فهرست مطالب

فصلنامه کومش
سال چهارم شماره 2 (پیاپی 11، زمستان 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/10/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • ثریا پروری، مهدی مهدی زاده، کاظم پریور، ملیحه نوبخت صفحه 105
    سابقه و هدف
    با توجه به اثرات تراتوژنیک کلریدمس بر بافت ها، هدف این مطالعه بررسی اثرات آن بر رشد و نمو لوله عصبی با تاکید بر نخاع گردنی است.
    مواد و روش ها
    محلول کلریدمس II با دوز mg/kg 5 از طریق داخل صفاقی (IP) به 18 سر موش آزمایشگاهی نژاد Balb/C در روزهای 7، 8 و 9 بارداری تزریق شد و 18 سر موش حامله نیز به عنوان گروه های کنترل با روشی مشابه در همان روزها، آب مقطر دریافت کردند. در روز 15 بارداری به دنبال تشریح حیوانات حامله، جنین ها خارج و با محلول بوئن ثابت شدند. بررسی های ماکروسکوپی روی جنین ها انجام شد. از لوله عصبی جنین ها مقاطع 5 میکرونی به صورت سریال تهیه شد و پس از مراحل پاساژ بافتی، با رنگ هماتوکسیلین - ائوزین رنگ آمیزی شدند و سرانجام ارزیابی های میکروسکوپی و مورفومتری بر روی مقاطع تهیه شده انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کلریدمس باعث کاهش وزن جنین ها و کاهش اندازه CR جنین ها می شود. از طرفی این ماده می تواند در سراسر سیستم عصبی جنین، تغییرات سلولی ایجاد کند که این تغییرات به صورت بی نظمی در جهت قرارگیری سلول ها و هسته ها، افزایش فضاهای بین سلولی، ادم سلول ها و نهایتا دژنراسیون سلول های عصبی قابل ملاحظه می باشد. همچنین در نواحی بطنی سراسر لوله عصبی، افزایش تقسیم میتوز و در نواحی حاشیه ای نخاع کاهش ضخامت مشاهده می شود. قطر داخلی طناب نخاعی در سگمان های گردنی نیز افزایش می یابد.
    نتیجه گیری
    براساس تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که افزایش کلریدمس در دوران جنینی باعث به وجود آمدن اختلال در سیستم عصبی جنین خواهد شد و روند دژنراسیون سلول های عصبی و احتمالا مرگ سلولی را القا و تشدید می کند.
    کلیدواژگان: کلریدمس، نخاع گردنی، تکوین، مرگ سلولی، موش
  • محمدرضا نیکمرام، مارک ریچارد بویت صفحه 113
    سابقه و هدف
    گره سینوسی–دهلیزی قلب پستانداران- از جمله خرگوش- از نقطه نظر ساختمانی و عمل الکتروفیزیولوژیکی، بافت یکنواختی ندارد. تفاوت در مختصات شکل پتانسیل عمل نیز به خوبی دانسته شده است. یکی از دلایل تفاوت در مختصات شکل پتانسیل عمل می تواند مربوط به تفاوت در وجود و یا عدم وجود جریان های یونی در نواحی مختلف گره باشد. از جمله جریان های مطرح که تصور می شود نقشی در ایجاد شیب پیس میکری بازی می کند، جریان یونی if است. این انتظار و پیش بینی در گره سینوسی- دهلیزی قلب خرگوش با بلوکه کردن جریان مذکور هدف این بررسی است.
    مواد و روش ها
    در بررسی حاضر ابتدا از نمونه های توپ مانند کوچک بافتی مربوط به نواحی محیطی (توپ A) بینابینی (توپ B) و مرکزی (توپ های C و D) گره سینوسی- دهلیزی قلب خرگوش ثبت داخل سلولی فعالیت های الکتریکی توسط میکروالکترود شیشه ای به عنوان کنترل انجام شد و سپس جریان مذکور به مدت 2 دقیقه توسط 2 میلی مولار سزیم مسدود شد و از هر یک از توپ های کوچک بافتی فعالیت های الکتریکی ثبت گردید.
    یافته ها
    سزیم به طور معنی داری (P<0.05) موجب کاهش شیب پیس میکری به میزان 547 درصد (5n=) در توپ A از ناحیه محیطی و به میزان 921 درصد (4n=) در توپ D از ناحیه مرکزی گره سینوسی-دهلیزی شد. همچنین سزیم موجب کاهش مقدار فعالیت خودبخودی یا Rate به میزان 1 7 درصد (4n=) در توپ D از ناحیه مرکزی و 119 درصد (5n=) در توپ A از ناحیه محیطی گردید.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج، احتمالا جریان یونی if در فعالیت پیس میکری ناحیه محیطی نقش بیشتری در مقایسه با ناحیه مرکزی گره سینوسی– دهلیزی بازی می کند.
    کلیدواژگان: گره سینوسی- دهلیزی، جریان یونی if، سزیم، قطعات کوچک بافتی، پتانسیل پیس میکری
  • محمد باقر دلخوش، فریده سیف آقایی صفحه 123
    سابقه و هدف
    تاکنون پژوهش های زیادی درباره تعیین مقدار ذرات ذغال سنگ انتشار یافته در هوای محیط کار معادن در سرتاسر دنیا صورت گرفته، ولی اطلاعات جامعی در مورد وضعیت بهداشتی و ایمنی معادن کشور وجود ندارد. در یک آمار منتشر شده از طریق یک منبع داخلی حدود 10% کارگران شاغل در معادن مورد بررسی، در اثر استنشاق هوای آلوده محیط دچار بیماری ریوی بوده اند. هدف این تحقیق تعیین مقدار ذرات ذغال انتشار یافته در محیط کار معدن به منظور آگاهی از میزان آلودگی احتمالی موجود در این مناطق می باشد.
