فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی مازندران - پیاپی 66 (مهر و آبان 1387)

مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران
پیاپی 66 (مهر و آبان 1387)

  • 120 صفحه، بهای روی جلد: 5,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/10/20
  • تعداد عناوین: 14
|
  • عقیل تبار ملاحسن، نفیسه پاکروان، زهیر محمد حسن، علی مصطفایی، سیدمحمدموذنی، معصومه ابتکار، شهرام شهابی، عباس آزادمهر، سیدحمیدآقاجان زاد صفحات 1-9
    سابقه و هدف
    شیمی درمانی و غیره، علم پزشکی همچنان در درمان تومور ناتوان مانده است. در این رابطه علم ایمونولوژی افق تازه ای را جهت ریشه کنی تومور ارائه نموده بصورتی که ایمونوتراپی تومور امروزه بعنوان یکی از استراتژی های پذیرفته شده در درمان بعضی از انواع تومورها حداقل در مدل های حیوانی نتایج قابل قبولی را ارائه نموده است. هدف از این پژوهش بررسی اثرایمونوتراپی تراپئوتیک با استفاده از کمپلکس gp96-tumor peptide و نالوکسان به عنوان آنتاگونیست گیرنده های اپیوئیدی برای تقویت سیستم ایمنی خصوصا سیستم ایمنی سلولی علیه تومور می باشد.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق کمپلکس GP96 - Tumor peptide با استفاده از روش srivastava از رده سلولی WEHI 164 تخلیص شد. در مرحله بعد موش هایی را که از قبل با تزریق سلول های توموری سرطانی شده بودند به چهار گروه تقسیم شدند. به گروه کنترل فقط محلول بافر فسفات ((PBS، به گروه تست یک نالوکسان، به گروه تست دوکمپلکس gp96-tumor peptideو به گروه تست سه کمپلکس gp96-tumor peptide همراه با نالوکسان تزریق شد. جهت ارزیابی اثربخشی واکسیناسیون بعد از روزهای معین اندازه تومور حاصله ثبت شد سپس موشها کشته و در شرایط استریل سلول های تک هسته ای از طحال آنها استخراج شدندکه در مرحله بر روی آنها آزمایش MTT جهت بررسی تکثیر سلول انجام شد و ازمحلول رویی حاصل از کشت سلول تولید سایتوکاین های اینترلوکین چهار و اینترفرون گاما با استفاده از کیت الایزا مورد سنجش قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل از تخلیص پروتئین نشان داد که ایزوفرم حاصل از تخلیص، فرم 66 کیلو دالتون پروتئین مورد نظر می باشد. نتایج حاصل از میزان حجم تومورنشان داد که در گروه تستها اختلاف معنی داری نسبت به گروه کنترل وجود ندارد. نتایج آزمایش MTT نشان داد که در گروه تستها اختلاف معنی داری نسبت به گروه کنترل وجود ندارد. نتایج حاصل از سنجش اینترلوکین چهار نشان داد در گروه تست یک و گروه تست دو اختلاف معنی داری نسبت به گروه کنترل دیده نمی شود ولی در گروه تست سه کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل وجود دارد. نتایج حاصل از سنجش اینترفرون گاما در گروه تست یک اختلاف معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان نداد ولی گروه تست دو و گروه تست سه افزایش معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان دادند.
    استنتاج
    از یافته های تحقیق نتیجه گرفته می شود که کاربرد کمپلکس gp96-tumor peptide به تنهایی فقط سبب افزایش میزان اینترفرون گاما می شود ولی کاربرد این کمپلکس همراه با نالوکسان علاوه بر افزایش میزان اینترفرون گاما سبب کاهش میزان اینترلوکین چهار می شود که برای القاء پاسخ ایمنی سلولی علیه تومور ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: نالوکسان، کمپلکس gp96، tumor peptide، ایمونوتراپی، فیبروسارکوما
  • جواد ستاره، غلامرضا حاجتی، مهران ضرغامی، فرشید علاءالدینی، سید محمد مهدی میرزاده صفحات 10-18
    سابقه و هدف
    در سال های اخیر بررسی سیستم اوپیوئیدی و تغییرات آن در سایکوپاتولوژی بیماری اسکیزوفرنیا از طریق نقش احتمالی آن بر پایانه های عصبی و جسم سلولی نرون های دوپامینرژیک و کاهش ترشح دوپامین از هسته آکومبنس و اثرات داروهای برابر تاز شبه تریاکی در درمان بیماری فوق مورد توجه بالینگران قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در یک آزمون بالینی پیش گستر تصادفی دو سو کور با دارونما، 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن بستری با نمرات PANSSبالای 80 به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند و مدت شش هفته به گروه مورد نالترکسان با دوز 100 میلی گرم روزانه و به گروه شاهد دارونمای نالترکسان به داروهای آنتی سایکوتیک که از قبل مصرف می کردند اضافه شد و با استفاده از ابزار PANSSعلائم بیماری در ابتدای مطالعه و هر دو هفته یکبار و دو هفته پس از پایان مطالعه ثبت شد. اثرات درمان با اندازه گیری مکرر ANOVA محاسبه شد.
    یافته ها
    علائم چهارگانه (علائم مثبت، علائم منفی، روان-آسیب شناسی عمومی و مجموع کل نمرات PANSS) در طول مدت مطالعه در گروه های مورد و شاهد و نیز دو گروه بیمارانی که قبل از مطالعه داروی تیپیک یا آتیپیک مصرف می کردند اختلاف با اهمیتی نداشتند.
    استنتاج
    افزودن داروی نالترکسان با دوز 100 میلی گرم در روز به دارو های آنتی سایکوتیک تیپیک و یا آآتیپیک بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن، طی شش هفته اثرات درمانی مثبتی ندارد.
    کلیدواژگان: آنتی سایکوتیک، اسکیزوفرنیا، اوپیوئید، نالترکسان
  • روانبخش اسمعیلی، محمدعلی ابراهیم زاده، علیرضا خلیلیان، ابراهیم نصیری، هدایت جعفری امید دهقانی سعید علیپور صفحات 19-25
    سابقه و هدف
    زخم فشاری در بیمارانی که به مدت طولانی در بیمارستان یا منزل بستری می شوند به میزان زیادی رخ می دهند. درمان این زخم ها پرهزینه و برای درمان آن از روش های مختلفی استفاده می شود.این مطالعه با توجه به اثر مثبت پماد کالاندولا آفیشینالیس در درمان زخم ها و التهاب های پوستی و با هدف تعیین اثر این پماد بر زخم فشاری این مطالعه انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد، 20 بیمار که مبتلا به زخم فشاری بوده اند و درمان های رایج را دریافت می نمودند وارد مطالعه شدند. وضعیت بیماران از نظر مدت بیماری، مدت داشتن زخم، وسعت زخم ثبت و به مدت 4 هفته و هر روز 3 بار پانسمان محل زخم با پماد کالاندولا (پس از شستشو با سرم نمکی و خشک کردن) انجام شد و هر هفته وسعت زخم و درصد بهبودی بررسی و ثبت گردید.
    یافته ها
    میزان بهبودی بیماران 6/56 درصد بود. اکثریت بیماران (55%) بهبودی نسبی پیدا کردند. زمان بهبودی هفته 2/1±5/3 بوده است (001/0P<) و بهبودی زخم فشاری در هفته های سوم و چهارم اتفاق افتاده است.
