فهرست مطالب

مجله علوم دانشگاه تهران
سال سی و چهارم شماره 1 (بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/02/11
  • تعداد عناوین: 15
|
  • صدرالدین امینی، لیلا شیدایی صفحه 1
    منطقه مورد مطالعه در استان اردبیل و در بخش شمال غرب شهرستان مشکین شهر قرار گرفته است. منطقه از نظر ساختاری در زون آذربایجان قرار گرفته و سنگ های پتاسیک آن شامل انواع متفاوتی می باشد که در برخی نقاط دیگر زون آذربایجان نیز شناخته شده است. سن سنگ های منطقه ائوسن میانی (میوسن؟) می باشد. سنگ های پتاسیک حاوی لوسیت شامل گروه های سنگی لوسیتیت، تفریت و تفریت فنولیتی می باشد. لوسیت که کانی شاخص در این سنگها می باشد در اندازه های بسیار ریز تا بسیار درشت وجود دارد. این سنگها از عناصر LIL غنی بوده و از عناصر HFS تهی شده است. پدیده ای که در منطقه قابل توجه و حائز اهمیت می باشد، دگرسانی شدید و وسیعی است که باعث شده تغییرات بسیار زیادی در سنگ های منطقه و مخصوصا انواعی که استعداد بیشتری برای دگرسانی داشته اند، رخ دهد. دگرسانی سه زون آرژیلیک، آلونیتی و سیلیسی را به وجود آورده است.
    کلیدواژگان: سنگ های آذرین پتاسیک، لوسیت، پترولوژی، مشکین شهر
  • عزت الله کاظم زاده، مجید نبی بیدهندی، محمدرضا رضایی صفحه 13
    این مطالعه به منظور ارزیابی استفاده از طبقه بندی سنگهای مخازن کربناته به واحدهای جریان هیدرولیکی در جهت ارتباط پارامترهای مخزنی صورت گرفته است. از آنجا که ارتباط ساده ای بین تخلخل، تراوایی و مقاومت ویژه الکتریکی در سنگهای مخازن کربناته ناهمگن وجود ندارد در این مطالعه با اندازه گیری آزمایشگاهی بر روی تعدادی نمونه های پلاگ از مخازن کربناته نشان داده ایم که با مرتب سازی و طبقه بندی داده ها به واحدهای جریان هیدرولیکی می توانیم ارتباط خوبی بین تراوایی با تخلخل و ضریب مقاومت ویژه سازندی ارائه نمائیم. واحدهای جریان هیدرولیکی از مقادیر تراوایی و تخلخل اندازه گیری شده در آزمایشگاه محاسبه شده اند که در هر واحد جریان هیدرولیکی ارتباط تخلخل و تراوایی به مقدار قابل توجهی بهبود می یابد، و همبستگی قابل توجهی بین تراوایی و ضریب مقاومت ویژه سازندی بدست می آید (ضریب همبستگی2R در محدوده بین 0.61 و 0.79 قرار گرفته است). این همبستگی در واقع گسترش انطباق بین تخلخل و تراوایی در هر واحد جریانی هیدرولیکی است بطوریکه ارتباط بین تراوایی و ضریب مقاومت ویژه سازندی در مقایسه با ارتباط بین تخلخل و ضریب مقاومت ویژه سازندی به مقدار بیشتری بهبود یافته است. همچنین در این مطالعه نشان داده ایم که ارتباط بین فاکتور سیمان شدگی و تخلخل نمونه ها در تخلخلهای کمتر از 5/7 درصد بوسیله یک معادله خطی قابل ارائه می باشد و پراکندگی مقادیر سیمان شدگی با شاخص منطقه ای جریان(FZI) نسبت عکس دارد.
