فهرست مطالب

علوم کشاورزی ایران - سال سی و هشتم شماره 4 (زمستان 1386)

فصلنامه علوم کشاورزی ایران
سال سی و هشتم شماره 4 (زمستان 1386)

  • 200 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/06/20
  • تعداد عناوین: 20
|
  • بررسی اثر عوامل مادری بر صفات تولید و تولید مثل مرغان بومی استان مازندران
    ابوالقاسم سراج، رسول واعظ ترشیزی، اردشیر نجاتی جوارمی صفحات 535-542
    در تحقیق حاضر، اثر عوامل مادری بر صفات وزن بدن در سن هشت هفتگی، تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ و سن بلوغ جنسی حاصل از اطلاعات 13 نسل (سال 70 13 تا 1383) مرغان بومی استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش حداکثر درستنمایی محدود شده(REML) و مدل حیوان با نرم افزارDFREML تجزیه و تحلیل شدند. با و بدون در نظر گرفتن اثر عوامل مادری 6 مدل حیوانی مختلف برازش شده و مناسب ترین مدل با توجه به مقدار لگاریتم درستنمایی انتخاب شدند. برای همه صفات تحت مطالعه، علاوه بر اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری، اثر محیطی مادری و کوواریانس اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری اهمیت داشت. وراثت پذیری مستقیم (m2h) دامنه ای از 130/0 (برای صفت تعداد تخم مرغ) تا 506/0 (برای صفت وزن تخم مرغ) داشت. این برآوردها برای وراثت پذیری مادری (m2h) از 008/0 (برای وزن تخم مرغ) تا 034/0 (برای سن بلوغ جنسی)، و برای نسبت واریانس محیطی مادری به واریانس فنوتیپی (2c) از 020/0 (برای تعداد تخم مرغ) تا 047/0 (برای وزن هشت هفتگی) متغیر بود. همچنین برای کلیه این صفات 2c بزرگتر ازm2h برآورد گردید. همبستگی اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری(ram) برای همه صفات منفی و737/0-، 692/0-، 590/0- و 396/0- به ترتیب برای صفات تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، سن بلوغ جنسی و وزن هشت هفتگی بود. نتایج این مطالعه نشان داد که منظور نکردن مولفه های مادری در مدل تجزیه و تحلیل صفت وزن بدن در هشت هفتگی موجب بیش از حد برآورد شدن واریانس ژنتیکی افزایشی و وراثت پذیری مستقیم این صفت شده اما برای صفات وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ و سن بلوغ جنسی منظور نمودن اثر عوامل مادری بدون برازش کوواریانس اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری، موجب برآوردهای پائین تری از وراثت پذیری مستقیم، مادری و نسبت واریانس محیطی مادری به واریانس فنوتیپی شده است.
    کلیدواژگان: اثر عوامل مادری، پارامترهای ژنتیکی، مدل حیوانات، REML
  • اثر آبیاری جویچه ای یک در میان روی عملکرد نیشکر در مزارع نیشکر جنوب اهواز
    علی شینی دشتگل، سیروس جعفری، نظام الدین بنی عباسی صفحات 543-552
    در خوزستان نیشکر در سطح وسیع کشت شده و آبیاری به روش جوی و پشته با استفاده از هیدروفلوم صورت می گیرد. برای بررسی اثر آبیاری جویچه ای یک در میان روی نیشکر، آزمایشی در اراضی کشت و صنعت امیر کبیر طراحی و اجرا شد. در این آزمایش از تیمارهای آبیاری به روش جویچه ای متداول، جویچه ای یک در میان متغیر و جویچه ای یک در میان ثابت استفاده شد. نتایج این آزمایش نشان داد که تیمار آبیاری یک جویچه در میان متغیر، کمترین حجم آب مصرفی را نسبت به دو تیمار دیگر داشته و بیشترین کارایی مصرف آب (72/0 کیلوگرم شکر در متر مکعب آب مصرفی) و بیشترین عملکرد نیشکر و شکر تولیدی از آن حاصل شده است. تیمار آبیاری شاهد (آبیاری جویچه ای متداول مزارع) با بیشترین حجم آب مصرفی، کمترین کارآیی مصرف آب (48/0 کیلوگرم شکر در متر مکعب آب مصرفی) و کمترین عملکرد را داشته است. تیمار آبیاری یک در میان ثابت نیز از نظر عملکرد نزدیک به تیمار شاهد ولی از نظر کارایی مصرف آب حدود 14/0 کیلوگرم شکر بر متر مکعب آب آبیاری نسبت به تیمار شاهد افزایش داشته است. از کل آب ورودی به جویچه ها، حدود 4/46 درصد در جویچه های آبیاری نشده و حدود 6/53 درصد در جویچه های آبیاری شده ذخیره شد.
    کلیدواژگان: آبیاری جویچه ای، آبیاری یک در میان، نیشکر، هیدروفلوم
  • ارزیابی مدل WEPP برای برآورد فرسایش بین شیاری در شرایط آزمایشگاهی
    حسین اسدی، حسن روحی پور، حسینقلی رفاهی، مهدی شرفا صفحات 553-562
    در دهه های اخیر به منظور شبیه سازی و تخمین فرسایش آبی، مدل های فرآیندی مختلفی ارائه شده است که ادعا می شود بر اساس فرآیندهای مؤثر در فرسایش خاک استوار هستند. از جمله مهمترین این مدل ها، مدل WEPP است که در آن به منظور تخمین میزان فرسایش (جداشدن ذرات از بستر خاک و انتقال آن ها)، بین فرآیندهای بین شیاری و شیاری تفکیک قائل شده و برای هرکدام معادله جداگانه ای ارائه نموده است. در تحقیق حاضر به منظور ارزیابی جزء بین شیاری مدل مزبور، سه نوع خاک با خصوصیات متفاوت با استفاده از یک فلوم زهکش دار به ابعاد 1*1*1/0 متر در شیب‎های مختلف تحت اثر شبیه سازی باران با شدت های مختلف قرار گرفت. عملیات شبیه سازی باران با استفاده از یک دستگاه شبیه ساز باران دارای یک نازل منفرد جارویی با میانگین قطر قطرات 5/1 میلی متر انجام شد. تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده نشان داد که روابط پیشنهاد شده توسط مدل WEPP برای برآورد ضریب فرسایش پذیری بین شیاری در شرایط خارج از آمریکا قابل کاربرد نبوده و واسنجی مدل امری ضروری است. در نظر نگرفتن اثر عمق آب بر فرسایش بین شیاری احتمالا یکی از مهمترین اشکال های وارده بر مدل WEPP است. همچنین فعال بودن فرآیندهای ناشی از رواناب بویژه در شیب ها و شدت های بالای بارندگی و برهمکنش احتمالی بین این فرآیندها با فرآیندهای ناشی از بارندگی باعث اریبی مدل شده است. به این معنی که مدل حتی با انجام واسنجی تمایل به بیش برآورد مقادیر کوچک و کم برآورد مقادیر بزرگ فرسایش خاک دارد.
