فهرست مطالب

فصلنامه کومش
سال چهارم شماره 1 (پیاپی 10، پاییز1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/08/20
  • تعداد عناوین: 11
|
  • عباس حق پرست، غلامرضا سپهری، محمدناصر شافعی صفحه 9
    سابقه و هدف
    هسته میخی شکل (CnF، Cuneiformis) یک هسته مشبک مغز میانی است که در ناحیه شکمی-طرفی ماده خاکستری دور قناتی (PAG، Periaqueductal gray) قرار گرفته و به طور غیرمستقیم از طریق ناحیه نوکی بصل النخاع شکمی-میانی (RVM، Rostral ventromedial medulla) در تعدیل درد نقش دارد. این هسته با PAG شباهت ساختمانی داشته و با آن ارتباطات زیادی برقرار می کند. لذا در مطالعه حاضر با توجه به تشابه ساختمانی و ارتباطات این هسته با نواحی فوق، پاسخ ضددردی مرفین تزریق شده در CnF و اثرات ناشی از حذف برگشت پذیر این هسته بر تعدیل درد مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    ابتدا در موش های صحرایی نر، مختصات هسته CnF توسط دستگاه استرئوتاکس و با استفاده از اطلس پاکسینوز و واتسون روی جمجمه مشخص و پس از سوراخ کردن جمجمه، کانول گذاری انجام شد. سپس تزریق درون هسته ای دوزهای مختلف مرفین (10، 20 و 40 میکروگرم در 0.5 میکرولیتر سالین) و لیدوکائین 5% (0.5 میکرولیتر) به تنهایی و همراه با یکدیگر به داخل هسته CnF صورت گرفت. اثرات این داروها توسط آزمون پس کشیدن دم و به شکل حداکثر درصد اثردهی ممکن (%MPE، Maximal possible effect) به عنوان یک ایندکس درد، به مدت 30 دقیقه و به فواصل 5 دقیقه ای بررسی گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که مرفین به صورت وابسته به دوز باعث افزایش معنی داری بر زمان تاخیر در پس کشیدن دم (TFL، Tail flick latency) شد. همچنین تزریق لیدوکائین در ناحیه فوق سبب افزایش زمان TFL نسبت به گروه Saline گردید. تزریق هم زمان لیدوکائین و مرفین به روش درون هسته ای در ناحیه CnF موجب کاهش %MPE مرفین گردید در حالی که تزریق وریدی مرفین هم زمان با تزریق لیدوکائین به داخل این هسته، پاسخ ضد دردی شدیدتری در مقایسه با حالت قبل ایجاد می کرد. با تزریق نالوکسان وریدی، اثرات بی دردی مرفین در تمام گروه ها به جز گروهی که مرفین وریدی و لیدوکائین درون هسته ای دریافت کرده بودند به سطح کنترل قبل از تزریق رسید.
    نتیجه گیری
    از این یافته ها چنین استنباط می شود که هسته CnF دارای گیرنده های اپیوئیدی بوده و مرفین اثرات خود را از طریق این گیرنده ها به ویژه μ به شکل وابسته به دوز اعمال می کند. از طرفی می توان پیشنهاد کرد که حذف برگشت پذیر هسته CnF با لیدوکائین، باعث مهار یک مسیر خروجی از ناحیه فوق به سوی RVM به ویژه بر روی Off-cell های این ناحیه می گردد. مهار این مسیر توسط لیدوکائین سبب رفع مهار در این ناحیه و ایجاد بی دردی می شود.
    کلیدواژگان: هسته میخی شکل، مرفین، لیدوکائین، آزمون پس کشیدن دم، تعدیل درد، موش صحرایی
  • محمدرضا خطیبی، محمد آقاجانی، سهراب حاجی، حمید کلالیان مقدم صفحه 23
    سابقه و هدف
    تجارب تحقیقاتی نشان داده اند که تحریک الکتریکی در افزایش جریان خون و بهبود زخم در مدل های حیوانی موثر است. این پژوهش با هدف کسب مدلی استاندارد که حداقل مدت زمان لازم برای درمان زخم و نیز کمترین جریان الکتریکی وارده بر بدن را دارا باشد انجام شد، به این منظور تغییرات مدت زمان و تعداد دفعات تحریک الکتریکی بر روی نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این پژوهش روی 36 خرگوش نژاد Dutch با میانگین وزن 2 کیلوگرم انجام شد. ابتدا زخم های برشی به طور 35mm در پوست ناحیه پشت حیوانات ایجاد شد. سپس با توجه به نتایج پژوهش های قبلی، تحریک الکتریکی 24 ساعت پس از ایجاد زخم توسط یک دستگاه تحریک کننده با مشخصات موج مربعی، پهنای پالس 500ms، تواتر 80Hz شدت در حد انقباض ملموس پوستی در 5 گروه به شرح ذیل اعمال گردید: گروه 1) 4 روز، 4 بار، هر نوبت 10 دقیقه؛ گروه 2) 4 روز، 4 بار، هر نوبت 30 دقیقه؛ گروه 3) 4 روز، 1 بار، هر نوبت 120 دقیقه؛ گروه 4) 7 روز، 2 بار، هر نوبت 30 دقیقه؛ گروه 5) 7 روز، 4 بار، هر نوبت 30 دقیقه. مراحل بهبود زخم نیز با اندازه گیری طول و مساحت زخم، طول دوره بهبودی و مقاومت زخم در برابر کشش ارزیابی و با گروه کنترل (گروه 6) مقایسه گردید.