    استنتاج
    پماد کالاندولا با توجه به ارزانی و در دسترس بودن می تواند در درمان زخم های فشاری مورداستفاده قرار گیرد و در بهبود زخم موثر می باشد و به عنوان یک روش درمانی در بیمارستان ها و منازل برای درمان زخم های فشاری بیماران تجویز و استفاده شود.
    کلیدواژگان: پماد کالاندولا آفیشینالیس، زخم فشاری، بهبودی زخم فشاری
  • عارفه شفاعت، زهرا شهریور، جواد علاقبند راد، حسین کاویانی صفحات 26-34
    سابقه و هدف
    درمان اختلالات خلقی با مشکلات فراوانی همراه می باشد از جمله عوارض دارویی، عدم پاسخ دهی مناسب به داروها ودر نتیجه همکاری نامناسب بیمار با درمان. این مشکلات در کودکان و نوجوانان نیز تا ثیری جدی در نتیجه درمان به دنبال دارد. مطالعه بر روی اثرات درمانی داروهای انتخابی و عوارض آنها، دستیابی به نتایج درمانی مطلوب تر را ممکن می سازد. دراین مطالعه اثربخشی داروهای والپرات سدیم و لیتیم کربنات برروی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی در فاز حاد مانیک و مختلط(بمدت 6 هفته) بستری در بیمارستان روزبه تهران در سال 82 مقایسه شده است.
    مواد و روش ها
    پژوهش فوق یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو بی خبر می باشد که روی 30 بیمار 18-8 ساله مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی انجام شده است. بیماری براساس DSM-IV و مصاحبه نیمه ساختار یافته تشخیصیK- SADS توسط روانپزشک فوق تخصص کودک و نوجوان تشخیص داده شده وآنگاه شدت علائم بیماری و میزان عملکرد بیماران با استفاده از ابزارهای MRS و CGASبه ترتیب در شروع درمان، پایان هفته سوم وپایان هفته ششم ارزیابی شد. 13 نفر از دریافت کنندگان لیتیم و 12 نفر از دریافت کنندگان والپرات سدیم مطالعه را به پایان رساندند. یافته ها با استفاده از آزمون نمونه های مستقل و روش تحلیل واریانس با نمونه های تکراری انجام شد.
    یافته ها
    مقایسه میانگین های MRS در نوبت دوم (پایان هفته سوم) در دو گروه اختلاف آماری معنی داری نشان نداد و این یافته ها در پایان مطالعه (پایان هفته 6) نیز تکرار شد.
    مقایسه میانگین های مربوط به CGAS در نوبت دوم در دو گروه اختلاف آماری معنی داری نشان داد به این صورت که میزان بهبود عملکرد بیماران دریافت کننده والپرات سدیم در پایان هفته سوم بطور معنی داری بیشتر از بیماران دریافت کننده لیتیم کربنات بوده است (05/ 0>P) اما این یافته در پایان مطالعه (پایان هفته 6) تکرار نشد بدین معنی که اختلاف آماری معنی داری از مقایسه این میانگین ها در پایان هفته ششم به دست نیامد.
    استنتاج
    بهبودی در علائم و نشانه ها و سطح عملکرد بیماران در پایان هفته ششم در دو گروه مشابه بوده و این نشان می دهد که لیتیم و والپرات سدیم در بهبودی علائم و نشانه ها و سطح عملکرد (در فاز حاد بیماری) به یک اندازه موثر هستند. در مقایسه سطح عملکرد بیماران دیده شد که گروه دریافت کننده والپرات سدیم در پایان هفته سوم بهبود بیشتری داشته اند و این ممکن است بدین معنی باشد که والپرات سدیم سریعتر از لیتیم اثر می کند.
    کلیدواژگان: اختلال خلقی دو قطبی، کودکان و نوجوانان، والپرات سدیم، لیتیم کربنات
  • سعید دانشمندی، علی اکبر پورفتح الله ، محمد کاظمی عرب آبادی، غلامحسین حسن شاهی، محسن رضاییان، مجید آسیابانها رضایی صفحات 35-41
    سابقه و هدف
    در حالی که دیابت ملیتوس نوع 2 شایعترین فرم در بین انواع دیابتهاست، اما علت اصلی ایجاد آن هنوز ناشناخته است. عوامل ژنتیکی و محیطی زیادی را در ایجاد دیابت دخیل می دانند. سایتوکاینها از جمله عوامل مربوط به سیستم ایمنی می باشند که اثر آنها بر ایجاد دیابت به اثبات رسیده است. میزان بیان سایتوکینها در افراد و جوامع مختلف، متفاوت می باشد. طی مطالعات قبلی ثابت شده است که پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 874+ ژن اینترفرون-گاما و 590- ژن اینترلوکین-4 با میزان بیان این دو سایتوکین در ارتباط است. با توجه به این شواهد در این مطالعه به بررسی پلیمرفیسمهای موجود در این نواحی با بیماری دیابت تیپ 2 پرداخته شد.
    مواد و روش ها
    نمونه خون محیطی از 51 بیمار دیابتی نوع 2 و50 نفر از افراد غیر دیابتی به همراه ضد انعقاد EDTA جمع آوری شد و DNA به روش salting out از خون محیطی جدا شد. پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 874+ ژن اینترفرون-گاما با روش ARMS-PCR و پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 590- ژن اینترلوکین-4 با روش PCR-RFLP بررسی شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که ژنوتیپ IFN-g TT در بیماران دیابتی نسبت به گروه کنترل افزایش داشت اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود بین تمام ژنوتیپهای IL-4 و گروه کنترل نیز هیچگونه اختلاف معنی داری پیدا نشد.
    استنتاج
    با توجه به نتایج این مطالعه و دیگر محققین به نظر می رسد که پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 590- ژن IL-4 و ناحیه 874+ ژن IFN-g نمی تواند با این مطالعات در ارتباط باشند.
    کلیدواژگان: اینترفرون، گاما، اینترلوکین، 4، پلیمرفیسم، دیابت ملیتوس نوع 2
  • محبوبه یعقوبیان، فاطمه سال مه، طاهره یعقوبی صفحات 42-50
    سابقه و هدف
    آموزش بالینی جزء حیاتی برنامه درسی است. آشنا نبودن به محیط بیمارستان و ترس از ارزیابی مربی به عنوان مهمترین عوامل تنش زا در اولین روز کارآموزی دانشجویان پرستاری مطرح می باشد. در سال های اخیر توجه زیادی به Mentoring در پرستاری شده و استفاده از آن را به عنوان یک روش، جهت جلوگیری از اضطراب، سردرگمی، ارتقاء یادگیری فعال، ایجاد محیط مناسب برای یادگیری، اعتماد به نفس، افزایش تعاملات بین دانشجویان، جلوگیری از ترک خدمت و دل زدگی دانشجویان پرستاری پیشنهاد می نمایند. این پژوهش با هدف تاثیر اجرای برنامه Mentorship بر روی عوامل تنش زای محیط بالینی دانشجویان پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی نسیبه ساری در سال های 86-85 اجرا گردید.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه نیمه تجربی که در دانشکده پرستاری و مامایی نسیبه ساری، انجام گرفت تعداد 70 نفر دانشجویان ترم 2 پرستاری (واحد کارآموزی فن پرستاری) به صورت تصادفی و به روش قرعه کشی با همسان سازی از نظر سن، جنس، معدل ترم گذشته و ترم تحصیلی به دو گروه مساوی 35 نفری (مورد – شاهد) تقسیم شدند. در گروه مورد به ازای هر 5-4 دانشجو یک دانشجو سال بالایی ترم 8 پرستاری (مربوط به کارآموزی مدیریت پرستاری) به عنوان Mentorیا راهنما گذاشته شد، در حالی که در گروه شاهد دانشجویان تنها با حضور مربی و بدون راهنما و منتور بودند. برای هر دو گروه، قبل و بعد از کارآموزی فن پرستاری پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. اطلاعات توسط پرسشنامه دو قسمتی، 9 سوال اطلاعات دموگرافیک و 16 سوال مربوط به عوامل تنش زای محیط بالینی، تهیه و تکمیل گردید.