    کلیدواژگان: خاک، فرسایش بین شیاری، فرسایش پذیری، شبیه سازی باران، مدل WEPP
  • بررسی سازگاری اکوتیپ های زعفران به شرایط اقلیمی اردبیل
    علی اکبر شکوهیان، علی اصغری صفحات 563-570
    زعفران (L. Crocus sativus) محصول ادویه ای، دارویی و صادراتی با ارزشی است که بدون انجام فرایند خاصی قابل مصرف است. در زمان های مختلف شهرت و مرغوبیت جهانی این محصول به منشا و خاستگاه آن ایران، تعلق داشته است. این گیاه در مناطق محدودی از کشور کشت و کار می شود و بررسی سازگاری آن به شرایط اقلیمی جدید در کشور، موجب گسترش حوزه کشت و افزایش محصول و صادرات آن می شود. به همین منظور سه اکوتیپ مختلف از سه منطقه مهم کشت زعفران در استان خراسان شامل منطقه تربت حیدریه، کاشمر و قاین تهیه و در سه منطقه مختلف در استان اردبیل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار بطور یکنواخت کشت شدند. به مدت چهار سال صفات تعداد گل در هر متر مربع، وزن خشک کلاله ها در هر مترمربع برحسب گرم و عملکرد در هکتار برحسب کیلوگرم اندازه گیری شد. در پایان سال چهارم، تعداد پیاز در هر بوته و وزن متوسط پیازهای هر بوته نیز یاداشت گردید. تجزیه واریانس برای هر صفت در هر منطقه به صورت اسپلیت پلات در زمان، تجزیه واریانس مرکب برای سه منطقه و تجزیه پایداری انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که سه اکوتیپ از نظر عملکرد با هم اختلاف معنی دار دارند و عملکرد اکوتیپ ها در سال ها و مناطق مختلف متفاوت است (اثر متقابل اکوتیپ?محیط). عملکرد اکوتیپ کاشمر (95/4 کیلوگرم در هکتار) با عملکرد دو اکوتیپ دیگر اختلاف معنی دار داشت. ضریب تغییرات محیطی اکوتیپ کاشمر نیز از دو اکوتیپ دیگر بیشتر بود ولی اختلاف بین اکوتیپ ها از این نظر چندان زیاد نبود.
    کلیدواژگان: اثر متقابل، اکوتیپ محیط، تجریه مرکب، زعفران، سازگاری، منطقه اردبیل
  • بررسی ارتعاش صندلی تراکتور یونیورسال 650 ام
    احمد تقی زاده، علی سرایی، تیمور توکلی هشتجین، برات قبادیان صفحات 571-580
    ارتعاش کامل و جزئی بدن باعث کاهش سلامتی مانند درد کمر و آسیب ستون فقرات می شود که می تواند از مواجهه با ارتعاش صندلی منتج شود. همچنین مواجهه با ارتعاش می تواند مزاحم سیستم عصبی مرکزی شده و بر سیستمهای گردش خون و ادرار تاثیر بگذارد. در این تحقیق، ارتعاشات صندلی تراکتور یونیورسال 650 ام و تاثیر آن بر راننده در 5 سطح دور موتور 1000، 1200، 1400، 1600 و 1800 در راستای عمودی و در حالت حمل و نقل بر روی جاده آسفالت بررسی گردید. همچنین مقادیر rms (جذر میانگین مربعات) شتاب وVDV (اندازه دوز ارتعاش) نیز اندازه گیری شد. نتیجه آزمایش ها نشان داد که فرکانس غالب ارتعاش درتمامی دورهای موتور در صندلی تراکتور برابر با دو برابر فرکانس دور موتور یا برابر با ضربات پیستون موتور در مرحله توان (انفجار سوخت در سیلندر) است و با افزایش دور موتور فرکانس ارتعاش صندلی افزایش می یابد. همچنین مقادیر شتاب برای دورهای آزمایشی از 1000 تا 1800 بترتیب 93/1، 26/2، 4/2، 5/2 و 65/3 بود که روند افزایشی داشت. مقادیرVDV نیز در دورهای 1000 تا 1800 بترتیب 34/2، 49/2، 74/2، 1/3 و 29/4 بدست آمد و نشان داد که با دور نسبت مستقیم دارد. با مقایسه این اعداد با استانداردها مدت زمانی که راننده می تواند در معرض ارتعاش قرار گیرد بدون آنکه به سلامتی وی خدشه ای وارد شود برای دورهای 1000، 1200، 1400، 1600 و 1800 بترتیب 8/20، 1/11، 47/7، 72/4 و 1/2 ساعت بود که نشان می داد زمان مواجهه برای دورهای بالای موتور باید کاهش یابد.
