه 15
    مقدمه و هدف
    سندرم درد پاتلوفمورال یکی از شایع ترین اختلال های مفصل زانو در بزرگسالان است. برخی مواقع این بیماری مزمن شده و فعالیت های فرد را محدود می کند. این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر تمرین درمانی با تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست در بهبود درد و عملکرد بیماران با سندرم درد پاتلوفمورال انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور در کلینیک های فیزیوتراپی زاهدان در سال 1386 انجام شد. 32 بیمار با تشخیص سندرم درد پاتلوفمورال مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه مساوی تمرین درمانی شامل؛ ورزش های کششی و تقویتی عضلات ران، زانو و ساق و تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست قرار گرفتند. درد با مقیاس اندازه گیری دیداری درد، عملکرد زانو با مقیاس کاوس، محیط ران با متر نواری و دامنه حرکتی با گونیامتر قبل و پس از درمان اندازه گیری شدند. برنامه درمان برای هر دو گروه شامل؛ ده جلسه، هر هفته سه جلسه و هر جلسه حدود یک ساعت بود. از آزمون های تی مستقل، مان ویتنی، تی زوج و ویلکاکسون به ترتیب برای مقایسه نتایج قبل و بعد درمان بین گروهی و درون گروهی، در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید.
    یافته ها
    میانگین نمره عملکرد زانو در گروه تحریک الکتریکی از 25/19± 53/100 به 25/18±87/130 و در گروه تمرین درمانی از 69/22±67/107 به 11/15± 47/131 افزایش یافت (001/0=p). در هر دو گروه میانگین نمرات زیر گروه های عملکرد زانو شامل؛ علایم سوبژکتیو، درد، محدودیت عملکرد، فعالیت های ورزشی و شیوه زندگی بهبودی نشان داد (05/0p<). درد و دامنه حرکتی فلکسیون زانو در هر دو گروه بهبودی پیدا کرد (05/0p<). افزایش دامنه حرکتی فلکسیون زانو بعد از درمان در گروه تمرین درمانی بیشتر از گروه تحریک الکتریکی بود(008/0=p).
    نتیجه گیری
    هر دو برنامه تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست و تمرین درمانی در درمان سندرم درد پاتلوفمورال مؤثر هستند، اما تمرین درمانی در افزایش دامنه حرکتی فلکسیون زانو مؤثرتر است.
    کلیدواژگان: سندرم درد پاتلوفمورال، تمرین درمانی، تحریک الکتریکی، عملکرد زانو
  • سید مصطفی جزایری شوشتری، رحمت الله حافظی، سیروس عزیزی، اسدالله امان الهی صفحه 27
    مقدمه و هدف

    یکی از روش های درمانی سندرم تونل کارپ، تزریق مواد بی حسی موضعی و کورتیکواستروئید می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه اثر کرم لیدوکائین و پریلوکائین با تزریق متیل پردنیزولون استات در مچ دست بر کاهش درد مبتلایان به سندرم تونل کارپ است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده و در درمانگاه های طب فیزیکی و توانبخشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1386 انجام گردید. 65 نفر از مراجعه کنندگان که از نظر بالینی و الکترودیاگنوز دچار سندرم تونل کارپ با شدت خفیف تا متوسط بودند، انتخاب گردیدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه درمانی تحت درمان با کرم موضعی لیدوکائین و پریلوکائین و تزریق یک واحد (40 میلی گرم) متیل پردنیزولون استات در مچ دست قرارگرفتند. برای ارزیابی بیماران و تعیین شدت درد آنها از معیار سنجش بینایی استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای آنالیز شدند.

    یافته ها

    میانگین شدت درد قبل، پس از درمان و4 هفته پس از آن در گروه تحت درمان با کرم موضعی لیدوکائین و پریلوکائین 98/0±8/5، 82/0± 7/0 و 2/1± 1/2 و در گروه تحت درمان با متیل پردنیزولون استات 1± 7/5، 5/1±4/2 و 4/1± 6/1 بود(001/0p<).