    یافته ها
    اکثریت دانشجویان ترم دو پرستاری، از میان عوامل تنش زای محیط بالینی، به عامل «ترس از انجام روش های اشتباه» بیشترین امتیاز و عامل «سوال پرسیدن از استاد» کمترین امتیاز را دادند. همچنین بر اساس آزمون تی زوج تنها در گروه مورد (بامنتور)، کاهش میانگین نمرات مربوط به عوامل تنش زای محیط های بالینی، قبل و بعد از کارآموزی فن پرستاری، معنی دار بود. 64/5=t و 34= df و 0005/0P<.
    استنتاج
    بر اساس نتایج پژوهش، اجرای برنامه Mentorship بر کاهش عوامل تنش زا محیط بالینی دانشجویان ترم دوم پرستاری، موثرتر بوده است، لذا پیشنهاد می شود برنامه ریزان آموزش بالینی دانشکده های پرستاری از این شیوه که هزینه اضافی ندارد و فقط نیاز به هماهنگی درون سازمانی دارد، استفاده نمایند.
    کلیدواژگان: عوامل تنش زا، آموزش بالینی، دانشجوی پرستاری، entorship
  • طاهره شکوهی، زهره حاج حیدری، آزیتا بذرگر، سید محمد باقر هاشمی سوته، محمد تقی هدایتی، سید رضا عقیلی، پروانه افشار صفحات 51-62
    سابقه و هدف
    اعضای جنس مالاسزیا مخمرهای چربی دوست هستند که فلور طبیعی پوست انسان بوده و با تعدادی بیماری های پوست مرتبط می باشند. این ارگانیسم در شرایط خاصی مسبب بیماری پیتیریازیس ورسیکالر و درماتیت سبوروئیک می باشد. گونه های مالاسزیا را می توان از طریق خصوصیات مرفولوژیک و بیوشیمیایی شناسایی کرد ولی این روش های فنوتیپی معمولا زمان بر و فاقد قدرت تمایز کافی است؛ لذا روش های مولکولی شناسائی سریع تر و صحیح تری را فراهم می کند. هدف از این مطالعه تعیین گونه های مالاسزیا جدا شده از بیماران مبتلا به پیتیریازیس ورسیکالر، درماتیت سبوروئیک،درماتیت اتوپیک با روش [1]PCR –RFLP است.
    در این مطالعه ناحیه ITS1 ازDNA ی ریبوزومی جهت تقویت در آزمایشPCR مورد استفاده قرار گرفت. آنگاه پلی مرفیسم موجود در قطعات تقویت شده به وسیله روشRFLP با استفاده از آنزیم های CfOI و BS+F5I و ایجاد قطعات متفاوت مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به الگوهای مختلف DNA های هضم شده گونه های مالاسزیا شناسائی شد.
    مواد و روش ها
    جمعا 63 گونه مالاسزیا 30 استرین جدا شده از بیمار مبتلا به پیتیریازیس ورسیکالرو 33 استرین جدا شده از بیماران مبتلا به درماتیت سبوروئیک مورد مطالعه قرار گرفت.جهت بررسی مولکولی، DNA ژنومی مخمرهای مالاسزیا جدا شده از محیط کشت استخراج گردید. ناحیه ITS1 (بین 18Sو(5.8S از DNA ی ریبوزومی بوسیله واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) تقویت گردید. تعدادی از محصولات با یرایمر (forward) ITS1 تعیین توالی شد و با جستجو در بانک ژنی گونه مالاسزیا تعیین گردید. آنگاه پلی مرفیسم موجود در قطعات تقویت شده به وسیله روشRFLP با استفاده از آنزیم های CfOI و BS+F5I و ایجاد قطعات متفاوت مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به الگوهای مختلف DNA های هضم شده گونه های مالاسزیا شناسائی شد.
    یافته ها
    از 37 بیمار مبتلا به پیتیریازیس ورسیکالر (20 زن، 17 مرد) که محدوده ی سنی آنها بین 64-2 سال بود، در 30 مورد (1/81 درصد) کلنی مالاسزیا روی محیط کشت رشد کرد و مالاسزیا گلوبوزا از 16 بیمار(3/53درصد)، مالاسزیا فور فور از 12 بیمار40درصد و مالاسزیا سیمپودیالیس از 2 بیمار(7/6 درصد) جدا شد. از 41 بیمار مبتلا به درماتیت سبوروئیک (22 زن، 19 مرد) که محدوده ی سنی آنها بین 52-1 سال بود. در 33 مورد (5/80 درصد) کلنی مالاسزیا روی محیط کشت رشد کردو مالاسزیا فور فور از 14 بیمار(4/42 درصد)، مالاسزیا گلوبوزا از 13 بیمار(4/39 درصد)، مالاسزیا رستریکتا از 5 بیمار(2/15 درصد) و مالاسزیا سیمپودیالیس از یک بیمار(3 درصد) جدا شد. نتایج به دست آمده از آزمایش PCR- RFLP با نتایج به دست آمده از تعیین توالی نمونه های DNA وخصوصیات مرفولوژیک و بیوشیمیایی مطابقت کامل داشت. توالی های بررسی شده از 93 تا 99درصدبا توالی رفرانس خود در بانک ژنی شباهت داشت.