    کلیدواژگان: ارتعاش کامل بدن، rms شتاب، ارتعاش صندلی، VDV، زمان مواجهه
  • اثر ماهیت آستانه ای یک صفت قابل دسته بندی بر برآوردهای وراثت پذیری حاصل از مدل خطی و آستانه ای
    نوید قوی حسین زاده، اردشیر نجاتی جوارمی، سید رضا میرایی آشتیانی، حسن مهربانی یگانه صفحات 581-586
    در این تحقیق از روش شبیه سازی تصادفی برای تولید داده های صفت تعداد همزادان استفاده شد با این فرض که صفت مورد نظر به صورت دسته بندی شده بوده و قابلیت صفت دارای اثر پشت صحنه ای نرمال است. تجزیه داده های فنوتیپی با استفاده از مدل خطی و نرم افزار DFREML و مدل آستانه ای و نرم افزار MATVEC صورت گرفت. در فرآیند شبیه سازی، از وراثت پذیری های پشت صحنه ای حقیقی و نقاط آستانه مختلف استفاده شد. نتایج نشان داد که با دور شدن نقاط آستانه از میانگین جمعیت به سمت دو انتهای توزیع و با افزایش وراثت پذیری واقعی، تفاوت بین وراثت پذیری برآورد شده و حقیقی افزایش می یابد. همچنین مشخص گردید که مدل خطی همیشه وراثت پذیری را کمتر از مقدار واقعی برآورد می نماید ولی مدل آستانه ای روند ثابت و پیوسته ای را نشان نمی دهد. اگرچه مدل آستانه ای ممکن است در مقادیر بالاتر وراثت پذیری واقعی قابل اعتمادتر باشد ولی در مقادیر پایین تر نمی توان به برآوردهای آن اعتماد نمود.
    کلیدواژگان: تعداد همزادان، وراثت پذیری، شبیه سازی، مدل خطی، مدل آستانه ای
  • بررسی رابطه بین قدرت یونی و هدایت الکتریکی در محلول خاک های شور
    محمد جعفری، محمدعلی زارع چاهوکی، علی طویلی، مرجان شفیع زاده نصرآبادی صفحات 587-591
    به منظور بررسی وضعیت تغذیه ای گیاه در ارتباط با عناصر موجود در خاک و همچنین ارزیابی سمیت املاح موجود در خاک های شور بهتر است از فعالیت به جای غلظت استفاده شود. بدست آوردن فعالیت یک عنصر نیازمند اندازه گیری کلیه کاتیون ها و آنیون های غالب محلول خاک است. این کار مستلزم صرف وقت و هزینه زیادی است. ایجاد رابطه بین هدایت الکتریکی و قدرت یونی عصاره خاک می تواند تعیین قدرت یونی را آسان سازد. بدین منظور این پژوهش برای بررسی رابطه مذکور در یک خاک شور و سدیمی در منطقه حوض سلطان قم انجام شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی 40 نمونه خاک از قبیل بافت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، رطوبت اشباع، گچ، آهک و کاتیون های سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و آنیون های کلر، کربنات، بی کربنات و سولفات اندازه گیری گردید. سپس با استفاده ازرابطه قدرت یونی نمونه های خاک تعیین شد. نتایج نشان می دهد که هدایت الکتریکی خاک های مورد مطالعه از 90/12 تا 40/146 دسی زیمنس بر متر و اسیدیته نیز بین 20/8 تا 9/8 تغییر می کند. رابطه بین هدایت الکتریکی و قدرت یونی محلول خاک نمایی بوده و 92 درصد تغییرات قدرت یونی به میزان هدایت الکتریکی وابسته است. همچنین رابطه معنی داری (با ضریب 92/0) بین قدرت یونی خاک و قدرت یونی تخمینی بدست آمده از معادله Jurinak و Griffin (1973) وجود دارد.
    کلیدواژگان: هدایت الکتریکی، قدرت یونی، املاح محلول خاک، حوض سلطان
  • مطالعه ویژگی های جذب سطحی عناصر منگنز و روی در خاک های کشت و صنعت نیشکر (امام خمینی (ره) و هفت تپه)
    مصطفی چرم، فرشید عبدالهی صفحات 593-601
    عناصر کم مصرف از جمله روی و منگنز، برای رشد مطلوب گیاهان دارای اهمیت می باشند. کمبود عناصر روی و منگنز یکی از معمول ترین کمبودهای عناصرکم مصرف کاتیونی در خاک های آهکی و قلیایی گزارش شده است. اغلب خاک های تحت کشت نیشکر در استان خوزستان دارای درصد آهک بالا و pH بیشتر از 7 می باشند، لذا فراهمی عناصر روی و منگنز، و فرآیندهایی که باعث ابقا و نگهداری این عناصر در سطوح کلوئیدهای خاک می گردند، حائز اهمیت می باشند. جذب سطحی این عناصر توسط سطوح خاک یکی از این فرآیندها می باشد که تاکنون در خاک های تحت کشت نیشکر مورد بررسی قرار نگرفته است. به منظور مطالعه ویژگی های جذب سطحی عناصر روی و منگنز در خاک های تحت کشت نیشکر، تعداد 8 نمونه خاک از محل استقرار نی و از عمق 30-0 سانتی متری، با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی متفاوت تهیه و جذب سطحی عناصر روی و منگنز در این خاک ها، توسط معادله فروندلیچ مورد ارزیابی فرار گرغت و ضرایب معادله محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که این معادله به خوبی ر فتار جذب سطحی عناصر روی و منگنز را در خاک های تحت بررسی کشت نیشکر توصیف می کند. برقراری روابط رگرسیونی بین ضرایب معادله فروندلیچ با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک های مورد مطالعه نشان می دهد که عنصر روی با ظرفیت تبادل کاتیونی و درصد رس همبستگی مثبت و عنصر منگنز با ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد رس و ماده آلی همبستگی مثبت و با درصد آهک همبستگی منفی را دارا می باشد.