    مواد و روش ها
    در این بررسی از قسمت های مختلف موجود در دو معدن مورد بررسی، بر طبق روش پیشنهادی سازمان های ذیصلاح از هوای محیط کار در روزهای مختلف، بیش از 30 نمونه گرفته شد که برای هر نمونه برداری یک روز وقت صرف شده است. برای نمونه برداری، از دستگاه نمونه بردار فردی استفاده شد و نمونه های گرفته شده به آزمایشگاه منتقل و با ترازوی با حساسیت مورد نیاز، وزن شده و با میزان استاندارد آن مقایسه شد. لازم به ذکر است که هم برای گرد و غبار قابل استنشاق و هم برای گرد و غبار کلی نمونه برداری صورت گرفته است.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده، نشان داد که در مناطقی که بیشترین تجمع کارگری را داشته و کارگران، بیشتر وقت کاری خود را در آن مناطق می گذرانند مقدار ذرات ذغال انتشار یافته بسیار بیشتر از میزان استاندارد اعلام شده می باشد. به طوری که در محل استخراج معدن، این مقدار برای گرد و غبار قابل استنشاق 10 برابر مجاز و در تونل های افقی معدن 6 برابر مقدار مجاز بوده است. میزان گرد و غبار کلی حتی از این حدود نیز فراتر رفته است.
    نتیجه گیری
    نتایج فوق بیان گر این است که میزان آلودگی هوا در مناطق مورد بررسی بسیار فراتر از مقدار مجاز بوده و بدون شک سلامت کارگرانی که در این مناطق کار می کنند مورد تهدید جدی است و بایستی برای رفع آلودگی و تامین بهداشت کارگران، اقدامات عاجل و مؤثری را به کار بست.
    کلیدواژگان: گرد و غبار ذغال، نمونه بردار فردی، گرد و غبار قابل استنشاق، گرد و غبار کلی، روش وزنی
  • معصومه صابریان، سعید حاجی آقاجانی، راهب قربانی صفحه 129
    سابقه و هدف
    با پیشرفت علم پزشکی، امید به زندگی افزایش یافته و جوامع را با افزایش جمعیت سالمندان روبرو ساخته است. برنامه ریزی جهت ارائه هرگونه خدمات، نیازمند شناخت نیازهای واقعی سالمندان است. آگاهی و دستیابی به نیازهای واقعی آنان به برنامه ریزان کمک می کند تا با توجه به خواست و نیاز آنان برنامه ریزی نمایند. این تحقیق به منظور تعیین وضعیت اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و نحوه گذران اوقات فراغت سالمندان انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    طی یک پژوهش توصیفی تحلیلی، 1024 نفر از سالمندان، با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری خوشه ایمورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده های کیفی، داده ها به صورت کمی درآمده و رتبه بندی «خوب، متوسط و ضعیف» انجام شد. از آزمون های Chi2 و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 5 درصد استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که اکثر سالمندان (23/69%) وضعیت اقتصادی متوسط دارند و وضعیت اجتماعی بیشتر آنان (02/69%) نیز متوسط می باشد. وضعیت بهداشتی سالمندان نیز بیانگر وجود اختلالاتی مانند افزایش فشارخون (6/80%) و مشکلات دفعی (7/76%) می باشد. گرچه وجود مشکلات بینائی (9/46%)، شنوائی (3/29%) و حرکتی (2/28%) نیز قابل توجه بود. ارتباط معنی دار بین وضعیت اقتصادی و جنس (P=0.0003)، سن و وضعیت اجتماعی (P=0.000) مشاهده گردید؛ در سایر موارد ارتباط معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    متوسط بودن وضعیت اقتصادی سالمندان نشان می دهد که این قشر جامعه نیاز به مراقب بیشتری از نظر مالی دارند. نتایج، همچنین نشان داد که وضعیت فعالیت های اجتماعی اکثر سالمندان در حد متوسط است، که می تواند ناشی از افزایش سن و از بین رفتن انگیزه های زندگی باشد. در مجموع اکثر سالمندان مشکلات جسمانی زیادی را مطرح کرده اند که توجه برنامه ریزان سیستم بهداشت و درمان جامعه را به جهت کمک به سالمندان طلب می نماید.
    کلیدواژگان: وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی، وضعیت بهداشتی، نحوه گذران اوقات فراغت، سالمندان
  • عباسعلی طاهریان، عباسعلی وفایی، علی رشیدی پور صفحه 137
    سابقه و هدف
    تحمل و وابستگی دو مشکل عمده در مصرف مرفین بوده که می توانند منجر به ایجاد عوارض و خطرات جدی به خصوص علایم شدید ناشی از قطع مصرف آن شوند. مطالعات قبلی پیشنهاد نمودند که احتمالا داروهای استروئیدی و استرس می توانند بر تعدیل علایم ناشی از قطع مرفین مؤثر باشند. بر همین اساس پژوهش حاضر که هدف آن بررسی اثرات استرس و دگزامتازون (به عنوان یک آگونیست گلوکوکورتیکوئیدها بر تعدیل علایم ناشی از قطع مرفین (سندرم Withdrawal) بود طراحی و انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه موش های نر سوری سفید آزمایشگاهی نژاد آلبینو با وزن 25 تا 30 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. برای معتاد کردن حیوانات از روش مارشال استفاده شد؛ در این روش موش ها طی سه روز متوالی و در هر روز سه دوز 50، 50 و 75 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن موش در ساعات 8، 12 و 16 مرفین زیرجلدی دریافت کردند. در روز چهارم، دو ساعت پس از تزریق دوز 50 میلی گرم، برای بررسی علایم قطع به حیوانات نالوکسان با دوز 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و به صورت داخل صفاقی تزریق شد. برای ارزیابی علایم قطع از شاخص های استاندارد مانند تعداد پریدن و سنجش وزن مدفوع ناشی از اسهال استفاده شد. جهت ارزیابی اثر گلوکوکورتیکوئیدها از تزریق زیرجلدی دگزامتازون (3/0، 1 و 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن به عنوان آگونیست گلوکوکورتیکوئیدها) 30 دقیقه قبل از تزریق نالوکسان استفاده شد. استرس به دنبال یک دقیقه شنا در آب سرد حدود 18 درجه سانتی گراد استفاده شد. جهت انجام آزمایشات، حیوانات معتاد به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول به عنوان گروه کنترل بودند که بدون دریافت دارو و یا استرس فقط 30 دقیقه قبل از تزریق نالوکسان، وهیکل (سالین و اتانول 2%) زیرجلدی دریافت کردند. گروه های آزمایش که دوزهای مختلف دگزامتازون (3/0، 1 و 2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن) دریافت کردند. گروه سوم قبل از تزریق نالوکسان، استرس ناشی از شنای آب سرد دریافت کردند. گروه چهارم ضمن تزریق فقط دوز 3/0 دگزامتازون (با توجه به اینکه این دوز بهترین پاسخ را داده بود) استرس نیز دریافت کردند.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد که استرس ناشی از شنای آب سرد و تزریق دگزامتازون با دوز 3/0 و 1 میلی گرم، 30 دقیقه قبل از تزریق نالوکسان، به طور قابل توجهی علایم قطع را کاهش می دهد؛ ولی دوز 2 میلی گرم دگزامتازون اثر معنی داری نداشت. در ضمن اثرات استرس به تنهایی یا همراه با دگزامتازون نسبت به مصرف دگزامتازون به تنهایی بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    یافته های فوق نشان می دهد که استرس و فعال شدن گیرنده های گلوکوکورتیکوئیدی نقش مهمی در کاهش علایم قطع مرفین دارند که برای پی بردن به نقش نوروترانسمیتری و دیگر عوامل مداخله گر مغزی نیاز به مطالعات بیشتری احساس می شود.