    استنتاج
    گونه های غالب جدا شده در بیماران پیتیریازیس ورسیکالر به ترتیب فراوانی مالاسزیا گلوبوزا و مالاسزیا فور فور و گونه های غالب جدا شده در بیماران درماتیت سبوروئیک به ترتیب فراوانی مالاسزیا فورفور و مالاسزیا گلوبوزا بودند. همچنین الگوی حاصل از هضم آنزیمی قطعه ITS1 در مورد مالاسزیاهای بررسی شده روشی ساده، سریع و تکرار پذیر برای شناسائی گونه های مهم مالاسزیا می باشد اماجهت اطمینان، توصیه می شود این روش در مورد بیماران بیشتری مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: مالاسزیا، پیتیر یازیس ورسیکالر، درماتیت سبوروئیک، PCR، RFLP، ایران
  • کریم الله حاجیان، نساء اصنافی، فروغ علی اکبرنیا عمران صفحات 63-70
    سابقه و هدف
    فاصله گذاری مناسب بین موالیداز عوامل موثر سلامت مادران و کودکان می باشد. این مطالعه به منظور تعیین الگوی فاصله گذاری بین موالید و برخی عوامل مرتبط با آن در مادران چندم زای شهرستان بابل انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این بررسی به صورت مقطعی بر روی نمونه 500 نفر از مادران چندم زای مراجعه کننده به زایشگاه های دولتی و خصوصی ونیز مادران چندم زا دارای کودک زیر 6 سال و مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری بابل در سال 1386 انجام گرفت. اطلاعات دموگرافیک و مشخصه های باروری مادران از طریق مصاحبه توسط پرسشنامه مدون جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون کای دو و مدل رگرسیونی لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار فاصله بین تولدها 7/25±61 ماه بود. تنها در 8/3درصد مادران فاصله تولد کمتر از 2 سال مشاهده گردید و بر عکس در بیشتر از ربع مادران (28درصد) فاصله گذاری بیش از 6 سال بوده است. اکثریت مادران (8/76درصد) در سن34-20 سال قرار داشتند. با وجود این سن 35 سال یا بالاتر در 4/22درصد موارد مشاهده گردید در حالیکه سن کمتر از 20 سال تنها در 8/0درصد موارد وجود داشت. از بین متغیرهای مورد بررسی، سن مادر، تعداد زایمان، دوره شیردهی در زایمان قبلی، جنس فرزند قبلی، نوع روش جلوگیری از بارداری و وضعیت زایمان قبلی (مرده زا/ زنده زا)، مرگ ومیر زیر یکسال و نحوه مراجعه مادران به کلینیک تنظیم خانواده با فاصله بین موالید ارتباط معنی دار نشان داد(05/0p<).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان می دهد که سن مادر، تعداد زایمان ها، دوره شیردهی، مرده زایی، مرگ و میر زیر یکسال و نحوه مراجعه به کلینیک تنظیم خانواده و استفاده از روش های نوین از عوامل مرتبط با فاصله گذاری تولد ها می باشد. گرچه فاصله گذاری تولدها در اکثریت مادران در محدوده توصیه شده وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی قرار دارد. با توجه به افزایش سن مادر درمواردفاصله گذاری طولانی بین موالید و با ملاحظه به اینکه در این مطالعه نیز حدود ربع موارد خانم ها در سن بارداری بالاتر از 35 سال که جزء موارد حاملگی پرخطر محسوب می شوند، قرار دارند. لزوم بازنگری در برنامه آموزشی مدون جهت جلوگیری از افزایش بی رویه فاصله بین موالید در حد نامطلوب بالاتر از 6 سال که منجر به افزایش سن مادر در بارداری های بعدی می شود توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: فاصله گذاری بین تولد ها، تنظیم خانواده، عوامل مرتبط
  • سمیه غفاری، فضل الله احمدی، سید مسعود نبوی صفحات 71-81
    سابقه و هدف
    خستگی یکی از علائم شایع بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) می باشد که باعث ایجاد اختلالات شدید و تاثیرات مخرب بر عملکرد روزانه، فعالیتهای شغلی و اجتماعی و در کل احساس خوب بودن در مبتلایان به این بیماری می گردد. از طرفی علائم متعدد ام اس تحت تاثیر یکدیگر و درمانهای دارویی گوناگون قرار می گیرند، لذا درمانهای غیر دارویی برای کنترل علائم ام اس پیشنهاد می گردد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر روش آب درمانی به عنوان یک روش درمانی مکمل بر خستگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است. که پس از نمونه گیری به روش آسان، نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه شاهد و آزمون تخصیص داده شدند. روش کار در این مطالعه به صورت برگزاری یک جلسه توجیهی به منظور آشنایی نمونه ها با اهداف و روش مداخله و 24 جلسه انجام آب درمانی توسط گروه آزمون در مدت سه ماه بود در صورتیکه برای گروه شاهد هیچگونه مداخله ای انجام نشد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، ابزار سنجش شدت خستگی (FSS) وچک لیست های خود گزارش دهی بود.
    یافته ها
    در این پژوهش 50 نفر (25 نفر گروه شاهد و 25 نفر گروه آزمون) شرکت داشتند. آزمون آماری تی مستقل بین میانگین امتیاز خستگی قبل از مداخله تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان نمی دهد ولی چهار هفته، هشت هفته و دوازده هفته بعد از مداخله این تفاوت بین دو گروه شاهد و آزمون معنی دار می باشد (05/0P<). همچنین آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر تفاوت معنی داری را از نظر میزان خستگی بین دو گروه شاهد و آزمون در چهار بار اندازه گیری نشان می دهد(05/0P<).
    استنتاج
    انجام روش آب درمانی در بیماران ام اس توانست با عث کاهش شدت خستگی در این بیماران گردد، لذا انجام این تکنیک به عنوان یک روش موثر، مقرون به صرفه در هزینه و زمان، همچنین داشتن قابلیت یادگیری و اجرای آسان به بیماران مبتلا به ام اس توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: آب درمانی، خستگی، مولتیپل اسکلروزیس
  • محمود عابدینی، رضا حبیبی ساروی، اشرف زروانی، منصور فرهمند صفحات 82-86
    سابقه و هدف
    با وجود شباهت های فراوان در اپیدمیولوژی (همه گیری شناسی) بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) در دنیا، شیوع آن متغیر است. در مطالعات کرتزکی ایران جزو کشورهای با شیوع پایین بیماری ام اس طبقه بندی گردید. مطالعه حاضر با هدف دستیابی به شیوع مقطعی بیماری ام اس در استان مازندران و ارزیابی سایر جنبه های اپیدمیولوژیک آن انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    مطالعه در سال1386 به صورت مقطعی بر روی تمام بیماران ام اس ثابت شده (582 نفر، 161 مرد و 421 زن) مقیم مازندران که عضو انجمن ام اس مازندران نیز بوده اند، صورت پذیرفت. ضمن مصاحبه، اطلاعات دموگرافیک و مشخصات بیماری شرکت کنندگان درپرسش نامه ثبت گردید. آمار نفوس استان مازندران (087/893/2نفر) ازنتایج سرشماری سال 1385 اخذ گردید.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران 4/9±3/34 وشیوع مقطعی بیماری 1/20 در صدهزار [فاصله اطمینان%95 (CI):1/22-7/18] بوده است. نسبت زنان به مردان 6/2 بوده وبیماری در دهه سوم عمر شایع تر بود. اختلالات بینایی با1/40 درصد(CI95%: 9/42-5/38) واختلالات حسی با 2/34 درصد(CI95%: 1/36-8/32) به ترتیب شایع ترین علائم اولیه بوده اند.
    استنتاج
    مازندران جزو مناطق با شیوع متوسط بالای ام اس می باشد که این نتیجه مغایرت قطعی با اطلاعات پیشین دارد. سایراطلاعات همه گیری شناسی تقریبا از الگوی جهانی تبعیت نموده وبررسی های دقیق تری را می طلبد.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، ایران، مولتیپل اسکلروزیس، شیوع، مازندران
  • علی اصغر زکوی، سید حمزه حسینی، محمد آزادبخت، رضا علی محمدپور، حسین جلاهی صفحات 88-91
    سابقه و هدف
    هدف این مطالعه تعیین نگرش مذهبی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال تحصیلی 86 – 1385 بر حسب مقطع و رشته تحصیلی، جنسیت، سکونت یا عدم سکونت در خوابگاه و وضعیت تاهل بوده است. در این طرح، نگرش دانشجویان نسبت به مبانی نظری اسلام، برخی از فروعات دین و مسائل اخلاقی مورد مطالعه قرارگرفت.