    کلیدواژگان: نیشکر، هم دمای جذب فروندلیچ، روی، منگنز، درصد رس
  • بررسی اثرات سرعت پیشروی، دور کوبنده و فاصله کوبنده - ضدکوبنده کمباین بر میزان شکستگی و جوانه زنی گندم رقم پیشتاز
    مجید لشگری، حسین مبلی، محمود امید، رضا علیمردانی، سید سعید محتسبی صفحات 603-609
    در این پژوهش سه عامل موثر شامل سرعت پیشروی کمباین در سه سطح 2/1، 8/1 و 5/2 کیلومتر بر ساعت، دور کوبنده در سه سطح 800، 900 و 1000 دور در دقیقه و فاصله کوبنده - ضدکوبنده در سه سطح 15، 20 و 25 میلی متر بر میزان تلفات کیفی گندم مورد بررسی قرار گرفت. این طرح به صورت فاکتوریل، در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار توسط کمباین جاندیر مدل 955 در منطقه کرج انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش سرعت پیشروی، افزایش سرعت دورانی کوبنده و کاهش فاصله کوبنده - ضدکوبنده، موجب افزایش میزان شکستگی دانه ها و کاهش میزان جوانه زنی آنها می شود. اثر متقابل سرعت پیشروی و سرعت دورانی کوبنده نشان داد که کمترین درصد شکستگی با مقدار 47/5 درصد و بیشترین میزان جوانه زنی با مقدار 61/96 درصد در سرعت پیشروی 8/1 کیلومتر بر ساعت و سرعت دورانی 800 دور بر دقیقه حاصل می شود. همچنین اثر متقابل سرعت دورانی کوبنده و فاصله کوبنده - ضدکوبنده نشان داد که کمترین درصد شکستگی مربوط به سرعت 900 دور در دقیقه و فاصله 25 میلی متر با مقدار 38/5 درصد می باشد و بیشترین درصد جوانه زنی نیز با مقدار 58/96 درصد در همان سرعت دورانی و فاصله کوبنده و ضدکوبنده به دست می آید. ضمنا اثر متقابل سرعت پیشروی و فاصله کوبنده - ضدکوبنده و اثر همزمان سرعت پیشروی، سرعت دورانی کوبنده و فاصله کوبنده - ضدکوبنده، معنی دار نشد. تحلیل و بررسی نتایج مشخص نمود که برای کمباین جاندیر 955 در منطقه کرج، سرعت دورانی کوبنده از 800 تا 900 دور بر دقیقه و فاصله کوبنده - ضدکوبنده با مقدار 25 میلی متر و سرعت پیشروی 8/1 کیلومتر بر ساعت بهترین وضعیت تنظیم برای برداشت گندم آبی رقم پیشتاز می باشد.
    کلیدواژگان: کمباین، غلات، گندم، افت کمباین، درصد شکستگی، درصد جوانه زنی
  • شناسائی مناطق مستعد جهت تولید سیب زمینی بذری در استان همدان بر اساس ردیابی جمعیت شته های بالدار
    هرمز سلطانی، رضا پوررحیم، علی رضوانی، علیرضا کریمی روزبهانی صفحات 611-622
    بیماری های ویروسی از عوامل مهم و محدود کننده در تولید سیب زمینی بذری به شمار می روند. یکی از راه های کاهش خسارت یا حذف این بیماری ها استفاده از پایه های بذری سالم است. با توجه به اینکه بیشتر ویروس های بیماری زای سیب زمینی توسط شته ها منتقل می شوند، شناخت مناطق و دوره هائی از سال که جمعیت شته ها در آنها کم باشد برای تکثیر پایه های بذری از اهمیت زیادی برخورداراست. بر این اساس از سال 1377 تا 1381 تغییرات فصلی، تراکم و تنوع جمعیت شته های بالدار ناقل در چهار منطقه عمده تولید سیب زمینی استان، شامل شهرستان های همدان، کبودرآهنگ، قهاوند و اسدآباد با استفاده از تله های زرد رنگ محتوی آب در طول فصل رشد بررسی و مقایسه شدند. در نتیجه چهار گونه شته ناقل شناسائی شدند که شته Therioaphis trifolii با 91 – 5/67 درصد جمعیت در هر چهار منطقه دارای بیشترین تراکم و به عنوان گونه غالب شناخته شد. و گونه های Acyrthosiphon pisum، Myzus persicae، Aphis frangullae gosypii، Macrosiphum euphorbiae با تراکم جمعیت کمتر شکار شدند. با توجه به نتایج بدست آمده، در شهرستان کبودرآهنگ بدلیل پائین بودن تراکم جمعیت شته های ناقل مهم مانند M. persicae، A. pisumو کوتاه بودن دوره حضور و فعالیت آنها در مرزعه وپائین بودن درصد آلودگی ارقام به ویروس های مهم و خطرناکPVY، PLRV طی نسل های مختلف تکثیر به عنوان منطقه مستعدتر جهت تکثیر پایه های بذری شناخته شد. و شهرستان همدان بدلیل بالا بودن تراکم گونه های ناقل و فعالیت طولانی تر آنان در مزرعه وآلودگی بالای ارقام به بیماری های ویروسی در سال اول تکثیر به عنوان منطقه نامناسب و شهرستان های اسدآباد و قهاوند به عنوان مناطق حد واسط ارزیابی شدند.