    نتیجه گیری

    کرم لیدوکائین و پریلوکائین باعث کاهش درد ناشی از سندرم تونل کارپ می گردد و می تواند به عنوان یک روش مناسب و غیر تهاجمی برای کاهش علایم سندرم تونل کارپ با شدت خفیف تا متوسط مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: لیدوکائین و پریلوکائین(املا)، متیل پردنیزولون استات، سندرم تونل کارپ
  • مژگان کاراحمدی، هما اسماعیلی صفحه 37
    مقدمه و هدف
    متیل فنیدیت از داروهای اصلی در درمان اختلال نقص توجه و بیش فعالی می باشد. بنا بر نظرسنجی بالینی فرم خارجی این دارو تحت عنوان ریتالین نسبت به فرم داخلی تحت عنوان استیمدیت اثربخشی بیشتری دارد. هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی متیل فنیدیت ایرانی با خارجی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سویه کور 200 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی شهر اصفهان بر اساس معیارهای چهارمین ویرایش کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی در سال 1386 مورد مطالعه قرار گرفتند. به 100 نفر از آنها ریتالین و 100 نفر دیگر استیمیدیت تجویز شد و پس از 4 هفته میزان تغییر شدت علایم بیماری با استفاده از پرسشنامه کانرز والدین مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی زوجی و مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین کاهش نمره کانرز گروه ریتالین بعد از چهار هفته درمان 5/13± 63/19 و در گروه استیمیدیت2/7±29/3 به دست آمد. داروی ریتالین در83 نفر(3/83 درصد) بیماران مؤثر بود، در حالی که استیمیدیت تنها در 37 نفر(5/37 درصد) بیماران مؤثر بود.
    نتیجه گیری
    این تحقیق نشان داد که فرم خارجی داروی متیل فنیدیت (ریتالین) مؤثرتر از فرم داخلی آن (استیمیدیت) می باشد.
    کلیدواژگان: متیل فنیدیت، اختلال نقص توجه و بیش فعالی، اثربخشی
  • مهران نصیری، آرش خاکی، پرویز بزی، امیر افشین خاکی، رضا صحی زاده، امرالله روزبهی صفحه 45
    مقدمه و هدف
    از زمان های بسیار قدیم سرب یکی از فلزات پر مصرف بوده و امروزه نیز کاربرد بسیار وسیعی در صنایع مختلف دارد. ورود سرب حتی به مقادیر کم به بدن باعث مسمومیت شده و بر روی ساختارهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی اثرات سوء زیادی دارد. مطالعات نشان داده است که سرب بر روی اجزای مختلف بدن از جمله؛ سیستم عصبی، خون، کلیه، دستگاه گردش خون و دستگاه تولید مثل تاثیر دارد. امروزه توجه زیادی به آلودگی محیطی ناشی از سرب به دلیل اثرات سمی سرب بر روی گیاهان، حیوانات از جمله انسان شده است. لذا هدف از این مطالعه تعیین اثرات سیتوتوکسیک استات سرب بر بافت بیضه خرگوش به وسیله میکروسکوپ نوری و الکترونی بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 20 سر خرگوش سفید نر بالغ نژاد نیوزلندی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1386 انجام شد. خرگوش ها به دو گروه ده تایی تحت مطالعه و کنترل تقسیم شدند. به گروه تحت مطالعه 5/6 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن استات سرب به صورت داخل صفاقی و به صورت یک روز در میان به مدت 7 هفته به عنوان فاز مزمن تزریق گردید. به گروه کنترل نیز همان مقدار به مدت فوق آب دو بار تقطیر تزریق شد. بعد از هفت هفته بافت بیضه خرگوش ها نمونه برداری به عمل آمد و سپس آماده سازی بافتی برای میکروسکوپ نوری و الکترونی به روش استاندارد انجام گردید. مطالعات مورفولوژیک روی تصاویر تهیه شده انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی آنالیز گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که طی فاز مزمن استات سرب باعث تغییرات واضحی بر روی بافت بیضه می گردد و قطر توبول های منی ساز کاهش معنی داری را نشان دادند (05/0 p<). هسته سلول های اسپرماتوسیت اولیه هتروکروماتین و میتوکندری های سلول های اسپرماتوسیت اولیه واکوئله شده اند.
    نتیجه گیری
    از آنجا که استات سرب دارای اثرات سیتوتوکسیک بر بافت بیضه خرگوش می باشد، لذا این اثرات می تواند سبب ناباروری در خرگوش و سایر پستانداران از جمله انسان گردد.
    کلیدواژگان: استات سرب، بافت بیضه، سیتوتوکسیک، خرگوش
  • علی رفعتی، محمدحسین دشتی صفحه 55
    مقدمه و هدف
    تحقیقات اخیر بیانگر تفاوت هایی در جنبه های مختلف سوء مصرف مواد در بین دو جنس می باشد که این تفاوت می تواند به دلایل مختلف از جمله عوامل فرهنگی اجتماعی یا هورمونی باشد. از آنجایی که استروژن هورمونی است که در رهایش دوپامین در مغز نقش داشته و از طرف دیگر دوپامین از جمله نوروترانسمیترهای مهم درگیر در اعتیاد به مورفین می باشد، لذا هدف از این تحقیق تعیین نقش استروژن در پیشگیری از اعتیاد به مورفین در موش صحرایی ماده اوارکتومی شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش تجربی می باشد که در آزمایشگاه فیزیولو‍ژی دانشگاه علوم پزشکی یزد در سال 1386 انجام گرفته است. در این تحقیق از 14 سر موش بزرگ آزمایشگاهی با میانگین وزنی 200 تا 250 گرم از نژاد ویستار استفاده گردید. موش ها به دو گروه کنترل (گروهی که در طول آزمایش همره با آب مصرفی مورفین دریافت می کردند) و آزمون (گروهی که قبل از دریافت آب و مورفین به آنها استرادیول تزریق می شد) تقسیم شده وآزمایش های رفتاری جهت سنجش میزان وابستگی (ارزیابی علایم سندرم ترک متعاقب تزریق نالوکسان) و تمایل به مصرف مورفین(با سنجش خود مصرفی) انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی آنالیز گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تزریق استروژن قبل ازمصرف مورفین در گروه مورد اگر چه توانسته است در مقایسه با گروه کنترل وابستگی فیزیکی به مورفین را به طور معنی داری کاهش دهد، ولی تاثیری در کاهش میزان تمایل نداشته است.