    کلیدواژگان: استرس، دگزامتازون، وابستگی، موش سوری، نالوکسان، سندرم قطع مرفین
  • مجید محمودی، سیدجعفر نصرت آبادی، علیرضا فکری، عباس حق پرست، ایرج شریفی صفحه 143
    سابقه و هدف
    با توجه به اینکه درمان اساسی در بیماری لیشمانیوز با ترکیبات آنتی موان، شامل پنتوستام و گلوکانتیم، صورت می گیرد و مقاومت داروئی بیمار به این ترکیبات خصوصا در مناطق اندمیک یکی از مشکلات اصلی در این بیماری است. این مطالعه، جهت ارزیابی حساسیت و یا مقاومت سوش های Leishmania tropica جدا شده از بیماران را در محیط کشت و در حالت تکثیر داخل سلولی (فرم اماستیگوئی) در مقابل دو ترکیب سه ظرفیتی و پنج ظرفیتی آنتی موان، انجام گردید و نتایج آن با پاسخ درمانی بیماران مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    جهت انجام این بررسی از بیمار مبتلا به لیشمانیوز جلدی در منطقه اندمیک نمونه برداری شد. انگل های جدا شده از هر بیمار در محیط های جامد و مایع، کشت و تکثیر گردید. سپس با استفاده از ماکروفاژهای زنده مایع صفاق موش، کشت و تکثیر انگل در داخل سلول های ماکروفاژ و در پلیت هایی مخصوص فراهم گردید. کاهش رشد انگل در داخل ماکروفاژ و همین طور کاهش درصد ماکروفاژهای آلوده شده در اثر اضافه نمودن دارو تعیین و بدین وسیله میزان حساسیت انگل در مقابل این ترکیبات در حالت In vitro مشخص گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصله از این بررسی نشان داد که ترکیب آنتی موان سه ظرفیتی با حداقل غلظت μg/ml100 به طور معنی دار باعث کاهش تکثیر داخل سلولی انگل جدا شده از هر بیمار می گردد)05/0 (P<. مقایسه آماری بین میانگین تعداد آماستیگوت های داخل ماکروفاژ با میزان مداومت زخم بیانگر وابستگی این دو معیار به طور معنی دار نبود. همین طور بین میزان درصد ماکروفاژهای آلوده به انگل برای هر سوش جدا شده از بیمار و مدت زمان بهبودی در همان بیمار، وابستگی معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله، احتمالا نشان دهنده عدم ارتباط بین میزان تکثیر و قدرت تهاجم و یا شدت بیماری زایی سوش انگل جدا شده از بیمار با میزان مداومت و یا توسعه زخم می باشد.
    کلیدواژگان: لیشمانیا تروپیکا، مگلومین آنتی موان، پتاسیم آنتی موان تارتارات، مقاومت دارویی
  • علی خدادادی، سید عباس میرشفیعی، محمدباقر اسلامی، سید علیرضا رضوی، خدیجه حکمت صفحه 151
    سابقه و هدف
    بیماری های التهابی روده (IBD) اصطلاحی است که برای گروهی از بیماری های التهابی دستگاه گوارش با اتیولوژی نامشخص به کار می‎رود. کولیت اولسروز (UC) و بیماری کرون (CD) دو نوع اصلی از این بیماری می‎باشند که مشخصه این بیماری ها افزایش مدیاتورهای التهابی نظیر IL-1،IL-6، TNF-α، LTB4 و PGE2 می‎باشند. نظر به مطرح شدن نقش ایمونومدولاتوری (LVA7220) در تعدیل پروسه های التهابی در سال های اخیر بر آن شدیم که اثر این ماده را بر شکل مزمن کولیت تجربی در رت مورد کنکاش قرار دهیم. این ماده از مشتقات آلژینات می باشد و پلی‎ساکاریدی است که از جلبک های قهوه‎ای به دست می‎آید و از دو نوع اسید ارونیک (D- مانورونیک و L- گلورونیک اسید) تشکیل شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه با روش TNBS به میزان 120 میلی گرم در میلی‎لیتر از ماده TNBS حل شده در اتانل 50% با تلقیح 25/0 میلی‎لیتر به هر رت، فرم مزمن بیماری ایجاد شد. حیوانات شامل گروه های بیمار (P)، درمان شده (T) و پیش درمانی (M) جهت هفته اول، دوم، سوم و ششم و نیز گروه کنترل و نرمال به تعداد 5 = n برای هر گروه منظور گردید که گروه های M وT محلول LVA g/lit5 را به صورت خوراکی دریافت می‎کردند. ارزیابی با استفاده از روش ELISA برای اندازه‎گیری مدیاتورهای التهابی سرم نظیر IL-6، TNF-α، LTB4 و PGE2 و همچنین ارزیابی ماکروسکوپیک روده با روش Gerald و ارزیابی میکروسکوپ با استفاده از لام‎های تهیه شده، صورت پذیرفت.