    کلیدواژگان: واحدهای جریان هیدرولیکی، ضریب مقاومت ویژه سازندی، تراوایی و تخلخل
  • کمال الدین بازرگانی گیلانی، مریم فرامرزی صفحه 23
    انواع سنگ های کربناته دولومیت دار کرتاسه بالایی که در ناحیه شمال شرق شهمیرزاد، البرز مرکزی رخنمون دارد، میزبان کانسارها و آثار متعدد سرب و روی در شمال سمنان میباشد. در این مطالعه پنج برش از سنگ های کربناته معادن متروکه سرب و روی رضا آباد، حیدر آباد و رضابرک انتخاب شده است. با استفاده از مقاطع میکروسکوپی نازک استاندارد و رنگ آمیزی شده، نمودارهای XRD، تجزیه شیمیایی مرطوب و XRF؛ پتروژنز و ترکیب دولومیت ها با معادلهN CaCO3 = md + b بررسی گردید. دولومیت های منطقه با توجه به معادله فوق ازنظر میزان کربنات کلسیم به 3 دسته تقسیم شده اند، که عبارتند از: 5/51- 5/49 %، 5/53- 5/51 % و 5/55- 5/53 %. برطبق این مطالعات 6 نوع بافت تشخیص داده شد که با توجه به توالی رشد بلورهای دولومیت در طول زمان (ازآغاز) شامل گزنوتوپیک A یا دولومیکرایت، ایدیوتوپیک E، P، S، ایدیوتوپیک C و زین اسبی است. کاهش میزان سدیم و استرانسیم که طی دیاژنز و با افزایش اندازه بلور بوجود می آید، بدلیل تاثیر سیالات هیدرترمالی در توالی کرتاسه این منطقه دیده نمی شود. مقادیر Mn و Fe در دولواسپارایت ها بالاتر از دولومیکرواسپارایت ها است. با توجه به تغییر مقادیرMn2+، Fe2+ Sr2+، در ترکیب دولومیت در طول پروفیل ها احتمالا یک جریان سیال از شمال به جنوب نسبت به گسل انزاب در منطقه وجود داشته است. با توجه به یافته ها، دولومیتی شدن چند مرحله ای این منطقه را باید در ارتباط با دیاژنز اولیه و تاخیری در نتیجه تاثیر آب های دریایی و متئوریک، شورابه های حوضه ای و همچنین فعالیت های هیدروترمال دوره سنوزوئیک (احتمالا نشات گرفته از ولکانیک ائوسن) بر توالی کرتاسه بالایی دانست.
    کلیدواژگان: دولومیت، سرب و روی، کرتاسه بالایی، شهمیرزاد، البرز مرکزی، رضا آباد، رضا برک، حیدر آباد
  • رسول اجل لوییان، رسول دادخواه، محمود هاشمی صفحه 37
    تونل انحراف آب سد خرسان 3 با هدف تسهیل در مراحل اجرایی سد مذکور در نظر گرفته شده است. مسیر تونل از بین لایه های آهکی سازند آسماری می گذرد. این منطقه در ناحیه زاگرس چین خورده واقع گردیده که در اثر آن گسل ها و ناپیوستگی های متعددی در توده سنگهای مسیر بوجود آمده و متحمل شکستگی های فراوان شده است. در مقاله حاضر جهت طبقه بندی توده سنگ های مسیر تونل از طبقه بندی های ژئومکانیکی (Bieniawski 1989)، شاخص تونلسازی در سنگ(Barton et al. 1980) و شاخص مقاومت زمین شناسی (Hoek & Brown 1997) استفاده شده است. بر اساس این طبقه بندی ها سیستم نگهدارنده مناسب طراحی گردیده است. همچنین با توجه به عمق کم حفاری و ناپیوستگی های منطقه آنالیز ناپایداری ساختاری در راستای محور تونل انجام گردیده و گوه های ناپایدار احتمالی به کمک نرم افزار مربوطه شناسایی شده اند. نهایتآ با استفاده از نرم افزار که بر پایه روش اجزاء محدود می باشد، تونل مورد نظر تحلیل شده است. در طی این تحلیل مناطق دارای بیشترین و کمترین جابجائی و همچنین نقاط تمرکز تنش شناسائی شده است و بر اساس آن سیستم نگهدارنده تونل مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: خرسان، دگرشکلی پذیری، زمین شناسی مهندسی، ساختگاه سد، طبقه بندی سنگ، مقاومت