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج تحقیق حدس زده می شود که استروژن از طریق مکانیزم مرکزی و تاثیر بر سیستم دوپامینرژیک مغزی اثر خود را در کاهش وابستگی به مورفین اعمال می کند.
    کلیدواژگان: پیشگیری، اعتیاد، مورفین، استروژن
  • کامیار زمردیان، بیتا ترازویی، فرشید سعادت، حسین خدادادی صفحه 66
    مقدمه و هدف
    امروزه ترکیبات آزول به صورت موفقیت آمیزی در درمان عفونت های قارچی به کار می روند. اخیرا نقش برخی از ترکیبات آزول در القا یا سرکوب پاسخ های سیستم ایمنی مشاهده شده است. کراتینوسیت ها به عنوان یکی از فراوان ترین سلول های پوست، نقش مؤثری در پاسخ ایمنی ذاتی علیه عوامل پاتوژن ایفا می نمایند. نظر به فقدان مطالعه جامع در خصوص تاثیر آزول ها بر پاسخ های ایمنی، هدف از این مطالعه تعیین تاثیر این ترکیبات بر تولید سیتوکین های التهابی از کراتینوسیت ها بوده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش به صورت یک مطالعه تجربی در واحد بیولوژی مولکولی دانشگاه علوم پزشکی تهران و بخش ایمونودرماتولوژی دانشگاه وین در سال 1385 انجام گرفته است. سلول های اولیه کراتینوسیت کشت داده شده و با غلظت های مختلف کتوکونازول، ایتراکونازول، فلوکونازول و گریزئوفولوین تیمار شدند. سپس میزان اینترلوکین 1، اینترلوکین 6 و تومورنکروتیک فاکتور آلفا ترشح شده در محیط کشت به وسیله تکنیک آنزیم ایمونواسی کمی و میزان بیان ژن های کدکننده اینترلوکین های 1 و8 با روش سینتیکی واکنش های زنجیره ای پلی مراز سنجیده شد. داده های به دست آمده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی زوج تحلیل شدند.
    یافته ها
    تیمار سلول ها با غلظت های مختلف فلوکونازول و غلظت پایین کتوکونازول باعث کاهش معنی دار ترشح اینترلوکین 1 گردید، اما ایتراکونازول و گریزئوفولوین در غلظت های مشابه چنین تاثیری را از خود نشان ندادند. همچنین غلظت های مختلف ترکیبات مذکور در ترشح تومورنکروتیک فاکتور آلفا و اینترلوکین 6 تاثیری نداشت. بررسی کمی بیان ژن کد کننده اینترلوکین های 1 و 8 نشان داد که نسخه برداری از ژن های مذکور به دنبال تیمار سلول ها با فلوکونازول و کتوکونازول کاهش می یابد.
    نتیجه گیری
    ترکیبات ضد قارچ آزول ممکن است با سازوکارهای مختلف موجب تعدیل بیان و ترشح اینترلوکین های 1 و 8 شده و بدین ترتیب اثرات خود را در جهت دهی پاسخ های ایمنی به وسیله سلول های کراتینوسیت اعمال نمایند.
    کلیدواژگان: سیتوکین های التهابی، کتوکونازول، فلوکونازول، ایتراکونازول
  • لیلا قهرمانی، شمس الدین نیکنامی، میر طاهر موسوی، علیرضا حیدرنیا، کامبیز کریم زاده شیرازی، غلامرضا بابایی صفحه 77
    مقدمه و هدف
    فهم و تاثیر عوامل مؤثر بر فعالیت های جسمانی به عنوان یک موضوع مهم بهداشت عمومی محسوب میگردد. هدف از این مطالعه کاربرد سازه های مدل مراحل آمادگی در ارتقاء فعالیت های جسمانی در سالمندان است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی عرصهای با روش نمونه گیری سرشماری است. در این مطالعه 60 مرد سالمند ساکن آسایشگاه کهریزک در سال 1386 پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، سازه های مدل مراحل آمادگی و رفتار فعالیت جسمانی را قبل و دو ماه پس از مداخله تکمیل نمودند. برنامه مداخله شامل؛ جلسات مشاوره فردی و بحث گروهی برای گروه آزمون بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری تی زوجی، مجذور کای و ویلکاکسون تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    بر اساس نتایج مطالعه مداخله موجب اختلاف معنی داری برای اثربخشی برنامه های آموزشی در مراحل آمادگی، خودکارآمدی، توازن تصمیمگیری و رفتار فعالیت جسمانی در سالمندان در گروه آزمون شد(0001/0p<).
    نتیجه گیری
    مداخلات آموزشی میتواند سبب ارتقاء فعالیت جسمانی گردد و آموزش بر اساس مدل مراحل آمادگی تاثیر مثبتی بر رفتار فعالیت جسمانی دارد. بنابراین استفاده از مدل های آموزشی در برنامه های آموزش بهداشت پیشنهاد میگردد.
    کلیدواژگان: مراحل آمادگی، فعالیت جسمانی، سالمندان
  • فاطمه سیف، محمدرضا خیرالله بیاتیانی، محمد جواد طهماسبی بیرگانی، منصور انصاری، امیر سهرابی، فخری سادات حسینی صفحه 89
    مقدمه و هدف