    کلیدواژگان: شته، ردیابی جمعیت، سیب زمینی بذری، بیماری های ویروس، استان همدان
  • تغییرات فصلی رشد و نمو میوه چهار ژنوتیپ گلابی آسیایی در شرایط آب و هوایی تهران
    بهاره کاشفی، کاظم ارزانی، محمدعلی نجاتیان صفحات 623-630
    رشد در گیاهان به مفهوم افزایش غیر قابل برگشت در حجم و وزن می باشد که براساس مرحله و زمان رشد، میزان فعالیت و نیازهای فیزیولوژیکی درخت متفاوت است. پژوهش حاضر به منظور تعیین الگوی رشد میوه در طول دوره رشد و نمو میوه، تعیین مرحله بحرانی رشد میوه و برقراری رابطه ریاضی بین قطر با حجم و وزن میوه انجام گرفت. به منظور اجرای دو آزمایش مجزا، از 4 ژنوتیپ میان رس (KS13 و KA14) و دیررس (KS8 و KS12) گلابی آسیایی (Pyrus serotina) کشت شده در باغ تحقیقاتی گروه علوم باغبانی دانشگاه تربیت مدرس استفاده شد. به منظور بررسی چگونگی و الگوی رشد میوه ژنوتیپ های مورد مطالعه در شرایط آب و هوایی تهران قطر، طول، حجم، وزن تر و وزن خشک میوه اندازه گیری شد. نتایج، الگوی رشد ساده و کامل سیگموئیدی را برای هر 4 ژنوتیپ مشخص نمود. هر چند مدت زمان هر یک از فازهای رشد میوه با توجه به ژنوتیپ مورد مطالعه متفاوت بود. بطوریکه فاز رکود رشدی در ژنوتیپ های دیررس و میان رس به ترتیب در فواصل 200-150 و 180- 120 روز پس از مرحله تمام گل اتفاق افتاد. همچنین براساس داده های آزمایشگاهی معادلاتی بین قطر و طول با حجم، وزن تر و خشک میوه برازش گردید. از آنجائیکه آزمون یکنواختی ضرایب رگرسیون ها، حاکی از عدم تفاوت معنی داری بین روابط ریاضی قطر با حجم و وزن تر میوه در ژنوتیپ های مختلف بود، معادلات کل حاصل از ترکیب داده های چهار ژنوتیپ مورد مطالعه، Y= - 6.87042 + 2.81226 X و Y= - 7.44061 + 2.93168 X بترتیب بهترین برازش برای برآورد وزن تر و حجم میوه براساس قطر تعیین گردید. این معادلات کلی می تواند در بهبود مدیریت باغ از جمله آبیاری، کوددهی، تخمین عملکرد، تاریخ برداشت و غیره حائز اهمیت باشد.
    کلیدواژگان: گلابی آسیایی، الگوی رشد و نمو میوه، مدل ریاضی رشد میوه
  • اثرات افزودن آنزیم زایلاناز- پروتئاز در جیره های حاوی سطوح مختلف گندم بر عملکرد جوجه های گوشتی
    بهناز سخدری، محمود شیوازاد، مجتبی زاغری صفحات 631-639
    با توجه به اهمیت جیره نویسی با حداقل قیمت، وجود محدودیت در میزان مصرف گندم و شناخت اثرات ناشی از مصرف آنزیم فوق بر عملکرد طیور مطالعه حاضر انجام گرفت. در این تحقیق اثرات استفاده از آنزیم چند منظوره گالی-زیم در جیره های حاوی سطوح مختلف گندم در قالب طرح کاملا تصادفی و به روش فاکتوریل 4×2 با 1200 قطعه جوجه از سویه راس و به تفکیک جنس در 8 گروه آزمایشی با سه تکرار و هر تکرار شامل 25 قطعه جوجه مورد بررسی قرار گرفت. جوجه ها به مدت 49 روز با جیره حاوی سطوح مختلف گندم با و بدون آنزیم که بطور جداگانه برای دوره های آغازین (10-1روزگی) و رشد ماده ها (24-11روزگی) و نرها (28-11روزگی) و پایانی ماده ها (49-25روزگی) و نرها (49-29 روزگی) تنظیم شده بود تغذیه گردیدند. جیره ها حاوی 4 سطح مختلف گندم شامل جیره شاهد (ذرت- کنجاله سویا)، جیره های حاوی 20، 35 و50? گندم جایگزین شده بجای ذرت جیره شاهد بدون و با آنزیم (300-500 گرم /تن خوراک) بودند. در هر مرحله ترکیب جیره ها از لحاظ انرژی و پروتئین و سایر مواد مغذی یکسان بود. در طول دوره پرورش جوجه ها به صورت آزاد تغذیه شدند و هیچ گونه آنتی بیوتیک و یا کوکسیدیواستات به جیره ها اضافه نگردید. وزن جوجه ها در پایان هر مرحله اندازگیری گردید و در پایان دوره پرورش نیز دو نمونه از هر تکرار انتخاب و بعد از کشتار وزن چربی محوطه بطنی و وزن لاشه، درصد ماده خشک فضولات ودرصد وزن لوزالمعده اندازگیری گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که اثرجایگزینی سطوح مختلف گندم وآنزیم بر افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک معنی دار بود(05/0P>)، همچنین با افزایش سطح گندم درصد وزن چربی محوطه بطنی کاهش یافت (05/0P>) که علت آن کاهش قابلیت هضم چربی ها به علت وجود پلی ساکارید های غیر نشاسته ای محلول در گندم و کنجاله سویا است. تاثیر مصرف آنزیم و سطوح مختلف گندم بر درصد وزن لوزالمعده معنی دار نشد(05/0P>). به طور کلی با توجه به عملکرد رشد و ضریب تبدیل می توان نتیجه گرفت که بکارگیری سطوح مختلف گندم با آنزیم می تواند اثرات مضر ناشی از وجود پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای موجود در گندم را کاهش دهد و عملکرد طیور را بهبود ببخشد.
