فهرست مطالب

پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز - سال بیست و چهارم شماره 4 (پیاپی 56، زمستان 1381)

مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
سال بیست و چهارم شماره 4 (پیاپی 56، زمستان 1381)

  • 87 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1381/12/15
  • تعداد عناوین: 16
|
  • سخن سردبیر / نظری به گذشته با امید به آینده ای بهتر
    صفحه 5
  • علیرضا استادرحیمی، سلطانعلی محبوب، بهجت شکروش، منصور شهرکی صفحه 11
    زمینه و هدف
    نارسایی رشد در سالهای اول زندگی علاوه بر افزایش خطر رشد جسمی ناکافی, احتمال مشکلات رفتاری, عاطفی و ادراکی را در مراحل بعدی زندگی افزایش می دهد وبه همین خاطر یکی از نگرانی های عمده سلامت کودکان محسوب می شود. هدف این مطالعه مقطعی - توصیفی تعیین شیوع نارسایی رشد در مراکز تحت پوشش شبکه جامع شمال غرب تبریز (منطقه اسد آبادی) بود که در اسفند ماه سال 1378 انجام گرفت.
    کلیدواژگان: نارسایی رشد، وزن برای سن، منحنی رشد
  • حمید اشکانی، غلامرضا ده بزرگی، نادر امامقلی پور صفحه 16
    زمینه و اهداف
    هدف از این پژوهش بررسی همه گیر شناسی خودکشی در مراجعان به اتفاقات روانپزشکی بیمارستان ابن سینا، دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود.
    روش بررسی
    این روش یک بررسی توصیفی مقطعی می باشد که در طی یک سال (از اول شهریور 76 تا پایان مرداد 77) آن دسته از مراجعانی که به دلیل داشتن افکار انتحاری یا اقدام جدی به خودکشی به عنوان مشکل اصلی بستری گردیدند، از طریق مصاحبه بالینی و تکمیل پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    پس از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که از میان بیمارانی که بستری گردیدند، 80 نفر (5%) به خاطر افکار یا اقدام به خودکشی بستری گردیدند. که 48 نفر (60%) از آنها مرد و 32 نفر (40%) زن بودند. میانگین سنی 28.8 بود. 43 نفر (%53.8) مجرد، 34 نفر (%42.5) متاهل و 3 نفر (3.7%) مطلقه یا بیوه بودند.
    نتیجه گیری
    اکثر این افراد سطح تحصیلات پایین داشته و با درآمد اقتصادی کم در مناطق شهری زندگی می کردند. اغلب این افراد سابقه اقدام به خودکشی (75%) و بیماری روانی (60%) داشته و تعداد قابل ملاحظه ای از آنها سابقه بیماری جسمی نیز داشتند. بیشترین علت خودکشی احساس ناامیدی (45%) و بیشترین وسیله خودکشی داروها (41.3%) بود. شایعترین اختلال روانی در گروه مورد مطالعه افسردگی (63.8%) بود.
    کلیدواژگان: خودکشی، اقدام به خودکشی، افکار خودکشی
  • عباس افراسیابی، سوسن حسن زاده سلماسی صفحه 22
    زمینه و اهداف
    در حال حاضر در کشور ایران اولین عامل مرگ و میر، بیماری های قلبی عروقی و در راس آنها بیماری های عروق کرونر می باشد. بیشترین خطری که بیماران با ضایعات عروق کرونر را تهدید می کند سکته قلبی و عوارض ناشی از آن می باشد. حساسترین زمان برای بیمار دچار سکته قلبی، 24 ساعت اول و بویژه چند ساعت اولیه پس از بروز درد حاد سینه می باشد. با توجه به فرهنگ، سنتها و میزان آگاهی جامعه از بروز درد حاد سینه، به نظر می رسد تعدادی از افراد بر اساس تصورشان از درد سینه، درمانهای سنتی را قبل از مراجعه به پزشک انجام می دهند و در صورت تشدید درد به مرکز درمانی مراجعه می نمایند. هدف از این تحقیق بررسی فاصله زمانی از شروع درد حاد سینه تا بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی (CCU) در بیماران مبتلا به سکته قلبی می باشد.