    هدف اصلی در پرتودرمانی، رسیدن دوز مناسب به صورت همگن به بافت تومورال و حفاظت بافت های سالم اطراف تومور است. دوز تجویز شده برای هر جلسه رادیوتراپی بر اساس حساسیت رادیوبیولوژیکی بافت سرطانی در نظر گرفته می شود. دیده شده است وجود بیماری های ویروسی درمنطقه تومورال حساسیت پرتویی سلول های سرطانی را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه تعیین حساسیت پرتویی سلول های سرطانی آغشته به مولد بیماری ویروسی فلج اطفال، تحت تابش اشعه یونیزان کبالت 60 است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش تجربی در بخش رادیوتراپی و انکولوژی بیمارستان گلستان اهواز در سال 1385 انجام گردید. در این تحقیق حساسیت پرتویی سلول های هلا، بدون وجود عامل بیماری ویروسی و بار دیگر با وجود عامل بیماری ویروسی فلج اطفال پس از تابش اشعه گامای کبالت 60، به دست آمده و با یکدیگر مقایسه شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل بیانگر آن بود که برای غلظت های کم آغشتگی به ویروس فلج اطفال، پس از دریافت 2 گری اشعه گامای کبالت 60، مرگ سلولی به اندازه 20 تا 30 درصد افزایش می یابد، برای غلظت های متوسط آغشتگی به ویروس فلج اطفال، پس از دریافت 2 گری اشعه گامای کبالت 60، مرگ سلولی به اندازه 30 تا 40 درصد افزایش می یابد و برای غلظت های بالای آغشتگی به ویروس فلج اطفال، مرگ سلولی به اندازه 70 تا 90 درصد افزوده می شود.
    نتیجه گیری
    وجود بیماری ویروسی در منطقه تومورال حساسیت پرتویی سلول های سرطانی را افزایش می دهد. این یافته محقق می سازد که در تجویز دوز اشعه در جلسات رادیوتراپی باید به محیط دریافت کننده اشعه از لحاظ درگیر بودن با بیماری های غیر سرطانی نیز توجه شود.
    کلیدواژگان: حساسیت پرتویی، سلول های هلا، ویروس فلج اطفال
  • نادر دبیری، حمیدرضا غفاریان شیرازی صفحه 97
    مقدمه و هدف
    گازهای شیمیایی به کار رفته در جریان جنگ تحمیلی به خصوص سولفور موستارد می تواند به طرق مختلف پوست را درگیر تغییرات و بیماری ها نماید. ضایعات آکنه مانند نیز در موارد زیادی در اثر تماس بعضی مواد شیمیایی در سطح پوست ظاهر می شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع ضایعات آکنه مانند در مجروحین شیمیایی سابق جنگ تحمیلی بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی بر روی 180 نفر از مجروحین شیمیایی اثبات شده جنگ تحمیلی که به درمانگاه پوست شهر یاسوج در بین سال های 1383 1379 ارجاع داده شده بودند و 40 نفر از افرادی که سابقه تماس با مواد شیمیایی را نداشتند به عنوان گروه شاهد به صورت تصادفی از بین همراهان سایر بیماران انتخاب شده و مورد معاینه و بررسی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و شاخص های توصیفی وآزمون مجذور کای بررسی گردید.
    یافته ها
    میانگین سن افراد گروه مورد 2/5 ± 5/37 سال و گروه شاهد 9/5 ± 7/38 سال بود. میانگین درصد مجروحیت شیمیایی در گروه مورد 31 درصد و فاصله زمانی گذشته شده از زمان مصدومیت شیمیایی 1/1 ± 2/15 سال بود. 83 نفر (1/46 درصد) از گروه مورد فاقد ضایعات آکنه مانند و 97 نفر (9/53 درصد) دارای درجات مختلف از ضایعات آکنه مانند بودند. در گروه شاهد نیز 21 نفر (5/52 درصد) فاقد ضایعات آکنه مانند و 19 نفر (5/47درصد) دارای درجات مختلفی از ضایعات آکنه مانند بودند. اختلاف معنی داری بین میزان بروز ضایعات و شدت آنها و محل ضایعات و سن افراد در دو گروه مورد و شاهد از لحاظ آماری به دست نیامد. همچنین ارتباط آماری معنی داری مابین درصد شیمیایی و میزان بروز و شدت ضایعات در مجروحین شیمیایی سابق مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میزان شیوع ضایعات آکنه مانند در مجروحین شیمیایی سابق جنگ تحمیلی بیشتر از افراد گروه شاهد نبود.
    کلیدواژگان: گازهای شیمیایی، ضایعات آکنه مانند، مجروح شیمیایی
  • علیرضا رایگان شیرازی، حسین ماری اریاد، جانمحمد ملک زاده صفحه 105
    مقدمه و هدف
    عدم کنترل زباله های بیمارستانی و بی توجهی به جمع آوری، نگهداری، حمل و دفع صحیح آنها مشکلات خاصی را در پی خواهد داشت که بازتاب آن سلامتی و محیط زیست را به طور جدی مورد تهدید قرار می دهد. این گونه مواد که در طبقه بندی مواد زاید جامد به عنوان خطرناک قلمداد می شوند، دارای قوانین منحصر به خود بوده و باید با مراقبت خاصی جمع آوری و دفع گردند. هدف از این مطالعه تعیین وضعیت مدیریت مواد زاید بیمارستانی در شهر یاسوج بود.
    مواد و روش ها
    این تحقیق توصیفی مقطعی در سال 1385 در سه بیمارستان شهر یاسوج انجام شد و ضمن تعیین وضعیت تولید، ذخیره سازی، جمع آوری، حمل و نقل و دفع زباله های بیمارستانی، اقدام به تعیین چگالی زباله، اجزای تشکیل دهنده زباله، توزین زباله ها و سرانه زباله تولیدی در طی چهار فصل و در هر ماه به مدت 3 روز متوالی گردید. داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه و مراجعه به بیمارستان های مورد مطالعه و اطلاعات میدانی جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی گزارش گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که سرانه زباله به ازاء هر تخت 5/5 کیلوگرم در روز و سرانه تولید زباله عفونی حدود 5/1 کیلوگرم در روز به ازاء هر تخت و میزان کل زباله های تولیدی1350 کیلوگرم در روز و درصد زباله های عفونی به طور متوسط حدود 2/27 درصد و چگالی زباله ها نیز به طور متوسط 7/160 کیلوگرم بر متر مکعب می باشد. اجزای تشکیل دهنده و درصد وزنی زباله های بیمارستانی شامل؛ پس مانده 753/19، پلاستیک 02/47، کاغذ و مقوا 05/12، شیشه 211/5، فلز 41/3، و باند، گاز، پارچه و غیره 556/12 درصد می باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که مدیریت زباله های بیمارستانی در حد مطلوب نیست و مسئولین بیمارستان ها باید توجه بیشتری به این مهم داشته باشند و اقداماتی در جهت کاهش تولید زباله انجام دهند و اقدام به تفکیک مواد زاید عفونی در نقطه تولید نمایند و از روش های جدید بی خطرسازی زباله های بیمارستانی استفاده نمایند.