    یافته ها
    نتایج این پژوهش نشان داد طول دوره بهبودی زخم، مقاومت زخم در برابر کشش، طول و مساحت زخم نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری در تمامی گروه ها دارد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثری که تحریک الکتریکی بر جریان موضعی خون در ناحیه پوست ایفا می نماید و با توجه به کمترین میزان جریان الکتریکی اعمال شده در گروه 1 و تفاوت معنی دار طول دوره بهبودی و سایر شاخص های بهبود زخم نسبت به گروه کنترل با (P<0.05) می توان پیشنهاد کرد که افزایش تعداد دفعات تحریک الکتریکی و کوتاه نمودن نمودن مدت زمان تحریک قادراست با اعمال کمترین جریان الکتریکی و کاهش عوارض جانبی احتمالی، تاثیری بهینه را نیز در افزایش جریان خون و بهبود زخم ایفا نماید.
    کلیدواژگان: بهبودی زخم، تحریک الکتریکی، ولتاژ پایین، مدت زمان، دفعات تحریک، زخم پوستی
  • پرویز کوخایی، رضا مهدیان، فاطمه پاک، شیرین شهبازی، بیژن صدیقی مقدم صفحه 29
    سابقه و هدف
    سلولهای دندریتیک، کارآمدترین سلولهای عرضه کننده آنتی ژن به سیستم ایمنی می باشند. آنها قویا در شروع پاسخ اولیه ایمنی، بیماری های اتوایمیون، رد پیوند، عفونت با ویروس نقص ایمنی اکتسابی (HIV) و پاسخ ایمنی ضد تومور نقش دارند. سلولهای دندریتیک در شکل نابالغ خود مولکولهای آنتی ژن را به طور فعال برداشت می کنند. اگرچه توانایی سلولهای دندریتیک پالس شده با Tumor lysate در فعال سازی سلولهای T اختصاصی تومور در بیماران لوسمی لنفوسیتیک مزمن (CLL) گزارش شده است اما تاکنون برداشت آنتی ژن های محلول موجود در Tumor lysate توسط سلول های دندریتیک به طور مستقیم نمایش داده نشده است. این مطالعه بر آن است که تا با به کارگیری تکنیک فلوسیتومتری، برداشت مولکولهای آنتی ژن را بررسی نماید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، سلولهای دندریتیک بیماران لوسمی لنفوسیتیک مزمن و افراد نرمال اهدا کننده خون بررسی شده اند. مونوسیت های خون محیطی با استفاده از ذرات مغناطیسی پوشیده شده با mAb anti-CD14 و عبور آنها از ستون های miniMACS در میدان مغناطیسی جدا شده و در حضور سیتوکین های GM-CSF و IL-4 به مدت پنج روز کشت داده شد تا سلولهای دندریتیک نابالغ، تولید گردد. پروتئین های محلول Tumor lysate با FITC، نشان دار شدند و سپس میزان برداشت این پروتئین ها توسط سلولهای دندریتیک با استفاده از سیستم فلوسیتومتری FACS تعیین گردید.
    یافته ها
    میزان فلورسانس سلولهای دندریتیک پالس شده با Tumor lysate نشان دار؛ حتی بعد از خاموش نمودن فلورسانس سطحی آنها به طور قابل ملاحظه ای از سلولهای دندریتیک پالس نشده بیشتر بود. این موضوع چه در مورد سلولهای دندریتیک بیماران CLL و چه افراد نرمال مورد بررسی صادق بود.
    نتیجه گیری
    سلولهای دندریتیک نابالغ مشتق شده از منوسیت ها قادرند مولکولهای آنتی ژن محلول موجود در Tumor lysate تهیه شده از لنفوسیت های توموری بیماران CLL را برداشت کنند.