    روش بررسی
    این بررسی یک بررسی توصیفی مقطعی می باشد که بر روی یک صد بیمار ساکن شهرستان تبریز که با تشخیص قطعی سکته قلبی برای اولین بار به بیمارستان قلب و عروق شهید مدنی تبریز مراجعه کرده و در CCU بستری شده بودند انجام شده است. در این تحقیق بیماران از هر دو جنس انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر 27 سوال در مورد محل درد، زمان شروع درد سینه، اولین تصور بیمار از درد، اقدام اولیه بیماران، ساعت مراجعه به اولین مرکز درمانی، زمان مراجعه به اورژانس بیمارستان، مدت زمان تاخیر از اورژانس تا انتقال به CCU و... مورد سوال قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج بررسی نشان می دهد که مدت زمان صرف شده از زمان شروع درد سینه تا بستری شدن درCCU، 407 دقیقه معادل (6 ساعت و 47 دقیقه) بوده است. از زمان شروع درد و مراجعه به مرکز درمانی اولیه 162 دقیقه، از مرکز درمانی اولیه تا اورژانس بیمارستان 154 دقیقه و از اورژانس تا بستری درCCU، 91 دقیقه بوده است.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد در این مطالعه بیماران ما در هر سه مرحله تاخیر داشته اند که با مطالعه چند مرکزی و فراهم آوردن اطلاعات نسبتا وسیع و شناخت نسبی مشکلات هر سه مرحله، می توان در هر مرحله تاخیر تاثیر گذاشته و مدت زمان تاخیر، مرگ و میر، عوارض و هزینه های سنگین درمان را کاهش داد.
    کلیدواژگان: زمان تاخیر، شروع درد حاد سینه، انفارکتوس میوکارد
  • رضایت پرویزی، سهراب نگارگر، بهروز نقیلی، عفت ترابی صفحه 27
    زمینه و اهداف
    این بیماری به وسیله عفونت میکروبیال آندوتلیوم پوشاننده قلب ایجاد می شود. ضایعات اختصاصی آن وژتاسیونهایی است که معمولا بر روی دریچه ها و گاهی ممکن است در لایه های داخلی قلب نیز ظاهر گردد. مطالعات مختلف در کشورهای پیشرفته شیوع این بیماری را از 1.6 تا 6 در هر 100.000بیمار گزارش کرده اند.
    روش بررسی
    بررسی حاضر به طور گذشته نگر طی سالهای 1374 الی 1378 در بیمارستان شهید مدنی تبریز انجام گرفته است. پرونده بیمارانی که فاقد معیارهای تشخیصی آندوکاردیت بوده و فقط بر مبنای علایم بالینی تشخیص داده شده بودند، کنار گذاشته شده و تعداد 20 بیمار مبتلا به آندوکاردیت دریچه طبیعی قلب مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات، توسط پرکردن پرسشنامه ای شامل بر اطلاعات دموگرافیک، آزمایشهای خون، نتایج پاتولوژیکی، نتایج اکوکاردیوگرافی و رادیولوژیکی، سندرمهای تب دار، استفاده از آنتی بیوتیک و علایم بیماری جمع آوری شده بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (نسبتها، درصدها و نمودارها) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند.
    یافته ها
    بعد از اخذ آمار کامپیوتری از بخش مدارک پزشکی بیمارستان، 20 بیمار مبتلا به آندوکاردیت دریچه طبیعی قلب با سن متوسط 34 سال، شامل 65 درصد زن و 35 درصد مرد انتخاب شدند. تعداد 17 نفر از بیماران کشتهای خونی کامل داشتند. ارگانیسمهای حاصل از کشت خون آنها در مورد استافیلوکوک ارئوس کواگولاز مثبت به میزان 11.76 درصد و دو مورد استرپتوکوک بتا همولیتیک به میزان 11.72 درصد بوده است. در بررسی عوارض قلبی هیچ یک از بیماران دچار انفارکتوس میوکارد و آنژین نبودند. از 20 مورد، 6 مورد عارضه آمبولی، 10 درصد اختلالات ریتمی و 10 درصد بلوک قلبی داشتند. 3 مورد دچار عارضه عصبی بودند و در یافته های رادیولوژیکی در 9 مورد، موارد غیرطبیعی گزارش شده است. بیشترین روش درمان استفاده از آمپی سیلین و جنتامایسین بود. از 20 بیمار 11 مورد تحت عمل جراحی قرار گرفتند. حداقل زمان بستری 6 و حداکثر 94 روز بود. 80 درصد بیماران بهبود یافته و 20 درصد فوت کرده بودند. سه مورد از بیماران دچار آندوکاردیت بروسلایی بودند که با آزمایش رایت تشخیص داده شده بودند.