  • علی یارمحمدی، ابراهیم راستاد، محمد محجل، محمد جواد شمسا صفحه 47
    رخداد طلای باریکا در منتهی الیه شمال غربی پهنه ساختاری سنندج- سیرجان قرار گرفته است. واحدهای گسترش یافته در این منطقه شامل توالی سنگهای آتشفشانی- رسوبی زیردریایی دگرگون شده با سن کرتاسه می باشد. سنگهای میزبان کانه زائی در منطقه باریکا واحد اسیدی ریولیتی- توف ریولیتی می باشد که بطور کامل در داخل پهنه برشی باریکا قراردارد. کانه زائی طلا- نقره (فلزات پایه و باریت) در منطقه باریکا بصورت عدسی های کوچک و بزرگ و همروند با برگوارگی پهنه برشی است که از پایین به بالا در سه زون قابل بررسی می باشد: 1- زون سیلیسی سولفیددار، که از دو قسمت غنی از پیریت و رگه های کوارتزی سولفیددار قطع شده توسط برگوارگی تشکیل شده است. بیشترین عیار طلا در این زون در قسمتهای غنی از پیریت بوده که دارای 5 گرم در تن طلا می باشد. 2- زون غنی از سولفید و سولفوسالت که شامل دوبخش پیریت- اسفالریت- سولفوسالت و بخش پیریت ماسیو می باشد. بیشترین گسترش این زون در کمر پایین عدسی های باریتی است. حداکثر عیار طلا در این زون به بیش از 100 گرم در تن می رسد. 3- زون کانسنگ باریتی که متشکل از چند عدسی باریتی است. بزرگترین عدسی باریتی دارای ضخامت 10 و طولی حدود 60 متر است. این زون دارای دو قسمت غنی از سولفید و سولفوسالت و قسمت فقیر از سولفید و سولفوسالت می باشد. حداکثر طلا در این زون 25 گرم در تن اندازه گیری شده است. مهمترین کانی ها در محدوده معدنی باریکا شامل پیریت، اسفالریت، گالن، تترائدریت- تنانتیت، بورنونیت- بولانژریت، تووینیت- وینیت، جیمسونیت، استیبنیت، الکتروم، کالکوپیریت و کوولیت می باشد. مطالعات الکترون مایکروپروب کانی ها در زونهای مختلف کانه زائی، نشان دهنده وجود طلا بصورت دانه های درشت الکتروم، همچنین درگیر در شبکه سولفیدها (از جمله پیریت، گالن) و سولفوسالتها می باشد. با توجه به مهمترین ویژگی های کانه زائی در منطقه باریکا از جمله محیط تکتونیکی، سنگ دربرگیرنده، کانی شناسی و پاراژنز کانی ها، محتوای فلزی، زون بندی عنصری، دگرسانی و مقایسه این ویژگی ها با ذخایر ماسیوسولفید غنی از طلا، می توان گفت کانه زائی طلا- نقره (فلزات پایه و باریت) درمحدوده معدنی باریکا شباهت زیادی با ذخایر ماسیوسولفید ولکانوژنیک غنی از طلای نوع Au-Zn-Pb-Ag از قبیل Rosbery، Hellyer وQueriver در تاسمانیا، Eskay Creek در کانادا و تعدادی ذخیره تیپ کروکو در Hokuroko Basin ژاپن دارد.