    یافته ها
    نتایج سنجش سایتوکاین ها و ارزیابی میکروسکوپیک، نشان دهنده اختلاف معنی‎دار بین گروه های M و T با گروه P می باشد. درخصوص پارامترهای IL-6، TNF-α و LTB4 بین گروه بیمار و درمان شده اختلاف معنی‎دار وجود داشت که مؤید اثر مهاری LVA بر این پارامترهای التهابی می باشد.
    نتیجه گیری
    بنابراین LVA می‎تواند به عنوان عامل مهمی در تعدیل پاسخ های التهابی که منجر به تخریب بافت روده در بیماری IBD می‎شوند مطرح گردد.
    کلیدواژگان: بیماری التهابی روده، آلژینات، کولیت اولسروز، بیماری کرون
  • کریم حدادیان، بشیر نازپرور، محمد صمدیان صفحه 159
    سابقه و هدف
    مشخص نمودن محل سینوس ساژیتال جهت سهولت عمل جراحی و پیشگیری از عوارض احتمالی در جراحی های ناحیه سینوس ساژیتال مهم می باشد. از گذشته، سوچور ساژیتال به عنوان یک راهنمای تشریحی در مشخص نمودن قسمت میانی سینوس ساژیتال استفاده می شده است. جهت مشخص نمودن رابطهء سوچور ساژیتال با سینوس ساژیتال فوقانی این مطالعه انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود. در این مطالعه، پنجاه جسد انسان بزرگسال از نظر رابطه بین سوچور ساژیتال و سینوس ساژیتال فوقانی تشریح شدند. طی این مطالعه طول سوچور ساژیتال، عرض سوچور و عرض سینوس ساژیتال فوقانی در سه نقطه ابتدا، وسط و انتهای سوچور اندازه گیری شد. سپس رابطه سوچور ساژیتال با سینوس ساژیتال فوقانی در سه نقطه مذکور بررسی گردید؛ همچنین سینوس عرضی غالب نیز در این مطالعه بررسی و نتایج فوق براساس روش های آماری، تحلیل شد.
    نتایج
    یافته های این تحقیق نشان می دهد که در اکثر موارد، سینوس ساژیتال فوقانی در مقایسه با سوچور ساژیتال به طرف راست منحرف می شود؛ به طوری که در نقطه برگما در 54 درصد، در نقطه لامبدا و نقطه وسط بین لامبدا و برگما در 64 درصد موارد سینوس به طرف راست منحرف می شود. اندازه این انحراف به طور متوسط 5/3 میلی متر در نقطه برگما، 5/4 میلی متر در نقطه وسط و 6 میلی متر در نقطه لامبدا بود. تفاوت جنسی در یافته های این تحقیق دیده نشده است. در 76 درصد موارد سینوس عرضی راست غالب بود.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های فوق در اکثر موارد سینوس ساژیتال نسبت به سوچور ساژیتال در طرف راست قرار دارد. اطلاعات فوق می تواند به جراح مغزواعصاب در مورد رابطه بین سینوس ساژیتال فوقانی و مشخصات سطحی جمجمه در مشخص نمودن محل سینوس ساژیتال فوقانی در طی اعمال جراحی کمک کند.
    کلیدواژگان: سوچور ساژیتال، سینوس ساژیتال فوقانی، تشریح
  • رویا کلیشادی، غلام حسین صدری، مهین هاشمی پور، نضال صراف زادگان، حسن علی خاصی، نصرالله بشردوست، رضوان انصاری، رضوان پشمی، صدیقه رفیعی طباطبایی، مریم شهاب صفحه 167
    سابقه و هدف
    ارزیابی وضعیت چربی های سرم نوجوانان و ارتباط آن با رژیم غذایی و ارزیابی رفتار، نگرش، عملکرد و آگاهی (BASK) دانش آموزان، والدین و مسئولین مدارس در این رابطه، به منظور طراحی مداخلات جامعه نگر در جهت پیشگیری و کنترل عوامل خطرساز بیماری های قلبی عروقی.
    مواد و روش ها
    افراد مورد بررسی، 2000 دانش آموز 18-11 ساله انتخاب شده به روش تصادفی ساده چند مرحله ای (1000 دختر و 1000 پسر)، والدین آنها (2000 نمونه) و مسئولین مدارس (500 نمونه) در مناطق شهری و روستایی دو استان اصفهان و مرکزی بوده اند (استان اصفهان برای مداخلات بعدی در نظر گرفته شده و استان مرکزی به عنوان ناحیه مرجع در نظر گرفته شده است). یافته ها توسط پرسشنامه، معاینه فیزیکی و فرم ثبت غذای سه روزه و پرسشنامه تکرر مصرف مواد غذایی به دست آمد و لیپیدهای سرم در آزمایشگاه مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان، اندازه گیری شد. یافته ها توسط نرم افزار SpssV10/win و با استفاده از آزمون های آماریStudent T و رگرسیون خطی چندگانه در سطح معنی دار 05/0P< تحلیل شد.