    کلیدواژگان: گندم، آنزیم، ذرت، جوجه گوشتی
  • تاثیر بار محوری واستفاده از دیفرانسیل دوم بر ظرفیت مزرعه ای و مصرف سوخت تراکتور مسی فرگوسن 399 در اجرای شخم با گاوآهن بر گردان دار
    علیرضا سلطانی قلعه جوقی، محمد لغوی صفحات 641-649
    ظرفیت مزرعه ای، مصرف سوخت و درصد لغزش چرخهای محرک تراکتور مسی فرگوسن 399 با بار محوری استاندارد، با افزایش بار محوری(به میزان 75% حجم لاستیکهای عقب از آب، معادل 630 کیلوگرم) و هنگام استفاده از دیفرانسیل دوم در اجرای شخم با گاوآهن برگردان دار چهار خیش نیمه سوار ارزیابی و مقایسه گردید. آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در مزرعه ای با بافت خاک لوم رسی و میانگین رطوبت 18 درصد وزنی بر مبنای وزن خشک انجام شد. برای انجام این تحقیق از آزمایش فاکتوریل3×3 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار استفاده گردید. تیمار ها شامل تراکتور مسی فرگوسن 399 در سه وضعیت از لحاظ بار محوری و تعداد دیفرانسیل (تک دیفرانسیل سنگین نشده، تک دیفرانسیل سنگین شده و جفت دیفرانسیل سنگین نشده) و درسه عمق شخم، سطحی (20-15 سانتیمتری)، متوسط(25-20 سانتیمتری) و عمیق (30-25 سانتیمتری) با گاوآهن برگردان دار چهار خیش بود. پارامترهای مورد ارزیابی شامل درصد لغزش چرخهای محرک تراکتور، ظرفیت مزرعه ای و میزان مصرف سوخت تراکتور مسی فرگوسن 399 در وضعیت های مختلف بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که با سنگین کردن چرخهای محرک تراکتور مسی فرگوسن، لغزش چرخهای محرک آن در اجرای شخم متوسط و عمیق از حدود 20% و 59% به ترتیب به 16% و6/34% کاهش یافت که در مورد شخم متوسط در مرز قابل قبول ولی در مورد شخم عمیق فرا تر از حد قابل قبول بود. با قرار دادن تراکتور در حالت دو دیفرانسیل میانگین درصد لغزش چرخهای محرک در اجرای شخم متوسط و عمیق به ترتیب به 25/12% و 6/15% کاهش یافت که در هر دو مورد در محدوده قابل قبول واقع است. شایان ذکر است که با سنگین نمودن چرخ های محرک در حالت تک دیفرانسیل، میزان مصرف سوخت در اجرای شخم عمیق از 53/31 به42/27 لیتر در هکتار و با قرار دادن تراکتور در حالت دو دیفرانسیل و بدون سنگین سازی چرخها به 84/22 لیتر در هکتار کاهش یافت. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق که شامل درصد لغزش چرخ، سوخت مصرفی و ظرفیت مزرعه ای بهنگام اجرای شخم های سطحی، متوسط و عمیق بوده است، میتوان پیشنهاد نمود که برای اجرای شخم های سطحی، متوسط و عمیق با استفاده از تراکتور مسی فرگوسن 399 به ترتیب از وضعیت های تک دیفرانسیل استاندارد، تک دیفرانسیل سنگین شده و دو دیفرانسیل (4WD) استفاده گردد.
    کلیدواژگان: تراکتور مسی فرگوسن 399، ظرفیت مزرعه ای، میزان مصرف سوخت، درصد لغزش چرخ، گاوآهن برگردان دار
  • برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت تولید شیر گاوهای هلشتاین ایران در مناطق آب و هوایی، سطوح تولیدی و اندازه گله مختلف در سه دوره اول شیردهی
    شیدا ورکوهی، سید رضامیرایی آشتیانی، حسن مهربانی یگانه، نوید قوی حسین زاده صفحات 651-658
    پارامترهای ژنتیکی صفت تولید شیردر جمعیت گاوهای هلشتاین ایران، با استفاده از رکوردهای جمع آوری شده توسط مرکزاصلاح نژاد دام کشور در طی سالهای 1362 تا1383 برآورد شد. پارامترها بر اساس مدل حیوانی تک صفتی و سه صفتی برآورد گردید. اطلاعات دوره های شیردهی اول، دوم و سوم بر اساس منطقه آب و هوایی، اندازه گله و متوسط تولید تقسیم بندی شدند. در تجزیه تک صفتی پارامترهای ژنتیکی صفت تولید شیر در هر یک از شیردهی ها بطور مجزا برآورد گردید. در مورد اجزاء واریانس و وراثت پذیری در سه منطقه آب و هوایی، مشخص شد که سه جزء واریانس (افزایشی، باقیمانده و فنوتیپی) و وراثت پذیری در سه شیردهی، در منطقه خشک بیابانی بیشترین و در منطقه مرطوب کمترین بود. در مورد اجزاء واریانس و وراثت پذیری سه اندازه گله در سه شیردهی، مشخص شد که با افزایش اندازه گله ها در سه دوره شیردهی، اجزای واریانس و همینطور وراثت پذیری افزایش می یابد. در مورد اجزاء واریانس و وراثت پذیری در سه سطح تولیدی، مشخص شد که در شیردهی اول، واریانس افزایشی در سطح تولید متوسط بیشترین و واریانس باقیمانده در سطح تولید بالا بیشترین مقدار بود ولی در شیردهی های دوم وسوم، هر سه واریانس افزایشی، باقیمانده و فنوتیپی در سطح تولید بالا بیشترین مقدار بود. وراثت پذیری در شیردهی اول، برای سطوح تولیدی بالا کمترین و برای سطوح تولیدی متوسط بیشترین بود ولی در شیردهی های دوم و سوم وراثت پذیری در سطوح تولیدی بالا بیشترین بود. در تجزیه و تحلیل سه صفتی به طور انتخابی از میان زیرگروه ها، زیرگروه های متعلق به منطقه آب و هوایی خشک بیابانی، سطح تولیدی بالا و اندازه گله بزرگ در سه دوره شیردهی مورد تجزیه قرار گرفت. نتایج مقایسه تجزیه تک صفتی و سه صفتی نشان می دهد که در تجزیه سه صفتی مقادیر مؤلفه های واریانس و وراثت پذیری، تفاوت معنی داری با تجزیه تک صفتی نداشت. همچنین نتایج نشان می دهد که همبستگی های ژنتیکی و فنوتیپی بین دوره های شیردهی متوالی (اول- دوم و دوم- سوم) بیشتر از دوره های شیردهی غیر متوالی (اول- سوم) می باشد.