    کلیدواژگان: سلول های دندریتیک، Tumor cell lysate، فلوسیتومتری، Tumor associated antigen، Lysate
  • رامین سراوانی، محمد شعبانی صفحه 39
    سابقه و هدف
    کافئین یک ترکیب آلکالوئید طبیعی است که در قهوه، چای و نوشابه های کولادار وجود داشته و توسط سیستم آنزیمی سیتوکروم p-450 کبد، متابولیزه می گردد. از آن جایی که مصرف زیاد کافئین توسط زنان باردار می تواند اثرات جانبی بر روی جنین داشته باشد و به دلیل اینکه فنوباربیتال سبب افزایش فعالیت سیستم آنزیمی سیتوکروم p-450 کبد می گردد؛ در این مطالعه بر آن شدیم اثرات سمی دو روش مصرف کافئین، به طریق خوراکی و تزریق داخل صفاقی را بر روی جنین موش های باردار نژاد C57BL/6J با و بدون اثر تحریکی فنوباربیتال بر سیستم آنزیمی فوق الذکر مقایسه نمائیم.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق 60 موش باردار نژاد C57BL/6J به طور تصادفی به دو دسته خوراکی کافئین (گروه شاهد خوراکی، فنوباربیتال-کافئین، گروه کافئین) و تزریق داخل صفاقی (گروه شاهد تزریقی، گروه فنوباربیتال-کافئین، گروه کافئین) تقسیم گردیدند. گروه های شاهد و گروه های فنوباربیتالی به ترتیب در روز نهم بارداری آب مقطر و 80 mg/kg فنوباربیتال به طریق داخل صفاقی و گروه کافئینی 80 mg/kg، کافئین به طریق داخل صفاقی دریافت داشتند. در روز یازدهم و دوازدهم بارداری، گروه های فنوربابیتال-کافئینی و گروه های کافئینی، 200 mg/kg کافئین و گروه های شاهد، آب مقطر داده شد. در روز هفدهم بارداری، تمامی حیوانات مورد مطالعه به روش قطع نخاعی کشته شدند. جنین های تمام گروه ها جمع آوری و سپس از نظر وزن و هماتوما در سطح بدن مورد بررسی قرار گرفتند. آزمون t برای مقایسه وزن ها و تست کای اسکوئر برای مقایسه هماتوما در گروه ها مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    در مورد وزن جنین ها اختلاف معنی داری بین گروه شاهد خوراکی با گروه فنوباربیتال-کافئین خوراکی و گروه شاهد تزریقی با گروه فنوباربیتال-کافئین تزریقی و گروه فنوباربیتال-کافئین خوراکی با گروه فنوباربیتال-کافئین تزریقی وجود نداشت اما اختلاف معنی داری بین گروه فنوباربیتال-کافئین خوراکی با گروه کافئین خوراکی و گروه فنوباربیتال- کافئین تزریقی با گروه تزریقی کافئین و همچنین گروه کافئین خوراکی با گروه کافئین تزریقی وجود داشت (P<0.05). نتایج آزمون کای اسکوئر در مورد مقایسه هماتوما در گروه ها نشان داد که بین گروه شاهد خوراکی با گروه فنوباربیتال-کافئین خوراکی و گروه شاهد تزریقی با گروه فنوباربیتال-کافئین تزریقی و نیز بین گروه کافئین تزریقی با گروه کافئین خوراکی اختلاف معنی داری وجود دارد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    فنوباربیتال، با غلظت 80 mg/kg، سبب کاهش اثرات سمی کافئین بر وزن جنین ها گردیده ولی نتوانسته است مانع از افزایش تعداد جنین های هماتومایی در هر دو راه مصرف کافئین گردد.
    کلیدواژگان: کافئین، فنوباربیتال، حاملگی، جنین، C57BL، 6J
  • وحید سمنانی، افشین مرادی صفحه 47
    تومور، با سلول گرد کوچک دسموپلاستیک داخل شکمی، توموری نادر است که اغلب با درگیری وسیع پریتوئن و لمس توده شکمی در فرد جوان به خصوص مردان تظاهر می کند. از تظاهرات کلینیکی ناشایع این تومور، آسیت شدید و درگیری اولیه رتروپریتوئن می باشد که در این بیمار تظاهرات اصلی را اتساع شکمی ناگهانی و آسیت شدید و جایگزینی قسمت اعظم تومور در ناحیه رتروپریتوئن با درگیری مناطق مختلف پریتوئن تشکیل می دهند.
    کلیدواژگان: تومور با سلول گرد کوچک، دسموپلاستیک، داخلی شکمی
  • سید محمد حسینی پناه، محمد بربرستانی، علیرضا فاضل، مهران حبیبی رضایی، مصطفی حسینی صفحه 53
    سابقه و هدف
    از آنجایی که گلیکوکونژوگیت ها، خاصا زنجیره قندیشان نقش خاصی در تکامل، بازی می کند؛ این تحقیق جهت پی بردن به ترکیب شیمیایی منطقه شفاف و ارتباط آن با تکامل فولیکول انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    جهت انجام این تحقیق، تخمدان موش های بالغ را خارج نموده و پس از آماده سازی به روش معمول بافت شناسی، نمونه ها با ضخامت سه میکرون مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین از لکتین های متصل به HRP با روش اختصاصی لکتین هیستوشیمیایی جهت مشخص کردن ساختمان گلیکوکونژوگیت های منطقه شفاف و تغییر ترکیبات آن در طی چرخه تخمدانی، استفاده شده است.
    نتایج
    سه لکتین WGA و DBA و PNA برای ان-استیلاسیون گالاکتوز و گلوکز انتخاب شدند که این موضوع را اثبات نمودند.
    نتیجه گیری
    این مشاهده گواهی است بر این که گلیکوکونژوگیت های حاوی ان-استیل گالاکتوزآمین (GalNAc) و ان-استیل گلوکزآمین (GlcNAc) در منطقه شفاف اهمیت ساختمانی در تکامل فولیکول دارند که از آن می توان در جهت ناباروری با منشا جنس مونث استفاده نمود.