    یافته ها
    بیشتر دانش آموزان، والدین و مسئولین مدارس آگاهی کافی نسبت به تغذیه سالم داشتند؛ ولی عملکرد آنها دراین جهت نبود به طوری که بیشتر خانواده ها علی رغم داشتن آگاهی از سالم تر بودن انواع روغن مایع، بیشتر از روغن جامد استفاده می کردند و این موضوع تا حد زیادی می تواند به دلیل مناسب بودن قیمت روغن جامد و دسترسی راحت تر به آن باشد. اگر چه میانگین مصرف چربی نوجوانان (4/0 ± 2/21 درصد) در محدوده مجاز توصیه شده (30% ≤) بود، اما در بسیاری موارد اختلالات چربی خون سرم وجود داشت. به عنوان مثال، میانگین کلسترول سرم دختران گروه سنی 14-11 و 18-15 ساله، به طور معنی داری بالاتر از مقادیر استاندارد بود (به ترتیب 169 و 172 در برابر 160 و 159 میلی گرم در دسی لیتر، 05/0< P). ارتباط مستقیم بین اختلالات چربی خون در نوجوانان و مصرف چربی هیدروژنه (06/0= β) غذاهای آماده و میان وعده های غذایی چرب به دست آمد (05/0 < P). اگر چه میزان مصرف پروتئین درحد توصیه شده بود (9/0 ± 4/13 درصد)؛ ولی با توجه به مصرف گوشت گوسفند چرب، تعداد دفعات مصرف گوشت قرمز با اختلالات چربی خون ارتباط مستقیم داشت (05/0 < P، 04/0= β). یکی از دلایل بالا بودن تری گلیسرید خون می تواند مصرف بیش از حد کربوهیدرات (1 ± 2/65 درصد) باشد.
    نتیجه گیری
    هرچند در جوامع غربی، بیشتر بر کاهش میزان چربی مصرفی تاکید می شود، ولی در جامعه ما که این میزان درحد قابل قبول است، بیشتر باید بر اصلاح کیفیت چربی مصرفی تاکید شود تا کمیت آن. این اقدام زیر بنایی مستلزم مشارکت صنایع غذایی، مسئولین دولتی، مصرف کنندگان و رسانه های گروهی می باشد.
    کلیدواژگان: مصرف چربی، وضعیت چربی های خون، نوجوانان، کیفیت چربی
  • بهروز توانا، فرید رضایی مقدم، زهرا رضاسلطانی، رضا سالک صفحه 177
    سابقه و هدف
    محاسبه سرعت هدایت عصب اولنار در آرنج به طور مؤثری تحت تاثیر وضعیت آن قرار دارد. به طوری که در وضعیت کاملا خم، سرعت هدایت عصب اولنار در آرنج، بیشتر است و این به دلیل کشیده شدن عصب و باز شدن چین های آن در طول آرنج است. در مورد اثر وضعیت مچ دست بر سرعت هدایت عصب اولنار در مطالعات مختلف نتایج متناقضی گزارش شده است. به منظور روشن شدن علت تناقض و تایید صحت یکی از آنها و با هدف تعیین تاثیر وضعیت های مختلف مچ دست بر سرعت هدایت عصب اولنار مطالعه حاضر به عمل آمد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که از نوع کارآزمایی بالینی خود شاهد است، در40 داوطلب سالم فاقد علائم نروپاتی اولنار، اثر وضعیت های مختلف مچ به صورت خم (F)، خنثی (N) و باز (E) روی سرعت هدایت عصب اولنار بررسی شد.
    یافته ها
    سرعت هدایت عصب اولنار در آرنج در حالت های مختلفF، N و E به ترتیب 3/59، 4/59 و 8/59 متر بر ثانیه بود؛ که تفاوت معنی داری نداشتند (3/0=p). در ساعد، سرعت هدایت عصب اولنار به ترتیب 6/62، 8/61 و 61 متر برثانیه و تفاوت بین آنها معنی دار بود (02/0=p)؛ ولی بعد از در نظر گرفتن تغییر فاصله بین دو محل تحریک در اثر تغییر وضعیت مچ، تفاوت قابل ملاحظه ای نداشت (3/0=p).
    نتیجه گیری
    نتایج بررسی نشان داد، تغییر وضعیت مچ دست با در نظر گرفتن جابجایی و کشش پوست، روی سرعت هدایت عصبی اولنار تاثیر قابل توجهی ندارد. بنابراین لازم است وضعیت مچ در حین بررسی برای هر فرد ثابت باشد تا از مخدوش شدن نتایج، جلوگیری شود.
    کلیدواژگان: عصب اولنار، وضعیت مچ دست، سرعت هدایت عصبی
  • محمد فرانوش، مجتبی ملک، راهب قربانی، مریم رهبر، زهرا صفایی صفحه 183
    سابقه و هدف
    سرب یک فلز پرمصرف و یک سم پایدار است که شناسایی آن به عنوان یک سم عصبی و تلاش برای کنترل آن به 2000 سال قبل از میلاد می رسد. با توجه به استفاده از سرب در بسیاری از صنایع، این ماده سبب آلودگی محیط اطراف می شود. منابع اصلی آلوده کننده شامل رنگ ها، گرد و غبار، آب آشامیدنی، محیط کار والدین، هوا و غذا می باشند. در مطالعات مختلف شیوع مسمومیت با سرب از 20 – 8% متغیر بوده است.
    مواد و روش ها
    320 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر سمنان به روش چندمرحله ای انتخاب شدند. سپس با برگزاری جلسات توجیهی برای والدین کودکان و اخذ رضایت نامه از هر یک از دانش آموزان cc 6 خون گرفته شد. cc 5 جهت آزمایش سرب و cc 1 خون جهت CBC و Index ارسال شد. اندازه گیری سرب به روش جذب اتمی توسط دستگاه 20. Spect AA انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از رگرسیون در سطح 5% استفاده شده است.
    یافته ها
    8/78% کودکان آلودگی با سرب داشتند (مقدار سرب بیشتر یا مساوی g/dl μ 10) و در 5% کودکان سطح توکسیک سرب وجود داشت (مقدار سرب بیشتر از g/dl μ 20). ارتباط معنی داری بین میزان سرب با متغیرهای سن، جنس، شغل والدین، منطقه مسکونی، معدل تحصیلی، میزان RBC، نقاشی ساختمان و بازسازی منزل وجود نداشت؛ ولی بین میزان سرب با هماتوکریت، MCHC، RDW، MCV و تعداد سال های ساخت خانه ارتباط معنی داری دیده شد. (P<0.05)
    نتیجه گیری
    هر چند شیوع آلودگی با سرب در سمنان نسبت به سایر مناطق بالاتر بوده است، اما سطح توکسیک آن نسبت به مناطق دیگر بالاتر نمی باشد. با توجه به شیوع بالای آلودگی با سرب، یافتن منابع مختلف آلودگی باسرب جهت رفع آن و اطلاع رسانی به والدین جهت شناسایی علائم و بررسی سایر کودکان از نظر آلودگی با سرب ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: آلودگی با سرب، سرب، کودکان
  • علی اکبر کساییان، معصومه بیانی، نعیمه نخجوانی صفحه 191
    موکورمایکوزیس یک بیماری قارچی نادر است که درشرایط خاص ایجاد می شود. این عفونت می تواند جدی وکشنده باشد. هدف از معرفی این بیماری، نادر بودن و نیز اهمیت تشخیص زودرس آن، جهت نتیجه درمانی بهتر می باشد.