    مواد و روش ها
    در این طرح، از روش مطالعه میدانی از نوع توصیفی استفاده شده وجامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مازندران بوده اند که با توجه به روش نمونه گیری طبقه ای 384 نفر مشارکت داشته اند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه ای مشتمل بر 38 سوال که روایی و پایایی آن تایید شده و نمرات نگرشی و بر اساس 5- تا 5 تنظیم شده بود، مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها، میانگین نمره نگرش مذهبی در دانشجویان مقطع کاردانی و کارشناسی را به ترتیب 63/1±53/2 و کارشناسی را را به ترتیب 45/1±06/3 نشان می دهد و اختلاف معنا داری بین سطح نگرش آنها وجود دارد (01/0>p). میانگین نمرات نگرش در دانشجویان پسر 7/1±24/2 و در دختران 4/1±97/2 را نشان می دهد که اختلاف آنها از لحاظ آماری معنا دار است (01/0>p). بیشتر نگرش ها نمره 5/2تا5/4 و انحراف معیار 63/1 را نشان می دهد؛ بعلاوه 57 درصد کل دانشجویان نمره 5/4 را به خود اختصاص داده اند.
    استنتاج
    میزان نمرات کل دانشجویان از نگرش مثبت آنها نسبت به مسائل متنوع مذهبی حکایت دارد. عدم التزام عملی نسبت به دستورات و شعائر مذهبی، رعایت واجبات و محرمات و سایر رفتارهای دینی را نباید صرفا«در پایین بودن میزان نگرش نسبت به اصول دین، مبانی نظری اسلام و ارزش های دینی دانشجویان جستجو کرد، بنابراین بررسی سایر عوامل موثر در مطالعات مداخله ای بعدی پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: مذهب، نگرش، دانشجو
  • حافظ فاخری، عطیه مخلوق، زهرا کاشی صفحات 93-97
    لپتوسپیروز نوعی بیماری باکتریایی مشترک بین انسان و دام است که ندرتا خود را به صورت شدید(سندرم ویل) نشان می دهد. با توجه به همه گیری این بیماری در مناطقی از استان مازندران به مورد نادری از پانکراتیت حاد که در سیر ابتلا به لپتوسپیروز شدید حادث شده است اشاره می گردد. بیمارآقای کشاورز 50 ساله ای است که به علت ابتلا10 روزه به تب، درد های عضلانی، استفراغ، ایکتر و درد شکم بستری گردید و به علت نارسایی حاد کلیه یکبار دیالیز شد. بیلی روبین به mg/dl 7/31 رسید، آمیلاز و لیپاز بیشتر از 3 برابر طبیعی و سی تی اسکن، نشانگر بزرگی منتشر پانکراس بود. اثبات تشخیص توسط تیتر بالاتر از 4 برابر طبیعی آنتی بادی IgM بر علیه لپتوسپیروز به روش ELISA بوده است. با درمان حمایتی و آنتی بیوتیکی بیمار بطور کامل مداواگردید. براساس این گزارش بایستی لپتوسپیروز در تشخیص افتراقی ایکتر و پانکراتیت حاد مورد توجه باشد.
    کلیدواژگان: پانکراتیت حاد، لپتوسپیروز، هیپرآمیلازمی
  • سید حمزه حسینی، سوسن موعودی صفحات 99-101
    نعوظ دردناک یک عارضه نادر ولی جدی داروهای روانگردان می باشد که شیوع آن به دنبال آنتی سایکوتیک های تیپیک حدود 26-15 درصد است. تقریبا تمام آنتی سایکوتیک های آتیپیک همراه با عارضه پریاپیسم گزارش شده اند. به خاطر ضرورت آشنایی پزشکان با این عارضه جدی غیر معمول دارویی، گزارش یک مورد پریاپیسیم به دنبال مصرف آنتی سایکوتیک های مختلف آورده شده است تا در کارهای بالینی روانپزشکی مد نظر قرار گیرد. آقای 24 ساله با علائم هذیان کنترلcontrol delusion) (، هذیان گزند و آسیب ((persecutory delusion، هذیان جسمانی somatic delusion) (و توهم شنوائی) auditory Hallucination (به کلینیک سرپایی مراجعه کرده بود که علائم ایشان حدود یکسال قبل از مراجعه به تدریج با گوشه گیری، انزوای اجتماعی، محدودیت روابط اجتماعی شروع شده بود. حین درمان با 6 میلی گرم ریسپریدون، پس از دو ماه دچار علائم نعوظ دردناک بدون تحریک جنسی شده بود. متعاقب کاهش و قطع ریسپریدون و شروع 5 میلی گرم الانزاپین و با دریافت تنها یک دوز دارو نیز این عارضه تکرار شده بود. پس از قطع الانزاپین و شروع درمان با mg150 کلوزاپین بعد از یکسال مجددا«دچار پریاپیسم شد. بنابراین بهتراست پزشکانی که داروهای آنتاگونیست سروتونین - دوپامین را تجویز می نمایند، مراقب این عارضه نادر ولی جدی باشند.
    کلیدواژگان: پریاپیسم، آنتاگونیست سروتونین دوپامین، ریسپریدون، الانزاپین، کلوزاپین
  • سکینه شفیعا، ژوبین همتی، لیلا مسکینی، علیرضا خلیلیان صفحات 102-103
    استفاده از روش های درمانی غیر از روش های روتین در درمان بیماری ها مدت هاست که در بسیاری از کشورها مورد بحث می باشد و با توجه به شواهدی که حاکی از افزایش تقاضای بیماران برای دسترسی به خدمات طب تکمیلی و روی آوردن پزشکان به استفاده از این روش ها در ایران می باشد، جهت ساماندهی به این فعالیت ها داشتن اطلاعات در مورد آگاهی و نگرش پزشکان در خصوص یکی از این روش ها (هومیوپاتی) یک الویت به نظر می رسد. هومیوپاتی به عنوان یکی از رشته های طب تکمیلی از قدمتی دویست ساله برخوردار است. واژه هومیوپاتی از دو کلمه «هومیو» به معنی مشابه و«پاتی» به معنی درمان گرفته شده است و بنابراین هومیوپاتی به معنی مشابه درمانی است. مفهوم این واژه این است که هر عاملی که در یک فرد سالم باعث ایجاد بیماری شود می تواند موجب درمان فردی با همان بیماری گردد.