    نتیجه گیری
    تب روماتیسمال یک بیماری جهانی است که بیشترین شیوع آن در شرایط اقتصادی ضعیف، جمعیت بیش از حد و زندگی کردن در شرایط زیر استاندارد دیده می شود. چنین شرایطی سبب ترویج انتقال استرپتوکوکهای روماتوژنیک می شود که می توان با بهبود شرایط اقتصادی و کاهش تراکم جمعیت که فاکتور محیطی اساسی وابسته به ایجاد بیماری است و همچنین با استفاده از درمان ضد میکروبی ممکن است روند کاهش تب روماتیسمال را تسریع نمود.
    کلیدواژگان: بیماران قلبی، آندوکاردیت، دریچه طبیعی
  • بهرام پور قاسم گرگری، مهدیه حامد بهزاد، سعیده قصابپور اصل، آرزو آیت صفحه 34
    زمینه و اهداف
    اضافه وزن و چاقی از مشکلات شایع بهداشتی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه از جمله کشور ما محسوب می شود و عامل خطر مهمی برای ابتلا به بیماری های مختلف و افزایش مرگ و میر می باشد. اضافه وزن و چاقی در دوران نوجوانی تا حد زیادی پیشگویی کننده وضعیت بدنی فرد در دوران بزرگسالی و میانسالی است. لذا مطالعه حاضر به منظور تعیین نسبت اضافه وزن و چاقی در دختران دبیرستانی 18-14 ساله تبریز انجام گرفت.
    روش بررسی
    مطالعه به صورت توصیفی - مقطعی انجام گرفت. حجم نمونه 1518 نفر بودند که با روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی از نواحی 5 گانه تبریز انتخاب شدند. اضافه وزن بر اساس نمایه توده بدنی بزرگتر یا مساوی صدک 85 و کمتر از صدک 95 و چاقی بر اساس نمایه توده بدنی بزرگتر یا مساوی صدک 95 مقادیر نمایه توده بدنی برای هر گروه سنی تعریف شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که 16.4% (با حدود اطمینان 95%: 16.4-12.8%) از جمعیت مورد بررسی مبتلا به اضافه وزن یا چاقی بودند. به تفکیک نسبت اضافه وزن در 11.1% (با حدود اطمینان 95%: 12.7–9.5%) و چاقی در 3.6% (با حدود اطمینان 95%: 4.5- 2.6%) دختران دانش آموز دبیرستانی تبریز مشاهده شد. در جمعیت مورد مطالعه 8%(با حدود اطمینان 95%: 9.4-6.6%) شاخص توده بدنی کمتر از صدک 15 را داشتند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد نسبت اضافه وزن و چاقی در دختران دانش آموز دبیرستانی تبریز به مراتب بیشتر از اکثر مطالعات انجام گرفته در سایر نقاط کشور در این گروه سنی و جنسی و کمتر از مطالعات انجام گرفته در آمریکا و برخی کشورهای همجوار است. در جمعیت مورد بررسی علاوه بر مشکل اضافه وزن و چاقی، مشکل کم وزنی (نمایه توده بدنی کمتر از صدک 15) هم قابل توجه است.
    کلیدواژگان: اضافه وزن، چاقی، نمایه توده بدنی و دختران نوجوان
  • طاهره پیرزاده، محمدرضا نهایی صفحه 40
    زمینه و اهداف
    در اثر تهاجم میکروارگانیسمها به جریان خون و انتشار آن از طریق خون در اعضای بدن ممکن است عملکرد ارگانهای اصلی مختل گردد و با پیشرفت سپتی سمی به سمت شوک سپتیک، خطر مرگ به شدت افزایش می یابد به طوری که سالانه در حدود بیش از 100000 نفر در اثر سپتی سمی جان خود را از دست می دهند، این مطالعه جهت بررسی کشتهای خون در مرکز آموزشی و درمانی امام خمینی (ره) تبریز انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر در دو قسمت برنامه ریزی گردید که قسمت نخست شامل یک مطالعه جهت شناسایی وضعیت موجود از نظر کشتهای خون انجام شده در سالهای 76-1374 بود؛ قسمت دوم مطالعه در سال 1377 انجام شد. در بخش اول مطالعه، تعداد 6889 مورد کشت خون گرفته شده از 3045 بیمار بررسی گردید و در بخش دوم مطالعه، تعداد 1886 مورد کشت خون گرفته شده از 900 بیمار مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    درصد عفونت خون در سالهای 1374 تا 1377 به ترتیب %10.4، %11.5، %11.4 و %11.3 بود. موارد باکتریمی چندمیکربی در سالهای یادشده به ترتیب %1.4، %3، %4.5 و %6.9 بود. درمطالعه بخش اول باکتری های گرام مثبت از %36.1 موارد و باکتری های گرام منفی از %63.1 موارد از کشتهای خون جدا گردیده بود. در بخش دوم مطالعه باکتری های گرام مثبت و گرام منفی جدا شده از کشتهای خون به ترتیب %56.4 و 43.6% ثبت گردید. بالاترین درصد کشتهای خون مثبت (%20.6) در گروه سنی 59-50 مشاهده گردید. %11.5 از بیماران مذکر و 11.1% از بیماران مونث تحت بررسی دارای کشت خون مثبت بودند. بیشترین درصد جداسازی مربوط به مواردی است که از بیماران 3 شیشه کشت خون اخذ شده بود (p=0.01).