    کلیدواژگان: ماسیوسولفید غنی از طلا، پهنه برشی، کرتاسه، ریولیت، باریکا، سنندج، سیرجان، ایران
  • فرزاد ستوهیان صفحه 61
    سازند الیکا در برش تاش به ضخامت 300 متر یکی از کامل ترین برش ها درزون البرز شرقی محسوب می شود. مطالعات پتروگرافی نمایانگر این است که رسوبات برش تاش را می توان به چندین گروه از میکروفاسیس های آهکی تقسیم کرد. این میکروفاسیس های آهکی در چهار زیر محیط رسوبی پهنه جزر و مدی، لاگون، سد یا بار و دریای باز تشکیل شده اند. فقدان ریف و رخساره های دوباره رسوب کرده نشان می دهد که پلاتفرم کربناته سازند الیکا از نوع فلات قاره همانند جنوب خلیج فارس از نوع رمپ بوده است. مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی نشانگر چهار سکانس رسوبی رده سوم می باشد.
    کلیدواژگان: سکانس استراتیگرافی، تاش، رمپ، رخساره
  • زیبا زمانی، مسعود لطف پور، سیدعلی معلمی صفحه 71
    سازند های دالان و کنگان مهمترین سنگ مخزنهای گازی در جنوب ایران و خلیج فارس بوده و بالغ بر 18 درصد منابع گازی دنیا را در خود جای داده اند. اصلی ترین رخساره مخزنی این سازندها، رخساره های اووئیدی-گرینستونی است. در این مقاله سعی شده است که با بررسی این رخساره ها عوامل موثر بر خصوصیات مخزنی آن شناسایی و تاثیر هر کدام از این عوامل بر خواص مخزنی مشخص گردد. بدین منظور مغزه های واحد دالان بالایی به ضخامت 272 متر در برش تحت الارضی خلیج فارس مطالعه گردید. بر اساس مطالعات رسوب شناسی، رخساره مخزنی مورد مطالعه خود شامل سه میکرو فاسیس پلوئید / اووئید گرینستون دانه ریز، اووئید گرینستون دانه متوسط و اینترا کلاست / بایوکلاست اووئید گرینستون دانه درشت می باشد. محیط رسوبگذاری این رخساره از پهنه های کشندی تا تپه های سدی اوولیتی-بایوکلاستی متغیر می باشد. جهت بررسی عوامل مؤثر بر خصوصیات مخزنی، عوامل بافتی و عوامل دیاژنزی به تفکیک مطالعه شده و با ترسیم نمودارهای مربوطه تاثیر هر کدام از این عوامل مشخص گردید. از عوامل بافتی مؤ ثر برخصوصیات مخزنی رخساره مورد مطالعه، اندازه، شکل دانه ها، جورشدگی و فابریک سنگ است. پدیده های دیاژنزی مهمی که خصوصیات مخزنی رخساره های گرینستونی را متاثر ساخته اند شامل فرایندهای تراکم، سیمانی شدن، انحلال، دولومیتی شدن، انیدریتی شدن و شکستگی می باشند.