    این مطالعه با هدف تعیین میزان آگاهی و نگرش پزشکان شهر ساری نسبت به درمان هومیوپاتی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعه توصیفی می باشد و جامعه پژوهش آن شامل پزشکان شهرستان ساری اعم از پزشکان عمومی، متخصص و فوق تخصص 352 نفر بودند که تعداد 227 نفر 48/64 درصد در مطالعه شرکت داشتند و 97 نفر 55/27 درصد به صورت عدم همکاری و 28 نفر95/7 درصد به صورت تکمیل ناقص پرسشنامه در مطالعه شرکت نداشتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ای مشتمل بر سه قسمت 1- اطلاعات پایه و عمومی فرد پاسخ دهنده 2- سوالات سنجش آگاهی 3- سوالات سنجش نگرش بود. به این ترتیب میزان آگاهی و وضعیت نگرش به طور دقیق مورد سنجش قرار گرفته و در خاتمه اطلاعات بدست آمده از طریق برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که اکثریت پزشکان شهرستان ساری اعم از عمومی و متخصص نسبت به روش درمانی هومیوپاتی اطلاع چندانی نداشتند. به عنوان مثال از بین کل پاسخ دهندگان که 227 نفر بودند 3/53 درصد آنان آگاهی کم و 2/17 درصد آنان آگاهی بالایی نسبت به این روش درمانی داشتند علاوه بر آن بین سن افراد و آگاهی آنان نسبت به این روش درمانی خاص ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0P<) به طوری که بیشترین آگاهی در سنین کمتر از 35 سال و کمترین آگاهی در سنین بالای 50 سال مشاهده شد.4/41 درصد پاسخ دهندگان بر این عقیده بودند که آگاهی و شناخت درستی در مورد هومیوپاتی در بین مردم وجود ندارد.
    6/36 درصد افراد موافق شرکت در دوره های آموزشی برای این روش درمانی بودند.در تحقیق انجام شده در مورد مناسب بودن روش هومیوپاتی برای بیمارانی که از طب روتین مایوس شده اند1/51 درصد افراد پاسخ دهنده نظری نداشتند. در مورد کمتر بودن اثرات جانبی داروهای هومیوپاتی نسبت به داروهای روتین و گران تر بودن داروهای روتین از داروهای هومیوپاتی نیز اکثریت افراد نظری نداشتند.در مورد این سوال که هزینه بالای درمان روتین می تواند از علل گرایش بیماران به روش هومیوپاتی باشد 48 درصد پاسخ دهندگان نظری نداشتند. نتایج کلی این بررسی حاکی از آن است که اکثریت پزشکان شهر ساری نسبت به روش درمانی هومیوپاتی اطلاع چندانی نداشته اما تمایل به فراگیری و آشنایی بیشتر با این رشته را دارند. آنان تمایل داشتند در صورت لزوم با پزشکان متخصص طب مکمل در درمان بیمارانشان همکاری داشته باشند.
    کلیدواژگان: همیوپاتی، آگاهی
|
  • A. Tabar Molla Hassan, N. Pakravan, M.H. Zahir, A. Mostafaie, S.M. Moazeni, M. Ebtekar, Sh Shahabi, A. Azadmehr, S.H. Aghajanzadeh, A. Jafari, M. Mirabi Pages 1-9
    Background and
    Purpose
    In spite of the increasing progress in tumor treatment by current methods like surgery, chemotherapy and etc, medical sciences are unable to treat tumors. In this respect, immunology has opened a new window for tumor treatment nowadays tumor immunotherapy is an accepted strategy for treatment of some tumors at least in some animal models. The goal of this study is the evaluation of immunotherapy using gp96- tumor peptide complex and its combination with naloxon as an opioid receptor antagonist to achieve of cellular immunity against tumors
    Materials And Methods
    In this study firstly, gp96 – tumor peptide complexes were purified from WEHI164 cells line using srivastava method. In the next stage, the mice, made tumoric befor by the injection of tumor cells, then were divided in to four groups. Control group were injected by PBS, test group1 were injected by naloxon, test group2 were injected by gp96 – tumor peptide complex and test group3 were injected by combination of naloxon and gp96 – tumor peptide complex. To evaluation the efficacy of vaccination, after several days, tumor volume was recorded then the mice were killed and the spleanic cells were extracted in sterile condition. MTT test was done for cells proliferation study. Supernatant of cultured cells were collected and assayed by ELISA kits for measuring IL-4 and IFN-γ.
    Results
    Result of protein purification had showen, purified gp96 Isoform has Molecular Weight of 66 kilo dalton.Results of tumor volume had shown that, there is no significant difference between test and control groups. Results of MTT test had shown that, there is no significant difference between test and control groups. IL-4 assay study had showed that, there is no significant difference between test group1, group2 and control group but test group3 has significantly decreased in IL-4 amount when compared with control group. Results of IFN-γ assay showed that, there is no significant difference between test group1 and control group, but test group2 and group3 has significantly increased in IFN-γ amount when compared with control group.
    Conclusion
    It can be concluded from this study is that, prophylactic immunotherapy of tumor by combination of gp96-tumor peptide complex and naloxon, can increase IFN-γ, and, probably in a higher dosage, it may stimulate immune system more to become more potent to even decrease tumor volume.
    Keywords: Naloxon, gp96, tumor peptide complex, immunotherapy, fibrosarcoma
  • J. Setareh, Gh.R. Hajati, M. Zarghami, F. Alaedini, M.M. Mehdi Mirzadeh Pages 10-18
    Background and
    Purpose
    In recent years, review of opioid system and its changes in the psychopathology of schizophrenia through thear probable role our on neuronal synopses and cell body of dopaminergic neurons and also decrease dopamine secretion from acumbans nuclei and effects of opium agonists in treatment of those patients has been adventajes for clinicians.
    Materials And Methods
    In a prospective double blind evaluation, 60 chronic schizophrenic inpatients on a stable regimen of neuroleptic medication with positive and negative symptom scale (PANSS) score of higher than 80 and were randomly assigned to either antipsychotic plus naltrexone or antipsychotic plus placebo. Thirty patients (30) received 100 mg/day of naltrexone plus antipsychotic drug while 30 received placebo plus antipsychotic drug for 6 weeks. PANSS scores were evaluated on the base of the study, biweekly through out the study and two weeks after the trial. The treatment effect was calculated by repeated measurement ANOVA.
    Results
    Difference between four types of symptoms (positive symptom, negative symptom, general psychopathological symptom, total score of PANSS) in the case and control groups was not significant (P < 0.05). In supplement two (S2) scores, a statistically non significant difference was seen in two groups (P < 0.07).
    Conclusion
    Additional treatment with 100 mg/day naltrexone in a 6 week trial had no significant therapeutic effect on typical or atypical antipsychotic drugs with regards to schizophrenia psychopathology.
    Keywords: Antipsychotic, schizophrenia, opioid, naltroxane
  • R. Esmaili, M.A. Ebrahim Zadeh, A. Khalilian, E. Nasiri, H. Jafari, O. Dehghani, S. Alipour Pages 19-25
    Background and
    Purpose
    Pressure sore is common among patients with prolonged stay in hospitals or homes. Treatment of such sores is costly and performed by various procedures. Considering the effective role of calendula officinalis in treatment of sores, ulcers and cutaneous inflammations, this study is conducted to determine the effect of this cream in healing pressure sores.
    Materials And Methods
    This is a pre/post comparative clinical trial done on 20 patients with pressure sores who received the recommended treatment. The condition of patients such as, duration of pressure sore, and the extent of the sore were recorded. The sore was washed with normal saline, dried, followed by applying calendula cream three times a day for a duration of 4 weeks. Each week, the extent and rate of healing was observed and recorded.
    Results
    The rate of healing in patients under our study was 56.6%. Majority (55%) of patients had partial healing. The time of healing was in weeks 3.5±1.2 (P<0.001). The complete healing occurred in the 3rd and 4th week, subsequent to the beginning of the treatment.