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده از این مطالعه نشانگر وجود گونه های شایع باکتری های عامل سپتی سمی بوده و توجه به انواع ایزوله شده می تواند متضمن راهگشایی بیشتر در درمانهای تجربی باشد. بر اساس نتایج مطالعه حاضر مرگ و میر دراثر سپتی سمی هنوز بسیار بالا است (%45.1) و توجه به کنترل و درمان سریع آن از اهمیت خاصی برخوردار است.
    کلیدواژگان: باکتری، کشت خون، سپتی سمی، باکتریمی
  • محمدحسین دقیقی، مسعود پورعیسی، سعید اصلان آبادی صفحه 46
    زمینه و اهداف
    انواژیناسیون یکی از علل عمده انسداد روده ای در دوران شیرخواری و کودکی است. استفاده روزافزون از سونوگرافی برای تشخیص انواژیناسیون و جااندازی آن با استفاده از سرم سالین نرمال، باعث بهبود نتایج درمان در مبتلایان به این عارضه شده است.
    روش بررسی
    انمای سالین زیر نظارت سونوگرافی Real- time در 17 بیمار انجام شد. 16 مورد از این تعداد با موفقیت و بدون عارضه جاانداخته شد.
    ما در این بررسی ارزش اولتراسون را در تشخیص و درمان انواژیناسیون در 21 کودک مراجعه کننده به مرکز پزشکی کودکان تبریز از اول تیرماه 1375 تا اول تیرماه 1376 به صورت آینده نگر مورد مطالعه قرار دادیم.
    یافته ها
    از 21 بیمار با تشخیص بالینی انواژیناسیون، 19 نفر دارای یافته های مشخصی در سونوگرافی بودند. نسبت مذکر به مونث 1.8 به 1 بود. تعداد موارد منفی کاذب صفر و مثبت کاذب 3 بود.(spe=40% sen=100%)
    نتیجه گیری
    میزان موفقیت کلی در تمام موارد ثابت شده انواژیناسیون 100% بود (تنها یک مورد عدم موفقیت مربوط به دیورتیکولیت مکل بود). ضخامت جدار روده بیش از 11 میلی متر، وجود علایم پرفوراسیون، پریتونیت و عود انواژیناسیون بیش از سه مرتبه به عنوان کنتراندیکاسیونهای جااندازی در نظر گرفته شد. به علت عدم مواجهه با رادیاسیون، نظارت آسان بر وضعیت بیمار در زمان جااندازی و نیز میزان بالای موفقیت این روش، انمای سالین زیر نظارت اولتراسون یکی از موفقترین روش های غیر جراحی برای درمان انواژیناسیون می باشد. عدم نیاز به جراحی و در نتیجه کاهش ریسکهای ناشی از عمل و بیهوشی و صرفه جویی در هزینه بیمارستانی نیز از مزایای دیگر این روش به شمار می رود.
    کلیدواژگان: انواژیناسیون، جااندازی، سونوگرافی، سرم فیزیولژی
  • علی عابدی، سعید خامنه، مصطفی محمدی نقده، هادی ابراهیمی، جهانبخش صمدیخواه صفحه 51
    زمینه و اهداف
    آزمایشها نشان داده اند که حساسیت بارورفلکس کاروتیدی (BRS) در بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد (MI) کاهش می یابد و آنان را در معرض خطر مرگ ناگهانی قرار می دهد. در این مطالعه ما رابطه بین کاهش (BRS) و طول سیکل قبلی را در بیماران مذکر، بعد از MI مورد مطالعه قرار دادیم؛ به این منظور 15 تن از افراد مبتلا به انفارکتوس میوکارد را که برای بار اول انفارکتوس کرده بودند و محدوده سنی بین 40 تا 70 سال داشتند، انتخاب کردیم و به همین تعداد افراد سالم را که محدوده سنی مشابه داشتند و هیچ گونه بیماری خاص قلبی عروقی یا ریوی نداشتند انتخاب کرده و حساسیت بارورفلکس را در وضعیت درازکش و نشسته اندازه گرفتیم.