    کلیدواژگان: رخساره های اوولیتی، خصوصیات مخزنی، دیاژنز، واحد دالان بالایی، خلیج فارس
  • فرشته سجادی، الهام توکلی صفحه 85
    به منظور مطالعه پالئواکولوژی سازند کشف رود، برش قلعه سنگی واقع در 110 کیلومتری شرق مشهد به ضخامت 1090 متر انتخاب و اندازه گیری شد که تنها قسمت میانی تا بالایی این برش حاوی پالینوفلورا به مقدار فراوان و با حفظ شدگی نسبتا خوب بود. سازند کشف رود در این برش بصورت دگرشیبی زاویه دار بر روی سازند سینا (لادنین) و بصورت ناپیوستگی فرسایشی در زیر سازند مزدوران (آکسفوردین-کیمریجین) قرار گرفته است. مجموعا 60 گونه اسپور (متعلق به 39 جنس)، 22 گونه پولن (متعلق به 12 جنس)، 19 گونه داینوفلاژله (متعلق به 12 جنس)، 2 گونه اسپور جلبک (متعلق به 2 جنس)، 3 گونه اسپور قارچ (متعلق به 3 جنس) و 1 گونه آکریتارک شناسایی گردیدند. میوسپورها شامل انواع ترایلت دار، با تقارن شعاعی و پولن ها از انواع تک شیاره، تک باله، دو باله و سه باله از بقیه پالینومورف ها فراوان تر بودند. از نظر فراوانی داینوفلاژله ها، اسپور قارچها، جلبک ها، آکریتارک ها و آستر داخلی فرامینیفرها بخش کوچکی از مجموعه پالینومورف ها را تشکیل می دهند. گیاهان والد اسپورها و پولنهای موجود در برش مورد مطالعه متعلق به پتروفیتا Pterophyta))، کنیفروفیتا(Coniferophyta)، بریوفیتا (Bryophyta)، (لیکوپودوفیتا Lycopodophyta)، سیکادوفیتا، ((Cycadophyta پتریدوسپرموفیتا (Pteridospermophyta)و ژینکوفیتا (Ginkgophyta) می باشند. فراوانی میوسپورهای، Dictyophyllidites Klukisporites و Cyathiditesکه متعلق به پتروفیتا (سرخس ها) می باشند نشان دهنده فراوانی سرخس ها در منطقه بوده و دلیلی بر وجود آب و هوای گرم و مرطوب در زمان باژوسین-باتونین (Bajocian – Bathonian) می باشند. وجود اسپورهای قارچ به همراه داینوفلاژله های مربوط به آب و هوای گرم مانند Sentusidinium villersense، Chytroeisphaeridia chytroeides، Lithodinia sp. cf. L. jurassica، Rhynchodiniopsis cladophora، Gonyaulacysta centriconnata، Pareodinia antenata، Pareodinia ceratophora، Cribroperidinium sp.، Dichadogoyaulax culumula، Egmonthodinium sp. cf. E. polyplacophorum دلیلی دیگر بر شرایط گرم تا نیمه گرم و مرطوب در زمان تشکیل رسوبات سازند کشف رود در منطقه می باشند. وجود ماکروفسیلهای دریایی (آمونیت ها) و درصد بالای پالینوفلورا (اسپور و پولنهای مربوط به گیاهان خشکی) نسبت به پالینومورفهای دریایی (داینوفلاژله های پروکسیمیت و اکریتارک) نشان دهنده یک دریای آزاد نزدیک به ساحل در برش قلعه سنگی می باشد. شباهت زیاد پالینومورفهای موجود در دو برش سنجدک و قلعه سنگی، باستثنای چند گونه متفاوت، نشانگر آن است که شرایط رسوبگذاری و آب و هوایی یکسانی در شرق و جنوب شرق مشهد در طی باژوسین– باتونین حکمفرما بوده است.
    کلیدواژگان: پالئواکولوژی، پالینومورف، ژوراسیک میانی، سازند کشف رود، کپه داغ، ایران
  • رضا بهبهانی سعید خدابخش، حسن محسنی، زهره آتش مرد، عبدالرضا مقدسی صفحه 103
    سازند پابده در منطقه ایوانغرب (استان ایلام) از تناوب سنگ آهک های نازک لایه تا ضخیم لایه (مادستون، وکستون و پکستون) و شیل های خاکستری روشن تا تیره که غنی از فرامینیفرهای پلانکتونیک هستند، تشکیل شده است. در این رسوبات، تعداد 5 ایکنوجنس در دو مجموعه مجزا تشخیص داده شده اند. مجموعه اول با تنوع ایکنوفونای قابل توجه (آرنی کولیتس، کندریتس، پلانولیتس و نئونریتس) در رخساره های وکستونی، مادستونی و پکستونی حضور دارند. این مجموعه از ایکنوفسیل ها، نشانگر ایکنوفاسیس کروزیانا بوده که در یک محیط نسبتا پر انرژی تشکیل شده است. مجموعه دوم با تنوع ایکنوفونای کمتر (زئوفیکوس و کندریتس) در رخساره های شیلی، وکستونی، مادستونی و پکستونی تشکیل شده و معرف ایکنوفاسیس زئوفیکوس می باشد که در یک محیط کم انرژی و عمیق تر تشکیل شده است. وجود افق هایی از مواد آلی (رخساره های حاوی 2%> TOC) در بخش های میانی و تحتانی سازند پابده که متعلق به ایکنوفاسیس زئوفیکوس می باشند خود تاییدی بر حاکم بودن شرایط محیطی فقیر از اکسیژن در این ایکنوفاسیس است.