    Conclusion
    Considering the availability of the cream and its affordability, it can be used in the treatment of pressure sores. In addition, it can be used as a drug for treatment of patients who are in hospitals and/or in their homes.
    Keywords: Pressure sore, pressure sore healing, Calendula officinalis cream
  • A.B. Shafaat, Z. Shahrivar, J. Alaghband Rad, H. Kaviani Pages 26-34
    Background and
    Purpose
    To compar the efficacy of lithium carbonate &sodium valproate in treatment of bipolar children and adolescents in acute phase (mixed &mania) in 6 week treatment at Roozbeh hospital.
    Materials And Methods
    A double-blind & randomized controlled clinical trial in 30 patient (8-18 years) for a 6 week trial. patients were diagnosed based on DSM_IV criteria through clinical interview & K_SADS. MRS & CGAS were used to measure the severity of symptoms and the level of functional impairment. patients categorized into 2 groups randomly.
    Results
    In both groups means of MRS decreased (at the end of 3rd&6th weeks) and there was no significant difference between two groups. Means of CGAS had significant difference between two groups at 3rd week (05/ 0>P)....
    Keywords: Lithium carbonate, sodium valproate, yong mania rating scale, treatment, child, adolescent bipolar mood disorder
  • S. Daneshmandi, A.A. Pourfathollah, M. Kazemi Arababadi, Gh.H. Hasan Shahi, M. Rezaeian, M. Asyabanha Rezaee Pages 35-41
    Background and
    Purpose
    Although Taype 2 diabetes is the most frequent among different types of diabetes, the cause of it is yet to be clarified. Several environmental and genetic factors are said to be involved in diabetes and it has been established that cytokines play key roles in pathogenesis of diabetes. Expression of cytokins is different from person and in defferent societies. Studies showed that polymorphisms of +874 of IFN-γ and -590 of IL-4 regions are related to the expression of these genes. In this study, we aimed to find polymorphisms of these regions in Type 2 diabetes patients.
    Material And Methods
    In this study peripheral blood samples were collected from 51 type 2 diabetes patients and 50 healthy controls. DNA was isolated by salting out method, using ARMS-PCR, RFLP-PCR polymorphisms of = 874 of IFN-γ and -590 of IL-4, were analyzed, respectively.
    Results
    Our findings showed that TT genotype of IFN- γ was increased in type 2 diabetic patients as comford with control grop but difference was not significant. Our results also have not shown any significant difference between IL-4 genotype in diabetic and healthy controls.
    Discussion
    Our results suggested that TT genotype of IFN- γ can be related to diabetes. This relation can be sescribed by this known Todgment judyunt thar over expression of IFN- γ shifted immune system to Th1, therefore, pancreas cells were miscarried by immune cells.
    Keywords: IL_4_IFN_γ polymorphism_type 2 diabetes
  • M. Yaghobyan, F. Salmeh, T. Yaghobi Pages 42-50
    Background and
    Purpose
    Clinical training is the part of teaching for nurses. 73% of nursing students rated clinical teaching as poor. The unfamiliarity with hospital environment and fear of being evaluated by instructors for their performance has been considered the main stressor on the first day of training. In recent years, much attention has been paid to mentoring programs in nursing, and has been proposed as a method in prevention of anxiety, apprehension and ending employment, improving active learning, self esteem creating a proper condition for learning, and increasing nursing students cooperation. As no research has been performed in Iran, this study was conducted to determine the effect of tension during clinical training with nurses at Nasibeh College of Nursing and Midwifery during 2007-2008.
    Materials And Methods
    In this semi- experimental study, 70 of second term nursing students on their nursing skill training were selected randomly through lottery, matched for age, sex, level of education and were divided in two case and control groups of equal numbers (35 in each group) In the case group, one senior student was designated as a mentor (in regard to nursing management training), while in the control group students were trained with instructor without mentor. For groups, pre and post practice of nursing skills examination was conducted. The data was collected through a questionnaire with two sections comprising of 9 questions about demographic features, and 19 regarding the tension of working environment. The obtained data was analyzed statistically using SPSS 15 soft ware.
    Results
    In this study, the highest score was from the fear of making mistakes, while the lowest score was from being asked a question by the instructor. Based on the paired t test, only in the case group (with mentor) decline of mean score related to the clinical stressor prior to and after nursing skill training was significant, t=5.64, df=34 and P<0.0005
    Conclusion
    Based on the results of this study, the mentorship program was effective on reduction of stressors in the subjects under the study. Therefore, it is suggested that the clinical education administrators of the nursing college will implement mentorship programs, which require the inter -organizational cooperation.
    Keywords: Clinical education, nursing students, mentorship, stressors
  • T. Shokohi, Z. Hajheidari, A. Barzgar, M.B. Hashemi Sooteh, M.T. Hedayati, S.R. Aghili, P. Afshar Pages 51-62
    Background and
    Purpose
    Lipophilic yeast of the genus Malassezia are members of normal human cutaneous micro flora which are also associated with several skin diseases. It is strongly suspected that Malassezia species are responsible for pityriasis versicolor (PV), and seborrhoeic dermatitis (SD). Considering various sensitivities among Malassezia species to antifungal, accurate species identification will facilitate the treatment of relevant diseases. Malassezia species can be identified through their morphological features and bio-chemical characteristics. However, these phenotypic methods are usually time consuming, and lack sufficient discriminatory power. Development of DNA- based methods for detection and identification of Malassezia species provide helpful alternatives for solving problems. The aim of this study was to examine the distribution of Malassezia species in patients with pityriasis versicolor and seborrhoeic dermatitis, using molecular methods.
    Materials And Methods
    A total of 63 clinical isolates of Malassezia spp, 30 strains isolated from patients with PV and 33 strains isolated from patients with SD, were studied. To investigate the strains at molecular level, genomic DNA of Malassezia isolates were extracted and amplified within the ITS1 region (located between 18S and 5.8S rDNA) by polymerase chain reaction (PCR) assay. DNA sequencing of ITS1 of rDNA in Malassezia spp was performed to type the species. Restriction fragment length polymorphism (RFLP) analysis of ITS1 PCR product with two restrictive enzymes CFOI and BSTF5I, was used in subsequent species identification.
    Results
    In this study, 37 patients with PV (20 females, 17 males 2 to 64 years old), 81.1% (30 case) yielded growth of Malassezia in culture, while the frequency of isolation of M. globosa was 53.3% (16 case), M. furfur 40% (12 case) and M. sympodialis 6.7% (2 case). Of the 41 patients with SD (22 females, 19 males 1 to 52 years old), 80.5% (33 case) yielded growth of Malassezia in culture, while the frequency of M. furfur was 42.4% (14 case), M.globosa 39. 4% (13 case), M. restrict 15.2% (5 case) and M. sympodialis 3% (1 case). This PCR-RFLP Profile allows us to clearly identify important Malassezia species. The results of the PCR-RFLP analyses of clinical isolates were in complete agreement with those from DNA sequencing, morphological features and bio-chemical characterization.
    Conclusion
    In patients with PV, the most frequently isolated species were M. globosa, followed by M. furfur. However, in patients with SD, the most frequently isolated species were M. furfur, followed by M. globosa. The PCR-RFLP system applied for the ITS1 fragment of the rDNA is a reliable, simple and rapid method for identification of the most important Malassezia species, but further work will be necessary in applying these techniques to additional patients.