    کلیدواژگان: دفروکسامین، موکورمایکوزیس، تالاسمی، آمفوتریسینB
|
  • S. Parvari, M. Mehdizadeh, K. Parivar, M. Nobakht Page 105
    Introduction
    Copper is an essential trace element. This element is absorbed in digestive system. Copper chloride is one of the most important of its components. The lack of copper results to structural and metabolic defects. According to recent studies, copper has toxic effect on central nervous system. In spite of that, a little amount of copper is necessary for brain development, but high amounts of it may cause defects in central nervous system.
    Materials and Methods
    Eighteen pregnant mice were divided in intact, control and experimental groups. Each group had six pregnant mice. Experimental group was received CuCl2 (5 mg/kg. I.P) on 7th, 8th and 9th gestational days. Control group was injected with distilled water on the same days. Intact group was received no injection. Embryos were extruded from the uterus on 15th gestational day. Weight and number of absorbed embryos were measured. Following tissue passage and sectioning, sections were stained with H&E.
    Results
    According to macroscopic measurement, weight of embryos in all experimental groups was decreased significantly (P<0.05). In microscopic observations, cellular irregularity and geliosis were seen. In morphometric evaluations, in all groups, thickness of marginal layer of spinal cord was decreased (P<0.05). Thickness of ventricular layer was increased, but mantle layer thickness was decreased in all groups.
    Conclusion
    Our findings shows that high amount of copper chloride is teratogen and excess copper can caused anomaly in CNS.
  • M.R. Nikmaram, M.R. Boyett Page 113
    Introduction
    The sinoatrial (SA) node is not a homogeneous tissue in terms of its structure and electrophysiological function. The regional differences in action potential configuration are well known. One reason for those differences is the differences on ionic currents underlying the regional differences in electrical activity. One of the ionic currents it is thought to play a role in SA node for pacemaker slope of action potential should be hyperpolarization – activated current if. This prediction was tested in the present study by blocking of this current on pacemaker activity in the small balls of tissue of the rabbit heart.
    Materials And Methods
    Firstly, the intracellular electrical activity was recorded by glass microelectrode from small balls of tissue from peripheral (ball A) transitional (ball B) and central (balls C and D) zones of the SA node and secondly, the current was block by 2mM Cs+ for 2 min followed by recording electrical activity.
    Results
    In all cases Cs+ significantly decreased the pacemaker slope (PS) to 475 % in ball A (n=5) and to 219 % in ball D (n=4). 2mM Cs+ also decreased the rate of spontaneous activity to 71 % in ball D (n=4) and 191 in ball A (n=5).
    Conclusion
    Base on the results, it is possible to conclude that if current play the major role in pacemaker activity in the center and a minor role in pacemaker activity in the periphery in small balls of tissues of SA node.
  • M.B. Delkhosh, F. Safe-E-Aghaiee Page 123
    Introduction
    There have been many researches in specifying the airborne coal dusts in mines all over the world, but according to our knowledge there is no comprehensive information on health & safety conditions in mines in Semnan province. Data released by an interior source showing that around 10% of miners exposed to the inhalation of polluted air has been affected by respiratory diseases. The aim of this research is to find the amount of coal dust spread in to the mining work environment to find out the probable air pollution in different parts in these areas.
    Methods
    Sample was taken from different parts at two mines according to methods suggested by authorized organizations (ACGIH). More than 30 air samples in working days were taken in different working days. Personal sampling was used and samples were sent to laboratory and analyzed by sample weighting and compared by standards proposed by Niosh (National Institute of Occupational Safety and health). It should be mentioned that respirable & total dust samples were taken.
    Results
    In areas with condensed population of workers in areas where workers spent more working times exported to higher concentration of coal dusts in comparison with standard concentration. This was more times for respirable dusts in attracting areas and in horizontal tunnels it was six times more than limit value. Total dust was for higher than limit values.
    Conclusion
    Results showed that the level of air pollution in areas under investigation had been higher than the limits and undoubtedly it would be a serious threat to all workers engaged in these areas. Thus immediate measurers must be taken to remove pollution and maintain workers health.
  • M. Saberian, S. Hajiaghajani, R. Gorbani Page 129
    Introduction
    Developing in medical care has increased life expectancy. As a result population has been increased. Therefore programming to provides services requires the identifying the elderly real needs. Having knowledge and achieving to their real needs helps the programmers to have a plan according to their needs. This study was performed to determine the elderly health, social and economic conditions and that how they spend their leisure time.
    Materials and Methods
    In an analytic and descriptive research, 1024 old men and women were surveyed through using questionnaire and cluster sampling. To analyze the qualitative data, data were changed into the quantitative ones, and named with ranking ″good, average, poor″. The chi-2 tests and Spirman correlation coefficient were used in the 5% meaningful level.
    Results
    Data showined that most of the elderly (69.23%) have the average economic condition, and the social condition of most of them is average (69.02 %.). Health condition of the elderly is showing some disturbances, hypertension (80.6%) and excrement problems (76.7%). However sight problems (46.9%), hearing (29.3%) and movement (28.2%) are considerable. There also existed a meaningful relation between the economic condition and gender (P=0.0003), age and social condition (p=0.000). But in the other cases, there did not exist any significant relation.
    Conclusion
    The elderly average economic condition showing that this class of society needs more care, financially. Results showed that social activity condition of them was at the average level, resulting from age increase and removing the life motivation. Totally, they have a lot of physical problems and should be considered by health and treatment planners.