    کلیدواژگان: ایکنوفسیل، ایکنوفاسیس، سازند پابده، زئوفیکوس، کروزیانا
  • حسین معین وزیری، حسین عزیزی، بهزاد مهرابی، فاروق ایزدی صفحه 113
    در جنوب غرب سنندج (محور صحنه- مریوان)، در زون ساختاری زاگرس رورانده، زنجیری ازتوده های نفوذی غالبا بازیک و حدواسط که توسط رگه های اسیدی قطع شده اند، با روند شمال غرب- جنوب شرق، به داخل سنگ های رسوبی کرتاسه و پالئوسن تزریق شده، سبب دگرگونی آنها تاحد رخساره آلبیت- اپیدوت یا پیروکسن هورنفلس شده است. علاوه بر توده های نفوذی، دربعضی نقاط گدازه های آتشفشانی غالبا بازیک نیز به چشم می خورند. درحاشیه غربی توده های نفوذی و در امتداد تراست های زاگرس اثراتی از ملانژ افیولیتی رخنمون یافته است. توده های نفوذی و سنگ های آتشفشانی وابسته به آنها متعلق به ائوسن پایانی- اولیگوسن بوده، غالبا دارای طبیعت کالک آلکالن و بعضی توله ایتی هستند. رفتار عناصر اصلی و کمیاب سنگ های آذرین منشاء یک گوشته هتروژن را برای این سنگ ها معرفی می کند و از تعلق آنها به محیط های فرورانش خبر می دهد. زمان جایگزینی، موقعیت تکتونیکی و اختصاصات ژئوشیمیائی توده های آذرین حاکی از این است که پس از شکسته شدن پوسته اقیانوسی نئوتتیس در کرتاسه بالائی، فرورانش بخش جنوب غربی این پوسته به زیر بخش شمال شرقی آن در طول پالئوژن سبب این ماگماتیسم در دوره اولیگوسن شده است. اگر این احتمال درست باشد، برخورد نهائی دو صفحه عربستان و ایران باید در پایان اولیگوسن و در آغاز میوسن صورت گرفته باشد.
    کلیدواژگان: پلوتونیسم، تکتونوماگماتیسم، فرورانش، برخورد
  • عزیزالله طاهری، حسین وزیری مقدم صفحه 123
    فوزولیناسه آدر سنگ های کربونیفر بالایی-پرمین بلوک طبس از فراوانی و تنوع زیادی برخوردار هستند. مقایسه فوزولیناسه آی این ناحیه با قاره سیمری حاکی از آن است که طی پالئوزوئیک بالایی بلوک طبس قسمتی از غرب قاره سیمری بوده است. در قاره سیمری تنوع و فراوانی فوزولیناسه آدر زمان و مکان به تدریج از پرمین پیشین تا انتهای پرمین میانی و از شرق به غرب افزایش پیدا می کند. این تنوع ناشی از مهاجرت به سمت شمال قاره سیمری در طی پرمین و قرارگیری آن در عرض های جغرافیایی پایین است. فوزولیناسه آدر شرق قاره سیمری به دلیل قرارگیری مایل قاره نسبت به عرض جغرافیایی قدیمه از تنوع پایینی برخوردار هستند. بنابراین بخش غربی قاره سیمری نزدیکتر به قلمرو گرمسیری تتیس نسبت به شرق آن بوده است. بر اساس توزیع و پراکندگی فوزولیناسه ‎آتوالی رسوبی بلوک طبس قابل تقسیم به چندین سکانس رسوبی به سن های قزلین پسین-آسلین، بلورین، کوبرگاندین-مرغابین و میدین –دوراشامین می باشند.