    Keywords: Malassezia, pityriasis versicolor, seborrhoeic dermatitis, PCR, RFLP, Iran
  • K. Hajian, N. Asnafi, F. Aliakbarnia, Omran Pages 63-70
    Background and
    Purpose
    Birth spacing has become a main strategy within health promotion programs for mothers and their children during the past two recent decades in the Islamic Republic of Iran. The present study was aimed to determine the patterns and factors associated with birth intervals in Multi-Para women residing in Babol.
    Materials And Methods
    We conducted a cross-sectional study with samples consisting of 500 Multi-Para women, who were referred to the hospital and the Health Center for delivery in Babol, Northern Iran, during 2007. The data was collected using a designed questionnaire, including birth intervals between index child and prior, demographic and fertility variables, such as maternal education, maternal age at birth of index child, sex before index child, still birth, child status before index child, parity, duration of breast feeding, residence area, contraception methods, and attending family planning clinic. The data was analyzed using the logistic regression model.
    Results
    The mean (SD) of birth intervals was 61±25.7 months. Birth interval in 3.8% of mothers was less than 2 years and 41.7% of mothers had 4 to 6 years, while 28% had ≥6 years. In the majority of women, (76.8%) pregnancies were from 20 to 34 years of age. In spite, pregnancy was observed in 22.4% cases in age 35 or over, while 0.8% of pregnancies were in the age range less than 20 years. Maternal age, duration of breast feeding, child sex before index child, still birth, history of infant mortality before index child, type of contraception, attending family planning clinics and parity showed a significant relation with birth intervals.
    Conclusion
    Maternal age, parity, duration of breastfeeding, still birth, history of infant mortality, attending family planning clinics and using modern contraceptive methods are shown to be determinants of birth intervals. Although our findings indicated that in the majority of Multi-Para women, birth intervals was within the accepted range previously recommended by the Ministry of Health in Iran, over a quarter of women had birth intervals of ≥6 years. Due to increasing maternal age associated with high risk pregnancies (aged >35yeras) by long birth intervals, it is necessary to revise educational programs for prevention of long birth intervals, that would induce the subsequent pregnancies in becoming high risk.
    Keywords: birth interval, family planning, associated factors
  • S. Ghafari*, F. Ahmadi, S.M. Nabavi Pages 71-81
    Background and
    Purpose
    Fatigue is a common symptom of Multiple Sclerosis (MS) that is purported to cause significant distress and have detrimental effects on daily living functioning, social and occupational obligations, and overall well-being. Complementary therapies are widely used by people with MS and Progressive Hydrotherapy is a form of complementary therapies. The aim of this study is to assess the effects of applying Hydrotherapy on fatigue of Multiple Sclerosis patients.
    Materials And Methods
    This is a Quasi-experimental study. 50 Multiple Sclerosis patients were selected with convenient sampling according to specific criteria then assigned to experimental and control groups (25 patients in each group) with random allocation. Data collector tools included: demographic questionnaire, Fatigue Severity Scale (FSS), Self report checklists. Hydrotherapy performed for 24 sessions by experimental group during three months but no intervention was done for control group. Statistical analysis was done by SPSS software.
    Results
    There was no significant difference between two groups in mean scores of fatigue before the study but this test showed different significance between two groups, 4, 8 and 12 weeks after intervention (P<0.05). ANOVA test with repeated measurements showed that there is a significant difference in mean score of fatigue between two groups in 4 times (P<0.05).
    Conclusion
    The results of this study show that Hydrotherapy is practically feasible and could decrease fatigue of MS patients so that applying this technique offered to these patients.
    Keywords: Religious, attitude, student
  • A.A. Zakavi, S.H. Hosseini, M. Azadbakht, R.A. Mohammadpour, H. Jalahi Pages 88-91
    Back ground and
    Purpose
    Available evidence shows that religious attitude have noticeable effects on psychological aspects of human life. The purpose of this study was to determine the present situation of religious attitude of Students of Mazandaran University of Medical Sciences. Student’s attitude towards theoretical basis of Islam and Some other subsidiary rules of religion and moral values were studied in this investigation.
    Materials And Methods
    In this research descriptive field study on all the students of the university, stratified sampling method was employed and 384 students were recruited.A questionnaire consisting of 38 questions was used to collect the data. Attitude rates were quantified on the scale of –5 to +5.
    Results
    The mean rates of attitude of associated to art students (2.53 ± 1.63) and B.S.C students (3.06±1.45) were statistically significant (p<0.01).Likewise, the mean rate of attitude of male and female students (2.94±1.7) and (2.97±1.4) were statistically significant (p<0.01).The attitude rate of the majority of students was between 2.5 to 4.5 (s. p 1.63). The top mark of 4.5 was gained by 57% of the students.
    Conclusion
    The students have positive religious attitude. The lack of adequate religious practice among the subjects must not be interpreted as the low religious attitude. However it is necessary to study other factor that effects students practice.
    Keywords: Religious, attitude, student
  • H. Fakheri, A. Makhlough, Z. Kashi Pages 93-97
    Leptospirosis is a Zoonotic disease that rarely manifests in a severe manner, (Weil's syndrome). Regarding epidemiology of this disease, in some rural areas of Mazandaran Province we encountered a rare case of acute pancreatitis during progression of severe Leptosprosis is presented herein. Patient is a 50 year old male farmer who was admitted to the hospital due to experiencing 10 days of fever, myalgia, vomiting, jaundice and abdominal pain. He underwent haemo-dialysis due to acute renal failure only once. Direct bilirubin was 31.7 mg/dl with serum amylase, while lipase was three times more than normal levels. The CT-Scan demonstrated diffuse pancreatic enlargement. The IgM titer fourfold which was more than normal level against leptospirosis (ELISA) confirmed the diagnosis. Patient was cured completely through supportive care and antibiotic therapy, thus, this case was reported in drawing attention to Leptospira infections, which should be considered in the differential diagnosis of patients with jaundice and pancreatitis.
    Keywords: Acute Pancreatitis, Leptospirosis, Hyperamilasemia
  • S.H. Hosseini, S. Moudi Pages 99-101
    Priapism is a rare but serious side effect of psychotropic drugs with incidence of 15-26%. Approximately all of of the atypical antipsychotic drugs are reported with this complication.in this report a 24-years old man with multiple delusions which was treated with risperidone(6mg),was affected by priapism after two months. After drug dose reduction and finally discontinuation, olanzapine(5mg) was started. Only one dose of this drug cause recurrence of priapism. Therefore this drug was discontinued also. After clozapine starting(150mg),priapism was induced. Therefore it is necessary for physicians whom prescribe serotonin-dopamin antagonist drugs must consider this rare but serious side effect.
    Keywords: priapism, serotonin, dopamin antagonist, risperidone, olanzapine, clozapine
  • S. Shafia, Zh Hemati, L. Meskini, A.R. Khalilian Pages 102-103
    This study aimed to determine the knowledge and attitudes to wards homeopathy among general practitioner and specialist physicians in Sari. Our results indicate Sari physicians had not sufficient knowledge obout homeopathy but they liked collaboration with homeopaths for treatment of their patients and have courses for homeopathy education.
    Keywords: Homeopathy, attitude, knowledge