    کلیدواژگان: موادزاید، بیمارستان، زباله عفونی، چگالی زباله
  • عزیزالله پورمحمودی، مهدی اکبرتبار طوری، عبدالله پورصمد، عبدالمحمد سادات، عباسعلی کریمی صفحه 115
    مقدمه و هدف
    امروزه تغییرات وسیع در شیوه زندگی سبب شده که میزان استفاده از غذاهای آماده افزایش یابد. این گونه غذاها عمدتا به علت استفاده از روغن ها جهت سرخ کردن در درجه حرارت بالا ممکن است محتوای مواد سمی و نامطلوب باشند که سلامت مصرف کنندگان را تهدید می کنند. لذا این مطالعه با هدف تعیین میزان عدد پراکسید در روغن های مصرفی در رستوران ها و ساندویچ فروشی های شهر یاسوج انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی بر روی تمامی ساندویج فروشی ها(تعداد 36) و رستوران ها (تعداد12) در شهر یاسوج در سال 1385 انجام گرفت. زمان نمونه برداری در رستوران ها ساعت 30: 11 و در ساندویج فروشی ها ساعت 30: 12 بوده است. روش نمونه برداری بر اساس استاندارد کشوری شماره 493 به وسیله کارشناس اداره نظارت بر مواد غذایی به همراه تکمیل فرم طراحی شده ضوابط بهداشتی انجام گرفت. نمونه ها جهت تعیین عدد پراکسید به آزمایشگاه مواد غذایی ارسال می گردید. روش تعیین عدد پراکسید بر اساس استاندارد کشوری شماره 4179 بوده است و میزان حد مجاز عدد پراکسید حداکثر 7 میلی اکی والان در کیلوگرم بوده است. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی بررسی گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که حداقل 50 درصد روغن های مصرفی در رستوران ها و حداقل 70 درصد در ساندویچ فروشی ها از نظر ضوابط بهداشتی دارای وضعیت نامطلوب بوده است. همچنین عدد پراکسید3/58 درصد روغن های مصرفی در رستوران ها و 3/97 درصد روغن های مصرفی در ساندویج فروشی ها بالاتر از حد مجاز بوده است.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان داد که نحوه استفاده از روغن ها در طبخ مواد غذایی در رستوران ها و ساندویج فروشی های شهر یاسوج نامطلوب بوده و استانداردهای لازم در این زمینه رعایت نمی شوند و ممکن است محتوی مواد سمی باشند و سلامت مصرف کنندگان را تهدید کنند.
    کلیدواژگان: روغن، عدد پراکسید، ساندویج فروشی، رستوران
  • فریبا سیدالشهدایی، افسانه غفاری صفحه 125
    مقدمه و هدف
    حاملگی هتروتوپیک به حاملگی های همزمان داخل و خارج از رحم اطلاق می شود. این وضعیت بیشتر در زنانی دیده می شود که در سیکل های درمانی کمک باروری قرار گرفته اند، ولی به ندرت به صورت خود به خودی نیز رخ می دهد. از آنجایی که روش های تشخیصی و درمانی معمول ممکن است کارایی لازم را نداشته باشند، حاملگی هتروتوپیک یک مشکل تشخیصی و درمانی را برای پزشکان ایجاد می کند. دراین حالت ظن بالینی قوی برای تشخیص و حفظ حاملگی داخل رحم در طی درمان ضروری است. در این مقاله یک مورد حاملگی هتروتوپیک خود به خودی پاره شده گزارش شده است.
    معرفی بیمار: بیمار زنی 32 ساله با تاخیر قاعدگی به مدت دو ماه، به علت درد شکم، تهوع و استفراغ در وضعیت شوک هیپوولمیک در سال 1386 به اورژانس یکی از بیمارستان های شهر سنندج مراجعه کرده است. سابقه یک بار سزارین را ذکر می نمود. در معاینه، شکم اتساع آشکار همراه با حساسیت عمومی و ارجاعی داشت. سونوگرافی مایع آزاد فراوان داخل شکم و لگن و نیز تجمع هتروژن وسیع نشان گر هماتوم در آدنکس راست را نشان داد. در داخل رحم، کیسه حاملگی با جنین 7 هفته و ضربان قلب نرمال مشاهده شد. بیمار با تشخیص حاملگی هتروتوپیک تحت لاپاراتومی قرار گرفت و لوله پاره شده با حاملگی نا به جای داخل آن برداشته شد. حاملگی داخل رحم بدون مشکل ادامه یافته و منجر به تولد نوزاد سالم دختر شد.
    نتیجه گیری
    پزشکان باید در برخورد با زنان در سنین باروری از احتمال بروز حاملگی هتروتوپ آگاه باشند. هر گونه وضعیت غیر طبیعی در معاینه یا سونوگرافی بیمار بارداری که حاملگی داخل رحم دارد و دچار درد شکم شده است، باید پزشک را متوجه حاملگی هتروتوپیک نماید.
    کلیدواژگان: حاملگی خارج از رحم، حاملگی هتروتوپیک، روش های کمک باروری
|
  • Naseripour M., Nikeghbali A., Vadipour A., Bakhtiari P., Ahadian A Page 1
    Introduction &
    Objective
    To assess the effectiveness of combined transpupillary thermotherapy (TTT) with subtenon Triamcinolone acetonide (TA) injection in treatment of choroidal Neovascularization (CNV) in patients with age-related macular degeneration (ARMD).
    Materials and Methods