    روش بررسی
    برای انداره گیری حساسیت بارورفلکس کاروتیدی از روش مکش گردن Neck Suction Device)) طرح اکبرگ استفاده شد و به طور مداوم از افراد الکتروکاردیوگرام ثبت شد. تحریک با 30- میلی متر جیوه فشار و مدت تحریک 20 ثانیه بود.
    یافته ها
    طول سیکل پایه قلبی در افراد نرمال در حالت دراز کش و نشسته به ترتیب 0.13 ± 0.8616 و 0.141± 0.8619 ثانیه بود که بعد از تحریک به ترتیب به 0.12±0.9529 و 9436 ± 0.9436 ثانیه رسید (p<0.001) و در افراد بیمار طول سیکل قلبی پایه در حالت درازکش و نشسته به ترتیب 0.127 ±0.8717 و 0.11± 0.8215 ثانیه بود که بعد از تحریک به 0.153± 0.9124 و0.15 ± 0.8767 ثانیه رسید (p<0.05). اختلاف طول سیکل قلبی پایه در حالت درازکش و نشسته در افراد بیمار از لحاظ آماری معنی دار بود. میانگین اختلاف بین حالت درازکش ونشسته در افراد کنترل و بیمار معنی دار بود (0.011 ±0.511 و p<0.001 برای حالت درازکش و 0.011 ± 0.032 و p<0.001 برای حالت نشسته) همچنین حساسیت بارورفلکس با افزایش سن در هر دو گروه کاهش یافت (0736=r و p<0.001 برای کنترل، 0.66=r و p<0.05 برای بیمار) و تطابق در افراد بیمار نسبت به افراد کنترل کمتر بود (90.=r و p<0.001 برای کنترل، 0.673=r و p<0.01 بیمار).
    نتیجه گیری
    این مطالعه کلینیکی پیشنهاد می کند که آنالیز حساسیت بارورفلکس در بیماران بعد از انفارکتوس میوکارد می تواند در تعیین پیش آگهی بیماران مهم باشد.
    کلیدواژگان: بارورفلکس کاروتیدی، انفارکتوس میوکارد، ورش مکش گردن
  • بیت الله علیپور، حسین کوشاور، سرور علیپور آژیری، امیر علیپور فرد، مهدی کریمی نژاد صفحه 57
    زمینه و اهداف
    در بیماران تحت درمان با همودیالیز که دستگاه ادراری آنها توانایی دفع مواد زاید حاصل از متابولیسم را به طور طبیعی ندارد، رعایت رژیم غذایی مناسب می تواند فاصله بین دو دیالیز و پیوند کلیه را به تاخیر انداخته و از عوارض سو به مقدار زیاد پیشگیری نماید. لذا مطالعه آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای بیماران کلیوی تحت درمان با همودیالیز بر این اساس مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی بر روی 70 نفر (33 مرد و 37 زن) (80-15 ساله) از بیماران تحت درمان با همودیالیز بیمارستان سینا با روش نمونه گیری آسان انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید.
    یافته ها
    بررسی ما نشان داد که از نظر میزان آگاهی، نگرش و عملکرد به ترتیب حدود: 47.1%، %74.3 و %62.9 افراد مورد مطالعه از امتیاز نسبتا مطلوبی برخوردار بودند همچنین در این مطالعه همبستگی مثبت معنی داری بین آگاهی با نگرش، نگرش با عملکرد و تحصیلات با آگاهی یافت شد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه، افزایش آگاهی تغذیه ای در شرایطی می تواند باعث تغییر در عملکرد گردد که موجب تغییر در نگرش شود.
    کلیدواژگان: همودیالیز، تغذیه، آگاهی، نگرش و عملکرد
  • صدیقه کمالی، سید محمد علی قریشی زاده، سکینه محمد علیزاده صفحه 63
    زمینه و اهداف
    دو نوع متفاوت از دیسمنوره اولیه (اسپاسمودیک و احتقانی) شناخته شده است که از نظر زمان ظهور در سیکل قاعدگی، کیفیت درد و علایم دیگر با هم اختلاف دارند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر فنون آرامسازی (آرامسازی پیشرونده عضلانی) بر این دو نوع دیسمنوره می باشد.