    کلیدواژگان: فوزولیناسه آ، پالئوزوئیک، تتیس، چینه نگاری، پالئوژئوگرافی
  • نصرالله افتخاری، محمدرضا کمالی صفحه 131
    تغییرات نسبت ایزوتوپ /86Sr 87Sr دراقیانوسها محسوس نیست. زیرا این نسبت به آرامی در میلیون ها سال تغییر می نماید. استرانسیوم در پوسته آهکی جانوران دریایی وجود دارد. نسبت /86Sr 87Sr اقیانوسها در زمانهای زمین شناسی گذشته را می توان درپوسته جانوران آن زمان برآورد کرد. سنگ های رسوبی، دارای تجمعی از فسیل های حاوی پوسته آهکی جانوران هستند. از اندازه گیری های نسبت /86Sr 87Sr می توان به جوابهای مشابهی رسید که دیگرتکنیکها در رابطه با ارتباط سازی سنی بکار می برند همچنین استفاده از این روش بسیار دقیق، زمین شناسان، فسیل شناسان، اقیانوس شناسان، و ژئوشمیست ها را قادر ساخته است که به پاسخ خیلی از سوالات و ابهامات دست یابند. در مطالعه حاضر تعداد 201 نمونه (پالئوژن تا ژوراسیک) ازچاه سولابدر- 3 واقع در جنوب حوضه دزفول شمالی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت پروفیل نسبت /86Sr 87Sr نمونه های کار شده با پروفیل جهانی مقایسه گردید. نتیجه مقایسه بین منحنی تکاملی نسبت ایزوتوپ /86Sr 87Sr دریاهای فانروزوئیک و منحنی بدست آمده از اینتروال پالئوژن تا ژوراسیک چاه سولابدر 3 درتطابق بسیار خوب با منحنی جهانی می باشد.
    کلیدواژگان: ایزوتوپ استرانسیم، تطابق، چینه شناسی، سولابدر، ایران
  • محسن شریعت جعفری، جعفر غیومیان صفحه 137
    مدل های آماری مورد استفاده در پیش بینی خطر رانش زمین بر اساس مقادیر وزنی کمی شده (quantitative) اجرا می گردند. در مدل آنالیز آماری دو متغیره مقدار وزن برای هر کلاس از یک پارامتر مؤثر در رخداد رانش زمین مانند یک واحد لیتولوژیکی مشخص (از نقشه عامل لیتولوژی) و یا یک کلاس مشخص شیب عبارت از لگاریتم طبیعی دانسیته لغزش زمین در کلاس مربوطه تقسیم بر دانسیته لغزش در کل نقشه عامل است. روش مذکور بر اساس قطع (Crossing) نقشه ثبت لغزش با نقشه های پارامتریک مشخص، در سیستم اطلاعات جغرافیایی بنا شده است. این مدل در دو زیرحوضه امیری و هفت تن در محور هراز اجرا گردیده است. نتایج خروجی مدل بر اساس شاخص نسبت دانسیته (Dr) مورد ارزیابی واقع شده و در مقایسه با تحقیقات دیگر محققین در البرز وزاکرس مؤید کارایی مطلوب مدل در پیش بینی خطر رانش زمین است.