    In a prospective non-comparative interventional study, 63 eyes of 57 patients with CNV secondary to exudative age-related macular degeneration (ARMD) were studied. All CNVs (including 20 predominantly classic and 43 predominantly occult lesions) were treated with diode laser (810nm). A variable spot size of 0.8, 1.2, 2 and 3mm was used depending on the size of CNV; and treatment was given in one area for 1 minute duration. Thermotherapy delivered through a contact lens at a power range between 120-560 mw. At the end treatment, each patient received 20mg or 40mg subtenon triamcinolone acetonide injection randomly in superotemporal quadrant. Outcome was assessed with clinical and angiographic examination………………………………….
    Results
    In 20 eyes with predominantly classic CNVs, 20 mg and 40 mg subtenon triamcinolone were injected in 12 and 8 eyes respectively. The patients were followed up for a mean of 9.1 months (range 5.5 to 16 months). The average number of treatment sessions was 1.25. At the end of the study in this group, visual acuity remained stable (0 to ± one line) in 14/20 (70 %) eyes, improved (> one line) in 2/20 (10 %) eyes and showed a decline (> one line worsening) in 4/20 (20 %) eyes. In 43 eyes with occult CNV, 20 mg and 40 mg subtenon triamcinolone was injected in 31 eyes and in 12 eyes respectively. Mean follow up time was 12 months (4.5 to 23 months). Mean treatment times was 1.17. Thirty one eyes (72.1 %) had stable vision (± 1 line), 4 eyes (9.32 %) had better vision more than 1 line and 8 eyes (18.6 %) had more than 1 line decrease in vision.
    Conclusion
    All CNVs were closed in last follow up. No statistically significant difference in clinical and functional result was evident between two groups with 20 mg and 40 mg injection of subtenon TA in both predominantly classic and predominantly occult groups. Combined TTT and subtenon injection of TA in eyes with exudative ARMD can be an effective method to stabilize visual acuity of these patients.
  • Akbari A., Hosseinifar M., Khairabadi N., Jahanshahi Javaran P Page 15
    Introduction &
    Objective
    One of the most common disorders of the knee joint in adult is patellofemoral pain syndrome. Sometimes it becomes chronic and causes activity limitation. This study aimed to compare the efficacy of exercise therapy with Transcutaneous Electrical Nerve Stimulation on improvement of pain intensity, knee function, muscle atrophy and range of knee flexion.
    Materials and Methods
    This double-blind, randomized clinical trial was carried out in Zahedan Razmejo-Moghadam Physiotherapy Clinic, in 2007. Thirty-two patients with patellofemoral pain syndrome were recruited through simple non-probability sampling. Subjects were randomly assigned to one of the equal groups, exercise therapy (including hip, knee, and leg muscles strengthening and stretching exercises) or electrical stimulation group. Before and after intervention, we assessed pain through visual analog scale (VAS) (ordinal), function (ordinal) with Knee Injury and Osteoarthritis Outcome Score (KOOS), thigh circumference with tape measure (centimeter) and range of knee flexion with goniometer (degree). A 10 session treatment program, three sessions per week and one hour per session was performed for both groups. Independent t-test or Mann-Whitney U and paired t-test or Wilcoxon were used for comparison between the pretreatment and post treatment results between groups and within groups, in SPSS software, respectively.
    Results
    The mean total score of knee function increased from 100.53±19.25 to 130.87±18.25 in the electrical stimulation group and from 107.67±22.69 to 131.47±15.11 in the exercise therapy group (p=0.001). The mean score of knee function subscales including; symptoms, pain, functional limitation, recreational activity, and life style improved in both groups (p<0.05). The pain score and range of knee flexion improved in both groups (p<0.05). After treatment, range of knee flexion significantly increased in the exercise group compared with the electrical stimulation one (p=0.008).
    Conclusion
    Each of exercise therapy or transcutaneous electrical nerve stimulation is effective in treatment of patellofemoral pain syndrome. However, exercise therapy is more effective in range of knee flexion increasing.
  • Jazayeri Shooshtari Sm, Hafezi R., Azizi S., Amanolahi A Page 27