  • A.A. Taherian, A.A. Vafaei, A. Rashidy-Pour Page 137
    Introduction
    Tolerance and dependency are two main problems that have limited morphine administration. There are some evidences indicating that glucocorticoids and stress may play a role in morphine-induced tolerance and dependency.
    Materials And Methods
    In this study, Male albinos Mice (25 – 30 gr.) were used. Morphine dependency was induced by Marshall method. On test day (day 4), naloxone (2 mg/kg, IP) was injected to induce withdrawal syndrome (WS) signs. Jumping and loss of weight were used as indexes of WS signs. Dexametasone was injected 30 min before induction of WS by naloxone. The rat was stressed in cold water for 1 min 3 min before induction of WS.
    Results
    The results show that dexamethasone and stress significantly diminish WS signs and the effect of stress was significantly higher than that of dexamethasone.
    Conclusion
    The data indicate that glucocorticoids and stress may play an important role in morphine addiction process.
  • M. Mahmoodi, J. Nosratabadi, A. Fekri, A. Haghparast, I. Sharifi Page 143
    Introduction
    Basic treatment in Leishmaniasis consists of the administration of antimonial drugs, sodium stibogluconate (Pentostam) and meglumine antimonate (Glucantime). Unfortunately, treatment failure, especially in endemic areas, is becoming a common problem in this disease. This study was undertaken to evaluate the in vitro resistance or susceptibility of Leishmania tropica isolated from patients in endemic areas to tri- and pentavalent antimonial drugs and to compare them with the clinical response of the patients to antimonial therapy.
    Materials And Methods
    The parasites were isolated from the patients in endemic area. These isolates were cultured using solid media (3N media) and liquid media (RPMI-1640). The in vitro intracellular amastigotes of the parasites were prepared by using of viable murine macrophages in three-chamber tissue plates. Then a dilution of the antimonial drug was added to each chamber. Drug efficacy was measured by counting the percent of infected macrophages and the number of intracellular amastigotes per one hundred of infected cells.
    Results
    The results showed that the minimum concentration of the trivalent antimony equal to 100 mg/ml was significantly effective to inhibit the growth of intracellular parasites (P<0.05). There was not significant correlation between the mean numbers of the intracellular amastigotes with the persistent of the lesions (P>0.05). Furthermore, there was not significant correlation between the percent of infected macrophages with the duration of the treatment in each patient.
    Conclusion
    The present results suggest that the lack of relationship between the infectivity of the Leishmania isolated from patients with persistence lesions.
  • A. Khodadadi, A. Mirshafeie, M.B. Eslami, A. Razavi, Kh. Hekmat Page 151
    Introduction
    In recent years, the role of LVA-7220 as an effective immunomodulating agent has been widely studied. The aim of the present study was to investigate its effectiveness on chronic forms of experimentally induced ulcerative colitis (UC) in rats. LVA7220 is a polysaccharide that is extracted from brown algae and is composed of D-mannuronic and L-guluronic acids residues. Inflammatory bowel disease (IBD) is characterized by increase in inflammatory cytokines such as IL-1, IL-6 and TNF-α. In addition, there is an increase in levels of inflammatory mediators such as PGE2, and LTB4.
    Material and Methods
    Experimental chronic forms of IBD were induced by TNBS methods. For induction, TNBS dissolved in 50% (Vol/Vol) ethanol (120mg/ml) was introduced into rectal lumen of three randomly selected groups of rats (n=5 in each group) allocated into patient (P; did not receive any treatment), prevention (M; supplied with 0.5 % LVA in drinking water 24 h before) and treatment (T, treated with 0.5 % LVA in drinking water after induction). Three control groups (n=5) allocated as 1 and 6 week LVA-treated and non-treated normal. Rats were scarified 1, 2, 3 and 6 weeks after IBD induction. The sera was collected and investigated for assessment of TNF-α, IL-6, PGE2, and LTB4, respectively using ELISA method. Furthermore, clinical signs in all groups were compared using Gerald method.
    Results
    The clinical signs of the disease were significantly different between P and M groups. However, there was no significant difference between P and T-groups in chronic forms. There were significant difference in the pathological results (P and T, M) as well as the serum cytokines levels of TNF-α, LTB4, and IL-6 between P and both T and M groups at 1, 2, 3, and 6 weeks after induction of IBD with TNBS.
    Conclusion
    In conclusion, the findings of the present study demonstrated that LVA might have broad inhibitory property on the cytokine production and pro-inflammatory mediators such as IL-6 and TNF-α. Since these factors have important contributing role in the IBD process, it is expected that this agent may prove a contributing role in the treatment of this disease.
  • K. Haddadian, B. Nazparvar, M. Samadian Page 159
    Introduction
    Localization of superior sagittal sinus is very important before craniotomy for prevention of complication in neurosurgery. Historically, the sagittal suture has been used as an external landmark to indicate the middle portion of the superior sagittal sinus (SSS). The goal of this study is to verify the relationship between the sagittal suture and SSS.
    Material and Methods
    This study is a descriptive – analytic study. Fifty adult cadavers were selected for measurement of sagittal suture length and width of sagittal suture and SSS in three points: coronal-sagittal suture junction (bregma), lambdoid- sagittal suture junction (lambda) & midpoint of sagittal suture. The relationship of the SSS with respect to the sagittal suture in this three point was determined. We also determined the dominant transverse sinus. Statistical analysis performed for data.
    Results
    Our finding demonstrated that the SSS is deviated to the right of the sagittal suture in majority of cases. This deviation was seen in 54 % of cases in bregma and 64% of cases in lambda and midpoint of sagittal suture. The SSS was located to the right of sagittal suture about 3.5 mm in bregma, 6 mm in lambda & 4.5 mm in midpoint of sagittal suture. The right transverse sinus was dominant in 76% of cases. No sex-associated differences were noted.
    Conclusion
    Although the sagittal suture can be used to provide a rough estimate of the location of the SSS, in the majority of specimens we examined, the sinus deviated to the right of the midline. We hope this information will provide better navigation for neurosurgeons who needs to be aware of the position of the SSS.