    کلیدواژگان: گلیکوکونژوگیت، تخمدان، لکتین، منطقه شفاف
  • محمدمحسن تقوی، محمد خاکساری صفحه 61
    سابقه و هدف
    در مطالعات قبلی، اثر التیام بخش روغن ماهی بر روی زخم پوستی حیوان با دیابت قندی حاد گزارش شده است. در پژوهش حاضر اثر مصرف موضعی روغن ماهی که غنی از اسیدهای چرب امگا-3 است، در حیوان با دیابت قندی مزمن بررسی و با اثر روغن ذرت که حاوی اسیدهای چرب امگا-6 است، مقایسه شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی 4 گروه موش صحرایی نر بالغ انجام شد. یک گروه به نام سالم (I) و تعدادی از موش ها با تزریق زیرجلدی 50mg/kg استروپتوزوتوسین دیابتی شدند. پس از مشاهده علائم کلاسیک دیابت، این موش ها به سه گروه تقسیم شدند: یک گروه به عنوان کنترل در نظر گرفته شدند (II)؛ گروه های دیگر به عنوان گروه های آزمایشی که به تفکیک، 8 هفته بعد از القا دیابت، تحت درمان موضعی با روغن ماهی (III) یا روغن ذرت (IV) قرار گرفتند. در هر چهار گروه، زخم عمودی به طول 4 سانتی متر در پشت آنها ایجاد شد؛ در حیوان های دیابتی، هشت هفته بعد از ایجاد دیابت تجربی، زخم در آن ها ایجاد شد. سطح زخم، درصد بهبودی آن، میزان عروق خونی، ضخامت اپیدرم و دستجات کلاژن در روزهای اول، سوم، هفتم، یازدهم، پانزدهم و بیستم بعد از ایجاد زخم اندازه گیری شد. همچنین زمان لازم برای بهبودی کامل زخم نیز اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    نتایج این پژوهش نشان داد، که سطح زخم در همه روزهای بعد از جراحت در گروه I کمتر از گروه II است (P<0.001). علاوه بر این سطح زخم در گروه III در روز پانزدهم بعد از جراحت، کمتر از گروه II است (P<0.01). درصد بهبودی زخم نیز در گروه I در همه روزهای مطالعه بیشتر از گروه II بود (P<0.001). همچنین این شاخص در گروه III در روزهای هفتم و بیستم اختلاف معنی داری با گروه I نداشت. علاوه بر این سطح زخم از روز هفتم به بعد در گروه IV بیشتر از گروه II با (P<0.001) و درصد بهبودی آن نیز کمتر از گروه III بود (P<0.001). مقایسه بین روغن ماهی و روغن ذرت نشان داد که از روز یازدهم به بعد تا انتهای مطالعه درصد بهبودی زخم در گروه III بیشتر از گروه IV بود (P<0.001). مدت زمان لازم برای بهبودی کامل زخم در گروه IV بیشتر از بقیه گروه ها بود. در گروه روغن ماهی، میزان عروق خونی در روز یازدهم و پانزدهم، ضخامت اپیدرم در روز پانزدهم و همچنین پیدایش دستجات کلاژن در روز پانزدهم در گروه روغن ماهی بیشتر از گروه روغن ذرت بود.
    نتیجه گیری
    براساس این نتایج، پیشنهاد می شود که روغن ماهی که غنی از اسیدهای چرب امگا-3 می باشد در تسریع بهبودی زخم در موش های با دیابت مزمن موثر بوده در حالی که روغن ذرت به علت داشتن اسیدهای چرب امگا-6 بهبودی زخم را به تاخیر می اندازد.
    کلیدواژگان: بهبود زخم، دیابت قندی مزمن، روغن ماهی، روغن ذرت
  • موسی الرضا حاج زاده، حسین میلادی گرجی، اسحاق جلالی، حبیب الله اسماعیلی صفحه 75
    ضربه های مغزی، دیابت بی مزه و بیماری آلزایمر و نیز بهبود حافظه در افراد مسن گردد. در این پژوهش اثر دسموپرسین که یک آنالوگ وازوپرسین است در آمنزی ناشی از ECS بر روی رت مطالعه شد.
    مواد و روش ها
    چهل سر رت نر از نژاد Wistar-Albino با سن 4-3 ماه و با وزن 260-190 گرم انتخاب و در دو ماز T پیچیده چند واحدی (چوبی) و ماز آبی موریس مورد آزمایش قرار گرفتند. در ماز چوبی، 20 سر رت پس از آموزش اولیه به مدت 4 روز، با 16 ساعت تشنگی داخل ماز قرار داده شدند که باید به جستجوی یافتن بطری آب به منظور نوشیدن می پرداختند. بیست سر رت در ماز آبی به مدت 10 روز تحت آزمون های آموزشی، جستجوی فضایی و حافظه عملی قرار گرفتند که باید با شنا کردن به جستجوی سکوی مخفی به منظور استراحت می پرداختند؛ سپس به هر رت در گروه تجربی 10 دقیقه قبل از شوک الکتریکی، 10μg/kg دسموپرسین داخل صفاقی و در گروه کنترل به طور مشابه به همان مقدار (حجم) کلرور سدیم 0.9 درصد تجویز شد و رت ها 10 دقیقه پس از شوک الکتریکی، وارد ماز شدند.