    Introduction &

    Objective

    A standard treatment option for carpal tunnel syndrome (CTS) is local injection of anesthetic-corticosteroid. This clinical trial was designed to compare the safety and efficacy of daily application of the EMLA cream with that of a single injection of methyl prednisolone acetate.

    Materials and Methods

    This study was a clinical trial that performed in shiraz medical school clinics in 1386. 65 participants with clinical and electrodiagnostic evidences of mild to moderate CTS were randomized to receive either the EMLA cream (group 1) or one injection of methylprednisolone acetate 40 mg at wrist (group 2). Outcome assessments included the visual analog scale. variants were measured and results were collected by statistical software SPSS and analyzed and processed by Chi-Square test.

    Results

    Pain intensity at baseline, after and 4 weeks after treatment in group of A was 5.8±0.98, 0.7±0.82 and 2.1± 1.2; and group of B was 5.7 ±1.0, 2.4±1.5 and 1.6±1.4 respectively (p<0.001). After and 4 weeks follow of treatment, patients in both groups reported significant changes in pain intensity (p<0.001).

    Conclusion

    EMLA cream was effective in reducing pain associated with CTS. It may offer patients with mild to moderate CTS an effective, noninvasive symptomatic treatment.

  • Karahmadi M., Esmaili H Page 37
    Back ground: Due to Many clinical views foreign form of methylphenidate (Ritalin) has more efficacy compared to Iranian form of the drug (stimidate).
    Objective
    To compare the efficacy of stimidate and Ritalin in the treatment of ADHD.
    Materials And Methods
    in this double blind, Randmized clinical Trial 200 children with ADHD were studied. For 100 of these patients prescribed Ritalin and to others Prescribed stimidate. After 4 weeks changes in severity of symptoms were evaluated with parental form of conner's questionar.
    Results
    The mean decrease of conner's number after 4 weeks treatment in Ritalin group was 19/63 13/5 and in stimidate group was 3/29 7/2.Ritalin has effectiveness in 83/3 percent of patients. (6 decrease in conner's number), but stimidate only was effective in 37/5 percent of patients.
    Conclusion
    This study showed that foreign form of Methylphenidate (Ritalin) is more effective than Iranian form (stimidate).
  • Nassiri M.Dvm., Khaki A. Dvm. , Bazi P. , Khaki Aa. , Sahizadeh R.Dvm, Roozbehi A. Page 45
    Introduction &
    Objective
    Lead is one the world wide using metals it has been used since ancient time. It is also a toxin, known to have adverse effects on the body even at low level of exposure and it induces a bread range of physiological, biochemical, and behavioral dysfunctions. Studies have been showed that this metal has harmful effects on several tissues such as: nervous system, blood tissues, and cardiovascular system, reproductive and urinary system. Because it damage human, animal and plants. Nowadays has been attended on this metal.
    Materials and Methods
    White male rabbits of New Zealand race were used and divided into two groups. Experimental groups (N =10) 6.5 Mg/Kg of lead acetate were injected intraperitoneally every other day to each animal for 7 weeks as chronic dose and control group (N=10) were injected only with demonized water. After taking biopsy from testis tissues of each group, tissue preparation was performed for LM and EM studies as standard method. Morphologic study was carried out on electron micrographs. Data have been compared using statistically methods.
    Results
    Morphological findings showed that testis tissue in experimental group that chronic dose has been sever changed histologically compared with control group. Seminifar tubules diameter showed significant decrease (p<0.05). Primary spermotocyte nucleus showed heterochromatin and mitochondria showed vacuelaution
    Conclusion
    These results (based on present study findings) revealed that lead acetate could have vivid effects on testis tissue during chronic dose.
  • Rafati A. , Dashti Mh. Page 55
    Introduction &
    Objective
    Evidence indicates that the biological response and the causes of drug abuse may be different between women and men. These sex differences in drug abuse may be due to socio-cultural factors or biological (hormonal) differences. Estrogen is one of the hormones which involves in dopamine release in striatum and nucleus accumbency and also is one of the most important neurotransmitters in central nervous system which has critical role in morphine addiction. So, in this study we survey the role of estrogen on dependency and tendency to morphine in rat as a factor of sex differences in addiction.
    Materials and Methods
    This experimental study was carried out in Yazd University of Medical Sciences. Behavioral changes like morphine craving was evaluated by self-administration as a criterion for tendency and for assessment of dependency. we evaluated withdrawal syndrome sings (e.g. jumping, wet dog shaking, etc) in control group (ovarectomized female rats receiving morphine sulfate solution) and test group (ovarectomized female rats, pretreated with estradiol benzoate before receiving daily morphine sulfate solution). Data obtained were analyzed by SPSS software, using T-test analysis
    Results
    Results showed that although pretreatment with estradiol in test group might lead to a significant decline in withdrawal syndrome sings in comparison with control group, differences in morphine craving as a criterion for tendency was not significant between the two groups.
    Conclusion
    According to our findings, it seems that estrogen, through central mechanisms and its effect on brain dopaminergic system, reduces the physical dependency to morphine.