    کلیدواژگان: رانش زمین، آنالیز آماری، پهنه بندی خطر
  • حورا احمدی، محمدرضا کمالی، محمود معماریانی صفحه 145
    در این مطالعه 25 نمونه نفتی از لایه های مختلف از میادین واقع در بخش ایرانی خلیج فارس مورد ارزیابی های ایزوتوپی، درجه API، مقدار درصد S، نسبت Ni/V و همچنین آزمایشات ژئوشیمیایی بوسیله روش های استخراج، تفکیک برش ها، کروماتوگرافی گازی و کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده از این آزمایشات، نفتهای مورد مطالعه در نواحی چهار گانه، به سه خانواده اصلی A، B و C تفکیک شدند. خانواده A نفتهایی با منشاء کربناته، گروه B نفتهایی با منشاء حدواسط (کربناته شیلی) وخانوادهC نفتهایی با منشاء آواری می باشند. خانواده A به دو زیر خانواده a1 و a2 تفکیک می شوند. زیرخانواده a1 محدوده سنی پالئوزوئیک پسین تا مزوزوئیک (ژوراسیک زیرین) را در بر می گیرد و زیر خانواده a2 در محدوده سنی پالئوزوئیک قرار دارد. خانواده B نیز به سه زیرخانواده b1 (بامحدوده سنی ژوراسیک پسین تا میوسن)، زیرخانواده b2 (محدوده سنی پالئوزوئیک پسین تا ژوراسیک زیرین) و زیرخانواده b3 به سن جوانتر از کرتاسه تقسیم می شوند. خانواده C به زیرخانواده c1 در محدوده سنی پالئوزوئیک پسین تا ژوراسیک زیرین و زیرخانواده c2 در محدوده سنی جوانتر از کرتاسه تفکیک می شوند. سیستم های نفتی حاکم بر مناطق تحت مطالعه شباهت زیادی را با سیستم های نفتی حاکم برکشورهای همجوار نشان می دهند و احتمالا منطقه تحت تاثیر همان سیستم ها قرار دارد.
    کلیدواژگان: خانواده های نفتی، سیستم های نفتی، ژئوشیمی نفت، بیومارکرها، سنگ منشاء، خلیج فارس
  • میثم همتی نسب، ابراهیم قاسمی نژاد، بهروز درویش زاده صفحه 157
    سازند گورپی در برش کاور شامل 213 متر مارن با میان لایه های مارن آهکی و حاوی دو عضو سیمره (لوفا) با لیتولوژی سنگ آهک و امام حسن با لیتولوژی سنگ آهک های رس دار می باشد که بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک این سازند، فاصله ی کامپانین میانی تا پالئوسن پسین را در بر می گیرد. به منظور تعیین و چگونگی تغییرات عمق دیرینه در زمان انبایش این سازند در جنوب ایلام، فرامینیفرهای پلانکتونیک و بنتیک مورد مطالعه قرار گرفتند. بدین منظور در فرامینیفرهای بنتیک، درصد پوسته های هیالین، آگلوتینه ی کلسیتی، آگلوتینه ی غیر کلسیتی و نیز بنتیک های سطح زی (epifaunal) و درون زی (infaunal) و نسبت این دو گروه به یکدیگر تعیین شد. همچنین نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک به بنتیک های سطح زی تعیین و با استفاده از معادله ی (D = e (3.58718 + (0.03534 × %P))) عمق بیش از 800 متر برای اغلب بخش های این سازند به دست آمد که مطالعه ی فرامینیفرهای بنتیک شاخص عمق نیز مؤید این مطلب می باشد. تطابق خوب منحنی تغییرات نسبی سطح آب به دست آمده در این مطالعه با منحنی های یوستازی موجود نشان دهنده ی تاثیر بالای عامل یوستازی نسبت به دیگر عوامل در ایجاد تغییرات عمق سازند گورپی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
    کلیدواژگان: فرامینیفرها، عمق دیرینه، تغییرات نسبی سطح آب، سازند گورپی، ایران