    یافته ها
    دو گروه آزمایش و کنترل قبل از تجربه، در زمان رسیدن به پاداش و تعداد خطا در ماز چوبی و در میانگین زمان رسیدن به سکوی مخفی در ماز آبی تفاوت معنی داری نداشتند. در روز تجربه در ماز چوبی زمان رسیدن به پاداش به طور معنی داری تفاوت نشان داد (P=0.023). در ماز آبی نیز تفاضل میانگین زمان رسیدن به سکوی مخفی (تفاضل روز قبل از تجربه و روز تجربه) بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری نشان داد (P=0.047).
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان می دهد که دسموپرسین می تواند موجب تسهیل در یادآوری (ماز چوبی) و تثبیت حافظه فضایی کوتاه مدت (ماز آبی) و از بین بردن فراموشی قبلی و بعدی ناشی از شوک الکتریکی و نیز موجب حفظ یادگیری و حافظه در روزهای پس از تجربه گردد.
    کلیدواژگان: وازوپرسین، دسموپرسین، فراموشی (آمنزی)، یادگیری، حافظه، الکتروشوک، ماز T پیچیده چند واحدی، ماز آبی موریس
  • محمدرضا جلالی ندوشن، علی جمشیدی فرد، مهرداد ناجی صفحه 85
    کارسینوم سلول کوچک، توموری است که اغلب در ریه دیده می شود ولی در سایر ارگان های بدن نیز گزارشاتی از این تومور وجود دارد. در این مقاله خانم 51 ساله ای با تومور اسفنوئید معرفی می گردد که یافته های بالینی، رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین (H&E) سینوس و ایمنوهیستوشیمی، تایید کننده کارسینوم اولیه سلول کوچک در سینوس اسفنوئید می باشد. در پییگیری 6 ماهه بیمار با درمان رادیوتراپی موضعی، هیچ یافته بالینی و تصویربرداری به نفع تومور اولیه در ریه دیده نشد. یافته های رنگ آمیزی H&E، تومور بدون تمایز متشکل از سلولهای کوچک را نشان می دهد و یافته های ایمنوهیستوشیمی شامل مثبت بودن منتشر برای مارکرهای سیناپتوفیزین، مثبت بودن فوکال برای کروموگرانین، مثبت بودن اطراف هسته برای سیتوکراتین و منفی از نظر مارکرهای دسمین، S100 و TTF-1 می باشد
    کلیدواژگان: کارسینوم سلول کوچک، سینوس اسفنوئید
  • حمید ضیایی، شاهرخ موسوی، راهب قربانی صفحه 91
    سابقه و هدف
    پیلونفریت حاد، یکی از شایعترین عفونت های باکتریال در انسان می باشد که اکثرا با داروهای تزریقی تحت درمان قرار می گیرد. با توجه به هزینه بالای بستری بیماران جهت تجویز آنتی بیوتیک های وریدی، این مطالعه جهت مقایسه اثرات درمانی دو رژیم متداول وریدی و خوراکی، جهت بررسی امکان جایگزینی درمان وریدی با درمان خوراکی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی در 54 بیماری که با تشخیص پیلونفریت حاد بدون عارضه، از مردادماه 1380 تا مرداد 1381 در بیمارستان فاطمیه سمنان بستری شده اند انجام شد. بیماران تحت درمان تصادفی یکی از دو رژیم سیپروفلوکساسین خوراکی یا سفتریاکسون وریدی قرار گرفتند. بیست و چهار، چهل و هشت و هفتاد و دو ساعت پس از شروع درمان از نظر قطع یا ادامه تب و علائم بالینی معاینه شدند. از آزمون های کای اسکوئر و t در سطح معنی داری 5 درصد برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سنی بیماران رژیم خوراکی 18.7±50.4 و بیماران با رژیم وریدی 22.4±53.2 سال بوده است که اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. دو گروه از نظر توزیع جنسی همگن بودند. پاسخ به درمان در دو گروه به ترتیب 90% و 100% بود، که از نظر آماری اختلاف معنی دار را نشان نداد. اما میانگین و انحراف معیار مدت زمان پاسخ به درمان در دو گروه دریافت کننده رژیم یک و دو به ترتیب 0.49±2.67 روز و 0.63±1.6 روز بود که اختلاف، از نظر آماری معنی دار بود (P=0.000).
    نتیجه گیری
    این بررسی نشان می دهد که سیپروفلوکساسین خوراکی به اندازه سفتریاکسون وریدی، در درمان بیماری موثر است؛ اگرچه سرعت پاسخ به درمان با آن کمتر است.