    روش بررسی
    ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه، مصاحبه و معاینه بالینی بود. جامعه پژوهش از کلیه دختران دانشجوی ساکن در دو خوابگاه دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز که از دیسمنوره رنج می بردند، تشکیل شد. تعداد 88 نمونه از دو نوع دیسمنوره (44 نفر اسپاسمودیک و 44 نفر احتقانی) به روش تصادفی ساده از دو خوابگاه فوق انتخاب شدند که در مرحله بعد به منظور اجتناب از تاثیرگذاری گروه های آزمون بر شاهد، گروه های آزمون (برای هر یک از دو نوع دیسمنوره) از یک خوابگاه و گروه های شاهد نیز از خوابگاه دیگر انتخاب شدند و بدین ترتیب 4 گروه تشکیل گردید. تمرینات آرامسازی فقط به گروه های آزمون در گروه های 5 نفری طی 5 جلسه آموزش داده شد. در خصوص گروه های شاهد در این پژوهش هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نهایتا 75 نفر دوره درمانی را تکمیل کردند (35 نفر اسپاسمودیک و 40 نفر احتقانی).
    یافته ها
    این پژوهش نشان داد که فنون آرامسازی در درمان دیسمنوره اسپاسمودیک بسیار موثر بود، به طوری که شدت علایم قاعدگی، طول مدت استراحت و میزان مصرف داروهای مسکن در گروه آزمون در دو قاعدگی بعد از درمان نسبت به دوره قبل از درمان و نیز نسبت به گروه شاهد به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. در دیسمنوره احتقانی نیز انجام تمرینات آرامسازی موثر بود.
    نتیجه گیری
    فنون آرامسازی در درمان هر دو نوع دیسمنوره موثر است اما در دیسمنوره احتقانی این تاثیر نسبت به نوع اسپاسمودیک کمتر می باشد.
    کلیدواژگان: فنون آرامسازی، دیسمنوره، اسپاسمو دیک، احتقانی
  • فخرالسادات میر مهدوی، محمدرضا نهایی، علی جلالی، الهوردی رادمنش صفحه 69
    زمینه و اهداف
    عفونتهای ناشی از سالمونلاتیفی و سالمونلاهای غیر تیفی هنوز هم در اکثر نقاط جهان بویژه در کشورهای در حال توسعه از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. انواع مختلف سالمونلا در سالهای اخیر به طور فزاینده ای به آنتی بیوتیکهای رایج و مصرفی در درمان مقاوم می شوند. هدف اصلی از این مطالعه تعیین اثرات ضد میکربی پنج نوع آنتی بیوتیک از سفالوسپورینهای نسل سوم، به طریق in vitro بر روی 413 مورد از انواع مختلف سالمونلاها است که از نمونه های بالینی متفاوت در مرکز پزشکی کودکان تبریز جدا شده و مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج حاصل از آن با داروهای رایج و مصرفی شامل (کلرامفنیکل، آمپی سیلین، تریمتوپریم - سولفامتاکسازول) مقایسه گردید تا از این رهگذر بتوان در درمان مناسب عفونتهای سالمونلایی، قدم موثری برداشت.
    روش بررسی
    تعداد 413 سویه سالمونلایی جدا شده از نمونه های بالینی متفاوت از جمله مدفوع، خون یا مایع نخاع، مایع مفصلی و ترشحات زخم مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه های بالینی در محیطهای انتخابی و افتراقی شامل SS آگار، مکانکی آگار، SIM, EMB,SIM، Citrate, KIAو محیط غنی کننده Selenit broth، آبگوشت تریپتی کیس سوی براث، اگار خون دار و اگار شکلاتی و ژلوز ساده کشت شدند؛ با توجه به خصوصیات بیوشیمیایی تعیین هویت شده و سپس با استفاده از آنتی سرمهای سالمونلایی (bioMerieux) تعیین هویت نهایی به عمل آمد. تست حساسیت سویه های آزمایشی ایزوله شده با استفاده از روش دیسک دیفیوژن (Kirby- Bauer) انجام گرفت.
    یافته ها
    از 413 سویه مذکور 288 سویه (70%) از مدفوع، 95 سویه (23%) از خون، 10 سویه (%2.2) از مایع نخاعی، 9 سویه (%2.1) از زخم و دیگر ترشحات، 8 سویه (2%) از ادرار و 3 سویه (0.7%) از خلط جدا شده بود. در این بررسی پراکندگی سروتیپهای سالمونلایی شامل 292 مورد (%70) گروه سرمی B، 58 مورد (%14) گروه سرمیA، 39 مورد (%9.4) گروه سرمی C و 24 مورد (%5.8) سالمونلاتیفی بود. جمعا %93.4 از سالمونلاهای مطالعه شده غیر تیفی و 5.8% تیفی بود.