  • R. Kelishadi, G.H. Sadry, M. Hashemi Pour, N. Sarraf Zadegan, H. Alikhassy, N. Bashardoust, R. Ansari, R. Pashmi, S. Rafiee Tabatabaee, M. Shahab Page 167
    Introduction
    The serum lipid profiles of Iranian adolescents and its correlation with dietary fat intake and evaluation of the behavior, attitude, skills and knowledge (BASK) of students, parents and school staffs was evaluated, regardingly, in order to design an effective community- based intervention program for cardiovascular disease risk factors prevention and control.
    Material and Methods
    The subjects have been 2000 randomly selected students (1000 girls, 1000 boys) aged between 11-18 years, their parents (2000 samples) and their school stuffs (500 samples) in urban and rural areas of two provinces in Iran (one considered for further interventions and the other as reference area). The data were obtained by questionnaires; anthropometrics measurements, 3 days food record form and serum lipids were measured in the central laboratory of Isfahan cardiovascular Research Center. Data have been analyzed by SPSSV10/ Win software using the student t- and multiple linear regression tests at significant level of P<0.05.
    Results
    Most of students, parents and school staffs had enough knowledge about a healthy nutrition but their practice was against it. This is suggested to be mostly due to considerable higher price of liquid oil than solid oil. Although the percent of the adolescents fat intake (21.2±0.4%) was within recommended daily allowance (30%), but in most cases, the percentiles of serum total cholesterol, LDL-C and triglyceride were significantly higher and the percentiles of HDL-C were significantly lower than normal values, e.g. the mean obtained cholesterol for girls in 11-14 and 15-18 years age groups were significantly higher than standard values (169 and 172 vs. 160 and 159 mg/dl; respectively, P<0.05). this difference was also significant in boys (167 and 168 vs. 160 and 153 mg/dl, P<0.05). A direct relationship was shown between adolescents’ dyslipidemia and consumption of hydrogenated fat, fast foods and fat /salty snacks (P<0.05). Although the percent of protein intake was lower than recommended daily allowance (13.4% vs. 15%, P<0.05) but regarding the consumption of high fat containing lamb meat in most cases, the frequency of red meat consumption had direct correlation with dyslipidemia (P<0.05). Hypertriglyceridemia is in part suggested to be an effect of the percent of carbohydrate intake being higher than RDA (65.2% vs. 55%, P<0.05)
    Conclusion
    Dietary guidelines for fat intake during childhood and adolescence must be developed within individual countries, taking into account the changes in availability and quality of the food supply.
  • B. Tavana, F. Rezzaii Moghaddam, Z. Reza Soltani, R. Salek Page 177
    Introduction
    Across the elbow ulnar nerve conduction velocity (NCV) has been shown to be significantly influenced by the elbow position, so that, ulnar NCV increases in elbow flexion. This is because of buckling of the ulnar nerve upon itself in elbow extension and unfolding of the nerve in elbow flexion. Some studies have been done with the effects of wrist position on ulnar NCV. They compared wrist flexion against extension, but their results were contradictory.
    Material and Methods
    In order to clarify this difference and confirm one of them, this investigation was carried out on 40 healthy subjects without signs of ulnar neuropathy. Effects of wrist flexion (F), extension (E) and neutral position (N) on ulnar NCV were determined.
    Results
    The mean across elbow ulnar NCV’s in positions of F, N and E were 59.3, 59.4 and 59.8 m/s respectively, that were not significantly different (P = 0.3). Forearm (below elbow to wrist) mean NCV’s in these positions were 62.6, 61.8 and 61m/s respectively, that were significantly different (p=0.02), but when corrected for distance, mean NCV´s were not significantly different (p=0.3).
    Conclusion
    It was found that the skin traction and wrist position did not affect the calculated across elbow and also across forearm ulnar NCV's significantly. Thus, during individual electrodiagnostic evaluation consistent wrist position is necessary.
  • M. Faranoush, M. Malek, R. Ghorbani, M. Rahbar, Z. Safaei Page 183
    Introduction
    Lead is a constant poisonous metal used frequency in daily life and identifying this element as a neurological poison comes back to 2000 years ago before Christ. Lead compound are used in various industries. The main sources of pollution with lead are paints dusts, drinking water, the parent's job environment, water and foods. The different studies showed the prevalence of lead poisoning varies about 8-20%. As there is lack of information about lead poisoning in children in Semnan city, thus this study was performed.
    Materials And Methods
    This is a descriptive cross-sectional study. Sampling on 320 students was done randomly in two areas in Semnan city. 6 ml blood was taken from each student, 5 ml was sent to atomic energy organization in Tehran in order to determine the blood lead by atomic absorption (Spect AA.20), and then the rest of the blood (1ml) was sent to Pastur laboratory in Semnan to perform completed blood count (CBC) and differentiation. The data were analyzed in descriptive statistics in the form of table and graphs. To test the hypothesis the regression were used in level 5%.
    Results
    78.8% of the children had lead poisoning (Pb>10 µg/dl). In 5% of them toxic levels of lead was observed (Pb>20 µg/dl). There was no relation between lead concentration in blood with age, gender, parent's job, residential area, grade average, RBC level, painting and reconstruction of home, but there was a relation between lead with Hct, MCV, RDW, MCHC and the years in which houses have been made (P<0.05).
    Conclusion
    In this study, lead poisoning is higher than the other studies but toxic level of lead in our study isn’t higher than the others. Therefore finding the resources of lead pollution in Semnan is necessary.
  • A.A. Kasaeeyan, M. Baiani, N. Nakhjavani Page 191
    Mucormycosis is a rare fungus disease. However it can cause serious and fatal infection in especial conditions such as thalassemic patients. Early diagnosis of this disease is very important for obtaining better results during treatment. Mucormycosis has an extremely high mortality rate even with aggressive surgical intervention. Death rate range is from 25%-80% depending on the site involved as well as the underlying immune problem. Untreated renal mucormycosis has a mortality rate exceeding 90%. Renal mucormycosis should be suspected in those with persistent flank pain and fever associated with underlying disease. Successful treatment requires early diagnosis, correction of the underlying risk factor, aggressive surgery and amphotericin-B medication.