    کلیدواژگان: پیلونفریت حاد بدون عارضه، آنتی بیوتیک، سیپروفلوکساسین خوراکی، سفتریاکسون وریدی
  • حمیدرضا ثامنی صفحه 97
    سابقه و هدف
    مطالعات محققین در مردان با ضایعه نخاعی بیانگر کاهش کیفیت مایع منی و افزایش میزان آنتی اسپرم-آنتی بادی است. ماست سل ها با ایجاد اختلال در اسپرماتوژنزیس، ساختار بیضه و لوله های منی ساز و احتمالا تغییر در ساختار غدد ضمیمه جنسی منجر به پایین آمدن قابلیت باروری می گردند. روش پژوهش: تعداد 42 رت نر بالغ نژاد اسپراگ در دو گروه شاهد و تجربی قرار گرفتند. در گروه تجربی طناب نخاعی بعد از بیهوشی، تحت عمل لامینکتومی دو طرفه در ناحیه مهره T9 به صورت عرضی قطع شد. در روزهای 7، 14 و 21 پس از جراحی، حیوانات با اتر کشته شدند و غده پروستات آنها ثابت گردید. بعد از انجام کارهای معمول بافت شناسی، از نمونه ها برش های سریال به ضخامت 4 میکرومتر تهیه و بر روی لام های میکروسکوپی انکوبه شدند. سپس برش ها با روش های H&E، تولوئیدن بلو 1% و تری کروم ماسون رنگ آمیزی و با استفاده از میکروسکوپ نوری مجهز به گراتیکول چشمی صفحه شطرنجی، دستگاه داینوسکوپ و کامرالوسیدا مورفومتری شدند. داده های حاصل از مطالعات مورفومتری با روش های Student T-Test و آنالیز واریانس، تجزیه و تحلیل آماری گردیدند.
    یافته ها
    از لحاظ کیفی، ماست سل های پروستات گروه تجربی حالت هتروژنوس پیدا کرده و جابجایی معنی دار آنها از بافت همبند استروما به دیواره غدد لوله ای-آسینی (ماست سل های مخاطی) مشاهده شد. همچنین در پروستات حیوانات تجربی التهاب، فیبروزیس، افزایش حجم استروما و افزایش ضخامت غشا پایه آسینی ها دیده شد. از لحاظ کمی در گروه های تجربی 7 و 14 روزه تعداد کل ماست سل ها به ویژه ماست سل های درجه 2 و 3 افزایش یافته بود (P<0.001). در گروه تجربی 21 روزه تعداد کل ماست سل ها به ویژه ماست سل های درجه یک افزایش نشان داد و اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (P<0.05). تعداد ماست سل های گروه تجربی 21 روزه نسبت به گروه های 7 و 14 روزه کاهش یافته بود و این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (P<0.01). در گروه های تجربی 7 و 14 روزه (به ویژه 14 روزه) تعداد ماست سل های مخاطی نسبت به ماست سل های همبندی افزایش بیشتری پیدا کرده بودند (P<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان گفت که به دنبال قطع نخاع، ماست سل های غده پروستات به ویژه ماست سل های مخاطی افزایش می یابند. این سلولها احتمالا از طریق افزایش آنتی اسپرم-آنتی بادی و ترشح انواع مدیاتورها (از جمله تریپتاز) باعث ایجاد فیبروزیس و اختلال در ساختار غده پروستات می شوند. شاید تغییرات ساختاری غده پروستات ناشی از افزایش ماست سل ها بعد از قطع نخاع، منجر به کاهش کیفیت و میزان ترشحات آن شده و در نهایت به عنوان یک عامل در کاهش قابلیت باروری مردان نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: ماست سل، قطع عصب، قطع نخاع، بافت شناسی، رت
|
  • A. Haghparast, G.R. Sepehri, M.N. Shafaei Page 9
    Introduction
    The cuneifo rmis nu cle us (CnF) is o ne of th e re t icu lar fo rmation e nti ties which rests in midbrain region. Th is nucle us co nt ro ls pain indi rec tly thro ugh its binding with rostr al ve ntromedi al medulla (RVM). From previous res ea rches, it's been pr oved th at th is nucleus has ult rastructural similarities and bidir ec tio nal connections with pe riaq ueductal gray (PAG) matt er. In present study, in according to these similarities and connections, we tried to know the antinociceptive response of morphine microinjected into the nucleus cuneiformis and effect of inactivation of this area on pain modulation.
    Materials And Methods
    Rats were pl aced in ste reotaxic instrument, with a hole being drilled over cerebellum on skull and a guide cannula was forced down just 1 mm above the CnF. Followin g surgery and re cove ry period, vario us doses of morphine (10, 20 and 40}Lg/0.5}Ll saline) and lidocaine 5% (0.5}Ll) were microinjected into the CnF. Tail Flick Latency (TFL) and Maximal Possible Effect (%MPE) were measu red 30 min in 5-min interva ls, before and afte r any injection as an index for nociceptive responses. Naloxone was injec ted intravenously to exactly pinpoint morphine action as a non -selective antago nist.