    کلیه سروتیپ های سالمونلایی تحت مطالعه نسبت به سفالوسپورینهای نسل سوم (سفتریاکسون، سفتی زوگسیم، سفتازیدیم، سفوتاکسیم و سفوپرازون) حساس بودند و تنها مقاومت مشاهده شده در سالمونلاهای غیر تیفی بود که از 389 سویه، 82 مورد (%21) از آنها به سفوپرازون مقاومت نشان دادند.
    مقاومت سالمونلاهای غیرتیفی به آمپی سیلین %98.7، به کلرامفنیکل %87.2 و به ترایمتوپریم - سولفامتاکسازول %58.6 بود. از سالمونلاهای تیفی 4% به آمپی سیلین، 1.3% به کلرامفنیکل، 4% به تریمتوپریم - سولفامتاکسازول مقاومت نشان دادند و 53.2% از سویه های سالمونلای غیر تیفی دارای مقاومت سه گانه (ampicillin + chloramphenicol + trimethoprim -sulphamethoxazol)، %32.7 دارای الگوی مقاومت دوگانه به ampicillin + chloramphenicol بودند. از سویه های سالمونلاتیفی %4.2 دارای مقاومت دوگانه به sulphamethoxazol + ampicillin -trimethoprim و 4.2% دارای الگوی مقاومت دوگانه به ampicillin + chloramphenicol بودند.
    نتیجه گیری
    شایعترین سالمونلاهای جدا شده در این مطالعه به ترتیب سروتیپB، سروتیپA، سروتیپC و سالمونلا تیفی می باشد که حضور غالب سالمونلاهای غیرتیفی قابل توجه است. کلیه سویه های سالمونلا تیفی و اکثر سالمونلاهای غیرتیفی به سفالوسپورینهای نسل سوم آزمایش شده در این مطالعه حساس بودند و تنها مقاومت مشاهده شده در خصوص سفالوسپورینهای نسل سوم در سالمونلاهای غیر تیفی در برابر سفوپرازون (21%) بود که ارزش این آنتی بیوتیکها را در درمان عفونتهای سالمونلایی نشان می دهد. مقاومت منفرد و چندگانه در مقابل آنتی بیوتیکهای رایج در درمان بویژه در برابر آمپی سیلین، کلرامفنیکل و تریمتوپریم - سولفامتاکسازول در هر دو گروه سالمونلاهای تیفی و غیر تیفی مشاهده شد.
    کلیدواژگان: تیپ سرولوژیک، سالمونلا، سفالوسپورین نسل سوم، تست حساسیت
  • یونس نابدل، نصرت الله پورافکاری، حسین دادش زاده صفحه 76
    زمینه و اهداف
    عوامل احتمالی تاثیرگذار بر پیش آگهی و سیر اختلال وسواسی جبری، آنچنان که باید مورد پژوهش قرار نگرفته اند. هدف ما بررسی نقش سن، جنس، طول مدت بیماری، سابقه خانوادگی و وجود بیماری همراه، در پیش آگهی و سیر اختلال وسواسی جبری بود.
    روش بررسی
    یک صد بیمار زن و مرد (47 مرد و 53 زن) به طور تصادفی انتخاب و در پژوهشی آینده نگر به مدت یک سال با داروهای ضد وسواس (کلومیپرامین - فلئوگزتین) تحت درمان قرار گرفتند. محدوده سنی بیماران 12 الی 69 سال بود. شدت بیماری و سیر بهبود در آغاز و خاتمه پژوهش با استفاده از قضاوت بالینی و مصاحبه روانپزشکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه های گمشده در پیگیری از بررسی کنار گذاشته شدند و در نهایت پژوهش با 86 بیمار، 49 زن و 37 مرد به انجام رسید.
    یافته ها
    بهبود قابل توجه با سن بیمار رابطه معکوس داشت (در بیماران زیر 21 سال بهبود قابل توجه %62، بین 22-31 سال %41 و بین 32-41 سال %25 بود). جنسیت نقش معنی داری در سیر بهبود داشت (%37 بهبود قابل توجه در مردان در مقابل %59 زنان z=2.20 و p<0.05). طول مدت بیماری با بهبود قابل توجه نسبت معکوس داشت (بیماران با سابقه یک سال و کمتر، %60 بهبود قابل توجه نشان دادند.با سابقه 5 سال و کمتر 55% و 10 سال و کمتر 41.5%). وجود سابقه خانوادگی نقشی در سیر اختلال نداشت. بیماران با وسواس عملی تنها (بدون وسواس فکری) بدترین پیش آگهی را داشتند. بیماران با وسواس فکری تنها بهترین پیش آگهی را نشان دادند و بالاخره وجود بیماری همراه تاثیری در سیر بیماری نداشت.