    کلیدواژگان: پارامترهای ژنتیکی، صفات تولیدی، گاو هلشتاین، همبستگی، دوره شیردهی
  • تولید پینه از ریزنمونه های کاج مطبق (Araucaria excelsa L.) در شرایط درون شیشه ای
    محمود اثنی عشری، امید کرمی، عقیل محمودی پور صفحات 659-664
    شرایط لازم برای تولید پینه از ریزنمونه های ساقه و برگ کاج مطبق (Araucaria excelsa L.) به منظور باززائی گیاه مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور محیط های کشت موراشیگ و اسکوگ (MS) و گوبتا و پولمن (BM) حاوی اسید آلفا- نفتالین استیک (NAA)، ایندول بوتریک اسید (IBA)، 2،4-D (4،2- دی کلروفنوکسی استیک اسید) و پیکلورام (4 - آمینو- 3،5،6 – 2- پیریدین کربوکسیلیک اسید) هر یک به میزان 2/0، 5/0، 1، 2 و 4 میلی گرم در لیتر همراه با 30 گرم در لیتر ساکارز استفاده شد. پینه زایی در هر دو محیط کشت تنها در حضور پیکلورام و فقط در تاریکی مشاهده گردید. اما در محیط کشت BM کالوس های بیشتری نسبت به محیط کشتMS تولید شد و میزان آن در ریز نمونه های ساقه نسبت به برگ زیادتر بود. به منظور ایجاد رویان های بدنی، پینه ها به محیط های کشت BM و MS حاوی غلظت های پایین NAA، IBA، 2،4-D و پیکلورام هر یک به میزان 1/0 و2/0 میلی گرم در لیتر و همچنین محیط بدون اکسین حاوی 30 گرم در لیتر مانیتول، 30 میلی گرم در لیتر آبسزیک اسید (ABA)، 4 گرم در لیتر پلی اتیلن گلیکول (PEG) (با وزن مولکولی 6000) و 80 گرم در لیترساکارز منتقل شدند، اما بر روی هیچ یک از محیط های کشت مذکور رویان بدنی ایجاد نشد.
    کلیدواژگان: پینه، رویان بدنی، کاج منطبق، درون شیشه ای
  • اثر شوری بر غلظت عناصر پر مصرف در شاخساره پنج گونه مرکبات
    عبدالحسین ابوطالبی، عنایت الله تفضلی، بهمن خلدبرین، نجفعلی کریمیان، یحیی امام صفحات 665-673
    تاثیر سطوح مختلف کلرور سدیم برغلظت عناصر پر مصرف در شاخساره دانهالهای پنج گونه مرکبات شامل بکرائی (Citrus reticulata×C. limetta) لیموی ولکامریانا (C. olkameriana) نارنج (C. aurantium) لیموشیرین (C. limetta) و لیموآب (C. aurantifolia) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در چهار تکرار در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. دانهالهای یکساله گونه های مورد مطالعه در گلدانهای حاوی خاک آهکی (2/8pH=) کشت شد و آبیاری آنها با آب آبیاری حاوی غلظتهای صفر، 20، 40 و 60 میلی مول درلیتر کلرور سدیم صورت گرفت. پس از انقضای مدت آزمایش (90روز) غلظت عناصر پر مصرف شامل ازت، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و سدیم در شاخساره اندازه گیری شد. در تیمار شاهد، بین گونه های مورد آزمایش از نظر غلظت عناصر پر مصرف اختلاف معنی دار وجود داشت. شوری اثرات متفاوتی بر غلظت عناصر پر مصرف گذاشت. تحت تاثیر شوری، مقدار ازت، کلسیم و منیزیم در شاخساره همه گونه ها کاهش یافت. بر اثر شوری، مقدار فسفر در شاخساره همه گونه ها به جز لیموآب کاهش و مقدار سدیم در شاخساره همه گونه ها افزایش یافت. مقدار پتاسیم در شاخساره همه گونه ها در اثر شوری کاهش یافت ولی در شاخساره نارنج افزایش نشان داد.
    کلیدواژگان: شوری، عناصر پرمصرف، مرکبات
  • تخمین پارامترها و روند ژنتیکی تولید شیر، چربی و درصد چربی گاوهای شیری نژاد هلشتاین استان خراسان با استفاده از مدلهای دام تک صفتی و تکرارپذیری
    حسین نعیمی پور، همایون فرهنگ فر، حسین مروج، محمد رکوعی، محمدباقر صیادنژاد صفحات 675-683
    دراین تحقیق به منظور تخمین پارامترهای ژنتیکی و روند فنوتیپی، ژنتیکی و محیطی از 35438 رکورد تولید 305 روز و دو بار دوشش (شیر، چربی و درصد چربی) متعلق به 17971 راس گاو هلشتاین استان خراسان طی سالهای 1382-1369و متعلق به133 گله استفاده شد. برای برآورد مؤلفه های واریانس و تجزیه و تحلیل ژنتیکی از مدلهای دامی تک صفتی و تکرار پذیری روش آماری حداکثردرستنمائی محدود شده بدون استفاده از مشتق گیری استفاده شد. وراثت پذیری صفات تولید شیر، چربی و درصد چربی با مدل تک صفتی به ترتیب 28/0، 23/0 و26/0، و با مدل تکرارپذیری به ترتیب 23/0، 19/0 و 26/0 و تکرارپذیری صفات فوق به ترتیب 46/0، 36/0 و42/0 بود. روند ژنتیکی بر اساس تابعیت میانگین ارزش اصلاحی بر سال زایش(در گاوهای نر بر سال زایش دختران) محاسبه شد. میانگین روند ژنتیکی سالانه برآورد شده برای گاوهای نر و ماده (دختران) برای تولید شیر به ترتیب 33/14 و 06/11 کیلوگرم، برای مقدار چربی به ترتیب 11/0- و 08/0- کیلوگرم و برای درصد چربی به ترتیب 061/0- و 005/0- درصد بود.