    Results
    Morphine increased TFL in a dose dependent manner. Also inactivation of CnF by lidocaine inc reased TFL. Simultaneously micro injection of morphine and lidoc ai ne inc reased TFL which was le ss th an morph ine effect (%MPE) alone. While inje ct in g mo rphine intravenouslywith lidocain e microinjection increased significa ntly TFL bu t th ese effects were reversed by naloxone administration.
    Conclusion
    It is clear that CnF has opioid receptors, specially}L receptor, that follow in a dose dep endent manner. On th e ot her han d, we suggest th at CnF inactivation with lidocaine inhib its a n inhibitory o utput tha t pr oject s to RVM specially off-cells in t his area and th is disinhibition causes pain modulation.
  • M.R. Khatib, M. Aghagani, S. Hajizadeh, H. Kalalian Page 23
    Introduction
    It has been shown that the elec trical stimulation has improved th e skin blood circ ulat io n and wo und he ali ng in anima ls. T he prese nt study was co nducte d to de te rm in e a standa rd model of minimum curr e n t a nd period o f e le ctrical stimula tio n th at will in flue nce wound he aling.
    Materials And Methods
    For this propose 35 mm incisions (35 mm leng th) wer e made at the bac k o f Dutch rabbi ts. Due to the pr o pose previo us studies th e five gro ups animals were stimulated by the electrical impulses (80 Hz and 500 ms dura tion) as followed: Gro up one; four times daily, 4 days, 10 min. Group two: four times da ily, 4 days, 30 min. Group th ree: one t ime daily, 4 days, 120 min. Group four: two times daily, 7 days, 30 min. Group five: four times daily, 7 days, 30 min. Group six: Received no electrical stimulation and considered as a control group. the wound's length, area and period of healing were recor ded as well as the ten sile strength.
    Results
    The results indicated that the duration of wou nds-healing in all experimental gro ups was significantly less than contro l group (P < 0.05).
    Conclusion
    Regard to effects of electrical currents on the skin blood now and the least of e lect rica l st imula tio n in gro up one and sign ifica n tly reduced healing per iod in this group in compariso n with control gro up and other indices as well, we suppose that incre asing freq ue ncy of electrical stimulation while shortening time duration, improve the skin blood circulation and wound healing period while decreasing the side effects.
  • P. Kokhaej, R. Mahdian, F. Pak, Sh. Shahbazi, B. Sadighi Moghadarn Page 29
    Introduction
    Dendritic cells (DCs) are the most potent antigen presenting cells in the immune system. They are strongly involved in init iation of primary immune response, autoimmune disease, graft rejection, HIV infection and antitumor response. However, the capability of DCs to activate tumor specific r cells in chronic lymphocytic leukemia (CLL) has been reported, direct demonstration of soluble antigens of tumor lysate uptake had not been shown. In this study we have shown uptake of antigen molecules by immature DCs using Flow cytometric techniques.
    Material And Methods
    DCs of two CLL patients and two healthy donors have been evaluated in this study. Peripheral blood monocytes have been purified using mouse anti-CDl4 coated magnetic beads and then' undergone culture process in the presence of rhGM-CSF and rhILA. Generated DCs have been assessed for their ability of uptake FITC-labeled proteins of tumoural B cells lysate by tlow cytometry.
    Results
    Fluorescence intensity in DCs pulsed with FITC-labeled tumor lysat e, after using surface tluorescence quencher (trypan blue), were clearly more than unpulsed controls. This was true for both CLL patients DCs and healthy donors DCs.
    Conclusion
    Immature DCs are capable to uptake soluble protein molecules of tumor lysate prepared from B cells of CLL patients.
  • R. Saravani, M. Shabani Page 39
    Introduction
    Caffeine is a nature alka loid which is found in coffee, tea and co la co ntaining beverages. It is me tabolized by cytochro me P -4 ~0 e nzyme co mple x in th e live r. Since hi gh' consu mption of caffe ine in preg nant women may be induced sid e effects o n the fetal, in•this study we compared the effects of caf fein e admi nistration in preg nant C57BL/6J mice with and withou t induction of materna l metabolism by phenobarbita l.
    Materials And Methods
    In this study 60 pregnant mice C57BL/6J were used. Caffeine was administrated orally or intraperiton aly. In both parts of study thr ee separat e gro ups of animals were used as follows: conto l (gro up 1), caffe ine alon e (group 2) and caffeine plus phe nobarbital (group 3). On day 9 of gestation, groups 1, 2 and 3 received distilled water, caffeine (80 mglkg) and caffeine (80 mglkg) + phe nobarbita l (80 mglkg), respectively, by oral or IP administra tions. On days I I and 12 of gestation, caffeine (200 mglkg, IP) was administe red to gro ups 2 and 3. and contori gro up received distilled water. On day 17 of gesta tio n, all dams we re sacrificed and fetuses were removed, weighed and examined for exte rna l hematoma.
    Results
    Results (weight of fetuses) sh owed signific ant diffe rences between caffeine a nd phe nobar bita l plus caffcin groups in both o ra l o r IP adminis tra tio n cond it io ns (P
  • Semnani, A. Moradi Page 47
    Intra - abdomina l demoplast ic small-ro und cell tumor is rare Mal ignancy with a p re dilectio n fo r peri toneum o f yo o ng ma le s. Severe asci t is a n d retrope rito neom in volvme n t a r e uncommonclinical ma nifastaion o f thi s tumor. The main manifestation of this tumor include ab rupt a bdomin a l disten tion, seve re ascitis, disseminat ion o f tumor in retroperitoneum and various peritoneum involvment.