    نتیجه گیری
    درمان به موقع می تواند تاثیر قابل توجهی در سیر بهبود اختلال داشته باشد. زیرا چنین به نظر می رسدکه دارو درمانی اختلال وسواسی - جبری، هر چقدر زودتر و در سنین پایین تر شروع شده باشد، بهتر می توان به نتایج دارو درمانی امیدوار بود.
    کلیدواژگان: اختلال وسواس جبری، عوامل پیش بینی کننده سیر، نتایج درمانی
  • حسینقلی نصرتی نیا صفحه 81
    زمینه و اهداف
    این بررسی بر روی 206 بیمار مراجعه کننده به بخش آنژیوگرافی مرکز پزشکی و درمانی امام خمینی (ره) انجام شده است. تشخیص اولیه، گرفتاری و بخصوص انسداد وریدهای عمقی اندام بوده است. هدف، تعیین محل گرفتاری وریدها و شدت انسداد و عوارض حاصل از این بیماری و کمک به درمان آنان می باشد.
    روش بررسی
    پس از بررسی سابقه بیماری های قلبی، ریوی و دادن آمادگی های قبلی یک سوزن 20 یا 23 بسته به سن بیمار در یکی از وریدهای سطحی پشت پا وارد شده سپس قسمت بالای مچ پا توسط تورنیکه بسته شد. فشار وارده 30 mmHg بود. ماده کنتراست با حجمی حدود cc 30-20 تزریق شده و از ناحیه ساق پا رادیوگرافی های متعدد انجام گرفت. برای بررسی وریدهای ران و لگن حجم ماده حاجب 80-100 cc بود.
    یافته ها
    از 206 بیمار مراجعه کننده به بخش آنژیوگرافی که مشکوک به ترومبوز وریدهای عمقی اندام تحتانی، لگن (IVC) Inferior vena cava سونوگرافی از اندام تحتانی به عمل آمد. در 179 نفر ترومبوز تنها در وریدهای عمقی ساق پا وجود داشت، در 18 نفر در وریدهای عمقی ساق پا و ورید رانی و در 9 نفر نیز در وریدهای عمقی ساق و ورید رانی و وریدهای لگنی ترومبوز مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    فلوگرافی اندام پایینی در موارد مشکوک به وجود ترومبوز در وریدهای سطحی و عمقی در موارد زیادی (میزان درصد تشخیص) برای تشخیص محل گرفتاری و طول عارضه مفید واقع می شود اگر از عوامل ایجاد کننده ترمبوز در وریدهای اندامهای تحتانی و ران و لگن مثل بی حرکتی، اختلالات انعقادی خون، ضربه ها و عفونتها جلوگیری شود، تعداد این بیماران کم شده و از عوارض این بیماری ها کاسته می شود.
    کلیدواژگان: ترومبوز، ورید های عمقی، فلبوگرافی، سندرم بعد از ترومبوز
  • علی پیروی فر صفحه 87
    پروتئینوز آلوئولی بیماری نادر ریوی با علت نامشخص می باشد که با تجمع مواد لیپوپروتئینی در داخل آلوئولها مشخص می شود که باعث نارسایی پیشرونده تنفسی می گردد. بیمار مورد معرفی مرد 34 ساله ای است که با علایم نارسایی تنفسی پیشرفته مراجعه کرده و با تشخیص پروتئینوز آلوئولی زیر بیهوشی عمومی تحت لاواژ برونکوپولمونری قرار گرفت. بیمار قبل از لاواژ علایم بالینی و پاراکلینیکی واضح نارسایی تنفسی شامل تاکی پنه، تنگی نفس در حالت استراحت، سیانوز، پلی سپتمی (Hct=65% Hb=18.3)، هیپوکسی (Sao2=79%) و هیپر کاربی (Pao2=50mmg) (Pao2=47mmg) داشت.
    بعد از آماده سازی و اقدامات قبل از بیهوشی، از جمله فلبوتومی در دو جلسه به فاصله 72 ساعت انجام گرفت، سپس تحت بیهوشی عمومی ابتدا ریه راست و بعد از چهار روز ریه چپ لاواژ شد. بعد از لاواژ هر دو ریه بهبود قابل توجهی در علایم بالینی (کاهش تنگی نفس) و تجزیه گازهای خون شریانی (Sao2=91%) حاصل گردید که با پاک شدن (Resolution) نمای رادیوگرافیک همراه بود.
    در چهار سال پیگیری بیمار بعد از لاواژ پیشرفت بیماری مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: لاواژ برونکو پولمونر، پروتئینوز آلوئولی ریه، سورفکتانتهای ریه
  • چکیده انگلیسی مقالات
    صفحات 1-14