    کلیدواژگان: پارامترها و روند ژنتیکی، گاو شیری هلشتاین، استان خراسان
  • باروری جنسی و تیپ های آمیزشی (mating types) در گونه کمپلکس Gibberella fujikuroi، عامل پوسیدگی طوقه برنج در گیلان
    محیا عباس زاده، محمد جوان نیکخواه، فریدون پاداشت دهکایی، صدیقه موسی نژاد صفحات 685-692
    به منظور مطالعه باروری جنسی و تعیین تیپ های آمیزشی Gibberella fujikuroi، عامل پوسیدگی طوقه برنج، طی سال 1383 نمونه برداری از مزارع برنج آلوده نقاط مختلف استان گیلان صورت گرفت. یکصد و سی و سه جدایه تک اسپور از رقم خزر و 9 جدایه از ارقام محلی بدست آمدند. شناسایی مرفولوژیکی قارچ با استفاده از کلیدهای معتبر با کشت جدایه ها روی محیط غذایی SNA انجام شد. به منظور مطالعه باروری جنسی، تلاقی های زیادی بین جدایه های محلی روی محیط غذایی هویج آگار انجام شد و 4 جفت از جدایه های محلی تلاقی باروری داشتند. شصت جدایه نیز با جدایه های استاندارد سه جمعیت آمیزشی A، C و D در شش تیپ آمیزشی MATA-1، MATA-2، MATC-1، MATC-2، MATD-1 و MATD-2 تلاقی داده شدند. به ترتیب 23%، 17% و 38% جدایه های مزرعه ای متعلق به جمعیت های آمیزشی A، C و D بودند. همه جدایه های مزرعه ای که در شرایط آزمایشگاهی با یکدیگر تلاقی بارور داشتند، در جمعیت آمیزشی Dقرار گرفتند. آسکوسپورهایی که بعد از فصل برداشت از پریتسیوم های تشکیل شده روی ساقه های مرده برنج جدا شده بودند، نیز در جمعیت آمیزشی D قرار گرفتند. به منظور اثبات بیماریزایی، 142 جدایه روی رقم خزر مایه زنی شدند که 9 جدایه قادر به ایجاد بیماری نبودند. در این تحقیق معلوم شد که سه جمعیت آمیزشی A (Fusarium verticillioides)، جمعیت آمیزشی C (Fusarium fujikuroi) و جمعیت آمیزشی D (Fusarium proliferatum) به عنوان عامل پوسیدگی طوقه برنج در گیلان وجود دارد.
    کلیدواژگان: برنج، پوسیدگی طوقه، Gibberella fujikuroi speeies complex، تیپ های آمیزشی
  • ارزیابی توان تولید هورمونهای اکسینی(IAA) و آنزیم ACC- دآمیناز توسط سویه های ریزوبیومی خاکهای ایران و اثرات کاربرد سویه های برتر بر شاخص های رشدگیاه
    حسینعلی علیخانی، ناهید صالح راستین، محمدرضا بی همتا صفحات 693-703
    در این تحقیق ابتدا کشت خالص 314جدایه متعلق به جنس های مختلف ریزوبیومی با انجام آزمونهای میکروسکوپی و بیوشیمیایی لازم بر روی هریک از آنها تهیه گردید. برای انجام هر آزمون از مایه تلقیح تازه هر سویه با جمعیت تنظیم شده، در حد cfu.ml-1 108×5 استفاده شد. توان هر سویه برای تولید هورمون اکسین (IAA وترکیبات مشابه) با استفاده از روش پیشنهادی بریک (1991) و توان تولید آنزیم ACC- دآمیناز توسط برخی از سویه های IAA+++به روش پنروز و گلیک (2001) مورد سنجش قرار گرفت. در مرحله دوم، تاثیر کاربرد مایه تلقیح سویه های برتر IAA+++ و ACC+++- دآمیناز بر شاخص های رشد و عملکرد گیاهان یونجه، گندم و ذرت بررسی گردید. نتایج حاصل نشان داد که باکتری های ریزوبیومی بومی خاکهای ایران توان تولید اکسین های ایندولی را دارند. طبق تجزیه واریانس داده ها تفاوت معنی‎داری(P<0.001) در بین گروه های ریزوبیومی از نظر توان تولید IAA وجود داشت. توانمندترین گروه های ریزوبیومی Rlp، Rlv و Sm بودند، از طرف دیگر گروه های ریزوبیومی Rlt و Bj توان تولید IAA را نشان ندادند. نتایج حاصل از کاربرد مایه تلقیح حاوی سویه های برتر -ACC+++ و IAA+ + + دآمیناز در گیاه یونجه نشان داد که تیمار مذکور موجب افزایش معنی دار عملکرد بیولوژیک و نیز مقدار کل جذب نیتروژن در گیاه شده است در صورتیکه کاربرد مایه تلقیح حاوی سویه های + + +IAA ریزوبیومی (-ACC— دآمیناز)درگیاهان گندم و ذرت، نه تنها در هیچیک از شاخص های رشد افزایش معنی‎داری نسبت به تیمار شاهد منفی درپی نداشت بلکه موجب کاهش معنی دار (P<0.001) عملکرد بیولوژیک، وزن خشک سنبله ها (گندم) و طول گیاه ذرت شده است.
    کلیدواژگان: PGPR، هورمونهای IAA، آنزیم ACC - دآمیناز
  • بررسی و مقایسه سختی تیغه دروگرهای رفت و برگشتی ساخت ایران
    محمد جواد طالبی، حسین مبلی، علی رجبی پور، علی محمد برقعی، شاهین رفیعی صفحات 705-710
    تیغه های برش هنگام کار در معرض شکستگی و سایش قرار دارند. بنابراین ضرورت دارد برخی از خواص مکانیکی تیغه ها مانند سختی، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد. در این تحقیق سختی تیغه های سه تولیدکننده ایرانی به نام های خوشه طلایی، ایران دروگر و کمباین سازی ایران تعیین شد و با سختی استاندارد و همچنین با سختی دو نمونه خارجی (ساخت کشورهای آلمان و امریکا) مقایسه گردید. نتایج آزمون نشان داد که بیشترین و کمترین مقادیر سختی لبه تیغه با مقادیر 87/77 و78/75 درجه راکول A به ترتیب متعلق به تیغه های آمریکایی و آلمانی می باشد، ولی سختی لبه تیغه تمامی تولیدکنندگان داخلی با سختی لبه تیغه امریکایی در یک گروه آماری واقع شد و سختی لبه تیغه تمامی تولیدکنندگان در بازه استاندارد قرار گرفت. بیشترین و کمترین سختی وسط تیغه ها با مقادیر 88/55 و 29/52 درجه راکول A به ترتیب متعلق به تیغه های امریکایی و ایران دروگر می باشد. همچنین نتایج نشان داد سختی وسط تیغه های تمامی تولیدکنندگان کمتر از حداقل استاندارد می باشد.
    کلیدواژگان: دروگر، تیغه، سختی، راکول