  • M. Hosseini Panah, M. Barbarestani, A. Fazel, M. Habibirezai, M. Hosseini Page 53
    Introduction
    Glycoco njugates, par ticulary their sugar side chains, play importante ro les in development. This investigation was undertaken to examine the chemical nature of components in the zona pe llucida possibly related to follicular developmebt.
    Materials And Methods
    To thi s e nd, lectins conj uga ted to horserad ish peroxidase were use d as speci fic h istoche mi ca l probes to cha ra c te r ize th e s t r uc t u re of zo na pellucid a glycoconjugates and changes in their composition du ring ovarian cycle.
    Results
    Three lectins for N-acetylation of galactose and glucose inte nse ly sta ined th e zona pe llucida.
    Conclusion
    These o bse rva tio ns suggest that the N-a ce tyl ga la ctosamine (Ga INAc) a nd N-Acety lgl ucosamine (G lcN Ac)- co nta in ing glyco conjugate s in zo na pe lluc id a may be of fu nc ti on al importa n t in folli cul a r develo pme nt. We ca n use th is da ta for ca usin g fe ma le infertility and to make special cotraceptive
  • M. M. Taghavi, M. Khaksari Page 61
    Introduction
    The benefit effects of fish oil has been reported on wound healing in acute diabetic rats. The fish oil contains omega-3 fatty acids, the aim of this study was to evaluate the effect of topical application of fish oil on wound healing in chronic diabetic rats, and this effect compared to corn oil effects.
    Material And Methods
    This experimental study was performed on four groups of normal rats, Groups I (normal) consisted of normal rats, Group II (control), III (fish oil) and IV (corn oil) consisted of rats, which were became diabetic by streptozotocin (50 mglkg, S.C). Groups III, and IV received fish oil and corn oil respectively on all postoperative days. All animals were wounded by a vertical 4 em incision in the. midline of there dorsum. All rats in the diabetes groups (II, III, IV) are wounded 8 weeks after induction of diabetes. Wound surface area was measured at days 1, 3, 7,11,15, and 20 postoperative period.Time requriered for full healing also was measured.
    Results
    The results showed that surface area of the wound in group I was lesser than group II (P
  • M. Hadjzadeh, H. Miladi Gorg, E. Jalali, H. Esrnaili Page 75
    Introduction
    Vasopressin as a neu rotransmitter can improve the memory disorders due to ECS, brain trauma, diabetes insipidus, Alzheimer's disease and senile dementia. In the presen t experiment the effects of desmopressin were studied on amnesia due To elect roconvulsive shock (ECS) in rats.
    Materials And Methods
    Forty male Wistar albino rat s, aged 3-4 months with 190 -260 gr body weight were studied in complex T maze or Morris water maze (MWM). After a primary introduction to T maze (four day), Twenty rats with a 16 hr period of thirsty introduced to the maze, which they have to find a botte! of water to drink. In MWM twenty rats were treated for ten days in training trials, spatial exploration and workin g memory trials, they have to swim in water to find the hidden platform where can rest. Then each rat in test gro up recived 10 fLgikg B.W of desmopressin and each rat in contro l group recived the same volume of 0.9% salin by ip injection Ten min perior to ECS. Ten min after injection each rat was treated with ECS and 10 min after that rat was put in T-maze and / or water maze.
    Results
    For both test and control groups the average time to reach the goal in T and water maze and the unmber of errors in T maze was not st atistically -different on the day before experiment. On the other hand, on the day of experiment by T maze the average of the time to find the goal for test group was 9±4.78 sec and for control group was 15.25±5.67 sec and the difference are statistically significan t (P =0.032). With water maze the difference between the time to find the platform in the day befor and on the day of experiment in test group was -0.489 sec and in control was + 5.07 sec which is statistically significant (p=0.047).
    Conclusion
    It may be concluded that desmopressin can facilitat e retrieval and consolidation of spatial memory and improve the retrograde and anterograde amnesia due to ECS
  • M. R. Jalai Nadooshanl, A. Jamshidifard, M. Naji Page 85
    Small ce ll carcino ma of lun g is a common ca ncer but in ot her o rgans, this tumor is reporte d rarely. In thi s pap er, we report a 5 1 years old women with sphenoid sinus tumor. clinical, H & Esta ining an d Immunohistochemi cal findings co nfirmed pr imary small ce ll carcinoma. In 6 month fo llow-up with local radiotherapy, th ere are nt evide nces of tumor in the lun g. H & E sta ining s ho ws an undi fferentiated tumor incl uding sm a ll ce lls. T h is tum or is dilfu s ly po sitive for syn apto physin, focally pos itive for chromogro nin, charac te ristic paranuclear punctate staining for cyto ke ratin and negative for S100, desmin and TTF- L