  • Ghahremani L.Msc, Niknami Sh. , Mosavi M. , Heidarnia A. , Karimzadeh Shirazi K. , Babaei G. Page 77
    Introduction &
    Objective
    Understanding and influencing the determinants of physical activity is an important public health challenge. This study examines the application of key constructs of the transtheoretical model to physical activity behaviors for aged people.
    Materials and Methods
    This study is a field trial with census sampling. Sixty healthy adult men at Kahrizak nursing home in 1386 completed a questionnaire including demographics and self-reported levels of physical activity, constructed from the Transtheoretical Model (TTM), before and after two months of intervention. The interventional program included tailored counseling and focus group. The data were then analyzed with T test, X2, pair T test and Wilcoxon, using SPSS software.
    Results
    Statistical analysis showed a significant difference for the effect of health education program on increasing stage of change, self-efficacy, decisional balance and physical activity behavior in elderly people (p<0.0001).
    Conclusion
    Educational physical activity interventions can result in increased physical activity, thus, health education program based on TTM has had positive effect on promotion physical activity behavior. It can be recommended that health education be used on educational models.
  • Seif F.Msc, Baiatiani Kheirolah Mr. , Tahmasebi Birgani Mj. , Ansari M.Md, Sohrabi A.Msc, Hosseini F. Page 89
    Introduction &
    Objective
    The main purpose of radiotherapy is exposing enough doses of radiation to tumor tissue and protecting the normal tissues around it. Tumor dose for each session in radiotherapy will be considered based on radiosensitivity of the tissues. The presence of viral diseases in tumoral area can affect the radiosensitivity of cells. This study aimed to evaluate the radiosensitivity of Hela cells infected with poliomyelitis virus irradiated by Co 60.
    Materials and Methods
    In this study, the radiosensitivity of HeLa cells, with or without the viral infection, after gamma radiation of cobalt 60, was assessed.
    Results
    Results of comparison of the radisensitivity of infected and uninfected cells indicates that after 2 Gy irradiation by Co 60, polio infection in low, moderate and high virus load, increases the cell death by 20-30%, 30-40% and 70-90% respectively.
    Conclusion
    Radiosensitivity of tumoral cells increase when they are infected with viral agents. Results of this study showed that non cancer diseases should be considered when prescribing dose fraction in radiotherapy of cancers.
  • Pourmahmoudi A. , Akbartabar Turi M., Poursamad A. , Sadat Am. , Karimi A. Page 115
    Introduction &
    Objective
    Nowadays the extensive changes in lifestyle resulted in an increase in consumption of fast food. This type of food, because of using deep–fat frying, may contain some toxic or unfavorable substances which have adverse effects on consumers’ health. The aim of this study was to determine the peroxide value of edible oils which are used in restaurants and sandwich shops in Yasouj city.
    Materials and Methods
    This descriptive study was carried out on all sandwich shops (n=36) and restaurants (n=12) in Yasuj city in 2006. All samples and questionnaire data in restaurants and sandwich shops were collected at 11:30am and 12:30pm respectively based on a national standard protocol, number 493, by a food expert. The peroxide value was determined based on national standard procedure, number 4179, in a food laboratory and the acceptable limit was defined as 7 meq/kg.
    Results
    Findings of this study showed that in terms of health rules and regulations, at least 50% of oils used in restaurants and 70% in sandwich shops were unfavorable. Peroxide value of 58.3% of oils in restaurants and 97.3% in sandwich shops was greater than the acceptable limit.
    Conclusion
    These findings have shown that the health rules and regulations for the oils are not exercised in Yasouj restaurants and sandwich shops and this can have adverse effects on consumers’ health.
  • Seidoshohadaei F. , Ghafari A. Page 125
    Introduction &
    Objective
    Heterotopic pregnancy refers to the simultaneous occurrence of pregnancy intrauterine and outside of uterine corpus. It is most often manifested in women who have undergone artificial reproductive technology (ART) but rarely occurs spontaneously. Heterotopic pregnancy still remains as a diagnostic and therapeutic challenge to practitioners. In this situation physicians should have high suspicion for diagnosis and intrauterine pregnancy protection. This study reported a case of ruptured spontaneous heterotopic pregnancy.Case: A 32 year-old woman with abdominal pain, nausea, vomiting and hypovolumic shock in 1386 referred to emergency department in Sanandaj hospital. She reported one previous cesarean section. On examination, the patient's abdomen was distended. She had generalized tenderness and rebound tenderness in abdomen. The ultrasonographic examination revealed large amount of fluid in pelvic and abdominal cavity with a large hematoma in right adnex but there was intrauterine pregnancy at 7 weeks with normal fetal heart activity. She underwent laparotomy for heterotopic pregnancy and ruptured tube with tubal pregnancy removed. Intrauterine pregnancy continued without problem and led to birth of a healthy female neonate.
    Conclusion
    Physicians should be quite cautious of heterotopic pregnancy in woman at reproductive age. Any abnormality on physical examination or ultrasonography of a patient with intrauterine pregnancy and abdominal pain should heighten the clinician's suspicion for heterotopic pregnancy.